eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️چند سالی است که  بسترسازی از طلاقهای امروزی شده و آثار مخرب فردی و اجتماعی بسیار زیادی بر افراد خانواده به ویژه بر _فرزندان گذاشته است. و نه تنها گره از مشکلات زندگی بشر باز نکرده بلکه آتش و برخی مشکلات زندگی مانند و ، از بین رفتن ها و شدن روابط بین اعضای را نیز بیشتر کرده است. ⬅️بظاهر افراد کافی برای زندگی مشترک را حفظ می کنند و زیر یک سقف زندگی می کنند اما در واقع ساعت ها با گوشی، تبلت های خود مشغول و با خود می باشند. 2
⬅️ به اینترنت؛ این به سرعت رو به است. گاه مشاهده می شودکه افراد یافرزندان ما چنان در می شوند که حتی زمان صرف ناهار یا شام را فراموش می کنند. این ها علائمی شبیه الکلی ها یا به دارند. بسیاری از آن ها از رنج می برند، اند، روابطشان با اطرافیان و جامعه به حداقل می رسد و بیشتر حالت دارند. کمرنگ شدن وازبین رفتن رابطه کاربر با اعضای وتبدیل آن به رابطه ای سرد مسالمت آمیز، جوانان به مشارکت های  و های مدنی ازاثرات به اینترنت است 15
❌❌ اینقدر ❌ ✅ _واقعی است اما قسمت های داخل توسط خودم اضافه شده و بعد اینکه خوندین برای گروه هاتون فوروارد کنین 💠دو هفته پیش که با داشتم میومدم 🚆توی ما یک پسر👦 به اسم آرش بود که از همون اول سفر من بی قراری ایشون رو می دیدم. 🔹کمی که گذشت من بهش میوه🍎 کردم و این باعث آشنایی ما با همدیگه شد یه کم که گذشت من علت بی قراری هاشو ازش پرسیدم و آرش سفره دلش رو اینطور پهن کرد: ♻️ و من از ترم دوم دانشگاه شروع شد.زمانیکه با دختری👧 به اسم سمانه توی یکی از های آشنا شدم. ▪️از همون اول ترم من و سمانه به همدیگه های 👀داشتیم و این نگاه ها رفته رفته بدید رابطه و تبدیل شد. طوری که بعد از مدتی همه فکر و ذهنم شده بود سمانه و بدجوری شده بودم💘 و اون هم منو خیلی دوست داشت. (بزرگواران خصوصا گل شیطون اگه خواست شمارو به این روابط بکشونه اول چشماتونو هرزه میکنه که به نگاه کنین اولین تیر به چشماتونه) 🔰اصلا توی دانشجوها منو سمانه رو با انگشت نشون میدادن و همه میدونستن ما همدیگه هستیم اما یک اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و اون هم 📛رابطه نامشروع📛ما با همدیگه بود 👈از اون روز به بعد نسبت به سمانه عوض شد (چرا؟ چون پسرها معمولا توی این روابط دنبال جنسی هستن و وقتی ارضا شدن دیگه نیازی به شما ندارن اصلا بهترازشما پیدا شد با شما کاری باید داشته باشن؟ دیگه بای بای) 👈و دیگه مثل قبل دوستش ندارم و الآن به این نتیجه رسیدم که 👈من به هیچ وجه نمیتونم با سمانه زندگی مشترک داشته باشم (پس اون همه کجا رفت پسر☹️) ❓چون همش برام این سوال مطرحه که اگه اون بود چرا به این با من تن داد؟ 💠از کجا معلوم که اون بعد ازدواج💝 به من خیانت نکنه؟! از طرفی هم من بهش قول دادم که باهمدیگه ازدواج می کنیم☹️الآن نمیدونم چه خاکی به سرم بریزم ✍نتیجه تحقیق یکی از های اجتماعی بنام آقای دکتر قرائی مقدم که روی 50 پسر که رابطه با دوست دخترشان داشتن این بود: 📣این عنوان کردن که اگر تا آخر عمر هم باقی بمانند 👈حاضر به با این دختران نیستند چون خیانت توسط این افراد دور از انتظار نیست. 🔰دخترخانوما متوجه قضیه شدین حالا بازم بگین دوست پسرم عاشقمه،بهم نمیکنه و ....🔰
🇮🇷 📝 | جایگاه فرزند و فرزند آوری در قرآن 🍃🌹🍃 1️⃣ زینت زندگی: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا (کهف/۴۶). 2️⃣ جزو : اموال و فرزندان هرگاه در مسیر الهی قرار بگيرند آن‌ها هم به رنگ باقیات‌صالحات (ارزش‌های پايدار )درمى‏آيند.(تفسير نمونه، ج‏۱۲، ص:۴۴۷). 3️⃣ تأمین‌کننده انواع نیازهای انسان: بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً (کهف/۸۳): ✔️ تأمین‌کنندۀ نیازهای (محبت و...): وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة (اسراء/۲۴). ✔️ تأمین‌کنندۀ نیازهای (امنیت و...): أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ(اسراء/۶). 4⃣ فرزندان، نور چشم ( مایه سرور و خوشحالى) خانواده: هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ(فرقان/۷۴). 5⃣ و... ✅ نتیجه: داشتن فرزند، یکی از نیازهای اصلی و ضروری فرد و به‌تبع آن نیاز جامعه است. اگر در این مسئله کوتاهی کنیم، بعد از چند سال از جهتِ فردی و اجتماعی(کشوری) دچار مشکلاتِ فراوان می‌شویم و در یک جمله ممکن است به دشمن نیازمند شده و تسلیم او می‌شویم‼️
نمی‌دانستم باید چه بگویم. قلبم لرزید. فکر کردم شاید بتوانم به بهانه دخترمان فکر سوریه رفتن را از سرش بیرون کنم. گفتم: «نمی‌دونی سوگند چقدر وابسته شماست؟ من نمی‌تونم اجازه بدم!»😭 🍃🌷🍃 رابطه بسیار و بین سوگند دخترمان و وجود داشت طوری که سرشان را روی یک بالش می‌گذاشتند.😭😭 🍃🌷🍃 گاهی که اداره می‌ماند و خانه نمی‌آمد، سوگند تلفن می‌زد و می‌گفت: «بابا پس دخترت چطور بخوابه؟ من بالش تورو بو می‌کنم تا برگردی خونه!»😭 🍃🌷🍃 این صحنه‌ها که از مقابل چشمم می‌گذشت، نمی‌توانستم به رفتنش راضی شوم. برای دختر کوچکمان بی‌پدری ضربه سنگینی بود.😭 🍃🌷🍃 دیگر طاقت نیاوردم. گفتم: «خدای نکرده اگر بشی من چی کار کنم؟ اصلاً تو ما رو به کی می‌خوای بسپاری؟» سکوت کرد و لبخند زد. آرام گفت: «به خدا!»😭😭 🍃🌷🍃
به فرزندان امری زیبا و ضروریست اما اکثر والدینی که روابط شاد و مطلوبی با همسران‌شان ندارند، به شدت بیمارگونی به کودکشان عشق می ورزند. انگار ناز پرور کردن کودکانشان راهی برای حل خلاء عاطفی با همسرشان است. اما این شدید متاسفانه یک طرفست و به همان شدت به خود آنها بر نمیگردد پس شکاف بیشتر و به تبع آن دعواهای بیشتر..برعکس فرزندان این والدین از این عشق ورزی احساس خوبی ندارند و همیشه با خود احساس تقصیر و متهم بودن در رابطه با والدین دارند. بنابراین رابطهٔ ناسالم میان والدین باعث می‌شود که آنها عشق زناشویشان را به فرزندشان تقدیم کنند و این کار والدین روشی برای فرار از احساس گناهِ عشق نورزیدن به است؛ که باعث میشود فرزندان نازنازی تر بار بیایند. به عبارت دیگر، فرزندان تمام ذهن و قلب والدین را از آن خود می‌کنند و تعادل رابطه میان زن و شوهر را برهم می‌زنند. بنابراین این تعارض عاطفی زوجین هم معلول و هم علت توجه بیش‌ازحد والدین به فرزندان است. همواره به خاطر داشته باشند که دلیل ازدواج و با هم بودن‌شان فرزندان نیستند. بیاموزید که باید با همسرتان در تعامل باشید. دلخوشی زندگی مشترک نباید صرفا وابسته به حضور فرزندان باشد.در نهایت فرزندان شما خواهند رفت وکسیکه برای شما می ماند همسرتان است
نمی‌دانستم باید چه بگویم. قلبم لرزید. فکر کردم شاید بتوانم به بهانه دخترمان فکر سوریه رفتن را از سرش بیرون کنم. گفتم: «نمی‌دونی سوگند چقدر وابسته شماست؟ من نمی‌تونم اجازه بدم!»😭 🍃🌷🍃 رابطه بسیار و بین سوگند دخترمان و وجود داشت طوری که سرشان را روی یک بالش می‌گذاشتند.😭😭 🍃🌷🍃 گاهی که اداره می‌ماند و خانه نمی‌آمد، سوگند تلفن می‌زد و می‌گفت: «بابا پس دخترت چطور بخوابه؟ من بالش تورو بو می‌کنم تا برگردی خونه!»😭 🍃🌷🍃 این صحنه‌ها که از مقابل چشمم می‌گذشت، نمی‌توانستم به رفتنش راضی شوم. برای دختر کوچکمان بی‌پدری ضربه سنگینی بود.😭 🍃🌷🍃 دیگر طاقت نیاوردم. گفتم: «خدای نکرده اگر بشی من چی کار کنم؟ اصلاً تو ما رو به کی می‌خوای بسپاری؟» سکوت کرد و لبخند زد. آرام گفت: «به خدا!»😭😭 🍃🌷🍃
🔴 💠 متاسفانه گاهی روحیه ، پرتوقعی، و چشم هم چشمی، و یا ایراد گرفتن‌های بی‌منطق بر زندگی مشترک زن و شوهرها حاکم ‌می‌شود و مثل کبکی که سرش را داخل برف کرده، خوبیهای زندگی خود را نمی‌بینیم. 💠 یکی‌از فرمولهای خوبی که می‌تواند این روحیه‌های را کم‌رنگ کند سر زدن به ، بیماران، معلولین و افراد بی‌سرپست‌ بهزیستی است. 💠 گاه مناسب است زن و شوهرها به همراه فرزندان خود در این اماکن حضور پیدا کنند و به این افراد بروند. 💠 دیدن محدودیتها و کمبودهای و رفاهی و شرایط سخت دیگران باعث توجه و تفکر در نعمت ، نعمت و همدم داشتن، نعمت داشتن و نعمت‌های زیادی که از آن غافلیم می‌شود
صبح ها با هم به 🌷 می رفتیم ، تعداد زیادی از را می شناخت و از# پیری بود. می گفت: «اگر پیر و ناتوان شوم دیگر حاضر به اعزام من نمی شوند.»😭 🍃🌷🍃 او در نظر من بود، حتی وقتی با هم زندگی می کردیم دوست نداشتم به مرگ طبیعی بمیره،احساس می کردم در ایشان می شود. بارها از خواسته بودم که اگر می خواهی او را از ما بگیری، با از دنیا ببر.😭😭 🍃🌷🍃 هربار از می آمد، چمدانش در گوشه اتاق کوچکش باز بود و ما به آن دست نمی زدیم. دوست داشتم در فرصت کمی که آمده، خوشحال باشد و راضی به برگردد.😭😭 🍃🌷🍃 ایشان و زیادی برای و به ویژه بود زیرا خانواده بود و رابطه و زیادی بین آنها وجود داشت. ایشان بودند. 🍃🌷🍃 پدرشان سال 1382 سن 86 سالگی و مادر، سال 1394# در سن 90 سالگی از دنیا رفتند. شاید خواست بود که انصاری 9# روز بعد از مادر شود.😭 🍃🌷🍃 شون 8 سال زمین گیر بود و فرزندان از ایشان می کردند، انصاری و را انجام می دادند. 🍃🌷🍃
نمی‌دانستم باید چه بگویم. قلبم لرزید. فکر کردم شاید بتوانم به بهانه دخترمان فکر سوریه رفتن را از سرش بیرون کنم. گفتم: «نمی‌دونی سوگند چقدر وابسته شماست؟ من نمی‌تونم اجازه بدم!»😭 🍃🌷🍃 رابطه بسیار و بین سوگند دخترمان و وجود داشت طوری که سرشان را روی یک بالش می‌گذاشتند.😭😭 🍃🌷🍃 گاهی که اداره می‌ماند و خانه نمی‌آمد، سوگند تلفن می‌زد و می‌گفت: «بابا پس دخترت چطور بخوابه؟ من بالش تورو بو می‌کنم تا برگردی خونه!»😭 🍃🌷🍃 این صحنه‌ها که از مقابل چشمم می‌گذشت، نمی‌توانستم به رفتنش راضی شوم. برای دختر کوچکمان بی‌پدری ضربه سنگینی بود.😭 🍃🌷🍃 دیگر طاقت نیاوردم. گفتم: «خدای نکرده اگر بشی من چی کار کنم؟ اصلاً تو ما رو به کی می‌خوای بسپاری؟» سکوت کرد و لبخند زد. آرام گفت: «به خدا!»😭😭 🍃🌷🍃