📛شبهه
واقعا قبر #حضرت_زینب کجاست؟ شبکه کلمه در ادعایی گفته در مدینه است نه شام و نه مصر.میگه دکان دارها قبر حضرت زینب رو در سوریه معرفی میکنن چون واسشون منفعت داره
❇️ پاسخ به شبهه👇
🔺درباره مدفن مطهر بانو زینب سه نظریه ارائه شده است👇
✖️قبر ایشان در مدینه است.
✖️مدفن ایشان در مصر است.
✔️ ایشان در شام دفن هستند(نظر صحیحتر)
✅ نظریه اول ومشهورتر: ایشان در سوریه (شام) دفن هستند.
🔺طرفداران این نظریه چنین استدلال میکنند:
« در مدینه قحطی و دست تنگی شدیدی به وجود آمد. عبدالله بن جعفر تصمیم گرفت با همسر خود حضرت زینب به شام که مقداری زمین زراعتی داشت سفر کند پس از مسافرت به شام در همانجا در گذشت»
📚خیرات حسان،محمد حسن خان،ص29
📚هدیه الزائرین،شیخ عباس قمی،ص353
📚نزهه اهل الحرمین،سید حسن صدر ص39
🔺ویا گفتهاند:
« حضرت زینب به دستور یزید به شام تبعید شد چرا که به عینه می دیدند اگر او در مدینه بماند سرزمین حجاز را بر ضد دستگاه یزید میشوراند زیرا حضرت زینب در مدینه همواره رسوا گر حکومت یزید بود و مردم را بر ضد او میشوراند و هدف شهیدان کربلا را بیان میکرد.از این رو یزید برای فرماندار مدینه نامه نوشت و سکونت حضرت زینب در مدینه را ممنوع ساخت»
📚قطعه ای از بهشت ( جامع ترین تاریخ واقعه کربلا،)علی نجاتی، ج2 ص2
❌ نظریه دوم: ایشان در مدینه دفن هستند
🔺در نقد این نظریه باید بیان داشت:
« گرچه دفن #حضرت_زینب در مدینه یک امر ممکن و کاملا طبیعی است زیرا قبر برادرش امام حسن و بسیاری از بزرگان بنی هاشم در این قبرستان قرار دارد که خصوصیات و تفصیل انها در کتب مربوط بیان شده است اما باید توجه داشت که اگر او در این قبرستان دفن شده بود طبعا قبرش با توجه به شخصیت و عظمت مقامش مشخص میشد درحالیکه در هیچ یک از کتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارات این شهر نامی از محل قبر او به میان ×نیامده است× با این که نام زنانی همچون ام البنین که در بقیع دفن شدهاند در کتابهایی مانند وفائ الوفا منعکس شده است
👈از طرف دیگر موضوعات تاریخی جای اعمال استصحاب نیست که بگوییم بازگشت حضرت زینب در مدینه قطعی است اما خروج او از این شهر ثابت نشده پس در همانجا به خاک سپرده شده است/مرقد العقیله،ص103
❌ نظرسوم: مدفن ایشان در مصر است.
👈درباره با احتمال مصر نیز باید گفت:
طرفداران این نظریه برای ادعای خود روایاتی را ذکر میکنند که مولف کتاب مرقد العقیله بر این روایات ×اشکالاتی× را ذکر میکند از جمله:
🔺اکثر راویان این روایات مجهول هستند مانند زهران بن مالک،علی بن احمد الباهلی،قاسم بن عبدالرزاقو ...
🔺راوی برخی از روایات عبدالله بن مصعب بن ثابت زبیری است که از دشمنان اهل بیت بوده است
🔺مفاد روایات نیز دارای تناقضاتی متعددی است که سبب سلب اعتماد از صحت آن روایات میشود
⁉️ حال سوال پیش میآید که با این وجود قبری که در مصر در محله قناطر السباع قاهره است متعلق به کیست؟
🔺فرمودهاند که زینبی که در مصر مدفون است « زینب بن یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب است»
به جهت تشابه اسمی بسیاری از مردم تصور کردهاند آن قبر حضرت زینب است/اعیان الشیعه،ج7 ص142
😍نتیجه👇:
از انجایی که احتمال شام مشهورتر است لذا میتوان گفت حضرت زینب در سوریه مدفون هستند/پرسمان اعتقادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد #شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
از بین نمیرود یادت حتی به گریههای عمیق🥺💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷در مناظره امشب نگاه کنید #اخلاق کدام نامزد #بیشتر شبیه شهید رئیسی هست
🇮🇷خداوندا به همه ما #بصیرتی بده که بتونیم انتخاب اصلح داشته باشیم🤲
#سعید_جلیلی #محمدباقر_قالیباف #پزشکیان #زاکانی #پورمحمدی #قاضی_زاده_هاشمی
امـــــام علـــی علیه السلام:
꧁ ماأَکثرَ العِبَرَ و َاقَلَّ الإِعْتِبــــــار ꧂
🌱رمان آموزنده، طلبگی و بر اساس واقعیت #مزد_خون
🌱قسمت ۳۱ و ۳۲
منصور گفت:
_نه برادرم نمیخواد! اینها از عشق حسین(ع) است و بس... این خونها شستنی نیست، ریختنیه!
متحیر ایستادم!!!😳
یه نگاه به منصور یه نگاه به بچه های هیئت ...!
من خودم از اونهایی بودم که جونم رو برای امامحسین (ع) میدادم ولی آخه اینجوری با این شکل!!؟
حقیقتا قوه ی درکم این قضیه رو هضم نمیکرد نه با #منطق عقل! نه باسودای #عشق !!!
با همون حالت نگرانی گفتم:
_والا امام حسین(ع) راضی نیست با این وضعیت عزاداری چراااا آخه!
با افتخار گفت:
_اینها از عشقه اخوی! مابخاطر #عقیدمون این کارها رو میکنیم!
یه لحظه با خودم فکر کردم که اگر هر کسی بخاطر عقیده اش هر کاری خواست انجام بده چه شیر تو شیری میشه!
حرفهای منصور و پشت سرش دیدن این سبک از عقیده، ذهنم رو درگیر که چه عرض کنم متحیر کرده بود!
ولی من یه طلبه ی شهرستانی بخاطر اهدافی اومدم توی این مسیر که تفاوتش با این جماعت خیلی زیاد بود.
تفکرشون و عقیدهای که فقط بهشون یاد میداد کاری به هیچکس و هیچ چیزنداشته باش حتی زندگی خودت!
فقط فکر کن که تو خیلی عاشقی! خیلی مقیدی همین!
اما چیزی که من دنبالش بودم میگفت: تقیدی که دست و پای زندگی که خدا برات فراهم کرده تا به تکامل برسی رو ببنده، اسمش #اسلام و زندگی اسلامی نیست!
تازه داشت کمکم قصهی پر غصهای برام روشن میشد! اما صبر کردم و دیگه چیزی نگفتم و مشغول سیبزمینیها شدم...
چقدر یک لحظه حالم بد شد
که غذایی رو دارم درست می کنم که به جای متبرک بودن و جلا دادن روح مردم، اونها رو اسیر تفکری میکنه که صرفا عزادار ظاهری بودنه و با هر نوع ابعاد دیگه حالا چه مسائل سیاسی و اقتصادی و روانشناسی و فلسفه و هنر و.... هر چی که به زندگی ربط داره و کرامت و استقلال رو حفظ میکنه کنار میذاره و کلا اسیر و بنده ی یکی دیگه کنه!!!
اینقدر با حرص سیب زمینی ها رو پوست میگرفتم که یکدفعه دستم با چاقو برید...
با صدای ناخواسته گفتم:
_آخ...
منصور اومد جلو و نگاهی به دستم کرد و محکم محل زخم رو گرفت و گفت:
_انشاالله مزد خونی که برای آقا ریخته بشه رو خودش میده! حضرت سخنران! بلند شو.. بلند شو... از کنار سیب زمینی ها، برو چهار تا عنایت از آقا بخون فردا روی منبر روضه کم نیاری! آشپز که نشدی! ببینم منبری خوبی میشی؟!
