#امام_کاظم_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
به حيرت مي كشاند صحبت از نامش سخن را هم
گرفتار خودش كرده است لطفش مثل من را هم
وضو كه جاي خود دارد براي بردن نامش
هزاران بار شستم با گلاب امشب دهن را هم
نشان از پنج تن دارد چه در حسن و چه در غربت
در آورده است اين آقا غمش اشك حسن را هم
براي آنكه تصويري بسازد ذهنت از روضه
اضافه كن به زنداني،سيه چال و زدن را هم
يهودي،تازيانه،ضربه ي سيلي،غل و زنجير
اضافه كن به اينها ناسزاي بد دهن را هم
براي جد خود اغلب چنين او روضه ميخواند
به غارت برده از جدم پليدي پيرهن را هم
غريب عطشان،غريب عريان،غريب بي كس و تنها
اضافه كن به القابش غريب بي كفن را هم
#محسن_صرامی
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
دست فهم بشر از درك شما كوتاه است
گر چه اندازه ي انفاس به سويت راه است
جز در خانه ي تو محض طلب كردن رزق
هر كه جاي دگري رفت يقين گمراه است
نوه ي حضرت خورشيد شدي،سوره ي نور
ذره اي كه شده روشن ز نگاهت ماه است
ليله القدريتان ارثيه ي زهرا بود
فقط از كنه مقام تو خدا آگاه است
زير و رو ميكند اين جامعه را جامعه ات
خط به خط جامعه تفسير كلام الله است
سامرا رفته فقط حرف مرا ميفهمد
اوج لذت بخدا سجده بر اين درگاه است
#محسن_صرامی
#شهادت_امام_هادی
........._________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#مولانا_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
پادشاهي كه غريب و آشنا را دوست داشت
روزها خدمت به خلق و شب دعا را دوست داشت
مست حب اش هر كه شد از مستحب ها دل بريد
پاك دامن مادري كه مرتضي را دوست داشت
با صدايش حرف ميزد در شب معراج حق
بس كه در عالم پيمبر اين صدا را دوست داشت
داد انگشتر به سائل در همان حين ركوع
سجده واجب شد به شاهي كه گدا را دوست داشت
حب او را شك نبايد كرد شرط بندگي ست
هر كسي كه عاشق او شد خدا را دوست داشت
هم برادر هم وصي هم اولين هم آخرين
حضرت بدرالدجا شمس الضحي را دوست داشت
ابروانش باطن سعي صفا و مروه است
اصل حج از اين جهت سعي صفا را دوست داشت
صد هزاران چون اميني لازم است و عمر نوح
تا بگوئيم از خدائي كه خدا را دوست داشت
#محسن_صرامی
#میلاد_امیرالمؤمنین
#امیرالمؤمنین
........._________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#میلاد_امام_حسن
#امام_حسن_مدح
جز كريمان حاجتت را با كسي ديگر نگو
حاجت خود را به جز با آل پيغمبر نگو
دست خود بگذار تادر دست كريم اهلبيت
نام تو پرسيد اگر چيزي به جز نوكر نگو
چشم و دل سيريم ما از بس كرامت ديده ايم
از كرامت هاي حاتم روي اين منبر نگو
حاجت ما از گدائي بوسه بر دستان اوست
در ركوع اش آمديم اما از انگشتر نگو
چون حسن خيلي به نام مادرش حساس بود
هر چه ميخواهي بگو از روضه ي مادر نگو
روضه سنگين است،سنگين بود دست بي حيا
روضه هاي را كوچه را با گوش هاي كر نگو
خون دل خورد و نگفت اين راز را با هيچ كس
تا ابد راز حسن را محضر خواهر نگو...
#محسن_صرامی✍
.
.
#حضرت_قاسم علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
پسر رفته به بابايش خبرها اينچنين باشد
كرم را ارث از او برده اثرها اينچنين باشد
به حق در آسماني اينچنين نوراني و زيبا
توقع هم همين باشد قمرها اينچنين باشد
به ظاهر سينزده سالش ولي خضر است شاگردش
به حيدر رفته در هيبت نظرها اينچنين باشد
به اصرار خودش آمد به سختي شد عمو راضي
كه در آخر وداع،حال پدرها اينچنين باشد
براي او شهادت از عسل هم هست شيرين تر
براي عاشق بي دل سفرها اينچنين باشد
در آورده به زانو ارزق و اولاد ارزق را
به نسل مرتضي كلأ جگرها اينچنين باشد
به زير سم مركب ها قدش هم قد اكبر شد
در اين راهي كه او رفته خطرها اينچنين باشد
چه دامادي چه قدي به،به اين طرز حنابندان
به پيش آل پيغمبر هنرها اينچنين باشد
#محسن_صرامی ✍
.
.
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
آتش زده به جان همه اصغر رباب
مي سوخت در بيان غمش حنجر رباب
در زير آفتاب فقط گريه ميكند
بيزار بوده است ز سايه سر رباب
لب تشنه رفت اصغر او زير تيغ تير
حرف از عطش كسي نزند محضر رباب
شايد اگر كه حرمله در كربلا نبود
اصغر برای او شده بود اكبر رباب
هي لحظه هاي دفن علي را مرور كرد
شد نبش قبر داغ دل ديگر رباب
مي گفت و مي گريست كه آن ساربان پست
مي برد كاش جاي تو انگشتر رباب
راس پسر كنار پدر بود بين تشت
چوب از يزيد خورد سر دلبر رباب...
#حضرت_رباب
#محسن_صرامی ✍
.
.
#فاطمیه
#اگرمیتوانی_بمانی_بمان
زهرا اگر بماني و غم را رها كني
از نو دوباره زندگي ام را بنا كني
تنها همين كه دست نگيري به پهلويت
دردي كه هست در جگرم را دوا كني
بي تو نفس كشيدن من هم مصيبت است
بايد خودت براي شفايت دعا كني
حالم شبيه حال خودت رو به راه نيست
آيا شود كه گوشه ي چشمي به ما كني
جاني دوباره در تن من ميدمي اگر
نام مرا شبيه گذشته صدا كني
پس ماندن ات محال نباشد چرا كه تو
با يك نگاه از همه دفع بلا كني
وقتش رسيده است كه با دست خسته ات
فكري براي بي كفن كربلا كني
زهرا بمان و پيرهنش را تمام كن
تا گريه ها براي غم بوريا كني
زهرا بمان كه زينبم از بين قتلگاه
از پيكر بدون سر او جدا كني...
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#محسن_صرامی ✍
.