استاد عندلیب همدانی
#تعقل_فقیهانه(۳۴) وحید بهبهانی #نقد_متن_روایات #حیل_ربا «الخبر إذا لم يوافق ظاهر القرآن أمرونا بتر
#تعقل_فقیهانه(۳۵)
مرحوم صدر
#اهداف_مهمه_و_اصیله
#عدالت_و_کرامت_انسان
✅..فالثروة في رأى الإسلام وتنميتها هدف من الأهداف المهمّة ولكنّه هدف طريق لا هدف غاية ، فليست الثروة هي الهدف الأصيل الذي تضعه السماء للإنسان الإسلامي على وجه الأرض ، وإنّما هي وسيلة يؤدّي بها الإنسان الإسلامي دور الخلافة ، ويستخدمها في سبيل تنمية جميع الطاقات البشرية والتسامي بإنسانية الإنسان في مجالاتها المعنوية والمادّية ، فتنمية الثروة والإنتاج لتحقيق الهدف الأساسي من خلافة الإنسان في الأرض هي نِعمَ العون على الآخرة ، ولا خير فيمن لا يسعى إليها ، وليس من المسلمين ـ بوصفهم حملة رسالة في الحياة ـ من تركها وأهملها
✅ وأمّا تنمية الثروة والإنتاج لأجل الثروة بذاتها ، وبوصفها المجال الأساسي الذي يمارس الإنسان فيه حياته ويغرق فيه ، فهي رأس كلّ خطيئة ، وهي التي تبعد الإنسان عن ربّه ، ويجب الزهد فيها
✅ فالإسلام يريد من الإنسان الإسلامي أن ينمّي الثروة ليسيطر عليها ، وينتفع بها في تنمية وجوده ككلّ ، لا لتسيطر عليه الثروة ، وتستلم منه زمام القيادة ، وتمحو من أمامه الأهداف الكبرى
✅ فالثروة وأساليب تنميتها التي تحجب الإنسان الإسلامي عن ربّه وتنسيه أشواقه الروحية ، وتعطّل رسالته الكبرى في إقامة العدل على هذا الكوكب ، وتشدّه إلى الأرض ، لا يقرّها الإسلام
✅ والثروة وأساليب التنمية التي تؤكّد صلة الإنسان الإسلامي بربّه المنعم عليه ، وتهيئ له عبادته في يسر ورخاء ، وتفسح المجال أمام كلّ مواهبه وطاقته للنمو والتكامل ، وتساعد على تحقيق مُثُله في العدالة والأخوّة والكرامة ، هي الهدف الذي يضعه الإسلام أمام الإنسان الإسلامي ، ويدفعه نحوه
📚اقتصادنا، ص ۷۴۶.
#عدالت
#کرامت_انسان
#اهداف_کبری
#جایگاه_سرمایه
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_پزشکی 🎙 صوت درس خارج فقه پزشکی 🔰حقوق بیمار 🌀جلسۀ 2 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
مطلب اول✅ پنج محور اساسی در منشور حقوق بیمار:
1. دریافت مطلوب خدمات سلامت حق بيمار است
2. اطلاعات باید به نحو مطلوب و به ميزان کافی در اختيار بيمار قرار گیرد
3. حق انتخاب و تصميم گيری آزادانه بيمار باید محترم شمرده شود
4. اصل رازداری و احترام به حریم خصوصی بيمار رعایت شود
5. دسترسی به نظام کارآمد رسيدگی به شکایات حق بيمار است
مطلب دوم✅ بررسی حکم فقهی حقوق فوق متوقف بر تفکیک بین سه مورد است:
1// ارائهٔ خدمات پزشکی به صورت مستقیم توسط دولت ، حال یا در مراکز درمانی دولتی و یا خدمات کمک درمانی مثل بیمه های دولتی
2// ارائهٔ خدمات پزشکی در بیمارستان های غیر دولتی ،که به نحوی فقط تحت نظارت دولت است
3//ارائهٔ خدمات پزشکی در مطب که با مراجعهٔ اختیاری بیمار به یک پزشک صورت می گیرد و یا طبیب را بالین بیمار حاضر می کنند، در مواردی که حکم خاصی برای یک قسم باشد ،اشاراتی خواهد شد ان شاءالله تعالی
مطلب سوم✅ حال در توضیح معنا و مستندات حق اول یعنی دریافت مطلوب خدمات سلامت چنین می توان گفت :
اولا/ دریافت مطلوب تمام خدمات درمانی یعنی حفظ شخصیت انسانی و رعایت #کرامت_ذاتی _بنی_آدم چه در بخش دولتی ، چه در بخش خصوصی ، چه در بیمارستانها ، چه در مطب و...
ثانیا/ دریافت مطلوب یعنی رعایت #عدالت و #انصاف بین تمام دریافت کنندگان خدمات ،معنای انصاف خواهد آمد
ثالثا/دریافت مطلوب تمام خدمات درمانی ، یعنی متصدیان سلامت جامعه در هر بخشی ، جان و مال و آبروی مردم را #امانت بدانند و خود را #امین تمام خلق
مطلب چهارم✅ دو مستند برای سه مطلب فوق از نهج البلاغه:
۱/الإمامُ أمیر المؤمنین عليٌّ عليه السلام ـ مِن كِتابِهِ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ ( نامهٔ ۵۳)ـ : و أشعِرْ قَلبَكَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِيَّةِ ، و المَحَبَّة لَهُم ، و اللُّطفَ بِهِم ، و لا تَكونَنَّ علَيهِم سَبُعا ضارِيا تَغتَنِمُ أكلَهُم ؛ فإنَّهُم صِنفانِ : إمّا أخٌ لَكَ في الدِّينِ ، أو نَظيرٌ لَكَ في الخَلقِ ، يَفرُطُ مِنهُمُ الزَّلَلُ ، و تَعرِضُ لَهُمُ العِلَلُ ، و يُؤتى على أيديهِم في العَمدِ و الخَطأِ ، فأعطِهِم مِن عَفوِكَ و صَفحِكَ مِثلَ الّذي تُحِبُّ و تَرضى أن يُعطِيَكَ اللّه مِن عَفوِهِ و صَفحِهِ ، فإنَّكَ فَوقَهُم ، وَ والِي الأمرِ علَيكَ فَوقَكَ ، و اللّه فَوقَ مَن وَلاّكَ !
اگر چه این جملهٔ نورانیدر مورد وظائف حاکمان است ولی مفاد آن قابل سریان در هر موردی است که انسانی نسبت به انسان دیگر وظائفی را داراست ، از جمله بخش های دولتی درمان و نیز بخش خصوصی ، این جمله پیام جاودانه ای دارد و آن اینکه در ارائهٔ انواع خدمات به همهٔ شهروندان از جمله خدمات مربوط به سلامت و بهداشت باید با مهربانی و گذشت و نیز رعایت شخصیت انسانی با مردم رفتار کرد
۲/نامه ۵ نهج البلاغه :
و من كتاب له (علیه السلام) إلى أشعث بن قيس عامل أذربيجان:
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ.
هر مسئولیتی در هر حیطه ای به نوع خود نوعی امانتداری است
مطلب پنجم✅ در پیش اشاره شد ، هر جا ذوالحقی داریم که به عبارت دیگر من له الحق نام دارد، در برابرش مکلفی داریم که من علیه الحق است. و لذا در تمام تعابیر فوق هم حق بیمار و مردم را مشاهده می کنیم و هم تکلیف متصدیان سلامت را ، و طبیعتا هرجا حق و تکلیف بین دو طرف ایجاد شد ، حق دیگری برای ذوالحق هست و آن حق مطالبه گری و شکایت در صورت عدم اعطای حق است. این مطلب به خوبی از اهمیتی که قرآن کریم و روایات به مسئلهٔ امر به معروف و نهی از منکر قائل است ، استفاده می شود، اینجا هم به یک سخن مولا فعلا بسنده میشود:
«لا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ [أَشْرَارُكُمْ] شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ»نامهٔ ۴۷ نهج البلاغه
«إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ؛ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ»
نهج البلاغه ، حکمت ۳۷۴
مطلب ششم ✅ چنانکه در جلسهٔ قبل گفته شد ، هیچکس بر دیگری ولایت ندارد و نمی تواند به جای او تصمیم بگیرد ، و تحقق این مطلب در مسئلهٔ حقوق بیمار، همان محور سوم منشور است که تصمیم اساسی با خود بیمار است و کسی حق تصمیم سازی یا تصمیم گیری به جای او را ندارد.
وَ لاَ تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اَللَّهُ حُرّاً.//نامهٔ ۳۱ نهج البلاغه
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_پزشکی 🎙 صوت درس خارج فقه پزشکی 🔰حقوق بیمار 🔺ضمانت طبیب در خسارت های معنوی(جلسۀ 5) ▪️چگونگی مجا
بحث در این بود که تخلفات اخلاقی یک پزشک که خسارتی معنوی برای بیمار و اطرافیان او به بار آورده ، چگونه باید تدارک شود ⁉️ آیا می توان در اینجا مباحث تعزیر را مطرح کرد یا نه⁉️ آیا لزوما تعزیر باید با تازیانه یا کمتر از و یا حد اکثر مساوی با تازیانه باشد آنگونه که مرحوم صافی بیان می فرماید ، یا نه⁉️طرح این مباحث بعد از آن بود که از سخنان فقها از جمله مرحوم حلبی در کافی استفاده شد که برخی تعییرات موجب تعزیر است قال ( قدس سره) :
🔹۰۰۰أو نبزه بما يقتضي النقص كقوله يا سفلة ، أو يا ساقط ، أو يا سفيه ، أو يا أحمق ، أو فاسق ، أو مجرم ، أو كافر ...
🔹..وإذا عير المسلم ببعض الآفات كالعمى والعرج والجنون والجذام والبرص عزر......
🔹و نیز طرح این مباحث پس از این بود که خسارت های معنوی را مصداق ضرر شمردیم ، لذا مرحوم مراغی از مصادیق ضرر و اضرار که می تواند به بحث حقوق بیمار هم مربوط شود فرمودند :
.... و أما البدن: فلا ريب في كون ما يوجب منقصة في عينه و منفعته أو هيئته المتعارفة ضررا و إضرارا، سواء كان بجرح أو قطع أو إحداث مرض أو ازدياده أو بطؤ برئه، و كذا ما يوجب حدوث ألم فيه مناف للطبيعة. و أما العرض: فضابطه ما هو داخل في احترام المكلف، ليكون هتكه موجبا لذلته و انكساره بين الناس، فمن تعدى على زوجته أو تطلع على عورته أو دخل على عياله أو ما يتعلق به من المحارم و النساء أو اغتابه أو اتهمه أو طعن عليه في وجهه أو أظهر شيئا مما لا يرضى بظهوره، فهو هتك للعرض، إضرار في الحقيقة، و مثل ذلك يعد ضررا. و دعوى: انصراف (الضرر) إلى المال و البدن أو عدم شموله لمثل ذلك، ممنوع، بل الحق أن ذلك كله ضرر و إضرار، ...... و مثل ذلك فعل شيء يوجب الاستخفاف و المهانة و لو بترك بعض التعارفات العادية التي ليس من شأنها أن يترك بالنسبة إليه
✅ حال در تقریر مختار در مسئله توجه به سه مقدمه لازم است :
🛑مقدمه اول:
خسارت های معنوی و تعییر هایی که نسبت به بیمار و اطرافیان او می شود مصداق اضرار به غیر است و این خسارت ها را باید در سه مرحله بررسی کرد :
✔️الف/ عدم توجه به احکام الهیه در مورد رعایت حقوق و احترام دیگران ؛ تدارک این بعد از قضیه با توبه و استغفار است
✔️ب/ عدم رعایت حقوق اشخاص (=بیمار و یا اطرافیانش)، اینجا (غیر از بحث دیه و ارش در خسارت های بدنی ) بحث استحلال و نیز استغفار برای آن طرف مطرح است
✔️ج/جنبهٔ عمومی و اجتماعی جرم ، یعنی این که این منکر فقط منکری معمولی و با آثار شخصی نیست ، بلکه از منکراتی است که موجب اختلال نظم و نظام اجتماعی می شود و تأثیر فراوان در نظام سلامت جامعه دارد ، لذا زمامدران و نیز متصدیان سلامت جامعه هم در پیشگیری از این نوع منکرات و هم در مقابله با آن ، هم در حوزهٔ تقنینی و هم در حوزهٔ اجرایی و هم در حوزهٔ قضایی مسئولیت دارند
🛑مقدمه دوم
1/ به نظر ما و به بیان ما دغدغه های مرحوم صافی در چهار نکته خلاصه می شود :
🔹الف/اصل در هر عنوانی که در هر دلیلی أخذ شود موضوعیت است و از این رو الغاء موضوعیت از ضرب در تعزیر مشکل است
🔹ب/بنیان فقه شیعه بر نص است نه قیاس لذا نمی توان گفت هر تأدیبی و لو زندان در حکم ضرب با تازیانه است
🔹ج/ یکی از آثار فقه منضبط و با وحدت رویه قانونمند کردن جامعه است ، در حالی که سپردن مجازات ها با انواع و اقسامی که دارد به خواست حاکم ، آن انضباط لازم را ایجاد نمی کند ، تقسیم بندی مجازات ها به حدود و تعزیرات و تعیین دقیق موارد و کیفیت اجرای حدود و نیز انحصار تعزیر به ضرب مادون الحد می تواند انضباطی را در مجازات ایجاد کند و از هرج و مرج و ظلم و تعدی حتی به مجرمین جلوگیری کند
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ﴿۸ مائده﴾
🔹د/ عدم قیاس معصوم با غیر معصوم ،قیاس إعمال ولایت توسط پیامبر اکرم و ائمه ( علیهم السلام ) که شرطش #عصمت است با ولایت حاکم شرع که شرطش #عدالت است ، قیاسی نابجاست ، لذا ولایت حکام شرع در محدوهٔ انجام و اجرای احکام مقرره توسط شارع است ، بگذریم از اینکه معصوم هم در مواردی مثل حدود دقیقا به همان دستور قرآنی و.. عمل می کند
با توجه به این چهار دغدغه است که در ص ۱۰۵ کتاب التعزیر می فرمایند :
لابد و ان یقتصر علی مااستظهرناه من الروایات من الضرب دون الحد ، أو ما هو أخف منه ، أو یساویه بشرط ان یخیر القاضی المجرم فی اختیار ای نوع أو فرد من الانواع أو الافراد. .......و ایضا ر. ک ص ۷۴
به نظر می رسد اساس دغدغه های ایشان قابل قبول است ...
🆔@andalibhamedani