فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین پنجشنبه ماه محرم و یا درگذشتگان 😔
🍃🥀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🥀
🍃🥀 التماس دعا 🥀🍃
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
🥀اولین پنجشنبه محرم از راه رسید
🖤فراموش نکن آن دسته از عاشقان حسین (ع)
🥀را که سالهای قبل در کنار تو بر سر و سینه میزدند
🖤و امروز دستشان کوتاه است چه کسی
🥀میداند مسافر بعدی کیست؟!
🖤شکر خدا که توفیق داشتیم امسال
🥀هم برای اباعبدالله سوگواری کنیم
🖤به یاد همه عزاداران خفته در خاک
🥀فاتحه و صلوات
مهدی آهنی، گل پر پر.mp3
10.46M
🎼 #نماهنگ تکمیلی
🎧 #مهدی_آهنی
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
فقطعوه بالسیوف
تن تو تن نمیشه
بچینمت کنارهم
این که بدن نمیشه
جوونا دست به دست تورو
دارن برام میارن
باید باباتو جای تو،
رو این عبا بزارن
تو تشییعت، حرم
به زحمت افتاده
هرجا که چش می چرخونم
یه تیکه ت افتاده
قد و بالات چی شد
چه درهم اومدی
با خون دل شمردمت
بازم کم اومدی ...
بند دوم
نشستم از غم تو خاک
روی سرم می ریزم
به هرکی یه تیکت رسید،
قربونیه عزیزم
خون لخته بیرون می کشم
که بشنوم صداتو
عمه رسیده ازحرم ،
برگردونه باباتو
بی رمقه چشام
می لرزه زانوهام
این اولین بارته که
پا نمیشی به پام
دردسری شده
حرم آوردنت
عصای پیری بابا
چه بد شکستنت
......................
.
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس(ع)
از دستای قلم شده ت
از تو خبر گرفته
یه کاری کرده داغ تو
دس به کمر گرفته
اونی که دور علقمه
داره می گرده شمره
اونی که بیشتر از همه
خوشحالی کرده شمره
یل ام البنین ، درد آوره همین
بی دست باشی و از رو اسب بیفتی رو زمین
غرور تو شکست چه سخت گذشت بهش
سر تو رو با معجرا به نیزه بستنش
بند دوم
انتظاری نداشت ازت
لبای آب نخوردم
پاشو علمدار حرم
که دستاتو آوردم
خیرت قبول سر تو ام
مثل سر بابات شد
سکینه مشکو داد به تو
شرمنده ی چشات شد
ببین داره به ما
می خنده حرمله
قدم زدن با شمر شده درد یه قافله
بیا بریم حرم ،
اصلا نخواستیم آب
به خاطر منم نشد بخاطر رباب
#ناصر_دودانگه ✍
#سبک_فقطعوه_بالسیوف
زمینه شب چهارم محرم.mp3
7.23M
#زمینه
#شب_چهارم
#زمینه_اصحاب سیدالشهدا علیهمالسلام
مث وهب شبیه جون
مث حبیب مث زهیر
الهی که ، به راه تو
همه شویم ، عاقبت بخیر
باید رها شد از قفس
تا عاشقی شود ، آغاز
باید گذر کنیم از خود
به کربلا کنیم پرواز
ای امامم
مخاطب همیشهی سلامم
به شوق وصل تو کَندم از جان
فقط به عشق تو در قیامم
...............................
مث سعید ، شبیه حر
مث انس ، مث بریر
الهی که ، به راه تو
همه شویم ، عاقبت بخیر
باید رها شد از این نفس
رها شد از دل زندان
نمیفروشم آن دل که
فقط تو باشی در آن
آخر راه
باید رسید به خیمه شهنشاه
فداییش کنیم جان خود را
باید گذشت از این عمر کوتاه
.........................
مث نعیم ، شبیه زید
طریق دوست ،رویم نه غیر
الهی که ، به راه تو
همه شویم ،عاقبت بخیر
صدای اَین الهانی
صدای این مسلم
به گوش می رسد، باید
به قتلگاه شویم مُحْرِم
ادخلوها
باید گذر کنیم از آبروها
و ما رایت الا جمیلا
چه باکی از بریدن گلوها
#حسین_روشنازاده
👇
زمینه - مثل وهب شبیه جون.mp3
12.78M
◾️#اصحاب #شب_چهارم_محرم
• سهشنبـه ۱۹ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳
• ۳ محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق
• #زمینه | مثل وهب شبیه جون
• بانـوای | کربلایی #حسین_روشنازاده
✍🏻 نوحهسرا | کربلایی #حسین_روشنازاده
زمینه شب پنجم محرم.mp3
7.52M
#زمینه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله بن حسن علیهالسلام
تکلیفم معلومه
اونکه تنها مونده توو گودال، عمومه
ثارالله امامو
عبدالله یازده ساله هم، مأمومه
عمه بذار برم به قربانگاه ٫ منم عبدالله
نمیتونم ببینمش تنها ٫ منم عبدالله
میخوام بشم فدای ثارالله ٫ منم عبدالله
دم علوی جاریه تو رگ های من
منم پسر شیر جمل ابن الحسن
.......................
راهی میدونم
والله لا افارق عمی میخونم
توهستی اربابم
تا نفس میکشم پای تو میمونم
منم فدای ابی عبدالله ٫ منم عبدالله
به جز تو هیچی نمیخوام والله ٫ منم عبدالله
تو قتلگاه با تو میشم همراه ٫ منم عبدالله
فدای سرت این پسرت آقای من
منم پسر شیر جمل ابن الحسن
......................
سربندم یازهرا
شاگرد عباسم ، سرباز ثارالله
رجزم تو میدون
اشهدا ان علیا ولی الله
تو بغلت تو جون میدم ای شاه ٫ ابی عبدالله
دشمنت آخرش میشه رسوا ٫ ابی عبدالله
با مادرت میگم تو قربانگاه ٫ ابی عبدالله
تو آغوش تو ، من ندارم درد و محن
منم پسر شیر جمل ابن الحسن
#حسین_روشنازاده ✍
.
#پنجم_صفر
یا صاحب الزمان
#محرم_امام_زمان_عجلالله
بگذار تا برایِ تو باشم عزیزِ من
مجروحِ های هایِ تو باشم عزیزِ من
از دست پختِ مادرتان لقمهای خورَم
پاگیرِ قند و چایِ تو باشم عزیزِ من
بگذار تا که ریشه بگیرم در این دَهه
تا ریشهیِ عبایِ تو باشم عزیزِ من
فرموده است حضرتِ صادق به گریهام
مشمولِ ربنایِ تو باشم عزیزِ من
کاری اگر که هست بگو کار میکنم
تا پیشِ چشمهایِ تو باشم عزیزِ من
بگذار کفش جفت کنم یا غذا کِشَم
یا خرجِ کربلای تو باشم عزیزِ من
با دیگ شُستَنم به تو نزدیکتر شوَم
بی منت آشنایِ تو باشم عزیزِ من
پیشِ سماوری که زِ غَم جوش میزنَد
ماندم که در هوایِ تو باشم عزیزِ من
این استکانِ چای مرا قُرب میدهد
تا عاشقِ خدایِ تو باشم عزیزِ من
پا منبری بزرگ شدم لطفِ مادرم
تاکه فقط گدایِ تو باشم عزیزِ من
مانندِ پیرهای جوانمُرده میشوم
بگذار همصدایِ تو باشم عزیزِ من
پیراهنی که غرقِ بخون است دستِ توست
امشب شود که جایِ تو باشم عزیزِ من
سر را گرفت کنجِ خرابه به گریه گفت :
در فکرِ بوریایِ تو باشم عزیزِ من
#دکتر_حسن_لطفی ✍
#امام_زمان
#شب_سوم_محرم
...............
.
#حضرت_رقیه
بابا رسید و آورد گُل بوسههای خود را
عمه بیا درآور رختِ عزایِ خود را
منکه نمُرده بودم بر روی نیزه باشی
آماده کردم از اشک ویرانسرای خود را
خوابم اگر نبرده تقصیرِ عادتم بود
بابا بکش به رویم امشب عبای خود را
انگشتهای لَمسم انگار حس ندارند
بر دامنم تو بنشان رأسِ جُدای خود را
طفلی که داده بودم دیشب شفای او را
انداخت پیشم امروز قدری غذای خود را
ای وای خیزران زد مثل حصیر گَشتی
بدجور بر لبانت انداخت جای خود را
خون گریه کرد نیزه بر حالِ دخترانت
داده عمو به نیزه حال و هوای خود را
تقصیر هیچ کس نیست در سینهام نفس نیست
زجر امتحان نموده هِی ضربِ پایِ خود را
چیزی نخورده بودیم بر حالِ ما دلش سوخت
دیدی تعارفم کرد ته ماندههای خود را
فهمیدم از سرِ تو از وضعِ حنجرِ تو
رفته سنان و داده بر شمر جای خود را
تا دق کنیم در راه از دیدنش دوباره
آن بی حیا نَشُسته خونِ ردای خود را
بویِ تو را گرفته دستانِ سرخِ خولی
دادی چرا به دستش مویِ رهای خود را
تنها نه نیزهها را تنها نه تیغها را
پیش فرات میشُست پیری عصای خود را
(حسن لطفی)
.
.
#شب_ششم_محرم
#شور مناسب شب ۵ و ۶
#شور_امام_حسن علیه_السلام
هر جا که اسم تو بیاد اونجا برام بهشته
گل منو خدا با خاک کربلا سرشته
اگه که خوبه حالم این شبا دلیلش اینه
رزق محرم منو امام حسن نوشته
غلام حسنم افتخارم اینه
این ارادتو مادرش میبینه
حس نابیه تو بهشتم انگار
تا اسم حسن رو لبم میشینه
ای فاتح جمل حسن ای شاه بی بدل حسن
اسمت برای نوکرت احلی من العسل حسن
مولانا حسن مولانا حسن
می بینم اون روزی رو که تو حرمش بشینم
ضریح خوشگلش رو با چشم ترم ببینم
کوری چشم همه نانجیبای سعودی
جور میشه تو صحن حسن برات اربعینم
کریمی و منم خاک پاتم آقا
قلبم میزنه واسه تو ای جانا
تا میگم حسن میگه زهرا جانم
یا عزیزنا یا حسن مولانا
ای عشق منجلی حسن ای زاده علی حسن
ردم کن از پل صراط بی هیچ معطلی حسن
ای فاتح جمل حسن ای شاه بی بدل حسن
اسمت برای نوکرت احلی من العسل حسن
مولانا حسن مولانا حسن
#حسین_فتحی ✍
👇
.
#نوحه
#حضرت_رقیه(س)
#پنجم_صفر
آسمانم را قمری_شب تارم را سحری
میشود ای جان پدر_که مرا با خود ببری؟
تا شناسم تو را حسین_ایمرا نور هر دو عین
دست لرزان به چهره ات_می کشم شاه عالمین
سحر یلدای من است_همه ی دنیای من است
شامیان این قبه ی نور_به خدا بابای من است
سوت و کور و چه بی خبر_آمدی امشب از سفر
زلف خاکستری چرا_ز تنور آمدی مگر
خیزران و طشت طلا_روی نی آیات خدا
با خبر هستم همه را_ای صفای منزل ما
دستی از جور یک پلید_لاله ی گوش من درید
عمه ام تازیانه و_کعب نی را به جان خرید
گیسوانم در کف او_سیلی از دستان عدو
یک طرف هجران تو و_یک طرف هجران عمو
آرزو دارم ای پدر_که شوم با تو همسفر
من ندارم به سینه ام_طاقت هجر تو دگر
به «فرات»نوحه سرا_نظری از راه وفا
شیعیان را شافعه ای_گره از کارم بگشا
ذاکرالحسین #حاج_مهدی_بهشتی
👇