eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای حُسن بی پایان و ممتد یامحمد(ص) در بندگی هستی سرآمد یامحمد(ص) از برکت لبخند تو جریان گرفته مِهر و محبت هایِ بی حد یامحمد(ص) دیوانۂ عطر خوش پیراهنت شد تا یوسف از پیش ِ تو شد رد، یامحمد(ص) کوهِ اُحُد زانو زد و هر روز حک کرد بر سنگ یاقوت و زبرجد؛ «یامحمد(ص)» آیات قران شوق دیدار تو را داشت شد قلب تو مقصود و مقصد یامحمد(ص) قطعاً خدا میخواست عشقش؛ کوثرش را بر دست های تو سپارد یامحمد(ص) تکیه کلامت «بِضعةٌ مني» شد و هست- عشق تو بر زهرا(س) زبانزد یامحمد(ص) تنها وصیّ تو علی(ع) بود و همه عمر سنگ تو را بر سینه اش زد یامحمد(ص) حیدر به هر نامی صدایت زد دلت ریخت یامصطفی، محمود، أحمد، یامحمد(ص) ختم الرُسُل، شمسُ الضحی، یا نورُ عیني صَلّوا علیکَ یامحمد(ص) یامحمد(ص)! ._________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم بر او محبت می کند پیغمبر اکرم ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم با دست خود مزد تمام سینه زن ها را امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم ! سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟ فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله آتش مجسم می شود بعد از رسول الله روزی صحن پاک چشم مادر سادات باران نم نم می شود بعد از رسول الله مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله حتی بلای جان زهرای عزادارش مسمار در هم می شود بعد از رسول الله تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله خورشید روی حضرت حوریه تاریک از سیلی محکم می شود بعد از رسول الله دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا قحطی آدم می شود بعد از رسول الله پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را هی از تنش کم می شود بعد از رسول الله سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد افسوس درهم می شود بعد از رسول الله بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد .._________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. (ص) مرحوم سید عباس حسینی ای دل بیا که موسم آه و فغان رسید یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید . اسلم خوارو عزت ایمان بباد رفت از این مصیبتی که باسلامیان رسید . عالم بچشم مادر گیتی چو شام شد چون روز رحلت پدر امّتان رسید . دودی ز آه مردم یثرب بلند گشت بر صورت منوّر کرّوبیان رسید . خاک عزا بفرق همه خاکیان نشست هنگام ماتم همه افلاکیان رسید . ز افلاکیان گذشته مگر گرد این ملال بر دامن جلال خدای جهان رسید . گفتی مگر بپا فلکی از تراب شد یا پایۀ زمین بسر آسمان رسید . واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد از ماتم پدر بلبش نیمه جان رسید . آن ماه چارده بدنش چون هلال شد ظلم و ستم ز بسکه بر آن ناتوان رسید . رنج و الم ز بعد پدر دید و صدمه ها بر جسم انورش ز جفای خسان رسید... .._________________ . دلم گرفته دوباره برای پیغمبر که سوخت قلب و دلم در عزای پیغبر کبوترانه زدم پر به گنبد خضرا خوشم که پر زده ام در هوای پیغبر منم که سائل زهرا و مرتضی هستم گدای فاطمه باشد گدای پیغمبر مدینه گشته سیه پوش حضرت خاتم نمی رسد ز بیوتش صدای پیغمبر کنار بستر او فاطمه عزادار است چه پال و پر زده زهرا برای پیغمبر ز بسکه مردم دنیا اذیتش کردند اجل شده به گمانم شفای پیغمبر فدای آنکه ز غربت شکست دندانش کسی ندیده از او جز دعای پیغمبر نبی خاتم و هذیان ؟؟ چه نسبتی دادند سرای وحی بود در سرای پیغبر بهشت حیدر و زهرا و نار... یعنی چه؟ که بغض این دو چو بغض خدای پیغمبر ____________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مرثیه زبان حال حضرت رسول الله ص دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند تا که نشکسته قدت راه برو در بر من که پس از رفتن من دیده بلا می شکند باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا حیف یک روز کسی دست تو را می شکند تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو حرمت شیر خدا را همه جا می شکند کودکانت همه در پشت سرت می لرزند که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی ضربه ای می رسد و آینه را می شکند بس که دنبال علی روی زمین می افتی دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند ... ....._________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد ¤ رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! 🔸شاعر: ایام شهادت پیامبر اکرم ( ص ) ، و ( ع ) تسلیت باد ...._________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. کم گریه کن که گریه امانت بریده است گویا که وقت رفتن بابا رسیده است حق داری از غمش به سرو سینه می زنی چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است در روز آخرش چه شده این چنین نبی جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است برگو که مرتضی چه شنیده کنار او رنگش چنین زطرح مسائل پریده است اینجا همه برای شما گریه می کنند چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است این روزها به پشت در خانه ات مرو گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است جان حسین و جان حسن جان مرتضی کم گریه کن که گریه امانت بریده است ......_________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم ای دل از غربتِ آن لحظه ی تشییع بگو از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد در عزای پدرش بود که سیلی را خورد سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند ای دل خسته گرت عقدۀ عالم به‌گلوست آستان بوس حرم باش بخوان از سَرِ دوست این‌حسین‌کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست ......_________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
اَلسلامُ عَلیکَ یاٰ رَحمَةٌ لِلعٰالَمین یاٰ رَسولَ الله _ عزیزم را .... کمی بگـذار تا بر سـر ، بریزم خاک عالم را بسوزم این غم عـظمی ببارم اشک ماتم را جهان انگشتری بود و محمـد "خاتمش" حالا خدا ‌می‌گیرید از مردم ‌برای‌خویش‌ "خاتم" ‌را عـزادار اسـت زهـرا و نـدارد مَـرهـم ِ دردی خبردارش کنید ای ‌قدیسان ‌آهسته "مریم" را به لب زهرا فقط "آیات اِسترجاع" می‌خواند شبیه‌ شمع ‌می‌سوزد ، به ‌دامن‌ داغ‌ اعظم ‌را همـه بـودنـد لحـظـاتی ، کـنار بـسـترش امّـا به ‌جز حیدر ندید آنجا کسی انگار مَحْرَم را فلانی‌و‌فلانی هم همـان جا محضرش‌ بودند بلی ‌بودند‌ و‌ یک لحظه نمی‌کردند رو ، کم را مفـاهـیـم نبـوت را ، به جـان مرتـضـی داده به غیـر از او‌نبـاید گفـت‌‌ ، نه اسـرار عالـم را حدیث‌نفس‌می‌کرد و گمانم‌با‌خودش‌ می‌گفت چه‌ حالی ‌می‌شود حیدر ، زمانی‌که "‌نباشم" ‌را همه هَمُّ و غمش این بود تکریم ِ " ذَوِالـقُـربٰی " سفارش پشت هم می کرد ای مردم "عزیزم را"... بگو با منکـرش «فَأتُوٱ بِعَشرٍسورِة» جاری‌ کن همین‌ اندازه ‌بی‌نقص ‌و همین اندازه ‌محکم‌ را یقینا یک کـلمـه هـم ، شبـیه او نخواهد شد اگر چـه آوردنـد آخـر ، هـزار " آیـه " فراهـم را زبان ‌ناکرده‌ وا‌ جز " وحی " ‌و وا هرگز ‌نخواهد کرد رسـولی که خـدا داده به او شـأنی معـظم را اگر‌ چه ‌کعبه‌ی ‌رحمت ‌خود «اِنِّی‌مِثلُکُم» ‌فرمود نـزایـیده است مانندش ، بـه دنـیـا دیگـر آدم را بعید اصلاً نباشد ‌آن‌ ، که‌ گفت «‌اِنَّ‌الرَجُل‌یَهْجُر» بـسـوزانـد زبانـش هـم ، اهـالـی ِ جهنـم را علی‌ماند و ‌دلی ‌زخمی فلانی بافلانی رفت مگر جز گل ‌شده قسمت کند تشییع ،‌ شبنم‌را؟ اگر چه ‌روی خود شاید نمی آورد امّا سخت بغل‌ می‌کرد با ‌چشـمش‌ ، ولی ‌داغ مُـحَـّرم را یکی مقتل‌نویس‌ و ‌دیگری شاعر یکی‌مداح خداهم ‌گریه کرده ، شک ‌نکن بغض ‌"مُقَّرَم‌‌" را روح الله قناعتیان ......_________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
✅شهادت حضرت محمد (صل الله علیه وآله وصلم) 🔻حسن لطفی در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را فردا همینکه جمع کردی بسترم را آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفنها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرفهای آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی مکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که  می‌ریزند هیزم روی هیزم وقتی که می‌سوزاند آتش سنگرت را بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را بابا مواظب باش پشتِ در سرت را ای کاش می‌شد روضه‌ی بازو نمی‌شد وقتی علی می‌شوید آهسته پَرَت را این جمله‌ی آخر عزیزم با حسین است: "با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را" صل الله علیه وآله وصلم ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. باید که خدا نام تو طاها بگذارد با خلق تو منّت به سر ما بگذارد جبریل، میان حرمت پا بگذارد داغی به دل گنبد کسرا بگذارد حالا که در آفاق، نگاه تو درخشید آتشکده را سرد کن ای مشعل توحید خیرات کن از نور دلت اهل محل را برهم زده عقل و خردت، جنگ و جدل را انداخته ابروی کجت، لات و هبل را دید آمنه در چهرهء تو خیر العمل را پیش حجر الاسود چشمان سیاهت صد طایفه گشتند مسلمان نگاهت داروی غم و حال پریشان قریشی ختم رسل و مالک ایمان قریشی جانم به فدای تو که سلطان قریشی از اولش آقای یتیمان قریشی هرکس گذرش بر در میخانه ات افتاد یک جرعه زد و گفت که روح پدرت شاد تصویر تو نه! وجه خدا در نظر ماست ذکر صلوات تو فقط بال و پر ماست تا روز جزا سایهء تو روی سر ماست همشهری سلمان تو بودن هنر ماست ما جمع گداهای تو لالیم به والله ما خاک کف پای بلالیم به والله راهی که به سوی تو بود، سوی بهشت است لبخند بزن، خنده ات آن روی بهشت است از عطر تنت، مکه پر از بوی بهشت است شادیم که زهرای تو بانوی بهشت است نازل شده در منزل تو سورهء کوثر در غار حرایت متجلی شده حیدر تقدیر مسلمانی ما پشت در توست در دست خلیل آن شب کعبه، تبر توست هر معجزه، یک جلوهء شق القمر توست پس رادّ الشمس علی از یک نظر توست قرآن شدی و منطق تفسیر گرفتی با دست علی قبضهء شمشیر گرفتی در شعب ابی طالب علی یارِ تو بوده تیغش همه جا فاتح پیکارِ تو بوده حیدر ز ازل حیدر کرارِ تو بود حتی شب معراجِ تو پاکارِ تو بوده ظرفی که تعارف به تو شد ظرف علی بود حرفی که خدا زد به خدا حرف علی بود در وادی عشق تو دلِ ناخلفم بُرد موج غزلت اینطرف و آنطرفم بُرد من را به حرم، مستی و شور و شعفم بُرد از گنبد خضرای تو سوی نجفم بُرد بیرون زده از باغ تو صد شاخهء طوبا انگور نجف چیده ام از خانهء زهرا ما را چو اویس قرنت عاشقِ خود کن سجاده نشینِ سحر خالقِ خود کن جان علی و فاطمه ات لایقِ خود کن زوّار بقیع پسر صادقِ خود کن بی حبّ تو قرآن خدا را نگشودیم ما منتظر مکهء بی آل سعودیم تا اینکه از افلاک، ز صادق خبر آمد از عرش خدا، رزق دو چشمان تر آمد از حوزهء علمیهء او روضه در آمد گفتیم حسین و حرمش در نظر آمد از خاک بقیعش دل ما را نتکانید ما را به حسینیهء صادق برسانید ✍ . ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مُلک و مَلک مُرید و مسلمانِ احمد است در ذيلِ لطفِ بی حد و احسانِ احمد است احمد محمّد است و محمّد رسولِ حق جمع صفات نیز، به عنوانِ احمد است هر گل که بشکُفت به گلستان معرفت مدیونِ قطره قطره ی بارانِ احمد است "اقرأ.."بخواند و غار حرا پر زِ نور شد مبعث، شروعِ تابش قرآنِ احمد است معراج رفت و هم سخنِ کردگار بود این نقطه، اوجِ عزت و ایمانِ احمد است زهراست دخترش، ثمرش، مادرش، بَلی.. زهرا شکوهِ مِدحَت دیوانِ احمد است سرمایه اش خدیجه و شمشیر او علیست این دو، دو بالِ فتح به میدانِ احمد است این شعر را بخوان، که جهان را خبر کنی جانِ جهان علی و، علی جانِ احمد است .
. مدح حضرت محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم دلبرِ صاحبدل و قرآنِ نازل  مصطفی اُسوه‌یِ خُلقِ نکو انسانِ کامل مصطفی شد اَشِدّاٰءُ علیَ الکُفّار هنگامِ نبرد با مسلمان تا کند چون اهلِ منزل مصطفی جز رضایِ حق ندید و جز ثنایِ حق نگفت خدعه‌هایِ مشرکان را کرده باطل مصطفی دل نَبسته بر کسی جز آن که دلدارش خداست جز علی هرگز نمی‌بندد به کس دل مصطفی در رکابش می‌زند شمشیر  شیرِ کردگار مرتضی دریایِ غیرت بود و ساحل مصطفی با منافق‌های اُمّت هم  مدارا می‌کند رویِ خوش داده نشان حتّی به قاتل مصطفی با ولایت تا شهادت مانده ختم‌ُالمرسلین بی‌قرارِ کوثر و قرآنِ نازل  مصطفی صلی_الله_علیه_وآله_وسلم ✍ .