📕 معرفی کتاب:
🖇 «درآمدی بر ادراکات اعتباری و فلسفه سیاسی علامه طباطبایی»
✏️ مؤلف: احمدرضا یزدانی مقدم
📌 مرکز انتشار: تهران نگاه معاصر
🟩 کتاب حاضر درآمدی بر نظریه ادراکات اعتباری و فلسفه سیاسی علامه طباطبایی و نسبت این دواست. نظریه ادراکات اعتباری و فلسفه سیاسی علامه طباطبایی تا کنون در ضمن پژوهشهای متعددی بحثوبررسی شده است. مقصود نوشتار حاضر این است که نشان دهد فلسفه سیاسی علامه طباطبایی مبتنی بر نظریه ادراکات اعتباری است کتاب در قالب پنج فصل طراحی شده است در فصل اول طرح کلی از نظریه ادراکات اعتباری عمدتاً بر پایه مقاله ادراکات اعتباری به کمک دیگر آثار علامه طباطبایی در این باره ارائه شده است و در فصل دوم تفسیرهای که مقاله ادراکات اعتباری، و در طول دهها سال بهصورت ادبیات این نظریه فراهم آمده بحث. بررسی شده است در فصل سوم ارکان و عناصر نظریه ادراکات اعتباری تجزیهوتحلیل شده و نظام طبیعت، نظریه، نظریه حرکت، حرکت جوهری، فطرت انسان، غایت حرکت استکمالی اجتماعی انسان و نیاز این حرکت به قوانین وحی و نبوت و تعامل عقل و وحی و ماهیت علم و ادراک بهعنوان مبانی نظریه طرح شده است در فصل چهارم فلسفه سیاسی علامه طباطبایی بر محور دو گفتار مستقل از ایشان در تفسیر المیزان، بازخوانی و در پایان با عنوان نتیجهگیری، جمعبندی کلی مباحث ارائه شده است.
جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/moarefi-ketab-daramadi-bar-edrakat-etebari/
#سیاسی
#فلسفه
#معرفی_کتاب
#علامه_طباطبایی
#احمدرضا_یزدانی_مقدم
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
❇️ تمدن ایرانی اسلامی ذاتا فلسفی است
🎙 استاد محمود حکمتنیا
✂️ برش هایی از متن:
🔹 دکتر محمود حکمتنیا، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شامگاه ۳۰ شهریور در نشست علمی «عصرانههای علوم انسانی» که از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد با تأکید بر اینکه نباید گرفتار بلایا و آفات علمی ازجمله غرور شویم، گفت: روایتی در غرر آمده است که ینبغی للعاقل ان یحترس من سکر المال و السکر القدرة و السکر العلم...؛ انواع مستی در این روایت برشمرده شده است و البته مستی قدرت و ثروت شاید برای ما رخ ندهد ولی ممکن است به آفات علمی و مدحهایی که از ما میشود، گرفتار شویم.
🔸 وی افزود: ازجمله آفات مستی علم، زدودن عقل و خفیف شمردن وقار در انسان است و کسی حلم دارد که میتواند ببخشد و میتواند بپوشاند. در حوزه علم هم یعنی توان دارد نقد را بشنود ولو اینکه ممکن است این نقد از نگاه او مخدوش باشد یعنی این حدس را بزند که ممکن است وجهی برای نفهمیدن او وجود داشته است که این نقد بر او وارد شده است.
🔹 حکمتنیا در ادامه بیان کرد: اولین باری که توانمندی متفاوتی در خود احساس کردم سال دوم راهنمایی و وقتی بود که قرار شد ما به اتفاق دوستانمان یک روزنامه دیواری تهیه کنیم و طبیعتاً چون کار گروهی بود تقسیم کار کردیم و بخشی از کار بر عهده من بود و احساس کردم در عرصه نوشتن توانایی دارم.
🔻 لزوم فراگیری کتب سخت
🔺 وی با بیان اینکه در دوره دبیرستان مشغول اجرای یک تئاتر با دوستان بودیم، افزود: در سال ۱۳۶۱ وارد حوزه علمیه قم شدم و نتوانستم در گروه تئاتر باقی بمانم. من در حوزه معتقد بودم کتب قدیمی را باید با روش دیگری خواند گرچه از طرفی معتقدم که سختترین کتابها را هم در حوزه دانش باید یاد بگیریم به همین دلیل دنبال کتابهای آسان نبودم زیرا وقتی انسان کتب سخت را یاد بگیرد آسانها را زود یاد میگیرد ولی اگر به آسانخوانی عادت کند سراغ کتابهای سخت نخواهد رفت.
🔸 حکمتنیا اظهار کرد: به این جهت در آن زمان، سیوطی که جزء کتب نسبتاً سخت است خواندم و در ۴۰۰ صفحه دستهبندی کردم و بعد وارد مباحث اصولی شدم. در سال ۱۳۶۸ یعنی بعد از جنگ احساس کردم اگر در دنیای معاصر زبان خارجی بلد نباشم دچار مشکل خواهم شد لذا روزی هفت تا هشت ساعت زبان انگلیسی کار کردم و برای تثبیت آموختههایم یک کلاس زبان برای تعدادی از بچهها در مدرسه گذاشتم. البته همزمان زبان عربی هم بلد بودم.
جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tamadon-irani-eslami-zata-falsafi-nist/
#تمدن
#ایرانی
#اسلامی
#فلسفه
#محمود_حکمت_نیا
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ رابطه دموکراسی و فلسفه
🎙استاد بیژن عبدالکریمی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به گزارش روابط عمومی «سایت ادیشه ما» به نقل از روزنامه هم میهن شنبه 28 ابان 1401: بیژن عبدالکریمی در نسبت فلسفه و سیاست میگوید:بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و ازجمله روشنفکرانی است که از منظر نگاه فلسفی خود، همواره حضوری فعال در عرصه عمومی دارد و نسبت به رخدادهای اجتماعی و سیاسی، خاموش و بدون موضع نیست. چنین کنشها، مواضع و اظهارنظرهایی البته در برابر رفتار قاطبه فلسفهخوانان ایرانی مستقر در دپارتمانهای آموزشی فلسفه قرار میگیرد که در هنگامه بحرانهای سیاسی و اجتماعی، عموما نظارهگرانی بیش نیستند و نمیتوان چندان سخنی از آنها درباره رویدادها شنید. قضاوت درباره چنین سکوتی البته سهل نیست و چهبسا بسیاری بر این عقیده باشند که فلسفه با سیاست روزمره و فراتر از آن، حتی با رخدادهای کلان اجتماعی و سیاسی نیز نسبتی وثیق ندارد و نباید از فیلسوف و فلسفهدان انتظار داشت در چنین مواقعی آنگونه که جامعهشناسان و دانشآموختگان علومسیاسی به مداخله نظری در وضعیت اقدام میکنند، مبادرت ورزد. با همین پرسش و بهمناسبت فرارسیدن روز جهانی فلسفه، سراغ عبدالکریمی رفتیم و بحثی درگرفت که تفاوت منظر و نظر طرفین گفتوگو در آن مشهود است اما مگر فلسفه چیزی جز گفتوگو است؟ از بحثهایی نظری آغاز کردیم و به دموکراسی و مضار و مزایای آن رسیدیم. به وضعیت فلسفه ایرانی در روزگار خودمان پرداختیم و درباره فردید و داوری اردکانی بحث شد و البته سایه رخدادهای اخیر ایران در عموم موارد بر سر این مباحثه سنگینی میکرد. عبدالکریمی البته صبورانه شنید و در عین حال جانانه از نظر خویش دفاع کرد و نتیجه این گفتوگوی چالشی متنی است که بخش اول آن اینک پیشروی شماست و بخش دوم آن در شماره بعد منتشر خواهد شد.
🔻 نسبت فلسفه با سیاست از چه قراری است ؟
🔸 در پاسخ به این پرسش باید میان دو سطح تحلیل تمایز قائل شد. گاهی از سرشت و حقیقت فلسفه و نسبت آن با زندگی سخن میگوییم و گاهی از نسبت فلسفه بهعنوان یک نهاد. درست مانند اینکه گاهی از دین و تفسیر دینی صحبت میشود و گاهی از نهاد دین و نهاد متولیان دین و روحانیت صحبت میشود. این دو یکسان نیستند. در مورد نسبت فلسفه با امر سیاسی و اجتماعی نیز چنین است. وقتی سوال معطوف به حقیقت و سرشت فلسفه و نسبت آن با جامعه است و وقتی دیگر سوال میکنیم که دپارتمانهای آموزشی فلسفه در اینجا و اکنون ایران و در وضعیت فعلی آموزش عالی و نهاد دانشگاه و… با امر سیاسی و اجتماعی در کشور ما چه نسبتی دارند. فلسفه و فراتر از آن تفکر که نباید لزوما نیز به شکل فلسفه باشد، با امر سیاسی و اجتماعی نسبتی پارادوکسیکال، متعارض و متضاد دارد. فلسفه بالذات سیاسی و امر مرتبط با جامعه نیست اما در تعبیری دیگر فلسفه بالذات امری سیاسی و اجتماعی است. مراد از اینکه فلسفه بالذات سیاسی نیست یعنی فلسفه به دنبال کسب قدرت، دفاع از یک حزب و ورود به بازی قدرت نیست. کار فلسفه پرسش از ماهیات است و فیلسوف پدیدارشناسی است که میخواهد پدیدارها و واقعیتها را همانگونه که هستند، ببیند. کنشگران سیاسی در معنای روزمره اما میخواهند واقعیت را بهنحو خاصی تفسیر کنند. آنها یا خواهان حفظ وضعیتی هستند و میخواهند از جریانی، برای مثال، حکومت دفاع کنند، بنابراین تمام واقعیتها را در جهت تثبیت این جریان تفسیر میکنند یا در مقابل خواهان تغییر اوضاع هستند و تمام واقعیتها را از این دریچه میبینند تا بتوانند به قدرت حاکم ضربه بزنند. بنابراین سیاسیون یا اراده معطوف به حفظ قدرت دارند یا اراده معطوف به کسب قدرت یا اراده معطوف به ابراز خشم و کینه نسبت به وضعیت موجود. اما اهل فلسفه چنین نیستند. نزد آنها فقط یک نقطه مطلق ولا بهشرط وجود دارد که آنها به آن متعهدند و آن حقیقت است. فیلسوفها میخواهند پدیدارها را همانگونه که هستند، ببینند و تفسیر کنند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/rabete-demokrasi-ba-falsafe/
#دموکراسی
#سیاست
#فلسفه
#بیژن_عبدالکریمی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ تاثیر مکتب اصفهان در سیر تحولات فلسفی در دوران صفویه
🎙 استاد سید جواد میری
✂️ برش هایی از متن:
🔸 فلسفه و حکمت شیخ بهایی جمع بین نگاه فلسفی و نگاه حکمی است که از یک سو سنت فلسفی مشایی و سینوی و از سوی دیگر هم به ابن عربی میرسد.
🔸 به گزارش «مبلغ» به نقل از مهر – شیخ بها الدین عاملی یا شیخ بهایی را متفکری ذوفنون دانستهاند. وی در علوم مختلف، از حساب و هندسه گرفته تا عرفان و تصوف صاحب اندیشه بود. فلسفه اما دانشی است که شیخ را از مخالفان آن دانستهاند. برخی بر این باورند که رویکرد شیخ به دانش فلسفه، از روی مخالفت بوده و این دانش را مورد تخفیف قرار میداده است. اگرچه در آثار شیخ بهایی تعابیری وجود دارد که میتوان او را به مخالفت با فلسفه منتسب کرد، اما از نکتهای نیز نباید غفلت ورزید. نکته آن است که اساساً نگرش شیخ بهایی بر علوم، یک نگاه وسیلهای و کاربردی است. شیخ بهایی علم را وسیلهای میداند برای رسیدن به هدف. علمی که هدف را گم کند و راه وصول به آن را پوشیده دارد، از نظر شیخ بهایی مورد نکوهش و مذمت است. با این رویکرد است که شیخ، به مواجهه با علوم میرود. او نهتنها دانش فلسفه را بلکه همهٔ علوم را در ذیل این هدف، معنا میکند. شیخ بهایی فقط به فلسفه طعنه نمیزند بلکه فقه و اصول و نحو و صرف و طب و ریاضی و تفسیر و حدیثی را که مانع رسیدن به معبود باشد را نیز مورد مذمت قرار میدهد.
بر همین اساس و بر بررسی بیشتر دیدگاههای شیخ بهایی با سید جواد میری جامعه شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
🔹 سید جواد میری در گفت و گو با مهر بیان داشت: زمانی که میخواهیم درباره شیخ بهایی صحبت کنیم، توجه به این نکته که وی در چه زمینه و زمانهای پای به عرصه فعالیتهای علمی و فرهنگی و سیاسی گذاشته، مهم است. چرا که معمولاً صحبت درباره شیخ بهایی، با نگاه جسته و گریخته به برخی از کارهایی که ایشان در حوزه شهرسازی انجام داده، همراه است. مثلاً، به مناسبت روز مهندس، از شیخ بهایی به عنوان یک مهندس نام میبرند و کسانی که علقه و علاقه فلسفی و حکمی دارند به این میپردازند که شیخ یکی از اساتید ملاصدرا بوده است. برخی که علاقه فقهی دارند، تلاش میکنند به بحث حکمت ایمانی ایشان بپردازند و میگویند شیخ بهایی کسی بوده که بین حکمت ایرانی و یونانی تمایز قائل می شده و به نوعی حکمت ایرانی را برتر از حکمت یونانی میدانسته است و هر کس به روشهای گوناگون تلاش میکند شیخ بهایی را از منظر خود تعریف کند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tasir-maktab-esfahan/
#مکتب_اصفهان
#فلسفه
#صفویه
#سید_جواد_میری
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
♦️ پیش همایش «بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی
🔸 به گزارش سایت اندیشه ما به نقل از ایسنا، اولین پیش همایش بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی (ره) در دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی در قم برگزار شد.
🔸 حجتالاسلاموالمسلمین جعفر طیاری، قائممقام دانشگاه ادیان، در ابتدای این نشست علمی که در دانشگاه ادیان و مذاهب در قم برگزار شد، عنوان کرد: مقدمات برگزاری همایش بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی (ره) در این دانشگاه انجام میشود.
🔸 وی با بیان اینکه دانشگاه ادیان قطرهای ثمرات بی پایان اندیشه امام راحل است، افزود: سخن گفتن از امام بسیار مشکل است. در سال ۶۰ در مدرسه علمیه حقانی، آیتالله بهاءالدینی بیان کردند که بنده به امام راحل عرض کردم که شما کار انبیایی انجام دادید و شما در این خط حرکت کردهاید.
🔸 قائممقام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی تصریح کرد: امام راحل ابرمرد تاریخ، فیلسوف و مرد الهی و علمی و روحانی و... است که زبان را یارای سخن گفتن از ایشان نیست.
🔸 بیان کرد: این همایش، شکرگزاری اندکی از این نعمت الهی است. این جلسات پیش همایش، در مسیر شکرگزاری این نعمت الهی است و بر اساس آیات الهی امیدواریم که قدردانی اندکی از این مرد بزرگ و الهی داشته باشیم؛ روایت از امام خمینی (ره) در حقیقت بر اساس همان روایات ارزشمند امام رضا (ع) است که راه و منزلت ایشان از جمله محاسن کلام و معارف اهل بیت (ع) است.
🔻 آثار فلسفی امام راحل، مظلوم واقع شدهاند
🔸 در ادامه نشست، حجتالاسلام باقر صاحبی، استاد فلسفه حوزه نیز عنوان کرد: امام راحل آخرین فرد از سلسله ابن عربی در فلسفه و عرفان است. امام راحل و آثار و مبانی عرفانی و فلسفی ایشان در این عصر مظلوم واقع شدهاند. بسیاری از آثار ایشان ناشناخته شده است.
🔸 وی بیان کرد: در هیچ یک مقالات ارزیابی شده در جشنواره هایی مثل علامه حلی مقالهای در حوزه آثار و اندیشههای امام نوشته نشده است. هر جا که حوزه با فلسفه و عقلانیت و عرفان همراهی کرد و بستر را برای طلاب فراهم نمود، در آن زمان در حوزه شریعت پیشرفت کرده است.
🔸 وی گفت: امام راحل بیان میدارند که قرآن کریم هنوز بکر است و اگر قرار است که تفسیری انجام شود باید بر رویکرد عرفانی و علمی فلسفی انجام شود. در اینجا باید گفت که تفسیر امام نیز مظلوم بوده است.
🔸 وی یادآور شد: استقرار تام مبانی فلسفی امام در چارچوب مبانی اسلامی است. فلسفه عقلی و ذوقی امام راحل بر مبنای شرع مقدس است. هویت و ماهیت فلسفه اسلامی با همه سرمایههای پیشین، در اندیشه امام راحل پیشرفت کرده است. برهان و شهود و نقل در اندیشه امام در نظم واحدی قرار میگیرند. تسلط خاص امام به ایشان این امکان را داده است که در حوزه توسعه قلمروی علمی فلسفی در یک سطح متوقف نشود.
🔸 وی با اشاره به نگاه امام به فلسفه و فلاسفه گفت: آشنایی امام به فلسفههای اشراق و مشاء و یونانی از جمله طالس و فیثاغورث و افلاطون و... تسلط خاص دارند. ایشان مکتب مشاء، بوعلی و بهمنیار را نیز مورد نگاه علمی قرار میدهد و از آنها نقلهای فراوان دارد. ایشان به آرای مکتب مشاء از حیث ارایه سیر تاریخی ارایه میدهد.
🔸 صاحبی با بیان اینکه ایشان از فلسفه مشاء به بحثهای حکمت متعالیه و سپس به مباحث مرتبط به شریعت سیر میکنند، افزود: امام راحل شیفته مکتب اشراق دارند. برخلاف مکتب مشاء، نگاه ایشان به مکتب اشراق، نگاه پذیرش دارند.
🔸 نویسنده فلسفه اسلامی گفت: امام در مقام پیرو حکمت متعالیه بر این باور است که راه فهم روایات از مسیر حکمت متعالیه است. اربعین امام با قلم فلسفی و عرفانی نگاشته شده است. ایشان جناب ملاصدرا را در زمینه حل مسایل فلسفی راه گشا میدانند. امام راحل حکمت صدرایی را با مکتب عرفانی تفسیر میکند.
🔸 وی یادآور شد: امام راحل بیان میکند که روش بوعلی، روش حکمت یونان است که در بازار اهالی معرفت خریدار خاصی ندارد. امام راحل از شیخ اشراق به عنوان شیخ مقتول و احیا کننده حکمت یونان یاد میکند. ایشان بیان میکنند که شیخ اشراق، اصالت وجودی است و برای همین مساله ادلهای میآورند. ایشان بیان میکنند که عقول ماهیت ندارند و اگر ماهیت هم دارند ماهیت اعتباری است. ایشان این بحث را در خدمت حدیث اصول کافی در بحث عقل وارد میکند.
🔺 جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/barrasi-roykard-falsafi-emam-khomeyni/
#امام_خمینی
#فلسفه
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ اتهامی به فلسفه اسلامی میزنند و میگویند فلسفه اسلامی کاری به زندگی مردم ندارد
🎙 استاد سید مصطفی محقق داماد
✂️ برش هایی از متن:
🔸 در نشست علمی تحت عنوان «داوری در ترازوی داوری»،حکیمان باید جامعه دینی را از جهل نجات دهند. اندیشهورزی براساس استدلال، برهان و جامعه را آشنا با خِرد کردن، کار حکیمان است و خِرد دینداری کردن و دینداری خرد ورزانه از ویژگیهای حکیمان است.
🔸 دکتر سیدمصطفی محقق داماد، در ابتدای سخنانش با قدردانی از برگزار کنندگان نشست «داوری در ترازوی داوری»، گفت: از این مؤسسه علمی محترم سپاسگزارم که برای این شخصیت عالیقدر این برنامه را ترتیب دادند که امیدوارم آغازی باشد، برای کارهای دیگران. به هیچ وجه این جلسه برای مدح آقای دکتر داوری نیست هرچندکه مادح خورشید مداح خود است ولی در عینحال قضاوتی برای کارهای داوری است.
🔸 دکتر محقق داماد ادامه داد: من سخنانم را در ادامه فرمایشات دکتر نجفی بیان خواهم کرد اما قبل از آن اجازه بدهید قطعهای را نقل کنم: یک بیتی را فخر رازی از فخر کبیر ذکر کرده و خیال کرده مربوط به صاحب تفسیر یعنی «میبدی» است، در حالیکه مال خود ایشان نیست. میبدی در تفسیر یکی از آیات سورۀ انفاق نقل میکند جنید عارف میخواست برود کوه تور سینا و جای پای موسی(ع) را ببیند. از کوه بالا رفت و وقتی آن بالا رسید یاد آن لرزهای که بر یاران موسی پیش آمده بود افتاد و به خود لرزید و گفت: ونظرو بعدنا الی آثار انا آثارنا تدل علینا (بعد از ما به آثار ما نگاه کنید آثار ما دلالت بر ما میکند)؛ لذا من از دکتر نجفی و سایر همکارانشان برای داوری آثار دکتر اردکانی و دیگران تشکر میکنم و کار بسیار ارزندهای است.
🔸 وی که با عنوان «فلسفه و چالشهای پیشروی حکیمان مسلمان» سخنرانی میکرد، ادامه داد: تا حدود یک قرن و نیم قبل اگر در ایران میگفتند؛ فلسفه، مراد فلسفه اسلامی یعنی فلسفه مشا، اشراق و ملاصدرا بود. در حالیکه در همین تاریخ در مغربزمین فیلسوفان بزرگ هر کدام مکتبی ایجاد کرده بودند. دکارت، کانت، هگل از جمله فیلسوفانی بودند که مکتبهای متفاوتی مطرح کردند ولی در ایران تا آنجائیکه من اطلاع دارم، ردپایی از این قضیه نبود. از حدود ۱۵۰ سال قبل یک مرد سیاستمدار، شاهزاده بزرگ و والی چند ولایت یعنی بدیعالملک علاقهمند به فلسفه شد، او حس کرد باید سراغ سرچشمههای دانش برود. یک شیخ فقیه منزوی در قم بهنام شیخ علیاکبر حکمی بود نزد ایشان رفت و شاگردی کرد او سؤالاتی مطرح کرد و شیخ جوابهایی داد اما او قانع نشد به نزد استادی در تهران آمد و هفت سؤال مطرح کرد که خواستگاه آنها فلسفۀ غرب بود و آنها را برای اولینبار به فلسفۀ اسلامی عرضه کرد تا پاسخ داده شود که نتیجهاش کتابی بهنام بدایعالحکم با چندین بار چاپ بوده است.
🔸 محقق داماد افزود: بعد از او مرد دیگری که سفیر فرانسه در ایران بود از شیخعلی خواست تا به فرانسه برود و نظرات خود را تدریس کند، شیخعلی پذیرفت، اما شاگردش آقا میرزاحسن آشتیانی او را از رفتن به فرانسه منصرف کرد. من تأسف میخورم چراکه اگر ایشان به فرانسه رفته بود و آنجا تجلی میکرد دیگر اتهام پایان یافتن فلسفۀ اسلامی با «ابنرشد» به وجود نمیآمد. به هرحال از تاریخ آمدن این افراد فلسفۀ اسلامی با غرب چالش پیدا کرده و بعدها هم در آثار افراد دیگر همچون دکتر اردکانی به آن اشاره شده است.
آیتالله محقق داماد افزود: اتهامی به فلسفه اسلامی میزنند و میگویند فلسفه اسلامی کاری به زندگی مردم ندارد و فقط به مباحث نظری همچون اصیل بودن وجود یا ماهیت میپردازند. درحالیکه فلسفه غرب از سه_چهار قرن پیش با زندگی روزمره مردم تماس پیدا کرده است. مثلاً فیلسوف معاصر برتراند راشسل براساس فلسفۀ خود با جنگ مخالفت و از صلح دفاع کرد و او را به جرم دفاع از صلح زندان انداختند؛ سیاست فیلسوفان باید با الهیاتشان ارتباط داشته باشد یک بخش اثر ارسطو سیاست مدن است که با متافیزیکش مرتبط است. اما آیا در فیلسوفان اسلامی همچون ابنسینا و فارابی این ارتباط وجود دارد؟ حتی خواجه که وزیر هلاکو بود آیا وزارتش با تئوری الهیاتش مرتبط است؟ این اشکال هست .....
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/etehami-ke-be-falaasefe-mizannad/
#فلسفه
#محقق_داماد
#مردم
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ فلسفه اگر نباشد پریشانی و ندانم کاری همه جا را فرا میگیرد
🎙 استاد رضا داوری اردکانی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 رضا داوری اردکانی گفت: فلسفه به معنای تفکر باید باشد تا کارها را تذکر دهد. البته اگر نباشد پریشانی و ندانم کاری همه جا را فرامیگیرد.
🔸 همایش «داوری در ترازوی داوری» امروز شنبه ۶ خردادماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی اساتید و کارشناسان برگزار شد.
🔸 رضا داوری اردکانی، استاد برجسته فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در پیامی تصویری به این همایش به نکاتی در خصوص اندیشه هایش و نقد ها اشاره کرد که در ادامه میخوانید:
🔸 بسیار ممنون و خوشبختم که آثار و نوشتههایی که حاصل شصت سال مطالعه دائم بوده است برای اولین بار مورد توجه و نقد اهالی علم و فرهنگ قرار میگیرد. آنچه خود درباره آنها میتوانم و باید بگویم این است که اینها حاصل پژوهش نیستند بلکه بیشتر یافتههایی هستند که آنها را با جوهر جان نوشتهام و البته میدانم که جانها همواره پرورش دهنده حقایق نیستند و دچار خطا و لغزش میشوند پس به فرض اینکه سخنی از دل برآمده باشد آن را نباید معاف از نقد دانست.
🔻 علت دوری از سیاست
🔸 نکته دیگر این است که هر آنچه نوشتهام فلسفه است اما هرگز خودم را در پژوهشهای تاریخ فلسفه محدود نکردهام. در حدود هفتاد سال پیش، نوشتن را با روزنامهنویسی آغاز کردم. از آن زمان تاکنون در جهان و ایران حوادثی رخ داده و تحولاتی صورت گرفته است که کمتر کسی تصور آن را میکرده است. در کشور ما با پایان یافتن دهه سی هجری شمسی، سکوتی که بر اساس کودتا پدید آمده بود تا حدودی شکسته شد و مخصوصاً در شعر، ادب، سیاست و روشنفکری، نشانههایی از تحول پدیدار شد.
🔸 بنده ناظر این شرایط بودم و با آن همدلیها داشتم اما در مسیر آن وارد نشده و ترجیح دادم در حاشیه بمانم و در حاشیه ماندنم را به این صورت توجیه میکردم و هنوز آن را موجه میدانم که کار سیاست و فلسفه و روشنفکری نباید خلط شود اما مگر ما راه خانه فلسفه را میشناختیم و اگر میشناختیم چه نسبتی با آن داشتیم؟ مارکس میگفت که فیلسوفان باید جهان را تغییر دهند. اگر این سخن را بپذیریم فلسفه را از سیاست و جامعه نباید دور دانست. البته سخن مارکس دارای چون و چراست اما سخن مارکس از سوی دیگر نشانه تغییر نگاه به فلسفه است.
🔻 فلسفه پاسدار وجود است
🔸 راستی آیا فیلسوفان صرفاً جهان را تفسیر کرده بودند و به تغییر آن نظر نداشتند؟ پس تکلیف طرح مدینه افلاطونی چه میشود؟ چرا همه فلیسوفان قدیمی به اخلاق و سیاست اهمیت میدادند. طرح مدینه ضرورتاً ناظر به تغییر جهان نیست بلکه بیشتر ناظر به حفظ جوهره اخلاق و سیاست است؛ مثلاً فارابی که از مدینه فاضله گفت بیشتر مفسر ارسطو بود و به فضیلت عقلی توجه داشت. او در طرح مدینه فاضله خود، بیشتر از آرای اهل مدینه و صفات و آموزگاری رئیس آن سخن گفت در حالیکه فیلسوفان قدیم بیشتر به خرد جاویدان اعتقاد داشتند و فکر میکردند باید به چیزها همانگونه که هستند توجه کرد و قصد دگرگونی آنها را نداشت. این نشان میدهد که فیلسوف فقط به مباحث انتزاعی نمیپردازد بلکه فلسفه معتقد است که چیزها نظم و سامانی دارند و اگر دچار پریشانی و آشوب شوند چیزی نیستند که بمانند ......
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/falsafe-agar-nabashad/
#فلسفه
#پریشانی
#رضا_داوری_اردکانی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa