eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
233 عکس
140 ویدیو
33 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. با تو خورشید شدم، بی تو شبِ تار شدم غمِ تنهایی تو دیدم و بیمار شدم سایه رویِ سرم! زینبِ تو آشفته ست یار کم داری و از دلهره سرشار شدم پیش من بغض خودت را به گلویت نسپار جانِ من حرف بزن! از غم تو زار شدم نگرانم شده ای! دل‌نگرانت شده ام عاشقت هستم و عمریست وفادار شدم گریه میکردم از اوّل که فدایت بشوم دل به من دادی و یک عمر بدهکار شدم مادر از غربتِ امروزِ تو آنقدر گریست که به والله به عشقِ تو پسردار شدم نذر تو خون گلویِ پسرانم! بپذیر ... سجده کردم که به این رتبه سزاوار شدم شاعر: ✍ ............. ✅طفلان حضرت زینب (سلام الله علیها) 🔻مرضیه عاطفی آورده ما را با خودش مادر؛ که قربانت شویم تا که برایت جان دهیم و حافظِ جانت شویم إذن از تو میخواهیم تا با غیرتی حیدرنشان در وادیِ میدان بتازیم و رجز خوانت شویم از کودکی سیرابمان کردی و وقتِ آن شده تا تشنه لب؛ جان-دادۂ لب های عطشانت شویم باید سپر برداشته، باید که از «سر» بگذریم نگذار تنها شاهدِ حال پریشانت شویم ما آرزو داریم که مثلِ علیِ اکبرت(ع) در خیمه نه! در معرکه ملحق به یارانت شویم دل دل نکن دایی! به خواهرزاده هایت نه نگو قابل بدان پایِ رکابت، از شهیدانت شویم «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا» بگذار تا تفسیری از آیاتِ قرانت شویم! سلام الله علیها ۱۴۰۰ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. امیری حسین(ع) به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم نه پسرهای من‌اند این دو نه خواهر زاده به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد دست و بازوی علمدار حرم آوردم پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم دو سپاه حرمِ فاطمه را می‌بینی ذوالفقار دو دم فاطمه را می‌بینی به درِ خیمه امّیدم امید آوردم تا که ردم نکنی موی سپید آوردم خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد وقت نذرش شده قربانی عید آوردم دو علی‌اکبر و عباس ولی کوچکتر دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده قابلت را که ندارد دو شهید آوردم این دم و بازدمم این ضربانهای من‌اند این حسین و حسن و تیر وکمان‌های من‌اند ای جوانمرده بگو که جگرم را چه‌کنم سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چه‌کنم تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من.... مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد با چه رویی برود دیدن زینب از دشت با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد دو جگرگوشه‌ی او روی زمین می‌غلتند ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو بزند تیغش را یک نفر رفته به آن‌سو تبرش را بِبَرد یک نفر آمده این‌سو تن این را بکشد یک نفر رفته به آن‌سو که سرش را ببرد تنشه بودند و نشد جرعه‌ی دیگر بینند یا که یکبار دگر چهره‌ی مادر بینند دید آخر چه بلایی سرشان آوردند زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند ضربه‌ی تیغ و سنان را دوبرابر کردند مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود کمرش خم شده باید که عصا بردارد باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد زینب انگار نه انگار که بی سر شده‌اند دید بر نیزه ولی سایه مادر شده‌اند ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. . مُخمّس جبل‌ُالصّبرِ حرم کوهِ رشادت زینب مادرِ غیرت و ایثار و شجاعت زینب سوره‌یِ کوثر و نور است و قیامت زینب زینتِ زندگیِ شاهِ ولایت زینب اسداللّه‌ترین خطبه‌یِ نهضت زینب می‌شود در سِیَرَش فاطمه را کامل دید از غروبِ دهمْ او جایِ ابوفاضل دید او که هستیِ خودَش تحفه‌یِ ناقابل دید از همان روزنه‌یِ خیمه پُر از دل‌ْدلْ دید..... عازمِ معرکه بودند وَ قالَتٔ زینب : بِاَبی اَنتَ وَ اُمِّی وَ بِاَهلی وَ بَنُون به فدایِ تو شود جانِ همه زینبیون دشتِ خشکیده شد از خونِ مَجانین هامون پیشِ اَطفالِ حرم لشکرِ شام است زَبون شیر تو کرده چه‌ها جان به فدایت زینب خونِشان خونِ علی غیرتِشان هوُ محشر دو پسر نَه وسطِ معرکه‌ها دو لشکر رقصِ شمشیرِ دو شیر و گلِ تکبیرِ قمر مادر آوَرده به همراهِ خودَش دو حیدر باقیاتَند به وَاللّه برایت زینب آمد از دشت صدایی و دلِ بانو ریخت اشک‌ها از بصرِ شاهِ کرم بر رو ریخت تا به میدان برسد آهْ پَر ُو پهلو ریخت شد غروبِ غم و رویِ سرِ نِی گیسو ریخت بر رویِ نیزه گرفتند عزایت زینب خوب شد این دو نَدیدند چه آمد سرِ تو با لگد شد پَر وُ پهلویِ تو چون مادرِ تو خاکِ عالم به سرم روضه شده معجرِ تو دشمنَت کُشت تو را پایِ سرِ دلبرِ تو تازیانه چه کند با سر ُو صورت زینب بدتر از روضه‌یِ سر‌نیزه و سر آه اَلشّام غصّه‌یِ شاه و غمِ قرصِ قمر آه اَلشّام کعبه و کعبِ نِی و خون‌ِجگر آه اَلشّام بدتر از کوفه و هر چه شده در راه اَلشّام نوحه‌ی منتظران است کلامَت زینب ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ✍ پیش چشمان پر آبم آب شد پیکرتان با چه روئی نگرم مادر غم پرورتان باغبانم من و از سوز درون می گریم ز برای تن پاشیده چو گل پرپرتان داغ اکبر به خدا از نفس انداخت مرا شعله بر جان زده اینسان نفس آخرتان نیزه ها بر تنتان خوب تجلی کردند جان رسیده به لبانم به خدا در برتان مست از جام شهادت ز حرم می رفتید لیک بشکسته چرا بادۀ غم ساغرتان یک طرف شرم ز رخسارۀ زینب دارم یک طرف شرم ز دیدار رخ انورتان با چه حالی ببرم پیکرتان را خیمه منتظر بهر تماشای شما مادرتان ترسم این بود گه آمدنم از خیمه بنگرم خنجر تیزی به روی حنجرتان با همین حال خدا رحم کند بر زینب گر که بیند به سر نیزۀ دشمن سرتان ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab