✍سخن نویسنده بانو خادم کوی یار؛
🌺این داستان، دوسال و نیم اززندگی #نیمه_واقعی پسر و دختری پاکدامن، بنام یوسف و ریحانه هست.نیمه واقعی یعنی مقداری از اتفاقات و شرایط واقعا رخ داده و واقعی هست، و مقداری هم از تخیلات خودم استفاده کردم. اسم شخصیت ها، شهرها، بعضی ها واقعی هست و بعضی عوض کردم.
👈هدفم از نوشتن این رمان؛
1⃣کسی که به، #عمل_به_قرآن معتقد باشه و #توکل کنه قطعا خدا از فضلش اونو بی نیاز میکنه.
2⃣وقتی یوسفهای جامعه و ریحانه ها #پاکدامنی کنن و خودشون رو از فضای گناه آلود دور کنن و حاضر نباشن آخرتشونو خراب کنن بخاطر لحظاتی خوش که حرام هست. پس قطعا خدا با نشانه هاش مراقبشون هست و حسابی رحمت، به زندگیشون میبخشه.
3⃣یوسف گرچه خیلی همیشه مشکل داشت بخصوص دوسال اول زندگیش، اما مدام #شاکرخدا بوده و همیشه ذکر الحمدلله میگفت.(شکر نعمت، نعمتت افزون کند/ کفرنعمت از کفت بیرون کند.)
3⃣خیلی چیزها که #بایدباشه،اما کم کم داره فراموش میشه. مخصوصا در فضای #واقعی،
⚜مثل احترام به بزرگترها مخصوصا پدرمادر و بزرگ فامیل،
⚜نگهداشتن حرمت دخترهامون که متاسفانه کلا داره فراموش میشه.
4⃣ #سیاست_همسرداری یوسف و ریحانه، که البته این هم خیلی بین متاهلین ما کمرنگ شده و حتی #جایگاه مرد و زن رو داره عوض میکنه
(٨٠درصد از مردها ابراز محبت بلد نیستند و همیشه زندگیها بخاطر همین الکی دعوا داره و مدام زن و شوهر باهم بحث میکنن چون مرد سیاست همسرداری رو بلد نیس و برعکس زن هم نمیدونه کی سکوت کنه و کی حرف بزنه)
من در این رمان سعی کردم اون #سیاست رو نشون بدم، امیدوارم موفق شده باشم.
🌺من فقط دوسال زندگی رو به تصویر کشیدم از زمان مجردی یوسف تا وقتی ازدواج میکنه و به شهرش برمیگرده.و قسمت آخر رو #نتیجه_گیری کردم که هرکسی هرکاری کنه در این دنیا #جواب_کارهاش رو میبینه. چه خوب و چه بد.
امیدوارم #موردپسندخانوادههای_معظم_شهید قرار گرفته باشه. 🙏
🌺 من این رمان رو..
برای کانال رمانهای عاشقانه شهدایی و مفهومی نوشتم تا بذارن کانالشون و اصلا راضی نیستم کپی بشه. چون واقعا زحمت کشیدم برا نوشتنش. و در آخر تشکر میکنم از ادمین کانال رمان همچنین از شما کاربران کانال که رمان منو خوندید. امیدوارم راضی باشین. حتما ایرادهایی هم داره، چون #کاراولم هست. از انتقاد و پیشنهاد شما استقبال میکنم.
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
سخن نویسنده رمان 🍃
دلگرمیها و تشکرات زیاد بود.
اما فقط یه مورد چند بار انتقاد شد اونم ابراز محبت ریحانه و یوسف در رمان بوده.
که اینجا نویسنده دلیل کارشونو گفتن😊👆
معرفی شهید دیروز هست، دیروز عصر نت نداشتم امروز میذارم خدمتتون
کسانی که امروز میزبان بودن..
میهمان شهید داشتن..😭
بچه های کانال رو فراموش نکنه.. 😭
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
🌷🌷شہداے مدنظر این هفتہ🌷🌷 👣شنبہ؛ شهید حسن انتظاری 👣دوشنبہ؛ شهید سید محمد رضا سعیدی 👣چهارشنبہ؛ شه
اطــلاعاٺــے خیلــے اندڪ از شہــید بزرگوار
🌷شهید حسن حسین پور 🌷
👇در حد بضـــاعٺ👇
🍃حکایت «حسن حسین پور»؛ نحوه برخورد تکاور صابرین با نوعروس+عکس - مشرق نیوز
https://www.mashreghnews.ir/news/704346/
🍃همسفر شهدا | پاسدار شهید حسن حسین پور
http://hamsafar-shohada.blogfa.com/category/17
🍃شهید حسن حسین پور// آپارات
🍃 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
😭✋آن شب میان عاشقان شوری دگر بود
از اتفاقی تازه قلب شب خبر بود
😭✋مرغان عاشق زین قفس پرواز کردند
پرواز را تا بیکران آغاز کردند..
دلم میل گل باغ ته دیره..😭
درون سینهام داغ ته دیره..😭
بشم آلاله زاران لاله چینم..😭
وینم آلاله هم داغ ته دیره.. 😭
😭 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
سݐـاس فــراوان از دوسٺ عزیزے که زحمــٺ جمــع آورے مطــالب رو کشــیدن😊
اجرشون با خانوم جان☺️☝️
#ادمین_نوشٺ