eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
247 عکس
157 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ آنچه در کرببلا از غمِ هجران دیدم همه حادثه را با دلِ سوزان دیدم کربلا خاطره ے سینه ے پُر سوزِ من است من در این دشتِ بلا کینه ی عدوان دیدم عرصه ی کرببلا یا که به جولانِ بلا من لبِ سوخته و تشنه‌ی مهمان دیدم اے پدر این که پذیرایےِ مهمان نبود نیزه ے شمرِ لعین بر لب و دندان دیدم خسته ام سینه ے سوزانِ من و زخم عدو هر ستم را همه با دیده ے گریان دیدم گو پدر جان که من از غصه‌ی هجرت چه کنم نرم شد پیکرت از سمِ ستوران.... دیدم پس تو ای شمر مزن پای به این جسمِ شریف پاره پاره بدنی فرشِ بیابان دیدم بعدِ آن حلقه زده گرِد خیامِ نبَوی خیمه ے آل رسول غارتِ آنان دیدم کربلا جلوه اے از آیت و اسرارِ خداست از حرم تا به حرم رنجِ فراوان دیدم کربلا خاطره اش جور و جفا بوده و بس ظلم بی حد به خود و عمه و طفلان دیدم شام تا کوفه بسی رنج کشیدم ای وای عمرِ خود با محن و درد به پایان دیدم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
‍ ‍ . ماجرای کربلا را باید از زینب شنید از دلِ غمدیده ی آن بانوی مکتب شنید هر چه گویند این و آن از ماجرای کربلا باید از زینب ادای حقٌ این مطلب شنید از دلِ اهلِ حرم آید خروشِ درد و آه باید از سجاد هم آن مضطرِ در تب شنید باز هم بشنو همی بی حرمتیِ اهلِ بیت از شقاوت های شمرِ پستِ لامذهب شنید از سکینه هم در آن صحرای تاریک و خموش دامنِ آتش گرفته، از سکوتِ شب شنید رأس گلگون پدر بر روی نی چون ماهِ بدر صوتِ قرآن و دعا را باید از آن لب شنید نیزه های خون چکان بود و صدای کودکان باید از آن جسم و آن تازیدنِ مرکب شنید مجلس و تختِ یزید و کوفیانِ تیره بخت خطبه های آتشین را باید از زینب شنید! .............................. . عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین(ع) است زیباییِ احساسِ من این است که جانم آن عاشقِ‌ دیوانه و مفتونِ حسین است این دل که اسیر است و در این دام گرفتار چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است یا لیتنی کنت و مَعکم وردِ لبِ ماست عالم به ابد یکسره مدیون حسین است گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ ذلت چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است در ظهرِ عطش کرب و بلا و تهِ گودال این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است تا نبضِ جهان می زند این دایره ی عشق عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است .....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. همچنان که یک نشان از مادرت معلوم نیست هیچ نامی مثل نامت در جهان مظلوم نیست چون غریبی مثلِ نامِ تو کجا پیدا شود؟ هیچ کس از حق خود قدرِ شما محروم نیست هر چه می گوییم از مظلومی ات کم گفته ایم ذره ای از ماجرای کوهی از غم گفته ایم روضه هایت حاکی از آزرده جانیِ شماست از صفر غافل شدیم و از محرم گفته ایم خاطراتِ کوچه ها و ماجرای پشتِ در آتش کین در کشاکش پشت در شد شعله ور جاده ها گم می شود در ازدحام فتنه ها دستهای بسته و آهِ نفس گیرِ پدر جاده ها بی تو کجا می برد جانانِ تو را آیه های زخمیِ گلبرگ قرآنِ تو را کور باشد دیده ای که روشن از خورشید نیست لعن بادا آن که آزرده چنان جانِ تو را می گذاری سر به روی شانه ی تنهاییت همدمِ جانِ تو باشد خانه ی تنهاییت سینه ات دلتنگِ مادر شد به یاد کوچه ها پر شد از دستِ زمان پیمانه ی دلتنگیت گر چه باشد هر دو عالم از ازل مالِ شما لیک قبرت راویِ خوبی ست از حالِ شما وارثِ رنجِ زمینی، شهره ی مظلومیت هر چه طوفان بلا باشد در اقبالِ شما ای که قلبت مخزن الااسرارِ نجوای پدر شاهد سوز و گدازِ اشکِ غمهای پدر شمعِ جانت ذره ذره آب شد از غربتش کوچه ها شب تا سحر همراه و هم پای پدر جان به قربان تو و آن قبر بی شمع و چراغ سالها در حسرتِ آغوش جدت از فراق کاش می شد که عیان بوده مزار مادرت در دل تو شعله شعله آتش این درد و داغ ناله هایت غرق ماتم می کند آفاق را سینه ی تنگت ندارد طاقتِ این داغ را وارثِ رنج و غم دنیای زهرا و علی(ع) می خراشد آهِ دردت سینه ی عشاق را همچنان که یک نشان از فاطمه(س)معلوم نیست هیچ نامی چون حسن(ع) هم در جهان مظلوم نیست! ...._________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ‍ ‍ یارب علی غریب و درمانده ام نبیند این صورتِ کبودم تا زنده ام نبیند خونابه ی جراحت از زخمِ من چکیده خونابه ی جگر را افشانده ام نبیند یارب نشانِ زخمِ پهلوی نازکم را از پیشِ چشم هایش پوشانده ام نبیند من غنچه ی شهیدی در بطنِ خویش دارم این غنچه را که با خون پیچانده ام نبیند آندم که میخِ در را بر سینه ام نشاندند این میخ را ز سینه من کنده ام نبیند دیوار می فشارد مسمار می گدازد این درد را که در دل رنجانده ام نبیند یارب نگاهِ غیری پهلو وُ بازوان را با گیسووانِ خونین پوشانده ام نبیند خواهم ز تو اِلها اندر وداعِ آخر مولا به بسترِ خون درمانده ام نبیند ای یار و یاورِ من، مظلومِ حیدرِ من خدا کند نبینی، این زخمِ پیکرِ من (۲) .....___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ‌ ▪️یاوَجیهَهً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعى لَناعِنْدَاللّهِ▪️ خداوندا در این عالم به حقِّ حرمتِ زهرا(س) به این بی دست و پای گم عطا کن عفٌتِ زهرا(س) بتاب ای مَه شبانگاهان به یادِ صورتِ نیلی دلِ عالم به درد آید ز حزن و غربتِ زهرا خداوندا دلِ ما را منوّر کن به نورِ او خداوندا تو پُر کن جانِ ما از حکمتِ زهرا زنِ با چادر و معجر چو گوهر در صدف باشد که هر زن با حجابِ خویش باشد زینتِ زهرا خدایا چشمِ ما را پُر کن از انوارِ شیدایی دلِ ما را فروزان کن به حقِ عصمتِ زهرا دلی دارد پُر از خون از غمِ تنهاییِ مولا نمی داند بجز مولا کسی از محنتِ زهرا به جنّت می نشیند بی قرار و خسته و دلتنگ دلِ پیغمبرِ ما هم کبود از صورتِ زهرا(س) ‌___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. آندم که بر من افتاد آهنگِ بی نوایی هر کوی و کوچه گشتم با کاسه ی گدایی در هر دیار رفتم از دردِ این بهانه شاید که این گدا را در یک نظر در آیی این بارِ محملِ من مشکل نشسته بر گِل در هر زمان نشستم امیدِ رهگشائی جانا گدای مسکین محتاجِ یک نگاهت محضِ رضای مادر بگشا درِ رهایی ترسم ز دردِ هجرت این جان به آخر آید آخر تو را نبینم در کوی آشنایی دردِ فراقت ای گُل در جانِ من نشسته کی می شود نصیبم آن فرصتِ طلایی سوزم ز آتشِ دل امّا به آهِ سردم ای التیامِ دردم آخر بگو کجایی؟ در انتظارِ رویت مجنون و بیقرارم من می خرم نگاهت هر چند پُر بهایی این التهابِ سینه چون کوهِ آتشین است کی می رسد به درمان این دردِ بی دوایی ای حجتِ الهی کردم دعا بیایی با وصلِ تو سر آید آهنگِ بی نوایی! پیشنهاد: .....‌___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. زینبِ کبری شدی تا عشق را معنا کنی کربلا را تا ابد با اشکِ خود احیا کنی روح بخشیدی به آیینِ نبی بعد از پدر پیروی از مادرِ خود حضرتِ زهرا کنی سوختی چون شمع در پای ولایت تا فقط بیرقِ سرخِ حسین را در زمین بر پا کنی ای علَم بر دوش از کرب و بلا تا شامِ غم ای که با لبخندِ اشکت درد را زیبا کنی آمدی ای گل نه تنها زینتِ بابا شوی بلکه مِهرت را به قلبِ عاشقانت جا کنی در شبِ میلادت ای ماهِ دل‌افروزِ حسین من توسل کرده‌ تا قلبِ مرا احیا کنی تو پیمبر دامنِ زهرا شده معراجتان آمدی تا بابِ رحمت را به رویم وا کنی تو رسولِ مرسلِ کرب و بلای غربتی با سرِ بالای نیزه نیمه شب نجوا کنی در لبت آوازِ سرخِ کربلا، آهِ عطش دشتِ خونِ تشنه را با اشکِ خود دریا کنی در زمینِ کربلا تحتِ ولیِ امرِ خود اقتدا بر مادرت در ظهرِ عاشورا کنی ای تماشایی ترین زیباییِ صبرِ خدا ای که با گوشه نگاهی هر دلی شیدا کنی در زلالِ معرفت بی انتهایی چون پدر این همه دردِ غریبی را کجا انشا کنی زینب ای امّ المصائب اسوه ی صبر و رضا هستی ات را داده ای تا عشق را معنا کنی کربلا با یادِ تو در چشم ها زیبا شده چونکه با اعجازِ نطقت ظلم را خنثی کنی ای که راضی بر رضای حق، ممنونیم اگر نامِ ما را در ردیفِ عاشقان امضا کنی ما مدافع بر حریمت گشته‌ایم از جان و دل کن دعا شهدِ شهادت را نصیبِ ما کنی! ___________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
‍ ‍ ‍ . . خدا حافظ گلِ بیمار رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار تو بودی مونسِ جانم، طبیبِ دردِ پنهانم چگونه سر کنم بی تو، بگو ای روح و ریحانم تو رفتی از کنارِ من، ز هجرِ تو پریشانم ز بعدِ رفتنت دیگر، خزان شد باغ و بستانم بمیرم من ز داغِ تو، ز دردِ اشتیاقِ تو به مثلِ شمع می سوزم، من امشب از فراقِ تو بگو جانم کجا گیرم، نشانی یا سراغِ تو کجا بویم گلِ عشقم، شمیمِ عطرِ باغِ تو خدا حافظ گل بیمار، رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار چه شبهایی کنارِ هم، به سجاده سحر کردیم بگو ما چه دعاهایی، به حالِ همدگر کردیم چه عاشقانه و شیرین، به روی هم نظر کردیم بگفتیم از ملامت ها، به قلبِ هم سفر کردیم ز بعدِ هجرت ای زهرا، بساطِ روزگار این است تمامِ حال و روز من، به مثلِ شامِ غمگین است مرا از خاطراتِ تو، همان بازویِ خونین است چگونه سر کنم عمرم، نفس در سینه سنگین است خدا حافظ گل بیمار، رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار ندانم آخر ای جانم ،در این عالم چه حکمت بود تمامِ زندگیِ تو، فقط درد و ملامت بود کتابِ خاطراتِ تو، سراسر رنج و زحمت بود بگو ای مونسِ جانم، تو را کی وقت راحت بود؟ کمی آهسته آهسته، دلت رنج و تنت خسته تمامِ غصه ی عالم، دل و جان تو بنشسته خدایا همسرم حالا، چرا رخت از جهان بسته دلِ غمدیده ی ما را، که از این غصّه بشکسته خدا حافظ گل بیمار، رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار چه روزها و چه شبهایی، کنارِ بسترت بودم غریب و بیکس و تنها، فقط من یاورت بودم از آن ساعت بگو جانم، وداعِ آخرت بودم تو چشم از این جهان بستی و من بالا سرت بودم خداحافظ گلِ بیمار، خداحافظ گلِ بی خار حسینت آمده بهرِ واعِ آخرین دیدار .............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ‍ باراِلها آن مَهِ پنهانِ ما کی می رسد؟ آن وعید و وعده ی قرآنِ ما کی می رسد آن پناهِ بی پناهان، یاورِ بیچارگان آن ولیِ عالمِ امکانِ ما کی می رسد فتنه های بیشماری جانِ عالم را گرفت ناجی این پهنه ی ویران ما کی می رسد از فراقِ شمعِ رویش تیره گشته آسمان بدر کامل مشعل تابان ما کی می رسد جانِ مشتاقان ز هجر او به لب آمد دگر نخل طاها یوسف کنعان ما کی می رسد تا به کی باشیم سوگِ غیبتِ کبرای او مهر جانان هدیه ی سبحان ما کی می رسد عالمِ درمانده را جز دستِ او امداد نیست آن طبیبِ دردِ بی درمانِ ما کی می رسد تا کی آخر آفتابِ ما بماند پشتِ ابر منجی عالم شه خوبان ما کی میرسد می کشیم آه از فراقش چشم ما در انتظار تشنه ایم و رحمت بارانِ ما کی می رسد یوسف زهرا(س)گل طاها امام عاشقان حجٌتِ حق زیورِ ایمانِ ما کی می رسد! ✍ ........_________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مادرِ عباسم و عشقم حسینِ فاطمه است خوش به حالم نامِ من ام البنینِ خادمه است قطره ای بودم ولیکن وصلِ دریا گشته ام زوجه ی شاه و کنیزِ بیتِ زهرا گشته ام هرگز از دامانِ او دستم نمی گردد رها ذرّه ای از خاک باشم در حریمِ این سرا آنکه از باغش شود هفتاد و دو گل بهترین کربلایش محشری بر پا نماید در زمین سر نهم بر آستانش با کمالِ افتخار کز حسن دارد صفا و از حسینش اعتبار نور می بینم در این دو از چراغِ کیستند آفتابی جز نبی و یاس و حیدر نیستند هر دو سعدِ اکبرند و بر خلایق برترند سیّدِ عالی مقام و هر دو عالم سرورند شکرِ حق گویم که هستم از محبّانِ بتول تا طوافِ جان کنم بر گردِ طفلانِ بتول! ......._________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. اولین مدحِ تو را دستِ خداوند نوشت نامِ زیبای تو را بر شکر و قند نوشت آنقدَر خاطرتان نزدِ خدا بود عزیز که خداوند ز لبخندِ تو لبخند نوشت تو تمامِ علی هستی و تمامِ تو علی زین سبب بوده فقط واژه ی دلبند نوشت چار قل را صد و ده بار به نامت خواندند بعد از آن بهرِ تو بر گلپر و اسپند نوشت عشق یعنی که همه آلِ کسا بر گِردت جوشنی با سندِ نور به صد بند نوشت با تو خوشبخت ترین مرد جهان است علی که به این عاشقیت غایتِ خرسند نوشت من ز اسماءِ جلاله به قسم یاد کنم فاطر از فاطمه دانست که سوگند نوشت شاعران از تبِ عشقِ تو غزل ها گفته اند شانِ تو آن غزلی بود خداوند نوشت! ۲۹_دی_۱۴۰۰ ✍ ......................_________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. تبریک که ماهِ صلوات است این ماه میلادِ سفینه ی نجات است این ماه یعنی که ز مقدمِ حسین اِبنِ علی(ع) لبریز ز خیر و برکات است این ماه! ............................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. فرخنده طلوعی که بشارت به جهان است از عطرِ دل انگیزِ هلالِ رمضان است آغوشِ پُر از مِهرِ خدا بر همه باز است از عرش ندا آمده این ماهِ امان است این بوی بهشت است که پیچیده به عالم خیرش به تو در باغِ ضیافت به عیان است به به چه لطیف است نسیم سحری اش از پنجره ی رو به خدا عشق روان است آری که چه زیباست گل افشانیِ توحید آری که چه دلچسب تماشای اذان است فخرِ تو همین بس که تو مهمانِ خدایی مزدِ تو همان ساغرِ تسنیمِ جنان است جا دارد اگر در تبِ معشوق بسوزی آنکه همه جا یادِ رُخش مرهمِ جان است در آینه ی قدر ببین روی علی (ع) را آرامشِ دل، بردنِ نامش به زبان است قرآنِ خدا، قدرِ خدا، جمله علی است نفرین به هرآنکس که پُر از شک و گمان است از بعدِ گلِ یاس چه آمد به سر او؟ دردش همه سر بسته دلِ چاه نهان است حس کردی اگر بوی خدا را به مشامت یادِ دلِ او کن که پُر از سوزِ خزان است خوش باشد اگر لب به تلاوت بگشایی قرآن که همان عافیتِ روح و روان است تصویر بکش باغِ مناجات و دعا را امید که سهمِ دلِ تو هر دو جهان است هر کس ز سبوی رمضان جرعه ای نوشید در بحرِ کرامت طلبش دُرِّ گران است آمالِ تو از دوست همان روی نگار است این خواهشِ چشمِ همه ی منتظران است او می رسد از کعبه که در وعده ی حق است در تحتِ لوایش همه جانها به امان است خاکِ قدمش سرمه ی چشمانِ ضعیفم مهدی که همان صاحبِ وَالعصر و زمان است جانم به فدایش که گلِ فرشِ عبورش از رایحه ی نابِ نسیمِ رمضان است ................................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
دلم شورِ دمادم دارد اینجا هوای گریه نَم نَم دارد اینجا دلِ من روشن از نورِ حضور است صفای سعی و زمزم دارد اینجا به یادِ گل رخان با سینه ی درد هزاران غصه و غم دارد اینجا نمی پرسد کسی از حالِ زارش نه همراهی نه محرم دارد اینجا ندارد هم زبانی، هم نشینی بسی اندوه و ماتم دارد اینجا نشسته خسته و غمگین کناری که یاری مهربان کم دارد اینجا ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی پُر از سوزِ درد و پُر از بغضِ آهی اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی ولی روشنی تو به نورِ الهی به برهانِ باقر به سیمای صادق تو عرفانِ محضی به قرآنِ ناطق غبارت به دردِ دلِ ما دوا است که ویرانیِ تو گلستانِ ما است نگاهت شبیهِ خودِ کربلا است تجلیِ تو تا به عرشِ خدا است تو زیبا شَوی با گلِ یاسِ زهرا(س) به حقِ دو دستانِ عباسِ زهرا(س) ببین کرده امشب دلِ من هوایت تصور کنم باغِ صحن و سرایت شوم زائرِ تربتِ با صفایت غریبانه چون شمع گریَم برایت به حقِ حسن کو بوَد جانِ سجاد شود روزی صحنِ تو آزاد و آباد تو تفسیرِ عشقی به رنگِ حقایق ضریح و شبستانِ تو قلبِ عاشق شکوهِ تو لبخندِ هر صبحِ صادق پُر از عطرِ یاسی و باغِ شقایق تو زیبایی ات کمتر از کربلا نیست اگر چه به رویم درِ روضه وا نیست! ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شیعیان را آبروی هر دو عالم زینب(س)است نورِ زهرا وُ علی و عطرِ خاتم زینب است آمدم در کربلا عشقِ ابوالفضل و حسین(ع) در زیارتنامه ام اوّل سلامم زینب است هر نفس اعجازِ او در سینه غوغا می کند آهِ اشکِ روضه وُ شورِ مُحَرم زینب(س)است کربلای ما فقط با او به معنا می رسد چونکه بر زخمِ تمامِ درد مرهم زینب است تا جهان پاینده است و چرخ هستی بر مدار دل به هر کس می سپارم یارو همدم زینب است بس که بانو در دلش زخم مُحَرم ریخته در صدای روضه ها سوز و گدازم زینب است عشق می روید به هر آیینه در پیمانِ او در پگاهِ چشمِ من این اشکِ نَم نَم زینب است صحنِ آغوشش هنوزم قتلگاهِ روضه هاست در بیانِ روضه ها هم کوهِ ماتم زینب است روضه ی دردش همیشه التیامِ جانِ ماست گنبد کرب و بلا را نقشِ پرچم زینب است کربلا داغش همیشه تازه هست و غرقِ خون بعدِ عاشورا غم و دردِ دمادم زینب است خون سرخِ موجِ این دریا به عالم تا ابد_ ساحلش باشد حسین و موج این یم زینب است! ۲۵_مرداد_۱۴۰۱ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
این حسن(ع) کیست که نامش سندِ غربت شد بوسه بر تربتِ او در دلِ ما حسرت شد این حسن(ع) کیست که تشییعِ عجیبی دارد تیرها بود که بر پیکرِ او دعوت شد این حسن(ع) کیست که از روزِ ازل مظلوم است غمِ عالم همه در طالعِ او قسمت شد خاندانش همه مصداقِ غریبند و ولی غربتِ حضرتشان بر همه کس حجت شد او که هرگز عوضِ خدمتِ خود مزد نخواست اجرش از مردمِ گمراه فقط محنت شد چه بگویم که چگونه به وطن تنها بود همه ی غربتش از تربتِ او پیدا بود او غریبِ وطن و کشته به دستِ جعده جرمش این است فقط نورِ دلِ زهرا بود دشمن و دوست همه بر درِ این خانه گدا چون کریمِ و کرمش بیشتر از دریا بود کرمِ بی حدِ او شهره ی آفاق شده است پست تر از همه چیز از نظرش دنیا بود وَ چه شبها که طعام از شکمِ خود می زد این عجب نیست چرا، چون پسرِ مولا بود وَ سرانجام بگو مزدِ محبت هایش ظلم از سوی عدو، مزدِ ذوِی القربی بود آه خاکی شدنِ چادرِ مادر را دید بعدِ کوچه به لبش نغمه ی واویلا بود عشق را زنده نگه داشت که پرپر نشود لیک در چشمِ عدو عشق چه بی معنا بود به فدای دو جوانش که صفِ کرب و بلا رقصشان در برِ شمشیر چقدر زیبا بود یا حسن با تو همه زندگی ام غرقِ صفاست هستیِ هستی همه از نظرِ لطفِ شماست! ......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
باز شد پنجره ای سمتِ نسیمِ ملکوت نور تابید در آیینه ی صبح از جبروت تشنه ی بوی نفس های بهارش بودیم از همان روزِ ازل مستِ نگارش بودیم چه حضوری که از او عشق بشارت میداد چه طلوعی که خدا مُهرِ شهادت میداد نفسش عطرِ سلام و صلوات آورده است آسمان را قدمش آبِ حیات آورده است عطر سیبی ست که از گلشنِ عرش آمده است شاخِ طوباست و بر زینتِ فرش آمده است هر طرف جلوه ی خورشید جمالش پیداست حَسَن و نورِ حقیقت ز کمالش پیداست مژده مژده حسنِ دومِ زهرا آمد سیزده صورتِ اعجاز تماشا آمد نور افشانیِ عالم همه از جلوه ی اوست آخرین حجتِ حق از ثمر و میوه ی اوست پدرش آینه ی مکتبِ صادق باشد پسرش چشمه ی قرآنِ حقایق باشد از دمِ سوسنِ او بوی چمن می روید صبح از جامِ لبش حُسنِ حَسَن می بوید جلوه ی روشنِ او جلوه ی ایثارِ خداست دامنش سبزترین دامنِ گلزارِ خداست به قدمهاش چو داود گل آرایی کرد از دَمش حضرتِ یعقوب دل آرایی کرد بر لبش سوره ی توحید تلاوت دارد دامنش دولتِ مسعود امانت دارد شده آن بزم نشینِ دمِ او چون عیسی(ع) شده پروانه ی شمعش به دو عالم موسی(ع) حَسَن آیینه ی حُسنش به خدا اعجاز است ز نسیمش همه درهای اجابت باز است نور تابید و جهان غرقِ تبسّم شده است کهکشان در نفسش ذره شد و گم شده است یازده بار زمین سر به خضوع آمده است از دمِ اوست که خورشید طلوع آمده است یازده بار خدا صورتِ احمد چو کشید بینِ آن صورتِ زیبا رخ زیبای تو دید یازده پنجره وا شد به سوی دولتِ یار آخرین پنجره مانده است به دستانِ بهار شانت این بس پسرت حضرت مهدی باشد بعدِ حق عالمِ ما را متصدّی باشد!
. بریزین گل شبِ میلادِ جواده دلِ پیغمبر و زهرا(س) همه شاده یُمن این مائده ی نور و عَلَی النّور اومده مجلسِ ما هلهله و شور تحفه ی مجلسِ ما نقل و نباته بخدا مقدمِ او نورِ حیاته ز نسیمِ گلشنش چه عنبر اومد بویِ عطرِ سینه ی پیمبر اومد این همون لاله ی باغِ سرمدیه نفسش عطرِ گلِ محمدیه (ص) شیعیان همه از این هدِیه خرسند مژده که رو لبِ گل نشسته لبخند بریزین نقل و نبات با لبِ خندون که شود مجلسِ ما شکوفه بارون این همون گل پسرِ امام رضائه(ع) نهمین ودیعه یِ باغِ خدائه مژده که باغِ رضا(ع) ثمر نشسته چه گلی تو دامنِ پدر نشسته بریزین گل همه جا دسته و دسته هر نگاش اجابتِ دلِ شکسته جون به قربونِ امامی که رئوفه می باره از قدمش عطرِ شکوفه اومدی خوش اومدی ای گلِ طاها ای بهارِ گلشنِ علی و زهرا. ....................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. امشب گناهِ دل را با آبِ توبه شستم من با خدای خوبم عهدی دوباره بستم  گفتم که بارالها! من عبدِ رو سیاهم چون پرده ی حیا را با هر گنه گسستم از لطفِ بیکرانت یک فرصتی دگر ده شاید که فائق آیم از هر چه فعلِ پستم خود شاهد و گواهم در ورطه ی گناهم بر خوانِ رحمتِ تو بی معرفت نشستم در شکرِ نعمتِ تو من فاقدِ سپاسم در کفر و ناسپاسی آخر بگو که هستم؟ آگه ز هر خطایم امّا سر از ندامت در دفترِ تمرّد تقصیرِ در الستم اغماض از خطا کن این رو سیه ببخشا آن روز اگر تو دادی پرونده ام به دستم یارب تفضّلی کن بر بنده ی حقیرت در کوی حق پرستان از جان تو را پرستم  ای منتهای رحمت بر من عنایتی کن گر چه سر از جهالت عهدِ تو را شکستم یا رب ز درگهِ خود این روسیه مرانی من هر که هر چه هستم آن بنده تو هستم! 🔸شاعر: __________________________ .
. علیه_السلام کربلا آیینه ی تصویرِ ذاتِ کبریاست روی عالم روشن از خونِ حسینِ سرجداست کربلا تصویری از زیبایی و شیدایی است آنچه بینی در نگاهش جلوه ی روی خداست پس بیا از جان بخوانی دفترِ اسرارِ عشق بهترین مصداقِ عرفان سرزمینِ کربلاست ای که روی آشنایت قبله گاهِ عاشقان گنبد و گلدسته ات آیینه ی سرِِّ بقاست کربلا ای مقتلِ پاکِ شهیدانِ خدا خاکِ پاکت توتیای چشمهای اولیاست غرق در عرفان شدیم از تابشِ انوارِ تو چون که آن سرخیِ رویت روشنیِ دیده هاست تا ابد سوزد چراغِ پر فروغ خونِ تو تابش آن پرتوِ تو در جهان بی انتهاست جامه ی احرام بر تن کن، طوافش کن به جان این دیار از اولین دارالقرارِ انبیاست سجده گاهِ اولیا و انبیاءِ مرسل است عطرِ پاکش بر دلِ غمدیده مانندِ شفاست ✍ .
. گر درد تویی دوا نمی خواهم من آبی طلبِ شفا نمی خواهم من عمری ز غمِ هجرِ توام خانه به دوش غیر از حرمِ تو جا نمی خواهم من! .
. سرسبز شده کویرِ قم با قدَمت جاری شده خیر و برکات از کرمت هر صبحِ سپیده با سلام و صلوات خورشید زند بوسه به بامِ حرمت! تو معصومه ای زینتِ آلِ طاها در صورت و سیرتت شبیهِ زهرا بانوی بهشتیّ و شفیعِ محشر تو عشق رضایی(ع) و عزیزِ موسی!(ع) قم غرقِ شکوفه بارانِ حضورت با هلهله گلفشان کند عبورت ای قامتِ کهکشان خوش آمدی، قم آغوش گشوده در مقدمِ نورت! شاعر: ✍ .
باز شد پنجره ای سمتِ نسیمِ ملکوت نور تابید در آیینه ی صبح از جبروت تشنه ی بوی نفس های بهارش بودیم از همان روزِ ازل مستِ نگارش بودیم چه حضوری که از او عشق بشارت میداد چه طلوعی که خدا مُهرِ شهادت میداد نفسش عطرِ سلام و صلوات آورده است آسمان را قدمش آبِ حیات آورده است عطر سیبی ست که از گلشنِ عرش آمده است شاخِ طوباست و بر زینتِ فرش آمده است هر طرف جلوه ی خورشید جمالش پیداست حَسَن و نورِ حقیقت ز کمالش پیداست مژده مژده حسنِ دومِ زهرا آمد سیزده صورتِ اعجاز تماشا آمد نور افشانیِ عالم همه از جلوه ی اوست آخرین حجتِ حق از ثمر و میوه ی اوست پدرش آینه ی مکتبِ صادق باشد پسرش چشمه ی قرآنِ حقایق باشد از دمِ سوسنِ او بوی چمن می روید صبح از جامِ لبش حُسنِ حَسَن می بوید جلوه ی روشنِ او جلوه ی ایثارِ خداست دامنش سبزترین دامنِ گلزارِ خداست به قدمهاش چو داود گل آرایی کرد از دَمش حضرتِ یعقوب دل آرایی کرد بر لبش سوره ی توحید تلاوت دارد دامنش دولتِ مسعود امانت دارد شده آن بزم نشینِ دمِ او چون عیسی(ع) شده پروانه ی شمعش به دو عالم موسی(ع) حَسَن آیینه ی حُسنش به خدا اعجاز است ز نسیمش همه درهای اجابت باز است نور تابید و جهان غرقِ تبسّم شده است کهکشان در نفسش ذره شد و گم شده است یازده بار زمین سر به خضوع آمده است از دمِ اوست که خورشید طلوع آمده است یازده بار خدا صورتِ احمد چو کشید بینِ آن صورتِ زیبا رخ زیبای تو دید یازده پنجره وا شد به سوی دولتِ یار آخرین پنجره مانده است به دستانِ بهار شانت این بس پسرت حضرت مهدی باشد بعدِ حق عالمِ ما را متصدّی باشد! .
. عبدالعظیم دیده بدنیا گشوده است دل از تمامِ مردمِ ایران ربوده است آری کریم آمده سائل خبر کنید چون‌ آیه‌آیه‌ایی ز کرامت سروده است این سیدالکریم که صاحبِ کرم شده در شهرِ ری‌رسیده و صاحب‌ِ حرم شده از نسلِ مجتبی به کرامت سرآمده است در این حوالی است که بال و پرم شده واژه برای مدحِ تو گفتن کم آمده ست روح القدس به یاریِ من همدم آمده است گفتم به مدح و منقبتت سید الکریم هرکس‌که نیست یارِتو نامحرم آمده است هر کس که زائر است ترا گشته نورِعین من زار قبرِ حضرتتان زائرِ حسین تو عبد صالحی و شدی سیدالکریم هستی وکیل هادیِ دین شاهِ عالَمین حالا رسیده ام به حرم زائرت شدم در گرد این حریمِ حرم طایرت شدم دستم به روی سینه مودب رسیده‌ام کنجِ حرم نشسته و چون جابرت شدم! ✍ .