چون خیلی تابلو میشد اگه سخنرانی فردا شب رو توی کمتر از نیم ساعت کنسل میکردم به لطف خدا این کلمه ی مزد خون من رو یاد #شهدای_مدافع_حرم انداخت!
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
_منصور واقعا هم همینطوره مزد خونی که برای آقا ریخته بشه حتما خودش اجرش رو میده...
بعد خواستم صمیمیتمون حفظ بشه و کمی حال و هوای خودم رو عوض کنم، بلکم از این فشار روحی بیام بیرون گفتم:
_راستی شیخ منصور یه موضوع خوب برای فردا شب روی منبر سخنرانی در رابطه با همین مزد خون هست که خیلیم جذابه خدایش مثل بچههای مدافع حرم
بعد با هیجان ادامه دادم:
_حتما از بچه های هیئت که اینقدر عاشق امام حسین اند اینقدر راحت و با عشق خونشون رو میریزن کسی مدافع حرم هم داریم که متن سخنرانی رو بر اساس اثبات عشق و اردتش به اهل بیت(ع) خصوصا امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) بچینم؟
دستم رو رها کرد و گفت:
_مرتضی تو بیخیال مسائل سیاسی نمیشی! برادرم روحانیت باید تبلیغ دین کنه! چکار داره به اینکه توی جامعه چه اتفاقی میافته یا فلان سیاستمدار چی میگه! یا فلان نیروی نظامی چکار میکنه!
شما فقط از امام حسین(ع) بگو... از مصائب حضرت زینب(س)... اینقدرررر کار سختیه حاجی!
مثل چهار راهی که با یه تصادف تمام مسیرهای حرکتش قفل شده باشن، قفل کرده بودم...
و داشتم فکر میکردم بله، از مصائب حضرت زینب(س) باید گفت! از اینکه یزید هم مجلس روضه برای حسین(ع) گرفت!!!
وسط همین هیاهوی ذهنی به این قطعیت رسیدم صرف گرفتن روضه کسی حسینی نمیشه آقا مرتضی! مهم #اطاعت از ولی هست...
وگرنه صرف عبادت کسی به جایی نرسیده!
و چقدر فرقه بین کسی که عبادت میکنه با کسی که داره اطاعت میکنه
به قول اون عزیزی که گفت:
"فرقش به اینه ممکنه حسین (ع) در کربلا باشه اما شما برای رضای خدا توی حوزه ی علمیه داری درس میخونی!"
درست مثل بچه های این هیئت که مرقد خانم حضرت زینب(س) به دست شقیترین افراد در حال تخریب باشه و حتی واکنشی هم نشون ندادن به این قضیه! و تنها فقط دم از عشق حسین (علیهالسلام) میزدند و روضه ی مصائب بی بی(علیهالسلام) رو میخوندند!!!
هر چند با حرفی که منصور زد خیلی چیزها دستم اومد! ولی نمیتونستم واکنش خاصی نشون بدم و به نظرم یکی از سختترین کارهای دنیا بعضی مواقع همین عادی نشون دادنه!
با این حال خیلی عادی گفتم:
_آخه مگه میشه یه طلبه کاری به اتفاقات اطرافش نداشته باشه! اصلا طلبه پیشکش! یه فرد معمولی هم نباید اینطوری باشه چه برسه به ماها! اصلا یکی از دلایلی که من اومدم قم برای همین بود منصور! برای اینکه طلبه ای باشم که کار به تمام ابعاد زندگی داشته باشم نه صرفا درس خوندن! این همه خوندیم #علم باید همراهش #عمل باشه! وگرنه عالم بی عمل به چه درد میخوره!
+اتفاقا ما به اتفاقاتی که اطرافمون میافته خیلیم حساسیم شیخ! ولی توی نظامی که اسلام واقعی بر قرار نیست، کاری به کار هیچکدوم از اینها نداریم! بعد هم مرتضی هیچوقت یه دندونپزشک میاد بگه چه جوری نماز بخونین خوب نه! قبول کن هرکسی باید کار خودش رو بکنه و توی کار دیگری دخالت نکنه! حالا فرض کن من طلبه بیام از سیاست بگم! بیام از اقتصاد بگم! بیام از هر چیزی که بهم ربطی نداره بگم! چی میمونه از طلبه بودنمون! البته ما که یه طلبه ایم هم بیکارم نیستیمااا طبق کار خودمون تلاشمون رو میکنیم شاید بتونیم چهارتا جووون رو هدایت کنیم...
یه خورده چپ چپ نگاهش کردم و با تعجب گفتم:
_شیخ منصور مگه ما درس دین نمیخونیم! مگه نمیگیم دین ما کامل و جامع همه ی ابعاد زندگیمون هست که واقعا هم هست! مگه غیر از اینه زندگی ما ابعاد مختلفی مثل سیاست و اقتصاد و هنر و.... دربرمیگیره! حالا اگر دین ما فقط به یه بعد مثل معنویات بپردازه که دیگه نمیشه دین کامل! میشه #دین_یه_بعدی!
من نمیگم ما بریم به جای یه دندونپزشک یا سیاستمدار حرف بزنیم، ولی حرفم اینه #دین ما #سیاست رو هم دربرمیگیره یعنی براش خط و مرز بندی داره تا ما بهترین سیاستگذاری رو توی زندگیمون و جامعمون داشته باشیم. برای #اقتصاد ما برنامه داره تا ما از نظر اقتصادی از همه بهتر باشیم و #رفاه خوبی هم برای خودمون، هم برای دیگران ایجاد کنیم،
برای #هنر ما کلی حرف داره تا #زیباترین زندگی ها رو هنرمندانه نشون بدیم و خلاصه بگم حاجی برای هر چیزی که به انسان و زندگیش مربوط میشه حرف و نقشه ی راه داره....! خوب اینها همش تدبیر درست خداست، تا با #دین_کاملی فرستاده ما هم راحتر این دنیای سخت رو پشت سر بذاریم و هم لذت واقعی و بیشتری از اینجا ببریم، بعد خداوکیلی درسته من که طلبه ام اینها رو به مردم نگم! خوب من که درس همین دین رو دارم میخونم از دین جامع و کاملمون نگم، کی بیاد بگه؟! اون دندونپزشکه!!! مثلا درسته به مردم بگیم اینکه عبادت ده جزء داره، ولی نگیم که نُه جزء اون، طلب روزى حلال و کار هست.(بحارالأنوار، ج 103، ص 9، ح 37.)یا اینکه....
هنوز داشتم حرف میزدم که با بی رغبتی تمام از من نگاهش برگشت سمت دو، سه نفری که با اون وضعیت اومده بودن داخل آشپزخونه و داشتن با دقت به صحبتهای ما گوش میدادن....
بهشون گفت:
_اخویا این وسایلی که میخواستید از انتهای آشپزخونه بردارید برسونید دست محمدرضا، خدا خیرتون بده
و عملا خیلی محترمانه بیرونشون کرد!
نمیدونم شاید از شنیدن #حرفهای_حقی که میزدم و اونها هم میشنیدن، احساس نگرانی کرد که اینطوری واکنش نشون داد که اون بندگان خدا هم قشنگ متوجه شدن!!
بعد از رفتن بچه ها، خیلی جدی برگشت سمتم و بدون اینکه جوابی برای حرفهایی که زدم داشته باشه و من رو بتونه قانع کنه بحث رو عوض کرد و گفت:
_مرتضی مملکتی که ادعاش اینه شیعه نشینه، ولی نتونیم توی این جمع کثیر شیعه قاتلین مادرمون رو #لعن کنیم، مملکت اسلامی نیست!!!! مملکت شیعی نیست!!!
🌱ادامه دارد....
🌱نویسنده؛ سیدهزهرا بهادر
🌱https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🌱🌱🌱🌱🌱🌱