eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
1.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
«در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند»💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم،👈 @Fa85temhe 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشمانت آیا مى‌دانند كه بسی انتظار کشیدم، آن‌سان که پرنده‌اى به انتظار تابستان نشسته باشد؟! و به خواب رفتم آن‌سان که مهاجر بیارامد. چشمى مى‌خوابد،تا چشم ديگرى بيدار بماند تا دير وقت. و براى آن یکی چشمم بگريد، تا ماه بخوابد! دو دل‌داده‌ايم ما و مى‌دانيم كه هم‌آغوشى و بوس و كنار قوتِ شب‌هاى غزل است...
به قول.. کآش میشُد .. فِکرم رآ برآی تو بِفرستَم!! که یِک روزِ تمآم پُر از (تو).... بوده است...!
این‌روزا با همه مدارا می‌کنم، چون می‌دونم مثل خودم داغون و زخمین و دارن به سختی با من مدارا می‌کنن... 🙏🏻🌺🙏🏻 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
•❬بہ‌نام‌ شڪافنده روشنی صُبح...✨🌻 ❭•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌برآ ای آفتاب، ای توشه‌ی اميد برآ ای خوشه‌ی خورشيد تو جوشان چشمه‌ای، من تشنه‌ای بی‌تاب برآ سر ريز کن تا جان شود سيراب!
انگار که فرود آمده باشی بر دلم و نور آورده باشی به رگ‌های من و من سرخوشانه دیوانه باشم در زلالی‌ات همه چیز قطعی‌ست: تو بر دلم نشسته‌ای نور در رگ‌هایم و من‌ سرخوشانه دیوانه‌‌اَم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زنها، همه عاشق بدنیا می‌آیند! شعرهایشان را بر گیسوهای‌شان می‌بافند. در دولمه برگ مو می‌پیچند. بیتی را صورتی لاک ناخن شان می‌سرایند غزلی را رج به رج بر تن سرمای زمستان می‌پوشانند. زنها، دیوانه‌وار عاشق‌اند وقتی دکمه پیراهنی می‌دوزند چهاربیتی گفته‌اند در چین دامن‌شان غزل کاشته‌اند. دلشان ردیف باشد قافیه زندگی را می‌چینند اگر شعر بلد باشی زن را خواهی خواند...
عشق آن است که هزار بار دوستت داشته باشم و هربار حس کنم اولین باری است که دوستت دارم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه کسی می‌تواند بگوید « تمام شد » و دروغ نگفته باشد...؟
بیا شبیه دو حبه قند شانه به شانه دل به چای بزنیم آن قدر دور سر هم بگردیم، بگردیم که ندانیم این شیرینی بیشتر از کداممان است. نترس ! پس ِ این سرگیجه ی تلخ حل شدنی عاشقانه هست آخرش هر دو آهسته از این که تو منی یا من تو کف استکان آرام می خندیم خیال کن وسط دریا گم شده ایم موج اول من تو را می بوسم موج دوم تو. چشم هایت را ببند و محکم بغلم کن زود باش! قاشق از راه رسید . . . الھے کہِ‌ ازشــادے قنــد تو دلتــون آب بشہِ‌...
درباره‌ی تنهایی، چطور می‌توان زیباتر و دقیق‌تر از میکل آنژ گفت: «من با چیزی زنده‌ام که دیگران از آن می‌میرند.»
من قرن ها پیش در بهشت گُمت کرده بودم ردِّ عطرت را که دنبال کردم به دنیا آمدم . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من از جهان چه خواستم ؟ کمی نشستن و به ماه و آسمان نگاه کردن و کمی دویدن و به قله‌های دورها رسیدن و کمی سکوت کردن و صدای کائنات را شنیدن و کمی از عشق گفتن و شنفتن و کمی رهایی و شُکوهِ آشنایی و کمی سفر... من از جهان چه خواستم ؟ کمی خیالِ خوش ، نه بیشتر...
خیال خوب تو لبخند می شود به لبم . . .
امشب کنار غزل‌های من بخواب شاید جهان تو آرام‌تر شود... 🙏🏻🌺🙏🏻 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
'بہ‌‌ نام خداوندےکہ‌‌ داننده ے رازهاست🍃'
به آفتاب سلام که باز می شود آهسته بر دریچه ی صبح... ✋🏻
تو از هر طرف که بیایی آینه است جهان در تصویر تو تکثیر میشود...
شبیه لرزیدن پوست یک مادیان وقتی گنجشکی بر گرده اش می نشیند یا لرزیدن دست های مادربزرگ وقتی چای را از استکان به نعلبکی می ریخت می لرزد دل من وقتی نام تو را می شنوم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا