.
#زمرمه
#زنجیر_زنی
#زنجیرزنی
#سبک_اینقده_روسیاهم_و_هواپرستم
سبک موسیقی فیلم از کرخه تا راین
محرم اومده ببین به غم اسیرم
یعنی میشه تو روضه های تو بمیرم
مشکی به تن برا تو میپوشم ارباب
من از صدای روضه مدهوشم ارباب
چایی روضه ها تو مینوشم ارباب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
**
شکرخدا که باز محرم و میبینم
میون مجلس عزای تو میشینم
هرچی که دارم از تو من دارم ارباب
خدا رو شکر به تو گرفتارم ارباب
من نوکر تو و علمدارم ارباب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
**
دیوونه ی حسینم و اسیر زینب
به عشق کربلا میام تو روضه هرشب
بدون تو حسین منم در تاب وتب
یه خواهشی من از شما دارم امشب
یه کربلا ببر منو جون زینب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
**
ترسی ندارم بخدا از دشمناتون
ایشالله اربعین میام تا کربلاتون
از معصیت بیا خلاصم کن ارباب
دوباره توی روضه پاکم کن ارباب
منو ببر کربلا خاکم کن ارباب
حسین عزیز فاطمه یابن الزهرا
شاعر : هاشم محمدی آرا
👇
____________________
.
#زمزمه امام زمانی محرم
اگر چه رو سیاه کلّ عالمینم
گریه کنِ مجالس جدّت حسینم
دارم به یاد کربلا تو روضه ها
ناله به همراه بکاء تو روضه ها
سیاهی لشگرم آقا تو روضه ها
بیا با سوز نینوا گریه کنیم
به یاد دشت کربلا گریه کنیم
برا حسین ِ سر جدا گریه کنیم
یابن الحسن...
آقا شنیدم جدّت و لب تشنه کشتن
تو قتلگاه با ضرب تیغ و دشنه کشتن
ای لالۀ پرپر حسین یا ثارالله
ای کشتۀ بی سر حسین یا ثار الله
نورِ دلِ مادر حسین یا ثار الله
تا به اَبَد ذکر لبی یا ثار الله
دار و ندار زینبی یا ثارالله
ای زینت دوش نبی یا ثار الله
آقام حسین آقام حسین آقام حسین۳
#امام_زمان عج
#مرثیه #محرم
#سبک_از_کرخه_تا_راین
______________________
👇
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#اسارت
#حضرت_زینب
#غزل_مصیبت
حال که ای همسفر، بی تو سفر میکنم
زاد ره خویش را، خون جگر میکنم
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و نگه کن ببین با که سفر میکنم
هر قدمم میزنند، نام تو را میبرم
هر طرفم میکشند، بر تو نظر میکنم
هر خطر آید به پیش، بر دل و جان میخرم
در عوض از دخترت، رفع خطر میکنم
گر بگذارد عدو لحظهای آسودهام
زخم تو را شست و شو، ز اشک بَصر میکنم
ای پسر مادرم من نه تو را خواهرم؟
مثل تو پیش بلا سینه سپر میکنم
حاج غلامرضاسازگار✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
#نوحه
.👇👇
.
#غزل_مصیبت
(یکی از بندهای ترکیب بند)
بر حربگاه چون رهِ آن كاروان فتاد
شور نشور و واهمه را در گمان فتاد
هر چند بر تن شهدا چشم كار كرد
بر زخمهاى كارى تير و كمان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
بر پيكر شريف امام زمان فتاد
بى اختيار نعرۀ هذا حُسَين از او
سرزد چنانكه آتش او در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بَضْعَة الرسول
رُو در مدينه كرد كه يا اَيُهَّا الرَّسوُل :
اين كشته ی فتاده به هامون حسين تست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين تست
اين ماهى فتاده به درياى خون كه هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين تست
اين خشك لب فتاده و ممنوع از فرات
كز خون او زمين شده جيحون حسين تست
اين شاه كم سپاه كه با خيل اشك و آه
خرگاه از اين جهان زده بيرون حسين تست
پس روى در بقيع و به زهرا خطاب كرد
مرغ هوا و ماهى دريا كباب كرد
كاى مونس شكسته دلان حال ما ببين
مارا غريب و بى كس و بى آشنا ببين
اولاد خويش را كه شفيعان محشرند
در ورطۀ عقوبت اهل جفا ببين
تن هاى كشتگان همه در خاك و خون نگر
سرهاى سروران همه در نيزه ها ببين
آن تن كه بود پرورشش در كنار تو
غلطان به خاك معركۀ كربلا ببين
✍️محتشم کاشانی
🎤اجرا #استادمجیدطاهری
#خروج_از_کربلا
#اسارت
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
.👇
.
#مرثیه #ناحیه_مقدسه
#زیارت_ناحیه
#بعدازعاشورا
بخوان زیارت ناحیه از غم دلدار
بریز اشک و بزن ناله تا دم دیدار
بخوان زیارت ناحیه از دل خونین
که خونجگر شده مهدی زشیون بسیار
بخوان زیارت ناحیه تا شوی زائر
زیارتی به صد آه و به دیدهای خونبار
بخوان زیارت ناحیه با مصیبتهاش
که فاطمه به فغان آه میکشد هر بار
بخوان زیارت ناحیه و بخوان قرآن
دل آیه آیه شده «بِالعَشیِّ وَ الإِبکار»
بخوان زیارت ناحیه از زبان دل
چقدر بر دل زینب رسیده است آزار
بخوان زیارت ناحیه بردهاند او را
به همره همۀ اهل بیت در بازار
بخوان زیارت ناحیه برحسین او
چه کرده است به کرببلایش استکبار
بخوان زیارت ناحیه و بگو از جان
که روز حادثه یاران نمودهاند ایثار
بخوان زیارت ناحیه یک یک یاران
سرانشان همه رفته به نیزه و بر دار
بخوان زیارت ناحیه ذبح گشته حسین
کنار قتلگهش خواهری غمین و زار
بخوان زیارت ناحیه کیست ثارالله
کسی که عرش به مظلومیاش کند اقرار
بخوان زیارت ناحیه روز عاشورا
عزیزفاطمه شد پیش چشم حق انکار
بخوان زیارت ناحیه صبح و شام بسوز
سپاه عشق شده بی امیر و بی سردار
بخوان زیارت ناحیه و بخوان (طاهر)
چراکه مرثیهخوان خواسته تو را دادار
.
#واحد
#زمزمه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_بریز_آب_روان_اسما
الا ای ماه تابانم ، به نِی قاریِ قرآنم
به لب شد از غمت جانم ، ببین حال پریشانم
حسین جانم حسین جانم
---------
الا ای مهجبین من ، نگار نازنین من
نظر بِنما به احوالم ، مَهِ نیزه نشین من
تحمل کردم ای مظلوم ، ز خصم تو جسارت را
کشیدم در رهِ عشقت ، غم و رنج اسارت را
پر از سوز و شرر گشتم ، ز غم خونین جگر گشتم
که با فرزند ذلجوشن در این ره همسفر گشتم
دو چشم اهل بیتت را ، ببین گریان ببین گریان
ز روی نیزه ی غربت ، بخوان قرآن بخوان قران
به اشکم آبرو دادم ، جهاد و استقامت را
به عالم کرده ام معنا ، بزرگی و شهامت را
مرا ای یوسف زهرا ، کجا رخساره نیلی بود؟
جواب یا حسین من ، ز دشمن ضرب سیلی بود
ز فرزندان پیغمبر ، چه حرمت ها که بشکستند
به ما تهمت زده دشمن ، که اینها خارجی هستند
ز داغت بر همه عالم ، حدیث غم حکایت شد
به قرآن خواندنت بر نی ، ز ما ها رفع تهمت شد
امان از خنده ی دشمن ، امان از ساز و چنگ و دف
سرت بر نیزه و میزد ، عدو دور تو سوت و کف
#استادمجیدطاهری 🎤
#اسارت
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
#نوحه
.👇
.
#حضرت_رباب
#مرثیه
#مثنوی
بس کن رباب نیمهای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمهای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رُخَت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندۀ انظار میشود
ترسم که نیزه دار کمی جابهجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
یک شب ندیدهایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت ناامید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمیکند
مادر نگفته است و زبان وا نمیکند
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
قنداقه نیست، دست خودت را تکان مده
دیگر ز یادت این غم سنگین نمیرود
آب خوش از گلوی تو پائین نمیرود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمیشود
این گریهها برای تو اصغر نمیشود
#حسن_لطفی
.
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#مرثیه
✍شاعر:وحید محمدی
روضه برپا بود هر جا آب بود
روضه هایش ذکر بابا آب بود
مقتل جانسوز آقا آب بود:
تشنه لب بود آه اما آب بود
روضه خوانش گاه ظرفی آب شد
گاه گاهی روضه خوان قصاب شد
ماجرای آب آبش کرده بود
غصه ی ارباب آبش کرده بود
مادری بی تاب آبش کرده بود
دختری بی خواب آبش کرده بود
یا خودش بارید دائم یا رباب
روضه می خواندند هر دم با رباب
پیکری را بر زمین پامال دید
شمر را در گودی گودال دید
عمه را بالای تل بی حال دید
لشکری را در پی خلخال دید
هجمه ی شمشیرها یادش نرفت
سنگ ها و تیرها یادش نرفت
هم به تن رخت اسارت دیده بود
خیمه را در وقت غارت دیده بود
از سنان خیلی جسارت دیده بود
از حرامی ها شرارت دیده بود
آتش بی داد دنیا را گرفت
شمر آمد راه زن ها را گرفت
عمه را با دست بسته می زدند
با همان نیزه شکسته می زدند
بچه ها را دسته دسته می زدند
می شدند آنقدر خسته... می زدند
تازیانه جای طفلان خورده بود
زین جهت خیلی به زینب برده بود
با تنش زنجیرها درگیر بود
در غل و زنجیر امّا شیر بود
از نگاه حرمله دلگیر بود
اوجوان بود آه امّا پیر بود
ماجرای شام پشتش را شکست
غصه های شام پشتش را شکست
کوچه های شام پیرش کرده بود
شهر و بار عام پیرش کرده بود
سنگ روی بام پیرش کرده بود
طعنه و دشنام پیرش کرده بود
بی هوا عمامه اش آتش گرفت
مثل زهرا جامه اش آتش گرفت
درد و رنج و غصه ی بسیار دید
از زبان شامیان آزار دید
خواهرانش را سر بازار دید
عمه را در معرض انظار دید
بزم مِی بود و سر و طشتی طلا
خیزران بود و عزیز مصطفی
نیزه بازی با سرش هم جای خود
بوریا و پیکرش هم جای خود
دست بی انگشترش هم جای خود
ماجرای خواهرش هم جای خود
خاک را همسایه ی افلاک کرد
خواهرش را در خرابه خاک کرد
🏴#اربعین
🏴#مرثیه
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه
ویلی یا حسین یا قتیلَ العبرات
ایها المحروم یوما من ماء الفرات
اشک چشمامه مرحم رو زخمام
می میرم آقا برات
ایها المحروم یوما مِن ماء الفرات
افتادی از پا و زینب رفت از حال
تنهای تنها ماندی بین گودال
با یه چادر خاکی با یه قلب شکسته
مادرت دیده قاتل روی سینه نشسته
ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای
ویلی یا حسین مسلوبا عنه الردا
ایها المظلوم یا سید الشهدا
خنجر کهنه چی به روزت آورد
هستی زینب رو برد
ایها المظلوم یا سیدَ الشهدا
کشته ی دور از وطن آه ای ارباب
تشنه ی صد پاره تن آه ای ارباب
نگرانی تو گودال برا غربت خیمه
برا شام غریبان برا غارت خیمه
ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای
ویلی یاحسین ایها الشیب الخضیب
سید العطشان ایها الخد التریب
جای سنگ ای وای مونده رو پیشونی
وای از چشمای خونین
بعد تو زینب ماند و داغ دوری
وای از اون روزی که کنج تنوری
روی دستای زینب رد زخم طنابه
روی نیزه بمیرم سر طفل ربابه
ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
4_5857035068920302142.mp3
4.87M
#امام_زمان
#میثم_مطیعی 🎤
#شروع_مجلس
چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
به سمت آسمان رو می کنم هر #جمعه می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو
چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب پریشانم، نمی دانم
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: #عباس_احمدی ✍
#مناجات_با_امام_زمان
#مرثیه
#اول_مجلس
.
.
#گریز شهادت امام حسن(علیه السلام)
#مرثیه #هجوم_به_بیت_وحی
#زبانحال_امام_حسن
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود
گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که میدید موی مرا پریشان
با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم از قلب زار (میثم)
مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد
استاد حاج غلامرضا سازگار ✍
.
.
#مرثیه
#شهادت_امام_رضا
ساحتِ عرش ، غرق غم ها بود
جگری در حصار سَمها بود
ناله ی او به آه بند شده
دادِ انگورها بلند شده
هرچه را خورده بود ، پس می زد
من بمیرم! نفسنفس می زد
هی نشست و بلند شد در راه
تا زمین خورد گفت: وا اُمّاه!
آه! با مادرش چه بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
خاتمِ عشق بی نگین افتاد
با سر و صورتش ، زمین افتاد
در دل شیعه ها شرر انداخت
با عبایی که روی سر انداخت
سینه ی او مسیر سوختن است
اثر زهر ، تشنهلب شدن است
لااقل داده اند تسکینش
پسرش آمده به بالینش
این غریبی که سخت ، بیحال است
کُنج حجره به یاد گودال است
یاد آن تشنهای که عریان شد
بدنش پایمال اسبان شد
باز هم شکر پا نخورده تنش
نوک نیزه نرفته در دهنش
قدرِ یک نصفه روز پیر نشد
شیرخوارش ذبیحِ تیر نشد
پای قاتل در آستانش نیست
زجر دنبال دخترانش نیست
همسرش این همه عذاب نداشت
خواهرش غصه ی حجاب نداشت
اهل بیتش ندیده بددهنی
وسط بزم مِی نرفته زنی
#امام_رضا
#بردیا_محمدی ✍
.
.
#حضرت_معصومه سلام_الله_علیها
#عاميانه
#مرثيه
#چهارپاره
تو بستر به سختي نفس ميكِشي
تو اين لحظه ها شكل مادر شدي
الان خوب حس ميكنم واسه چي
تو زهراي موسي بن جعفر شدي
چقدر زوده پرپر شدن واسه تو
چقدر زوده واست خميده شدن
شدي فاطمه تا كه سهمت باشه
تو سِنّ جووني شهيده شدن
چقدر داغ ديدي تو يك نصفه روز
با اينكه دلت هيچ طاقت نداشت
بازم شُكر كه مثل زينب ديگه
تَـهِ داستانت اسارت داشت
شنيدن كه داري مياي سمت قم
برا پيشوازت همه اومدن
تا سايه ت رو حتي نبينه يه مرد
زَناشون همه دور تو صف زدن
زمين قم اون روز تو چشم خلق
گمونم كه هم رتبه ي عرش بود
با فرشاي با ارزش و قيمتي
مسير عبور شما فرش بود
قم از كوفه و شام بيزار بود
كه گل ريختن پيش پات مَردُمِش
تا موسي بن جعفر رو راضي كُنَن
چه ها كه نكردن برات مَردُمِش
برات بهترين جاي شهر قم و
قُرُق كرد مُوسيٰ بن خَزرج،كه ما
نباشيم فردا خجالت زده
مثه كوفيا و مثه شاميا
شدي زينب ثاني امّا ديگه
خرابه نشيني نصيبت نشد
روي نيزه ديگه سر مَحرمات
قراره دل بي شكيبت نشد
تو هرجا كه شيرخواره ديدي دلت
حسابي شكست عين خانوم رُباب
ولي ديگه با دست بسته نبُرد
تو رو هيچ كس توي بزم شراب ..
#محمّد_قاسمي✍
.