eitaa logo
اندیشه ما
666 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
184 ویدیو
18 فایل
💢 پایگاه ارائه قرائت محققانه و متناسب زمان از آموزه‌های اصیل اسلامی 🌐 نشانی سایت: andishehma.com 📲ارتباط با دبیر خبر و مدیر کانال ارسال مطالب، نقد و پیشنهادات و مسئول بارگذاری مطالب: @ad_andishemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ مبنای نظم اجتماعی در اندیشه شهید بهشتی 🎙 استاد سید جواد ورعی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 اگر شما گفتید اگر مبنای نظم اجتماعی حقانیت است، حالا به خصوص من نسبت به عصر غیبت چون اختلاف مربوط به عصر غیبت است و الا در عصر حضور هر دو دیدگاه مشترک است، اگر ملاک نظم اجتماعی حقانیتی که در فقیه عادل در ولی امر تجسم پیدا می کند باشد، قهرا نتایجش همین نظریاتی است که شما مشاهده می کنید گاهی توسط علما مطرح می شود که من به برخی از این نتایج و آثار اشاره می کنم. شما در سالهای اخیر برخی از سخنان را شنیدید که ولی امر و فقیه عادلی که شناسایی می شود و به مردم معرفی می شود و مردم هم وظیفه اطاعت دارند این بهره ای از عصمت دارد نه اینکه عصمت امام معصوم اما تحت عناوینی مثل عصمت ظلی یعنی سایه ای، یا قاعده لطف اقتضا می کند خداوند ولی امر را یاری کند که او مرتکب خطا نشود. قاعده لطف که ما در بحث نبوت یا امامت که متکلمین به آن استناد می کنند، این قاعده لطف را در عصر غیبت گاهی بهش استناد می کنند برای اثبات اینکه ما خیال راحت باشد هرچه را که فقیه حاکم تشخیص داد خیال مان راحت باشد که این احتمال خطا در آن منتفی است یا بسیار ضعیف است که قابل اعتنا نیست. 🔸 یکی از آثار و نتایج این نظریه این است که آن فقیهی که ما می گوییم ملاک حقانیت است و نظم اجتماعی هم مبتنی بر نظریات اوست، این یک نفر بیشتر نمی تواند باشد او را در واقع نمایندگان مردم در مجلس خبرگان او را کشف می کنند، شناسایی می کنند به مردم معرفی می کنند و مردم هم با هاش بیعت می کنند و ازش اطاعت می کنند. مردم نقشی ندارند آن خبرگان و کارشناسان آن شخصی که از ناحیه امام معصوم نصب شده به ولایت را شناسایی می کنند و به مردم معرفی می کنند انتخاب نمی کنند از بین فقهای مختلف اونی که نصب شده است و لایق است را شناسایی می کنند و معرفی می کنند. حالا بد نیست من اینجا یک خاطره ای را عرض کنم در آن جلسه آقای دکتر مهرپور هم من این خاطره را به تناسب نقل کردم و تو این بحث هم ارتباط پیدا می کند. به فقیه شورای نگهبان که با ایشان صحبت می کردم گفتم این خبرگانی که تو مجلس خبرگان نشستند اینها چه شأنی دارند فقیه عادل را به قول شما کشف می کنند و به مردم معرفی می کنند؟ گفتند اینها کارشناس اند. گفتم یعنی هیچ شأن دیگری ندارند غیر از کارشناسی؟ گفتند نه. گفتم چه فرقی میکنند با بقیه کارشناسانی که عضو این مجلس نیستند آنها هم می توانند شناسایی کنند؟ گفتند هیچ فرقی نمی کند. گفتم بالاخره اینها منتخب مردم اند فرق شان این است که اینها توسط مردم انتخاب شدند رأی مردم را دارند. گفتند رأی مردم هیچ شأنیتی ندارد و مرجحی برای اینها به حساب نمی آید. گفتم خب حالا اگر در عرض این مجلس خبرگان یک مجالس دیگری هم تشکیل بشود از کارشناسان و آنها بگویند این آقای «الف» که شما انتخاب کردید این به نظر ما آن شخص مورد نظر نیست که شما کشف کردید آقای «ب» واجد شرایط است یا آقای «ج» واجد شرایط است آن وقت چه کار می کنید؟ گفتند نه این یک احتمال نیشقولی به تعبیر ما طلبه ها، یعنی غیر واقعی است. گفتم اتفاقا شما اگر اجازه اش را بدهید خیلی هم واقعی است مجالس مختلفی تو همین قم ما تشکیل بشود و افرادی دیگری را معرفی کنند. گفت اگر این جور بشود قرعه می زنیم. چون طبق قاعده فقه «القرعة لکل امر مشکل» این یک امر مشکلی است و براساس قرعه ما رهبر را انتخاب می کنیم. من عرضم با ایشان این بود که شما برای رأی مردم برای انتخاب مردم حتی در حد اینکه یک مرجحی باشد در مقایسه بین خبرگان منتخب و خبرگان غیر منتخب حاضر نیستید که سهمی را قائل بشوید لذا مجبورید. من تصورم این استکه اینا ناشی می شود از اینکه به درستی اقتضائات و التزامات تشکیل حکومت آنهم در دوران معاصر به درستی شناخته نشده که ما در یک چنین مواردی یک نظریاتی ارائه می دهیم که شاید خودمان هم خیلی برای مان هزم نباشد. این از نتایج این نگاه است که شما می گویید ملاک نظم اجتماعی حقانیت است حتی در عصر غیبت ..... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/mabnaye-nazm-ejtemaii-dar-andishe-shahid-beheshti/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ یک وجه ممتاز شهید بهشتی این است که در حوزه نظر با یک منظومه فکری سروکار داریم نه یک مجموعه پراکنده از اظهار نظرها 🎙 دکتر علیرضا بهشتی ✂️ برش هایی از متن: 🔻 سوال شد که آیا ما نقد آثار شهید بهشتی را استقبال کردیم یا نکردیم؟ 🔸 استقبال کردم و جلسات نقدی را هم داشتیم حداقل چهار جلسه اش را در دهه 70 توانستیم در دانشگاه هایی مختلف برگزار بکنیم و قصد ادامه اش را هم داشتیم منتها در آن شرایط اجتماعی دیگر آن همکاری های لازم را از طرف دانشگاهها فراهم نکرد چون این طور بود این را محدودش کردیم که هر نقدی را هم بگوییم نقد عالمانه ای است چون بعضی وقت ها نقدها مبتنی بر متون و آثار باقی مانده از ایشان نبوده و نیست از خاطرات است یا از یک گوشه تصویر کلی است ولی بعضی از اینها برمی گردد به بعضی از متون باقی مانده از ایشان آنها را در سایت بنیاد نشر آثار منتشر کرده و می کنیم. هرچند متأسفانه از سال 89 تا کنون سایت ما فیلتر هست و با همه پیگیری هایی که کردیم متوجه نشدیم که چرا و به چه دلیل؟ دیگر هیچ استدلالی هم نیامد. خاطره ای را هم آخر صحبتهایم عرض بکنم که فقط بازش نمی کنم می خواهم بگویم که مسئله این نیست که شهید بهشتی به ولایت فقیه اعتقاد داشت یا نداشت مسئله این است که آیا مسئله ولایت و مسئله فقه و مسئله شخصی یا شورایی بودن این چیزها در اندیشه شهید بهشتی متفاوت است از آن چیزی که در قانون اساسی به خصوص بعد از آن اصلاحاتی که نه تنها یک گام به پیش نبود بلکه دو گام به پس سال 68 اتفاق افتاد که آن را در جای خودش فقط با ذکر یک خاطره برای تان نمی خواهم که این بحث اصلی که می خواهم ارائه کنم خدمت تان ناتمام بماند. عرض کردم که به هرحال این بحران معرفت شناختی بحرانی است که هر فردی هر ملتی و هر جامعه ای می تواند دچار بشود و می شود چون ما این موجوداتیم به تعبیر شهید بهشتی که می گوید بزرگترین وجه ممیزه ممتازترین وجه ممیزه انسان نسبت به جانداران دیگر این است که خود انتخاب می کند انتخابگر است و بایستی عرصه برای انتخابگری او فراهم باشد و انتخابگری آزادی و آگاهی می خواهد البته پیامد انتخابگری قبول مسئولیت است که آن مسئولیت پنجگانه را مطرح می کند که من الآن وارد آن بحث نمی شوم. به هرحال خود شهید بهشتی هم به خصوص توی آن کتاب بحث امر به معروف و نهی از منکر مفصل ایشان می گوید که انسان موجودی است که همواره در سر دو راهی ها و سه راهی ها و چهار راهی ها قرار می گیرد بایستی تصمیم بگیرد و باید انتخاب بکند. بنابراین، این بحران معرفت شناختی یک چیزی که همه ما به عنوان انسان دچارش می شویم عرض کردم بستگی دارد که خودآگاهی داشته باشیم. مرحوم شهید بهشتی در سال 1337 یک داستان مانندی را می نویسد در پنج قسمت در نشریه مکتب اسلام بعد البته ناتمام ماند دلیلش را هم نمی دانم چه بود. ولی به هرحال این داستان ناتمام خیلی حرفها برای گفتن دارد تمام شواهد و قرائن یا اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم اکثر شواهد و قرائن نشان می دهد که آنچه که از زندگی شهید بهشتی و آنچه که در این داستان آمده که به نحوی حدیث نفس است. در داستان یک فردی است یک دانش آموزی است در یکی از دبیرستانهای اصفهان (البته ایشان نمی گوید اصفهان) به نام حمید یک دوستی دارد دوستی است که هیچ گونه پایبندی ندارد و ظاهر تمدن غرب را سرتاپا قبول دارد. آدم شادی است زندگی شادی دارد بذله گویی شوخی یک دوستی هم دارد ... متعصب و اصلا اهل مدارا نیست و از قضا او دارد می رود دروس حوزه را هم در کنار درسها می خواند همه این سوابق در زندگی نامه آقای بهشتی است در آن کتاب محمد حسین بهشتی هستم منتشر کرده است دوستان می توانند آنجا ملاحظه بفرماید آن زندگی نامه ای که خودشان نوشته اند. همه اش تطبیق می کند به وضعیت تحصیلی ایشان در دبیرستان سعدی اصفهان در دوره قبل از آمدن به قم و قبل از اینکه بیروند حوزه علمیه اصفهان و مدرسه صدر. شخصیت پردازی می کند یک فردی متعصب و یک فردی که هیچ گونه قید وبندی ندارد و حمید که این وسط مرتب می سنجد و راه خود را می خواهد پیدا کند ..... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/vajhe-momtaz-shahid-beheshti/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ حضور بانوان در نقل حدیث غدیر 🎙 آیت الله سیدضیاء مرتضوی ✂️ برش هایی از متن: 1ـ بدون تردید موضوع غدیر خم از مهم‌ترین نقطه‌های عطف در تاریخ رسالت پیامبر اکرم(ص) است و هر چند معرّفی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان امام و خلیفه، بارها و به مناسبت‌های مختلف حتی از نخستین سال‌های بعثت از طرف پیامبر اکرم(ص) انجام یافته بود، امّا آن‌چه پیامبر(ص) در غدیر خم ماموریت انجام آن را داشت، جایگاهی بس عظیم و روشن دارد. اگر به موقعیت تاریخی این حادثه و روش ابلاغ و تاکید مجدد این ماموریت و جوانب آن عنایت شود، و اگر به حجم عظیمی از تاریخ و فرهنگ اسلامی که این واقعه درخشان به خود اختصاص داده نگریسته شود، به عظمت این نقطه عطف، بیشتر پی خواهیم برد. 🔻 آنچه در هجده ذی‌الحجه رخ داد علاوه بر آنکه بخش وسیعی از کتاب‌های تاریخی و حدیثی مسلمانان را به خود اختصاص داد، حجم عظیمی از آفرینش‌های ادبی را از همان ساعات نخست تاکنون به وجود آورده است. شعرهای بسیاری سروده شد و هنوز نیز این چشمه، جوشش دارد. سخنان بسیاری از پیامبر اکرم(ص) در مقاطع مختلف بیست و سه‌ سال رسالت و حتی بیش از آن برجای مانده است. بسیاری از رهنمود‌های آن حضرت نیز گرفتار سیاست‌هایی شد که از سر عمد و گاه برخاسته از جهل، نقل و نشر آن‌ها را به صلاح نمی‌دیدند! در این میان آن‌چه در غدیر خم پیش آمد با اینکه از جانب دست‌های آشکار و پنهان، بیشترین انگیزه برای به فراموشی سپرده شدن آن وجود داشت، امّا به خواست الهی، پیامبر اکرم(ص) به گونه‌ای این ماموریت را به انجام رساند که هیچ روایتی را نمی‌توان نشان داد که سلسله سند و طرق روایت آن به زیادی طرق روایت غدیر باشد. 2ـ حدیث غدیر را احمد بن ‌حنبل از چهل طریق، و طبری از هفتاد و چند طریق، و ابن‌عقده از صد و پنج طریق، و ابوسعید سجستانی از صد و بیست‌ و پنج طریق نقل کرده است. برخی نیز گفته‌اند که صد و پنجاه طریق دارد. ابوالعلاء عطّار همدانی، (متوفای 569 هـ.ق) می‌گفته است: «من این حدیث را از دویست و پنجاه طریق روایت می‌کنم». 🔻 علاّمه امینی، که کتاب گرانقدر و حجت بالغه «الغدیر» را در همین زمینه نوشته است، نام صد و ده نفر از صحابه رسول خدا(ص) را آورده که ماجرای غدیر را به اجمال یا تفصیل گزارش کرده‌اند. هیچ یک از وقایع و سخنان پیامبر(ص) را نمی‌توان یافت که این تعداد از صحابه حضرت(ص) آن را بازگو کرده باشند. همو نام هشتاد و چهار نفر از تابعین را برشمرده است که در شمار راویان غدیرند. همّت این عالم سترگ توانسته است نام سیصد و شصت نفر از دانشمندانی که حدیث غدیر را گزارش کرده‌اند نیز فهرست کند و این تعداد جدای از آنچه است که عالمان شیعه به انجام رسانده‌اند. اگر به آنچه گفته شد، فهرست ده‌ها کتابی که مستقلاً در این باره از نخستین قرن‌های اسلامی نگاشته شده است اضافه شود، عظمت غدیر را در دستگاه فکری، اعتقادی، تاریخی و فرهنگی مسلمانان بیش از پیش خواهیم یافت. 3ـ از جمله موضوعات مورد توجه درباره حدیث غدیر استدلال‌ها و احتجاج‌هایی به آن بوده است که در مراحل و به مناسبت‌های گوناگون صورت گرفته است. از جمله توسط خود اهل بیت(ع) که بارها بدان استناد و استشهاد جسته‌اند و احتجاج حضرت فاطمه(س) از این جمله است. امیرالمومنین(ع) نیز در مقاطعی چند به آن استناد فرموده است و حتی حاضران را در خصوص آن به گواهی طلبیده است. از جمله می‌توان به جلسه معروف «رحبه» در کوفه اشاره کرد: به اجمال آنکه به امیرالمومنین(ع) خبر رسید که برخی در این باره که پیامبر(ص) او را بر دیگران مقدّم داشته باشد، ایجاد تردید می‌کنند ..... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/hozor-banovan-dar-naghle-hadis-fgadir/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ زندگانی امام هادی(ع) در عصر شقی‌ترین خلیفه بنی عباس / کشته شدن متوکل به واسطه توهین به امام 🎙 آیت الله حسین مظاهری ✂️ برش هایی از متن: 🔻 فضایل امام هادی (ع) 🔸 از نظر نسب، پدری دارد چون امام‌جواد (ع) و خانواده‌ای چون اهل‌بیت و مادری که خود حضرت هادی درباره‌اش فرمود: «عارفه بحقی و هی من اهل الجنّه مایقرُبُها شیطانٌ مُریدٌ و لاینالُها کیدُ جبّار عنید و هی مطلوبه بعین الله التّی لاتنامُ و لاتتخّلفُ اُمّهات الصّدیقین و الصّالحین» مادرم آگاه به حق من و از بهشتیان است؛ زیرا کسی که عارف به حق امام باشد و او را شناخته باشد، باید چندین درجه ایمان را دارا باشد. باید مخلص باشد تا شیطان نتواند در او نفوذ کند. باید مقام لقاءالله داشته باشد، تا در حفظ خداوند باشد. باید صدیقه باشد تا مادر صدیق باشد. یحیی‌ابن اکثم از ایشان دربارة معنای این آیه شریفه: «ولو انّ ما فی الارض من شجره اقلامُ و البحرُ یمُدُّهُ من بعده سبعه ابحُر ما نفدت کلماتُ الله» پرسید؛ یعنی «اگر آنچه درخت در زمین است، قلم شود و دریا مرکب شود و هفت مرتبه دریا به وجود آید، کلمات خداوند تمام‌شدنی نیست.» پرسید: «مراد از کلمات الله چیست؟» حضرت فرمود: «نحنُ کلماتُ الله آلتی لاتُدرک فضائلُنا و لاتُستقصی: ماییم کلمات خداوندی، که فضایل آنان درک شدنی و تمام‌شدنی نیست.» 🔸 زنی به نام زینب‌کبری ادعا کرد که: «من زینب، دختر علی بن ابی‌طالب هستم.» او را نزد متوکل آوردند. متوکل حضرت هادی را احضار نمود که او را مجاب کند. حضرت فرمود: «دروغ می‌گوید؛ زیرا اگر راست بگوید، باید درندگان‌گوشت او را نخورند، برای اینکه گوشت اولاد فاطمه (البته اولاد بدون واسطه فاطمه) بر درندگان حرام است.» متوکل که دنبال بهانه‌ای برای نابودی حضرت هادی می‌گشت، از ایشان خواست که خود آن بزرگوار نزد درندگان و شیرهایی که متوکل نگهداری می‌کرد، برود. حضرت قبول نمود و رفت، شیران با کمال تواضع اطراف آن بزرگوار را گرفتند و حضرت آنان را نوازش می‌کرد! چون حضرت از نزد شیران به سلامت آمد، آن زن به دروغ خود اقرار نمود و خواستند او را پیش شیران بیندازند که مادر متوکل شفیعش شد! 🔻 روایات و کرامات 🔸 از امام هادی (ع) روایت شده: «من یتّق الله، یُتّقی و من یُطع الله، یُطاع: هرکه از خدا بترسد و تقوا پیشه خود کند، همه از او می‌ترسند و از او حساب می‌برند، و هر کس که اطاعت خداوند کند، همه از او اطاعت می‌کنند.» 🔻 مورخان از خود آن حضرت مطالبی نقل می‌کنند که فرمایش ایشان را تأیید می‌کند و ما برخی از آنها را اینجا می‌آوریم: ۱ـ شیعه‌ای وحشت‌زده خدمت امام آمد و گفت: «یکی از سرکردگان متوکل، نگین انگشتری نزدم آورده‌است که از آن انگشتری بسازم و این نگین نزد من شکست و دونیمه شد. می‌دانم که او مرا می‌کشد.» حضرت فرمود: «امید است که خداوند اصلاح کند.» فردا، سرکرده متوکل کسی را فرستاد که: «میان زنها نزاع است، اگر می‌شود آن نگین را نصف کن و دو انگشتری بساز٫» او پول فراوانی گرفت و از نگین شکسته دو انگشتری ساخت. این معنای فرمایش امام هادی (ع) است که پیوند با خدا و اهل‌بیت همه کارها را اصلاح می‌کند. ۲ـ منصوری شیعه بود؛ اول در دربار متوکل عباسی سمتی داشت و به علت تشیع مطرود شد. منصوری می‌گوید: فقر و فلاکت به من روی آورد. به امام هادی از حال خود شکایت نمودم و گفتم به جرم شیعه‌گری مطرود شده‌ام. حضرت هادی فرمودند: «امید است که اصلاح شود ان شاءالله.» چون شب شد، متوکل چند نفر را دنبالم فرستاد. در بین راه فتح بن خاقان را دیدم که منتظر من است و معلوم شد که متوکل دربارهٔ من امر مؤکد نموده‌است. چون متوکل مرا دید، عذرخواهی نمود و پاداش فراوانی داد و سمتی را که داشتم، به من واگذار نمود. بعد خدمت امام هادی رسیدم، تشکر نمودم و عرضه داشتم: «آیا شما نزد متوکل وساطت مرا نمودید؟» فرمود: «خداوند می‌داند که پناهی جز او نداریم، در مهمات به کسی رو نمی‌آوریم جز به او، در سختی‌ها و بلاها اعتمادی نداریم، جز او. پروردگار عالم نیز ما را عادت داده‌است که چون از او بخواهیم، عنایت کند.» اگر کسی اطاعت خدا کند و از معصیت او دوری جوید و توسل به اهل‌بیت داشته باشد، خداوند در سختی‌ها به فریادش می‌رسد ..... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/zendegi-emam-hadi-dar-asr-shghi-khalife/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ درس‌های خطبه غدیر برای امروز جوامع مسلمان و شیعه 🎙 آیت‌الله سیدجمال‌الدین دین‌پرور ✂️ برش هایی از متن: 🔻 مهمترین شبهات وارده به ماجرای غدیر چیست و چه پاسخی به آنها می‌توان داد؟ 🔸 در هر موضوعی، انسان می‌تواند شبهه‌ای وارد کند. پیامبر(ص) برای فریضه حج که آخرین حج وی است می‌فرمایند عمر من به پایان رسیده است لذا همه مردم را به حج دعوت می‌کند و بنا بر برخی روایات ۱۱۲ هزار نفر در این مراسم پیامبر را همراهی کردند یا در حج حضور داشتند. پیامبر(ص) در آنجا فرمودند که بعد از من علی(ع) ولی شماست اما برخی از اهل سنت گفته‌اند منظور این است که؛ ای مردم علی را دوست بدارید. این سخن همانند این است که در زمان خود ما حضرت امام(ره) دستور دهند همه ادارات و کسبه را تعطیل و همه مردم در میدان آزادی جمع شوند و سپس در میان جمع کثیری از حضار بگویند ای مردم درخواستم از شما این است که آیت‌الله خامنه‌ای را دوست داشته باشید. این سخن منطقی نیست چون مردم می‌گویند که امام می‌توانستند همین جمله را از تلویزیون بیان کنند بنابراین عقلا قبول نمی‌کنند که پیامبر این‌همه بر حضور مردم تأکید کنند و آن‌وقت بگویند علی(ع) را دوست داشته باشید بلکه مسئله ولایت و جانشینی پیامبر مطرح بوده است چون خداوند هم وی را تهدید کرده که اگر چنین کاری انجام ندهی انگار بیست و سه سال تبلیغ تو فایده‌ای نداشته است. لذا به نظرم این شبهه‌ای بسیار ضعیف است. 🔸 جالب است که بدانیم حدیث غدیر را عده زیادی از جمله یکصد و ده نفر از اصحاب پیامبر(ص) و هشتاد و چهار نفر از تابعین هم نقل کرده‌اند. از سوی دیگر سیصد و شصت نفر از علما در کتاب‌های حدیث به آن اشاره کرده‌اند و این می‌تواند نکته جالبی برای افرادی باشد که دنبال حق هستند. 🔻 درس‌های خطبه غدیر برای امروز جوامع مسلمان و شیعه چیست؟ 🔸 اساسا سؤال این است که دیدگاه ما نسبت به غدیر چیست؟ آیا غدیر را یک واقعه تاریخی می دانیم که در زمانی خاص توسط پیامبر(ص) رخ داد و تمام شد یا اینکه بنیانگذاری پروژه‌ای برای همیشه تاریخ اسلام تا آخر دنیاست. از آنجا که اداره جامعه بشری و برنامه‌ریزی و قانونگذاری برای بشریت توسط خدا و حجت خداست و از اول دنیا هم همین‌گونه بوده که نباید جامعه بدون مربی و حجت الهی باشد بنابراین این سنت برای قرن‌ها ادامه داشته تا هم قوانین و برنامه‌ها، صد درصد صحیح باشد و آورنده هم صد درصد موثق باشد. آیا بعد از پیامبر(ص)، دیگر بشریت نیازی به حجت ندارد یا اینکه این نیاز ادامه دارد؟ واقعیت این است که امامت ادامه نبوت است و همان دلایلی که ایجاب می‌‌کند خداوند برای هدایت انسان‌ها پیامبر بفرستد باعث می‌شود که بشریت پس از ارتحال آخرین پیامبر از امامت برخوردار باشد تا سرپرستی جامعه از دست نرود که این بحثی مفصل است. به همین دلیل است که پیامبر اصرار دارند حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین خودشان معرفی کنند. 🔸 البته نه تنها در غدیر بلکه از روز اولی که پیامبر(ص) دعوت خود را شروع کردند جانشین خود را معرفی کردند و همان روزی که گفتند هر یک از شما اول به من ایمان بیاورد جانشین من است و علی سیزده ساله دعوت را قبول کرد، همان موقع بود که پیامبر فرمود ای مردم این شخص جانشین و ولی من است ...... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/dars-haye-khtbe-ghadir/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ قرآن سوزی توطئه ای علیه اصل دین داری است 🎙 دکتر مهراب صادق نیا 🔸 موضوع قرآن سوزی در سوئد بنده را به یاد حادثه ای که در میانمار علیه مسلمانان صورت گرفت و جنایت هایی که برخی بودائیان افراطی مرتکب شدند، انداخت. در آن وقایع پیگیری های مختلفی برای توقف این جنایات صورت گرفت اما مقام معظم رهبری در خصوص این واقعه فرمودند این منازعه را هرگز به منازعه بین مسلمانان و بوادائیان تبدیل نکنید و معتقدم این موضع گیری رهبری، یک موضع گیری آگاهانه بود. 🔸 الان هم شرایط همین گونه است و ممکن است فردی که اقدام به قرآن سوزی کرده است شاید ظاهرا مسیحی یا پیرو دین دیگری باشد اما قاعدتا این مسئله نباید به منازعه بین ادیان بیانجامد زیرا نگاهی که قرآن کریم به ادیان و به ویژه مسیحیت دارد، نگاه بسیار محترمانه ای است و سعی کرده است تا پاره ای از عقاید مسیحیت را تصحیح کند و آن ها را به دین اصیلی که پایه گذار آن حضرت عیسی مسیح(ع) دعوت کند و در ادامه اسلام را به عنوان دین کامل به آن ها معرفی کند اما در عین حال هیچگونه اشاره توهین آمیز یا خشونت آمیزی در قرآن نسبت به مسیحیت وجود ندارد. 🔸 در طول تاریخ نیز هر چند مسلمانان بارها توسط گروه هایی از مسیحیان مورد تعدی قرار گرفته اند اما واقعیت این است که هیچوقت منازعه مذهبی خیلی جدی بین مسلمانان و مسیحیان اتفاق نیافتاده است بنا بر این این اتفاقی که در سوئد واقع شد، اتفاق شوم و آزار دهنده ای است و حتی نهادهای رسمی مسیحی نیز این اقدام را تایید نمی کنند. 🔸 با بیان اینکه در جهان امروزی می خواهند علیه اصل دین داری توطئه کنند، این اتفاق در واقع توطئه ای علیه اسلام و مسیحیت و اصل دین داری است و جبهه بی دینی با تدارک این توطئه ها به دنبال تحقق اهداف شوم خود است و ما مسلمانان و مسیحیان نباید در زمین این ها بازی کنیم و اجازه دهیم تا این اتفاقات منجر به تبلیغ بی دینی و خشونت در جهان شود. 🔸 هیچ انسان عاقلی این موضوع را تایید نمی کند که به بهانه آزادی بیان یا به بهانه هر چیزی شبیه این، اعتقادات و عواطف مذهبی میلیون ها مسلمان تحریک شده و مورد آزار و اذیت قرار گیرد. البته تجربه در طول تاریخ نشان داده است که مسلمانان با این موارد خیلی عاقلانه رفتار کرده و سعی کرده اند با یک مرزبندی درست، این اتفاقات به پای دینی نوشته نشود و از منازعات مذهبی جلوگیری کنند. 🔸 در پایان با بیان اینکه قرآن کریم منبع اخلاق، ایمان، انسانیت، تفکر و اندیشه است، این اتفاق در ایام حج می توانست بسیار تحریک آمیز باشد اما ما شاهد موضع گیری عاقلانه ای از طرف مسلمانان بوده ایم و آن ها ضمن محکومیت شدید این اتفاق، از موضع انسانی و اعتقادی با این مسئله مخالفت کردند و اقدام متقابل انجام ندادند و همین امر نشانه بلوغ فکری مسلمانان است. 🔺 جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/quran-sozi-toteei-alayhe-asl-dindari/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ کار مهم و منحصر امام هادی (ع) 🎙 استاد هادی سروش ✂️ برش هایی از متن: 🔻 قال الله تعالی: هو الذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور ♦️ تفسیر امام هادی از امام و امامت 🔸 اساس کار "امام" در مقام "امامت" رهبری فکری جامعه است و وقتی شرائط مقتضی باشد و مردم ظرفیت مناسبی از خود نمایان کنند این رهبری فکری به تمام شئون اجتماعی ، سیاسی انسانها میرسد. 🔸 فقط در یک مدت کوتاه جامعه برای رهبری اجتماعی و سیاسی به "امام" روی خوش نشان داد و آن دوران حُکمرانی حضرت امیر (ع) بود که محصول آن نهج البلاغه است . 🔸 در دوران های دیگر که چنین ظرفیتی در جامعه دیده نمیشد؛ "امام و امامت" به رهبری فکری بشریت پرداخته و انسانهای تشنه به جام معرفت را سیراب میکند. 🔸 در اینجاست که مشاهده میکنیم هر کدام از ائمه اطهار(ع) در مقام تفسیر یک آیه یا چند آیه قرآن و نیز واگو نمودن و تبیین سنت رسول الله (ص) بر آمده اند . 🔸 تفاوت حضرت هادی (ع) با امامان دیگر در تفسیر کامل "امامت" است. توضیح مطلب این است که وجود مبارک امام هادی(ع) با ارائه "زیارت جامعه کبیره" کلّ امامت را تبیین و تشریح نمود . 🔸 به بیان استاد علامه جوادی آملی ؛ "زیارت جامعه تفسیر کل قرآن است چرا عترت همتای قرآن است." و این سخن استاد کاملا قابل پذیرش است چون وقتی عترت تفسیر شود یعنی کل قرآن تفسیر شده است. 🔸 حال که در واقع "زیارت جامعه" تفسیر امامت است که حاوی تفسیر کل قرآن است ، باید به اینکه توجه نمود که تفسیر زیارت جامعه از قرآن مانند تفاسیر دیگر نیست که لفظ و معنا و مفهوم را تبیین کند بلکه به تعبیر استاد علامه حسن زاده آملی (ره) ؛ "تفسیر انفسی قرآن است." که قرآن شریف را به شکلی تحقق عینی در ارواح متعالیه دارد تبیین و تفسیر مینمایند. 🔸 در زیارت جامعه اسراری نهفته است که شاید بتوان گفت بهترین کسی که توانسته در شرح آن موفق باشد از گذشتگان؛ عارف درودآبادی در کتاب "الشموس الطالعه" است ، و از معاصران ؛ استاد علامه جوادی آملی در کتاب "فنای مقربان" است که در ۱۲ جلد است. 🔻 در زیارت جامعه به این نکات باید بیشتر توجه شود: ۱ ) جامعه بشری نیازمند تعالیم و عنایات حضرات معصومین (ع) است ؛ وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتیکُمْ نَجى وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک. ۲) دوری از ذلت شرک و کفر و اعتقادات سفیهانه به برکت آموزه های ائمه (ع) قابل تحقق است؛ وَبِکُمْ اَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ ۳) قرب آنان به بارگاه الهی میتواند واسطه موثر در رفع ناراحتی ها و نگرانی ها قرار گیرد؛ وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْکُرُوبِ وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ ...... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/kar-mohem-va-monhaser-emam-hadi/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
📚 معرفی کتاب: كتاب الطهارة 🖊 مؤلف: امام خمینی ♻️ نویسنده این متن: استاد محمدکاظم تقوی 🔖 گرچه سیره علمی و تدریسی ـ تألیفی امام خمینی در درسهای خارج فقه و اصول به این صورت بوده که ایشان پس از تدریس ـ که خود مبتنی بر مطالعات و تحقیقات و تتبّعات وسیع و عمیق بوده ـ مباحث مطرح شده را به قلم خود می نوشت، اما تعدادی از این نوشته های اولیه یا مسودّه یا چرک نویس را در فرصتهای تابستانی که معمولاً به شهرهای خوش آب و هوا مسافرت میکرد؛ به صورت مبیضّه یا پاکنویس می نوشتند و این اثر چهار جلدی از جمله این آثار می باشند؛ به این صورت که نوشتن جلد اول در 22 ربیع الاول 1376 قمری به اتمام رسید و نگارش جلد دوم در 11/شعبان المعظم 1376 قمری. چنانکه جلد سوم، پاکنویسش در دهم ذی حجه 1377 قمری به انجام رسید اما پاکنویس جلد چهارم در تاریخ 28/ذی القعده 1377 قمری به اتمام رسید. به نظر می‌رسد از آنجایی که سال تحصیلی 37-1336 آخرین سال تدریس مباحث کتاب الطهاره بوده و حضرت امام به مباحث سال پایانی استحضار بیشتری داشته، پاکنویس آن را مقدم داشته و پس از آن به پاکنویس جلد سوم اقدام کرده است. 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/moarefi-ketab-altahara/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ تأثیر مدرنیته بر حوزه‌ و زندگی حوزویان 🎙 دکتر عبدالوهاب فراتی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 رادیو، تلویزیون و سینما از آن جهت که موسیقی و محتواهای حرام را نشر می‌دادند و آلات نشر حرام بودند، مورد اشکال فقها قرار گرفته بود. رسانه‌های جدید تنها تحت عناوینی مثل سلطه و تقویت کفار، تشبه به کفار و نجاست کفار مورد اعتراض نبودند بلکه از این جهت که رسانه است و زیر عناوین آلت نشر حرام و اشاعه فحشا و کتب ضلال قرار می‌گرفتند مورد نقد و اعتراض فقها واقع می‌شدند. 🔸 رسانه‌های عصر جدید خود را از قید و حصر مکتوب رها کرده بودند و به رسانه‌های صوتی و تصویری مبدّل شده بودند. همانگونه که عنوان کتاب ضلال نیز به عنوان رسانه ضلال تبدیل شده بود. 🔸 از این رو بیشتر، موضع سلبی فقهای ما در برابر رسانه‌های جدید نه از جهت غربی بودن و ساخت کفار بودن آن بود، بلکه از جهت محتوای این مصنوعات جدید بود. به همین دلیل ظهور تکنولوژی‌های نو و پیشرفته در حوزه رسانه، موجب تکرار همان مخالفت‌های گذشته می‌شد؛ مخالفت و در نتیجه ممنوعیت ویدئو در سال‌های دهه شصت، مخالفت و ممنوعیت گیرنده‌های شبکه‌های ماهواره‌ای که همچنان ادامه دارد، امروزه هم مخالفت با اینترنت ذیل مخالفت‌ها از نوع دوم قرار می‌گیرد. 🔸 اگرچه مخالفت با اینترنت هیچ‌گاه به معنای مخالفت با همه اینترنت نبود و شاید بتوان پیشگامی برخی از مراکز حوزوی را یکی از دلائل آن دانست اما همواره سخنانی علیه دنیای وب از حوزه‌ها شنیده می‌شود و بخشی از جریان‌های حوزوی به شدت علاقمند هستند که محدودیت‌هایی علیه دنیای وب ایجاد کنند. 🔸 بحث من درباره محتوای مستهجن یا پایگاه‌های نمایش برهنگی نیست، زیرا پیشتر از آنکه یک مسئله فقهی باشد یک مسئله اخلاقی است و در بسیاری از کشورهای غیرمسلمان هم برای چنین پایگاه‌هایی، ممنوعیت‌ها و محدودیت‌هایی اعمال می‌شود و موضع سلبی نسبت به چنین محتوایی در نگاه مذهبی جای تردید نیست، اما گاهی به خاطر وجود محتوای مستهجن یا محتوای ضد دینی، حکم نفی کل داده می‌شود. چنانچه در داستان ممنوعیت ویدئو در دهه شصت و ماهواره مشاهده کردیم که برخی از علمای ما کلیّت ویدئو و ماهواره را نفی کردند و استفاده از آنها را حرام دانستند. 🔸 با ورود وب و گوشی‌های هوشمند، ارتباطات رسانه‌ای وارد دنیای جدید شده و مانند ورود هر رسانه نو، مخالفت‌ها و اعتراضات فقهی ممکن است از سرگرفته شود؛ مثل سرویس مکالمه تصویری اپراتور سوم تلفن همراه که با مخالفت‌هایی روبرو شد و برخی از مراجع تقلید قم در قبال اپراتور نسل سوم تلفن همراه موضع گرفتند. 🔸 برخی از مراجع تقلید قم در پاسخ به استفتائی فرمودند "به یقین مفاسد این کار از فوائد آن بیشتر است و منشأ مفاسد جدیدی در جامعه ما که متأسفانه درگیر مفاسد مختلفی است، خواهد شد و با توجه به این، ضرورتی برای این اصل این کار نیست. بنابراین شرکت‌های خصوصی و دولتی باید از آن دوری کنند." ....... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/tasir-modernite-bar-howze-va-zendegi-rohaniyon/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ عنصر روانی ارتداد؛ امری مغفول و راهگشا 🎙 دکتر محسن برهانی ✂️ برش هایی از متن: 🔸یکی از احکام فقهی که در دنیای جدید و حتی در میان مسلمانان با چالش مواجه شده است، حکم ارتداد است؛ پرسش محوری جمع میان حکم ارتداد و‌ آزادی عقیده و آزادی بیان است. اگر آزادی عقیده و آزادی بیان مورد پذیرش باشد پس چرا یک‌شخص به خاطر تغییر عقیده باید مجازات مرگ و یا مجازات حبس ابد در انتظارش باشد. 🔸 همانند برخی دیگر از احکام چالشی، در این موضوع نیز سه رویکرد میان اندیشمندان قابل طرح است؛ نسخ این حکم و اینکه این حکم هم‌اکنون به هیچوجه نباید جاری باشد، اجرای بدون کوچکترین تغییر و اینکه این حکم خاکریزی است و کوتاه آمدن از آن ناشی از مرعوب شدن در برابر غرب است و راه سومی که این نوشته کوتاه در مقام طرح آن است؛ عدم نسخ حکم اما شبه محال ساختن اجرای آن بدون خروج از دایره شیوه استنباط رایج احکام. 🔸 سنت فقهی در تحلیل جرم ارتداد بیشتر بر عنصر مادی و رفتار خارجی تأکید کرده و ارتداد را خروج از دین معرفی نموده است. اما زمانی که به مستندات روایی ارتداد مراجعه می‌کنیم با دو واژه مواجه می‌شویم «جَحَدَ» و «رَغِبَ عن». دقت در این دو واژه ما را به سمت عنصر روانی مورد نیاز برای تحقق ارتداد رهنمون می‌دارد؛ این دو واژه به معنای «انکار از روی عناد» و یا «انکار عالمانه» است یعنی برای تحقق ارتداد بایستی شخص بداند و اعتقاد داشته باشد که اسلام دین حق است و سپس در مقام عمل، آن را انکار نماید فلذا به محض خروج شخص از اسلام نمی‌توان گفت که وی مرتد شده است بلکه پیش‌شرط حکم به ارتداد، احراز اعتقاد قلبی شخص مرتد به حقانیت اسلام است. 🔸 بنابراین دو گروه مرتد محسوب نمی‌شوند: اگر کسی واقعاً و‌ با یقین از اسلام خارج شود و این خروج را هم اعلام نماید مشمول حکم ارتداد نمی‌شود اگر شخصی جاهلانه و بدون اطلاع کافی، از اسلام خارج شود نيز مشمول حکم ارتداد قرار نمی‌گیرد. 🔸 تنها مصداق حکم ارتداد، شخصی است با خبث باطن و سوءنیت و برخلاف درک و یقین شخصی خود مبنی بر حقانیت اسلام، بر این یقین پابگذارد و بگوید من از اسلام خارج شده‌ام. 🔸 با این تفسیر از عنصر روانی در جرم ارتداد، عملاً احراز این شرط و اجرای مجازات‌های سنگین ارتداد بسیار به ندرت تحقق پیدا خواهد کرد چرا که تحقق این جرم تنها در دو حالت ممکن است: حالت اول اینکه خود شخص اقرار کند که من یقین دارم به حقانیت اسلام ولی آن را انکار می‌کنم که چنین شخصی را باید به بیمارستان اعصاب و روان معرفی کرد!! حالت دوم اینکه علیرغم تصریح مرتکب مبنی بر اینکه «من اعتقاد درونی به اسلام ندارم»، مقام قضایی احراز کند که وی حقانیت اسلام را درک کرده و با این حال جحد می‌ورزد که احراز این امر نیز شبه محال است چرا که این امر نیازمند ابزاری انگیزه‌یابی است که تا کنون بشر بدان دسترسی پیدا نکرده است. 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/onsor-ravani-ertedad/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ روشنفکری دینی و مقوله تاریخنگاری اندیشه 🎙 استاد حسن انصاری 🔸 من معتقدم یکی از مهمترین راه های اصلاح اندیشه و فهم ما از دین و مذهب شناخت دین و منابع دینی در بستر تاریخی آن است. این شناخت درک ما را از تحول تاریخی فهم های دینی ارتقا می دهد. اگر خواهان اجتهاد در اصول و فروعیم و اگر می خواهیم درک درستی از دیالکتیک "نص" و "تاریخ" و سهم مقتضیات زمان و مکان در فهم فقیهان و متکلمان از دین و منابع دینی داشته باشیم چاره ای نداریم الا اینکه به تاریخ مراجعه کنیم. قرآن را در بستر تاریخی عصر نزول و سیره پیامبر اکرم (ص) ببینیم و تعامل صحابه و تابعین و نسل های بعدی را در مواجه با قرآن و وحی، پیامبر و سنتش، معنای شریعت و نسبت آن با امر دولت و قدرت دینی بفهمیم. شناخت خود را از عوامل بروز و تحول دانش های دینی به ویژه آنچه در نسبت با امر شریعت و قدرت دینی شکل گرفت مانند فقه و مذاهب آن، دانش اصول و همچنین مکاتب تفسیری به درستی اصلاح کنیم. تحول فکر و فهم دینی را بفهمیم. همه اینها نیازمند تخصص در تاریخ است. آشنایی عمیق با منابع تاریخی و متون است. باید به شکل تخصصی در تاریخ کار کرد. در حوزه های علوم دینی ما امروزه کسانی هستند که به ارزش مطالعات تاریخی پی برده اند و از آن در بحث های فقهی و اصولی و رجالی خود بهره می برند (از اعلام معاصر اینجا یادی نمی کنم. اما از درگذشتگان باید از استادم آیة الله علامه شیخ محمد رضا جعفری نام ببرم که دانشی عمیق در حوزه تاریخ تفکر دینی و متون داشت). در سنت دانشگاهی ما در هشتاد سال گذشته آشنایان با تاریخ تفکر کم نبوده اند. عباس زریاب نمونه برجسته آنان بود. ما در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی چندین سال شاهد دقت ورزی های او در فهم سیره و تاریخ اسلام بودیم. عباس زریاب تاریخ اسلام و تفکر اسلامی را خوب می شناخت. در عین حال تاریخ ایران را به خوبی می دانست. به درستی می دانست عوامل سازنده فرهنگ ما و ایران امروز ما کدامند. تاریخ ایران را به عنوان یک کل و یک وحدت در عین کثرت از دوران هخامنشی به امروز می شناخت و ایران را در پرتوی این چارچوب می فهمید. تاریخ ایران را به مثابه "تاریخ ملی" می شناخت. می دانست که ایران فارغ از جغرافیای سیاسی اش یک تاریخ پیوسته فرهنگی دارد که ریشه و سابقه اش به چند هزار سال فرهنگ و دولت ملی می رسد. به همین جهت هم قدر فرهنگ ملی ایران را می دانست و قدر دان فرهنگ دینی و مذهبی آن بود. می دانست صفویه سنگ بنای دولت ملی نوین در ایران را گذاشتند. 🔸 روشنفکری دینی از اصلاح دینی زیاد سخن می گوید. اما به نظر من این سنت فکری از فقر تاریخی نگری رنج می برد؛ بینشی که لازمه هر گونه تفکر نقادانه و اصلاحی در عرصه دین و فهم دینی است. روشنفکران دینی در کشورهای عربی به دلائل مختلف از این جهت وضع بهتری دارند. شاید دلیلش این است که معمولا نمایندگان روشنفکری دینی در آن کشورها تحصیلات اصلی شان در حوزه تاریخ و یا مطالعات اسلامی بوده (نمونه هایی مانند محمد ارکون را داریم که خود استاد مطالعات اسلامی در سوربون بود). روشنفکری دینی ما از فقه و سیره و دانش کلام و تفسیر سخن می راند و از برداشت های سنتی از این علوم انتقاد می کند اما ارزیابی هایش عموما در بستر فهمی تاریخی از این دانش ها نیست. سببش روشن است: تخصص در تاریخ دست کم تاکنون مورد اهتمام و دغدغه روشنفکری دینی نبوده. نمی توان از تاریخ فقه و یا علوم دینی حرف زد اما تخصص لازم و شناخت عمیق از منابع تاریخی و متون و تحول فکر دینی بر پایه شناختی متن محور از مکاتب و آدم ها در تاریخ فکر و فقه نداشت. اگر از سیره پیامبر اکرم (ص) حرف می زنیم و درباره امامت و خلافت و نسبت دین و سیاست و تشیع و غلو و اعتدال دینی و حدیث و نسبت فقه و تصوف و از ولایت و ... سخن می گوییم باید تاریخ این مفاهیم و این سنت ها را به درستی بشناسیم. با استحسانات ذوقی نمی شود داوری کرد. باید وارد میدان شد و متون و نسخه ها را خواند. خوب هم خواند. باید مجتهدانه و در عین حال فروتنانه وارد این میدان شد. روشنفکری دینی اگر داعیه اصلاح دینی دارد نمی تواند این اندیشه را در فضایی انتزاعی دنبال کند. باید از آسمان انتزاعیات فرود آمد و بر زمین "مطالعات تاریخی" ایستا 🔺 جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/roshan-fekri-dini-maghole-tarikhengari-andishe/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ هویت تشیع و مسلمین وابسته به غدیر است 🎙 دکتر فتح‌الله نجارزادگان ✂️ برش هایی از متن: 🔻 غدیر زوایا و ابعاد مختلفی اعم از تاریخی و روایی دارد. بحث درباره آن در متون اسلامی چقدر سابقه‌ دارد؟ 🔸 واقعیت این است که رخداد غدیر با زوایای بسیار متعدد آن، دارای پیشینه ممتدی در تاریخ تدوین و تالیف علوم اسلامی است که به جرئت می‌توان گفت پیشینه‌ای ۱۱۰۰ ساله دارد یعنی اگر کتاب ابومسلم محمدبن بحر اصفهانی(اهل سنت) را که متوفای ۳۲۲ قمری است بنگریم شاهد خواهیم بود که هزار و ۱۲۵ سال از این تاریخ می‌گذرد و در این مدت، این واقعه مورد بحث جدی متکلمان و مورخان و مفسران و حتی ادیبان و شاعران بوده است. 🔸 اگر بخواهیم همه زوایای و ابعاد آن را مورد مطالعه قرار دهیم مباحث بسیار زیادی لازم است. به ویژه اینکه زیرساخت مباحث غدیر، قرآن کریم است لذا اگر وارد نقاط کانونی و خطوط راهبردی غدیر شویم می‌توانیم اشراف نسبی به کل این رخداد پیدا کنیم و در پرتو آن به بسیاری از سؤالات و شبهات پاسخ بدهیم. 🔻 شاید این نقاط راهبردی و محوری از یک سو نقطه تمرکز مدافعان غدیر در اثبات امامت امام علی(ع) است و از سوی دیگر مخالفان با تمرکز بر همین مسائل به طرح شبهه و سؤال می‌پردازند. این نقاط محوری چیست؟ 🔸 به نظر بنده ۵ نقطه کانونی و محوری در مورد غدیر وجود دارد؛ اول اینکه ما باید غدیر را در یک مجموعه ببینیم و آیاتی را که درباره غدیر است به صورت مجموعه‌ای تبیین و تفسیر کنیم زیرا اگر در قالب یک مجموعه و منظومه مورد توجه قرار دهیم خیلی راحت‌تر و شفاف‌تر خواهیم توانست نتیجه متقنی ارائه دهیم. نکته کانونی دیگر تبیین و تحلیل کلام پیامبر(ص) خدا در ماجرای غدیر است یعنی ایشان چه تدبیر و تعابیری را برای غدیر و امامت استفاده کردند. 🔸 نکته محوری دیگر حوادثی است که بعد از وفات پیامبر(ص) و در سقیفه رخ داد که نوعی کنش در برابر غدیر بود و محور دیگر واکنش امیر مؤمنان و سایر اهل بیت(ع) درباره این تقابل و ماجراست و این که چه روایاتی از این قضایا به دست ما رسیده است؛ نقطه محوری دیگر مناقشات و شبهات و تردیدهایی است که بین متکلمان و مفسران رخ داده و برخی از آنها دائما در کتاب‌های مورد بحث بوده است؛ مثلا سیدمرتضی که متوفای ۴۲۸ قمری است کتاب الشافی فی الامامه را در ۴ جلد نوشته و ایشان به انبوهی از سؤالات و مطالب مرتبط با غدیر پاسخ داده است و بعد هم تلخیص الشافی از سوی شیخ طوسی نگاشته شد و همینطور اگر جلوتر بیاییم آثار زیاد دیگری در این باره نوشته شده است. 🔸 نقطه محوری پنجم هم این است که آیا ماجرای غدیر یک واقعه و پدیده بود که گذشت و تمام شد و نباید با آن کاری داشته باشیم یا اینکه حیات و سعادت و کامیابی دنیا و آخرت ما در گرو آن است و اساسا هویت تشیع بلکه مسلمین وابسته به این رخداد است و این ارتباط باید تبیین شود و اینکه چقدر غدیر به شیعه و حتی اهل سنت، هویت می‌دهد. 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/hoviyat-tashaio-va-moslemin-va-baste-be-ghadir-ast/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa