eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال 🚩
15.2هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Daricheh_Khadem ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• به رویش لبخند زدم و گفتم: دادن خمس کار خیلی خوبیه ولی فکر نکنم به شما تعلق بگیره _فکر نکن دادن خمس برای خودمم راحت بودا خیلی با نفس خودم و شیطون وسوسه گر جنگیدم تا بالاخره تونستم خمس بدم. اولش که اومده بودم اصلا نمی دونستم خمس چیه و واجب چیه فکر می کردم همین که مالت حلال باشه نون زحمتکشی در بیاری کافیه تا این که پارسال ماه رمضون که مسجد می رفتم اولین بار درباره خمس شنیدم. حاج آقای مسجد می گفت فکر نکنید خمس و حساب سال مال پولداراست فقط، می گفت هر کسی درآمد داشته باشه و از این درآمدش سر سال ولو یک قرون ولو یک پول سیاه اضافه بیاد می گفت همینو باید خمسش رو بده می گفت مثل بی بی شطیطه باشید نگید کمه زشته حتما باید پولدار و ثروتمند باشم خمس بدم می گفت هر چی در آوردین اگه چیزی ازش اضافه اومد همون رو خمسش رو بدید تا مال تون پاک بشه _بی بی شطیطه کی ان؟ _منم نمی شناختم و نمی شناسم. حاج آقا می گفت می گفت زمان امام کاظم شیعیان خراسان نمی دونم یا فقط شهر نیشابور میخواستن حقوق شرعی که به گردنشون اومده رو پرداخت کنن چند هزار درهم و دینار و کلی پارچه و این جور چیزا تحویل نماینده شون میدن یه نامه مهر و موم شده در مورد سوالات شرعی شون میدن بهش میگن برو مدینه اگه دیدی بدون شکسته شدن مهر و موم جواب سوالا داده شده این شخص امامه و وجوهات ما رو بهش بده اگر نه بهش نده و وجوهات مونو برگردون این نماینده وقتی راه میفته بیاد بی بی شطیطه که یک زن مومنه و زاهدی بوده جلوش رو می گیره یک درهم و یک پارچه میده بهش میگه این حق امام تو اموال منه بردار بلر بده به امام نماینده امام خجالت می کشه میگه این خیلی کمه من نمی برم اینو بی بی شطیطه هم میگه به کم یا زیادیش چه کار داری بردار ببر سهم امام رو تحویل بده این آقا هم میره مدینه وقتی پیش امام کاظم می رسه امام کاظم بهش میگه مال بی بی شطیطه رو بیار همون خمس و حق شرعی بی بی شطیطه رو قبول می کنه و باقی رو پس می فرسته حاج آقا می گفت امام کاظم به اون نماینده یکم پول و یکم پارچه میده میگه به بی بی شطیطه بگو وقتی تو برسی 19 روز بعدش از دنیا میره این پارچه رو برای کفنش نگه داره و این پولم این جوری خرج کنه. بعد به نماینده میگن به بی بی بگو من خودم میام بالا سر جنازه اش نماز می خونم. با تعجب پرسیدم: واقعا؟ این قصه راسته؟ انسی خانم شانه بالا انداخت و گفت: حاج آقا تعریف می کرد. می گفت مقبره این خانم توی نیشابور هست و میشه بری زیارت من اینو که شنیدم با خودم گفتم انسی تو این دوره زمونه تو هم برای امامت بی بی شطیطه باش هر چند به پای اون نمی رسی ولی می تونی تلاشت رو بکنی 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید مجتبی امیری دوماری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•