eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال دایی رضا
کریمی-الا مکه چه زیبا شدی.mp3
6.88M
. الا مکه امشب چه زیبا شدی چو روی محمد دل آرا شدی . تو شهر خدایی و بختت بلند که طور تجلای زهرای شدی . به چشم پیمبر به چشم علی بهشت خدای تعالی شدی تو در عرشه ی فرش بودی غریب کنون برتر از عرش اعلا شدی . در و دشت و کوهت دل آرا شده که چشمت قدمگاه زهرا شده سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خوبش را به دو دنیا نمی دهم . خدیجه زِهی دختر آورده ای سراپای پیغمبر آورده ای . شگفتا که بهر رسول خدا نه دختر فقط ، مادر آورده ای . به غیر از پیمبر به غیر از علی ز هر مرد بالاتر آورده ای سر سروران خاک پای تو باد که بهر علی همسر آورده ای . چه قابل سر ما فدایش شود پدر گفت بابا فدایش شود. سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خوبش را به دو دنیا نمی دهم. محمد عطا شد ز حق کوثرت سلام خدا بر تو و دخترت . گرامی بدارش چو جان عزیز که هست الهی است این گوهرت . تو روح همه عالم استی و او بود روح پاک تو در پیکرت . خدا گوهری بهتر از این نداشت تویی بهترین هدیه ی داورت . خدای تعالی به تکریم تو همه هست خود کرد تقدیم تو چه قابل سر ما فدایش شود پدر گفت بابا فدایش شود سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خوبش را به دو دنیا نمی دهم. درسینه ام جمال علی نقش بسته است  این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم 🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺
کریمی-الا مکه چه زیبا شدی.mp3
6.88M
یا حسین ع: . الا مکه امشب چه زیبا شدی چو روی محمد دل آرا شدی . تو شهر خدایی و بختت بلند که طور تجلای زهرای شدی . به چشم پیمبر به چشم علی بهشت خدای تعالی شدی تو در عرشه ی فرش بودی غریب کنون برتر از عرش اعلا شدی . در و دشت و کوهت دل آرا شده که چشمت قدمگاه زهرا شده سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خوبش را به دو دنیا نمی دهم . خدیجه زِهی دختر آورده ای سراپای پیغمبر آورده ای . شگفتا که بهر رسول خدا نه دختر فقط ، مادر آورده ای . به غیر از پیمبر به غیر از علی ز هر مرد بالاتر آورده ای سر سروران خاک پای تو باد که بهر علی همسر آورده ای . چه قابل سر ما فدایش شود پدر گفت بابا فدایش شود. سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خوبش را به دو دنیا نمی دهم. محمد عطا شد ز حق کوثرت سلام خدا بر تو و دخترت . گرامی بدارش چو جان عزیز که هست الهی است این گوهرت . تو روح همه عالم استی و او بود روح پاک تو در پیکرت . خدا گوهری بهتر از این نداشت تویی بهترین هدیه ی داورت . خدای تعالی به تکریم تو همه هست خود کرد تقدیم تو چه قابل سر ما فدایش شود پدر گفت بابا فدایش شود سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خوبش را به دو دنیا نمی دهم. درسینه ام جمال علی نقش بسته است  این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم 🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺
( سلام الله علیها ) کِرامت ، خشتی از قصر بلندت سخاوت تا قیامت مُستمندت امامان آبرومندِ جلالت امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت خدا فخریّه دارد بر نمازت تمام آفرینش ، پای بستت پیمبر (ص) خم شد و بوسید دستت ... اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ... دگر به سينه و پهلو مرا نمي‌گيري ؟ مگر به سينه و پهلو چه ديدي ، اي مادر ؟ بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا .. صدای ناله ی او را زِ پشتِ در شنیدم من خدا داند که از زینب خجالت می کشیدم من یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم : سه نفر مادر مرا بر درِ خانه می‌زدند ( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ ) سه نفر مادر مرا بر درِ خانه می‌زدند خواهرانم نفَس نفَس چه غریبانه میزدند مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... » نفسم حبس شد به دل اشک چشمم ستاره شد مادرم را که میزدند جگرم پاره پاره شد ... لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ... در کودکی لرزاند به هم پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا در پیشِ چشم ما زدند مادر مارا ، مادر مارا مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ... ↙️↙️↙️↙️↙️↙️
. برای خواندن اول یاد می‌گیرند الفبا را الفبا یافتم در متن قرآن نام زهرا را خدا از خلق عالم بیت زهرا بود مقصودش بنا کرد از اضافات همان گِل، کهکشان‌ها را ستون خانه را تا عرش بالا برد و نادان‌ها بنا کردند پای آن بنا، دیوار حاشا را چه می‌فهمد کسی این در برای شخص پیغمبر تداعی می‌کند دروازۀ عرش معلا را اگر توحیدشان را با حضور قلب می‌خواندند نمی‌انداختند امروز پشت گوش «اَسری» را اگر یکبار می‌خواندند کوثر را چه می‌دیدند؟ مقام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را اگر روی لب گلدسته حرفی جز علی باشد به مسجد می‌دهم ترجیح، معبد را، کلیسا را چه‌می‌بینم‌خدا! وا شد به جایی پای بعضی‌ها که بی‌رخصت محمد هم به آن نگذاشته پا را دری را با لگد وا می‌کنند اکنون که جبرائیل بر ایوانش نوشته آیۀ «اِنّا فَتَحنا» را دری را با لگد وا می‌کنند اکنون که میکائیل از آن در می‌برد هر روز و هر شب رزق دنیا را دری را با لگد وا می‌کنند اکنون که عزرائیل بر آن با نیت قربت کشیده بال و پرها را اگر در بشکند شاید بفهمند اهل این کوچه که در یک تُنگ جا داده‌ست پیغمبر دو دریا را اگر بیرون بیاید از غلاف صبرِ حیدر، تیغ حریفی نیست بین جمعیت این مرد تنها را ولی مولاشدن تنها به‌تیغ و زورِ بازو نیست خدا این بار می‌خواهد بسنجد صبر مولا را نگردید ای‌جماعت! قبر زهرا را نمی‌یابید! علی تنها درون سینه جا می‌داد غم‌ها را
1. هر دختری.mp3
2.02M
( سلام الله علیها ) هر دختری که « اُمّ أبیها » نمی‌شود هر مادری که مادر دنیا نمی‌شود نور تمام عالَم امکان به روی هم ... یک جلوه نورِ ، چادرِ زهرا نمی‌شود وقتی که اختیارِ دو عالَم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی‌شود ... یعنی که بی‌ولایت او هیچ طاعتی اِذن ورودِ جنت الاعلی نمیشود فردا به قله‌های سعادت نمیرسد هر کس دخیلِ چادر زهرا نمی‌شود حبلُ‌المتین شیعه نخِ جانماز اوست بی او ، گِره ز کار کسی وا نمی‌شود ... می‌افتد از نگاهِ پُر از مِهرِ فاطمه هر کس فدائیِ رهِ مولا نمیشود
1. هر دختری.mp3
2.02M
( سلام الله علیها ) هر دختری که « اُمّ أبیها » نمی‌شود هر مادری که مادر دنیا نمی‌شود نور تمام عالَم امکان به روی هم ... یک جلوه نورِ ، چادرِ زهرا نمی‌شود وقتی که اختیارِ دو عالَم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی‌شود ... یعنی که بی‌ولایت او هیچ طاعتی اِذن ورودِ جنت الاعلی نمیشود فردا به قله‌های سعادت نمیرسد هر کس دخیلِ چادر زهرا نمی‌شود حبلُ‌المتین شیعه نخِ جانماز اوست بی او ، گِره ز کار کسی وا نمی‌شود ... می‌افتد از نگاهِ پُر از مِهرِ فاطمه هر کس فدائیِ رهِ مولا نمیشود .
. شُکوه خلقت نوری او زبانزد شد در آسمانِ علی زهره‌ی محمد شد قلم کشید به تقدیر شوم باورها عزیز قلب پدرها شدند دخترها برای شب زدگان یک پیام روشن داشت نزولش از لب روح الامین شنیدن داشت زمین از آن تب ظلمت نجات پیدا کرد طلوع آیه‌ی تطهیر را تماشا کرد صفات قدسیه تقدیم پیشگاهش شد پَر فرشته به هر گام، فرش راهش شد به قاب آینه‌اش انکسار ننشیند به دامنش سر سوزن غبار ننشیند شده‌ست صبح ازل جلوه‌دار لبخندش نیامده است و نیاید زنی همانندش نه آسیه‌ست! نه مریم! نه هاجر و حوا! شبیه هیچ کسی نیست جز خودش زهرا خرد به درک حضورش خیال خام کند به احترام مقامش نبی قیام کند قسم به بضعة منی، قسم به اعطینا فراتر از شب قدر است حرمت زهرا حقیقت ملکوت خداست ساحت او کمال طاعت معبود در اطاعت او روایت است قیامت، قیامتِ زهراست رضای حضرت حق در رضایت زهراست نگو که محشر کبری‌ست، عرصه آسان نیست محب فاطمه در روز حشر، گریان نیست سوار ناقه‌ای از نور می‌رسد مادر به داد این دل رنجور می‌رسد مادر نجات اهل یقین ریشه‌های چادر اوست چه قدر نام وزینِ شفیعه درخور اوست ثنای حضرت صدیقه کار هر کس نیست در این حریم که هر واژه‌ای مقدس نیست چگونه عرضه نمایم بر آفتاب، چراغ تبلوری که ندارد در آفتاب، چراغ خدا ‌کند که ببخشد بضاعت ما را چگونه شرح دهد قطره وصف دریا را حبیبه‌ای‌ست که محبوبه‌ی خدا باشد یگانه‌ای‌ست که هم‌کفو مرتضی باشد به هل اتی شده تجلیل از کرامت او به وجد آمده جبریل از کرامت او سعادت همه سر منزل صراطش بود بهشت، باغچه‌ی کوچک حیاطش بود ملیکه بود، ولی خانه‌ای محقر داشت نبود اهل تجمل، به عشق باور داشت ملیکه بود ولیکن قبول زحمت کرد که با ندیمه‌ی خود، کار خانه قسمت کرد عفاف سیره‌ی او را به خط ناب نوشت حجاب فاطمه را برترین حجاب نوشت اگر که فضه‌ی او خاک را طلا سازد نگاه فاطمه از خاک، فضه‌ها سازد نداشت خواب خوش از غصه‌های همسایه قنوت بسته چه شب‌ها برای همسایه! دعای او که به دست علی‌ست آمینش خدا نیاورد آن روز را که نفرینش... هراسِ از غضبش، ختم کرد غائله را نگاه کن سند محکم مباهله را برآرد از شب ظلمت، دمار، خطبه‌ی او گرفته است دم از ذوالفقار، خطبه‌ی او به حکم خیر کثیرش، به حکم احساسش هنوز فاطمه در گردش است دستاسش به مهر مادری‌اش تا ابد دلم گرم است تنور خانه‌ی زهرا هنوز هم گرم است مرا مباد که دست تهی روانه کند چه مادرانه برایم انار دانه کند .
1. آسمان کوثر.mp3
8.08M
|⇦آسمان کوثر به دنیا آمده... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج زهیر سازگار ●━━━━━━─────── امام صادق(ع)می فرمایند: فاطمه را از آنرو فاطمه گفته اند که مردم از شناخت او عاجزند.
. السلام علیکِ یا امـ الائمه و النجباء ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام ای نجابت کامل ای به اسرار ایزدی قائل حاصل اربعین پیغمبر سایه‌ات مستدام بر سر دل دست من خالی و تو چشمه جود من به طوفان اسیر و تو ساحل نشده نا امید برگردم هرزمان از درت به صد مشکل دل من از ازل گرفته چنین به خم کوی عشقتان منزل افتخارم همین که در هرجا بوده‌ام در حریمتان سائل سائلی بوده‌ام که در هر جا لطفتان بوده بر دلم شامل امشب عاری ز هر چه وسواسم مست عطر خدایی یاسم * قصد من سائلی محضرتان خادمی در میان هیأتتان تا شما سایه‌ی سرم هستید نروم جای دیگر از درتان امشب ای مادر کرامت‌ها دست من آمده به دامنتان به خدا رشته‌های حبل الله نبود غیر تار چادرتان ای قنوت دعایتان لبریز آسمان معبر همیشه‌تان وسعت جودتان چو اقیانوس دست خالی که رفته از برتان من و احساس مستی کامل وقت ذکر شما به محفلتان مرغ دل گشته جلد بام شما کرده عادت به آب و دانه‌تان دل من بی‌شکیب و بی تاب است پی یک جرعه باده ناب است * من کی‌ام شاخه‌ای زمستانی تو گل یاسی و بهارانی من کی‌ام یک کویر خشکیده و تو آن روح سبز بارانی من کی‌ام جز اسیر محبوسی بین زندان تنگ نفسانی من اسیر جهنم نفسم تو بهشت رسول یزدانی آمدم با پیاله‌ای خالی بر در تو که روح احسانی مادری کن اگرچه ناخلفم بده یک لقمه نان عرفانی آمدم تا دخیل بر بندم به پر چادری که می‌دانی کن تفقد که سائل آمده است سائلی پای در گل آمده است * یاسی و عطر تو دلاویز است بی تو خلقت همیشه پائیز است یاسی و از حضور کوتاهت خاک خاکی هنوز لبریز است بی تو و بی شمیم جانبخشت زندگانی ما غم‌انگیز است آنقدر با شکوهی ای بانو که پیش تو نه فلک ریز است ای مسیحای حضرت حیدر عطر و بوی بهشت پیغمبر * سر مستودع خدا زهرا کوثر ختم‌الانبیا زهرا یاور و کفو حضرت حیدر حجت حق به اولیا زهرا از طلوعات تو به محرابت می‌چکد عطر ربنا زهرا امتحان داده قبل خلقت خود ساکن عرش کبریا زهرا تویی آنکس که محرم وحی است واقف سرّ انما زهرا تو تجلی اصل توحیدی سند وحدت خدا زهرا ((وًمن الماءٍ کلٌ شئیٍ حی)) بوده مهریه‌ی تو یا زهرا گوهر خلقتی خدا داند چشمه‌ی رأفتی خدا داند * با نزولت به روی خاک زمین این زمین شد همان بهشت برین بین محراب لحظه‌ی سجده عالمی حلقه‌ و تویی تو نگین دیدنی بوده وقت هر سجده روی دست رخ رسول امین ((اسوه لی)) سروده حجت عصر که تویی الگوی همیشه دین پیروهن داده‌ای به شام زفاف به گدایی تو از ره تمکین سفره‌ی نان خویش را بگشا میزند حلقه بر درت مسکین بده دستم نخی ز چادر خود تا شود بندگی من تضمین ای تمامی عشق تصویر همه‌ی شرح آیه تطهیر * منکه مشغول مدح و چاووشم از سرم رفته عقل و مدهوشم امشبی را به خدمتت بانو با تمام قوای خود کوشم پرچمی با شعار یا زهرا گیرم ای عاشقان سر دوشم نبود غیر ذکر او بر لب نبود جز صداش در گوشم می‌کشم نعره یا علی حیدر باده از کوثر خدا نوشم عاشقان حک کنید بر قبرم جمله‌ای که نشد فراموشم به خدا حب حضرت زهرا به همه عرش و فرش نفروشم حب زهرا جواز هیأت ماست حب زهرا برات جنت ماست * تو که ناموس حی ذوالمننی مرشد کامی اگر چه زنی خطبه‌های تو مرز مطلق دین واقف از سرّ وادی عدنی ذکر سربند فاتح خیبر وقت رزمش به جنگ اهرمنی تویی آن گوهر ثقیل حیا خارج از قدرت کلام منی هرچه هستم اگر چه ناچیزم با عنایات تو شدم حسنی تو که خیر کثیری ای بانو چه شود یک نظر به من فکنی نکند ای تمام روح کرم دست ردّی به سینه‌ام بزنی در حریمت نیاز آوردم آه و سوز گداز آوردم * گل سرخ ولایتی بانو تو چراغ هدایتی بانو ساکنان بهشت می‌گویند رونق باغ جنتی بانو از ازل تا ابد برای همه چشمه‌سار عنایتی بانو نه!! غلط گفته‌ام تو را مادر مادر کل خلقتی بانو نه فقط دخت و مادر احمد تو سند بر رسالتی بانو ای شلمچه ز ذکر تو مجنون تو کلید شهادتی بانو روز محشر تو ای خزانه مهر پادشاه شفاعتی بانو با دو دستی که رنگ علقمه‌اند پی امداد امتی بانو نکند رو ز من بگردانی این گدا را ز کوی خود رانی ✍ .
. السلام علیکِ یا امـ الائمه و النجباء ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام حضرت باران سلام یاس خدا سلام عطر بهشت رسول خوبی‌ها سلام حضرت انسیه بانوی خلقت سلام حضرت منصوره معنی عصمت سلام حضرت حنانه عشق پیغمبر سلام ای به همه خلقت خدا مادر تو شرح آیه تطهیر و کوثری بانو چگونه وصف تو گویم که محشری بانو تو آیه‌های نجابت تمام ایمانی تو آبروی نمازی تو اصل قرآنی تو در بحر حیایی تو مطلع نوری تو آن حدیث بلندی که سر مستوری تو قبل خلقت خود امتحان شدی بانو دلیل خلقت کل جهان شدی بانو بهشت ذره‌ای از گرد و خاک معبر توست عفاف و حلم و حیا رشته‌ای ز معجر توست شکوه نام تو بانو جلال ربانی است فضائل تو ورای مقام انسانی است به ذکر نام تو جانم جلا گرفته وبس وَ آهن دلم از تو طلا گرفته وبس به نام توست که تابیده نور حق به دلم همیشه لطف تو کرده‌است از ازل خجلم بیا و مادری‌ات را تمام کن بانو وَ روز حشرا مرا هم صدام کن بانو به رشته‌‌‌ای ز پر چادرت دخیلم من ببین فقیر و یتیمم ببین اسیرم من! ✍ .
. السلام علیکِ یا امـ الائمه و النجباء ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با تمنای تو در سینه قراری داریم از عنایات شما باغ و بهاری داریم هر چه گفتیم نشد مدح مقامات شما ولی از فیض شما راه به جایی داریم بی شما قیمت ما قیمت ارزن هم نیست ما ز اکرام شما راه به جایی داریم یکسر از جود شما لطف به ما نازل شد وَ چنین شد که کنون منسب و کاری داریم ما غلامان شمائیم و گدایان شما وَ ز امداد شما شد که عیاری داریم بانوی آینه‌ها سخت تو را محتاجم وَ به احسان شما در همه جا محتاجم +++++ آبها معتکف پاکی‌تان ای بانو آسمان‌ها همه فرش رهتان ای بانو خیل سُکّان سماوات به حال تسبیح با ادب بر سر پا دربرتان ای بانو تو همان خیر کثیری که به احمد دادند می‌چکد جود ز سرپنجه‌تان ای بانو جودتان داده توان تا که قلم می‌لغزد و مدد یافته این نوکرتان ای بانو من و مداحی زهرا که خدا مدحش گفت؟ این بود فیض شما و دمتان ای بانو می‌سزد بار دگر باز وضو ساختنم تا برم نام پر از برکت‌تان ای بانو نامتان سحر عجیبی است خدا می‌داند گفتنش حس غریبی است خدا می‌داند +++++ همه آینه‌ها محو تجلای تواند آسمان‌ها همگی واله و شیدای تواند کیستی ای که بهشت نبوی سینه توست اهل فردوس برین نیز گداهای تواند کیستی ممتحنه، راضیه‌ی مرضیه اهل عالم همه محتاج دعاهای تواند آبها سجده به پاکی تو کردند ازل چشمه‌ها مادح هر روز سجایای تواند هر چه دارم همه در مقدم تو می‌ریزم این که سر نیست فقط فرش قدم‌های تواند سر من خاک قدم‌های تو باشد مادر دست من گیر که محتاج توام تا محشر +++++ سر مستودعی و مدح تو را گفت خدا آیه‌ی نوری و احساس و تمامی حیا برکت نام تو بوده که هدایت شده‌ایم تویی آن مقصد مقصود و تویی راهنما نمک دست تو بوده که نمک‌گیر شدیم از سر سفره تو خیر رسیده است به ما مصدر آیه تطهیری تویی ای بانو لیله القدر که گفتند تویی یا زهرا کهکشان چیست مگر؟ غیر غبار قدمت آسمان چیست همان معبر شبهای شما باید از لطف امداد به سائل برسد ورنه هر آینه صد لطمه بر این دل برسد +++++ ✍ .