eitaa logo
عاشقانه‌ های‌ حلال 🇵🇸 ꨄ
15.5هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
80 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Daricheh_Khadem ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• سرم را بالا گرفتم به احمد نگاه دوختم و گفتم: تو مگه اذیت کردن هم بلدی _من بلدم تو انگار عادت نداری اذیت شدن ها رو به روم بیاری دوباره روی سرم را بوسید و کمی مرا از خودش فاصله داد و گفت: تا شب که بر می گردم مواظب خودت باش _چشم _چشمت بی بلا احمد خداحافظی کرد و رفت. کمی دور اتاق را جمع کردم و وقتی از خلوت بودن حیاط مطمئن شدم چادر پوشیدم تا به دستشویی بروم. کنار دستشویی با آفتابه وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. داشتم علیرضا را شیر می دادم که همسایه محکم به شیشه در کوبید و با عصبانیت و صدای بلند گفت: بیا بیرون شازده خانم حالا شوهرت رو برای من شیر می کنی می فرستی از ترس دست و پایم شروع به لرزیدن کرد و قلبم به شدت می تپید. علیرضا هم محکم مرا چسبیده بود و رهایم نمی کرد. دوباره محکم به شیشه کوبید و گفت: بیا بیرون ببینم. چند بار دستگیره در را بالا و پایین کرد ولی چون عادت داشتم وقتی تنها هستم در اتاق را قفل کنم نتوانست وارد اتاق بشود. فریاد زد: باز کن درو _باز چیه اومدی گرد و خاک کنی؟ صدای حاج خانم بود که به خواهرش تشر زد. سایه شان را از پشت پرده اتاق می دیدم. خواهر حاج خانم گفت: به تو ربطی نداره میخوام این یک ذره بچه رو ادبش کنم دیگه شوهرش رو برای من شاخ نکنه _تو برو یه فکری به حال خودت بردار نمیخواد مردم رو ادب کنی تو به پر و پای کسی نپیچی کسی کار به کارت نداره _ها چیه؟ سبیلت رو چرب کردن که به جای این که طرفداری خواهرت رو بکنی طرف غریبه رو گرفتی؟ _بر فرض چرب کرده باشن سه ساله آوردمت این جا هر روز از دستت یک ماجرایی داریم کی میخوای دست از این کارات برداری _دو قرون کرایه این قدر برات ارزش داره که داری به خاطر غریبه حرف بار خواهرت می کنی؟ _اصلا آره تو فکر کن ارزش داره سه ساله مفت نشستی این جا یک قرون که ندادی هیچ هر چی مستاجر خوبم داشتیم فراری دادی با کارات این دفعه دیگه نمیذارم مستاجری که اجاره دو ماهش رو جلو جلو میده فراری بدی بخوای شرّ درست کنی به پر و پای اینا بپیچی با خودم طرفی خواهر حاج خانم در حالی که بلند بلند فحش می داد و بد و بیراه می گفت به اتاقش برگشت و من نفس راحتی کشیدم و خدا را شکر کردم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید حبیب الله آبسواران صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•