eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6.1هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام 🔹 آغاز حیات🔹 روز و شب در دل دریایى خود غم داریم اشک، ارثى‌ست که از حضرت آدم داریم شادى هر دو جهان در دل ما پنهان است تا غمت در دل ما هست، مگر غم داریم؟ گاه در هیأت رعدیم و پر از طوفانیم گاه در خلوت خود بارش نم‌نم داریم تازه آغاز حیات است شهید تو شدن ما فقط غمزهٔ چشمان تو را کم داریم عقل در دایرهٔ عشق تو سرگردان است عقل و عشق است که در ذکر تو با هم داریم در قیامت دل ما در پى قَد قامتِ توست ما چه کارى به بهشت و به جهنم داریم.... از ازل شور حسین بن على در سر ماست تا ابد در دل خود داغ محرم داریم 📝 .
. علیه‌السلام 🔹 آغاز حیات🔹 روز و شب در دل دریایى خود غم داریم اشک، ارثى‌ست که از حضرت آدم داریم شادى هر دو جهان در دل ما پنهان است تا غمت در دل ما هست، مگر غم داریم؟ گاه در هیأت رعدیم و پر از طوفانیم گاه در خلوت خود بارش نم‌نم داریم تازه آغاز حیات است شهید تو شدن ما فقط غمزهٔ چشمان تو را کم داریم عقل در دایرهٔ عشق تو سرگردان است عقل و عشق است که در ذکر تو با هم داریم در قیامت دل ما در پى قَد قامتِ توست ما چه کارى به بهشت و به جهنم داریم.... از ازل شور حسین بن على در سر ماست تا ابد در دل خود داغ محرم داریم 📝 .
. علیه‌السلام 🔹بوی چادر زهرا🔹 شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مرا کرامت آقا گرفته است شکر خدا که چشم همیشه حسینی‌ام اشکی برای روز مبادا گرفته است بالِ فرشته است برای تبرکش اطراف چشم‌های ترم را گرفته است اینجا حسینیه‌ست ملائک نشسته‌اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریۀ ماه محرمم امروز بوی چادر زهرا گرفته است... ✍ .
. علیه‌السلام ای فصل لاله‌های معظًم خوش آمدی شهر همیشه سرخ محرم خوش آمدی در چشم‌های تشنۀ با شب عجین من سیل شدید، آتش نم‌نم خوش آمدی در جان زخم‌خورده‌ام از جور روزگار ای مهربان‌ترین غم عالم خوش آمدی ای از حجاز آمده تا دشت کربلا اشک فرات،گریۀ زمزم خوش آمدی.. ای ابر بی‌امان، قدمت روی چشم ما طومار نوحه‌های دمادم خوش آمدی ای کاروان که یاد تو و داغ‌های تو بر هر مصیبتی شده مرهم، خوش آمدی بر پرچم حسینیه زهرا نوشته است «به مجلس عزای حسینم خوش آمدی» ✍ .
. و بر دوش توست شال عزا، صاحب العزاء ماه محرّم آمده یا صاحب العزاء قربان پلک زخمی تو یا ابالغریب روضه گرفته ای تو کجا صاحب العزاء ای صاحب عزای محرم بیا دگر یک سر بزن به مجلس ما صاحب العزاء روضه برای حضرت مسلم گرفته ایم مجلس به پاست بی تو چرا صاحب العزاء بین کدام خیمه تو خون گریه می کنی در کوفه یا که کربوبلا صاحب العزاء بنگر سفیر جدّ تو شد مثل تو غریب از کوفیان ندیده وفا صاحب العزاء با اشک چشم، نامه نوشته به روی بام گفته حسین کوفه نیا صاحب العزاء ای منتقم، سرش شده از پیکرش جدا در راه عشق خون خدا صاحب العزاء افتاده پیکرش به زمین از فراز بام از کینه های قوم ریا صاحب العزاء شکر خدا نرفته تنش زیر سمّ اسب انگشت او نگشته جدا صاحب العزاء دیگر نشد مقابل چشمان خواهرش در زیر آفتاب رها صاحب العزاء ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. السلام علیک یا اباعبدالله الحسین به گلبرگ از چه شبنم آمد از راه به دل آهِ دمادم آمد از راه چرا اشک از دو دیده گشته جاری مگر بوی محرم آمد از راه ✍ .
. رخصت بده كه خيمه ی ماتم به پا كنيم پيراهن سياه به تن با شما كنيم آيد صدازغيب كه قد قامت العزا رخصت بده اقامه ی بزم عزا كنيم بگذار بازيارت ناحيه ی تو، باز دل را محیط غصه و ماتم سرا كنيم درحد ما كه نيست وليكن خداكند برگريه های روز وشبت اقتدا كنيم دوكاسه اشك ويك دل خونين زداغ را آورده ايم نذر غم كربلا كنيم موعود هل اتی چه شود يك مُحّرمی توروضه ای بخوانی وما جان فداكنيم برما بخوان توروضه ی شيب الخضيب را تاگريه برحسين سرازتن جداكنيم «تكليف انتقام شهيدان به دوش توست »1 ای منتقم برای ظهورت دعا كنيم ماه محّرم است «وفایی» به ناله گفت باناله های خويش قیامت به پاكنيم .
. بر چهره ی شهر گَرد غم ریخته اند باران دو چشـم را بر انگیخته اند پیراهن خونی حسین بن علی(ع) از عرش مگر دوباره آویخته اند؟ ✍ ............... . بر شهر دوباره گرد غم پاشیده است انگار که بیرق وعلم باریده است عالم شده غرق حزن وماتم یعنی تقویم به خود نام «محرم» دیده است ✍ .
. الا که ماه عزاداری و غم است محرم بگو به‌ مردم‌ عالم محرم است محرم فرشته ها همه گریان، خلایق اند پریشان که حال عالم و آدم چه درهم است محرم خلیل و موسی و عیسی و نوح‌ نوحه کنانند عزای اشرف اولاد آدم است محرم خدا به حق حسینش گناه خلق ببخشد بساط توبه دوباره فراهم است محرم تمام سال برای غم تو گریه نمودم که در مقابل زخمان تو کم است محرم .
. حسین جان روحی فداک دل جز به یاد روی تو خرّم نمی شود دیده به غیر نام تو پُر نَم نمی شود چشمان تر ز آتش دوزخ دهد امان گریه کن ات ز اهل جهنم‌ نمی شود راه وصال تا به لقای خدا بلی جز از مسیر روضه فراهم نمی شود ما را بهشت مجلس روضه است والسلام طوبی شبیه سایه پرچم‌ نمی شود بر ما که عاشقیم و اسیر غم تواییم ماهی شبیه ماه محرم نمی شود درمان دردهای دل ماست روضه ات ما را به غیر اشک تو مرهم نمی شود نام تو برد، توبه آدم قبول شد آدم بدون لطف تو آدم نمی شود یک عمر هم اگر‌ که بگوییم "یاحسین" یک ذره از حلاوت آن کم نمی شود زینب رسید و گفت کجایی حسین من؟! جسم کسی که اینهمه درهم نمی شود با نیزه ها مگر بدنت را چه کرده اند هر کار میکنم که منظم نمی شود ۲۹ ذی الحجه ۱۴۴۵ ۱۶ تیر ۱۴۰۳ .
. هَنو محرم نیومد، دلم هوایی شده به عشقِ اربابم حسین، کرببلایی شده داغِ محرم توو دلم، تا که تداعی شده مثلِ حبیب مثل زهیر، براش فدایی شده شکسته دل پَر میکشه به عشقِ بین الحرمین بر سر و سینه میزنه، برایِ غربتِ حسین(ع) قراره از کعبه بیاد، شاهم امامِ عالَمین قراره با خودش بیاره اشک و آهِ زینبین تو سینه ام پُرِ غمم، منتظرِ محرمم بوسه زنِ خاکِ دَرِ، دو تا ضریح و حرمَم محرم از رَه میرسه یواش یواش قدم قدم یه کاروان داره میاد، چه با خدَم چه با حَشَم گو سرنوشتِ این دو تا اینجوری میخوره رقَم یکی سرش میشه جدا، یکی دَساش میشه قلَم یکی گلِ ام البنین، یکی عزیزِ مادرم یکی میمونه بی سپَه، یکی میمونه بی علَم خدا کنه که اربعین، کرب و بلایی بشویم مثلِ حبیب مثل زهیر، براش فدایی بشویم به سمتِ کربلایِ او، پیاده راهی بشویم ما هم شهیدِ وادیِ،ِ عشقِ ولایی بشویم ✍ .
. ماه محرّم آمد و .... نه جنگ تحمیلی و نه صلح تحمیلی. -------------- ماه عزای کشتگان عشق آمد ماه حضور بی کران عشق آمد ماه مُحرّم ، ماه تصویر رشادت ماه رسیدن تا بلندای شهادت ماه حسین و لاله های بی قرین اش ماه تجلّای قیام راستین اش ما از حسین بن علی نیرو گرفتیم بالندگی را از قیام او گرفتیم باشد قیام او مرا الگوی ماندن در مکتب اش درس حیات عشق خواندن ما از حسین بن علی آداب داریم آداب حق را با دلی بی تاب داریم نخلیم و در کرب و بلایش ریشه ی ماست در سنگر حق استقامت پیشه ی ماست ما در زمین کربلا سنگر گرفتیم با استقامت عزّت دیگر گرفتیم « هَیْهاتْ مِنّا الذِلّه » آهنگی به لب هاست نابودی باطل نوید حق طلب هاست ما از حسین آموختیم آئینه باشیم فریاد خون ، فریاد حق در سینه باشیم ما از حسین بن علی گلگون بگوییم از دشمنان او برائت ها بجوییم با نهضت خون خدا همراهی ماست نابودی « صهیون » برائت خواهی ماست صهیون و آمریکا همه از اهل طغیان جانی تر از آل زیاد و آل مروان امروز « صهیون » آل مروان است آری اهل نفاق و ظلم و عصیان است آری ماییم و طغیان پیشگان اهل باطل آل ابی سفیان زده صف در مقابل حالا که ماییم و ستمکاران تاریخ حالا که ماییم و جهان خواران تاریخ باید به فکر محوِ هر خاشاک بودن باید به قطع ریشه ها از خاک بودن ما غیر حذف خارها فکری نداریم باید به قطع ریشه ها همّت گماریم باید به فکر محوِ « صهیون » بود یاران باید شود خصم زبون نابود یاران مهلت نباید داد بر سگ های وحشی رحمی نخواهی دید در سگ های وحشی صهیون خبیث است و کثیف است و پلید است درهای کاخ هر ستم را او کلید است بنگر که صهیونِ لعین گرگ است و خونخوار از بهر محوِ این لعینان گام بردار باید درین میدان سرخ سرفرازی بر لشکر شیطانی « صهیون » بتازی با دست ایرانی شکسته شاخ این دیو یکسان شده با خاک « حَیْفا و تِل‌آویو » ماه محرّم گرچه در دل آه باشد ماه ستیزِ با عُبِیْدُالله باشد ماه جدا از هر پلیدی هاست آری ماه برائت از یزیدی هاست آری بین یزید و پور زهرا صلح هرگز یعنی میان کفر و تقوا صلح هرگز خون خدا حق بود و جز آن را ندیدیم صلحی میان کفر و ایمان ما ندیدیم صلحی که تحمیلی بُوَد باقی نماند هم بشکند ساغر ، وَ هم ساقی نماند در صلح تحمیلی برادر تو مبین صلح با جنگ تحمیلی چه فرقی دارد این صلح تاریخ را باید تَوَرُّق کرد اکنون تا بنگریم آئینه را در خاک و در خون این که دل ما جلوه گاهی لاله گون است پیوند ما با روز عاشورای خون است « سِلْمٌ لِمَنْ » خواندیم و « ثارُالله » گفتیم « حَرْبٌ لِمَنْ » را گفته و آگاه گفتیم خواندیم فصل غم فزایِ « اَسْرَجَتْ » را خون گریه کردیم اتّفاقِ « اَلْجَمَتْ » را بر اِبْنِ سَعْدِ آن خصم کافر کیش لعنت بر شمرِ دون ابلیس کفر اندیش لعنت ادامه دارد .... ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .