eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
794 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. پیش الطاف خداوند سحر باید رفت با دل سوخته و دیدۀ تر باید رفت شمع با گریه سر تربت پروانه نشست محضر سوخته با خون جگر باید رفت خبر آمد جگرت سوخته راه افتادیم خواجه گفته است بدنبال خبر باید رفت به سگ کهف نگفتند بمان امّا ماند گرچه تحویل نگیرند مگر باید رفت سر به سنگ تو نگیرد به لحد میگیرد هر کجا که قدم توست به سر باید رفت خانۀ قبر به هر حال مرا میخواند بار بندید، از این خانه دگر باید رفت پدرم رفت و پی اش رفتم و دیدم نجفم خوب گفتند به دنبال پدر باید رفت خون قربانی ما ریخته زینجا رد شو خون پامال تو هستیم و هدر باید رفت پسرم از جگر سوخته ام یاد گرفت مثل پروانه در آغوش خطر باید رفت بهترین رزق سر سفرۀ مادر گریه است در دل بحر پی دُر و گوهر باید رفت ✍ .
. بمان که روشنی دیده ترم باشی شبیه آینه ای در برابرم باشی هوای خیمه من بی نگاه تو سرد است بمان که مایه دلگرمی حرم باشی چه شد که از ته گودال سر در آوردی تو زینت سر دوش پیمبرم باشی در این شلوغی گودال تنگ قول بده کمی مراقب پهلوی مادرم باشی تو در بلند ترین نیزه منزلت کردی به این بهانه مگر سایه سرم باشی جواب خنده دشمن به خواهرت با کیست؟ مگر تو قول ندادی برادرم باشی تو آفتابی و بالای نیزه هم که شده بمان که روشنی دیده ترم باشی .
زمان: حجم: 662.5K
◼️ ◼️روضه شهادت موسی بن جعفر ◼️رضاجان ببین کنج زندان... رضاجان ببین کنج زندان غربت غریبم ، اسیرم شب و روزِ من پر ز درده؛ دعا کن بمیرم اسیرم رضا جان شده سیلی و تازیانه غذام جای افطار چقدر حرف بد من شنیدم از این خصم بدکار به آزار شده ذکر لبهام توو زندان ، وا اُما میخونم با گریه حسبن جان ،وا اُما دارم جون میدم زیر زنجیر ، واویلا من از زندگانی شدم سیر (واویلا)۲ ............. آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیّت نكند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاك بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق به هم ریخته كِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مرد نگهبان كه حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را این هفت كفن روضه ی گودال حسین است ای كاش نیارند برایش كفنش را نه پیرهنی داشت حسین نه كفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را ............... مونده روی زمین پیکر تو رها  أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى  خواهرت اگه نیست رفته شام بلا  ریگ و رمل بیابون برات گرفته عزا  همه منتظرن مادرش برسه  کاش صدای برادر به خواهرش برسه  🎤
. . | یگانه بانوی قم ‍ 📃 🖊 (علیه‌السّلام) 🖊 🖊 (علیه‌السّلام) اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً یابن‌الحسن.... یگانه بانوی قم ! کوکب امام رضا فدای گریه ات ای زینب امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره ای برادر تو آهای فاطمه قم ! سرت سلامت باد برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایین پاش گریه کنی میان حجره بیایی براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند امان ز خواهر سلطان کربلا ؛ زینب رسید پیش سلیمان کربلا ؛ زینب رسید و دید که انگشتر برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعلها کفن کردند حــســــین....آقاجان ممنونتم که شما حواستون به نوکراتون هست هرچیزی باید سر جای خودش بره جلو ... ما نوکریم باید نوکریمونو بکنیم قرار نیست ما توی جای دیگه پرت و بلا بشیم اگه می‌خواستی ما رو هرجایی بفرستی بفرست کربلا ... اونجا پریشان و در به در بشیم.. امام رضایی‌ها حســــین......آقاجان دستت بیاد بالا یا رحمة الله الواسعه... یا باب النجاة الامه... حســــــین بحر حاجات اگر دست دعا برخیزد دلبری هست به هرحال به پا برخیزد لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است هر زمان از دل پر درد صدا برخیزد جرئتش نیست کسی حرف جهنم بزند گر پی کار گنه کار ز جا برخیزد .👇
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم می‌زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق آبروی چشم‌ها، یا حسن و یا حسین قبله‌ی حاجات ما، اوج عبادات ما روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین یکی بدون حرم، یکی بدون کفن سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر کشته‌ی یک ماجرا، یا حسن و یا حسین حسن امام حسین، حسین اسیر حسن هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب در وسط شعله‌ها، یا حسن و یا حسین ✍
دورِ شمعِ پیکرت، گردیده‌ام خاکسترت ای به قربانِ تو و این رنگِ زردِ پیکرت از نفس‌های بلندت میلِ رفتن می‌چکد حق بده امشب بمیرم در کنار بسترت تا نگیرد خونِ تازه گوشه‌ی تابوت را مهلتی، تا که ببندم دستمالی بر سرت حیف شد، از آن­همه دلواپسیِ کودکان کاسه‌های شیر­ مانده روی دستِ دخترت کاش می‌مردم نمی‌دیدم به خاک افتاده است هیبت طوفانیِ دُلدل سوارِ خیبرت خلوت شب‌های سوت و کورِ نخلستان شکست با صدای وا علی و وای حیدر حیدرت شهر کوفه تا نگیرد انتقامِ بدر را دست خود را بر نمی‌دارد پدر جان از سرت می‌روی اما برای صد هزاران سال بعد میل احسان می‌نماید غیرت انگشترت ✍
. سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است یاد من و دربدری‌های دلم باشید، پروانه‌ای دیدید اگر تا صبح بیدار است عاشق شدن، هم سوختن هم ساختن دارد بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست هرکس که عاشق می‌شود ذاتاً گرفتار است بی تو همین که زنده می‌مانم گنهکارم بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است فکر من جامانده‌ی وامانده هم باشید ای کاروان! آهسته‌تر؛ در پای من خار است با گریه کار طفل بهتر راه می‌افتد گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است امروز باید یار را با گریه راضی کرد فردا که اعلامیه‌ی ما روی دیوار است چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا این گریه‌های ما فقط گرمی بازار است :: :: دخت علی مرتضی اینجا چه می‌خواهد؟!! زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است ✍ .
. سیدالشهدای احد (خواهر حضرت) گمان نمیکنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیده‌ی ترم باشد؟ ** فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشته‌ی گودال مو پریشان گفت: گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه‌اش بزنم که قول می‌دهم این بارِ آخرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی‌کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی‌شود بگذارید معجرم باشد؟ ✍ .
. حضرت زهرا(سلام الله علیها) دنیا پر از غم می شود وقتی نباشی دنیای ماتم می شود وقتی نباشی هرشب كنار سفرۀ ما يك ستاره از جمعمان كم مي‌شود وقتي نباشي دیگر بساط کوچه گردی و غریبی کم کم فراهم می شود وقتی نباشی آن شیر مردی که علمدار خدا بود با چاه همدم می شود وقتی نباشی آن زانویی که کوه را از پا در آورد چون قد تو خم می شود وقتی نباشی دنياي بغض آلودۀ چشمان زينب جاريِ زمزم مي‌شود وقتي نباشي ✍ اجرا 🎤 👇
2. دلم گرفته.mp3
زمان: حجم: 3.47M
( علیه السلام ) دلم گرفته بهانه سلام « شاهِ نجف » كه قبله گاهِ دلم گشته بارگاهِ نجف تمام صحنِ « علی » بوی « فاطمه » دارد شميم سيب بيايد ميانِ راه « نجف » صفای هر سحرش ، گريه بر غمِ زهراست به گوش ميرسد آرام سوز و آهِ نجف ... قرار ما همه بابُ الرضا همان جايی كه سوی شاهِ خراسان بُوَد نگاهِ « نجف » شب زیارتیِ شاهِ کربلا باشد دلم هواییِ آن صحنِ با صفا باشد آفریده شدم برای علی تا بیفتم ، به دست و پای علی صد هزار آفتاب میریزد با تکان خوردنِ عبای علی .
. . چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه میچسبد بهار زود هنگام اند ، شبهای زمستانی توکل بر توسل کن ، توسل بر توکل کن درین دنیای حیرانی ، درین دریای طوفانی اگر تا شام میخندی ، اگر تا صبح میخوابی تو از مردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟ خلاصه بار باید بست ، یا امروز یا فردا  مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی نیاز مستمندان را بنه بر دیده منت مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی اگر آشفته ات کردند یعنی لایق وصلی  به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه  بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد گناهش را زلیخا کرد ، یوسف گشت زندانی به لطف گریه کار طفل بهتر راه می افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی اگر چه گریه هجران شکسته میکند ما را ولی از آب پیشانی ست بهتر ، چین پیشانی گره هایی ست در عالم که بی تو وا نخواهد شد نمیاید به کار این گره ها هیچ دندانی دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه...فقط برگرد  گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم ؟!! به من از تو فقط هجران رسید...آنهم چه هجرانی . . . همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی ، عجب شام غریبانی سر پیراهن تو ، گریه ی ما را درآوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی ✍ .👇
. #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَات... شب اربعین، شب زیارتی ابی عبدالله، دلا بره کربلا، فرمودند: اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین، سه مرتبه بگین: صَلَّ الله علیک یا اباعبدالله ... اَلسَّلامُ عَلَیٰ قَلبِ زَینبِ الصَّبور وَ لِسانُهَا الشَّکور...السلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب... نگاهِ گریه داری داشت زینب چه گامِ استواری داشت زینب دلِ با اقتداری داشت زینب ببین چه اعتباری داشت زینب اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد *پیاده روی اربعین وقتی چند کیلومتری راه میری، کف پات تاول میزنه، هر چند تا موکبی یه عده آماده اند زائرها بیان، خستگی ِ زائرها رو در کنند مرهم به کف پای این بچه ها بگذارند، اما دلا بسوزه برا بچه های حسین،زن و بچه رو با طناب به هم بسته بودن، این بچه ها روی زمین می افتادن با تازیانه بچه هارو بلند می کردند، آی بمیرم، کسی نبود مرهم به پای این بچه ها بذاره رسیدم کربلا ای داد ای داد حسین سر جدا، ای داد ای داد همچین که ناقه ها رسید مثل برگ خزون خودشون انداختن رو زمین، دور آقا امام سجاد را گرفتن، یکی میگه قبر آقامون کجاست، اول همه دنبال قبر حسین می گشتن، نشونشون داد، گریه هاشون کردن، یکی گفت: آقا جان قبر قاسمم کجاست؟ علی اکبر کجاست؟ رباب گفت: آقا جان علی اصغرم و کجا دفن کردی؟ گفت: بلند نشو تو بغل بابامه چهل روز است گریانم حسین جان چو مویِ تو پریشانم حسین جان *این چهل روز برا زینب چهل سال گذشت، میخوام روضه بخونم برات، چهل روز نذاشتن زینب یه دل سیر گریه کنه، داداش زینبت رو نگاه کن ببین پیر شدم* چهل روز است می خوانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین جان همین جا شیرخواره گریه می کرد ربابِ بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشکِ پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده ... همین جا دورِ اکبر را گرفتند زِ ما شبه پیمبر را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند همین جا بود که سقایِ ما رفت به سمتِ علقمه دریای ما رفت پناهِ عصمتِ کبرای ما رفت پی او گوشواره هایِ ما رفت ... همین جا بود که دل ها گرفتو کسی رویِ تن تو جا گرفتو سرت را یک کمی بالا گرفتو و از پشتِ سرت سر را گرفتو همین که بر گلویت خنجر آمد صدایِ نالۀ زهرا در آمد .... همین جا بود اَلِف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سّم مرکب چال کردند *عزیز دلم ، یادم نمیره همین جا بود اومدم شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو از روی بدنت کنار زدم، نازنین بدنت رو دیدم، پاره پاره، غرق به خون، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من! * بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دستِ ساربان شد طلایِ من نصیب کوفیان شد همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید ز جا برخیز غم خواری کن عباس دوباره خیمه را یاری کن عباس برای عزتم کاری کن عباس علم بردار علم داری کن عباس سکینه می کند زاری ابالفضل چه قبر کوچکی داری ابالفضل ✍ وقتي همه دورِ قبر آقامون امام حسين نشسته بودن، گريه هاشون رو كردن، يه وقت ديدن بي بي سكينه با يه كاسه ي آب اومد، به امام سجاد گفت: داداش! قبرِ عمو جانم عباس كجاست؟ همه بلند شدن، اولين دسته ي عزاداري راه افتاد"یاعباس! جیبِ المای لِسکینه" عباس! پاشو برا سكينه آب بيار... تويِ نخلستون ها دارن ميرن، يه وقت رسيدن به يه قبرِ كوچيك...امام سجاد فرمود: اينجا قبرِ عموجانم عباسِ، همه با تعجب نگاه كردن...* حكايت ميكند اين قبرِ كوچك كه مردي را خجالت آب كرده *سكينه شروع كرد روضه خوندن...عمو جان! جات خالي بود، مجلسِ شراب بردن مارو، جات خالي بود با انگشت مارو به هم نشون ميدادن...* خبر داري سَرِ بازار رفتم ميانِ مجلسِ اغيار رفتم  به آبروی اباالفضل به دستاي قلم شده اباالفضل، این دو دستت رو بیار بالا، زن و مرد حاجت دارید، کاردارید، مریض دارید، فرج امام زمان، سلامتی مقام معظم رهبری، عاقبت به خیری جَوونا، حفظ نظام و کشورمون از بلایا همه با مادرش اُم البنین ناله بزنید: یا اباالفضل... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ .