فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌙𓆪•
.
•• #آقامونه ••
* در لگد کوب حوادث♨️
جان دیگر یافتم💝
* چون غبار🌫
از زیر پای کاروان برخاستم☺️
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🚩 #محرم | #امام_حسین
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1448»
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
گر شـود آنروی روشـن جلوهگر هنـگام صـبح🌝
پیـش رخسارت ڪسـے بَر لب نیارد نامِ صـبح ..🌻✨
#رهی_معیری
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
غمت مباد
و گزندت مباد
و درد مباد
که مونس #دل
و آرام جان و دفع غمے🌼🍃
#سعدى
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
مینــے پیتـزا🍕🤤
مـواد لازم :
آرد ۱ کیلو
شڪـر ۱ ق غ🤍
خـمیر مایع ۱ ق غ
شـیر خشڪـ قنادے ۱ ق غ
روغـن زیتون ½ پیمانه🫒
آب ولـرم ۲ پیمانه🧊
نمڪــ ۱ ق غ🧂
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🍳𓆪•
•𓆩🙍♂𓆪•
.
.
•• #منو_مجردی ••
💬 اینکه ایران فقط توو کُشتی
قدرت مدال گرفتن داره، نشون میده که
ما هرچی به تشک و بالش نزدیکتر بشیم
حرفای بیشتری واسه گفتن داریم😅
.
•📨• #ارسالے_ڪاربران • 989 •
#سوتے_ندید "شما و مجردیتون" رو بفرستین
•📬• @Daricheh_Khadem
.
.
𓆩مجردییعنی،مجردی𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🤦♂𓆪
•𓆩🪁𓆪•
.
.
•• #پشتڪ ••
تو را آن گونه می خواهم که باغی باغبانش را
شبیهِ مادرِ پیری که می بوسد جوانش را :)🙂🤍
.
.
𓆩رنگو روےتازهبگیـر𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪁𓆪•
•𓆩🖤𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
نیست گاهی،هیچ راهی جز به شاهی رو زدن!
با غم سنگین رسیدن پیش او زانو زدن.
روزِ بیست و سوم چله زیارت عاشورا!
.
.
𓆩پنجرهِفولادِرضابراتِکربَلامیدھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🖤𓆪
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_صدوچهار +:نیکی تو حرف نزن... به حساب تو بعدا میرسم...
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوپنج
+:هوم
:_هوم چیه بچه؟برنامت چیه؟
+:هیچی،در معیت شماییم دیگه
:_راجع این پسره میگم،دانیال
سرم را بلند میکنم.
+:هیچی،گفتم که... کل برنامه ی امشب به خاطر باباس
:_نیکی جان ایمانترو به رُخش نمیکشی ها
+:چشم
:_چیزی که نداره،به روش نمیآری ها
+:سعی میکنم
:_عموجان با منطق جواب احساسش رو دادن،یه کم بی انصافیه...حواست باشه ها
+:عمو امشب هیچی نمیشه...من هیچ سنخیتی با این آدم ندارم...همین رو بهش میگم،تموم...
:_چی بگم..
صدای در میآید و بعد صدای خوش و بش...
با عمو به سالن میرویم.
عمو بلند سلام میدهد و بعد با رادان و دانیال دست میدهد.
دانیال کت و شلوارخوش دوخت سرمه ای پوشیده و پیشانی اش کمی سرخ به نظر می رسد.آرام
سلام میدهم و کنار عمو مینشینم.
رادان میگوید:آقاوحید مشتاق دیدار.
عمو لبخند میزند:کم سعادتی از بنده بوده..
سرم پایین است،اما نگاه های سنگین را حس میکنم.
منیر چای میآورد.
رادان در حالی که فنجان را برمی دارد با خنده میگوید:نیکی خانم این چای وقتی میچسبید که
شما برامون میآوردی ها مگه نه دانیال ؟
شهره،مادر دانیال با زهرخند میگوید:فعال نیکی جون مشغول کارای دیگه هستن،وگرنه پسر
ساده لوح من رو چه به این ازدواج؟!
دانیال میغرد:مامان...
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوشش
متلکش داغم میکند،میخواهم جواب بدهم اما نگاه عمو به آرامش دعوتم میکند.
سرم را پایین می اندازم و با بندهای انگشتانم بازی می کنم.
مامان با حالت عصبی میگوید:شهره جون،نجابت نیکی از اول زبونزد همه بود،چه برسه به
الان،خودت بهتر میدونی...
★
پله ها را آرام بالا میروم،دانیال هم پشت سرم میآید
مبل ها را نشان میدهم:بفرمایید
دانیال مینشیند و من هم روبه رویش.
سرش پایین است،خجالت به او نمیآید...
چند دقیقه ای میگذرد،با دو انگشت یقه اش را میگیرد:گرمه،نه؟
:_من گوش میدم
+:از کجا شروع کنم؟ آخه اولین بارمه
و لبخند میزند...
:_آقا دانیال
خنده اش را میخورد و تلخ می گوید
+:قبلا آقا قبل اسمم نبود...
:_قبلا گفتید،منم جواب دادم:گذشته تو گذشته،مُرد.. اون نیکی هم مرد.. آقادانیال،من نسبت
به شما خیلی احترام قائلم،ولی واقعا این پیشنهاد شما از پایه و اساس غلطه،من و شما اونقدر با
هم فرق داریم که اگه بخواهیم هم نمیتونیم شبیه هم بشیم..
مضطرب میگوید
+:من هرجوری شما بگید میشم،اصلا ریش میذارم،از این انگشترا دستم میکنم،به خاطر تو..با
هم میریم مشهد،آره؟مشهد خوبه دیگه؟مکه میریم،ها؟
:_ایرانیا رو مکه راه نمیدن...
+:خب..خب میریم یه جای دیگه،من همون جوری میشم که شما دوس داری
دلم برای تقالی بیهوده اش میسوزد.
:_آقادانیال... من دنبال کسی هستم که کاملم کنه،من مکملش باشم. من دلم نمیخواد شما به
خاطر من ریش بذارید و اینا..اصلا شما که کامل در جریانید،من دور از چشم پدر و مادرم چادر
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌙𓆪•
.
•• #آقامونه ••
* پرچم به دست توست🇮🇷
جمع است خاطرم☺️
* با تو مهم نیست💚
همه حرف و حدیث ها😏
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🚩 #محرم | #امام_حسین
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1449»
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
بـہ حـباب نگران لب یڪــ رود قسم🌊
و بـہ ڪوتاهی آن لحظه شادے
ڪہ گذشت🕰
غصــہ هم میـگذرد ❤️🩹
آنچنانـے ڪـہ فقط
خاطره ای خواهدمـاند . . .🤍🌱
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩🌿𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
برای فتح قلب منِ خسته،
جنگ لازم نیست
فقط بخند تو، آری!
تفنگ لازم نیست😁
.
.
𓆩عاشقےباشڪهگویندبهدریازدورفت𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌿𓆪•
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
سرشمارے مےکنے!؟
در سرزمین قلبـ💖من
یک نفر... تنها
👈🏻 #تو یے!👉🏻
آمار مےخواهے چهکار
#محمدعلی_نیکومنش
#تمامعشقمن💍
#تقدیم_به_فرمانده👮🏻♂
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
اگـہ میخواین
سیب زمینـے سرخ ڪـردهتون ترد و ڪـریپسـے بشه . . .🍟💛
ویـدیوے بالا رو بـاز ڪنید 🤓
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🍳𓆪•
•𓆩🙍♂𓆪•
.
.
•• #منو_مجردی ••
💬 به آبجیم گفتم فیلم ترسناک دیدم🥶
گفت چرا نیاوردی با هم ببینیم☺️
گفتم میترسیدی... بعد تعریف کردم براش
گفت اینکه بابا چیزی نیییس🤥
الان میترسه بره دسشویی:/👻
.
•📨• #ارسالے_ڪاربران • 990 •
#سوتے_ندید "شما و مجردیتون" رو بفرستین
•📬• @Daricheh_Khadem
.
.
𓆩مجردییعنی،مجردی𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🤦♂𓆪
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
روایت همسر شهید :
اخلاق سید جاسم آنقدر خوب بود که هر چه بخواهم برایتان بگویم کم گفته ام. خیلی نسبت به خانواده خوب و مهربان بود. دوست نداشت بیماری ما را ببیند. می گفت من مریض بشوم، اما شما بیمار نشوید. همیشه می گفت هرگز نمی خواهم تو ناراحت و اذیت شوی.
#بهروایت_همسرشهید♥➣
#برشےازیڪروایٺعاشقانھ
#سید_جاسم_نوری
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
•𓆩🪁𓆪•
.
.
•• #پشتڪ ••
-أنت روحـۍ وأبـقۍ بجانبۍ دائـما
آرام جان من تویۍ بمان ڪنارمن همیشہ!🌱
.
.
𓆩رنگو روےتازهبگیـر𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪁𓆪•
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
وقتی شوهرتون غمگین و غصه داره...
شما ی مقنعه سر کنید و دوربین دست بگیرید برید باهاش مصاحبه کنید🎙😁
در مورد اینکه یه خانوم باید چیکارکنه تا شوهرش شاد شه و انتظارات یه شوهر از خانومش چیه و...😜
ی خانوم باید شاد و شیطون باشه🤪
تا بواسطه شادی اون محیط خونه شاد و پر انرژی بشه😍
❌هیچ مردی از زن افسرده و غرغرو خوشش نمیاد ❌
سعی کن همیشه سرحال باشی بانو
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
•𓆩🖤𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
روزِ بیست و چهارم چله زیارت عاشورا!
.
.
𓆩پنجرهِفولادِرضابراتِکربَلامیدھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🖤𓆪
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_صدوشش متلکش داغم میکند،میخواهم جواب بدهم اما نگاه عمو
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوهفت
سر میکنم. دوست دارم وارد خانواده ای بشم که از این قضیه استقبال کنن...نه اینکه مثل
خونواده ی خودم....
+:باشه من....من از خونوادم جدا میشم
:_من نمیخوام اسباب دردسر باشم...همین الآنشم بین خونواده هامون تنش ایجاد شده..من
دلم نمیخواد...نشدنیه آقادانیال،خواهش میکنم تمومش کنید...
بلند میشوم و راه میافتم،از پشت صدایش بلند میشود:پس تکلیف دل من چی میشه؟
برمیگردم:یه کم فکر کنید...خواهش میکنم، این خواسته ی شما غیرمنطقیه،ما هیچ جوره شبیه
هم نیستیم،نه..
بدون لحظه ای مکث از پله ها پایین میروم. بابا و رادان مشغول بگو و بخند هستند و مامان و
شهره با اخم نشسته اند. عمو وحید آن طرف با موبایل حرف میزند.
آرام مینشینم،توجه همه جمع من میشود. رادان با خنده میگوید:خب دهنمون رو شیرین کنیم؟
دانیال میآید و مینشیند.با حرکات عصبی دستمالی برمی دارد و پیشانی اش را خشک می کند.
گلویم را صاف میکنم:با همه ی احترامی که براتون قائلم،جواب من منفیه..
دانیال عصبی سر تکان میدهد.
شهره با شادی بلند میشود: خب انگار نیکی جان هم مثل ما راضی نیس،بهتره ما بریم دیگه
رادان هم بلند میشود:نیکی جان،یه کم بیشتر فکر کن...
★
با عمو،کنار استخر نشسته ایم..
:_انگار بابات و رادان،بی میل نبودن..پسره خیلی داغون بود،چی بهش گفتی تو؟
+:حرفایی که باید میشنید...
صدای موبایل عمو بلند میشود .
:_ای بابا،از سر شب هزار بار زنگ زد
+:کی؟
:_سیاوش..
نمیدانم چرا ناخودآگاه لبخند روی لب هایم مینشیند...
*
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوهشت
گوشه ی مقنعه ام را مرتب میکنم و جلوی در دانشگاه میایستم. قرار است عمو وحید به دنبالم
بیاید. پرستو،همکلاسی ام کنارم میایستد
:_.نیکی بیا من میرسونمت.
لبخند میزنم.
+:ممنون،میان دنبالم.
:_باشه،تا فردا
+:خداحافظ
پرستو میرود. نگاهی به ساعت میاندازم،یازده و نیم است. ده دقیقه ای از قرارمان گذشته.
به اطراف نگاه میکنم،شاید عمو را ببینم. صبح بابا سوئیچ ماشینش را به عمو داد،خودش هم با
اشرفی رفت. ماشین بابا جلوی پایم توقف میکند. نگاه میکنم آقاسیاوش هم اینجاست.
سوار میشوم.
هُرم گرما،صورتم را میسوزاند. بلند سلام میدهم.
عمو به طرفم برمیگردد :علیک السلام،شرمنده که دیر شد،این ترافیک تهران به هیچ قول و قراری
وفا نمیکنه.
آقاسیاوش هم آرام سلام میدهد،سربه زیر نشسته.
عمو به آقاسیاوش نگاه میکند:البته تقصیر این دوستمون هم شدا،عین نوعروسا چسبیده بود به
آینه،هی موهاشو از این طرف سرش می داد اون طرف،هی از اون طرف می داد این طرف...
آقاسیاوش با خجالت میگوید:آقاوحید،به جای این حرفا،راه بیفت.
عمو دستش را روی چشمش میگذارد:چشم برادر،فقط شما بگو کجا؟
آقاسیاوش میگوید:چه بدونم؟یعنی تو این تهران به این عظمت،یه جا پیدا نمیشه؟
میگویم:جسارتا عمو،میشه بریم امامزاده صالح؟
عمو میگوید:بله،چرا نمیشه،خیلیم خوبه،آقاسیاوش نظرت؟
آقاسیاوش میگوید:چی بهتر از این؟
عمو،حرکت میکند و در عین حال می پرسد:چه خبر نیکی خانم ؟
میگویم:سلامتی،خبر خاصی نیست..
عمو ماشین را نگه میدارد:بچه ها،یه دقیقه بشینین من از این دکه یه کم خوراکی بخرم بیام..
آقاسیاوش میگوید:بذار من میرم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌙𓆪•
.
•• #آقامونه ••
* یا رب این شاخه گل🌹
از شش جهتش دار نگاه6⃣
* این دعا کردم🙏
و از شش جهت آمین آمد☺️
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🚩 #اربعین | #امام_حسین
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1450»
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
صبـحت
بـہ زیبایـے شڪوفـہهای گـیلاس :)🍒🌸
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪•
.
.
•• #پابوس ••
«خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ»
امام زین العابدین(ع) :بهترین گشایندۀ کارها، راستی و بهترین پایان برندۀ آن، وفاداری است.❤️
منبع : بحارالأنوار، ج 75، ص 161✍
.
.
𓆩خواندهويانَخواندهبهپٰابوسْآمدهام𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📿𓆪•
•𓆩🌿𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
🌙ماه چـون چهرهٔ زیبـاے تو نیـست
مشـڪ چون زلف گـلآراے تو نیسـت ..🌸
.
.
𓆩عاشقےباشڪهگویندبهدریازدورفت𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌿𓆪•