eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
1. پنج ربیع.mp3
987.9K
( سلام الله علیها ) پَنجِ ربیع الاول و سوزی به سینه تسلیت بادا رحلتِ بی بی سکینه واویلتا واویلتا آه و واویلا... شده با کوهی از غم و رنج و ماتم ها اَدیبه آل حسینِ مهمان بابا واویلتا واویلتا آه و واویلا... آن مظهر حِلم و صبر و ذکر و مناجات رَوَد به پیش خواهرش رقیه سادات واویلتا واویلتا آه و واویلا... جان داده با یاد غمِ عُظمای دلبر به یاد مظلومی که شد لب تشنه بی سر واویلتا واویلتا آه و واویلا... بابایش را در قتلگاه دیده جان بر لب گفتا که این پیکرِ کیست ؟ عمه جان زینب واویلتا واویلتا آه و واویلا... .
‍ . 🥀حضرت_سکینه 🥀 🎶سبک_همه_جا_بروم اَبَتا اَبَتا شده خون جگرم چادرم چادرم برده شد ز سرم خون رود از چشم ترم بابا گَرد صحرا شد معجرم بابا ابی عبدالله، ابی عبدالله ........ اَبَتا اَبَتا کوفیان چه بدند عوض تسلیت عمه­ ام را زدند موی من از خون تو گلگون شد جگرم خون شد، جگرم خون شد ابی عبدالله، ابی عبدالله ....... خیز و یکدم بگیر دخترت را به بر خیز و ما را به سوی مدینه ببر کوفیان ظالم کودکان تنها تو و خاک و خون ما و دشمن ما ابی عبدالله، ابی عبدالله ......... پیکرت مانده در دشت کرب و بلا با سرت می­روم سوی شام بلا اشکم آب غسل تنت بابا خاک صحرا شد کفنت بابا ابی عبدالله، ابی عبدالله ......... بر دل عالم از غم شراره زدم بوسه بر حنجر پاره پاره زدم وقت بوسیدنت کعب نی خوردم دم­ به دم زنده گشتم و مردم ابی عبدالله، ابی عبدالله ........ گریه بر این تن غرقه خون می­کنم گیسویم را ز خون لاله­ گون می­کنم می­رسد بر گوشم در این صحرا وا حسینای مادرت زهرا ابی عبدالله، ابی عبدالله .......... کعب نی بر تن من نشانه زده کی پدر کشته را تازیانه زده جان بابا من دخترت هستم وارث زهرا مادرت هستم ابی عبدالله، ابی عبدالله
2. کاش گردی گردم.mp3
10.02M
( علیه السلام ) حجه الاسلام والمسلمین کاش گردی شوم و از کرمت بنشینم به کنار حرمت کاش چون ماه ،به شبهای دراز داشتم با حرمت راز و نیاز کاش چون اشک ،کنارت افتم به روی خاک مزارت افتم روی جانها همه بر تربت تو سوز دلها همه از غربت تو غربت آن نیست که از داغ جوان قد بابا شود از غصه کمان غربت آن نیست که سر برسر نی ره کند با سپه دشمن طی غربت آن نیست که با ضربت سنگ چهره از خون جبین گردد رنگ غربت آن است که فردی مظلوم شود از کینه ی همسر،مسموم غربت آن است که بعد از کُشتن بارش تیر ببارد به بدن تیر بارید ز بس بر بدنت بدنت گشت یکی با کفنت قلب احمد که برایت خون بود به همه مردم عالم فرمود روز محشر که همه گریانند اشک ریزانِ حسن خندانند
۷ مولای من زینت شهر سامرایی تو به درد شیعیان دوایی تو ز کار ما گره گشایی تو بر شیعیان دارالامان تویی با لطف و جود بی کران تویی از تبار آل محمد و پدر صاحب الزمان تویی آجرک الله صاحب الزمان۴ مولای من ای مظهر شهامت و ایثار تو دیده ای ز دشمنان آزار به تو شده جور و جفا بسیار ای که از تبار پیمبری مولای من امام عسکری از بس که ظلم و کینه بر تو شد دلخونی با دست ستمگری آجرک الله صاحب الزمان۴ مولای من بوده ای از حق خودت محروم غریبی تو شد چنین معلوم ز زهر کینه گشته ای مسموم ای که بودی تو حیدری عذار آثار سجده در تو آشکار از ظلم و کینه های دشمنان بوده ای در زندان تو بی شمار آجرک الله صاحب الزمان۴ مولای من کنار تو محرم راز تو با او بود راز و نیاز تو مهدی تو خوانده نماز تو پسرت آمد در کنار تو گردیده مهدی بی قرار تو در هنگامه ی غسل و دفن تو خون گریه کرده یادگار تو آجرک الله صاحب الزمان۴
به نام خدا چهل روزه که رفتی مادر فدای رویت قربان آن صفا و آن چهره ی نکویت بود آرزوی مادر دامادی ات ببینه گفتی خدا نگهدار رسم زمونه اینه (مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره) مریض و خسته بودی راحت شدی از این درد از داغ تو شدم چون دیوانه های شبگرد گشتی چرا تو خاموش ای ماه انور من بعد از تو خاک عالم افتاده بر سر من (مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره) دعای هر شبم بود ای گل شفا بگیری گلچین روا نبود این گل را ز ما بگیری در کوچه ها روم من با قاب عکس خالی شاید تو را ببینم روزی در این حوالی (مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره) رفتی و گشته ای تو از درد و غصه راحت من مانده بی تو با یک جسمی پر از جراحت برخیز و بنگر آمد مادر سر مزارت گردیده بعد چل روز مجنون و بیقرارت (مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره) 🖊شاعر: احمد صالحی
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نوشتند بیست و هشت سال بیشتر نداشت اما لحظات آخر این دستها به لرزه افتاده بود. _( یاد چی افتادی)؟! _ یاد مادر هیجده ساله‌ام افتادم؛ اون روزای آخر یه دست به دیوار یه دست به کمر، هی صدا میزد:« علی، علی، علی»... این حیوانات درنده رو آوردند، آقا رو توو قفس این حیوانات قرار دادند یهو دیدند همه‌ی این حیوانات زمین نشسته‌اند. در محضر امام زمانشون قرار گرفتند؛ (همه چی تحت تاثیر این آقاست) ... _( یاد چی افتادی)؟! _ اینجا حیوونای درنده اومدند؛ کربلا هم یهو دیدند یه عده از این حیوونا... گرچه آقا رو هی میریختند میگرفتنش، خونه‌ش رو بهم میریختند؛ این زن و بچه هی می‌ترسیدند. اما دیگه درِ خونه‌ش رو آتیش نزدند... علامه امینی رو میگن:« ساعتها گریه می‌کرد، سوال کردند آقا چرا گریه می‌کنی»؟! _گفت:« آخه به یه چیزی فکر میکردم بیچاره‌ام کرد» _ چی آقا؟! _ به این فکر میکردم اگه مادر یه مشکلی براش پیش بیاد بچه‌ها به پدر پناه می‌برند؛ اگه برا پدر مشکلی پیش بیاد بچه‌ها به مادر پناه می‌برند. اما دلم میسوزه برا اون بچه‌هایی که از یه طرف دست باباشون رو بستند، یه عده دور مادرشون حلقه زدند، هرکی با هرچی دستشه داره مادرشون رو میزنه؛ نمی‌دونند به کی پناه ببرند... آی مادر
📋بر درب حرم داشت لگد میزد حیف / *بخش سوم صوت* (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر درب حرم داشت لگد میزد، حیف در بر سپرم داشت لگد میزد، حیف از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد، حیف *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋آقای سامرا چقدر ناتوان شدی / *بخش اول صوت* (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای سامرا چقدر ناتوان شدی خیلی شبیه مادر خود قدکمان شدی عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمان جوانی تو میروی دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟ یوسف، جدا ز خیمه کنعان چه میکنی تنها غریب گوشه زندان چه میکنی ابن الرضا به حلقه شیران چه میکنی اینجا تو را نیامده تکریم میکنند حتی درندگان به تو تعظیم میکنند دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت با گریه ها به چشم ترت سخت میگذشت آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد *َشاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