#دوره_درسهای_زندگی
#قسمت_دوم
💮 چوب حراج به آبروی هیچکس نزنید؛ برایتان گران تمام میشود!
💮آنجا که گوشتان را تیز میکنید و با چشمانتان، رفتار و اعمال انسانها را برای رو کردن دستشان دنبال میکنید؛
دقیقاً در جادهای قــرار گرفتهاید که خطر سقوط تهدیدتان میکند؛
زیرا آبروی مؤمن، خط قرمز خداست⛔️
و شما با بازگو کردن آنچه که شنیده یا حتی دیدهاید، از این خط قرمز، رد شدهاید...
💮 آنچه بین او و خدا بود، با کنکاش شما، حالا برای همه برملا شده، و آب ریخته را هرگز نمیتوان جمع کرد...❌
و آبرویی که هر لحظه، با نقل به نقل شدن آنچه شما فاش کردید، ریخته میشود، نه تنها جمع شدنی نیست؛ بلکه آتشی شده و دامن شما را تا ابد خواهد گرفت...
[ انسانیّت بدون #ستاریت ممکن نیست ❗️
تمرین کنیم از همین امروز، بجای رونمایی از
اشتباههای دیگران، پوششی برای خطاهایشان باشیم.]
⭕️عزیزم قبل از اینکه شروع کنی به تغییرات مثبت. اول باید حواسمون به خط قرمزها باشه.✅
@arameshemandegar
#دوره_نگاه_مثبت
#قسمت_دوم
اگه به مردم
یه فرمول طولانی مدت💠
و پیچیده💠
و قلنبه سلنبه
برای موفقیت بدی
خیلی راحت تر باور میکنند
تا
بهشون بگی
برو فقط لبخند زدن را تمرین کن💌
و
ببین تو رندگیت چه معجزه هایی انفاق می افته
💕آنها فقط پایشان زیر کرسی، گرم نبود
بلکه بلد بودند بی فلسفه
با کرسی گرم حضورشون
قلبهای یخ زده ی یلدایی را
گرم کنند.
💕آنها تا آخربن چروکهای صورت
عاشق می ماندند.
💕آنها به معنای واقعی
پرستار روح خسته ی دیگران بودند.
التیام می بخشیدند.
نه اینکه
درد روی درد اضافه کنند.
🥏🥏 امروز تمرین کن که چقدر میتوانی بک روز را به طور کامل بدون اخم و نق و نوق سپری کنی.
امروز فقط پذیرش، لبخند و التیام بخشی✔️
ببین می تونی⁉️♥️
ارسال مطالب بدون لینک کانال مجاز نیست⛔️
💕@arameshemandegar
من زن پر توقعی نیستم!!!
#ماجرا_واقعی
#قسمت_دوم
با حرص و جوش گفت: “بعد از چند روز دعوا و داد و بیداد! تازه آقا برگشته بهم میگه کیش می برمت! اما خارج نه!
من کیش می خوام چیکار؟! اینهمه الم شنگه به پا کردم که بریم کیش؟! اونو که بدون دعوا هم می برد! باید تو کارنامه زندگیم یک سفر خارج ثبت شه! حالا هر جا! دبی یا هر خراب شده دیگه ای هم باشه فرقی نداره!
گفتم: “خب عزیزم الان که کیش گرون تر از ترکیه و دبی در میاد… خوبه که! حالا چه گیری دادی"!
انگار داشت با خودش زمزمه می کرد:
“به امیر گفتم، تو همین یک بار منو ببر خارج، در عوض منم قول میدم تا آخر عمرم دیگه ازت مسافرت نخوام! خب این که به نفعشه، مگه نه؟! خودشم می دونه من زن پر توقعی نیستم اصلا راستش زیاد مسافرتی هم نیستم! اما این سفر خارج از کشور برام مهمه"!
معلوم بود تصمیم خودش را گرفته است و قضیه رو کم کنی هست و می خواهد هر طور شده به لیلی ثابت کند که دست کمی از او ندارد.
بعد در حالی که از خجالت سرخ شده بود گفت: “وای راستی! سر و صدای دعواها و داد و هوار ما به خونه شما هم می رسه نه؟! جلوی همسرت آبرو برام نمونده! لابد الان پیش خودش فکر می کنه عجب زن بی شرم و حیایی هستم که اینجور هر شب خونه رو روی سرم میگذارم! خواهش می کنم ازش عذر خواهی کن…ای خدا آبرو واسمون نمونده…امیر که مدام سرم منت میگذاره و میگه حتی روش نمیشه از خجالت، تو پارکینگ، با همسرت روبه رو شه و سلام علیک کنه!
با تو که راحتم! مشکلی ندارم، تو که همه چی رو می دونی! ولی همسرت! وای الان راجع به ما چی فکر می کنه! خیلی صدامون بلنده مگه نه؟! هی به امیر میگم آروم تر ولی اون عصبانی که میشه هیچی حالیش نیست.”
با نگاه به چهره اش دیدم واقعا سرخ شده و منتظر است ببیند من چه می گویم.
با خودم فکر کردم خب تو که اینقدر آبروت واست مهم هست پس چرا پیه همه چیز را به تنت مالیدی و حاضری جلوی در و همسایه از خجالت سرخ و سفید بشوی ولی حرف خودت را به کرسی بنشانی!
گفتم: “نه زیادم صداتون نمی رسه! خب دعواهای زن و شوهریه دیگه… گاهی پیش می آد".
چند روز بعد در خانه مان را زد و با خوشحالی گفت:"سیب زمینی، پیاز و گوجه و خیار و سالاد و میوه جات می خوای"؟!
با تعجب و لبخند گفتم: ” میوه فروشی راه انداختی؟! نه ممنون، آخه هستش همه چیز…چطور؟!”
گفت: “آخه حیفه! داریم می ریم مسافرت و حالا حالا ها نیستیم و همه شون خراب میشن! ور دار دیگه… پس ببرم بدم به لیلی!”
گفتم: کجا به سلامتی؟
گفت: تایلند!
گفتم: حالا چرا تایلند؟!
در حالی که حسابی شاد بود و کبکش خروس می خواند؛ گفت: “وا مگه چشه؟ پر از جزایر و مناظر زیبا و عالیه! مردم و زنده شدم تا راضیش کردم بریم …خب عزیزم فعلا من برم اینا رو بدم به لیلی بعدش هم برم جمع و جور کنم راهی شیم!".
چشمانش از شادی برق می زد و در آن لحظات هیچ چیزی قادر نبود این خوشحالی را در نظرش کمرنگ جلوه دهد.
احتمالا به بهانه تحویل دادن میوه جات و سالاد و مخلفات به خانه لیلی می رفت و در حالی که روی مبل راحتی می نشست و پایش را روی پایش می انداخت از فتوحاتش در دعوای زن و شوهری برای لیلی تعریف می کرد. و لیلی هم تشویقش می کرد که دیدی موفق شدی؟! همش یه ذره پافشاری می خواست.
خلاصه از هم خداحافظی کردیم و خوش و خرم راهی شد.
بعد از چندین روز که از مسافرت برگشتند دیدم حسابی تکیده و رنگ و رو رفته و بی حال به نظر می رسد. طوری که در تمام این مدت سابقه نداشت.
انتظار داشتم با روحیه ای شاد و خندان از خاطراتش بگوید. از مسافرتی که اینقدر برایش مهم بود، اما چهره اش کاملا شبیه مرده متحرکی بود که حتی نای حرف زدن نداشت!
چون اصلا عادت ندارم که تا یکی را می بینم به رویش بیاورم که چرا اینطوری شدی، رنگت پریده و از اینجور حرفها و با این انرژی منفی دادن ته مانده انرژی طرف را هم ازش بگیرم؛ خیلی عادی پرسیدم: “خوبی؟ خوش گذشت؟
که دیدم اشک هاش سر خورد روی گونه هایش وبا صدای ضعیفی گفت: “داریم جدا می شیم!”
در حالی که به شدت یکه خورده بودم؛ گفتم: “جدا می شید؟ آخه چرا؟! شما که به خوبی و خوشی مسافرت رفته بودید و تازه برگشتید! پس بچه توی شکمت چی؟ و دختر سه ساله ت؟ آخه این حرفا چیه میزنی! مگه چی شده"؟!
پ.ن:
ان شاء الله فردا قسمت آخر این ماجرای واقعی را می نویسم.
#به_قلم: #خانم_صدیق.
ارسال مطالب بدون ذکر منبع و لینک کانال مجاز نیست⛔️
(فقط با فوروارد در پیامرسان ایتا مجاز است)
💜@arameshemandegar
✨﷽✨
❣ما آمدهایم در این دنیا زندگی کنیم؛
من نمیتوانم ۳۰ یا ۴۰ سال از عمرم را نابود کنم به این بهانه که میخواهم
آیندهٔ بهتری داشته باشم.❌
مگر در آینده
من میتوانم در یک روز به جایِ یک نهار دو تا نهار بخورم⁉️
یا به جایِ یک لباس،
سه تا لباس رویِ هم بپوشم⁉️
بنابراین هیچ کس قرار نیست حال را، برایِ آیندهٔ بهتر خراب کند.
فقط قرار است ما کارِ لازم و ضروری را انجام دهیم.✔️
زندگی مقصد نیست زندگی یک راه است زندگی یک جاده است که باید تا آخرِ عمر در این جاده پیش برویم
تا زمانیکه حذف شویم.
ما به این دنیا نیامدهایم که تمامِ عمرمان را برایِ آینده
درس بخوانیم و یا کار کنیم.
از زندگی باید لذت برد...
🌷ما به این دنیا آمدهایم که زندگی کنیم.
ما نیامدهایم در این دنیا که ماشین یا حمال باشیم.
کارهای مثمر ثمری که لازم است را انجام میدهیم✔️
اما اگر تمام هدفمان فقط مثل ماشین پرشتاب گاز دادن های بیجا باشد، از پا می افتیم.
⭕️ تمرین: امروز زمانی را برای لذت های دوست داشتنی و دلخواه اختصاص بده. همان کاری که آرامت میکند
حسابی انرژی بگیر و برایم بنویس✅
#چالش_آرامش_روزانه
#قسمت_دوم
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
ارسال بدون لینک کانال مجاز نیست.⛔️
فقط با فوروارد در ایتا جایز است
@arameshemandegar 💞
┈•꧁༼﷽༽꧂•┈
#دوره_نیت_نوشت
#قسمت_دوم
غير از بانکهای معمولی نوع دیگری
بانک وجود دارد به نام بانک عاطفی.
که باید هر وقت که میتوانیم و
موجودی داریم در آن سپرده گذاری کنیم.
یعنی هر زمان که انرژی و روحیه مثبت
داریم، به افرادی که با آنها در ارتباط
هستيم محبت کنیم و توجه نشان دهیم.
این از اصول مهمِ موفقیت در
افرادی است که ارتباطات قوی دارند.
همچنان که سپردههای مادی در بحران
به کارمان میآید، سپردههاى عاطفی
نيز نجات بخشمان خواهند بود.
یکی از راههایی که میتونه حسابی در بانک عاطیفیت سپرده گذاری کنه زبان هست.
چند تا نکته است که باید در مورد زبان رعایت بشه:
⭕️ تمربن اول: در درجه اول، تا میتونی منفی های کلامی را پاکسازی کن و انجام نده. این خودش قدم فوق العاده سخت و بزرگیه✅
⭕️ تمرین دوم: حالا عادتش بده به زیبا سخن گفتن. بله عادتش بده! نمیشه که همینطور به حال خودش رهاش کنی. تو ارباب اویی. نه او اربابِ تو.
که اول او بگوید بعد تو عاجز و درمانده، دنبالش بیفتی که ندانم کاری هایش را جبران کنی✅
⭕️ تمرین سوم: ده برابر زمانی که حرف می زنید، بخوانید و گوش دهید. و از لغو دوری کنید.
به این ترتیب در مسیر آموختن و پیشرفت دائمی قرار می گیرید.✅
⭕️ تمرین چهارم: در روز تولد امام سجاد، حق زبان را که ایشان در رساله حقوقشان فرموده را بخوان، در دفترت بنویس و عمل کن✅👇
:
✨حَقُّ اللِّسانِ اِكْرامُهُ عَنِ الْخَنى
✨وَتَعْويدُهُ الْخَيْرَ
✨وَ تَرْكُ الْفُضولِ الَّتىلافائِدَةَ لَها
✨وَ الْبِرُّ بِالنّاسِ
✨ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فيهِمْ؛
حق زبان،:
🌟احترام گذاشتن به آن با ترك زشت گويى،
🌟عادت دادنش به خوبى،
🌟 ترك گفتار بى فايده
🌟 و نيكى به مردم
🌟 و خوشگويى درباره آنها است.
⭕️ تمرین پنجم: به حالت مراقبه محاسبه، در دفترت بنویس که چه آسیب هایی از عدم کنترل زبان خوردی و چه تصمیماتی برای مدیریت کلام داری✅
⭕️ تمرین ششم: سه تمرین ثابتِ هر روز را انجام بده✅
💎 نیت امروزم: امروز میخوام ببینم کجاها زائدات کلامی دارم که باید حذفش کنم.
کجاها به جای بیان شفاف نیازهام، غر میزنم که کنترلش کنم
کجاها رو واژه هام تسلط ندارم و بی اراده بیان میشن که مدیریتش کنم.
کجاها میتونم به مثبت گویی و عادت به خیر عادتش بدم.
با نیت من همراهی⁉️💕
نیت خود را و حتی تکنیک هایی که برای انجامش داری برایمان بنویس در گروه قرار میدیم👇
https://eitaa.com/joinchat/307298394C619fa8a334
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
ارسال بدون لینک کانال جایز نیست.🚫
💕@arameshemandegar
ِیک زندگی کامل باید همه چیزش جور باشد.
💤باندازه ی کافی لذت برده باشی
💤،رنج دیده باشی
💤مبارزه کرده باشی،
💤جسورانه عاشق شده باشی
💤 از خشم بر میزی مشت کوبیده باشی
💤در بزم وعزا اشک شوق و اندوه ریخته باشی...
💤 از پس فراز وفرودها برنده و بازنده بوده باشی ...
💤گاه روزهایی بر بستر پوچی افتاده باشی
💤 و گاه شبهای طولانی از رویایی بزرگ بخواب نرفته باشی ....
💤بارها برای غلبه بر یاس و خستگی بخود گفته باشی "یک گام فقط یک گام دیگر بردار!" ....
💤بارها برای احضار شجاعت خیره در هیولاها نگریسته باشی
💤 و.... زخمهایی خورده باشی نه چندان کم !!!!آنچنان که سزاوار جنگجویان است ....
💠آنوقت بعد سالها اینهمه ماجرا بشود مایه ی افتخار و آرامشت
💠 و بعد بریزد در عمق نگاهت یا بشود لبخندی محو در گوشه ی لبت ....
💠چهره ات مختصّ خودت شود،
💠 بشوی همان آدمی که باید میشدی،
💠رفته باشی به همان راهی که تو را فراخوانده
💠رسیده باشی به همان جایی که در رویا میخواسته ای ....
🔮بعد به هنگام مرگ آرام جانی زیر گوشت بپرسد :
دوباره برایم از قصه ات بگو !
بابضاعت خود چه کرده ای⁉️
❤️ و تو با آخرین نفسها در سینه ات زمزمه کنی:
زندگی کرده ام یک زندگی کامل
⭕️ برایم بنویس از کجاهای دیکته ی زندگیت راضی هستی و کدام احتیاج به تصحیح دارد و در قبالش چه برنامه ای داری✅
💥گروه حرفهای گرم و قشنگ شما👇
https://eitaa.com/joinchat/307298394C619fa8a334
💕@arameshemandegar
✍#افکار_روزانه
#قسمت_دوم
🚫 ارسال با لینک کانال مجاز است.
🥏┅┅───.✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ 🥏 ⃟✿
یک جرعه نور۲.mp3
10.17M
افسانه ی عاشق و گل سرخ رویایی چه پیامی برای ما دارد⁉️
#دوره_یک_جرعه_نور
#قسمت_دوم
💕@arameshemandegar
◍⃟⭐️◍⃟⭐️◍⃟⭐️◍⃟⭐️◍⃟⭐️◍⃟⭐️
آرامش ماندگار، ایتا_1.mp3
9.52M
💛☀️فقط همین این دو تاریخ⁉️
#دوره_تصمیمات_طلایی
#قسمت_دوم
#صوت
💥گروه حرفای قشنگ👇
https://eitaa.com/joinchat/307298394C619fa8a334
#تمرین
#دوره_تصمیمات_طلایی
#قسمت_دوم
📙دفترش خوشرنگ و شیک بود. برای ثبت خاطراتش گرفته بود.
با خودش فکر کرد:
😔خاطره که چه عرض کنم! مگه از وقتی با این مرد، ازدواج کردم خاطره ای هم برام گذاشته
تا یه مشهد می خواد منو ببره باید تا چند روز قهر و درگیری باشه!
بعد جاریم راه به راه خاطرات سفرهای جور واجورش را استوری میکنه و قیافشم با فیلتر ده سال جوان تر میکنه عین دختر چهارده ساله....
♨️به یاد دعوای بعد از ظهر افتاد
حسابی همه چیز را به رخش کشیده بود.
تا کی دندون رو جگر بذاره و نگه....
گفت مگه سارا چیش از من سر هست که خونه باباش نون نداشت بخوره اما خونه داداش تو واسه ما شده ملکه و کم مونده ادعای سلطنت کنه...
♨️در چهره شوهرش چقدر تنفر و خستگی بود.
در دل خودش هم یه حس سیاه خفه کننده بود...
چرا هر چی میگفت به ضرر خودش تموم میشد؟
✍کارهای قابل ثبت دیگه چی بود؟
❌امروز که این دعوا همه چیز را خراب کرد.
اما آیا لابه لای این خاکستر هم میشد نکات مثبتی پیدا کرد⁉️
✔️لحظاتی با فرزندش بازی کرده بود و باعث خنده و شادی او شده بود
✔️ظهر، ناهار را به نیت نذری پخته بود و تزئین غذای همیشگیش را انجام داده بود
✔️با نیت الهی با وجود خستگی بلند شده بود و خانه را تمیز و مرتب و زیبا کرده بود
✔️و از آن مهم تر، برای آشتی پیشقدم شده بود هر چند همسرش او را پس زده بود اما تصمیم داشت فردا لباس آراسته ای بپوشد و آرایش دلنشینی انجام دهد و غذای مورد علاقه همسرش را درست کند تا " لتسکنوا الیها" باشد نه مایه آشوب دل او...
📒 و اما تمرین این هفته👇
⭕️ در طول روز دقت کن، عملی از روی شتابزدگی انجام ندهی که بعد، کار برات سخت بشه گلم...
دوست ندارم دلت بگیره! پس برای اینکه کارهای شتابزده و منفی ازت سر نزنه و برات ثبت نشه این هفته، قبل از هر اقدامی یه مکث کوچولو داشته باش✅
❣بهم قول میدی؟
⭕️ نگذار، روزت کلانعام و بخور و بخوابی مطلق، سپری بشه. تو حیفی! حتما کار قابل ثبتی انجام بده✅
⭕️ تو میتونی به همین بخور و بخواب ها هم جنبه مثبت الهی بدی✅👇
مثلا خوردن با بسم الله، خوابیدن با وضو و با اذکار و به نیت کسب انرژی برای فعالیت های مفید...
انسان، باید انسان بودنش مشخص باشد حتی در روزمره ترین اعمال...
⭕️ اگه شب که شد موقع نوشتن اشکت در اومد که ای بابا این چه کاری بود که من کردم پس چیز قابل نوشتنی ندارم، صبر کن! و از لابه لای خاکستر همون روز هم تکه های درخشان اعمال مثبتت را بیاب.✅
همه چیز که سفید مطلق و سیاه مطلق نیست.
⭕️ نکته خیلی مهم اینه که ناامید نشی
منفی ها را جبران کن. نگذار برات بمونه...
وحسنات سیئات را پاک میکند✅
❤️ و حرف عاشقانه پایانی که اشکم را هر بار در میاره این است که👇
💔چند بار برای معشوق زانو زدم؟
❤️زانو زدن در برابر او بزرگت میکنه
و این زانو زدن، جسمانی نیست.
آیا این قدرت را داری که در لحظات روزانه نگاه کنی و ببینی چند تا از کارهات زانو زدن در برابر معشوق بوده. فقط به عشق او...
⭕️ اگر داری ثبتش کن که لای تموم این موقتی های حباب گونه فقط همان برایت ماندگار می ماند✅
✍#به_قلم: #شیدا_صدیق
🚫کپی با ذکر منبع
💥گروه حرفای قشنگ👇
https://eitaa.com/joinchat/307298394C619fa8a334
AudioMix_08-02-23_21-14-47-874_08-02-23_21-14-53-675.mp3
23.21M
✴️#ارتباط_با_خانواده_شوهر
#قسمت_دوم
💢 در مقابل افراد پر توقع چگونه رفتار کنیم
AudioMix_10-04-23_20-26-58-009_10-04-23_20-27-16-697.mp3
20.18M
🟣 4 مرحله در پروژه ی زندگی
#دوره_نظم_و_هدفگذاری
#قسمت_دوم
AudioMix_10-04-23_20-26-58-009_10-04-23_20-27-16-697.mp3
20.18M
🟣 4 مرحله در پروژه ی زندگی
#دوره_نظم_و_هدفگذاری
#قسمت_دوم
AudioMix_22-10-23_06-41-50-609_22-10-23_06-41-54-026.mp3
14.15M
🟢 آرامش میان سختی ها
🟣 چطور در سختی های زندگی تاب آور باشیم⁉️
#قسمت_دوم
#خودسازی
🌱لینک دورهمی آرامشبخش👇
https://eitaa.com/joinchat/3970564338Cc0b614b737
AudioMix_26-11-23_22-38-25-780_26-11-23_22-38-28-858.mp3
17.6M
🔴 جذابیت ۶ گانه
🟡 جذابیت های زنونه
#قسمت_دوم👇
AudioMix_10-04-23_20-26-58-009_10-04-23_20-27-16-697.mp3
20.18M
🟣 4 مرحله در پروژه ی زندگی
#دوره_نظم_و_هدفگذاری
#قسمت_دوم
AudioMix_10-04-23_20-26-58-009_10-04-23_20-27-16-697.mp3
20.18M
🟣 4 مرحله در پروژه ی زندگی
#دوره_نظم_و_هدفگذاری
#قسمت_دوم