✳️ «حق بر شهرت»، از تجلیات «حق بر خویشتن» است!
🎙 استاد سید محسن قائمی
✂️ برش هایی از متن:
🔹 دغدغه و مسأله و سؤال اصلی این مقاله این است که سینماگران و حاکمیت دینی در نسبت و تعامل با یکدیگر خصوصاً در حوزه شهرت سینماگران چه حقوق و الزاماتی را دارند؟
پیش فرضهای مقاله
🔹 پیش فرض اول: تحلیل فردی و اَتُمیک «حقِ بر شهرت»
🔹 اگر ما یک نگاه فردی به «حق بر شهرت» داشته باشیم، این حق از تجلیات «حق بر خویشتن» است. ما «حق بر شهرت» را میتوانیم اینطور بفهمیم که حقی است که اقتضای این را دارد که سینماگر از نشانههای هویتی خودش از جمله صدا و تصویر خود آنگونه که میخواهد، استفاده و بهرهبرداری کند.
🔹 ماهیت و ذات این حق از سَمتی میتواند در قالب «حق ادعا» و «حق آزادی» مطرح بشود خصوصاً اگر ما بر تجرد «حق بر شهرت» از سهم حاکمیت و سهم مردم تأکید ویژهای کنیم اما اگر سهمی را برای مردم و حاکمیت قائل بشویم، «حق بر شهرت» میتواند در قالب «حق مصونیت» مطرح بشود؛ یعنی حقی که الزاماتی را که بر عهده حاکمیت دینی هست را مطرح میکند و سینماگر میتواند این حق را مطالبه کند.
🔹 پیش فرض دوم: شهرت، مالیّت دارد
🔹 تعریف و مبانی فقهی فقها در تعریف مال و مالیت در «شهرت» قابل صدق است. بنا و اعتبار عقلای عالَم هم شاید بشود گفت بر این مطلب صحه میگذارد. شرکتهای تجاری خصوصا در روزگار معاصر تمایل جدی دارند که در تبلیغات محصولات خودشان از سینماگران مشهور استفاده کنند. این استفاده به نحوی به معنای تأیید کالای موضوع تبلیغ از سوی سینماگری باشد که در آن آگهی تبلیغاتی حضور پیدا کرده است و مردم را به سمت خرید آن کالا سوق میدهد یا حداقلش این است که توجه مردم را به آن آگهی تبلیغاتی جلب میکند و این اتفاق، در همین حد برای سازندگان آگهی و دارندگان آن بِرَند و نشان تجاری دارای اهمیت است.
🔹 پیش فرض سوم: منشأ شکلگیری شهرت
🔹 حضور سینماگر در جامعه و معرفی او در رسانههای ملی و دیگر رسانهها، منافعی از جمله شهرت را برای سینماگر به دنبال دارد. خودِ این شهرت، منافعِ تبعی دیگری را برای سینماگر در پی دارد. این منفعت به صورت نِماءهای تابعه، ضروریِ موضوع قرارداد بین سینماگر و حاکمیت است و این قالب، قابل تحقیق است. یک صورت دیگر منفعت به صورت نماءهای ناشی از صرف و هزینهکردِ بیتالمال و بودجه عمومی است.
🔹 ما در این مقاله سعی کردهایم از جهت مسئولیت قراردادی و از بُعد مسأله شرط و اشتراط یا از طریق ایجاد یک روزنهی سهم برای حاکمیت در مسأله شهرت سینماگران وارد بشویم و از این طریق، مسأله را حل کنیم و در قالب حقوق خصوصی، پیش برویم گرچه از نگاه حقوق عمومی غافل نبودیم و در مواردی تلاش کردیم به این مسأله هم بپردازیم.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/haq-shohrat-az-tajaliyat-haq-bar-khishtan/
#تجلیات
#حق
#خویشتن
#شهرت
#سید_محسن_قائمی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
✳️ عوامل دین گریزی درآثار واندیشه شهید مطهری
🎙 استاد سید محسن قائمی
✂️ برش هایی از متن:
🔻 1. خشن معرفی کردن دین
مذهب که مى بايست دليل هدايت و پيام آور محبّت باشد، در اروپا به این صورت درآمد که مشاهده می کنیم هر گاه تصوّر هرکس از دين و خدا و مذهب، خشونت بود و اختناق و استبداد. بديهى است كه عكس العمل در مقابل چنین روشی مردم جز نفى مذهب از اساس و نفى آن چيزى كه پايه اوّلى مذهب است، يعنى خدا، نمى تواند باشد.
هر وقت و هر زمان كه پيشوايان مذهبى مردم ـ كه مردم در هر حال آنها را نماينده واقعى مذهب تصوّر مى كنند ـ پوست پلنگ مى پوشند و دندان ببر نشان مى دهند و متوسّل به تكفير و تفسيق مى شوند، مخصوصاً هنگامى كه اغراض خصوصى به اين صورت در مى آيد، بزرگترين ضربت بر پيكر دين و مذهب به سود مادّيگرى وارد مى شود.[1]
🔻 2. قرار دادن دین در مقابل دنیا
قهراً در اجتماعاتى كه با نام خدا و دين و مذهب براى نابودى غرايز طبیعی قيام مى كنند و خداپرستى را با زندگى، متضاد معرّفى مى كنند، خود اين معانى و مفاهيم عالى شكست مى خورند و ماترياليسم و ساير مكتبهاى ضدّ خدايى و ضدّ دينى رواج مى گيرد. لهذا بدون ترديد بايد گفت كه زاهدمآبان جاهل هر محيطى ـ كه بدبختانه در ميان خود ما هم زياد هستند ـ از عوامل مهمّ گرايش مردم به مادّيگرى مى باشند.
راسل مى گويد تعليمات کلیسایی بشر را در ميان دو بدبختى و حرمان قرار مى دهد: يا بدبختى دنيا و حرمان از نعمتهاى آن، يا بدبختى و حرمان از آخرت و حور و قصور آن. می گوید از نظر کلیسا انسان الزاماً بايد يكى از دو بدبختى را تحمّل كند:
يا به بدبختى دنيا تن دهد و خود را محروم و منزوى نگه دارد و در مقابل در آخرت و جهان ديگر از لذّتها بهره مند گردد، يا اگر خواست در دنيا از نعمتها و لذّتها بهره مند باشد، بايد بپذيرد كه در آخرت محروم خواهد ماند ...
كسانى كه اين فكر را تبليغ كرده و مى كنند، خيال كرده اند كه علّت اينكه در دين يك سلسله چيزها از قبيل شراب و قمار و زنا و ظلم و غيره نهى شده اين است كه اين امور سعادت و خوشبختى و بهجت مى آورد و دين با خوشى و بهجت مخالف است و خدا خواسته او در دنيا خوشى و سعادت و مسرّت نداشته باشد تا بتواند در آخرت خوشبخت باشد! و حال اينكه امر، درست برعكس اين است.
اين جلوگيريها و محدوديّتها به خاطر اين است كه اين امور موجب بدبختى و تيرگى زندگى مى گردد. اگر خدا گفت شراب مخور، معنايش اين نيست كه اگر شراب بخورى در دنيا خوشبخت مى شوى و خوشبختى دنيا با خوشبختى آخرت ناسازگار است، بلكه چون شراب موجب بدبختى است، هم در دنيا و هم در آخرت از آن جلوگيرى شده است. تمام محرّمات اينچنين اند؛ يعنى اگر موجب بدبختى نبودند حرام نمى شدند.
و همچنين در مورد واجبات؛ يعنى واجبات چون موجب خوشبختى هستند و در همين زندگى دنيا نيز اثر نيك دارند، واجب شده اند، نه اينكه واجب شده اند تا قدرى از خوشبختى دنيا بكاهند ...
تعليمات خلاف حقيقت برخى مبلّغين، موجب گشت كه مردم از دين فرارى شوند و خداشناسى را مستلزم قبول محروميّت و تحمّل بدبختى و ذلّت اين جهانى بپندارند.[2]
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/avamel-din-gorizi-dar-asar-va-andishe-shahid-motahari/
#اثر
#اندیشه
#دنیا
#دین_گریزی
#شهید_مطهری
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
✳️ تحمیل شریعت و تجربه های تاریخی
🎙 استاد رضا احمدی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 «جیرولامو ساوونارولا»، کشیش سرشناس در فلوانس بود. وی در آغاز یک واعظ ساده بود و برای وعظ و خطابه به دهات و شهرها سفر می کرد و مردم را به راه خدا دعوت می نمود، ریاضت می کشید، روزه می گرفت و در سفرهای مداومش روی زمین یا در انبارهای علوفه می خوابید. در سخنرانی های پرشورش مردم را از عذابی که در انتظارشان بود می ترساند و آنها را از زندگی گناه آلودی که در پیش گرفته بودند، برحذر می داشت. او سالها به کار خود مشغول بود، اما تدریجا این اعتقاد در او پیدا شد که خداوند ماموریتی برای نجات فلورانس از فساد و کفر و استقرار حکومتی الهی به او محول کرده است. در جرای این رسالت، وی خاندان حکومتی فلورانس را یک حکومت غاصب و غیر شرعی اعلام کرد و با نوشته ها و خطابههای آتشین خواستار یک «جمهوری مسیحی» در عوض آن شد که حکومتی الهی باشد. خطابه های دائمی وی و تکرار مستمر این فتاوا، مردم فلورانس را که از بیعدالتی و فساد در سرزمین خود ناراضی بودند، دسته دسته بدور ساوونارولا گرد آورد، و او با افزایش قدرت خود اعلام کرد که «پرنس» باید از حکومت کناره گیرد و بالاخره، او را وادار به ترک فلوارنس کرد. او جمهوری مسیحی را در فلورانس برقرار کرد. ساوونارولا در سال ۱۴۹۴ حکومت خاندان مدیچی در فلورانس را برانداخت و توانست با استفاده از احساسات مذهبی مردم و ایجاد احساس گناه در آنها حکومت را در دست بگیرد و حاکم فلورانس گشت. بعد از به حکومت رسیدن تنها کاری که می کرد ایراد وعظ و خطابه و ترساندن مردم از جهنم و شیطان های آن با شاخ های سرخ و دیگ های جوشان بود. وی برگزاری تمام مجالس جشن، کارناوال ها و رقص ها را ممنوع اعلام کرد و تمام کافه ها و قمارخانه ها را به نمازخانه و کلیسا و مراکز آموزش علوم دینی تبدیل نمود. در ۱۴۹۷ وی پیروانش را به جستجوی خانه به خانه منازل مردم در جستجوی آینه ها، نقاشی ها، کتاب ها، لوازم آرایش، مجسمه ها، کلاه های زنانه، وسایل موسیقی و شطرنج ها فرستاد. تمام این وسایل در آتش بزرگی در میدان شهر سوزانده شدند. وی این آتش بزرگ را «آتش بزرگ غرور» نام نهاده بود. ساوونارولا، تمام سازمان های سیاسی به جز مجمع کشیشان را ملغی اعلام کرد. در سالروز عید تولد عیسی مسیح در سال 1495، شورای جمهوری فلورانس به پیشنهاد او، عیسی مسیح را رئیس حکومت خدا در جمهوری فلورانس اعلام کرد. قانون جمهوری خدا، باید قوانین تغییر ناپذیر الهی باشد و نه قوانین وضع شده دست بشر. در جمهوری مسیحی فلورانس کلیه جشن ها و بازی ها غیردینی گذشته ملغی شد. بانک ها و صرافی ها تعطیل و ربا ممنوع گردید و به جای آن یک بنیاد محرومین تاسیس شد. مسیحیان معتقد به کمک آمدند، زنان گوشوارها و انگشتری های خود را بدان هدیه کردند. پوشش های رنگارنگ تحریم گردید. زناکاران و مرتکبین فحشاء و لواط به دست آتش سپرده شدند. کلیه تفریحات قبلی بعنوان بازی های حیوانی ممنوع گردید. مرم غالب روزها روزه می گرفتند، پیشه وران همواره انجیل را در دسترس خود داشتند در زمان بیکاری به خواندن آن می پرداختند. اجتماعات منحصرا به دعا و نماز در کلیسا اختصاص یافت. رستوران ها و قهوه خانه ها ساعت شش بعد از ظهر تعطیل می شدند. در روزهای وعظ همه اماکن تعطیل بود. خرید و فروش البسه های فاخر، تصاویر، کتاب ها ضاله و شیطانی ممنوع شد. زبان کسانی که مرتکب کفرگویی می شدند یا کفر تشخیص داده می شد، سوراخ می گردید. ماموران مسیحی، مسئول فرامین الهی بودند، اگر زنی زینت آلاتی به همراه داشت آن را می گرفتند. قماربازان را کتک زده، و به زندان می بردند. آنها آلات موسیقی، شیشه های عطر و کتاب های ضاله را از هرجایی توقیف و در روزهای تعطیل در میدان شهر به آتش می کشیدند. در این دوره تابلوهای و آثار هنری فاخر استادان چیره دست به آتش سپرده شد. دادگاه های انگیزسیون مسئول حفظ عقیده مردم و دین خدا بودند، این دادگاه ها به اسم قانون واجب الرعایه قوانین تغییر ناپذیر آسمانی که توسط عیسی مسیح به نوع بشر ابلاغ شده است، حکم میکردند. به نام عیسی مسیح هزاران نفر زنده زنده در آتش سوختند یا در زیر شکنجه جان سپردند. تحکمات، زورگویی و فشارهای ساوونارولا همه را خسته و جریح و به عصیان عمومی کشاند. در طی موعظه روز عید پاک در ٤ می ١٤٩٧ گروه هایی از جوانان شهر دست به شورش زدند و آن آشوب به زودی به یک طغیان واقعی تبدیل گردید. میکده ها بازگشایی شدند و مردم به طور علنی به قمار بازی و فسق و فجور پرداختند.[1]
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tahmil-shariat-tajrobr-tarikhi/
#تاریخ
#تجربه
#تحمیل
#شریعت
#رضا_احمدی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
✳️ حوزه نظام اعتبارات علامه طباطبایی را شناسایی کند
🎙 استاد احمد مبلغی
✂️ برش هایی از متن:
🔹 بحث نظام یک بحث پیچیده است، ما وقتی سخن از نظام به میان میآوریم، سه سنخ از نظام را میتوانیم منظور کنیم؛ نخست نظام حاصل در تشریع، دوم حاصل از استنباط و سوم نظام موجود در جامعه است.
🔹 نظام حاصل در تشریع در شرع دینی است و تشریع خداوند دارای یک نظام واره نیرومند و قوی است و هیچ نظام وارهای به پای نظام واره موجود در تشریع نمیرسد. در نظام شریعت خطا و کاستی وجود ندارد و در برابر تحولات زمانه رنگ نباخته و در انفعال قرار نمیگیرد؛ لذا نظام در تشریع بهترین چینش مربوط به قطعات مختلف شریعت با اهداف مشخص است و ما برای کار در نظام حاصل در تشریع، نیازمند فلسفه شریعت هستیم.
🔹 نظام دوم حاصل از استنباط حکم بوده و ماهیتی تنظیری داشته و باید آنچه در شریعت وجود دارد کشف شود و این نوع نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزههای علمیه برجسته شد.
🔹 سومین مورد نظام موجود در جامعه است و به چهار نوع تقسیم میشود؛ نخست نظام حاصل از سنن الهی بوده و سنن حاکم در جامعه بهترین ساختار را ایجاد میکند و این ساختارها فعل و انفعالات انسان را در دامان خود شکل میدهند و هیچ گریزی از این وضعیت وجود ندارد؛ البته این ساختار به تناسب وضعیت، اوضاع خاص خود را در جامعه پدید میآورد.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/howze-nezam-etebarat-allame-tabatabaii-ra-shenasaii-konad/
#حوزه
#شناسایی
#نظام
#علامه طباطبایی
#احمد_مبلغی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ ظرفیتهای فقه اجتماعی برایش نظام سازی
🎙 استاد محمد جواد ارسطا
✂️ برش هایی از متن:
🔸 یکی از اصطلاحات در فقه، «فقه فردی» است به این معنا که در این فقه به دتبال استخراج حقوق و تکالیف شخص حقیقی با توجه به صدق عناوین و جایگاه بر او هستیم.
🔸 فقه اجتماعی از نگاه من، آن دسته از مبانی فقهی است که دارای سه ویژگی هدف (تنظیم حیات اجتماعی انسان در پرتو تعالیم دینی)، مکلفین (فرد، جامعه و دولت) و موضوعات است. علامه طباطبایی جامعه را وجود مستقلی از اعضا دانسته است؛ البته جامعه وجود مستقل عرفی و نه تکوینی از اعضای خود دارد و شاهد این وجود عرفی تاثیری است که جامعه بر اعضای خود میگذارد.
🔸 موضوعات فقه اجتماعی دارای سه ویژگی «تکرار»، «تدریج» و «تدبیر» است. تدبیر در موضوعات اجتماعی باید توسط مرکزیت واحدی در جامعه صورت گیرد.
🔸 «فقه نظام ساز» در نگاه من، آن دسته از نظامات فقهی است که هدف از آن، استخراج سیستمها و نظامات زندگی فردی و اجتماعی انسان از منابع چهارگانه فقهی است.
🔸 رابطه فقه اجتماعی و فردی؛ فقه اجتماعی مکمل فقه فردی است؛ به این معنا که وقتی فقه اجتماعی در کنار فقه فردی قرار میگیرد، فقه متکاملی را میسازد که به فرموده امام خمینی، تئوری واقعی و کامل زندگی انسان از گهواره تا گور است.
🔸 استخراج هرگونه نظامی برای زندگی اجتماعی انسان در صورتی امکانپذیر است که یک مرکز تدبیر و سازماندهی برای جامعه وجود داشته باشد تا بتواند سه وظیفه را انجام دهد؛ اولا «نظام کارآمدتر» را از میان نظامهای متعددی که ممکن است قابل استنباط باشد، استخراج کند که «کارآمدی» دارای چهار عنصر «انسجام»، «پاسخگویی به نیازهای زمان»، «سهولت» و «عدم شذوذ در میان آرای فقها»ست. ثانیا این مرکز تدبیر و سازماندهی باید نظاماتی را که استخراج میکند با برخورداری از قوه اجرایی به نحو مطلوبی بتواند اجرا کند و ثالثا ضمانتهای اجرایی برای هریک از نظاماتی که استخراج و در جامعه اجرا میکند، در نظر بگیرد و مجازاتهایی را برای متخلفین لحاظ کند تا این نظامات در جامعه استقرار یابد.
🔸 با فتاوای متعدد نمیتوانیم جامعه را اداره کنیم
🔸 ما با فتاوای متعدد نمیتوانیم جامعه را اداره کنیم لذا باید به دنبال فتوای معیار باشیم تا بر اساس آن بتوانیم قانون را استخراج کنیم و محور حرکت جامعه را قانون قرار دهیم. فقه اجتماعی میتواند براساس این ظرفیت که ضرورت وجود قانون و محورقراردادن قانون در جامعه است به کمک فقه نظام ساز بیاید.
🔸 اقتضائات سه گانه که مطرح کردیم مرکز تدبیر و سازماندهی در جامعه باید آنها را لحاظ کند، در صورتی قابل تحقق است که مکلف را منحصر در شخص حقیقی ندانیم بلکه توجه داشته باشیم، سه مکلف دیگر (شهروند، جامعه و دولت) در حیات اجتماعی انسان مطرح میشود.
🔸 با استخراج نظامات اسلامی نمیتوانیم موضوعات را در حالت انفرادی در نظر بگیریم بلکه باید در حالت تکرار مورد توجه قرار دهیم؛ مثلا گذاشتن زبالههای منزل در بیرون منزل را نباید عمل فردی در نظر بگیریم و چنانچه مجوزی برای همین کار کوچک صادر کنیم، باید توجه کنیم این کار در صورت تکرار چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت؟ موضوعات اجتماعی همینگونه هستند. همگی تکرارپذیرند و بر اثر تکرار به تدریج اثر میگذارند.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/zarfiyat-feqh-ejtemaii-nezam-sazi/
#ظرفیت
#فقه_اجتماعی
#نظام
#محمدجواد_ارسطا
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ «تحولات کلامی عصر امام صادق (ع)»
🎙 استاد محمدتقی سبحانی
✂️ برش هایی از متن:
🔻 به لحاظ کمیت، حیات اهل بیت (ع) متفاوت است و عمر شریف برخی ائمه (ع) بسیار کوتاه بود، ولی چند تن از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) عمر و دوره امامت طولانیای داشتند، از جمله امام صادق (ع) که ۳۴ سال امامت کرد و امامتشان هم در دوره حاکمیت بنیامیه و هم بنیعباس بود. در دوره سقوط بنیامیه و در حالی که هنوز بنیعباس استقرار نیافته بود، فرصتی چندین ساله برای امام (ع) ایجاد شد تا رسالت معرفتی و تاریخی خود را انجام دهند و شاگردانی تربیت کردند که با گسترش خفقان بنیعباس هم این رسالت محدود نشد.
رئیس بنیاد فرهنگی امامت بیان کرد: در این دوره جریانات فکری مخالفان از حالت پراکندگی به گروههای منسجم قاعدهمند و ضابطهمند تبدیل شد؛ قبل از امامت امام صادق (ع) علمایی از اهل سنت مانند حسن بصری در علوم مختلف پایگاه و جایگاهی داشتند، ولی او نتوانست سامانه معرفتی را برای اهل سنت ایجاد کند، گرچه عقایدی را منتشر میکرد. حتی جریان مرجئه در ابتدای دوره امام صادق (ع) شکل مکتب و مذهب به خود نگرفت که به آن ارجای اول گفته میشود. آنان در قالب جنبش فعالیت میکردند، ولی مکتب نبودند.
🔻 تبدیل جریانات فکری به مکتب و مذهب
سبحانی تصریح کرد: در دوره امام صادق (ع) جریانات فکری به مکاتب و مذاهب تبدیل شدند. همچنین ویژگی دیگر این دوره آن بود که مرزهای فکری مسلمین یا مرزهای عقیدتی غیرمسلمین درگیر و تعامل جدی شروع شد. نهضت ترجمه و جریانات فلسفی در این دوره رشد چشمگیری یافت و الحاد نخستین بار به صورت سازمانیافته در دوره امام صادق (ع) مطرح شد.
🔻 وی با اشاره به نیاز فراوان جامعه شیعه در این دوره به دستگاه اعتقادی، افزود: بعد از عاشورا، راهبرد ائمه (ع) در تعامل با جامعه اسلامی تغییر یافت و از آن به بعد ائمه (ع) به دنبال ایجاد جامعه اعتقادی صالحان بودند؛ یعنی امامت در شکل عام آن که مورد غصب است و امکان بازگشت ندارد، در کالبد جامعه مؤمنان به اعتقاد عمیق قلبی تبدیل شد و بدون تردید تأسیس آن در دوره اما
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tahavolat-kalami-asr-emam-sadegh/
#تحول
#کلام
#امام_صادق
#محمدتقی_سبحانی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ شیفتگی فوق العاده استاد مهدوی دامغانی نسبت به امام رضا(ع)
هادی انصاری
✂️ برش هایی از متن:
🔺 رحلت دانشمندکم نظیر و ولایی پر احساس اهل البیت (علیهم السلام) مرحوم مغفور دکتر احمد مهدوی دامغانی که خود از بقیة السلف صالح دوران بشمار می آمد، موجب تاثر گردید.
🔺 وی که از سفره علمی و گهر بار پدر، حضرت آیة الله حاج شیخ کاظم دامغانی و نیز ازانفاس قدسیه آیة الله میرزامهدی اصفهانی و دیگر ستارگان و برجستگان حوزوی دوران خود بهره ها برده و توفیق همنشینی در درس و بحث با رموز شیعه همچون آیات عظام سیستانی و وحیدخراسانی ودیگر بزرگان علم را داشتند، از سویی و از سوی دیگر تحقیقات گسترده ایشان درپهنه ادب فارسی وادبیات عرب وتاریخ اسلام ، از ایشان شخصیت ممتاز و برجسته ای را بوجود آورده بود.
🔺 بارها به ویژه هنگامی که مرحوم آیة الله العظمی روحانی در دورانی کوتاه، مشهد مشرف بودند، هرگاه نام بیت مهدوی دامغانی به میان می آمد ایشان از ستارگان این خاندان سخن به میان می آوردند و ضمن تأسف از هجرت مرحوم دکتر احمد مهدوی، ایشان را مورد ستایش قرار می دادند و وی را ترویج دهنده و مدافع کیان مکتب اهل بیت ع و تشیع در دیار غرب بشمار می آوردند.
🔺 شیفتگی فوق العاده او نسبت به حضرت امام رووف( علیه آلاف التحیةوالثناء) و سلام و زیارت و اشک روزانه او از هزاران کیلومتر فاصله از این پهنه بهشتی روی زمین، سرانجام وی را در ماه و روزهای زیارتی امام رووف(ع) به لقای مولایش کشانید.
🔺 اینجانب رحلت این بزرگ مرد که سرمایه ای بزرگ برای حوزه ها و شیعه و مسلمانان بشمار می آمدند را به حضرت ولی عصر عج ، و مراجع عظام ، و حوزه های علمیه و نیز خاندان معظم مهدوی دامغانی تسلیت عرض می کنم . حشره الله مع محمدوآله الطیبین الطاهرین علیهم السلام. وَفَدَ علی ربً کریم.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/shoftegi-ostad-mahdavi-damqani/
#امام-رضا
#شیفتگی
#مرحوم_مهدوی_دامغانی
#هادی_انصاری
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ با نوآوری و اظهار نظر منضبط فقهی مخالف نیستم دعوت از آقای عابدینی برای طرح نظرات
🎙 استاد ابو القاسم علیدوست
✂️ برش هایی از متن:
🔸 بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. اللهم عجل لولیک الفرج
🔸 باز هم از ادب تحول خواهی
🔸 چندی پیش در پاسخ به اظهاراتی که جناب آقای عبدالکریم سروش در نقد متون حدیثی، فقه و فقاهت فقیهان داشت، با عنوان «ادب تحول خواهی» نکاتی بیان گردید و برخی خبرگزاریها، آن نکات را منتشر کردند.
🔸 در آن جا گفته شد: جناب آقای سروش! نقد و تحول خواهی امری مطلوب بلکه ضروری است لکن به شرطی که آداب آن هم رعایت شود. و از جمله آن آداب؛ نسوزاندن تراث و گنج رنج گذشتگان است و الا ظرفیتهای میراث گذشتگان را ندیدن و یک «نــــــــــــــــــــــــــــــــــه بزرگ» به آن گفتن، ناموجه آن را سیاه نشان دادن و نسلهای حاضر و آینده را نسبت به آن بیاعتماد و بیاعتقاد ساختن، بحثهای علمی را به بازار آمیخت سره از ناسره کشاندن و طرح و بیان روشنی نداشتن «تحولخواهی» نیست؛ یک صفر بیحاصل و یک رعد و برق بی باران است!
🔸 در آن یادداشت، جناب ایشان به بحث و گفتگو دعوت شد که البته رغبتی به این کار نشان نداد اخیرا هم دوباره در جمعی که نمیدانیم تا چه مقدار در این زمینه اطلاع دارند به جریان فقاهت فقیهان حمله کرده است.
🔸 این جریان در کلیپی که اخیرا از جناب مستطاب آقای احمد عابدینی منتشر شده، تکرار شده است.
🔸 ایشان در این فایل صوتی، نقدی را بر دو نظر فقهی یعنی: تغلیظ دیه در ماههای حرام و عدم طهارت مشرکان وارد میکند. نقدی که از خود ایشان و دیگران قبلا نیز ابراز شده و پاسخهایی هم از طرف مدافعان این دو حکم فقهی به این نقدها داده شده است.
🔸 در آن صوت گفته شده: تغلیظ دیه در ماههای حرام مستند به یک روایت ضعیف و مشکوک است.
🔸 نسبت به فتوای عدم طهارت ذاتی مطلق انسان هم میگوید: در استدلال به آیه “انما المشرکون نجس” همه مقلد شیخ طوسی شدند. عقلشان را کنار گذاشتند. ایشان سپس حوزههای علمیه را مورد حمله قرار میدهد؛ می گوید: اسمش است، حوزه بالنده!! اما جز این که احتیاط واجب را مستحب یا مستحب را واجب کنند، هیچ کار نمیکنند! در حوزه چه کار میکنید؟! اصلا یک حرف تحقیقی ندارند! غیر از تکرار مکررات و بحث طهارت و نجاست، حرف نو دیگری آوردهاید؟ فقط مؤید کارهای غلط حکومت بودهاید. ایشان در آخر از عدم نقد کتابها و نوشتههایش در مراکز علمی گلایه میکند.
🔸 در ارتباط با اظهارات فوق، نکاتی را یادآور میشوم:
🔸 نسبت به درخواست نقد نوشتههای ایشان، اینجانب به حکم مسئولیتی که در کرسیهای نوآوری و نظریهپردازی و انجمن علمی فقه و حقوق حوزه دارم از ایشان دعوت به گفتگو در فضای کاملا علمی مینمایم. البته این دعوت به طور عام، همیشه صورت پذیرفته است. طرحنامه نوآوری و نظریهپردازی (برای طرح در شورای علمی کرسیها) را نیز ضمیمه این یادداشت میکنم گرچه طرحنامه در اختیار همگان است. چنان که برای برگزاری جلسه یا جلساتی در انجمن فقه و حقوق حوزه اعلام آمادگی میشود. البته شرط کرسیها، ابتکاری بودن نظریه و بدیع بودن آن است؛ لکن در انجمن چنین شرطی وجود ندارد.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/ba-noavari-va-ezhar-nazar-mokhalef-nistim/
#اظهار
#تحول_خواهی
#مخالف
#نوآوری
#ابوالقاسم_علیدوست
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ معرفی کتاب ،زکات پولهای رایج»
✂️ برش هایی از متن:
🔻 معرفی کتاب
🔻 عنوان«زکات پولهای رایج»
🔻 تقریرات دروس خارج آیتالله مصطفی اشرفی شاهرودی
تحقیق وتنظیم حجتالاسلام سعید رمزی
انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه خراسان
🔹 در تعلق گرفتن زکات به مسکوکات طلا و نقره یا درهم و دینار و نقدین در اصطلاح فقهی، اشکال و اختلافی نیست. البته مشروط بر اینکه به حد نصاب رسیده و یک سال بر آنها بگذرد. اما اینجا سخن از اسکناسها و پولهای رایج این دوران است و این سؤال که آیا زکات آنها واجب است؟
🔹 مشهور میان فقیهان معاصر امامیه، این است که زکات واجب نقدین پولهای رایج را در بر نمیگیرد؛ زیرا موضوع این حکم وجود ندارد؛ و در صورتی که در آن شک داشته باشیم، اصل برائت جاری میشود، همانگونه که با موارد شک در شبهات موضوعیه برخورد میکنیم.
🔹 اما آنچه استاد اشرفی به آن رسیده، ثبوت زکات در پولهای رایج در دوران ماست؛ پولهایی که معیار سنجش ارزش همه کالاها، دیهها و دادوستدها بوده و با زکات آنها نیاز بسیاری از فقرا برطرف میشود. برای اثبات این مطلب، از سه منظر استدلال میشود.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/moarefi-ketab-zakat-pol-haye-rayeg/
#اشرفی_شاهرودی
#کتاب
#معرفی_کتاب
#زکات_پول_های_رایج
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ شخصیت علمی امام خمینی(ره) در حوزه نا شناخته است
🎙 استاد محمد جواد فاضل لنکرانی
✂️ برش هایی از متن:
🔹 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِين
🔹 بنده هر چه بیشتر در مباحث فقهی و اصولی کار میکنم، واقعاً به عظمت علمی امام بیشتر پی میبرم.
🔹 شخصیت بینظیری که با فهم دقیق دین توانست این نهضت بسیار عظیم سیاسی و بیسابقه را رهبری کند و مبانی فقهی و دینی نظام جمهوری اسلامی را به جهانیان عرضه نماید.
🔹 امام در مسائل فقهی و اصولی، تفسیر و عرفان حرفهای تازهای دارد. من در مباحث فلسفی امام کار نکردهام، قطعاً آنجا هم حرفهای تازهای دارد. انسی که امام با قرآن داشت ایشان را به چنان مرتبهای رسانده بود که در یکی از کتابهای آداب الصلاة یا اسرار الصلاةشان (که سالها قبل مطالعه کردم و همان زمان هم برجستگیها و ویژگیهای این کتاب نسبت به آداب الصلاتی که بزرگان قبل از ایشان نوشته بودند، کاملاً مشهود بود) راجع به یک آیه در دو صفحه نکات بدیعی را ذکر میکنند که در هیچ تفسیری نیامده، هر کسی آن را بخواند میگوید عجب نکات جدیدی. در آخر هم میفرمایند در مورد این آیه آنقدر مطلب در ذهن من هست که اگر بخواهم آن را بنویسم یک کتاب خواهد شد.
ما باید در مورد چنین شخصیتی خوب فکر کنیم، گاهی نحوهی استفاده ما نشستن بر سر سفرهی آماده است. امام این مبانی را، مرحوم آقای خوئی آن مبانی را و شیخ انصاری و دیگران هم مبانی خود را تحویل ما دادهاند. بعد اینها را نقض و ابرام کرده و یکی را اختیار ميکنیم.
🔹 بهرهي این نحوه استفاده بسیار کم است، اما آنچه که ما باید استفاده کنیم این است که فکر کنیم امام چطور امام شد؟ آیا از استعداد و نبوغ قوی برخوردار بود؟ به یقین استعداد و نبوغ عالی داشت اما این استعداد و نبوغ قوی در خیلی از افراد هم، قبل و بعد از امام وجود داشت، ولي به این مراحل عالیه نرسیدند، پس چطور شد؟ این چه نفس و چه درونی بود که امام برای خودش تهذیب و درست کرد تا این ثمرات را برای او به بار نشاند؟
🔹 وقتی انسان دقت کند مهمترین عاملش را تعبد به دین مییابد. از فعل حرام باید اجتناب شود، با توجیه و بهانهتراشی مرتکب آن نشود. ورع، اجتناب از شبهات است و باید از امور شبههناک هم اجتناب کرد، نسبت به اعراض از دنیا هم سرآمد بودند. همه این امور سبب شد که نفس باصفایش آنقدر فعلیت پیدا کند که بتواند چنین مبانی دقیقی را در تفسیر، فقه، اصول، فلسفه و عرفان به ما تحویل دهد. اعراض از دنیا به این معنا نیست که انسان فکر غذای امروز و فردای خود را نکند، فکر بچههایش را نکند، این خود خلاف شرع است! معنای اعراض از دنیا، بیارزش دانستن و تعلق خاطر نداشتن به آن است.
🔹 متاسفانه ما اینطور نیستیم، دنبال این هستیم که هر روز تعیّن و اعتبار و احتراممان بیشتر شود، چون تعبد ما کم است. از مرحوم آقای اشراقی داماد امام که نسبتی هم با مرحوم والد ما از طریق مادر داشتند، من خودم شنیدم که میگفت نماز شب این مرد هفتاد سال است که ترک نشده! این خیلی عجیب است، با وجود بحرانها و شداید، در زندان، حبس و تبعید، در مریضی، این اواخر هم که تلویزیون فیلمی از نماز شبهای آخر عمر شريفش را نشان میداد در حالی که خود ایشان خبر از فیلمبرداری نداشت. چه کرده با خدا؟!
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/shakhsiat-elmi-emam-khomeini-nashenakhte/
#امام_خمینی
#حوزه
#شخصیت
#علمی
#محمد_جواد_فاضل_لنکرانی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ شریعتی متفکر دوران گذار
🎙 استاد داود فیرحی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 ببينيد، شريعتي متفکر دوره انتقال بود. متفکران دوره انتقال سه کار ميکنند؛ يک، وضعيت موجود را نقد ميکنند. دو، راهي را براي انتقال به يک شرايط خاص يا مطلوب دنبال ميکنند و سه، کليات آن نظام يا وضعيت [پيشرو] را توضيح ميدهند، آنها هيچوقت وارد جزئيات نميشوند. متفکران دوره انتقال طرحهاي خيلي دقيق و روشني ندارند. شما خود مارکس را نگاه کنيد. او هم همينطور است.
مرحوم شريعتي نقدي به وضع موجود داشت و احساس ميکرد که با تکيه بر ادبيات شيعي، بهویژه تاريخ و شخصيتهاي شيعه ميتواند نيرو يا گفتماني فراهم کند که وضع موجود را تغيير دهد؛ مثلا او بر مفهوم رهبري خيلي تأکيد ميکرد. راجع به نظام بعد، در يکي، دو سخنراني بحث نظام امت- امامت را مطرح ميکند. مرحوم آقاي بهشتي هم بعدا اين بحث را پي ميگيرد و بخشي از آن را وارد قانون اساسي ميکند؛ چنين بحثي بوده اما درباره اينکه جزئيات اين نظام چه باشد و با چه مقرراتي اداره شود، ديگر بحثي ندارد، درحاليکه بحثي که من دنبال ميکنم اين است که با توجه به سنتهاي ما - به فرض که نظام گذشته از بين رفته و نظم جديدي در حال شکلگيري است - نظم جديد يا نظم در حال شکلگيري چه نسبتي با دموکراسي دارد؟ چه امکانات و محدوديتهايي دارد؟ بنابر تعريف بعيد است نظامي که در حال شکلگيري است، غيردموکراتيک باشد، در تمام کشورها. حال سؤال اين است که دموکراسي چه نسبتي با سنت ما دارد. مهمترين چيزي که در گذشته جامعه ما را اداره ميکرد، سنت فقهي بود.
🔹 قديمها ميگفتند علم «کلام» شبیه وزير خارجه است؛ از کليت جامعه اسلامي دفاع ميکند و خيلي وارد آن نميشود، يعني در مقابل مهاجمان فکري دفاع ميکند. اما «فقه» شبيه وزير داخله است، مجبور است قوانين و مقررات و خيلي چيزها داشته باشد و قسمتي از قوانين و مقررات با نص دين نسبت پيدا ميکند، با عرف، با حقوق و با تکاليف نسبت پيدا ميکند؛ يعني او بايد اين جدول را بهگونهاي پر کند که جامعه اداره شود.
🔺 ما در شريعتي فقه را نميبينيم...
بله چون شريعتي متفکري نيست که براي نظام آلترناتيو طرح با جزئيات بدهد.
يعني اين موضوع را هم ذيل همان بحث متفکر دوره انتقال توضيح ميدهيد؟
بله. چراکه فقه همواره کارش با جزئيات است. فارابي هم که بحث ميکند، ميگويد فقه سياسي همان جزئياتِ کلياتي است که در فلسفه گفته ميشود. فلسفه هميشه کلي است و وارد جزئيات نميشود.
🔺 آيا شما هم از منتقدان شريعتي هستيد؟ يعني بر اين گمانيد که کاري که او کرد در چشمانداز بزرگتر به پروژه تجدد آسيب زد؟
نه، اصلا چنين اعتقادي ندارم. معتقدم شريعتي متفکر مربوط به دوران گذار است. متفکران دوران گذار، در دوران گذار نقش خود را ايفا ميکنند که مهم است؛ يعني اينکه چطور از يک نظام سلطنتي استبدادي عبور کنيم به يک نظام جديد. فرض او اين بود که نظام جديد هرچه باشد، بهتر از قبلي خواهد بود اما راجع به جزئيات آن اصلا توضيح نميدهد. يوتوپيايي که شريعتي ميسازد در حد کليات باقي ميماند و هيچگاه طرح روشني براي اداره آن نداشت، اصلا شريعتي فرصتي براي اين کار نداشت.
🔺 پس شما با ايدئولوژيککردن دين مشکلي نداريد؟
اصلا در اين دوره دين ايدئولوژيک ميشود. در دوره گذار دين همواره ايدئولوژيک ميشود. همهجاي دنيا اينطور است. علم هم ايدئولوژيک ميشود. اين اتفاقي بود که ميافتاد. ما به ايدئولوژي احتياج داشتيم. ايدئولوژي مثل دين خيلي پَتوپهن و با جزئيات نيست، [بلکه] ساده، چابک و اقناعگر است. ميتواند بگويد چه چيزي بد و چه چيزي خوب است، اما درباره جزئيات آن خوب نميتواند توضيح دهد و اين خصلت آن است.
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/shariyati-motefaker-doran-gozar/
#شریعتی
#متفکر
#دکتر_فیرحی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe
✳️ بازپژوهی جهاد در فقه معاصر شیعه
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ معرفی کتاب:
🔺 کتاب «جهاد در فقه معاصر شیعه» با عنوان فرعی «تبیین استدلالی انتقادی بر مبنای نظریات حضرت آیتالله خویی»، به قلم ایت الله محمد سروش محلاتی توسط انتشارات میراث اهل قلم منتشر شد.
🔺 چنانکه مولف در مقدمه کتاب اشاره کرده است، «جهاد در فقه معاصر شیعه» شرحی استدلالی بر یک متن فقهی در باب جهاد است. این متن فتوایی به قلم آیتالله خویی در کتاب «منهاج الصالحین» نگارش یافته و این فقیه معظم، پس از قرنها بار دیگر این موضوع را به متون فقهی بازگردانده و تحقیقات و تأملات تازهای در برخی فروع آن مطرح کرده است. در این مباحث سعی شده آخرین آراء فقها و متفکرین اسلامی که در چارچوب مبانی فقهی شیعه مطرح شده، مورد بررسی قرار گیرد و به خصوص در نظرات بدیع و ابتکاری آن، تحقیق بیشتری صورت گیرد.
🔺 این کتاب در دو بخش سامان یافته است. در بخش اول شرایط حضور در جهاد ضمن عناوین تزاحم جهاد با ادای حق الناس، منع والدین از حضور در جهاد، عذر از ادامه حضور در جهاد، تأمین تجهیزات و تحصیل قدرت، جهاد نیابتی و جهاد مالی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
🔺 بخش دوم کتاب ناظر به شروط و حدود جهاد است. عناوین این بخش عبارت است از؛ قتال در ماههای حرام، شرط دعوت به اسلام قبل از جهاد، شرط نیروی انسانی کافی در جهاد، جنگ شهرها، قتل عام سپر انسانی.
🔺 جهاد نیابتی
🔺 یکی از مسائلی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است جهاد نیابتی است. نویسنده ضمن طرح این پرسش که یکی از مسائلی که از قدیم الایام در فقه مطرح بوده است این است که آیا حضور در میدان جنگ نیابتبردار است یا خیر، توضیح میدهد: «فقها این مسئله را در بحث وکالت مطرح نموده و با بیان یک ضابطه کلی از کارهای نیابتبردار، جهاد را هم از موارد آن شمردهاند. به نظر آنها در هر کاری که غرض شارع به آن تعلق گرفته که مکلف در انجام آن شخصا اقدام نماید و مشارکت داشته باشد وکالت جایز نیست و در هر کاری که در انجام آن فرد خاصی مورد نظر نیست و غرض از آن این است که آن کار تحقق یابد وکالت امکانپذیر است. مثلا نماز و روزه برای انسان زنده نیابت برنمیدارد در حالی که حج در حال حیات هم ممکن است قابل نیابت باشد.
🔺 علامه حلی پس از ذکر این ضابطه به سراغ جهاد میرود و نیابت در آن را ممکن میداند و میگوید هدف جهاد حفظ کیان جامعه و دفع شر دشمنان و برپا داشتن ستون دین است و این غرض، به فرد خاصی قائم نیست. از این رو نیابت در جهاد جایز است مگر آنکه امام تکلیف خاصی را برای فردی معین کند که دارای استعداد ویژه و توانایی بالایی از نظر جسمی یا عقلی است که در این صورت وی نمیتواند نایب بگیرد».
🔺 وی در ادامه بحث به نظر شیخ طوسی اشاره میکند و میگوید: «در مساله جواز نیابت در جهاد، شیخ طوسی به عنوان مخالف معرفی شده است. وی در کتاب مبسوط نوشته است: در جهاد، در هیچ شرایطی نیابت صحیح نیست زیرا کسی که در صحنه جهاد حاضر میشود، تکلیف جهاد به خود او متوجه میشود، چه وکیل باشد چه موکل، البته اصحاب روایت کردهاند که در جهاد هم نیابت وجود دارد».
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/jahad-dar-feqh-shiae/
#جهاد
#فقه
#معاصر
#شیعه
#سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishe