eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
294 عکس
180 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خورشید طلوع کرده از لبخندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیدند در آسمان دستان رسول دست علی است و یازده فرزندش . جبرییل مکرر این صلا را سر داد بلغ ، بلغ ، ندا به پیغمبر داد فرمان خداست بر سر دست بگیر آن دست که در رکوع انگشتر داد .
553.2K
توضیحات درباره ارسال کتاب مذبوح فرات
. خبر دهید دوباره به تشنگان غدیر رسیده برسراین چشمه، کاروان غدیر هنوز از سرگلدسته های عشق وشرف بگوش می رسد از آسمان اذان غدیر به شوق تشنه لبان ولایتش جاری است زچشمه سار ولا چشمه ی روان غدیر هماره در دل تاریخ روشن اسلام روان چو کوثر جاری است داستان غدیر گواه روز ظهور ولایت مولاست اگر که باز شود در جزا زبان غدیر علی نه گل که گلستانی از ولایت بود قسم به زحمت بی حد باغبان غدیر به غیر بوذر و سلمان و چند یار دگر که سرفراز برون شد ز امتحان غدیر سه روز تابش خورشید دیدنی شده بود چقدر رنگ طرب داشت آسمان غدیر امین وحی ستاده به صورت انسان به احترام ولایت در آستان غدیر خوشا کسی که به دستش رسید هدیه ی دوست ولایت علوی بود ارمغان غدیر ز آفتاب قیامت به دل هراسش نیست فتاد بر سر هرکس، که سایبان غدیر سعادت ابدی می دهد «وفایی» را اگر قبول کنندش ز شاعران غدیر ✍ .
. باز دلم صحیفه ی نورشد صحن دلم چو وادی طور شد ظلمت غم زسینه ام دور شد غرق نشاط وطرب وشور شد نوید شادی از بشیر آمده که موسم عید غدیر آمده من که به عشق تو اسیرم علی مهر توباشد به ضمیرم علی گرچه بود طبع فقیرم علی زمزمه پرداز غدیرم علی با تو دلم زمزمه آغاز کرد طبع من از نام تو اعجاز کرد بار دگر باب کرم باز شد نام تودرعشق سرآغاز شد پیک خدا چون که درآواز شد نغمه ی اکملت لکم ساز شد آیه ی بلغ زخدای مجید همره جبریل به احمد رسید غدیر روز عشق وامدادشد غدیر جلوه ای خداداد شد غدیر خم مبدأ میعاد شد مکتب سازنده ی ارشاد شد غدیرخم برکه ی خورشید شد چشمه ی رحمتی زامید شد باتو علی قبله نما شد غدیر کعبه ی امید ووفا شد غدیر گلشن سرسبز ولا شد غدیر جلوه گه نورخدا شدغدیر باتو غدیر آینه ی راز شد طور وتجلی گه اعجاز شد غدیر گنجینه ی اسرارشد کویر خفته ای که بیدار شد زمین بایری که گلزار شد آینه ای زنور سرشار شد غدیر جلوه ا زاستادگی است حکایتی زعشق وآزادگی است آن که زدین کرد حمایت تویی مشعل پرنور هدایت تویی چشمۀ جوشان عنایت تویی گلبن سرسبز ولایت تویی ای که تویی ماه منیر همه پس ازنبی تویی امیرهمه وای به آنان که به تو تاختند جدا زدین به خویش پرداختند تاکه تو را خانه نشین ساختند نرد وفا را زجفا باختند مگر نه این بودکه روز غدیر تمام گفتند تو هستی امیر هرکه به دل بذر ولای توکشت کویرسینه اش زتو شدبهشت به وصف تو ای گل مینو سرشت موسم عید تو «وفایی» نوشت غدیر تو حقیقتی ایزدی است برای شیعه گلشنی سرمدی است ✍ .
. به خدا ندیده بشر کسی چو امیر هر دو سرا علی بکَند زجا در خیبر از دم ذکر اعظم یا علی تو زبانزدی به دلاوری سر مرحب و دم حیدری همه در فرار و ‌پر ادعا یل دفع هرچه بلا علی شده خط به خط جلوات حق همه در وجود تو منجلی چه گلایه ای؟ به خطا کسی دهدت مقام خدا علی به شکوه تو به صلابتت متحیرم چه بخوانمت تو قسیم ناری و جنتی و شفیع روز جزا علی تو وصی خاتم انبیا تو دلیل خلقت ماسوا تو امیر روز مباهله تو مراد از انفسنا علی نه همین که ساقی کوثری نه همین که فاتح خیبری شده شرح کوه فضائلت ضربان ارض و سما علی نه فقط به آیه ی «هل اتی» نه فقط به آیه ی« انما» شده سوره سوره ی لوحِ حق وجنات و فضل تو یا علی تو به شهر علم نبی دری یل جانفدای پیمبری ز غدیر خم شده ای ولی چه بهانه ای که چرا علی؟ چه نمازی و چه عبادتی!؟ که در آن نبوده علی ولی ندهد خدا به سیه دلان هیجان عشق تو را علی و نوشته بر در جنتش احد این عبارت جانفزا و به شرطها و شروطها و جواب مسئله ها ...علی ‌.
. ایران مـا همچون «حرم» باشد سـردار، حـرفت محتـرم بـاشد تــا بــه اَبــد در بـاورم بـاشد این سرزمین چون مادرم باشد ایران نگردد تا کـه دشمن شاد سـردار دلها ، رأی خـواهیم داد هیهات اگـر حرفت زمین مـانَد رنجیده ملت بعـد از ایـن ماند هیهات اگـر اوضاع چنین ماند تنـها «امـام المسلـمین» مـاند ایـران مـان تـا کـه شـود آبـاد سردار دلهـا ، رأی خـواهیم داد با ما هر آنچه «مـارقین» کردند گرفتنه ها این«قاسطین»کردند نان راگران هم «ناکِسین»کردند هـر ظلم را بـا نـام دین کردند تـا که شویم از دست شان آزاد سـردار دلـها ، رأی خواهیم داد گَـر کُشتَـنَت آن قــوم عُثمانی در خــاطره هـا زنده می مانی در انتـــخابِ «مـردمــیدانی» در راه تـو هستیم «سلیمانی» سوگند به آن دست تو که افتاد سردار دلـها ، رأی خـواهیم داد گرچه از ایـن اوضاع گله مندیم در حسرت یـک جـرعه لبخندیم اَمّــا بـــه فـرداها خوشایندیم سـربنـد یــازهـرا بـه سر بندیم تــا بَــر کَنیم ما ریشه ی اَفساد سـردار دلـها ، رأی خـواهیم داد اَشــرافـیت تــا کـه فـنا گـردد تــا حــقِ مظـلومان ادا گـردد تـــا زنــدگی پــر از صفا گردد آرامــــش اَرزانــیِ مــا گـردد تـا مَحـو گـردد ظلـم و اِستبداد سردار دلهـا ، رأی خـواهیم داد هم«همت» وهم«باکری» گویند هم«کاظمی»هـم «باقری»گویند «صـیّاد»و هر دین باوری گویند مـــولای جـانها«رهبری»گویند تـا کـه رسد از سوی حق امداد سـردار دلـها, رای خـواهیم داد مـا گر چه مـدیون «شهیدانیم» مدیون همچون «سید ابراهیم» هرچندمشکل هست،می دانیم سـربـازهای گـوش بـه فرمانیم «سـید علـی» حکم حضورم داد سـردار دلـها ، رأی خـواهیم داد گـر چـه خـدا بـر ما نظر دارد «پیغمـبرش» مـا را نظـر دارد هم «حیدر» و «زهرا» نظر دارد بـه «حضـرت رضـا»نظـر دارد «مداح»ازایشان گیرد استمداد سردار دلهـا ، رأی خواهیم داد 🌸 .
. اَلحمدُ لِلهِ الّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسّکینَ بِولایةِ اَمیرِالمؤمنینَ و الائمةِ المَعصومینَ علیهم السلام داغی به دل سیاه ابلیس نشست روزی که به سمت آسمان رفت، دو دست هرکس کـه دلش قلمرو شیطان شد آن عهدکه در غدیر خم بست شکست .
. السلام علیک یا نور دو جهان برق نگاه علی است یک پرتوی از چشم سیاه علی است فتوای من این است : شهیدش خوانید هر کس که هلاک روی ماه علی است ✍ .
. مدح مولا امیرالمومنین علی (ع) گذرم تا که بیفتد به خیابان نجف می شوم معتکفی سرزده مهمان نجف فخرم این است که ازعهد شبابم تا حال نوکرم نوکر درباری سلطان نجف ذکر یا فاطمه دل می برد از حضرت عشق می روم از حرمش تا به شبستان نجف بس که صحن حرمش نزد خدا محترم است بال جبرییل شده قالی ایوان نجف برده بی شک زسلیمان نبی هوش و هواس نقش رنگین روی فرش سلیمان نجف بهر خدمت به علی هرملکی صف بسته تاشود خادم و جاروکش و دربان نجف بارها گفته به فیروزه،عقیق یمنی ناب ناب است فقط در بیابان نجف جرج جرداق مسیحی یکی از عشاق است که شده واله و شیدا و پریشان نجف یاعلی بر در تو مثل فقیر آمده ایم نان و خرما بده بر دست یتیمان نجف ای (بهار) این نمک و طبع روان را داری تو ز نان و نمک سفره ی احسان ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ .
. عید زیبای غدیر آمده عید اعظم باده ی عشق بنوشید و ببخشید به هم نگذارید فراموش شود هیچ کسی جز علی(ع) نیست برازنده ی مهر خاتم جز علی (ع)هیچ‌کسی جان محمد(ص)نشده است جز علی(ع) حیدر کرار ندیده عالم از فراموشی این عید زمین ریخت بهم شیعیان اند عزادار هزاران ماتم مستیِ باده ی "خُم" از سر نامردان رفت که لگد خورد در و کرب بلا خورد رقم .
. ۹۱۹ عید غدیر بر همه عالم مبارک است این عید بر رسول مکرم مبارک است این عید حاصل همه‌ی انبیا بوَد بر انبیا ز خاتم و آدم مبارک است تبریک باد بر همه از کوچک و بزرگ بر فاطمه ولیک دمادم مبارک است عید بزرگ عالم امکان رسیده است این عید بر حسین و حسن هم مبارک است جبریل آمده‌ست شود مدح گسترش مداح مرتضی شده از سوی داورش **** این عید، عید شادی قلب پیمبر است عید بزرگ کوثرو ساقی کوثر است تنها نه عید شیعه، که عید غدیر خم باور کنید عید خداوند اکبر است اینکه به روی دست محمد بُوَد علی‌ست ای مؤمنین! امیر بدانید، حیدر است حیدر چه حیدری که بوَد جان مصطفی این حیدر است فاتح بدر است و خیبر است این جان فاطمه‌ست که بر دست احمد است حیدر تمام دارو ندار محمد است **** بر روی دست حضرت خاتم فقط علی است از این به بعد امیر دو عالم فقط علی است عیس اگر که دم به دم مرده می‌دهد احیایِ دم به عیسیِ مریم فقط علی است غیر از علی کلام دگر بر لبش نبود فرمایش پیمبر اعظم فقط علی است تنها نه حرف احمد و جبریل و انبیاست حرف خدای عزوجل هم فقط علی است عید غدیر از همه اعیاد برتر است حرف خود خداست که این عیدِ حیدر است **** عید است پس چرا دلمان هست شعله ور گویا فتاده است ز غم، خال بر جگر تبریک گفت دومیِ بی حیا ولی هفتاد روز بعد به دل می‌زند شرر با ریسمان دست علی بسته می‌شود هفتاد روز بعد لگد می‌خورَد به در بک‌روز درد و غصه‌ی ما می‌شود تمام آن لحظه‌ای که می‌رسد از راه منتظَر شائق ! همیشه در همه حالی فقط بخوان عجّل علیٰ ظهورک یا صاحب الزمان **** .