🔮 اعمال روز اربعین
🌷 شهادت امام حسین علیه السلام
🌷 و یاران باوفایش را ،
🌷 به شما دوستان عزیزم ،
🌷 تسلیت عرض می کنم .
@ghairat
🇮🇷 من سخن نمـی گویم
🇮🇷 حجابم ، سربندم ، پرچمم
🇮🇷 هویت مـرا معرفی می کـنند
🇮🇷 من مسلمانم ، سرباز امام زمانم
🇮🇷 عاشق کربلا و علیاصغر وحسینم
🇮🇷 سرباز سلیمانی وحججی و همدانیام
🇮🇷 فرزند انقلاب و ولایت و مذهب و ایرانم
@amoomolla
@ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون سینمایی ناقه خدا
🇮🇷 داستان حضرت صالح علیه السلام
@amoomolla
#داستان_پیامبران #حضرت_صالح
#کارتون #قصه_های_قرآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 قصه اخلاق امام حسین علیه السلام
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای قهرمانان مدرسه
🇮🇷 این قسمت : حمله ربات ها
@amoomolla
#کارتون #انیمیشن #قهرمانان_مدرسه
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۲۹ 🌷
🇮🇷 نواب به هشت پا گفت :
🌸 خُب با این کتابا ، چکار می تونم بکنم ؟
🇮🇷 هشت پا گفت :
🐲 این کتابا رو باید بخونی
🐲 با این کتابا ، بهتر می تونی خدا رو بشناسی
🐲 تو باید امام زمانت رو بشناسی ؛
🐲 دشمنانت رو باید بشناسی ؛
🐲 دوستانت رو باید بشناسی ؛
🐲 باید بصیرت پیدا کنی ؛
🐲 باید خوب رو از بد ، تشخیص بدی
🐲 و همه اینارو می تونی
🐲 با مطالعه این کتاب بدست بیاری
🐲 تو هر چقدر که قوی و قدرتمند باشی ،
🐲 تا ندونی برای چی می جنگی
🐲 یا اینکه خدا و شیطان ، کی اند
🐲 کی دشمنه کی دوست
🐲 هیچ وقت نمی تونی در هیچ جنگی ، پیروز بشی
🇮🇷 نواب ، به فکر عمیقی فرو رفت .
🇮🇷 حسن با دست به پشت نواب زد و گفت :
☀️ وقت رفتنه رفیق ، بریم ؟!
🇮🇷 نواب از هشت پا تشکر کرد ؛
🇮🇷 و به دنبال دوستانش رفت .
🇮🇷 بعد از چند قدمی برگشت و به هشت پا گفت :
🌸 راستی ، در ورودی به روی ما بسته شده ،
🌸 چطور می تونیم از اینجا خارج بشیم ؟!
🇮🇷 هشت پا گفت :
🐲 در صفحه هفت کتاب زبور ،
🐲 رمز باز شدن درهای بسته ، نوشته شده
🇮🇷 نواب تشکر کرد و رفت .
🇮🇷 حسن و مرتضی ،
🇮🇷 دنبال پیدا کردن راهی برای خروج بودند
🇮🇷 که نواب سر رسید ،
🇮🇷 و به طرف دری که از آن وارد شدند ، رفت
🇮🇷 کتاب زبور را باز کرد و صفحه هفت را درآورد
🇮🇷 بعد از کمی مطالعه ، سرش را بالا آورد و گفت :
🌸 ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها
🌸 وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِه
🌸ِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
🇮🇷 سپس سه بار گفت :
🌸 یا هُو یا عَزيزُ یا حَكيمُ
🌸 یا اللَّهُ یا عَزيزُ یا حَكيمُ
🇮🇷 ناگهان در هرم باز شد .
🇮🇷 و هر سه با خوشحالی ، بیرون آمدند .
🌟 ناگهان حسن گفت : اون مرد دیگه کیه ؟!
☀️ مرتضی گفت : کدوم مرد ؟! کجا ؟!
🇮🇷 حسن گفت :
🌟 اون مردی که کنار ذوالجناح ایستاده .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
27.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #کارتون زیبای جوانمردان
🇮🇷 قسمت دهم
🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان
@amoomolla
🕌 #کارتون_ایرانی #فیلم_ایرانی
🕌 #جوانمردان
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۳۰ 🌷
🇮🇷 نواب با دقت نگاه کرد و با لبخندی گفت :
🌸 اون حضرت خضره ، بیاین بریم پیشش
🇮🇷 همگی از هرم پایین آمدند ؛
🇮🇷 و با خوشحالی ،
🇮🇷 به طرف خضر و ذوالجناح ، دویدند .
🇮🇷 خضر لبخندی زد و آنها را در آغوش گرفت .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 پدر جان !
🌸 چرا نگفتید ما باید دنبال چی باشیم ؟
🇮🇷 خضر گفت :
☘ ببخشید پسرم ؛
☘ اگر می فهمیدی که اونجا چی هست ،
☘ هرگز اون رو به دست نمی آوردی
☘ اون هشت پای دوسر ، مامور بود ،
☘ تا صندوقچه رو به کسی بده ،
☘ که هم پاک و مومن باشه
☘ هم محتوای صندوقچه رو نشناسه .
☘ و هم اینکه اونا رو برای خودش نخواد .
☘ اگه می فهمید
☘ که تو دنبال زره و سپر حضرت داوودی
☘ هیچ وقت ، اجازه نمی داد ؛
☘ که به اونا برسی .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 خب یه سوال دیگه
🌸 چطور ممکنه ، که من می تونم
🌸 حرف هشت پا ، یا اون پرنده بزرگ ؛
🌸 و حتی ذوالجناح رو بفهمم ،
🌸 ولی دوستانم نمی تونن ؟!
🇮🇷 خضر گفت :
☘ به خاطر سنگ حضرت سلیمان
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 اتفاقا هشت پای دو سر هم ، همینو گفت
🌸 ولی مننفهمیدم منظورش چیه
🌸 سنگ سلیمان ، چی هست ؟ کجاست ؟!
🌸 چطور می تونه کاری بکنه
🌸 که من حرفای اون حیوونا رو بفهمم ؟!
🇮🇷 خضر گفت :
☘ دستت رو تو جیبت فرو کن ،
☘ و ببین چی پیدا می کنی ؟!
🇮🇷 نواب ، دستش را در جیبش گذاشت .
🇮🇷 و سنگی سبز رنگ و شفاف و زیبا ،
🇮🇷 از جیب خود بیرون آورد .
🇮🇷 نواب با تعجب به سنگ نگاه کرد و گفت :
🌸 این دیگه چیه ؟ از کجا اومده ؟
🌸 چطور رفته تو جیب من ؟
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
🌷 آموزش انگلیسی مذهبی 🌷
🕌 من به خدا ، اعتقاد راسخ دارم .
🕌 i have a strong belief in God
🕌 آی هَو اِسترانگ بِلیف این گاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌸 کلمات جدید :
🇮🇷 اِستران : strong
👈 عمیق ، شدید ، محکم ، فراوان
🇮🇷 بِلیف : belief
👈 اعتقاد ، ایمان ، باور
@amoomolla
هدایت شده از غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
🌷 بزرگترای عزیز !
🌼 تا می توانید با کوچکترها ، بازی کنید
🌼 برای آنها ، بیشتر وقت بگذارید
🌼 براشون قصه های قرآنی بخوانید
🌼 براشون کتاب داستان های مذهبی بخرید
🌼 به آنها شعر مذهبی ، یاد بدهید
🌼 برای آنها ترانه های مذهبی ، پخش کنید
🌼 بازی مذهبی ، براشون دانلود کنید .
@ghairat
amirza.apk
19.65M
😍 دانلود مستقیم بازی کلماتی کربلا
👈 سرگرمی + آشنایی بیشتر با امام حسین
☺️ کاری از گروه نرمافزاری تسبیح سافت
@amoomolla
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۳۱ 🌷
🇮🇷 حضرت خضر ، سنگ سبز را گرفت و گفت :
☘ این همون سنگ حضرت سلیمانه
☘ که به دارنده اون ، کمک می کنه
☘ تا زبان های مختلف دنیا رو بفهمه
☘ چه زبان حیوانات ، چه زبان انسانها
☘ و حتی گویش ها و لهجه های شهرها و کشورها
☘ بیا این سنگ رو بذار تو جیبت
☘ یا یه جایی مخفیش کن تا گم نشه .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 خب نگفتید
🌸 این سنگ تو جیب من چکار می کنه ؟
🌸 کی اینو گذاشته تو جیبم ؟
🇮🇷 خضر گفت :
☘ اینو هیدرا تو جیبت گذاشت .
☘ هیدرا ، جن هست
☘ شاگرد و تربیت شدهی حضرت سلیمانه
☘ همونی بود که هر جا راه رو بلد نبودید
☘ مثل یک نور ، ظاهر می شد ؛
☘ و راه رو به شما نشون میداد .
🌸 نواب گفت : الآن کجاست ؟
🇮🇷 خضر گفت :
☘ به موقعش میاد پیشت ، عجله نکن
🇮🇷 سپس خضر ، رو به مرتضی و حسن کرد و گفت :
☘ خب بچه ها ، تا اینجا چطور بود ؟!
🇮🇷 حسن گفت :
🌟 والله چی بگم استاد ؟!
🌟 من فکر می کنم هنوز خوابم
🌟 هنوز این اتفاقات رو ، باور نکردم
🌟 سر نواب رو قطع کردن و باز زنده شد
🌟 این اسب امام حسین علیه السلامه ،
🌟 شمشیر امام علی علیه السلام ،
🌟 زره و سپر حضرت داوود علیه السلام ،
🌟 اون هرم و مومیایی ها و هشت پای دوسر
🌟 و حتی شما رو ،
🌟 اصلا باورم نمی شه
🌟 نمیدونم خوابم یا بیدار ؟!
🌟 من همه این چیزا رو ، تو کتابا خوندم .
🇮🇷 خضر لبخندی زد و گفت :
☘ حالا کجاشو دیدی ؟!
☘ خیلی چیزا ، قراره ببینید ؛
☘ فقط باید قوی باشید
☘ و به دوستتون نواب ، کمک کنید .
☘ تا به اهدافش برسه .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 حالا کجا باید بریم استاد ؟!
🇮🇷 خضر گفت :
☘ اول باید به طرف غار حرا برید ؛
☘ سلام منو به عنکبوت برسونید
☘ و بگین که امانت پیامبر رو می خوایم
☘ سپس به طرف فلسطین برید
☘ و عصای حضرت موسی رو پیدا کنید .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
🇮🇷 اخلاق خوب و نرم
🇮🇷 خوب شوهر داری کردن
🇮🇷 خوب فرزند داری
🇮🇷 عصبانی نشدن
🇮🇷 همدم و مونس و رفیق بچهرها شدن
🇮🇷 صحبت کردن با آنها
🇮🇷 احترام به نظرات آنها
🇮🇷 لشنیدن حرف های او
🇮🇷 هدیه دادن بعد از هر کار خوب
🇮🇷 و....چیزهایی هستند
🇮🇷 که بچه را عاشق راه مذهبی می کند .
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی
🇮🇷 قسمت ۲۳۶
🇮🇷 از مدرسه که میای اول لباساتو عوض کن
@amoomolla
🎥 #کارتون #انیمیشن #مهارتهای_زندگی
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_ماجراجویی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۳۲ 🌷
🇮🇷 همگی از حضرت خضر ، خداحافظی کردند
🇮🇷 سوار بر ذوالجناح شدند ؛
🇮🇷 و به طرف مکه ، پرواز کردند .
🇮🇷 ذولجناح ، کنار غار حرا ، فرود آمد .
🇮🇷 نواب و دوستانش نیز ، وارد غار حرا شدند .
🇮🇷 همه جا تاریک بود .
🇮🇷 مرتضی گفت :
🌟 یعنی اینجا همون غاریه که پیامبر ما ،
🌟 در اون عبادت می کردن
🌟 و به پیامبری مبعوث شدن ؟!!!!
🌟 خیلی جالبه
🇮🇷 حسن با ترس گفت :
🌟 نواب جون ، به نظرت اینحا کسی هست ؟!
🌸 نواب گفت : الآن معلوم می شه .
🇮🇷 سپس فریاد زد :
🌸 آقا یا خانم عنکبوت !
🌸 صدای منو می شنوی ؟!
🌸 من از طرف حضرت خضر اومدم
🌸 ایشون به شما سلام رسوندن و فرمودن :
🌸 امانتی پیامبر اکرم رو به بنده ، تحویل بدید
🇮🇷 ناگهان غار حرا ، نورانی شد .
🇮🇷 و عنکبوت بزرگی از دل تاریکی ، بیرون آمد
🇮🇷 نواب ، شمشیر خود را محکم گرفت
🇮🇷 و چند قدم به عقب برگشت .
🇮🇷 عنکبوت گفت :
🕷 تو کی هستی ؟ اینجا چکار می کنی ؟!
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 من نواب هستم ، از ایران اومدم
🌸 امانتی پیامبر اکرم رو می خوام
🕷 عنکبوت گفت :
🕸 چرا باید اونو بهت بدم ؟!
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 چون دین پیامبر ، در خطره
🌸 شیعه ، تحت فشارن
🌸 کشور و وطنمون ، استعمار شده
🌸 هر روز شیعیان زیادی ،
🌸 کشته و شکنجه می شن .
🌸 احکام خدارو منحرف کردن
🌸 با زور و چماق ،
🌸 چادر رو از سر زنان ما ، در آورند
🌸 هر کس به زیارت کربلا بره
🌸 دست و پاشو قطع می کنن ...
🇮🇷 نواب ، داشت از مظلومیت اسلام و شیعه می گفت
🇮🇷 که ناگهان عنکبوت به گریه افتاد و گفت :
🕷 بسیار خب ،
🕷 اگه به ده معمای من پاسخ بدی ؛
🕷 امانت رسول خدا رو ، تحویلتون می دم
🇮🇷 نواب گفت : خب بفرمایید
🕷 یک : جان و نفس پیامبر کیه ؟!
🕷 دو : مادر قرآن ؟
🕷 سه : برادر قرآن ؟!
🕷 چهار : خواهر قرآن ؟!
🕷 پنج : عروس قرآن ؟!
🕷 شش : سوره ای که ، دوتا " بسم الله الرحمن الرحیم" داره ؟!
🕷 هفت : سوره ای که ، " بسم الله الرحمن الرحیم" ، نداره ؟
🕷 هشت : شبی که از هزار شب بهتره ؟!
🕷 نهم : اصول دین چندتاست ، نام ببر ؟!
🕷 و اما سوال آخر : فروع دین چندتاست ، نام ببر ؟
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
رفتم کنار دریا.mp3
574.3K
🎼 شعر رفتم کنار دریا
🎧 با صدای محمد مهدی
🍎 رفتم کنار دریا 🏖
🍎 گفتم بگو خدا 🕋 کیست ؟
🍎 دریا 🏝 به گوش 👂🏻 من گفت :
🍎 مثل خدا 🕋 کسی نیست
🍎 او آفریدگاره
🍎 کوه و درخت و دریاست ⛰
🍎 دانا و پاک و زیبا
🍎 بخشنده و تواناست 💪🏻
🍎 بابای بچه ها نیست
🍎 اما برای آنها
🍎 هم آفریده مادر
🍎 هم آفریده بابا
📚 کتاب آموزش قرآن ، اول دبستان ، ص ۱۹
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹
🌹 سوره مبارکه حمد 🌹
🌹 آیه اول 🌹
🕋 ستایش ، مخصوص خداوندى است ؛
🕋 که پروردگار جهانیان است .
🕌 ( All ) praise is ( due ) to Allah ,
🕌 Lord of the worlds .
🕋 اُل اِپرِیز ایز دیو تی الله ،
🕋 لُرد آف دِ وُرلدز
🔮 @amoomolla
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ کلمات جدید :
🇮🇷 پِرِیز : praise
👈 ستایش ، تعریف ، شکرگذاری کردن
🇮🇷 لُرد : Lord
👈 ارباب ، خداوند ، مالک ، صاحب ، سرور ، فرمانروا ، صاحب اختیار
🇮🇷 وُرلدز : worlds
👈 عالم ، دنیا ، جهان
47.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی ۱۳ گربه روی شیروانی
🇮🇷 با کیفیت عالی و حجم بالا
🇮🇷 قسمت اول
🔮 @amoomolla
🎥 #فیلم #سینمایی #تخیلی
🎥 #سیزده_گربه_روی_شیروانی