eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
255 عکس
157 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
گر کسی بهرتو مشغول دعا نیست ببخش دست این طایفه ار سوی خدا نیست ببخش در نبودت همه بازیچه این نفس شدیم اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش اصلا انگارنه انگار تورا گم کردیم بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش نشده نیمه شبی باتو مناجات کنیم نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش سوزهر ناله ی ما پای گناهان رفته در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم خانه ما طرف کرببلا نیست ببخش گریه کن های حسینیم ولی آقاجان اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش تعجیل در فرج و سلامتی مولامون صلوات __________
⬛️◾️▪️تعریف روضه ▪️◾️⬛️ سلام علیکم در تعریف روضه آمده است : مانند رودخانه ای که ظاهرش ثابت است ولی هر لحظه آب جدیدی ست و آب با چند لحظه قبل فرق دارد و هر لحظه آب رودخانه جدید است. روضه هم همین طور است. هر لحظه بر مداح و مستمع ،جاری و حرف نویی است، اگر چه ظاهرش همان داستان سقا در کنار فرات باشد، سیره و اخلاق و سیاست و محبت و....هزارها مطلب دیگر. همان لحظه از طرف خدا در ظرف عاشوراء و حضرت زهراء جاری می گردد. لذا به همین دلیل است که اگر شما هزار بار داستان سقاء را بخوانی و بنویسی ، در بار هزار و یکم تشنه تری. یقینا شنیده ای روضه ی : سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل به والله، قسم جلاله است و دیه دارد ، اما تمام کسانی که الان این شعر را خواندند ، دنبال یک مداح می گردند که برایشان بخواند ؟ و یا الان با خود زمزمه کردند و روضه خوان شدند؟ و این هنر روضه امام حسین ع است. اگر روضه به صورت صحیح نه تحریفی خوانده شود ،جامعه در تمام ابعاد اصلاح می شود. یا علی یا امیرالمومنین التماس دعا ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 @m_h_tabemanesh2 لینک مقتل ضامن اشک ، پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک گروه مقتل متضمن البکاء در تلگرام https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg لینک گروه مقتل متضمن البکاء در ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
هدایت شده از کتابخانه مقتل امام حسین ع و معصومین ع
با سلام خدمت دوستان عزیز لطفا کتب با موضوع امام کاظم (ع) را در کانال کتابخانه ضامن اشک بازدن این هشتک ها جستجو کنید👇👇 کتابخانه مقتل ضامن اشک ، مخصوص کتب مقتل امام حسین ع و معصومین @zameneashkbook کتابخانه ضامن اشک ایتا @zamenashkbook1
اول سال شروعش به عزاداری توست کشورشیعه فقط محو هواداری توست کیستی ؟ بابِ حوائج شده ای در همه جا اول سال دلم در طلب یاری توست عرض سلام و ادب خدمت ذاکران آل الله علیهم السلام برای دسترسی به اشعار باب الحوائج ، آقا موسی بن جعفر علیه السلام هشتک را جستجو کنید. التماس دعا یا علی
بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر در جانم ایمان می شود موسی بن جعفر تا بر لبم گل می کند "باب الحوائج" بانی احسان می شود موسی بن جعفر مشهد، رضا... قم، فاطمه... با این کریمان والی ایران می شود موسی بن جعفر یک قطره از دریای آقایی اش این است یار فقیران می شود موسی بن جعفر فهمیده ام از ماجرای بُشر حافی کهفِ هراسان می شود موسی بن جعفر باید که با پای برهنه رفت سویش وقتی که رضوان می شود موسی بن جعفر خشکیده ام باید بیافتم در مسیرش بر تشنه باران می شود موسی بن جعفر جانم به لب آمد از این ماتم، ز بس که زندان به زندان می شود موسی بن جعفر وقتی غل و زنجیر بر ساقش می افتد دردش فراوان می شود موسی بن جعفر وقتی که می افتد میان سجده انگار در جامه پنهان می شود موسی بن جعفر حالا که زندان بان غرورش را شکسته داغش دو چندان می شود موسی بن جعفر کارش فقط گریه است بر جد غریبش وقتی که عطشان می شود موسی بن جعفر جسم نحیفش می رود زیر سم اسب؟! یا سنگ باران می شود موسی بن جعفر؟! یا در تنور و تشت و روی نیزه آخر قاری قرآن می شود موسی بن جعفر؟! واللهِ نه این روضه ها سهم حسین است حتی کفن نه... بوریا سهم حسین است http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
غزل شب عید 🌷امید بسته ایم و به خورشیدمی رویم ما دل شکسته ایم و به امید می رویم 🌷سنگی که دوستانه به این ره فکنده اند شد چون ستاره ای که درخشید می رویم 🌷گفتند هرکه خون به دلش شد گذرکند در دل چه لاله هاست که روئید می رویم 🌷در راه یک ندا که منادا شدیم ما آن نور مشرقی که بتابید می رویم 🌷با دوستان هیئتی ِ گریه کن شبی این چشم ها که خوب بگرئید می رویم 🌷تا صبح می رویم به قلبی پر از نشاط نیت زیارتست و شب عید می رویم 🌷گفتیم کربلا و الی الله شد نصیب یک عمر گشت تا که به توحید می رویم 🌷پیرغلام ها که به آنجا رسیده اند گویند چشم شب که بخوابید می رویم 🌷از هرگناه توبه به شوقش نموده ایم این شوق تا که خوب بجوشید می رویم 🌷«طاهر» به شوق باغ شهادت بخوان،بدان صبح بهار، لاله که خندید می رویم 🖋مجیدطاهری
🏴یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر🏴 دلم روشن،نگاهم گرم حالم احسن الاحوال🏴 به لطف روضه های تو چه سالی می شود امسال🏴 که ایران در تو می بیند بهار سرزمینش را🏴 کنار سفره ی باب الحوائج هفت سینش را🏴 @zameneashk1
آخرین #شب_جمعه ی سال سائل و سینه زنی،سیب،سحر،سوره ی فجر سوز دل بهر عزای تو ، دمادم داریم هفت سین کرمت جور همیشه ، آقا ما فقط یک سفر کربُبلا کم داریم ❤️ @zameneashk1
Roze_emam-kazem_Mirzamohamadi_1.mp3
3.72M
در خانه بمانید... در خلوت خود بعد دعا ، روضه بخوانید 🚩 اَلسَّلَامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ کنج زندان خبر از بزم می و جام نبود خواهرش ثانیه ای در ملاء عام نبود... 😭 #استاد_میرزامحمدی @navaymagtal
حضرت رسول اکرم صل الله علیه واله و سلّم دامن کوهسار و غار حراست بانگ اقرأ بلند از همه جاست دم روح القدس ترانۀ وحی حکم اقرأ صدا صدای خداست این سروش مبارک جبریل این ندای نجات انسان‌هاست -یا محمّد زمان بعثت تو است -این ندا مژدۀ نبّوت تو است ای وجودت پر از پیام خدا ای به جان و تنت اسلام خدا ای دعایت شفای روح بشر ای کلام خوشت کلام خدا اشهد انّک رسول ﷲ یا محمّد بخوان به نام خدا -تو به بانگ رسا به خلق بگو -وحده لا اله الاّ هو خیز بر بام چرخ پرچم زن از خداوندی خدا دم زن وحده لا شریک له، بر گو این قوانین کفر بر هم زن تبر لا اله الاّ ﷲ بر سر بتگران عالم زن -خیز و ابلاغ کن رسالت را -فتح کن قلّه‌ی عدالت را ما تو را مجد و سروری دادیم بر همه خلق برتری دادیم پیش تر از ولادت آدم به تو حکم پیمبری دادیم به تو ای دادگستر عالم مکتب دادگستری دادیم -خیز و توحید را تجسّم کن -پیش سنگ عدو تبسّم کن ای تمام وجود پا بندت ملک و جنّ و انس فرزندت هر چه دیدی جفا محبّت کن دل ز دشمن ببر به لبخندت به مقام نبوّتت سوگند به خداوندی خداوندت -که تو تا صبح حشر پیروزی -همچنان مهر عالم افروزی نغمه‌ی ماست در ترانه‌ی تو گوهر ماست در خزانه‌ی تو همه پیغمبران ما تسلیم به تو و دین جاودانه‌ی تو بهر شکستن بتان حرم دست ما پا نهد به شانه‌ی تو -آفرینش کتاب تعلیمت -کلّ ادیان شوند تسلیمت ما ز آغاز کوثرت دادیم شیرمردی چو حیدرت دادیم آنچه بر انبیا عطا کردیم از تمامی فزون‌ترت دادیم بیش‌تر از ولادت آدم دخت توحید پرورت دادیم -ای همه انبیا مسلمانت -صلوات خدا به سلمانت ای رسول خدا ز غار حرا بر نجات بشر دوباره درآ باز بت‌ها کشیده‌اند سرک ای امام خلیل با تبرآ تا گریزد ز شهر تاریکی آفتابا به تیغ نور برآ -چه شود با علی بیایی باز -جنگ بدری دگر کنی آغاز باز سفیانیان که حیله‌گرند در کمین چون شغال پشت سرند باز در رخنه اُحد یاران در هوای غنائمی دگرند دشمنان تیغ تفرقه در دست از هزاران طریق حمله‌ورند -ای منادیّ حق دوباره بگو -وحده لا اله الاّ هو ای منادیّ وحدت اسلام نظری کن به امّت اسلام کی شود از حرم طلوع کند آفتاب حقیقت اسلام روز عید ظهور مهدی تو است دوّمین عید بعثت اسلام -دولت او غدیر دیگر ماست -دولت عترت پیمبر ماست شیعه آیینه دار مهدی تو است همه جا در کنار مهدی تو است شیعه بهر نجات انسان‌ها سخت در انتظار مهدی تو است شیعه عجّل علی ظهورک گو ایستاده است و یار مهدی تو است -شیعه در انتظار هم عهدی است -یکسوار امید او مهدی است ای تجلاّی چارده معصوم در وجود مقدّست معلوم عدل از اقتدار تو حاکم ظلم در دادگاه تو محکوم در سروشت خروش ثارﷲ در ندایت صدای یا مظلوم -وارث شیر حق تو با شمشیر -داد اسلام از سقیفه بگیر شیعه فرزند حیدر و زهرا است شیعه فریاد سیّدالشهداست شیعه تفسیر کلّ قرآن است شیعه از هر چه جز خداست جدا است سالروز ولادت شیعه بعثت است و غدیر و عاشورا است -دار «میثم»ندا دهد شب روز -میثم آیین میثمی آموز
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ماه فروماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت لیلهٔ اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتباد نور نتابد مگر جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد 🌺 و 🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد زنده در گور غزلهای فراوان باشد نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد سایه ابر پی توست دلش را مشکن مگذار این همه خورشید هراسان باشد مگر اعجاز جز این است که باران بهشت زادگاهش برهوت عربستان باشد چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها راز خندیدن یک کودک چوپان باشد چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده از تحیر دهن غار حرا وا مانده عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد شأن نام تو در این شعر وُ در این دفتر نیست ظرف و مظروف ، هم اندازه ی یکدیگر نیست از قضا رد شدی وُ راه قدَر را بستی رفتی آنسوتر از اندیشه وُ در را بستی رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید و به گَردِ قدمت بال ملک هم نرسید عرش از شوق تو جان داده ، کمی آهسته جبرئیل از نفس افتاده ، کمی آهسته پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد چشم تو فاتح اقلیمِ نمی دانم شد آنچه نادیده کسی دیدی وُ برگشتی باز سیب از باغ خدا چیدی وُ برگشتی باز شاعر این سیب حکایات فراوان دارد چتر بردار که این رایحه باران دارد ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
امروز هر چه در توان داری...بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد و ✨ عجل فرجهم ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @zameneashk1
شمع‌ها از پای تا سر سوخته مانده یک پروانهء پرسوخته نام آن پروانه عبدالله بـود اختری تابنده‌تر ازماه بود کرده ازاندام لاهوتی خروج یافته تا بامِ «أوْأدنی» عروج خون پاکش زاد و جانش راحله تار مویش عالمی را سلسله صورتش مانند بابا دلگشا دست‌های کوچکش مشکل‌گشا رخ چو قرآن چشم و ابرو آیه‌اش آفتاب آیینه‌دار سایه‌اش مجتبایی باحسین آمیخته بر دو کتفش زلف قاسم ریخته از درون خیمه همچون برق آه شـد روان باناله سوی قتلگاه پیش رو عمّو خریدارش شده پشت سر عمه گرفتارش شده بر گرفته آستینش را به چنگ کای کمر بهر شهادت بسته تنگ! ای دوصد دامت به پیشِ رو مرو این همه صیاد و یک آهو مرو کودک ده ساله ومیدان جنگ؟ یک نهال نازک و باران سنگ؟ دشمن اینجا گر ببیند طفلِ شیر شیر اگر خواهد، زند او را به تیر تو گل و صحرا پر از خار وخس ست بهر ما داغ علی‌ اصغر بـس ست با شهامت گفت آن ده ساله مرد طفل ما هرگز نترسد از نبرد بی‌ عمو ماندن همه شرمندگی ست با عمو مردن کمال زندگی ست تشنگی با او لب دریا خوش ست آب اگر او تشنه باشد آتش ست بوده از آغاز عمرم انتظار تا کنم جان در ره جانان نثار جان عمه بود و هستم را مگیر وقت جانبازی ست دستم را مگیر عمه جان درتاب و تب افتاده‌ام آخر ازقاسم عقب افتاده‌ام ناله‌ای با سوز و تاب و تب کشید آستین ازپنجهء زینب کشید تیر گشت و قلب لشکر را شکافت پر کشید و جانب مقتل شتافت دید قاتل در کنار قتلگاه تیغ بـگْرفته به قصدِ قتلِ شاه تا نیاید دست داور را گزند کرد دست کوچک خود را بـلند درهوای یاری دستِ خدا دست عبدالله شد از تن جدا گفت نه تنها سر و دستم فدات نیستم کن ای همه هستم فدات! آمدم تا در رهت فانی شوم در منای عشق قربانی شوم کاش می‌بودم هزاران دست و سر تا برای یاری‌ات می‌شد سپر قطره‌ گرخون گشت، دریا شاد باد ذره‌ گر شد محو، مهرآباد باد توسلامت، گرچه ما را سر شکست دست ساقی باز اگر ساغر شکست ای همه جان‌ها به قربان تنت دست عبدالله وقف دامنت چون به پاس دست حق از تن جداست دست ماهم بعد از این دستِ خداست هر که در ما گشت فانی ما شود قطره دریایی چو شد دریا شود تا دهم بر لشکر دشمن شکست دست خود راچون عَلم گیرم به دست با همین دستم تو را یاری کنم مثل عبّاست علمداری کنم بود در آغوش عمّش ولوله کز کمان بشتافت تیرِ حرمله تیر زهرآلود با سرعت شتافت چون گریبان حنجر او را شکافت گوشهء چشمی به عمّو باز کرد مرغ روحش از قفس پرواز کرد با گلوی پاره در دشت قتال شه تماشا کرد و او زد بال بال همچو جان بگْرفت مولا در برش تازه شد داغِ علیِّ‌‌ اصغرش گریه ی ما مرهمِ زخمِ تنش اشک«میثم»باد وقفِ دامنش http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
بیدار و خواب بود که افتاد اتفاق از جدِّ خود شنید که(اُخرُج اِلی العِراق) پیغام دادش از طرف حَيّ ذُوالمِنَن (قَدْ شاءَ أَنْ يَراكَ قَتيلا)حُسين من أُخْرُج إلي العِراق،سفر پیش روی توست یک‌دشت‌داغ‌و خوف و خطر پیش روی توست أُخْرُج إلي العِراق،که چشم انتظار توست قومی که فکر غارت دار و ندار توست أُخْرُج إلي العِراق،که باید فدا شوی بشتاب تا که ذبح عظیم خدا شوی أُخْرُج إلي العِراق،که مهمانی ات کنند در پیش چشم فاطمه قربانی ات کنند هر چند خیل پرده نشینان عصمتند با تو مُخدّرات به این بزم دعوتند وقتی پس از فراق جوان،پیر می شوی وقتی که بین دشت زمین گیر می شوی وقتی کنار علقمه با قلب ریش ریش تیر آنقَدَر درآوری از نعش ماه خویش وقتی که دور از نظر زینب و رباب از خون شیرخواره محاسن کنی خضاب وقتی به سجده در دل گودال می روی وقتی که نیزه میخوری از حال می روی یعنی‌چه‌حکمتی‌ست‌که‌مَسلوب‌می‌شوی؟ در زیر سُم‌ّ اسب لگدکوب می‌شوی سر را بباز و سروری ات را نشان بده از روی نیزه دلبری ات را نشان بده در کوفه ای که لب به لب از بغض حیدر است قرآن شنیدن از سر بر نیزه خوشتر است از خون زخم وا شده ات رنگ هم بخور گفته خدا به خاطر من سنگ هم بخور آرامش عقیله در آن ازدحام باش یک جمله با رقیّه ی خود هم‌کلام باش http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
💠 آغاز حرکت امام حسین علیه السّلام از مدینه به مکّه 🚩 در همچون امروزی بیست و هشتم ماه رجب، اباعبدالله الحسین علیه السّلام از مدینه به سمت مکّه حرکت کردند. 🚩 این قافله‌ای که امروز با چه شکوهی از مدینه حرکت می‌کند و مدّتی بعد با چه حالت انکساری دوباره به مدینه برمی‌گردد! از امروز با اباعبدالله الحسین علیه السّلام دل‌های دل‌دادگان خود را همراه خود می‌برند. 🚩 و ما هم به محضر اباعبدالله علیه السّلام دست نیاز دراز کنیم و از آن حضرت بخواهیم که یا اباعبدالله! ما را هم همراه قافلۀ خود ببر. 🚩 ما نمی‌خواهیم از غایبین باشیم؛ از کسانی باشیم که با توجیهات مختلف، رفاه و راحت و آسایش و سلامت را بر جانبازی در رکاب تو ترجیح دادند. ما را هم از یاران خودت بپذیر و در قافلۀ خود جای بده. 🚩 نگذار ما از کسانی باشیم که یا به بهای یک مَن جو، در لشکر عمر سعد قرار گرفتند و به روی شما شمشیر کشیدند؛ یا به وعدۀ اِمارت رِی، فرماندهی لشگر تهاجم علیه شما را به دست گرفتند. و یا اینکه با توجیه‌های به ظاهر شرعی، خود را از حضور در رکاب شما کنار کشیدند و شما را در صحنۀ کربلا تنها گذاشتند؛ در شرایطی که امکان آمدن و یاری شما را کاملًا داشتند. یا سرِ خودشان را به شئونات دنیوی گرم کردند و یا آن هنگامی که شما را در کربلا قطعه قطعه می‌کردند، با عبادت‌ها و تقدّس‌های تخدیری، مشغول طواف کعبه بودند. 🚩 نگذار در این مدینۀ دنیا باقی بمانیم. ما را همراه خودت به کربلای عشق ببر. 🚩 نگذار در عقل ابن عبّاسی اسیر بمانیم. ما را همراه عشق عبّاسی کن. 🚩 این قافله از امروز به راه افتاد..... http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
آمد خبری که کاروان راه افتاد از خاک به سوی آسمان راه افتاد هفتاد وُ دو گل شکفت در باغ جنون در پیش نگاه باغبان راه افتاد http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
پنهان ز خواهر می کنی چشم ترت را شاید ندیدی اشک های خواهرت را بار سفر بستی مدینه شعله ور شد در یاد دارم آن نگاه آخرت را ام البنین روی سرت قرآن گرفته تا پر کند یکبار جای مادرت را گریه طبیعی بود هنگامی که بردی نوزاد چندین روزه ات را همسرت را اما نفهمیدم چرا آهی کشیدی وقتی نظر کردی قد آب آورت را فقدان پیغمبر دوباره می شد احساس وقتی که می بردی علی اکبرت را یا که بگو آوردن خلخال ممنوع یا که درآور گوشوار دخترت را از چشم های عمه ی سادات پیداست آماده کرده بوسه های حنجرت را من آرزو دارم فقط زینب نبیند روزی سر و موی پر از خاکسترت را http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
می خواست با مدینه خداحافظی کند بغضش گرفت و گفت: کجایی برادرم؟ از کوچه ها گذشت و غریبانه گریه کرد آهی کشید و گفت: جوان بود مادرم... http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
این سفر بى حساب غم دارد دل از این رو بسى الم دارد می کشد این کلام عالم را کاروانت هم دارد http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
باید غریب و بی کَس و بی غمگسار رفت دور از غریبه ، نیمه شب از این دیار رفت مبعوث می شوم به شهادت در این سفر باید به سوی مقتل خود بی قرار رفت همراه با تمامیِ اهل و عیال خود یعنی که با تمامی ایل و تبار رفت خوانَد خدایم از تَهِ گودالِ قتلگاه وقت است تا که تشنه لب و ناله دار رفت خواهد خدا به چشم ببیند به نینوا پرده ز روی پردگیانش کنار رفت دیگر مدینه جای حسینِ غریب نیست زینب بیا که باید از این ننگ و عار رفت خواهر بِبَند بار ،که وقت سفر رسید باید به کوفه تا به سوی شامِ تار رفت دیگر عزیز نیست ، عزیز دل رسول شهزاده ! خون ببار که آن روزگار رفت ساقی بیا و مَشک و عَلَم را سوار کن محکم ببند بار که باید سوار رفت آغوش خویش را به رقیه نشان دهید انگار با خبر شده باید به خار رفت شش ماهه را به سینه ات عادت مده رباب! شاید بزودی از کف تو گاهوار رفت گوئید الوداع غریب مدینه را قاسم بیا که قافله را انتظار رفت مادر ! چگونه با تو خداحافظی کنم باید که از کنار تو و این مزار رفت منزل به منزل آیۀ ذبح عظیم را باید مرور کرد ، که دشمن شکار رفت http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af