#عرض_ارادت
هر چه ماه است فدای رخ مهتابی تو....
📸صدیقهحبیبی
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
#تلنگرانه
اَعطَیتُکَ اَفضل مِما تُریدُ
+بهتر از اونی که میخوای بهت میدم...
❤️ امضا: خدا ❤️
┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
💠 #کلام_امیر
💎 ارزشِ کمک به غمدیدگان
💠 سوارانى در خواب!
🔰امام عليهالسلام در اين كلام حكيمانه تشبيه جالبى درباره غافلان اهل دنيا دارد مى فرمايد: «اهل دنيا همچون كاروانيانى هستند كه آنان را به سوى مقصدى مىبرند و آنها در خوابند».
مىدانيم دنيا مسير آخرت است و در اين مسير منزلگاههايى است كه در آنجا بايد زاد و توشه براى آخرت برگرفت تا هنگامى كه انسان به مقصد مىرسد دستش خالى نباشد؛ ولى دنياپرستانى كه در تمام عمر به دنيا مشغولاند، همچون كسانى هستند كه بر مركب سوار و در خوابند و ساربان آنها را به سوى مقصد مىبرد. انتهاى اين مسير همان مرگ است آنها زمانى كه سيلى اجل در گوششان نواخته شود از اين خواب غفلت بيدار مىشوند و تهى دست به سوى آخرت مىروند. همان گونه كه در روايت معروف آمده است: «النّاسُ نِيامٌ فَإذا ماتُوا انْتَبَهُوا». مردم در خوابند هنگامى كه بميرند از خواب بيدار مى شوند...
✅ ادامه دارد...
📔شرح آیتالله مکارم شیرازی ، پیام امام امیرالمؤمنین علیهالسلام
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
#خاطرات_مامان_18
#بارداری_عجیبم
وقتی رسیدیم شهرشون گفتم لابد میریم ته شهر تو حلبی آباد و این بنده خدا رو تحویل کسانی میدیم که اوضاعشون خیلی بدتر از زندگی بامیثمه.
وقتی رسیدیم بندگان خدا همه خواهراش و دوتابرادراش و پدرش که شکل کارگردانها بود و مادر مبهوتش دم در منتظرما بودند.
ازمااستقبال گرمی کردند و خیلی شیک و پیک بودند.
آنقدر به ما احترام کردند و رسیدن که شاخ درآوردم. باورم نمیشد خونه پدری آدم به اون شکوه و زیبایی باشه و خونواده ی آدم انقدر مهربان و باکلاس باشند اونوقت آدم بیاد با میثم زندگی کنه.
فقط مبلای خونه مامانش می ارزید به کل زندگی فلاکت بار میثم.
قصد رفتن به داخل خونه رو نداشتیم و میخواستیم در حد کمک انسان دوستانه این خانم رو به مکان امن ببریم اما اونها دستمون رو گرفتند و کشون کشون بردند توی خونه.
مفصل پذیرایی و چای و شام و شیرینی و... که از خجالت آب شدیم.مدام قربون صدقه مون میرفتن و برامون دعامیکردند و تشکر میکردند.
هر کدوم از برادرا و خواهر بزرگ و پدرشون به نوبت سخنرانی کردند و مراسم شکرگزاری داشتند.
ماکاری نکرده بودیم انقدر شرمندمون کنن.
خلاصه اونشب اونجابودیم علیرغم میل باطنی مون فردا هم نگهمون داشتند و مارو به روستای خوش آب و هوای شهرشون که شدیدا بهمون خوش گذشت بردند و خلاصه آب شدیم از شرم و خجالت.
روز بعد هم قرار بود به خونه خواهرا و برادراش بریم و البته من و احسان صبحش وقتی همه خواب بودند استارت زدیم و در رفتیم.
من شب باهاشون اتمام حجت کرده بودم و گفتم همین کارو میکنم چون واقعا اونهمه پذیرایی و تکریم برام عذاب آور بود.انگار که چکار کرده بودیم داشتند خودشون رو قربونی ما می کردند.
خلاصه وارد اتوبان که شدیم ساعت9شده بود و زنگ زدم از تک تکشون عذرخواهی و تشکر کردیم.ماباید میرفتیم چون ساعت7شب باید برای انجام سونوی مرکز جهاد دانشگاهی رویان به قم میرسیدیم.
بنده خدا مادر حورا ازیادم نمیره دستام رو گرفته بود و قسمم میداد ماجراهایی که میدونم رو براش تعریف کنم.
عمق فاجعه رو برای خواهر بزرگش تعریف کردم اما بااینکه برای مادرش مختصر از ماجراگفتم دستاش می لرزید و گریه می کرد.
باور نمی کرد و میگفت چون میثم چندساله که رفتن به خونه حورا رو براشون ممنوع کرده اصلا از اصل ماجرا بویی نبردند و همه اینهارو از چشم حورا میدید.حورا هم تلاش میکرد بقیه رو قانع کنه که علتی بنام ریحانه رو ازش بپذیرند و باور کنند که حس مادرانه ش باعث شد حاضرنباشه از بدبختیهاش بگه.
برای حورا آرزوی خوشبختی داشتم و امیدوار بودم رفتنش باعث بشه میثم بخودش بیاد و درستکار بشه.
خسته شده بودم توی مسیر کلی کمرم درد گرفته بود و غذای دیشب اذیتم کرده بود و معدم بهم ریخته بود.
ساعت 6رسیدیم خونه و دفترچه م رو برداشتم و رفتیم برای سونوگرافی.توی مرکز از خستگی خوابم برد و چون نرسیدم درست حسابی آب بخورم وسط سونو خانم دکتر بهم گفت برو آب بخور و مجددا بیا.
رفتم بیرون و کلی آب خوردم دوباره خوابیدم و سونو رو انجام داد.جوابهای این مرکز میتونست تعیین کننده باشه و حرف آخر رو بهمون بزنه.گوشم به دکتر بود تا عیب و ایرادهام رو ازش بشنوم.
دکتر به منشیش گفت بزن 5هفته و دو نه سه روز.
منشی گفت بارداری نیست خانم دکتر ،سونوی کامل داره.
دکتر گفت سونو رو برای چی گفتند انجام بدی؟؟آندومترت رو میخاست؟مشکلت چسبندگیه؟؟
گفتم:نمیدونم من چندتا دکتر رفتم دارو میدن ولی باردار نمیشم دیگه
دکتر گفت شما حامله ای عزیزمن.توی شش هفته ای
نمیدونستی؟!
همه ی وجودم داشت از تنم کنده میشد.همونجا نشستم روی تخت وگردن دکتر رو گرفتم و بوسش کردم.
داشت بمن میگفت من مادر شدم.مگه میشد؟؟پس اونهمه حرف دکترا چی شد !!!!
های های گریه میکردم و اعصاب دکتر رو خورد کردم.میگفت خانم ول کن دیگه.
هم میخندید هم شاد شده بود هم حرف زدنام حرصش رو درآورده بود.گفت بله دیگه مرکز ما اینه.همه اینجا نتیجه میگیرن.
نگفتم که هنوز درمانی رو انجام نداده بودم فقط خوشحال بودم و دلم میگفت برم بیرون و به احسان بگم که چقد خوشبختیم و بریم شیرینی بخریم.
زود بلندشدم و گفتم خانم دکتر ول کنید من برم به همسرم بگم.بنده خدا کارام براش عجیب بود و گفت دختر مراقب باش باردار که اینطوری از جاش بلند نمیشه..آروم لطفا.
دویدم رفتم بیرون و با گریه خودم رو رسوندم به احسان.دستاشو گرفتم و گریه میکردم.
شاید فکر میکرد خبر بدی شنیدم ولی واقعا نمیتونستم گریه نکنم.بین هق هقهام گفتم احسان من حاملم
ابروهای احسان رفته بود روی پیشونیش و گفت رویا همه رو از حورا و خواهراش داریم انقد که گفتند الهی مامان بابا بشین.
راست میگفت اونا بلا استثنا هزاربار این دوتا آرزو رو برامون میکردند و مدام میگفتن الهی خدابهتون بچه سالم و خونه بزرگ بده
ولی اخه انقد زود؟؟؟!!!!
باید به حورا فوری خبر بدم😍
🐣🥳🍼🎈🐣🥳🍼🎈
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #نما_حرم
💠 حال و هوای حرم مطهر کریمه اهل بیت علیهاالسلام در سالروز ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🍃#مهر_و_ماه
عشق به برادر، برادری که امام است، آنقدر شیرین بوده که دوبار در تاریخ با عظمت شیعه تکرار شده.
عشقی از جنس نور، عشقی سرشار از دلتنگی،
که یکی به نام زینب کبری خورده
و دیگری به نام فاطمه معصومه.
- سلام و درود بی پایان خداوند نصیبشان -
#میلاد_حضرت_زینب #خواهرانه
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#عرض_ارادت
ای کاش مرا بال و پری بود که من
دور حرم دوست کبوتر باشم
📸سیدهزهراآلهاشم
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
#تلنگرانه
شبهای دراز ! بی عبادت چه کنم
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم
گویند کریم است، گنه می بخشد
گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم
#آیت_الله_حسن_زاده_آملی
┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
هدایت شده از کتاب فاطمی - نشر زائر آستان حضرت معصومه علیهاالسلام
📗فروش ویژه اینترنتی کتاب
انتشارات زائر آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
🌺به مناسبت میلاد حضرت زینب علیهاالسلام
💥 تخفیف تا ۴۰ درصد
💥ارسال رایگان (برای کتب منتخب)
🔺مهلت: از ۹ تا ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱
🔶کتابهای متنوع معارف اسلامی و سبک زندگی
🔶کتابهای شعر و داستان کودک و...
🔰 برای ثبت سفارش و خرید اینترنتی به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
🔗 fatemibook.ir
#فردا_برای_خواندن_دیر_است
📚فروشگاه کتاب فاطمی
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
@fatemi_book
🌸 #مهربانو
🔰 خشککن دستی!
🔻 اگر خشککن در دسترس قرار ندارد و یا آن که میخواهید لباسهایتان سریع خشک شوند، میتوانید از این ترفند بهره بگیرید:
١. لباس مرطوب را روی یک حوله خشک قرار دهید.
٢. حوله و لباس را به صورت رول بپیچانید. حوله را تا جایی فشار دهید که تمام آب اضافی از لباس خارج گردد.
٣. پس از آن لباس را آویزان کنید تا کامل خشک شود.
#ترفندها #لباس
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🕊 #شهد_عشق
حاج قاسم بسیار دل نازک بود و وقتی رزمندهای به شهادت میرسید با تمام وجود ناراحت میشد و میگریست.
چرا که آنها را همانند فرزندان خود دوست داشت و میگفت: «خانوادهها آنها را به ما سپردهاند. ما اگر کوتاهی کنیم جواب خانوادهها را چه کسی می خواهد بدهد؟»
🎙 سردار زمردین
#حاج_قاسم #میلاد_حضرت_زینب
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
📖 #دو_خط_شعر
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا
تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی
اگر پرندهٔ جانم سلام من نرساند
«مَنِ المبلّغُ عَنّی اِلی سُعادَ سلامی»¹
چگونه وصف تو گویم که در کلام نگنجی
چه از قیام تو گویم، که قامتی ز قیامی
سخن ز صبر نگویم، که خویش اسوهٔ صبری
رسالتت نستایم، که در پیام تمامی
تویی تو، زینت «اَب» زینب ای عصارهٔ عصمت
تو حلم فاطمه، علم علی، تو روح پیامی
جمال عشق درخشید با پیام تو آن سان
که در کمال بدین جلوه کس ندید کلامی
سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن
که زان خطابه بلرزد ز خشم، دشمن خامی
اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید
کجا ز عهده بر آید ز وصف چون تو مقامی
تو سایبان یتیمان، طلایه دار حسینی
صلای نهضت حق، قسط و عدل را تو دوامی
چه نوش کرد گل ما، مگر ز جام صبوری
که دسته دسته گل جان نثار کرده، به جامی
به کربلاست روان بی امان سپاه حسینی
هلا صبورترین! این سپاه را تو نظامی
مراست آرزوی آن که آستان تو بوسم
تو ای فروغ دل ما، تو ای که زینت شامی
خوشا طواف سر کوی دوست کردن و مردن
چنین خوش است «سپیده»! سفر به حُسن ختامی
✍🏻 سپیده کاشانی
پ. ن:
١. چه کسی سلام مرا به آن بانوی سعادتمند میرساند؟
#میلاد_حضرت_زینب
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
#عرض_ارادت
«أیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ»
«كجا است آن كسى كه براى بَركَندن ريشه ظالمان و ستمگران مهيا و آماده گرديده؟»
اَللّهُمَّعَجَّلْلِوَلِيِّكَالْفَرَجَ
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
#دلنوشته
سلام ای طلوع شب انتظار !
آقای من !
چه خوب است که سرور و سالارم شمائید و سایه ی پر محبتتان بالای سرم هست .
همیشه و در هر لحظه آرامش یاقوتی رنگ پس پرده جانم هستید و نفس میدهید به هوای حیاتم ...
نور می بخشید به چشمانم و چشمانم روشن میشود از روزنه ی نگاهتان ...
عطر نفس هایتان روح میبخشد به این پیکر تفدیده و جان میگیرد این برهوت لم یزرع...
انعکاس مواج نوایتان که نرم و آهسته از بین راهروی تنگ و تاریک گوشم میپیچد و دلم را از صفحهی زمین جدا میکند ...
میبرد تا قلب عرش
تا اوج درجاتی که پناهگاهم شمائید
همین بس که فقط شما را دارم ...
انگشت به لب ماندهام از قاعده عشق …!
ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم …
📝 فاطمه پاکدامن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
47.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
تماشای نماهنگ زیبای هموطن سلام رو از دست ندید
✳️✳️✳️✳️✳️
بسیار مناسب برای انتشار در این روزها و حال و هوای ایران عزیز
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
نماهنگ زیبای هموطن سلام .......
به تهیه کنندگی و کارگردانی مردم عزیز ایران...
تقدیم به شهدای ایران، مدافعان حرم، حاج قاسم سلیمانی، ملت بزرگ ایران و تقدیم به رهبر عزیزتر از جانمان...
ما با خون خود مینویسیم خانه باید امن باشد....
#نشر_حداکثری
#ایران_قوی
#کلیپ_زیبا
#ایران_متحد
#نماهنگ_پرچم
#کلیپ_مدرسه
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
📚#معرفی_کتاب
⬅️ نام: چاپید شاه
✍🏻 نویسنده: سپیده انوشه
📔 کتاب مستند روایی چاپید شاه به دوران حکومت پهلوی اول و دوم میپردازد.
🔹 در این کتاب ارزشمند که با عکسهای مستند و تصویرسازیهای جذاب همراه است، تمام اتفاقات آن دوران روایت میشود.
🔸 یکی از ویژگیهای مهم کتاب، نثر روان، جذاب و شیرین است که مخاطب را با خود همراه می کند.
🔹 یکی دیگر از نکات برجسته کتاب، اینوگرافیهای فصلها است که نکات مهم و کلیدی هر فصل را به صورت خلاصه توضیح میدهد.
🍉 برشی از کتاب: تنها ٢٢ درصد از جمعیت روستایی ایران نفت داشتند و ٧٨% شهرهای ایران فاقد آب لولهکشی بودند. با این حال درباریان نه از مخارج خود و نه از دزدیهایشان ریالی کم نکردند. ولی بودجه بهداشتی و عمرانی کشور را پایین آوردند تا کسری بودجه جبران شود.
ایران دقيقاً از دروازه بزرگ عبور کرده و به جهنم فروپاشی اقتصادی رسیده بود! محمدرضا همه چیز را میدانست اما گیجتر و ضعیفتر از آن بود که کاری انجام دهد. این مسئلهای نبود که او از پس حل کردنش برآید.
پس روی مبل نشست و دوباره فیلم را دید. بارها خود را در حال گفتن این جمله تماشا کرد: «ما از دروازههای تمدن بزرگ عبور خواهیم کرد.»
#برای_ایران
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
#زائر_کوچولو
🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر:
@karimeh_135
ارسال کنید.
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🌿 #عرض_ارادت
گاهی قلب در کنج خانهی گرم جانمان آهسته خودش را به درب د دیوار میزند ...
در پی یک ملتجا
یک مامن
چه تب سردی دارد این جسم بی روح ما ...
میزند
میگردد
پی در پی
تا بیابد مقصود و معشوقش را ...
و چه زیبا میشود این تاب و تب در آن دمی که به محضر محبوب میرسد و دمش را پر میکند از عطر نفس هایش
حال و هوای عجیبی دارد این صحن که دل ها را جلا میدهد
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها
🖋 فاطمه پاکدامن
📸 امیر حسامی نژاد
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#تلنگرانه
دیدیبعضےوقتهادلمونمیگیره؟!...
خودمونم
نمیدونیمچرا؟!
اینا؛همونسنگینےِگناهایےهست
کہمرتکبشدیم💔...
┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
29.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👫#همسرم_باش
🍃 چگونگی بازتاب و ابراز عواطف و احساسات آقایان در ارتباط با همسر و خانواده
#جلسه_بیست_و_هشتم
#استاد_اخوان
➿🌷➿🌷➿🌷➿🌷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
قسمت22 رمان1361.mp3
12.83M
🎧 #رمان ۱۳۶۱
یادتونه که درقسمت ببست ویکم داشتیم 👇
🔹🌸🔹
احمد نمیدونست چطور تونسته تحمل کنه ماجراهای دیشب و قطار رو ...
ولی سحر همون شب که برف زیادی اومده بودو موقعی که داشت میرفت مسجد یه چاقو گذاشتن زیر گلوش ...درگیرشدن و احمد مجروح شد 😱
فرداش علینژاد گفت بنیاد حکم داده هر شهیدی که تحویل میگیریم باید خبرشو خودمون ببریم بدیم....
احمد بهیچ وجه نمیتونه بپذیره این سنگینی رو ..خلاصه بعداز کلی بحث ناچار شد بپذیره آخه عملیات شده بود و فقط بیست تا شهید مال ورامین وکرج و طالقان بود ...
اصحابی گفت دستت چی شده تصادف کردی گفتم نه منافق گرفتم !!!🙄
ادامه داد پاشو یه آبی به صورتت بزن باید خودت اینکاررو بکنی اون دوتا م درمورد خونواده ی شهدا تحقیق میکردن ... احمد میترسید یه روز محبور بشه خبر شهادت پدربانو رو براشون ببره...
تااینکه داداش محمودش زنگ زد به اداره و خواست چیزی بگه درمورد منافقه ولی سرآقا نذاشت احمد که دوزاریش نیفتاد ولی بنظرشما منافقه کی بود؟
وامشب ادامه ماجرارو باهم بشنویم
❣دوست داریم نظرات قشنگتون رو درمورد رمان بدونیم 😊🙏
👇به آیدی
@astanee_mehr
#قسمت_۲۲
🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr