eitaa logo
اندیشگان
459 دنبال‌کننده
239 عکس
164 ویدیو
48 فایل
🧩 اندیشگان؛ به فراخی اندیشه ◾جستارهایی در باب علوم انسانی-اسلامی 📮 نقد و نظر: @Andishgan_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 | ماهیت پول از دیدگاه علامه طباطبایی پول باید برای حفظ نسبت ها، معیار ارزشی ثابتی داشته باشد/طلا مقام اول را دارد! 🔸[بشر] در ميان اجناس ناياب و عزيز الوجود به پاره‌اى از فلزات از قبيل طلا، نقره و مس برخورده آن را مقياس سنجش ارزش‌ها قرار دادند و در نتيجه طلا، نقره و مس بصورت نقدينه‌هايى درآمدند كه ارزش خودشان ثابت و ارزش هر چيز ديگرى با آنها تعيين مى‌گرديد رفته، رفته طلا مقام اول را، نقره مقام دوم و ساير فلزات قيمتى مقام‌هاى بعدى را حيازت كردند، و از آنها سكه‌هاى سلطنتى و دولتى زده شد و به نامهاى دينار، درهم و فلس و نامهاى ديگرى [رسمیت یافت] 🔹و چيزى نگذشت كه نقدين، يعنى سكه‌هاى طلايى و نقره‌اى مقياس اصلى قيمت‌ها شده، هر چيز ديگر و هر عملى با آنها تقويم و ارزيابى شد، و نوسانهاى حوايج زندگى همه به آن دو منتهى گرديد و آن دو ملاك دارايى و ثروت شدند، و كارشان بجايى رسيد كه گويى جان مجتمع و رگ حياتش بسته بوجود آنها است، اگر امر آنها مختل شود حيات اجتماع مختل مى‌گردد، و اگر آنها در بازار معاملات در جريان باشند معاملات ساير اجناس جريان پيدا مى‌كند و اگر آنها متوقف شوند ساير اجناس نيز متوقف مى‌گردد 🔸پس اگر موقعيتى را كه طلا و نقره در اجتماع دارند، و رُلى را كه در حفظ قيمت‌ها و سنجش نسبت‌ها كه ميان اجناس و اموال هست به دقت در نظر بگيريم بخوبى روشن مى‌شود كه نقدين در حقيقت نمايش دهنده نسبت‌هايى است كه هر چيزى به چيزهاى ديگرى دارد، و بهمين خاطر كه نمايش دهنده نسبت‌ها است و يا به عبارتى اصلا خود نسبت‌ها است بهمين جهت با بطلان و از اعتبار افتادن آن، همه نسبت‌ها باطل مى‌شود هم چنان كه ركود در آن مستلزم ركود در آنها است. 🔹گفتار امام باقر (ع) هم كه در روايت گذشته فرمود: خدا آنها را براى مصلحت خلق درست كرد تا بوسيله آن شؤون زندگى و خواسته‌هايشان تامين شود اشاره بهمين معنا است. 📚 المیزان، ج۹، صفحه۲۵۰ اندیشکده پولطلا 🌀 اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| امتداد فلسفه احمدحسین شریفی: ✓به باور این بنده مهم‌ترین خلأ فکر فلسفی در ایران و جهان اسلام همین نکته‌ای که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی بر آن انگشت گذاشته‌اند: «ناتوانی در امتداددهی» ✓فلسفه اسلامی زمانی می‌تواند نقاط قوت و ضعف خود را بهتر بشناسد و سیر تکاملی خود را ادامه دهد که بکوشد کاربست اندیشه‌ها و نظریه‌های فلسفی را در عینیت جامعه نمایان کند. از کانال استاد شریفی 🧩 اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
💶 | درآمد بانک‌ها 🗣 حجت الاسلام دکتر محمد اسماعیل توسلی ،هیئت علمی دانشگاه علامه: ✓ به خاطر قدرت خلق پول است که شاهد رشد مضاعف بانکها حتی بانکهای قرض الحسنه هستیم. با ظهور بانک ها در اقتصاد و گسترش آن، اینها هم از مسیر انواع قراردادهای ربوی، همانند سرمایه داران ربا خوار به نابرابری ثروت در جامعه دامن زدند و هم همانند دولت ها، از مسیر ظرفیت عظیم خلق پول از طریق بانکداری ذخیره جزئی با ضریب فزاینده و یا از طریق خلق پول از هیچ، با ایجاد اعتبار در حساب که در اختیارشان قرار گرفت، توزیع نابرابر ثروت را در جامعه دو چندان کردند. ✓ مسأله مهم تر این است که بانک‌ها در رویکرد واسطه وجوه، تنها درآمدشان محدود به همان کارمزد است، که تنها نسبت کوچکی از نرخ بهره اسمی را تشکیل می‌دهد. اصل پول و درآمد بهره با کسر کارمزد، متعلق به سپرده‌گذار است. در رویکرد ذخیره جزئی، که خلق پول با ضریب فزاینده در چرخه بانکی رخ می‌دهد. در اینجا بانک‌ها گرچه کل درآمد حاصل از نرخ بهره را مالک می‌شوند. اما اصل پول متعلق به سپرده‌گذار است که نزد بانک سپرده شده و در قبال استفاده از خدمات حساب جاری هزینه‌ای پرداخت نمی‌کند. ✓در رویکرد سوم یعنی خلق پول از هیچ، با ایجاد اعتبار در حساب بانکها، کل درآمد حاصل از نرخ بهره و اصل پول وام داده شده را در انتها مالک می‌شوند. در این حالت، بانک برای متقاضی وام اعتبار در حساب جاری ایجاد می‌کند و متقاضی پس از مدتی اصل وام گرفته شده و بهره‌اش را که حاصل دسترنج و تولید ارزش افزوده است کامل با بانک تسویه می‌کند. آن ویژگی‌ای که بانک را بانک می‌کند همین ظرفیت عظیم خلق پول است نه آن قراردادهای ربوی. زیرا قراردادهای ربوی چندین هزار سال در بین جوامع بشری رواج داشت اما بانکی پدیدار نشد. قابل ذکر است که در این رویکرد، هر مؤسسه‌ای که وام اعطا می‌کند، حتی اگر مانند صندوق‌های قرض‌الحسنه وام بدون بهره بپردازد، توانایی بالقوه خلق پول از هیچ دارد و گرچه بهره‌ای دریافت نمی‌کند، اما پس از مدتی مالک اصل پول وام داده شده می‌شود. به خاطر همین قدرت خلق پول است که شاهد رشد قارچ گونه انواع بانک‌ها از جمله بانکهای قرض الحسنه هستیم. والا بانکهای قرض الحسنه ای را میشناسیم که اوایل انقلاب و پیشتر تاسیس شدند و مقبول هم هستند اما هنوز یکی یا دو شعبه بیشتر ندارند. زیرا اینها خلق پول نمی کنند. ✓ از منظر اقتصاداسلامی با ماهیت شناسی خلق پول، اکل مال به باطل بودن آن -چه از طریق ضریب فزاینده و چه از طریق خلق پول از هیچ- قابل اثبات است. که در پیام بعدی بیان خواهد شد. انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم 🌀 اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
اندیشگان
💶 #روایت_اندیشه | درآمد بانک‌ها 🗣 حجت الاسلام دکتر محمد اسماعیل توسلی ،هیئت علمی دانشگاه علامه: ✓
💸 | أکل مال به باطل بودن خلق پول توسط بانک‌ها⁉️ ادامه پست قبلی 🗣 حجت الاسلام دکتر محمد اسماعیل توسلی: ✓اولا بانکداری ذخیره جزئی با ضریب فزاینده به مثابه عمل متقلبانه و اکل مال به باطل است. زیرا، در فرایند بانکداری ذخیره جزئی خلق پول از پول منتشره بانک مرکزی شروع می شود و با ضریب فزاینده پولی در نظام بانکی به افزایش چند برابری سپرده می انجامد. این فرایند که در آن بانکها به طور تجمعی خلق پول می کنند، مفهومش این است یک واحد پول تولید شده از سوی بانک مرکزی در حضور ضریب فزاینده در چرخه بانکهای تجاری چندین برابر ادعای مالکیت را در پی دارد. این از حیث حقوقی یعنی یک واحد پول چندین مالک دارد. شاهد بر مدعا اینکه اگر نظام بانکی با هجوم بانکی مواجه شود توان پرداخت ندارد و پاسخگوی این ادعاهای مالکیت ایجاد شده نیست. و حال آن که از لحاظ حقوقی و فقهی یک مال در آن واحد و از جهت واحده نمی تواند چندین مالک داشته باشد مگر به نحو مشاع. مانند فروش یک زمین به چند نفر که مصداق کلاهبرداری، عمل متقلبانه و اکل مال به باطل است. ✓ثانیا، در مورد خلق پول از هیچ باید گفت به مثابه چک صوری و اکل مال به باطل است. زیرا، خلق اعتباری که بانک می‌کند بدین معناست که پولی را که وجود ندارد در ذهن تسهیلات‌گیرنده به‌گونه‌ای وانمود می‌کند که در حسابش واریز شده است. بانک نمی‌گوید: «برو با اعتباری که من در بازار دارم خرید کن». بلکه بانک وانمود می‌کند این پول در بانک من وجود دارد، براین‌اساس شما برو و خریدهای خود را انجام بده. چون بر اثر تجربه می‌داند که بعد از مدتی می‌تواند جایگزین کند. این در حقیقت از هیچ پول خلق می‌کند و در ترازنامۀ بانک این وام به‌صورت دارایی ثبت می‌شود و برای گیرندۀ تسهیلات بدهی است که اصل و فرع آن را باید به بانک برگرداند. برای تقریب به ذهن چک‌های صوری را مثال می‌زنم که دِین اعتباری و صوری است. فقها نوعاً در دِین واقعی جایز می‌دانند که چک تنزیل شود. زیرا، دِین واقعی مال است. اما در مورد چکهای صوری همۀ فقها می‌گویند، چون دِین واقعی که مال است وجود ندارد، شما نمی‌توانید آن را تنزیل کنید، پس مشروع نیست. ✓در اینجا بانک هم به‌واسطۀ اینکه بانک شده و همین که مردم به آن اطمینان پیدا می‌کنند، پولی را که وجود ندارد، با باز کردن اعتبار در حساب برای شخص و دادن دسته‌چک یا کارت اعتباری به او وانمود میکند که وجود دارد و خلق پول از هیچ، از اینجا پدید می‌آید. •°• لذا از حیث فقهی می‌توان عنوان اکل مال به باطل را بر آن صادق دانست. زیرا، مالی را که وجود ندارد برایش فرض وجود می‌کند. پس اگر در چکهای صوری و دوستانه مشروعیت آن پذیرفته نشد، در اینجا هم مشروعیتش پذیرفته نیست و یک ریال خلق پول هم اکل مال به باطل است. ✓ نکته مهمی که از آن غفلت شده و باید در این فرایندها باید به آن توجه داشته باشیم این است که، خلق پول چه از طریق پایه پولی با انتشار پول از سوی بانک مرکزی، و چه از طریق خلق پول از هیچ با ایجاد اعتبار در حساب در حضور بانکداری ذخیره جزئی و ضریب فزاینده پولی صورت می گیرد. در نتیجه هر دو پول به محض ورود به چرخه بانکداری تجاری با ضریب فزاینده منجر به افزایش چند برابری سپرده ها و در نتیجه افزایش بهمن وار حجم نقدینگی می گردند. اینکه آمارها نشان دهنده خلق و تولید روزانه چندین هزار میلیارد تومان نقدینگی در نظام بانکی ایران است، تنها با توجه به تحلیل بالا قابل تفسیر است. نکته مهم دیگری را هم باید به آن توجه کنیم این است که حتی اگر سیاست ذخیره صد در صد را اعمال کنیم باز شاهد خلق پول از هیچ خواهیم بود. البته دیگر با ضریب فزاینده چند برابر نخواهد شد. در اینصورت افزایش نقدینگی تنها جمع افزایش مقدار پایه پولی و مقدار خلق پول از هیچ خواهد بود. 🌀 اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
| اهمیت فلسفه در جهان معاصر پاسخ آيت‌الله جوادی‌آملی به سؤال پروفسور کارتانگارا در مورد «اهمیت فلسفه در جهان معاصر» 🧩 چون اصل فلسفه، جهان‌بینی است و ما جزئی از جهان هستیم، جزء مسائل فلسفه است که من کی ام، از کجا آمده‌ام به کجا می‌روم و ره توشه من چیست، با ابدیت خودم کار دارم؛ مبدأ را که هو الاول است، فلسفه تعیین می‌کند، معاد را که هوالآخر است فلسفه را تعیین می‌کند، بین آغاز و انجام وظیفه من چیست، فلسفه تعیین می‌کند، مسئله وحی و نبوت را فلسفه تعیین می‌کند، مسئله را فلسفه تعیین می‌کند، مهم‌تر از همه رابطه بین انسان و جهان را که خدا تعیین کرد را هم فلسفه تعیین می‌کند؛ اما فلسفه را از راه باید یاد گرفت. 🗓۱۴۰۱/۹/۶ @hekmateislami 🌀 اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
🔀 | ضرورت آشنايي با مباني نظري اسلام برای اجتهاد استاد احمدحسین شریفی: علمای گذشته به هنگام معرفی دانش‌های مورد نياز اجتهاد فقهی، به صورت خيلی مجمل از دو دانش فلسفه و کلام سخن می‌گفتند. فلسفه ناظر به هستی‌شناسی و کلام نيز ناظر به مبانی الهياتی و دين‌شناختی بود. به عنوان مثال، شهيد ثانی درباره‌ی ميزان آشنايی با علم کلام می‌گويد، شرط اجتهاد فقهی عبارت است از شناخت خدا، صفات جلال و جمال او، عدل و حکمت او. اعتقاد به پيامبری حضرت محمد(ص) و عصمت او؛ و اعتقاد به امامت ائمة اطهار(ع) و عصمت آنان. شهيد ثانی می‌فرمايد آگاهی افزون‌تری از مسائل کلامی و اعتقادی لازم نيست. فاضل تونی (م1071ق) دربارة نياز به علم کلام مي‌گويد: آگاهی از احکام شرعی، متوقف بر علم به اين است که اولاً، سخنان خداوند قابل فهم‌اند؛ ثانياً، معنای آنها همان معانی‌ای است که از ظواهر کلمات و جملات وحی فهميده می‌شود و خداوند معنای خلاف ظاهر را اراده نمی‌کند. اما علم به اين دو مسأله متوقف بر علم به اين است که خداوند حکيم است و مرتکب کار قبيح نمی‌شود. افزون بر اين، علم به احکام شرعی، متوقف بر علم به صدق پيامبر و ائمه اطهار است. و اينها مسائلی است که در علم کلام مورد بحث و اثبات قرار می‌گيرند. در عين حال، «حق اين است که احتياج به کلام، به منظور تصحيح باورهاست و ويژه‌ی احکام شرعی نيست» آيت‌الله مکارم شيرازی هم به صورت اجمالی و بسيار مختصر مي‌فرمايد، برای اجتهاد و نظريه‌پردازی فقهی، نيازمند به علم کلام هستيم. زيرا اثبات حجيت سخن و رفتار و سکوت معصوم، متوقف بر اثبات امامت و عصمت اوست؛ همانطور که اثبات حجيت ظواهر کتاب نيز مبتني بر اثبات حقانيت اصل قرآن است؛ و چنين مباحثي در علم کلام مورد بحث قرار مي‌گيرند. اما دربارة‌ فلسفه مي‌فرمايد، فلسفه هيچ ارتباطي به دانش فقه ندارد؛ زيرا در فلسفه از امور حقيقي بحث مي‌شود در حالي که در فقه از امور اعتباري. بلکه دخالت فلسفه در اصول فقه را نيز، که از سوي برخي از اصولياني مثل آخوند خراساني، صورت گرفته است، مخل به رسالت اصلي اصول فقه مي‌دانند. ☄ اما به نظر مي‌رسد براي نظريه‌پردازي ديني و حتي اجتهاد فقهي بسيار بيش از اين، بايد از مباني نظري اسلام آگاهي داشته باشيم. مباني نظري نقشي جدي در نظريه‌پردازي دارند. و اين مباني نيز اختصاصي به مباني کلامي و الهياتي ندارند. آگاهي دقيق و استدلالي از مباني هستي‌شناختي، معرفت‌شناختي، انسان‌شناختي، دين‌شناختي و ارزش‌شناختي اسلامي از مهم‌ترين شرايط علمي براي نظريه‌پردازي اسلامي است. فهم نوع نگاه اسلام به هستي، معرفت، انسان و ارزش است که به يک نظريه‌پرداز در حوزه‌هاي علوم انساني کمک مي‌کند، نظريه‌اي مبتني بر اين بنيان‌ها ارائه دهد. انديشمندان اسلامي، هر چند به صورت پراکنده، تلاش‌هاي گسترده‌اي را براي کشف و عرضة مباني پنج‌گانة يادشده به کار بسته‌‌اند. اما به اعتقاد من، آيت‌الله مصباح يزدي، تنها کسي است که در طول تاريخ اسلام و تشيع توانسته است مجموعه‌اي منسجم و عملياتي از اين مباني را آموزش داده، تدوين کنند و به صورت کتاب‌هاي درسي در سطوح مختلف دانشجويي، و نخبگاني عرضه کنند. مباني پنج‌گانه يادشده، در دوره‌هاي موسوم به «طرح ولايت» به صورتي دقيق، تنظيم شده و آموزش داده مي‌شوند. 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
| مرحوم دکتر کریم مجتهدی: نمیتوانیم با نادیده گرفتن فلسفه غرب، فرهنگ خود را حفظ کنیم... 📝 برخی رئوس مطالب : ✔️در رشته‌ها هدف، نتیجه آنی و زودرس است اما در رشته‌های پایه و نظری نمی‌توان به دنبال یک نتیجه عملی سریع بود. ✔️این درست که فلسفه‌های جدید غرب به‌راحتی نمی‌توانند در شرق جا بیفتند و هضم شوند اما باید به این امر توجه کرد که آیا با چشم‌پوشی از آن می‌توانیم فرهنگ خود را حفظ کنیم؟ از نظر من جواب کاملاً منفی است. اگر چشم خود را به خطر ببندیم آن را خطرناک‌تر کرده‌ایم. ✔️علت اینکه کربن به علامه طباطبایی توجه خیلی خاصی داشت به سبب شباهتی بود که میان افکار این نوع متفکران و بعضی از متفکران عرفانی غربی بود. یعنی یک نوع امکان تبادل فکر در حد اشراق و عرفان در مسائل معنوی بود. ✔️در این جلساتی که تشکیل می‌شد و اغلب بنده نیز بعضی موارد را ترجمه می‌کردم محتوای بحث به معنای فلسفه غربی نبود بلکه یک نوع تبادل نظر درباره امکان معنوی انسان، اعتقادات و باورهای انسان، فلسفه‌های متعالیه و ملاصدرا و فلسفه اشراقی و سهروردی و بحث‌های کلامی و شیعی بود. مرحوم علامه نیز جواب‌هایی که درباره کلام شیعی می‌دادند به نوعی رابطه‌ای با فلسفه پیدا می‌کرد. ✔️در دنیای غرب معمول است که فلسفه‌های اسلامی با ابن رشد به پایان رسیده است و به طور رسمی مورخان تحصّلی مسلک، به فلسفه‌های تجربی اهتمام دارند و این افراد دوره بعد از ابن‌رشد را انحطاطی می‌دانند. 🌐 لینک متن کامل 🌀 اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
| رساله‌های نوین از دیدگاه آیت الله مددی در حکومت اسلامی، باید همه احکام اسلام پیاده شود. یعنی شأن حکومت اسلامی درحقیقت این می‌شود که نه‌تنها معاملات، و نه‌تنها مسائل سیاسی اجتماعی، بلکه مسائل نظامی، شهرسازی، منابع و معادن، و جز آن حتی مسائل عبادی یعنی مجموعه دین باید پیاده شود. هدف اساسی از نظام اسلامی پیاده‌سازی آن مجموعه است. احکام نیز، مجموعه همسانی هستند و چنین نیست که بتوانیم عبادت نظام اسلامی را از نظام اقتصادی آن جدا کنیم یا نظام سیاسی‌اش را از نظام فرهنگی جدا سازیم. در حکومت اسلامی باید در احکام ولایی نیز که نصی نداریم با مقایسه آن با منصوصات،مجموع را در یک سیاق یعنی در قالب قانونی نظام‌مند بریزیم که همه اجزایش باهم مرتبط و همخوانی داشته باشند و تلاش کنیم تا ارزش‌ها زنده شود، یعنی عمده تحقق خارجی آن است. ظاهر آیة مبارکه «الذین إن مکناهم فی الأرض أقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و...» نیز همین است. مجموعه روایات ما درباره حاکم و حکومت نیز فراوان است که بهترین آن‌ها در نهج البلاغه است؛ چون حضرت امیر المؤمنین (ع) خود نیز متصدی بود... لذا بر مبنای اصل ولایت فقیه در زمان ما اقتضا می‌کند که ما مجموعه نظام‌های دینی را به لغت واضح بنویسیم؛ یعنی اگر بنا باشددر این زمان یک توضیح المسائل نوشته شودباید فکر عوض شودو مجموعه‌ای هماهنگ با اشراف کامل نوشته شود نه این‌که پیوسته یک بخش را کم و یک بخش را زیادکنیم.باید برنامه‌ریزی جامعی باشد که نظام فرهنگی اسلام، نظام اجتماعی، نظام سیاسی، و هم نظام عبادی را در برگیرد. متن کامل تر 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
📃 | گذری بر اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی در نشست گروهی از فضلای حوزوی مرور شد؛ 🔸اندیشه‌های مرحوم آیت‌ﷲ سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی که در قالب فرهنگستان علوم اسلامی قوام و توسعه یافته است همچنان مورد سوال جدی بسیار از پژوهشگران دینی است. برای اطلاع بیشتر از این اندیشه‌ها این موضوع با حضور یکی از دانش‌آموختگان فرهنگستان علوم در گروه «آینه حوزه» مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده متن کامل: https://mobahesat.ir/24283 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
| «تحولات فکری و فلسفی جهان، رو به کدامین سو دارد؟» 🗣پروفسور محمد لگنهاوزن از تحولات فلسفه معاصر در جهان میگویند: 1️⃣ پنج روند کلی درباره تحولات فلسفی دنیا: -پذیرش جریان‌های مختلف فلسفه -تخصصی شدن فلسفه -گسترش فعالیت زنان -گسترش کارهای میان رشته ای -گرایش به مسائل مادی میان فیلسوفان 2️⃣ سیرهای کلی فلسفه اسلامی در غرب: -رشد فلسفه ابن سینا در غرب -تاثیر گرایشات عرفانی در گرایش به فلسفه اسلامی -رشد فلسفه اسلامی به زبان انگلیسی -تغییر رویکردها در شناخت فلسفه های دیگر 3️⃣ تحولات فلسفی در عرصه های دیگر: -مباحث متافلسفه -مباحث میان رشته ای در تحلیل مسائل فلسفی -فلسفه ذهن -منطق ریاضی -شکل گیری نظام های منطقی مختلف -فلسفه هنر -فلسفه دین -فلسفه تطبیقی الهیات 4️⃣ تحولات در مطالعات اخلاقی 5️⃣ راهکارهایی برای حضور فعال در تحولات فلسفی گزارش خبر و متن کامل ارائه در کانال اندیشکده مقصد🆙 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
| شمار مسائل فلسفه اسلامی در مقابل مسائل فلسفه یونان 🖋 نبايد در تاريخ فلسفه، فلسفه يونانيان را مبدأ دانسته و بگوييم تفكر فلسفى از آنجا آغاز گشته است، زيرا تمدّن‌هاى كهن‌تر از تمدّن يونان مانند مصر و چين نيز داراى تفكر فلسفى بوده است. ▫️چيزى كه هست تفكر فلسفى به‌سان ديگر معارف بشرى، در بستر زمان، حالت تكامل پيدا كرده، و روزبه‌روز گسترده‌تر گشته است. ✔️از نظر استاد بزرگ، مرحوم علّامه طباطبايى شمار مسائل فلسفى در تمدن يونانى از ۲۰۰ مسأله تجاوز نمى‌كرد، ولى در فلسفه اسلامى به مرز ۷۰۰ رسيده است. ايشان اين سخن را در مقاله‌اى كه براى كنگره بزرگداشت صدرالمتألهين نگاشته بودند، يادآور شده‌اند، ولى عناوين مسائلى را كه در فلسفه اسلامى پى‌ريزى شده‌اند، مشخص ننمودند، و اگر مرد برجسته‌اى، به‌سان ايشان تسلّط كامل بر معارف دو دوره داشته باشد، به اين امر قيام كند، در اين صورت عظمت فلسفه اسلامى و بزرگى رنج‌هايى كه حكيمان اسلام در پرورش اين نوع تفكر به كار برده‌اند، كاملا روشن مى‌گردد. 📚 هستى شناسى در مكتب صدرالمتألهين، آیت‌الله جعفر سبحانی، مقدمه @hekmateislami 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
|ریشه‌ی اصلی آسیب‌های اجتماعی 🏷 آیت الله میرباقری: جامعه‌ی ما دچار یک است؛ از یک سو در عمق جامعه‌ی دینی ما فرهنگ اسلام و فرهنگ مکتب اهل‌بیت و فرهنگ عاشورا و فرهنگ مهدویت عمیقاً نفوذ دارد، ولی از طرف دیگر جامعه‌ی ما به‌نسبتی احساس وابستگی و تعلق نسبت به جامعه‌ی مدرن و جامعه‌ی بازار دارد. تعارض و تنازعِ بین این هویت‌ها، جامعه را دچار آسیب‌ها و ناهنجاری‌هایی در حوزه‌ی «سیاست فرهنگ و اقتصاد» کرده است. ریشه‌ی اصلیِ آسیب‌های اجتماعی، همین تعارض هویتی و تشتتِ هویتی و همراستا نشدنِ هویت‌هاست. ستاد انتخاباتی آیت الله میرباقری 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan