eitaa logo
عقل منور
1هزار دنبال‌کننده
102 عکس
6 ویدیو
16 فایل
﷽ انتشار درس‌ها و نوشته‌های استاد روح‌الله سوری در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی، از سوی شاگردان ایشان صفحه شخصی پایگاه اندیشوران: http://r-soori.andishvaran.ir پایگاه مگیران: magiran.com/author/profile/441684 پیشنهاد و تبادل: @Moharram61
مشاهده در ایتا
دانلود
عقل منور
سخنرانی در همایش بین‌المللی "مسئله شر در اندیشه جدید و اسلامی" عنوان مقاله: رنج به‌مثابه پیش‌ران به
سروده استاد که در پایان سخنرانی در همایش "مسئله شر" ارائه دادند: گاهی سخن کارآمدی هرگز ندارد معنا اگر پیوسته از بالا ببارد گاهی نگاهی خسته و پشتی خمیده گویاترین توصیف از داغ رسیده گاهی سخن با اشک بهتر گردد ابراز چون صادقانه می‌چکد از چشمه راز گاهی غمی داری درون سینه پنهان چون زلزله، چون سیل، چون غوغای طوفان لبخند تلخت بدتر از صد آه سرد است اندر خوشی‌هایت، رد رنج است و درد است بین تو و مردم بوَد انگار دیوار تنها خدا حال تو را می‌فهمد انگار بیگانه می‌گردند باتو دشمن و دوست گویا که تنها با خدا حال تو نیکوست سرگشته می‌آیی در آغوشش چو کودک گویی: عجب، این بود مادر؟ دیدم اینک این لحظه کوتاه شیرین، گنج دهر است پوشیده اندر لایه‌های رنج دهر است آری، خدا نزدیک و ما دوریم و مهجور می‌سوزد این دوری، به رنج، آن نور مستور @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع عرفان نظری و حکمت متعالیه: جایگاه هستی‌شناختی ذات الهی از دیدگاه حکمت متعالیه، عرفان و صوفی‌نمایان و نقد و بررسی آن چکیده: تبیین ساحت ذات الهی از پیچیده‌ترین و جنجالی‌ترین مسائل کلامی، فلسفی و عرفانی است. پژوهش پیش‌رو با روش توصیفی ـ تحلیلی به این پرسش پاسخ می‌دهد که حکمت متعالیه، عرفان و صوفی‌نمایان ذات الهی را در کدامین جایگاه هستی‌شناختی مستقر می‌دانند. سپس با بررسی دیدگاه‌های یادشده به داوری آنها می‌نشیند. حکمت متعالیه تا آنجا که به تشکیک وجود پایبند است، ذات الهی را برترین رتبه نظام تشکیکی می‌داند که به جهت سلب قیدهای مراتب پایین «وجود بشرط لا» نامیده می‌شود. «وجود بشرط لا» به سبب تقید به سلب، تعین ویژه‌ای از هستی است که عروض آن بر هستی، نیازمند «سلب» یادشده است. ازاین رو نمی‌تواند به‌منزله ذات بی‌نیاز حق قلمداد شود. صدرالمتألهین با گذار از تشکیک، مانند عارفان، ساحت ذات را وجود نامحدودی ورای تشکیک و محیط به آن می‌داند؛ اما صدرا با پیروی از عبارات قیصری تعبیرهای یکسانی از ساحت یادشده ندارد. صوفی نمایان، با دریافتی نادرست از سخن عارفان، ذات الهی را «وجود لابشرط قسمی» و ساری در اشیاء گرفته‌اند؛ در نتیجه پنداشته‌اند: ذات حق تحقق بالفعلی ندارد و با دگرگونی‌اش در اشیاء تحقق می‌یابد. ازاین رو برای تحقق خارجی‌اش نیازمند اشیاست. صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این دیدگاه را به سختی نقد کرده‌اند. اختلاف نگاه عارفان، حکیمان و صوفی‌نمایان درباره ذات الهی، پیامدهایی دارد که بررسی آنها تصور دقیق‌تری از دیدگاه‌های یادشده به‌دست خواهد داد. کلیدواژگان: ساحت ذات الهی، وجود بشرط لا، وجود لابشرط مقسمی، وجود لابشرط قسمی، حکمت متعالیه، عرفان، تصوف. لینک دانلود: http://marefatfalsafi.nashriyat.ir/node/2929 @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع حکمت متعالیه و عرفان نظری: مقایسه نامحدود وجودی با نامحدود کمی چکیده: نخستین آشنایی ذهن با نامحدود در قالب مقوله کمّ است. ذهن با سلب محدودیت از برخی انواع کم، کم‌های نامحدودی را فرض می‌کند. مشاء منکر تحقق خارجی نامحدود کمّی هستند و برپایه دلایلی ابعاد نامتناهی را محال می‌دانند. اما برخی اهل فن دلایل ایشان را ناتمام می‌داند. افزون بر اینکه تناهی ابعاد، لوازم باطلی دارد که دلیلِ بطلان این مدعاست. وجودهای پیرامون ما محدودند؛ یعنی گستره‌ وجودی آنها با حدودی پایان می‌پذیرد. سلب این محدودیت، تصوری اجمالی از وجود نامحدود به دست می‌دهد. کره‌ای با قطر بی‌نهایت همه حجم موجود را تصاحب نموده و بهره کره‌های دیگر تنها حدود و تعین‌هایی در متن کره بی‌نهایت است. چنانکه وجود نامحدود، کل وجود را داراست و اشیاء دیگر تعینات و برش‌هایی در متن اویند. این مثال برای فهم نامحدود وجودی از نامحدود کمی بهره می‌جوید و نقاط قوت و ضعفی دارد که بی‌توجهی بدان‌ها موجب کج‌فهمی و بروز شبهات است. تصور نامحدود وجودی بدون نامحدود کمی نیز ممکن است. ذهن نامحدود تصورات نامحدودی دارد که مخلوقات این ذهن‌اند. در این مثال نامحدودی به معنای فردانیت و یگانگی در وجود است. بر اساس این دو مثال، وحدت شخصی بهترین تفسیر برای وجود نامحدود است و تفاسیر دیگر نقائصی دارد. کلیدواژگان: تناهی ابعاد، نامحدود کمّی، نامحدود وجودی، تداخل وجودی، وحدت شخصی وجود. لینک دانلود: http://www.javidankherad.ir/article_38465.html @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع حکمت متعالیه: وجود نامحدود خدا بر مبنای قاعده بسیط الحقیقة؛ چالش‌ها و پاسخ‌ها چکیده: نامتناهی‏ بودن خداوند از جمله مباحث مهم در علوم مختلف اسلامی، به‏‌ویژه حکمت متعالیه است. براهین متعددی برای اثبات آن اقامه شده که بسیط‌الحقیقه از اهم این برهان‌هاست. با عنایت به تفاسیر مختلف از نامتناهی‏ بودن حق تعالی و تأکید این نوشته بر عدم تناهی وجودی و سلب هرگونه حد و محدودیتی اعم از حدّ ماهوی، حدّ وجودی و حدّ عدمی، پرسش جدی که ذهن انسان را به‌خویش جلب می‏‌کند، آن است که چگونه می ‌توان از راه برهان بسیط‌الحقیقه نامتناهی ‏بودن خداوند را ثابت و از اشکالات و چالش‌‏های پیش روی این برهان پاسخ شایسته ارائه نمود. ازآنجاکه وجود، حقیقتی واحد و فارد است، قاعده بسیط‌الحقیقه در چنین ساحتی اقتضا می‏‌کند که وجود حق تعالی تمام هستی را فرا گرفته، متن واقع را به نحو تمام و کمال پر نماید وگرنه از بساطت به‏ دور خواهد بود. دراین ‏میان ضمن تقریر قاعده بسیط‌الحقیقه و تفسیرهای مختلف از آن و اثبات مقدمات لازم جهت اجرای این قاعده در موضوع مورد ادعا برهان به‏ خوبی مطرح و شبهات مطرح ‏شده در این ساحت به دقت بررسی و پاسخ مناسب داده می‏‌شود. کلیدواژگان: واجب تعالی، وجود نامحدود خداوند، قاعده بسیط الحقیقه، بساطت وجود، ترکیب وجود و عدم، نامتناهی وجودی لینک دانلود: http://qabasat.iict.ac.ir/article_28944.html @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع حکمت متعالیه: وجود نامحدود خدا از نگاه استاد مصباح و ارزیابی آن برپایۀ دیدگاه نهایی صدرالمتألهین چکیده: استاد مصباح یزدی، وجود خداوند را «نامحدود شِدّی» می‌داند. وی با تأکید بر تشکیک و کثرتِ طولی وجود، به مراتبی تشکیکی قائل است که هریک، کمال‌های رتبه‌های پایین را به‌گونه‌ای برتر و بدون کاستی‌ها داراست؛ بنابراین وجودِ الهی که در والاترین مرتبۀ این نظام تشکیکی قرار دارد، کمال و شدّت وجودیِ نامتناهی دارد. ایشان، برای معلول، وجودی افزون بر علّت می‌بیند. درنتیجه، سِعۀ وجودی خداوند که علّت همۀ علّت‌هاست، از سوی معلول‌هایش محدود می‌شود. برپایه نگرشِ استاد مصباح، وجود خداوند تنها «نامحدود شِدّی» است و «نامحدود سِعی» نیست. وی دیدگاه خود را به ملاصدرا نسبت می‌دهد. این دیدگاه کاستی‌هایی دارد: ۱. معلول‌ها، وجودی افزون بر علّت ندارند و چیزی جز شأنِ وجودی علّت نیستند و نمی‌توانند گسترۀ وجودی علّت نخستین (خداوند) را محدود سازند. ۲. استناد این دیدگاه به صدرالمتألهین و عارفان با سخنانِ صریحِ آنها سازگاری ندارد. ملاصدرا تاکید می‌کند که سخن از تشکیک و کثرت طولی وجود (که مانع عدم تناهی سِعی خداوند است)، طرحی مقدّماتی است که ذهن را برای دیدگاه نهایی او آماده سازد. دیدگاهی که صدرا در آن، خدا را «نامحدود سِعی» می‌داند. پژوهش پیش‌رو با روش تحلیلی- انتقادی دیدگاه استاد مصباح را تببین کرده و آن‌را برپایۀ دیدگاه نهایی ملاصدرا ارزیابی می‌کند. کلیدواژگان: ربط علی، سِعۀ نامحدود خدا، شِدّت نامحدود خدا، مصباح یزدی، ملاصدرا لینک دانلود: https://jitp.ut.ac.ir/article_96348.html @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع حکمت متعالیه: علم تفصیلی پیشین و قاعده بسیط الحقیقة چکیده: مهم‌ترين ساحت علم الهی، علم پيشين یعنی علم ذات به‌ غير، در رتبه ذات است. برخی معتقدند اگر اين علم، تفصيلی و عين ذات باشد، بساطت ذات الهی مخدوش می‌شود. اما صدرالمتألهين برپایه قاعده «بسيط الحقيقه» اين‌دو را جمع‌پذير می‌داند؛ زيرا تفصيل و تمايز معلوم، غير از تفصيل خود علم است. ‌نظام وجود، تشكيك طولی (علّی) دارد و معلول وجود ضعيف‌شده علت است. بنابرين، مرتبه بالا (علت) وجود مرتبه پايين (معلول) را بگونه‌ای برتر و بدون نواقص آن، در خود دارد. واجب‌الوجود، برترين و بسيط‌ترين مرتبه نظام وجود است، پس وجود برتر همه اشياست و علم حضوری او به خويش، علم تفصيلی به اشياء، پيش از آفرينش آنهاست؛ بگونه‌ای كه خود علم بسيط است اما كشفی تفصيلی از اشياء دارد. از سوی ديگر، ذات واجب فاقد حدود و نواقص است. از اين‌رو برخی معتقدند تقرير ملاصدرا نيز مفيد علم پيشين اجمالی است. بر اساس مباني حكمت متعاليه مي‌توان چنين پاسخ داد: حقيقت وجود (وجود برتر اشياء) مانند خطی است كه اجزاء آن تحقق بالفعل ندارند. حدودِ حقيقت وجود، خارج را پر نكرده‌اند اما حقيقتاً بر آن صادقند، بنابرين فانی و مضمحل در متن وجودند. پس علم وجود برتر به خويش، كاشف از حدود فانی در اوست، بگونه‌ای كه سبب بروز كثرت در ذات نمي‌گردد. معنای «علم اجمالی (بسيط) در عين كشف تفصيلی» همين است. بنابرين، تحقق حدود اشياء در ساحت ربوبی مانند تحقق اضمحلالی اجزاء خط است، يعنی حدود و كثرت زاييده از آن، نفس‌الامر دارد اما وجود خارجی ندارد. کلیدواژگان: علم تفصیلی پیشین، اجمال و تفصیل علم، اجمال و تفصیل معلوم، وجود برتر، حد وجودی. لینک دانلود: http://kherad.mullasadra.org/fa/Article/23675 @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع حکمت متعالیه: بازگشت علیت به تشأن، چالشها و پاسخها چکیده: جود رابطی، «فی‌نفسه لغیره» است. جهت «فی‌نفسه» آن حاکی از ذات ویژه‌اش، و جهت «لغیره» آن نمودار تعلق و ربط این ذات به شیئی دیگر است. بنابراین او هویتی جدا از طرف ربط خود دارد که ربط، عارضِ هویت (ذات) اوست. اما وجود رابط، تنها «فی‌غیره» و فاقد «فی‌نفسه»گی است؛ یعنی تمام هویت او همان ربط و تعلقش به دیگری است. درنتیجه وجودی جدا از طرف ربط خود ندارد. معلول از دیدگاه صدرالمتالهین دارای وجود رابط، و فاقد تحققی مستقل است. برهان او در سه گام خلاصه می‌شود: 1) نفی عروض خارجی: براساس اصالت وجود، وجودِ معلول، معلول (نیازمند) است؛ یعنی گونه‌ی وجودی و هویت او چنین است. و این تمام هویت اوست. 2) نفی عروض تحلیلی: تصور حقیقت معلول (که چیزی جز ربط نیست)، مانع از لحاظ ذات (حتی در ذهن) برای اوست. 3) بازگشت علیت به تشأن: معلول فاقد حیث «فی‌نفسه» بوده، وجودی جدا از علت ندارد. بنابراین تمایز علت و معلول در امری غیر از وجود خارجی است. ملاصدرا این تمایز را «تشأن» می‌نامد. برخی پژوهش‌گران شبهاتی به گام دوم ایراد می‌کنند، که درخور توجه است. پاسخ بدین شبهات به تقریری نوین از برهان صدرا می‌انجامد، که دقیق‌تر از تقریرهای کنونی است. البته مدعای صدرالمتالهین از راه تحلیل هستی‌بخشی نیز قابل اثبات می‌باشد، که کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است. کلیدواژگان: علیت، وجود رابط، وجود رابطی، تشأن، ضرورت ازلی، صدرالمتألهین. لینک دانلود: https://pms.journals.pnu.ac.ir/article_3908.html @aqlemonavar
مقاله علمی در موضوع حکمت متعالیه: اصالت وجود در فرآیند فهم  چکیده: مفاهیمی که ذهن از أشیای خارجی انتزاع می‌کند، چند دسته‌اند: ابتدا «مفاهیم ماهویِ عرضی»، سپس «مفهوم ماهوی جوهر» و در پایان «مفاهیم فلسفی». آدمی به علم حضوری می‌یابد که تنها هنگامی آثار ویژه خود را داراست که بتوان آن را «موجود» نامید، و این منشأ پیدایش مفهوم «وجود» است. مفاهیم یادشده از یک تحقق به دست می‌‌آیند که او مَحکِیّ همه آنهاست، اما یکی از این محکی‌‌ها اصل (پر کننده خارج) و دیگران فرع اویند؛ به اصطلاح فلسفی شیء اصیل، حیثیت تقییدیه شیء اعتباری است. مفاهیم ماهوی پیش از مفهوم وجود به ذهن می‌آیند؛ پس ذهن آنها را اصیل می‌‌پندارد. اما تصور دقیق مسئله روشن می‌‌نماید محکی وجود عین تحقق خارجی و محکی ماهیت، تعیین دامنه همان تحقق واحد در زمینه ویژه‌‌ای است. حیثیت تقییدیه سه گونه است: نفادی، شأنی، اندماجی. چون تحقق اعراض امتداد تحقق جوهر و متحد با اوست، ویژگی نفاد بودنِ اعراض نیز با جوهر متحد می‌گردد. بنابراین، محکی مفهوم ماهوی که حاصل اتحاد محکی جوهر و اعراض است، برای محکی وجود خاصیت نفادی می‏‌یابد. البته مراد از نفاد، معنای نسبی اوست نه مطلق؛ زیرا هویت امکانی به‏‌سبب محدودیت وجود، ورای حدّ (ماهیت) خویش را پوشش نمی‌‌دهد و در ورای حدّ، عدم او صادق است. اما ورای حدّ، خود وجودی دیگری است، نه هیچ و پوچ. کلیدواژگان: اصالت وجود، اعتباریت ماهیت، رابطه ماهیت با وجود، حیثیت تقییدیه، حیثیت تقییدیه نفادیه.   لینک دانلود: https://fhi.hekmateislami.com/article_41120.html   @aqlemonavar
مقاله علمی در موضوع فلسفه دین: نقد و بررسی مکتب تفکیک باتأکید بر دیدگاه ایشان مبنی بر مخالفت دین با فلسفه چکیده: اخباری‌گری رویکردی ظاهرگرایانه است که به ترک بحث‌های مستقل عقلی در استنباط احکام فقهی توصیه می‌کند. به کارگیری این شیوه در مباحث اعتقادی «مکتب تفکیک» نامیده می‌شود. نحله‌ی سنتی مکتب تفکیک به گونه کامل با عقل و استدلال مخالف بوده، هم‌نوایی آن دو را با نقل برنمی‌تابد. اما نحله‌ی جدید ضمن پاسداشت عقل، دستاورد آن را بشری و بیگانه از دین معرفی می‌کند. پیروان تفکیک، دلیل‌های گوناگونی بر مخالفت دین با فلسفه به دست می‌دهند که برخی از مهم‌ترین آنها عبارتند از: ۱. ‌اهداف سوء خلفا از ترجمه فلسفه؛ ۲. وجود برخی روایت‌های ضد فلسفی؛ ۳. مخالفت فقیهان با فلسفه. مقاله‌ی پیش رو پس از معرفی اجمالی مکتب تفکیک، به نقدهای یادشده پاسخ می‌دهد. بر پایه این پاسخ‌ها: ۱. خاستگاه و انگیزه‌ی طرح یک اندیشه، دلیل درستی یا نادرستی آن نیست؛ ۲. در مجموعه روایی شیعه، تنها دو روایت ضد فلسفی یافته می‌شود که یکی درباره‌ی فیلسوف‌نمایان و دیگری پیرامون فلاسفه‌ی دنیاطلب است. اما روایت‌های بسیاری در ستایش روش فلسفی (تعقل مستقل) دیده می‌شود؛ ۳. ضرورت رجوع به متخصّص در مسائل تخصصی، روشن می‌کند که مخالفت برخی فقیهان بزرگوار که آشنایی کاملی با فلسفه ندارند، ادعای اهل تفکیک را تأیید نمی‌کند. کلیدواژگان: مکتب تفکیک، رابطه عقل و دین، خاستگاه فلسفه، فلسفه و روایات، فلسفه و فقیهان. لینک دانلود: https://nasim-e-kherad.ismc.ir/article_153855.html   @aqlemonavar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع حکمت متعالیه: برون‌رفت نهایی حکمت متعالیه از چالش ارتباط متغیر با ثابت، برپایه اندیشه استاد جوادی آملی نویسندگان: روح‌الله سوری، حمید پارسانیا، محمدصادق کاویانی. چکیده: مسئله ارتباط امر متغیر با ثابت، یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی است؛ چراکه متغیر از جهتی که متغیر است، نمی‌تواند با ذات ثابت خداوند متعال در ارتباط باشد. ازاین‌رو بسیاری از فیلسوفان مسلمان کوشیده‌اند تا وَجه ثباتی برای متغیر در نظر گیرند. به‌رغم نکات ارزنده‌ای که پیشنهادهای ایشان برای گره گشایی از معضل یادشده دارند، اما هیچ‌یک به‌تنهایی نمی‌توانند این چالش را حل نمایند؛ چراکه در ثبات و تغیر، نسبت به غیر لحاظ نشده است؛ پس نمی‌توان برای امر متغیر دو چهره وجودی در نظر گرفت که از منظر امور ثابت، ثابت و از منظر امور متغیر، متغیر باشد. آیت‌الله جوادی آملی خوانش جدیدی در گره-گشایی از این مسئله دارند که بر تشکیک وجود استوار است. برابر این دیدگاه، همه مراتب وجود به ثباتی نفس‌الامری و غیر نسبی متصف هستند که برپایه مرتبه‌ وجودی آنها شدت و ضعف می‌یابد. ضعف ثبات در مراتب پایین وجود، مایه شکل‌گیری مفهوم منافق «تغیر» از این مراتب می‌گردد. نوشتار پیش رو با هدف حل نهائی مسئله ربط متغیر به ثابت بر اساس اصول حکمت متعالیه، نخست به تحلیل و بررسی اجمالی آرای مهم حکیمان مسلمان پرداخته و سپس با واکاوی دیدگاه استاد جوادی آملی، به برتری‌های دیدگاه ایشان نسبت به اقوال دیگر اشاره می‌کند. کلیدواژه‌ها: ربط سیال به ثابت، جوادی آملی، متغیر، ثابت، تشکیک، حکمت متعالیه. لینک دانلود: https://jrt.shirazu.ac.ir/article_6515.html   @aqlemonovar
مقاله علمی پژوهشی در موضوع عرفان و حکمت متعالیه: مسئله ادراک ذات حق تعالی از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی چکیده: ادراک ذات الهی مسئله‌ای پرچالش در عرفان و حکمت اسلامی است. استاد جوادی آملی دیدگاه ویژه‌ای دراین‌باره دارد که تاکنون موضوع پژوهش مستقلی نبوده و مقاله پیش‌رو با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین آن می‌پردازد. استاد جودی آملی ذات الهی را «وجود لابشرط مقسمی» می‌داند و معتقد است: کنه ذات الهی به‌سبب تعین‌ناپذیری و عدم تناهی، ادراک نمی‌شود. وی دلیل‌هایی بر ادراک‌ناپذیری ذات به‌دست می‌دهد و بر این باور است که علوم حصولی و شهودی هریک تنگاناهایی برای ادراک ذات غیبی حق دارند. او ادراک شهودی ذات پس از فنای عارفانه را نیز روا نمی‌داند. هم‌چنین ادراک بخشی از ذات که در توان عارف شهودگر باشد، را نیز نمی‌پذیرد؛ زیرا ذات الهی بسیط محض و بخش‌ناپذیر است. از نگاه ایشان آن‌چه ادراک می‌پذیرد ذات ظهوریافته است، نه ذات بما هی ذات. هویت مطلق الهی، غیب مطلق است و هیچ‌کس ارتباط مستقیم (بی‌واسطه)ای با او ندارد. این دیدگاه با نقدهایی روبروست که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. کلیدواژه‌ها: ذات الهی، ادراک‌ناپذیری، حکم‌ناپذیری، بخش‌ناپذیری، آیت‌الله جوادی آملی. لینک دانلود: https://hikmat.isramags.ir/article_208669.html   @aqlemonovar