❓پرسش:❓
سلام من دختر32ساله اي هستم که تابحال خواستگار زياد داشتم، اما درکل قسمت نشده،از طرفيم دوست دارم ازدواج کنم ازتنهايي و... خسته شدم،ميترسم به گناه هم بيفتم، چرا هرچي دعاميکنم جورنميشه؟ حکمت خداچيه؟ آيا ممکنه کسي منو طلسم کرده باشه؟ بايد چيکارکنم؟
🌸☘☘☘☘☘🌸
پاسخ:
سلام بر شما
ممنون از اعتمادتون
ما نبايد همه چيز را به حكمت خدا نسبت دهيم در بسياري از مواقع علل مشكلات به خود ما انسان ها و شرايط باز مي گردد.
دختري نزد خانم كفبيني رفت و گفت. كف دستم را ببين به نظر شما اين خواستگار، من را ميپسندد. كفبين گفت نهخير. او با تعجب گفت: ولي شما كه اصلا به كف دستم نگاه نكردي؟! كفبين خنديد و گفت: قيافه و وضعيت ژوليدهات را كه ديدم اينجا از روانشناسي چهره استفاده كردم.[1] البته اين مزاح بود و در مورد شما صادق نيست ولي منظور اين است كه گاهي علل مشكل به همين سادگي است قابل كشف است ولي ما به دلائل راحت ـطلبی، و فرار از #مسؤليت تغيير خود و شرايط براي رسيدن به مقصود دنبال ميانبرهاي غير علمي (رمال، فالگير وكفبين و...) ميرويم. از سؤالهای مهم که اخیراً بسیار رواج یافته است این است که چرا خواستگار نداريم و يا چرا خواستگار میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند. دختران و خانوادههاي زياد بدون در نظر گرفتن عوامل مختلف در همان وهله اول ذهنشان به سمت بسته شدن بخت و سحر و طلسم شدن ميرود، از سويي هم افراد سودجويي به عنوان دعانويس و رمال و.. بدون اين كه عللي را بررسي كنند صد در صد به افكار آنها را تأييد ميكنند تا به خواستههاي مادي و گاهي نامشروع خود برسند. اين در حالي است كه نداشتن خواستگار يا بازنگشتن او میتواند علل مختلف زير را داشته باشد:
♨️الف: عوامل طبیعی:
1- دختر: شلخته بودن، بدلباسی، بیتوجهی به نوع استفاده از واژهها و کلمات، توقعات سنگین(مادی یا معنوی)، بیماری روانی یا جسمانی، اجتناب از جمع زنان و شرکت نکردن در مراسم آنان.
2- خواستگار: دمدمی مزاج و شخصیت بی ثبات، تصور این که دختر با اهداف و معیارهای او تناسب ندارد، ترس از توقعات (مادی یا معنوی ) سنگین، برداشت ابتدایی نادرست از خانواده دختر و تصحیح برداشت با روبرو شدن( انتظار مالدار بودن و...)
3- خانواده دختر: پدر سالاری یا مادرسالاری و ترس خواستگار و خانواده از دخالت آنها، وجود بیمار جسمی یا روانی در خانواده (اعتیاد، معلول و...) وجود دختر بزرگ تر در خانواده، رو راست نبودن و مخفی کاری و دادن اطلاعات متناقض.
4- خانواده پسر: پدر سالاری یا مادرسالاری و دخالت زیاد در تصمیم گیری پسر، اصرار خانواده بر ازدواج و فرار پسر از ازدواج و...
5- افراد بیگانه و دشمنان کینه توز: دو به هم زدن و دادن اطلاعات نادرست به خانواده پسر.
6- پسران بختبرگشته: گاهي نپذيرفتن دختر عفيف و باحيا از سوي پسران هديه و نعمت خداوند به دختر است.
قرآن از ما ميخواهد كه زنان پاكان بايد براي مردان پاكان باشد در واقع اينجا پسر بخت برگشته است كه با نداشتن گوهر ايمان، گوهري( دختر عفيف) را از دست ميدهد.[2]
7- تورم و تجملات و بي كاري و ترس از ازدواج: چون خواستگار بايد نفقه بدهد وقتي به طور جدي مواجه مي شود كه بايد از فردا به فكر اقتصاد و نفقه باشد ممكن است دچار هراس شود يا از ابتدا خواستگاري نروند يا وسط را كنار بكشند.
♨️ب: عوامل معنوی:
1- امتحان الهی: دنیا محل آزمایش است هر کسی به گونه ای آزمایش می شود فقر، ثروت، بیماری جسمی و روانی، و...و تاخیر در ازدواج نیز می تواند نوعی امتحان الهی باشد.
2- سحر: افرادی که ساحر باشند خیلی خیلی کماند چون علم است و نیاز به تخصص دارد. ولی اصل سحر وجود دارد. برای سحر لازم نیست از دعا نویس کمک بگیرید. خودتان از دعاهای مفاتیح الجنان کمک بگیرید. با اين كه سحر يكي از عوامل نيامدن خواستگار است، ولي اغلب بقيه عوامل را لحاظ نميكنند و به همين علت كه نياز به تخصص است و كار هركسي نيست و خيلي احتمال وقوعش كم است، تمركز دارند.
در آخر همين بخش راههاي دفع و رفع سحر و طلسم بيان شدهاست اگر چيزي هم باشد با اين راهها گره باز نميشود به جاي تمركز بر قدرت سحر، به قدرت خداوند و سخنان ائمه (عليهم السلام) و مراجع تقليد اعتماد كنيم.
3- گناهان: در دعای کمیل میخوانیم خدایا گناهانی که نعمتهای مادی و معنوی را از من منع میکند برطرف کن.
نکته: توصیه آیتالله بهجت برای ازدواج: نماز جعفر طیار، زیارت عاشورا و صدقه دادن[3]
[1] . محمدحسين قديري، شوخطبعيهاي طلبگي، ص 86.
[2] . محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان، شماره 62.
[3] . سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، مشاوره زير گنبد فيروزه اي، مركز مشاوره موسسه امام خميني، ص50 .
🌺
☘🌺
🌺☘🌺☘🌺☘
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۱۸ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #سزارین #رزاقیت_خداوند به لطف الهی ۱۷ سالگی ازدواج
#تجربه_من ۴۱۹
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#تحصیل
#قسمت_اول
حدودا ۲۲ ساله بودم که به خانه شوهر رفتم و ترم پایانی دانشگاه را در منزل همسر گذراندم و بلافاصله برای آزمون ارشد ثبت نام کردم. همسرم عاشق بچه و به خصوص دختربچه ها بود و گاهی مثل یک کودک می شد و هرجا گیرشون میاورد، باهاشون بازی می کرد. حتی از پشت شیشه ماشین برای بچه های تو ماشین جلویی دست تکون میداد.😊
وقتی این صحنه هارو می دیدم تنم می لرزید که خدایا اگر من نازا باشم زندگیمون خراب میشه!!!
اما با هم توافق کرده بودیم تا درس من تموم نشده بچه بی بچه!!!
همسرم قبول کرده بود و برای قبولی ارشد تشویقم می کرد تا اینکه بالاخره قبول شدم، دانشگاه تهران همون رشته کارشناسی! عاشق درس بودم و خیلی شاد از این موفقیت ...اما دو سالی از ازدواجمون می گذشت و زمزمه بچه بچه از گوشه و کنار شنیده می شد، به خصوص که بچه ما نوه اول در خانواده من و همسرم بود و هیچ بچه دیگه ای نبود و همه منتظر...
خودم هم کم کم علاقه پیدا کرده بودم و شوق و ذوق همسرم در من هم اثر داشت و فکر و ذکر مادر شدن قند تو دلم آب میکرد😍
اما درس و دانشگاه چی میشد!! مهر ماه بود و منم ترم اول ...پیش خودم گفتم حالا به این زودی که باردار نمیشم! فوقش مرخصی میگیرم.
همان هم شد و ترم اول رو همراه با ویار سخت سه ماهه اول بارداری به سختی طی کردم و ترم دوم مرخصی گرفتم تا در ابتدای تابستان با خیال راحت طعم شیرین مادر شدن رو بچشم...
خیلی دوست داشتم طبیعی زایمان کنم و تمام تلاشم رو کردم اما متاسفانه دکترم مایل به این کار نبود و آخر من را به سمت سزارین سوق داد، اون زمان برام مهم نبود چون همش دعا میکردم هرچی خیره اتفاق بیفته...
در نهایت آخرین روزهای بهار ۹۰ پسرم علی آقا چند روز بعد از میلاد امام علی علیه السلام به دنیا اومد و شوق و ذوق ما و به خصوص همسرم حدی نداشت. خیلی روزهای خوب و شیرینی بود، طعم خوشبختی با بچه چندین برابر میشه. علی آقا نوه اول دوتا خانواده بود و اولین بچه و مورد توجه همه...
سه ماه تابستان با گرمای وجود علی هم به سرعت به پایان رسید و فصل درس شد و غصه جدایی از علی کوچولو رو داشتم که تصمیم گرفتم ترم سوم رو هم مرخصی بگیرم چون علی آقا سه ماهه بود و شیر خودم رو فقط می خورد و نمی خواستم پیش کسی بذارمش و شیرخشکی بشه! از شیر دادن لذت می بردم و نمی خواستم هیچ چیزی این لذت رو ازم بگیره و منو از بچم دور کنه!
پیش خودم گفتم ترم بعد که از اوایل بهمن شروع میشه دیگه پسرم غذا خور شده و با خیال راحت میرم دانشگاه...
کلاس های ارشد دانشگاه تهران فقط شنبه، یکشنبه ها بود و شنبه ها علی آقا رو می گذاشتم پیش مادر شوهرم و یکشنبه ها پیش مادرم
لذت دیدن علی و در آغوش گرفتنش بعد از چند ساعت دوری هنوز زیر زبونم هست😋 این دوران سخت و شیرین هم گذشت و همزمان با از شیر گرفتن علی طرحم تصویب شد و شروع سه سالگی علی همزمان بود با نوشتن پایان نامه ارشدم!!
عجب دورانی بود!!! علی از سر و کول لب تاپم بالا میرفت و من می نوشتم. گاهی دوستی می آمد خانه مان و کمکم میکرد گاهی مادرم و ....خانواده خودم و خانواده همسرم و البته همسرم خلاصه همه دست به دست هم داده بودن که بالاخره این کار هم به خیر و خوشی تمام بشه...
نمی دونم شدت فشار پایان نامه نوشتن زیاد بود یا لذت بچه داری که یادمه دائم می گفتم حاضرم ده تا بچه بزرگ کنم ولی یک پایان نامه ننویسم!!
بالاخره اسفند ماه، پس از ۹ ماهی سخت تر از نه ماه بارداری!! با هر سختی ای بود با نمره ۱۸/۵ پایان نامه رو دفاع کردم و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد شدم😀
انگار از زندان آزاد شده بودم☺️
👈 ادامه دارد...
🆔 @asanezdevag
👼 #قند_عسل
🤱🏻 تربیت معنوی نوزاد
🌸 پیامبر مهربانی ها که درود خدا بر او باد می فرمایند:
🍃 هر کس صاحب فرزندی شد، در گوش راستش اذان بگوید و در گوش چپش اقامه؛ تا از شر شیطان محفوظ بماند.
ایشان در مورد امام حسن و امام حسین علیهما السلام دستور دادند همین عمل را اجرا کنند. علاوه بر این، دستور دادند سوره حمد ایه الکرسی و آیه های آخر سوره حشر و سوره های اخلاص و ناس و فلق را در گوش آنان بخوانند.
📚 بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۱۲۶.
#تربیت_فرزند
🆔 @asanezdevag
👈 #تذکر
💞حتی یک شوخی بیجا با زنان دیگر نکنید..!
اگر نمی تونید بفهمید از این حالت چقدر خانمتون میرنجه
می تونید یکبار نقشتون رو در این مورد عوض کنید...
تا ببینید چقد ناپسند و مخرب است
🆔 @asanezdevag
🔆 آشپزخونه بعد از اینکه میگه:عزیزم تو استراحت کن نهار با من.
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
🆔 @asanezdevag
#سبک_زندگی
🔹 مصطفی اصلا دوست نداشت پسرش لوس باشد. مثلا در مورد غذا خوردن تأکید میکردند که بسمالله بگوید و به او میگفت هر کاری را که شروع میکنی بسمالله بگو.
🔹 یک سری چیزها را به خود علیرضا میگفت مثلا میگفت سعی کن نترسی، هیچوقت. وقتی با هم کشتی میگرفتند همیشه به علیرضا میگفت سعی کن نترسی و حمله کن.
🔹 خیلی دوست داشت مراسم عزاداریها و مسجد ببردش. خودش اگر نمیتوانست میگفت با دیگران حتما برود. خیلی تاکید داشت شجاع بار بیاید.
🔺به نقل از همسر شهید مصطفی احمدی روشن
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۱۹ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #تحصیل #قسمت_اول حدودا ۲۲ ساله بودم که به خانه شو
#تجربه_من ۴۱۹
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_دوم
روزهای خوبی در انتظارم بود و با شوق و ذوق فراوان کارهای سفر به حج عمره رو انجام می دادم و همزمان پیش دکتر زنان می رفتم که به قول معروف چکاپی بشم که ان شاءالله در سفر معنوی و پر نور حج برای فرزند دوم اقدام کنیم.
اینقدر اشتیاق داشتم که اصلا به این فکر نمی کردم هنوز علی آقا رو از پوشک نگرفتم! از سفر که برگشتم به محض اینکه متوجه شدم خداوند لطف کرده و حضرت رسول صل آله علیه و آله فرزند دیگری به ما عنایت فرموده، شروع کردم به پروسه از پوشک گرفتن علی آقا و الحمدلله قبل از شروع ویارهای سخت بارداری، موفق شدم به راحتی این مرحله رو هم بگذرونم و این رو هم مدد الهی میدونم که خدای مهربون چندتا سختی رو با هم نمیده!!
اما اینکه فکر میکردم هدیه حضرت رسول فاطمه خانوم هست اما حسین آقا شد، کمی سخت بود ولی راضی بودم به رضای خدا و داشتن برادر برای علی آقا رو به صلاحش می دونستم هرچند برای ما داشتن دختر شیرین تر باشد!
حسین آقا هم اتفاقا چند روز بعد از ولادت حضرت رسول صل الله علیه به دنیا آمد و شیرینی زندگی را برایمان دو برابر کرد...
حدود سه سال و نیم علی آقا تک بود و مورد توجه همه و به یک باره آمدن یک نوزاد شیرین و با نمک ، به شدت حسودی اش را برانگیخت و سال اول که هنوز پسرها همبازی نبودن سال سختی بود ولی کم کم اینقدر با هم خوب شدن که در عین دعوا و بزن بزن، اصلا طاقت دوری همدیگه رو نداشتن!
راضی بودم از اینکه هر دو پسر هستن و همبازی، تنهایی ها و بهانه گیری های علی خیلی کم شده بود و حسین هم که از اول چشم باز کرده بود برادرش رو دیده بود عاشق علی بود..
تصمیم داشتیم با همین فاصله سه سال یعنی بعد از پوشک گرفتن حسین در سه سالگی اش برای فرزند سوم اقدام کنیم که، گویا سومی عجله داشت و به محض از شیر گرفتن حسین، یک سال زودتر آمد! ناخواسته یا بهتره بگم خداخواسته باردار شدم! ویار شدید از یک سو و نیش و کنایه دیگران از سوی دیگر، ماه های اول کمی آزارم می داد ولی در عین حال فکر اینکه به زودی دختر دار میشم برایم شیرین بود که این هم دوامی نداشت و وقتی فهمیدم سومی هم پسر است اولش کمی بهم ریختم! اما زود به خودم مسلط شدم و خداروشکر کردم، چون همیشه دوست داشتم نام پنج تن آل عبا را در خانه داشته باشم، سریع گفتم خب ما یه آقا محمد حسن کم داشتیم، اشکال نداره ان شاءالله بعدی فاطمه خانوم میشه و نام پنج تن ما کامل! سختی هایی که سر سزارین سوم کشیدم دیگران رو به تعجب وا میداشت که چجوری با این همه سختی ویار و زایمان باز هم حرف از بچه بعدی میزنم!!!
اما من بسیار امید داشتم و دوست داشتم حتما نام پنج نور الهی رو تو خونه ام داشته باشم و شیرینی دختر رو هم درک کنم...
هرچند فرزند سومم هم پسر بود اما اینقدر زیباتر و تپل تر و شیرین تر از برادرانش بود که جایگاه ویژه خودش رو داشت و او هم شیرینی زندگی ما را سه برابر کرد ...
راستی اینم بگم که برای هیچ کدوم از بچه ها سونو غربالگری نرفتم چون اعتقادی بهش ندارم، جز ضرر روحی برای مادر و جنین و استرس و اضطراب و خرج الکی هیچی توش نیست!(مگر موارد خاصی که دکتر تشخیص بده لازمه، واقعا برای همه لازم نیست.)
همسرم کارمند ساده ایست ولی به وضوح دیدم هر فرزند با آمدنش خیرات و برکات ویژه ای می آورد که مادر و پدرش هم از کنار او روزی می خورند...
و اکنون به این می اندیشم شاید هیچ لذتی بالاتر از بچه داری در زندگی وجود ندارد و افرادی که به یکی دوتا فرزند راضی شدند چه لذتی از زندگی می برند؟؟؟!!
🌺 ادامه دارد...
🆔 @asanezdevag
⚠️❗️اگر مشاجرات و تعارضات حل نشوند، در ذهنتان رسوب می کنند و به تدریج مثل خوره در زندگی مشترک تان تأثیر منفی می گذارند.
❣برای رسیدن به یک زندگی شاد باید به شیوه ای موثر با همسرتان ارتباط برقرار کنید. درست نیست که بر سر اختلاف های تان ظاهراً با هم به تفاهم برسید؛ امّا سپس بگذارید که تنفر در زندگی تان رشد یابد البته، شما نمی توانید همیشه از تعارضات و تنش ها اجتناب کنید. اما می توانید با آن با حساسیت و به صورتی رشد یافته مواجه شوید.
بر سر اختلافات تان گفت و گو کنید تا به مصالحه و یک راه حل مورد توافق برای هر دو طرف دست یابید.
✅ همیشه راه حل رضایت بخشی برای هر دو طرف وجود دارد.
🆔 @asanezdevag
#خانواده_ی_شاد ۴
✴️مدیریت دعوا
اختلاف میان شما، طبیعیه!
اما روبروی بچه ها باهم درگیر نشین!
👈و به انتخاب یکی از والدین
مجبورشون نکنید.
یارکشی در خانواده
حُرمت ها رو از بین میبره❗️
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ همهی ما یه اعتقاداتی ته وجودمون هست که هم قلبا حسش میکنیم و هم بارها دربارهش با اطرافیانمون که صحبت میکردیم، ازش مایه گذاشتیم؛ اما خیلی جاها وقتی موقع عمل رسیده، رفتارمون ثابت کرده به چیزی که بهش معتقدیم، اعتماد نمیکنیم!
♦️چی میشه که اینجوری میشه؟!
الله اعلم!
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان استاد دهنوی در مورد غیرت
بخش اول
ویژگی غیرتمندی در مردان
#غیرت
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۱۹ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #قسمت_دوم روزهای خوبی در انتظارم بود و با شوق و ذوق فراو
#تجربه_من ۴۱۹
#فرزندآوری
#سزارین
#قسمت_سوم
هر بار صحبت از فرزند چهارم می شد همسرم می گفت اگر این یکی هم پسر شد چی!!!؟؟؟؟؟چهاااار تا پسر!!!
شرط گذاشته بود اگر هم خواستیم، باید قبلش دکتر بریم و رژیم بگیریم و هر کاری بکنیم تا دیگه این یکی دختر بشه!!!
اما هنوز خیلی زود بود بخواهیم بهش فکر کنیم، محمد حسن شیر می خورد و در اوج شیرین زبانی های نزدیک دوسالگی بود که....
روز عرفه بود، هرسال سعی میکردم هرچه می توانم تو این دهه روزه بگیرم و با روزه اون روز، روزه های قضای ماه مبارکم تمام می شد. برای دعای عرفه به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی رفته بودم با بچه بغل به سختی جا پیدا کردم و بعد از تمام شدن دعا، حالم بد بود... نزدیک افطار حالت تهوع داشتم و خیلی برام عجیب بود!! گفتم حتما از ضعف روزه داریه!، اما بعد از افطار هم بهتر نشدم!
یک لحظه به این فکر کردم که نکنه باردار باشم!!! وای نه!! دقیقا همان مدل تهوع های بارداری بود!!!!
روز عید قربان هنگام رفتن به منزل مادرم، بیبی چک خریدیم و تا رسیدیم بدون اینکه کسی متوجه بشه سریع آزمایش رو انجام دادم!
جوابش مثبت بود!!!!!!وای خدای من !!!!
نمی دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت!!
انواع و اقسام فکرها به ذهنم هجوم آورده بود!! نگرانی از حرف و حدیث دیگران به خصوص خانواده همسرم از یک طرف و نگرانی مهم ترم برای اربعین بود! اون سال بالاخره بعد از سالها که همسرم تنها میرفت، قول داده بود من را هم برای پیاده روی اربعین ببره اما با این وضعیت!!! آیا شدنی بود!!!؟؟؟؟
حالا بماند که یک ماهی که از شیردهی محمدحسن مانده بود به سختی طی شد و چه مکافاتی کشیدم برای از شیر گرفتنش...
اما همه فکر و ذکر و نگرانی ام برای سفر اربعین بود...اصلا نمیخواستم این آخرین فرصتم رو از دست بدم چون مطمئن بودم اگر با سه تا بچه و وضعیت بارداری این سفر سخته، با چهار تا حتما محاله!!!!!
همسرم که متوجه شدت علاقه من به این سفر و تصمیم جدی ام برای رفتن شده بود خیلی خوب همکاری کرد،
اولین قدم این بود که نگذاریم کسی متوجه بارداری من بشه تا برای رفتنمون به کربلا نگران حرف و حدیث دیگران نباشیم، بعد هم قرار شد یکی از بچه ها رو نبریم و حسین پنج ساله ام خودش داوطلب موندن شد. آخه علی آقای ۹ ساله ام که خودش عاشق این سفر بود و محمدحسن دو ساله هم که از من جدا نمی شد!
حدودا ماه سوم بارداری بودم که بعد از انجام آزمایش و سونوگرافی دکترم که زن مومن انقلابی و ولایی ای هستن خدا خیرشون بده، بهم گفتن جای جفت خوبه و ان شاءالله هیچ مشکلی برات پیش نمیاد با خیال راحت برو...
خداروشکر الحمدلله بالاخره با عنایت خود آقا ابا عبدالله الحسین راهی شدیم ...
ولی عجب سفری بود!!! لحظه لحظه اش در ذهنم ثبت شده که اگر بخوام تعریف کنم خودش یک کتاب می شود...فقط همین قدر بگویم مهمان نوازی امام رو به عینه می دیدم و متوجه حضور با برکتش و خوش آمد گویی لذت بخشش بودم 😍😊😊
بسیار شیرین و عالی بود در اوج زیبایی و لذت... سختی هایش هم شیرین بود واقعا خداروشکر که تونستم برای یک بار هم که شده تجربه اش کنم، به وضوح درک میکردم چگونه به خاطر وضعیت بارداری و همراه داشتن بچه کوچیک کمک های غیبی می رسد... اصلا پشیمان نبودم نه از بارداری و نه از این سفر...
هر لحظه خداروشکر می کردم و فقط، از خدا می خواستم به خاطر دل همسرم و اطرافیان هم که شده یک دختر سالم و صالح و زیبا به ما عطا کنه... حتی فکر اینکه چهارمی هم پسر باشه برام یک امتحان سخت بود...شاید تحملش رو نداشتم!!!
هرچند به دلم افتاده بود بچه دختره اما لحظه شماری میکردم برای اینکه وارد هفته هجده نوزده بشم برم سونوگرافی و بعد ازاینکه مطمئن شدم بچه دختره بارداری ام رو با افتخار علنی کنم!
بالاخره روز موعود رسید شاید بهترین خبر عمرم دختر دار شدنم بود. اشک امانم نمی داد و دلم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها رو می خواست. یعنی خدا به ما فاطمه عنایت کرده بود و نام پنج تن آل عبا در خانه ما کامل می شد!!
وای خدای من چطور شکر کنم!!!؟؟؟؟
چقققدددررر بچه ها از شنیدن خبر خواهر دار شدنشان شادی کردند خدا می داند...چه روزهای شیرینی بود...چه لحظات نابی بود...
همیشه در بارداری ها عاشق تکون خوردن جنین بودم و تکون خوردن های فاطمه هم مثل برادرانش زیاد بود و عشق می کردیم ....
سرانجام در اولین روزهای آخرین بهار دهه نود دختر کوچولوی ناز ما هم به دنیا آمد و ما هم دختر دار شدیم و با ورودش شیرینی زندگی ما رو ده ها برابر کرد..
سختی های بارداری و سزارین چهارم هرچند زیاد بود و فکر بچه پنجم رو به کل از ذهنم پاک کرده بود، اما الان که این همه کشور عزیزمان را در خطر پیری جمعیت می بینم مصمم هستم ان شاءالله به بهانه خواهر دار کردن دخترم هم که شده افکار اطرافیان را برای فرزند پنجمم آماده کنم..
🆔 @asanezdevag
🛑⚠️ به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ بر اساس آمار سازمانهای جهانی، آمار مرگومیر بر اثر عوامل مختلف از دی ماه ۹۸ تا نیمه اول مهر ماه سال ۱۴۰۰ (اوایل اکتبر سال ۲۰۲۰ میلادی) بهصورت زیر است،
💢💢 در این میان سقط جنین با ۳۲ میلیون و ۶۹۱ هزار و ۱۱۴ هزار گزارش بیشترین میزان مرگومیر دنیا را به خود اختصاص است:
✔️ بر اثر کرونا: یکمیلیون و ۴هزار و ۵۰۶ نفر
✔️ بر اثر ایدز: یکمیلیون و ۲۵۱هزار و ۹۲۱ نفر
✔️ بر اثر مصرف الکل: یکمیلیون و ۸۶۲هزار و ۶۰۲ نفر
✔️ بر اثر سیگار کشیدن: ۳میلیون و ۷۲۳هزار و ۵۵۸ نفر
✔️ بر اثر سرطان: ۶میلیون و ۱۱۶هزار و ۲۹۴ نفر
✔️🚨 سقط جنین: ۳۲میلیون و ۶۹۱هزار و ۱۱۴ نفر
💢 این آمار جهانی در حالی است که براساس آمارهای وزارت بهداشت، سالانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط جنین غیرقانونی در کشورمان انجام میشود یعنی در کشور روزانه ۱۰۰۰ جنین توسط والدین کشته میشوند! که تنها حدود ۱۰ مورد آن "قانونی" است!
🚨⚫️ مقایسه این آمار با میزان فوتیهای ناشی از ویروس کرونا در کشور نیز آمار وحشتناکی را عیان میکند!
🆘🆘 اگر فرض کنیم بهطور متوسط روزانه ۲۵۰ نفر بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست میدادند، آمار سقط جنین کشور چهار برابر این مقدار است!
🛑⛔️ "سقط جنین" در اسلام از اعمالی است که عواقب دنیوی و اخروی بسیار سنگینی برای آن تعیین شده است؛ دنیای بهظاهر متمدن و در واقع متوحش غرب، این عمل وحشیانه و غیرانسانی را تبلیغ و ترویج میکند!
#جاهلیت_مدرن
🆔 @asanezdevag
👼 #قند_عسل
🤱🏻 راههای افزایش بهره ی هوشی نوزاد
🍃 بنابر تحقیق کارشناسان، به کارگیری چند شیوه ی ساده از هنگام بارداری تا پایان دوسالگی، علاوه بر رشد جسمانی مناسب، موجب افزایش بهره ی هوشی کودکان نیز می شود.
از آنجایی که پایه ریزی و شکل گیری رشد روحانی، جسمانی و ذهنی کودکان از هنگام بارداری تا پایان دوسالگی است؛ به کارگیری شیوه های هماهنگ به وسیله مادران به رشد همه جانبه ی کودکان کمک میکنند
📚 شیوه های تقویت هوش نوزاد؛ ۳_۶ ماهه، ۶_۹ ماهه، ۹_۱۲ ماهه، بئاتریس میلتر، ترجمه: طاهره ماسوله
#تربیت_فرزند
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آسيب هاى روابط دختر و پسر در فضاى مجازى
#استاد_دهنوی
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۱۹ #فرزندآوری #سزارین #قسمت_سوم هر بار صحبت از فرزند چهارم می شد همسرم می گفت اگر این
#تجربه_من ۴۲۰
سلام وقت بخیر من در دوران عقد با شکست مواجه شدم. به دلیل وابستگی همسر به خانوادش حاضر نشد با من کنار بیاد،میخواستم از اعضای محترم کانال بخواید دعا کنن خداوند حکیم همسری عاقل دانا و فهمیده دارای سلامت روانی و مقید به واجبات و اهل علم نصیبم کنه تا هم به گناه نیفتم هم در جهاد همسرداری و فرزند پروری شریک بشم،بتونم برا امام زمان سرباز تربیت کنم.
ممنونم از دعا ی خیرتون !❤️
🆔 @asanezdevag
✨به هواپیمایی نوروز اِیرلاین خوش آمدید✨
مسافرین محترم پرواز شماره ۱۴۰۲ نوروز ایرلاین 📢
جهت سوار شدن
به هواپیما آماده بشوید...
بار اضافه و خاطرات بد را
از سالهای قبل نمیتوانید
با خود حمل کنید👌🏻
مدت زمان این پرواز ۳۶۵ روز میباشد.
مقصد ما موفقیت؛ شادی و دل خوش و سلامتی و ثروت است💐
از مسافرین محترم خواهشمندیم کمربند خود را در طول پرواز بسته نگه دارند...
ما در این پرواز بر فراز شهرهای سلامتی، عشق، محبت، لذت، صلح پرواز خواهیم کرد🌸☘️🌸
در طول پرواز نا امیدی و دل شکستن ؛ غم و غصه ممنوع میباشد...
کاپیتان پرواز "خداوند مهربان" پیشنهاد میکند که از غذاها زیر در منوی پرواز استفاده کنید🙏🏻
ساندویچ سلامتی
شیرینی برکت
یک کاسه اخبار خوش
سالاد موفقیت و ثروت
کیک خوشحالی، شادی و لبخند
همه فرشتگان صمیمانه سفر خوشی را برای شما آرزومندند🍃
با آرزوی موفقیت و با امید داشتن یک پرواز زیبا برای شما مسافران عزیز و خانواده محترمتان در پرواز ۱۴۰۲
إن شاء الله به سلامت به مقصد برسیم...
#سال_نـو پیشاپیش مبارک💐
🆔 @asanezdevag
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
🌺 سال ۱۴۰۲ مبارک باد 🌺
🆔 @asanezdevag
May 11