eitaa logo
آرایه های ادبی
846 دنبال‌کننده
677 عکس
171 ویدیو
80 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده فوروارد آزاد.با آرزوی توفیق @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘ سه‌شنبه ۲۲ اسفند، شب چهارشنبه سوری چهارشنبه‌سوری که با نام‌های جشن چهارشنبه پایان سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته شده، یکی از جشن‌های ایرانی است که در شب واپسین چهارشنبه سال "از غروب سه‌شنبه" برگزار می‌شود و اولین جشن از مجموعه جشن‌ها و مناسبت‌های نوروزی است. این جشن در نزد ایرانیان پیش از اسلام در روز خاصی انجام نمی‌گرفت و معمولاً در اواخر زمستان در حالی که زمین درحال گرم شدن بود انجام می‌شد، ولی پس از اسلام و حمله اعراب، این جشن به آخرین چهارشنبه سال موکول می‌شد. زیرا چهارشنبه در نزد اعراب روزی نحس و شوم بود. واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سور به معنای جشن و شادی ساخته شده است. برابر آیین باستان، در این روز  آتش بزرگی برافروخته می‌شود که تا صبح زود و برآمدن خورشید، روشن نگه داشته می‌شود. این آتش معمولاً در بعدازظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از روی آن می‌پرند، آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاک‌سازی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به‌دین یا قومیت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد. یکی از جشن‌های آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیشواز نوروز برگزار می‌شده و آمیزه‌ای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بوده است. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز می‌افروخته‌اند. در تاریخ بخارا آمده‌است: «چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان‌که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.» این آتش را در شب سوری که هم‌زمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچه دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن‌هم بیشتر بر روی بامها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به‌باور پیشینیان، تنوره آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده است. به‌دیگر سخن این آتش‌افروزی بر بام خانه‌ها، آخرین گام از آیین‌های «گاهنبار پنجه» یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان می‌گویند که دربرگیرنده پنجه کوچک "پنج روز نخست -اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور" و پنجه بزرگ "پنجه دزدیه، پنج روز پایان سال" است. چند روز پیش از نوروز مردمانی به‌نام آتش‌افروزان که پیام‌آور این جشن اهورایی بودند به‌شهرها و روستاها می‌رفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتش‌افروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دست افشانی‌ها، سرودها و آوازهای شورانگیز به‌سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می‌پرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دوهفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش می‌افروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می‌داشتند. این آتش، نماد و نشانه نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتش‌افروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست. ه❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ه هم‌میهنان گرامی: پاسداشت سنت‌های خوب باستانی نیکوست، اما رفتار نابجا و زیاده‌روی‌ها، نادرست و ناپسند است. در بزرگداشت مراسم چهارشنبه‌ سوری، چه نیکوست که همچنان کردار نیاکان‌مان را داشته باشیم و از سرگرمی‌های خطرناک که سبب سوختن و آسیب به جانمان است خودداری کنیم. با آرزوی پیروزی و شادمانی‌ ‎🆔 @arayehha
💡 به نظر می‌رسد گذاشتن ماهی قرمز بر سر سفره‌ی هفت‌سین حداقل ۱۴۰ سال قدمت داشته باشد ، سند این گفته هم ؛ خاطرات ‏محمدحسن خان اعتمادالسلطنه است که او در شرحی وقایع ۲۹ اسفند ۱۲۶۴ خورشیدی اورده است : «حاجی میرزاحسین خان گرانمایه که شاهی گرفت، عقب‌عقب رفت، به بساط هفت‌سین خورد، ظرف ماهی را شکست. ماهی‌های قرمز زنده که در میان آن ظرف بود به روی زمین افتاد...» @arayehha
☕️ باهوش بودن مهمتر است یا متفکر بودن؟ برای اینکه بدانید باهوش بودن چقدر مهم است کافی است زندگی باهوش ترین انسانی که از او تست گرفته شد را ارزیابی کنیم : در یکسالگی توانست بخواند ،در نه سالگی به هشت زبان زنده دنیا صحبت میکرد، در یازده سالگی وارد معتبرترین دانشگاه جهان یعنی هاروارد شد و به چهل زبان و لهجه متفاوت دنیا تسلط داشت و توانایی خارق العاده در یادگیری زبان های متفاوت و ریاضیات داشت برخی بهره هوشی او را دویست و پنجاه تا سیصد تخمین زده اند در سن ۴۶ سالگی هم از دنیا رفت .یکی از کارهای مشهور او اختراع زبان"Vendergood" بود. ولی آیا او را میشناسید !؟ برای اینکه اسم او را بدانید باید به اینترنت مراجعه کنید؟ویلیام جیمز سادیس بهره هوشی اش از انیشتن و ادیسون و داوینچی و هر انسان چند قرن اخیر بیشتر بوده است؛ پس چرا ما او را نمیشناسیم؟! چون ما در نهایت انسانهای متفکر برایمان تاثیرگذار خواهند بود نه صرفا انسانهای باهوش ...! @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕روزه، رمضان، حافظ 📗حشمت اله پاک طینت 📕کانال آموزش دیداری- شنیداری ادبیات @arayehha
🔴🔶🔴برخی ضرب المثل های روزه و رمضان 🔴 آدم نباید روزه شک دار بگیرد؛ 👈 هنگامی که در انجام دادن کاری احتمال زیان و خسران باشد این ضرب المثل به کار می رود. 🔴بر سر سفره حسرت خورد روزه دار 🔴جوانمرد که بخورد و بدهد، به از عابد که روزه دارد . 👈یعنی سخاوت و بخشندگی، اجرش از عبادت بیشتر است. 🔴چون گوش روزه دار بر الله اکبر است 👈 انتظاری درنهایت بی تابی و بی قراری 👈مصرع دوم بیتی از سعدی است : بازآ که در فراق تو چشم امیدوار چون گوش روزه دار بر الله اکبر است 🔴(حالا) یک ماه رمضان داریم ( مانده ) تا فردا 🔴عروس بی جهاز، روزه بی نماز، دعای بی نیاز، قورمه بی پیاز 👈 این مثل کنایه به چیزی ناقص و کاری ناتمام است. 👈چه سودی دهد روزه بی نماز چه مزه دهد قرمه بی پیاز 🔴 رفتیم روزه را از سر وا کنیم، نماز هم به گردنمان افتاد 🔴رمضان را مرضان خواند حکیمی دانا 🔴روزه بیمه یکساله خداست. 🔴 روزه خوردنش را دیده ایم، نماز خواندنش(کردنش) را ندیده ایم. 👈به شوخی به مناسبت تردید در عبادت کسی گویند. 👈 به مزاح بکسی که در انجام عبادتش کوتاهی می کند. 🔴 روزه دار و به دیگران بخوران نه بخورروز و شب، شکم بدران (اوحدی) 🔴 روز کوتاه از برای روزه داران بهتر است. 👈 از جهان بی بهره را نبود شمار عمرخضر روز کوتاه از برای روزه داران بهتر است (کلیم کاشانی) 🔴 روزه گنجشکی گرفتن 👈 تا نیمه روز گرفتن، مانند کودکان فقط تا موقع ناهار روزه بودند. 🔴روزه مریم گرفتن 👈در اصطلاح شعرای قدیم به معنی خاموشی گزیدن است. 👈اشاره به سوره مریم آیه ۲۷ : فقولی انی نذرت للرحمن صوما فکن اکلم الیوم انسیا – فلن الحکم الیوم :چون روزی چند برآمد، جبرئیل مریم را گفت : این کودک را بر گیر و با اهل بیت خویش بر، اگر کسی بینی از مردمان گومن پیمان کرده ام خدای را روزه ی سخن. 🔴روزه نمازش را درست نمی کرده است . 👈 صلاح کلی از شخص دور شده است. 🔴روزه هستی یا کوزه . 👈 یعنی روزه داری یا نه ؟ در مورد تردید به روزه دار بودن کسی گویند. 🔴روزه هم دارم، خادم مسجد هم هستم 👈 وقتی از کسی تعریف کنند و او خود طوری بر آن بیفزاید که رسوا شود. 👈 گویند ساده دلی در مسجدی، با نهایت خضوع و خشوع نماز می خواند. چند نفر بر او گذشته یکی از آن ها برفیقش گفت: این مرد خدا را ببین، با چه توجه و تضرعی نماز می خواند. آن ساده دل این سخن را شنید. فوراً نماز خود را شکسته به آنها گفت: " روزه هم دارم، خادم مسجد هم هستم " این جمله در موقعی تمثیل گفته می شود که از شخص تعریفی کنند و آن خود نیز چیزی برآن اضافه کند، اما بطوری که خود را رسوا و مفتضح ساخته، تعریف دیگران را نیز لغو و باطل سازد. 🔴عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد حیف که این آمد و صد حیف که آن 👈اصل این بیت از قاآنی است و با بیت بالا تفاوت دارد: 👈عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد شکر که آن رفت مردم با توجه به اعتقادات خویش سرنوشت مصراع دوم را تغییر داده اند. 🔴 ماه رمضان بیایید، زولبیای سیری بخوریم 🔴 مسلم کسی را سزد( بود) روزه داشت که درمانده ای را دهد نان و چاشت (بوستان سعدی) 🔴ملحد گرسنه و خانه ی خالی زطعام عقل باور نکند کز رمضان اندیشد 👈این ییت با مطلع : تشنه سوخته، بر چشمه حیوان چو رسید تو مپندار که از پیل دهان اندیشید. از آن سعدی است 🔴نه نماز می خواند، نه روزه می گیرد و نه برای سیدا الشهدا گریه می کند. 🔴هست گربه روزه دار اندر صیام خفته کرده خویش بهر صید خام (مولانا) 🔴همیشه شعبان یک بار هم رمضان 👈به عنوان تعریض و کنایه به کسی گفته می شود که بار زحمت کار بر دوش رفیق خود می افکند و خویشتن زیر بار زحمت نمی رود. 👈وقتی کارهای دشوار همیشه به یک شخص رجوع شود گویند. نظیرمثل: "همیشه ما می دیدیم یک بار هم تو ببین" 🔴همه سال را روزه ام ( روزه اند ) با ماه رمضان. 🔴سی روز بود روزه به هر سال 🔴در این سال، روز و شب ها جمله، چو روز رمضان است. 🔴همین دو سه روزه، تا عید ماه روزه 👈 به مناسبت وعده دور و دراز می گویند. مانند "وعده سر خرمن" 🔴یک روز روزی یک روز روزه یک روز روزی ، یک روز روزه 👈زندگی همیشه یکسان نیست، بعضی اوقات رزق و روزی بر سر انسان فرو می بارد. و بعضی اوقات تنگدستی و فلاکت باعث رنج و محنت انسان می شود. 🔴یک سال مردمی ( مرحمت ) کن و یک روز روزه بگیر. 🔴خوش آنکه نکرده در همه عمر جز در رمضان شترسواری (سلیم) 👈 شتر سواری کنایه از روزه خوردن است. 📕تهیه و تنظیم:حشمت اله پاک طینت @arayehha
🔷بشقاب . [ ب ُ ] (ترکی ، اِ) پشقاب . (از غیاث ) (آنندراج ). ظرف غذاخوری پهن و گرد و کم عمق مانند دوری و رکابی که سکر و سکرچه نیز گویند. (ناظم الاطباء). ظرف پخ که در آن چلو یا پنیر و سبزی و امثال آن گذارند. لب تخت . فرهنگ و لغت دهخدا 🔶کاسه /kāse/ (اسم) [مٲخوذ از عربی: کٲسَة] ١. ظرف سفالی یا چینی توگود که در آن غذا می‌خورند. ٢. (زیست‌شناسی) حقۀ گل؛ کالیس. ⟨ کاسهٴ سر: (زیست‌شناسی) جمجمه؛ استخوان سر: روزی که چرخ از گِل ما کوزه‌ها کند / زنهار کاسهٴ سر ما پرشراب کن (حافظ: ۷۹۲). ⟨ کاسهٴ زانو: (زیست‌شناسی) استخوان روی مفصل زانو؛ آیینۀ زانو؛ سر زانو؛ کشکک. ⟨ کاسهٴ گُل: (زیست‌شناسی) مجموعۀ کاسبرگ‌ها؛ کالیس. فرهنگ فارسی عمید 🔷قاشق. [ ش ُ ] (ترکی ، اِ) گمان میرود از لفظ قاشمق به معنی خاریدن ، خراشیدن و تراشیدن گرفته شده است. ظرف کوچک فلزی یا چوبی که دنباله دارد و در نقل مکان غذا و خوردن آن استعمال میشود. کفچه. (فرهنگ نظام ). چمچه. (فرهنگ نظام ) (آنندراج ). کمچه. ملعقه ٔ خرد که با آن آش و پلو و امثال آن خورند. فرهنگ لغت دهخدا 🔶سماور. [ س َ وَ ] (روسی ، اِ) یک قسم ابزاری فلزی جهت جوش آوردن آب که آتش خانه را در میانش قرار داده اند. (ناظم الاطباء). خودجوش . آلتی فلزی که در درون آن خانه ای تعبیه شده و برای جوش آوردن آن جهت چای و غیره بکار رود. در بالای آن قوری چای را جای دهند تا دم کشد. فرهنگ لغت دهخدا @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روزه در نگاه عارفان 🔴پاسبان حرم دل‌شده‌ام... 🔴حشمت اله پاک طینت 🔴سحر خیزان ۹۷ 🔴 صدا و سیمای مرکز خوزستان @arayehha
🔣نکات اختیارت🔣 👈اختیار وزنی 💠قلب💠 شروط داشتن این اختیار 👀 1️⃣جا به جا شدن هجای بلند و کوتاه با یکدیگر به شکل زیر❗️ 🔠➖👈➖🔠 2️⃣این اختیار در اوزانی اتفاق می افتد که دارای رکن مفتعلن یا مفاعلن باشد. ۹۹درصد مواقع فقط در این سه وزن می باشد👇 🟤مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن ⚪ مفتعلن مفتعلن فاعلن 🔵مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن 🟣نکات تستی🟣 1️⃣ابتدا وزن یابی و حذف گزینه هایی که دارای رکن مفتعلن یا مفاعلن نیستند. 2️⃣در این اختیار مفتعلن تبدیل به مفاعلن و مفاعلن تبدیل به مفتعلن میشود. 3️⃣اختیار قلب و فاعلاتن به جای فعلاتن به هیچ‌عنوان با یکدیگر نمی آیند. یعنی وزن فعلاتن مفاعلن فعلن هیچ وقت اختیار قلب نمیگیرد. کانال📢 ➖➖➖➖➖ 🥇 @arayehha ➖➖➖➖➖
🔣نکات اختیارت🔣 👈اختیار وزنی 💠فاعلاتن به جای فعلاتن 💠 شروط داشتن این اختیار 👀 1️⃣در بیتی که وزن اصلی آن اولین رکنش فعلاتن باشد. 2️⃣این اختیار فقط در رکن اول هر مصراع می تواند صورت بگیرد. 3️⃣اوزان زیر میتوانند این اختیار را شامل شوند. 🟤 فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن ⚪ فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن 🔵فعلاتن فعلاتن فعلن 🟣فعلاتن مفاعلن فعلن 🟣نکات تستی🟣 1️⃣ابتدا وزن یابی 2️⃣توجه به رکن اول و‌چک‌ کردن اختیار 3️⃣دقت شود وزن اصلی را فعلاتن میدانیم اما با اختیار آن را فاعلاتن می‌خوانیم. مثال👇 خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا ای جلال تو به انواع هنر ارزانی 🔸وزن اصلی: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن 🔹وزن با اختیار:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن 🔹در تست ها یکی از این وزن ها داده میشود و پاسخ همان می باشد،درصورتی که در تستی هر دو وزن با اختیار و اصلی داده شود ،آن تست غلط می باشد. کانال📢 ➖➖➖➖➖ 🥇 @arayehha ➖➖➖➖➖
نکته‌هایی از دستور خطّ فارسی فاصله‌‏گذاری پیشوندها و پیشوندواره‏‌ها (۱) ــ پیشوندها و پیشوندواره‌‏هایی که امکان پیوستن به جزء پس‌از خود را دارند با نیم‌فاصله نوشته می‌‏شوند: برون-، بوم-، تک-، درون-، زیست-، میان-، نیم- برون‏‌مرزی، بوم‌‏شناسی، تک‌‏درس، درون‏‌مداری، زیست‌‏فنّاوری، میان‌‏‌واکه‌ای، نیم‌بند ــ پیشوندواره‌‌های پس- و پیش- با نیم‌فاصله از کلمۀ پس‌از خود نوشته می‌‌شوند، ولی کاربرد این پیشوندواره‌‌ها به‌‌صورت پیوسته در برخی از ترکیب‌‌ها رایج‌‌تر است: پیشاب، پیشامد، پیشاهنگ، پیشایند، پیشباز/ پیشواز، پیشبرد، پیشتاز، پیشدار، پیشرفت، پیشرفته، پیشرو، پیشروی، پیشکار، پیشکوه، پیشگاه، پیشگو، پیشگیری، پیشنهاد، پیشوا، پیشوند، پساب، پسرفت، پسماند، پسوند @arayehha
2_5460622103034203169.mp3
10.77M
🌴🌴 طاعاتتون قبول💠 ملکا - محسن چاووشی @arayehha
۲۵ اسفند زادروز ( زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ تبریز – درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ تهران ) شاعر رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی «مشهورترین شاعر زن ایران» است. او از کودکی، فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان زمان زیر نظر پدر و استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر وی یوسف اعتصامی، از شاعران و مترجمان معاصر بود که در شکل‌گیری زندگی هنری پروین و کشف استعداد و گرایش وی به‌سرودن شعر، نقش مهمی داشت. او در ۲۸ سالگی ازدواج کرد اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، از او جدا شد و بعد از جدایی، مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی به شغل کتابداری مشغول شد. پروین قبل از دومین نوبت چاپ اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سن ۳۵ سالگی درگذشت و در حرم فاطمه معصومه، در آرامگاه خانوادگی‌اش به خاک سپرده شد. زادروز پروین اعتصامی "۲۵ اسفند" به‌عنوان «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نام‌گذاری شده است. تنها اثر چاپ و منتشر شده از وی دیوان اشعار اوست که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالب‌های مثنوی، قطعه و قصیده است. این سروده زیبا از اوست. بلبل آهسته به گل گفت شبی که مرا از تو تمنایی هست من به پیوند تو یک رای شدم گر ترا نیز چنین رایی هست گفت فردا به گلستان باز آی تا ببینی چه تماشایی هست گر که منظور تو زیبایی ماست هر طرف چهره زیبایی هست پا بهرجا که نهی برگ گلی است همه جا شاهد رعنایی هست باغبانان همگی بیدارند چمن و جوی مصفایی هست قدح از لاله بگیرد نرگس همه‌جا ساغر و صهبایی هست نه ز مرغان چمن گمشده‌ایست نه ز زاغ و زغن آوایی هست نه ز گلچین حوادث خبری است نه به گلشن اثر پایی هست هیچکس را سر بدخویی نیست همه را میل مدارایی هست گفت رازی که نهان است ببین اگرت دیده بینایی هست هم از امروز سخن باید گفت که خبر داشت که فردایی هست (پروین اعتصامی) @arayehha
. آغازی در پایان پایان شاهنامه آغاز روزگاری نو، نازشخیز، نوازشگر در تاریخ ایران: این سرزمین سپند اهورایی است. در این روزگار که یکپارچگی و یکپارگیِ برونی و فرمانروایانه از میان رفته بود و از هر سویی، گردنکشی نام و کامجوی سر برمی‌آورْد و چندی بر پاره‌ای از این بومِ بهین‌ فرمان می‌راند، پایگاه و پایندانِ ( ضامن ) پایداری و ماندگاری ایران گردید و پاره‌های پراکنده و از هم گسسته را، با رشته‌هایی درونی و نهانی و نهادین، استوارتر از پیش، به یکدیگر پیوست، با پیوندی پولادین: رشته‌های فرهنگ و ادب و هنر: رشته‌هایی که هر خودکامه‌ای سیاه‌نامه، هر آزمندی دُروند، آنها را، تیره‌رای و خیره‌سر،  با زور و زر، فرونمی‌تواند گسست و گزندی گران، به جغرافیای مینُوی و فرهنگی ایران نمی‌تواند زد و پیوستکی و درهم تنیدگیِ آن را زیان و آسیب نمی‌تواند رسانید. این روز بزرگ و برین: روز پایان سرایش شاهنامه، بر همه‌ی ایرانیان: بر آنان که فرزندان فرٌمند و دلبند فردوسی‌اند و در جهان جادوانه و جاودانه‌ی شاهنامه می‌زیَند، خجسته باد! استاد دکتر کزازی @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️ ۲۵ اسفند سالروز درگذشت افشین یداللهی (زاده ۲۱ شهریور ۱۳۴۷ اصفهان — درگذشته ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ تهران) پزشک، شاعر و ترانه‌سرا او متخصص اعصاب و روان و از ترانه‌سرایان موفق بود که فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی را در سال ۱۳۷۶ آغاز کرد. نخستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی بود که با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا شد. وی برای تیتراژ بسیاری از سریال‌های معروف تلویزیونی، ترانه‌ گفت و بیشترین شهرتش در این زمینه برای سرودن ترانه شب آفتابی، سریال غریبانه، شب دهم، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه بود. وی چندین سال بود که اداره انجمنی به نام خانه ترانه را برعهده داشت که در سال ۱۳۸۰ با همکاری ترانه‌سرایان: عباس سجادی، سعید امیراصلانی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، افشین سیاهپوش، نیلوفر لاری‌پور و محمدرضا حبیبی راه‌اندازی شد. این جلسات به‌خواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهی اختصاص می‌یافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسرای قانون و پس از آن به فرهنگسرای شفق انتقال یافت. در سال‌های گذشته به‌تدریج ترانه‌سراهای مؤسس خانه ترانه به دلایل گوناگون از آن جدا شدند و او تنها فرد باقی‌مانده از هیئت مؤسس این انجمن بود که بعد از این اتفاق همچنان اداره خانه ترانه را برعهده داشت. از ترانه‌سرایان قدیمی در خانه ترانه: نادر بختیاری، مونا برزویی، ساناز صفایی، علیرضا سلیمانی، روزبه بمانی، سیامک رجاور، فروه مخصوص، بامداد بامداد، کوروش سمیعی، سعید کریمی، صابر قدیمی، میثاق جوهری، وحید عربانی، مهسا سماواتی، المیرا آقازاده، نیما کوکلانی، میثم یوسفی و بسیاری دیگر از اعضای قدیمی انجمن بودند. او در حادثه رانندگی درگذشت. آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است. ‎🆔 @arayehha
📝آشنایی با چند اصطلاح از فرهنگ نیاکان 🌼1️⃣چله‌ی بزرگ 🌸2️⃣چله‌ی کوچک 🌺3️⃣سده 🌻4️⃣چارچار 🌾5️⃣اهمن‌وبهمن 🌹6️⃣سیاه‌بهار 🌷7️⃣سرماپیرزن واژگان زیبا و دوست داشتنی بالا واژگانی هستند که برای نیاکان ما بسیار آشنا بوده و جزئی از فرهنگ کهن آنان بشمار می آمده است. در گاهشماری پیشینیان، زمستان به دو بخش تقسیم می‌شده است: چله بزرگ(چله کلان) و چله کوچک(چله خرد) 1️⃣ چله بزرگ از یکم دی ماه تا دهم بهمن ماه است و چهل روز کامل است 2️⃣چله کوچک از 11 بهمن تا پایان بهمن ماه بیست روز کامل بود، به همین دلیل چون بیست روز کمتر است چله کوچک نامیده شد. 3️⃣ غروب آخرین روز چله بزرگ جشن سده برگزار می شده و مردم دور هم جمع می شدند و از این جشن لذت می بردند و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، جشن سده را گرامی می‌داشتند. 4️⃣این دوبرادر(چله بزرگ و چله کوچک) در هشت روز در کنار همدیگر هستند که آن 8 روز را (چار چار) می‌نامند. به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک چار چار گفته می‌شد. 5️⃣پس از چار چار نوبت به اهمن و بهمن پسران پیرزن (ننه سرما) می رسد که خودی نشان دهند. 10 روز اول اسفند را اهمن و 10 روز دوم اسفند را بهمن می گفتند. این 20 روز ممکن است آن اندازه بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند، با توجه به شعری که نیاکان نازنین می‌خواندند؛ اهمن وبهمن ،آرد كن صدمن ،روغن بیار ده من هیزم بکن خرمن عهده ی همه بامن در مثل هم آمده است: هرچه نكرد اهمن و بهمن، عهدهء همه با من. تا اینجا 20 روز از اسفند به نام اهمن وبهمن نامگذاری شده‌اند 10 روز آخر اسفند: 6️⃣ 5 روز اول، "سیاه بهار" نام گرفته و شعری هم که گذشتگان می‌خوانند؛ سیاه بهار شب ببار و روز بکار. از این شعر هم مشخص می شود در این ایام، شب ها بارندگی فراوان بوده و روزها کشاورزان مشغول کشت و زراعت بوده اند 7️⃣ 5روز آخر هم سرماپیرزن نام داشت که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی،گاهی همراه با باد و بیشتر اوقات از آسمان تگرگ می بارد که نیاکان دل پاک براین باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و مُهره‌های آن به زمین می ريزد. و اصطلاح ننه سرما از همین سرماپیرزن گرفته شده است. برگرفته از اهل قلم و فرهنگ @arayehha
هدایت شده از 
4.27M
هم‌قافیه قراردادن کلماتی که تلفظ یکسان دارند اما نوشتار متفاوت دارند مانند: نافذ و حافظ یا سراغ و فراق توضیحات استاد محمدنژاد
🔴کشف واژگون: کشف واژگون یعنی سرودن شعر از پایان، در رباعی و دوبیتی اینگونه است، با مصراع چهارم می آغازیم. به قول دکتر محمد رضا سنگری: در رباعی قدر شعر به صدر آن نیست بلکه به ذیل آن است. در سرایش رباعی اگر هر چهار مصراع در نهایت جزالت و استواری باشند شعر زیبا و ارزشمندی پیش روی ما نخواهد بود. کشف شاعرانه در مصراع پایانی رخ می دهد. سه‌ مصراع می آیند "دور باش زنان" و "بردابرد گویان" تا زیبای مصراع چهارم بر تخت بشکوه و دلربای خویش بنشیند. این شیوه ی نگاه می تواند یکی از راه های نقد رباعی باشد. تکمله:سه مصراع اول رباعی مسیر را برای شکوه مصراع چهارم هموار می سازند. حشمت اله پاک طینت🍀 ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست بی باده ی گلرنگ نمی شاید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه ی خاک ما تماشاگه کیست؟! خیام گیسوی تو قصه‌ای پر از تعلیق است جمعی‌ست که حاصلش فقط تفریق است موهات چلیپایی و ابرو کوفی خط لب تو چقدر نستعلیق است جلیل صفربیگی قطره قطره شد آب آدم‌برفی شد آب در آفتاب آدم‌برفی آب از سر او گذشت اما هرگز بیدار نشد ز خواب آدم‌برفی ! بی‌چاره تر از عالم و آدم هستیم ماتم زده‌ای مثل مُحرّم هستیم نه گندمی و نه یار گندم‌گونی ما هم دلمان خوش است آدم هستیم بیژن ارژن @arayehha
بیست و هفتم اسفند، زادروز مهدی آذریزدی (۱۳۰۰-۱۳۸۸) @arayehha
بیست و هفتم اسفند، زادروز عبدالحسین زرین‌کوب (۱۳۰۱-۱۳۷۸) عبدالحسین زرّین‌کوب، مورّخ اندیشه‌ها و ادبیات مقاله‌ای از دانشنامۀ زبان و ادب فارسی به قلم روزبه زرّین‌کوب 🔸 عبدالحسین زرّین‌کوب، ادیب، مورخ و نویسندۀ معاصر و استاد دانشگاه تهران، در روزهای پایانی اسفند ۱۳۰۱ش. در بروجرد زاده شد. گاه، تاریخ تولد او را ۲۷ اسفند این سال نوشته‌اند اما دراین‌باره سند دقیقی وجود ندارد و به قول خود او، «هر سال، یک دو روز از نوروز پیرتر بود». زرّین‌کوب در زادگاهش به مدرسه رفت و تحصیل خود را تا پایان سال پنجم متوسطه در «رشتۀ علمی» در بروجرد ادامه داد. به سبب تعطیل شدن کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامۀ تحصیل، به تهران رفت، اما «رشتۀ ادبی» را برگزید و در ۱۳۱۹ش، تحصیلات متوسطه را به پایان برد و در میان دانش‌آموزان رشتۀ ادبی سراسر کشور رتبۀ دوم را به دست آورد. 🔴برای دیدن متن مقاله به نشانی زیر در وبگاه فرهنگستان مراجعه کنید: 🌐 https://apll.ir/?p=15549 @arayehha
، خوان نوروزی گسترده همچون زمین ✍️ شاهین سپنتا سفره (نمادین‌ترین سفره روی زمین)، که در هنگام نو‌شدن طبیعت و بهار گسترده می‌شود، نماد گستره است و آنچه که بر آن می‌نهیم نماد داده‌ها و آفریده‌های اهورایی است. خوان نوروزی یا سفره هفت سین سرگذشتی هزاران ساله دارد و در گذر زمان تکمیل‌شده تا به شکل امروزی در ایران گسترده شود و در سرزمین‌های همریشه تفاوت‌هایی جزئی دارد اما گوهر اصلی همگی یکی است. سفره هفت‌سین ایرانی، امروزه اجزای ثابت و متغییری دارد. اجزای اصلی سفره هفت‌سین هفت خوراکی گیاهی یا گیاه هستندکه به نشانه تقدس عدد ( و شش یا صفات اهورامزدا ) بر خوان نوروزی گذاشته می‌شوند: : به نشانه امشاسپندبانو امرداد نماد گیاهان و گل‌ها و همه سبزینه‌های روی زمین، به نشانه سبزبودن، سرزندگی و رویش و نوزایی زمین و زندگی. : از جوانه‌های تازه سرزده گندم در جشن زنانه سمنوپزان یا سمنک‌پزی به دست زنان و دختران پخته می‌شود، نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد و و زایش و زندگی است. سرخ: رنگ سرخ نماد است. سیب سرخ رنگ به نشانه ایزد مهر و پیمان بر خوان نوروزی می‌نشیند. : یکی از سودمندترین و ستوده‌ترین گیاهان است که بیماری و پلیدی را می‌زداید و تندرستی به ارمغان می‌آورد، پس به نشانه و پاکی درون و برون انسان و دوری از پلیدی و ناراستی بر خوان نوروزی نهاده می‌شود. : برپایه یک باور کهن، عطر شکوفه‌های زردرنگ سنجد برانگیزاننده توان زنان است و از این‌روی در پیوند و به نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد زایندگی و باروری، بر سفره گذاشته می‌شود. (سنجد ارتباطی به مصدر سنجیدن و سنجیده عمل کردن ندارد). (سماک/ به معنی سرخ رنگ): با رنگ سرخش نماد و نشانه گرمی زندگی است. : نوشیدنی با منشاء گیاهی به نشانه شور زندگی (جایگزین شراب مقدس که در بزم مهر بر سفره می‌نهادند). ✅ اجزای دیگر افزون بر «هفت‌سین» نامبرده، «سفره نوروزی» یا «سفره هفت‌سین» اجزای دیگری نیز دارد. برخی از آنان نشانه همان هستند که نام برده شد و مردم به سلیقه خود همه یا تعدادی از آن‌ها را بر سفره می‌گذارند. پیوست‌های سفره هفت‌سین عبارتند از: : به نشانه روشنی، بازتاب دهنده نور. : به نشانه امشاسپند خرداد، نماد روشنایی و به نشانه رسایی در زندگی. در آب برگ گل سرخ یا ماهی سرخ یا سیب یا انار سرخ یا نارنج می‌گذارند. چرخش ماهی یا برگ گل یا میوه در آب نماد گردش و چرخش روزگار است. / شمعدان/ آتشدان/ آتش: نماد امشاسپند اردیبهشت و نشانه بهترین راستی و آذر اهورایی یا نور الهی است. : نماد فلزی امشاسپند شهریور و به نشانه اراده آفریدگار و شهریاری انسان بر نفس خویش و به نیت فزونی دارایی در سال آینده. سرخ: ماهی نماد آبزی -جانوری امشاسپند بهمن است. همچنین به نشانه برج حوت یا برج ماهی یا آخرین ماه سال بر سفره هفت‌سین گذاشته می‌شود. همچنین نماد سرزندگی و رنگ سرخ آن نیز نماد شادکامی و پیروزمندی نوروز است. (نان سنگک): به نشانه برکت و داده‌های اهورایی (جایگزین نان مقدس که در بزم مهر بر خوان مهر می‌نهادند) / شکر / عسل: به نشانه شیرین‌کامی و شیرینی زندگی. : به نشانه پرندگان روی زمین، نماد پرنده- جانوری امشاسپند بهمن، به مفهوم زایندگی و زندگی است. سنت کهن رنگ‌کردن تخم مرغ بر زیبایی و شادی‌بخشی سفره می‌افزاید. : به گواهی بندهش، گل سنبل نماد ایزد بهرام، تجسمی از نیروی شکست‌ناپذیر و پیروزی‌بخش است. پیروز همچنین صفت همیشگی نوروز است. گل نیز نماد بهار طبیعت است و به نیت و نشانه گل سنبل برخی گل شب‌بو و دیگر گل‌های شاد بهاری را بر سفره می‌گذارند. مقدس به نشانه سخن حق و یا شاهنامه یا دیوان حافظ به نشانه ارج‌نهادن به فرهنگ و ادب ایران. یا یا اسپنددانه: به نشانه امشاسپند سپندارمذ یا اسفند، نماد فروتنی و بردباری. دود اسپنددانه روی آتش همچنین دورکننده ناپاکی و پلیدی است.. : به نشانی فراوانی و فزونی داده‌های اهورایی. / هفت مغز: نماد امشاسپندان و به نشانه فزونی نعمت. : به نشانه گذر زمان و گردش روزگار، و یادآور هنگام نوگشت سال یا لحظه تحویل سال. @arayehha