eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدوششم ننه فهیمه که صدایم زد راه رفته را بر
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• احمد دستم را گرفت و با هم کنار سفره نشستیم و گفت: خطر که رفع نشده دنبالم هستن و اگه پیدام کنن از خجالتم در میان حتما وا رفته پرسیدم: پس چی میگی؟ _یه اتاق کرایه کردم تو خود شهر به حرمم نزدیکه خیلی دور نیست. میریم اونجا یه کارگاه نجاری هم هست میرم اونجا کار می کنم _وقتی تو خطری چه جوری میخوای برگردی تو شهر زندگی کنی؟ احمد لقمه ای نان در دهانش گذاشت. سریع آن را جوید و بعد از فرو دادنش گفت: نمی دونی تو شهر چه خبره هر روز یه چیزی میشه که خشم مردم از حکومت بیشتر و بیشتر میشه تو مشهد حداقل هفته ای یک بار تظاهراته مردم حکومت رو کلافه کردن ساواک و نیروهاش دیگه از پس مردم بر نمیان تازه تو تهران اوضاع خیلی بدتره جنایتی که تو هفده شهریور کردن باعث خشم همه مردم شده تو این اوضاع دیگه خیلی پی مبارزا و فراریای قدیمی نمی گردن حتی برای این که مردم رو آروم کنن خیلی از مبارزین بزرگ و علما رو هم دارن آزاد می کنن دیگه لازم نیست از دست شون آواره این ور و اون ور باشیم تو خود مشهد مخفیانه زندگی می کنیم برای احمد چای ریختم و پرسیدم: میشه با خانواده هامونم رفت و آمد کنیم؟ احمد لیوان چای را از دستم گرفت. تشکر کرد و گفت: امیدوارم بشه برای احمد لقمه گرفتم و پرسیدم: تا کی قراره این جا باشیم؟ احمد کمی از چایش را نوشید و گفت: اگه تو اذیت نمیشی هر چی زودتر بریم بهتر حتی شده الان هم بریم خوبه ولی اگه حالت خوب نیست هر وقت تو بگی راه میفتیم بریم _گفتی نزدیک حرم اتاق کرایه کردی؟ احمد با دهان پر به تایید سر تکان داد که پرسیدم: از کجا پولش رو آوردی؟ _پولی ندادم. کار می کنم سر ماهش که شد کرایه شو میدم _تو مسافر خونه است؟ احمد لقمه اش را گوشه دهانش گذاشت و گفت: نه یه خونه قدیمی بزرگه تو هر اتاقش یه خانواده زندگی می کنن حمام نداره باید بریم گرمابه ولی آب لوله کشی و برق داره یه مطبخ هم داره مشترکه همه خانواده ها با هم استفاده اش می کنن _وسایل خونه چی؟ اونم چیزی هست اونجا؟ احمد لقمه اش را فرو داد و گفت: فقط یه موکت تونستم بگیرم کفش پهن کنم یه مدت با همین چیزایی که داریم سر کن تا کم کم بخریم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•