eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
472 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
پروردگارا؛ در این صبح نوید بخش امید و رحمت خود را از بندگانت دریغ مکن و قلبمان را به نور خود منور کن آمین 🙏💚 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌼🌴 درویشی از شیخ ابوسعید اباالخیر سوال کرد که: "ای شیخ! او را کجا جوییم؟" گفت: "کجاش جُستی که نیافتی؟ اگر یک قدم به صدق در راه طلب کنی در هرچه نگری او را بینی." 🔻 برگرفته از تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری @avayeqoqnus
♡ ای زندگیِ تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستیِ من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو 🌹 @avayeqoqnus
ای دوست برای دوست جان باید داد ❤️ در راهِ محبت امتحان باید داد تنها نبود شرطِ محبت گفتن یک مرتبه هم عمل نشان باید داد 💙 @avayeqoqnus
. 📜 حکایت‌های بهلول دانا چند نفر در حال ساختن مسجدی بودند. بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟گفتند: مسجد می سازیم. گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، به همین دلیل محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول».! همگی ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟! بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من آن را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر آرزویی در دل دارید خداوند آمین گوی دعاهایتان باشد... آمین 🙏🌹 @avayeqoqnus
. 🔅 بزرگی می‌گفت: من از این دنیا فقط اینو دریافتم که اونی كه بیشتر می گفت: "نمیدونم"، بیشتر میدونست! 🔅 اونی كه "قویتر" بود، كمتر زور میگفت! 🔅 اونی كه راحت تر میگفت "اشتباه كردم"، اعتماد به نفسش بالاتر بود! 🔅 اونی که صداش آرومتر بود، حرفاش با نفوذتر بود! 🔅 اونی كه خودشو واقعا دوست داشت، بقیه رو واقعی‌تر دوست داشت! 🔅 اونی كه بیشتر "طنز" میگفت، به زندگی جدی تر نگاه میكرد! @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای چراغ‌ خانه همسایه هم نور آرزو کنیم بی‌شک حوالی خانه خودمان هم روشن‌تر خواهد شد. صبح چهارشنبه‌تون زیبا و دل‌انگیز رفقا 🌞🌺 ✨@avayeqoqnus
🌼 پروردگارا 🌼 هدیه امروزت بما 🌼 تواضع و بخشش باشد 🌼 یادم هست گفتی 🌼 جایی‌که بخشش باشد 🌼 دشمنی و کینه وجود ندارد 🌼 آمین 🙏💚 @avayeqoqnus
. 📜 حکایت ملّا و نعمت الهی! روزی باران شدیدی می بارید. ملانصرالدین پنجره خانه را باز کرده بود و داشت بیرون را نگاه می‌کرد. در همین حین همسایه اش را دید که داشت به سرعت از کوچه می گذشت. ملا داد زد: آهای فلانی! کجا با این عجله؟ همسایه جواب داد: مگر نمی بینی چه بارانی دارد می بارد؟ ملا گفت: مردک خجالت نمی کشی از رحمت الهی فرار می کنی؟ همسایه خجالت کشید و آرام آرام راه خانه را در پیش گرفت. چند روزی گذشت و بر حسب اتفاق دوباره باران شروع به باریدن کرد و این دفعه همسایه ملا پنجره را باز کرده بود و داشت بیرون را تماشا می کرد که یک دفعه چشمش به ملا افتاد که قبایش را روی سر کشیده است و دارد به سمت خانه می دود. فریاد زد: آهای ملا! مگر حرفت یادت رفته؟ تو چرا از رحمت خداوند فرار می کنی؟  ملانصرالدین گفت: مرد حسابی، من دارم می دوم که کمتر نعمت خدا را زیر پایم لگد کنم. 😁 @avayeqoqnus
داستایفسکی می‌نویسد: "چیزهایی هست که نباید گفت، مگر برای دوستان؛ چیزهایی هست که نباید گفت، حتی برای دوستان؛ و بالاخره، چیزهایی هست که نباید گفت، حتی به خویش!" 🔻 از رمان "وقتی نیچه گریست" ✍ اروین یالوم @avayeqoqnus
پیوسته دلم ز جورِ خویشان، ریش است وین جور و جفای خلق، از حد بیش است بیگانه به بیگانه، ندارد کاری خویش است که در پی شکستِ خویش است @avayeqoqnus
جایی که مِهر نیست مکن جستجوی دل @avayeqoqnus
📜 راز جعبه حاوی موش! شخصی نزد حکیمی رفت و گفت: ای حکیم! راز خوشبختی و پیروزی را به من بیاموز. حکیم گفت: اگر فردا بیایی رازی را برای تو خواهم گفت. آن مرد رفت و فردا بازگشت. حکیم جعبه‌ای به او داد و گفت : مواظب باش! در این جعبه نباید باز شود. آن شخص با شگفتی جعبه را گرفت و راه افتاد. در راه به این فکر می کرد که درون جعبه چیست و چرا او نباید در آن را باز کند؟! وقتی به خانه رسید صبرش تمام شد و در جعبه را باز کرد. نا گهان موشی از جعبه بیرون پرید و رفت. آن شخص با دیدن موش خشمگین شد و نزد حکیم بازگشت و گفت: ای حکیم من از تو رازی خواستم و تو موش به من دادی! حکیم گفت: ای نادان! تو که نمی توانی یک موش را در جعبه نگهداری چطور می توانی رازی را نزد خود حفظ کنی؟! @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌺🌿 نادان همه جا با همه کس آمیزد چون غرقه به هر چه دید دست آویزَد با مردم زشت نام همراه مباش کز صحبتِ دیگدان سیاهی خیزد @avayeqoqnus
خدایا اجازه! می شود به کودکی‌ام برگردم ؟! من از دنیایِ نفس گیرِ آدم بزرگ‌ها خسته‌ام ، این روزها دلم بدجور هوایِ کودکی‌ام را کرده ... بدجور ... 🥺🍂 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این همه دوستت دارم را براى کدامین روز مبادا کنار گذاشته ایم؟! باور کن مردگان بوى گل را استشمام نمی‌کنند! از صدایتان برای فریاد مهربانی، از گوش هایتان برای غمخواری، از دستانتان برای نیکوکاری، از ذهنتان برای راستی و درستی، و از قلبتان برای عشق استفاده کنید؛ زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست، شايد آن خنده كه آن روز دريغش كرديم، آخرين فرصت خنديدن ماست؛ "دوستت دارم" رو از هم دریغ نکنیم. 💞 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا