eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
985 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۷ ✅ وقتی تسلیم شدیم... #رویای_مادری #فرزندآوری 🆔 @asanezdevag
۴۸۸ من دختری ۲۴ ساله و مجرد هستم و فقط یک خواهرکوچکتر از خود با دو سال فاصله سنی دارم. در یک خانواده ولایی و مومن تربیت شدیم الحمدالله اما متاسفانه به خاطر همین شعار فرزندِ کمتر خانوادمون کم جمعیت موند😔 خیلی از اوقات شده که دلم میخواسته چندتا خواهر و برادر بیشتر داشتم حتی چند سال قبل که مادرم هنوز قدرت فرزندآوری رو داشتن خیلی بهشون اصرار کردم که حداقل یک خواهر یا برادر دیگه داشته باشیم اما متاسفانه قبول نکردن میگفتن که تربیت فرزند سخت هست و من بهشون میگفتم خب شما و پدر که الحمدالله مومن و ولایی هستید خانواده خوبی هم که هستیم وخداروشکر من و خواهرم رو هم مومن و ولایی تربیت کردین، خب وقتی از پس تربیت ۲تا بچه برآمدین، قطعا میتونین از پس۳تا هم بربیاید اما متاسفانه حرفهای من تاثیری نداشت، حالا که یائسه شدن و نمیتونن بچه دار بشن خیلی پشیمون هستن مخصوصا وقتی تاکیدات حضرت آقا رو میبینن و نمیتونن عمل کنند و بسیار حسرت میخورن که خدایا چرا من نمیتونم سرباز برای رهبرم بدنیا بیارم ... خودمون هم به خاطر کم جمعیت بودن اذیت میشیم، وقتی میبینیم که در خانه همه اقوام فرزند کوچک هست الا ما این مطلب رونوشتم که انشالله خانم های دیگه اشتباه مادر من رو انجام ندن وخودشون رو از نعمت داشتن فرزندان زیاد محروم نکنند علی الخصوص خانواده هایی که مثل ما بچه هاشون بزرگ هستن حتی با وجود داشتن بچه بزرگ باز هم به فکر داشتن بچه کوچیک باشن. لطفا کمی هم به فکر روحیه خانواده باشین وجود بچه های کوچک در خانه واقعا طراوت و سر زندگی خاصی به زندگی میده التماس دعا از همگی❤️❤️ 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ راهنمای محتوای کانال برای عزیزان «مجرد» : (قسمت ۲) ✅ برنامه ریزی مناسب برای ازدواج فانتزی های ازدواج خاطره ای بسیار عبرت انگیز از جوان زناکار اگر همسر خوب و پاک میخواهی خودت هم همینگونه باش!عقدهای آسمانی ؛ خوب یا بد؟ازدواج ساندویچی در هلند پسرانی که موقع خواستگاری جا می زنند ازدواج با یک نان آور خانواده کسانی که میگویند هر وقت بخواهیم میتونیم رابطه را قطع کنیم اولین ملاقات فاکتورهای انتخاب همسر ازدواج با همکار؛ درست یا نادرست؟هوش عاطفی اندر حکایت هزینه های شب عروسی چگونگی مطرح کردن سطح درآمد و رفاه در خواستگاری نکات انتخاب درست بوی بد در قیامت عقد شهید هادی ابراهیمی مدت آشنایی معقول برای ازدواج ازدواج با زن شاغل یا غیرشاغل؟چه دلیلی دارد که پسرها ازدواج کنند؟دختر خوبی داریم ولی خواستگاری بهم میخوره چکار کنیم؟با خواستگار وابسته ازدواج کنیم ؟اولین پیش نیاز ازدواج واقعیت های غرب چرا زیر بار مسولیت ازدواج برویم؟وقتی همه با ازدواج شما مخالف هستند 🔆 🔆 🆔 @asanezdevag
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ✘ دولت‌ها نخواستند؛ مسئله‌ی حجاب را، بموقع و ریشه‌ای حل کنند! ✘ بیش از اینکه به زنها بگین چرا بی حجاب شدن؛ مردها شدن 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دختر جوانی دارم که ذاتا دختر خوبی می باشد اما چند وقتی است که پنهانی سیگار می کشد دیگر نماز نمی خواند و دچار آسیب های فضای مجازی شده است؛ چند وقت پیش نیز با او دعوایم شد که متاسفانه منجر به فاصله گرفتن او از خانواده گشت. چگونه رفتار کنم که موثر واقع شود؟ 👌پاسخی از مرحوم آیت الله مصباح یزدی 🆔 @asanezdevag
❓برخی معتقدند، مادرانی که سزارین شدند، بیش از دوبار نمی توانند باردار شوند، آیا شما این نظر را قبول دارید؟! 🔹چنین چیزی نیست. من خودم بارها و بارها، برای مراجعینم، سزارین بار چهارم و حتی بار پنجم داشته ام. و هیچ مشکلی هم نبوده است. 🔹اگر در سزارینی چسبندگی به وجود بیاید، ممکن است سزارین بعدی مشکل تر باشد، اما این مشکل به معنای ممنوع بودن سزارین های بعدی نیست. 🔹اگر مادری فکر می کند برای زایمان های بیشتر، محدودیت هایی در سزارین وجود دارد، به او می گویم چنین محدودیتی به وجود نخواهد آمد. شما تا پنج بچه هم می توانی داشته باشی و مشکلی ندارد. 🔹این هم درست نیست که میان دو سزارین باید چند سال فاصله گذاری شود. چیزی که موجب نگرانی برخی از خانم ها می شود، باز شدن بخیه های قبلی است، اما این نگرانی هم جایی ندارد. 📚ایران، جوان بمان، فصل آخر 🆔 @asanezdevag
4_5845908651197335809.mp3
1.88M
📌این فایل صوتی رو بفرستید برای اون صاحبخانه هایی که به مستاجرِ بچه دار، خونه نمیدن. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۸ من دختری ۲۴ ساله و مجرد هستم و فقط یک خواهرکوچکتر از خود با دو سال فاصله سنی دارم.
۴۸۹ ۲۳ سالم بود و در یک تشکل دانشجویی فعالیت داشتم. از طریق یک واسطه متوجه علاقه یکی از اعضاء این تشکل به خودم شدم و این موضوع برام خیلی سنگین بود اینکه باید صبر کنم تا شرایط کار ایشون درست بشه‌، چون اون موقع دانشجوی ارشد بودن واینکه مدام از طرف واسطه به من گفته میشد که اگر خواستگار خوبی آمد منتظر ایشون نمونم و از طرفی خواستگارهایی که می آمد که هیچ کدوووم مقید به دین و اعتقادات من نبودن. ۲سااال بااین شرایط گذشت از طرفی بحث خواستگاری ایشون بود و عدم اقدام از طرف خانواده و از طرف دیگه شرایط سختم توی خانواده خودم و فشار برای پذیرش بعضی از خواستگارها که از نظر اونها خوب بودن، هر چند مومن ومذهبی نبودن. بعد از ۲ساااال مادر و خواهرشون‌ اومدن خواستگاری، یه خواستگاری فرمالیته ۲۰ دقیقه ای وتماااام. فردای اون روز به من اطلاع داده شد که خانواده ایشون مخالف هستن و قضیه خواستگاری کلا منتفیه و انگار دنیا رو سره من خرااب شد. اون موقع برای آزمون استخدام آموزش و پرورش میخوندم، آزمون رو قبول نشدم .اما سست نشدم افسرده ام نشدم با یه توکل قوی تصمیم گرفتم بایستم در مقابل تمام مشکلات زندگی. چون دوتا خواهر کوچکتر داشتم اعلام کردم به خانواده ام که اگر مورده خوبی برای خواهرام هست، اجازه بدن بیان خواستگاری و من دوست ندارم مانع خوشبختی کسی بشم. روزهای سختی بود. هم خواستگار برای من می آمد و اصلا مذهبی نبودن، هم برای خواهرا ولی هیچ کدوم جور نمیشد. من تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم درحالی که تمام تلاشم رو کردم اون آقای مذهبی رو هم فراموش کنم که ۲سااال منتظرش بودم با تمام آرزوهایی که داشتم سخت بود خیلی سخت اینکه دوست داشتم ازدواج کنم و ۲سال منتظر بودم و یک دفعه همه چیز تمام شده بود. حالا بر خلاف میلم تصمیم گرفتم ارشد بخونم. برای شرکت در کلاسهای کنکور رفتم تهران. به طور جدی شروع کردم درس خوندن و شب و روزم رو یکی کردم اما سال اول قبول نشدم در این بین بازم بحث خواستگاری من و خواهرام باتمام اون فراز و نشیب ها ادامه داشت. دوباره شروع کردم به درس خوندن، صبح میرفتم کتابخونه تاشب. یکسال تمام خوندم و امتحانم رو دادم. منتظر جواب کنکورم بودم. در این بین یکی از دوستانم تماس گرفتن و اجازه خواستن من رو به یکی از همکارهای همسرشون معرفی کردن. الحمدلله شخص مومن و مذهبی بودن و من احساس کردم داره دعاهام مستجاب میشه . قرار شد ابتدا من و ایشون صحبت کنیم بعد خانواده ها اقدام کنن. صحبت های تکمیلی انجام شد و الحمدلله خیلی اشتراک بود توی همه چیز. بعد منتظر اقدام خانواده ایشون بودیم ومادر ایشون تشریف آوردن و رفتن و از طریق واسطه مطلع شدم که باز هم مادرشون مخالف هستن و من با اینکه به واسطه بحث ازدواج قبلی رو گفته بودم و تاکید کرده بودم اگر از نظر خانواده مشکلی نیست بیان جلو باز دوباره شرایط قبل به وجود آمد سخت تر از قبل خیلی.... و من با چشم گریان شهرم رو ترک کردم برای ادامه تحصیل به شهر تهران. در یک دانشگاه دولتی قبول شدم. یادمه هفته اول از دانشگاه تا خوابگاه گریه میکردم که خدایا شکرت ولی من دلم میخواست ازدواج کنم اصلا دلم نمیخواست درس بخونم.... گره بدی توی زندگیم افتاده بود و این گره علت اصلیش هم بحث اعتقادات من بود شاید اگر کمی راحت تر میگرفتم خیلی راحت ازدواج میکردم با یه شخص سطح پایین تر ولی دست خودم نبود دلم نمیخواست تو زندگیم خیلی مسائل غیر دینی باشه، دل بسته بودم به خدا و خیلی دوستش داشتم با اینکه خیلی سخت بود راضی بودم به رضایتش و بهش میگفتم وقتی تو دل شب بیدارم میکرد برای نماز .... 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ 🔸 💠 برخی کارها تنوع خوبی برای ایجاد علاقه و محبت جدید در قلب همسر است. 🔶 گاهی سر سفره لقمه بگیرید و به همسرتان بگویید: این لقمه‌ی محبت و عشق است لقمه‌ای مخصوص همسر گلم. 💠 یا بگویید امروز دلم میخواد بهت نزدیک‌تر باشم. پس بیا داخل یک بشقاب غذا بخوریم. 🔶 مهم این است که گاهی از تکراریهای زندگی خارج شوید تا لذت جدید از همسرتان ببرید. 🆔 @asanezdevag