eitaa logo
آوای ققنوس
8.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
507 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شَر و شورَش @avayeqoqnus
هدایت شده از آوای ققنوس
. دلم به بوی تو آغشته است سپيده دمان کلمات سرگردان برمی‌خيزند و خواب آلوده دهان مرا می‌جويند تا از تو سخن بگويم... کجای جهان رفته ای ؟ نشان قدمهايت چون دانِ پرندگان همه سويی ريخته است... باز نمی‌گردی ، می‌دانم و شعر چون گنجشک بخارآلودی بر بام زمستانی به پاره يخی بدل خواهد شد 🤍🥀 @avayeqoqnus
هدایت شده از آوای ققنوس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. دلم به بوی تو آغشته است... 🔸 شعر و دکلمه از شمس لنگرودی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی باغی ست که باعشق باقی ست مشغول دل باش نه دل مشغول بیشتر غصه های ما ازقصه های خیالی ماست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای روزهای خوب خدای روزهای سخت هم هست اگه سکوت کرده دلیلی داره... حکمتی داره ... به خودش توکل کن رفیق..‌. 🤍 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آوای ققنوس
. 📗 مرد ناشنوا و عیادت از بیمار مرد ناشنوایی بود که می‌خواست به عیادت همسایه مریضش برود. با خود گفت: "من کر هستم. چگونه حرف بیمار را بشنوم و با او سخن بگویم؟ او مریض است و صدایش ضعیف هم هست. وقتی ببینم لبهایش تکان می‌خورد. می‌فهمم که مثل خود من احوالپرسی می‌کند." مرد ناشنوا در ذهن خود گفتگویی با این مضمون آماده کرد: من می‌گویم: حالت چطور است؟ او خواهد گفت(مثلاً): خوبم شکر خدا بهترم. من می‌گویم: خدا را شکر چه خورده‌ای؟ او خواهد گفت(مثلاً): شوربا, یا سوپ یا دارو. من می‌گویم: نوش جان باشد. پزشک تو کیست؟ او خواهد گفت: فلان حکیم. من می‌گویم: قدم او مبارک است. همه بیماران را درمان می‌کند. ما او را می‌شناسیم. طبیب توانایی است. مرد کر پس از اینکه این پرسش و پاسخ را در ذهن خود آماده کرد. به عیادت همسایه رفت و کنار بستر مریض نشست. پرسید: حالت چطور است؟ بیمار گفت: از درد می‌میرم. کر گفت: خدا را شکر. مریض بسیار بدحال شد. گفت این مرد دشمن من است!! کر گفت: چه می‌خوری؟ بیمار گفت: زهر کشنده. کر گفت: نوش جان باد!! بیمار عصبانی شد. کر پرسید پزشکت کیست. بیمار گفت: عزراییل. کر گفت: قدم او مبارک است!! حال بیمار خراب تر شد. مرد ناشنوا پس از این عیادت از خانه بیمار بیرون آمد و خرسند از اینکه حقِ همسایگی را مراعات کرده خدا را سپاس گفت. از آن طرف بیمار هم که آزرده و دلشکسته شده بود با خود می گفت: عجبا ، من می دانستم که او با من میانه خوبی ندارد . ولی نمی دانستم که خواهان مرگ من نیز هست. آنگاه شروع به ناسزا گفتن و دشنام به آن شخص کرد و دوستی آن ها پایان یافت. 📌 این داستان ، حکایت حال انسان هاست که در زندگی خویش با معیارهای محدود و پیش فرضهای بی اساس ، قضیه ای را نزد خود می سازند و می پردازند و آنگاه به نتیجه گیری جَزمی و قطعی دست می زنند و لحظه ای هم در این کار درنگ و تأمل روا نمی دارند و احتمال دیگری را مورد نظر قرار نمی دهند. 🔻 برگرفته از دفتر اول مثنوی معنوی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🥀 انتحار تدریجی 🥀 🍂 خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست 🍂 به زندگانیِ من فرصت جوانی نیست 🍃 من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار 🍃 خدای شکر که این عمر جاودانی نیست 🍂 همه به گریه ابر سیه گشودم چشم 🍂 دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست 🍃 به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم 🍃 دریغ و درد که این انتحار آنی نیست 🍂 نه من به سیلی خود سرخ می‌کنم رخ و بس 🍂 به بَزمِ ما رخی از باده ارغوانی نیست 🍃 ببین به جلدِ سگ پاسبان چه گرگانند 🍃 به جان خواجه که این شیوه شبانی نیست 🍂 ز بلبل چمن طبع شهریار افسوس 🍂 که از خزان گلشن شور نغمه‌خوانی نیست 🔻 شعر از استاد شهریار 🎙 دکلمه آقای پوریا بهارلو @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خودم برایت بگویم؟ از خانه، از خیابان، شهر، صدای پایِ ما، شب؟ از ڪجا برایت بگویم عشق من! جایی ڪه تو نیستی، گفتن دارد؟💔 @avayeqoqnus
صد زبان بایدم از بهر بیان کردن حال 🍂 @avayeqoqnus
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت بگو از من به دلدارم تو را من دوست می‌دارم ولی افسوس و صد افسوس زِاَبر تیره برقی جست که قاصد را میانِ ره بسوزانید کُنون وامانده از هر جا دگر با خود کنم نجوا یکی را دوست می‌دارم ولی افسوس او هرگز نمی‌داند 🥀 @avayeqoqnus
♤●○♡○●♤ و گفت: دو خصلت است که دل را فاسد کند: بسیار خفتن و بسیار خوردن. 🔻 برگرفته از تذکرة الاولیا عطار نیشابوری @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ما آدم‌ها رسم عجیبی داریم «به دست می آوریم که از دست بدهیم!» قبل از رسیدن به کسی که زندگیمان شده است، هر کاری برای داشتنش انجام می‌دهیم. زمین و زمان را بهم می‌ریزیم تا به مراد دلمان برسیم، مدام رویا می‌بافیم و خودمان را عاشق‌ترین آدم دنیا می‌دانیم. اما بعد از رسیدن، درست زمانی که دلمان قرص شد که او در زندگی‌مان هست، همه چیز را فراموش می‌کنیم. فراموش می‌کنیم چقدر برای این روزها تلاش کرده‌ایم، صبور بوده ایم... رویا بافته‌ایم... یادمان می‌رود این همان روزی‌ست که آرزویش را داشته‌ایم. آنقدر تغییر می‌کنیم که تبدیل به یک آدم دیگر می‌شویم، آدمی که هیچ شباهتی به یک عاشق ندارد. حقیقت تلخی‌ست... «ما آدم ها خیلی زود از هم خسته می‌شویم...» @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می‌کنی، بدان که زندگی می‌کنی … صبح بخیر و شادکامی رفقا 🙏 💐 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
خدایا؛ بند بزن دل‌هایی رو که هیچ کس جز خودت از شکسته بودنشان خبر ندارد... آمین 🙏🌸 @avayeqoqnus
هدایت شده از آوای ققنوس
📚 خوشبختی کجاست؟ بنده ای از خدا پرسید: خوشبختی را کجا می توان یافت؟ خدا گفت: آن را در خواسته‌هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم. بنده با خود فکر کرد و گفت: اگر خانه‌ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم. خداوند خانه ای به او داد. بنده گفت: اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترینِ مردم بودم. خداوند به او پول فراوان داد. اگر ..... اگر ....... و اگر........ اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود. بنده از خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم. خداوند گفت: باز هم بخواه! گفت: چه بخواهم؟ هر چیزی که خواسته‌ام را دارم. خدا گفت: بخواه که دوست بداری، بخواه که به دیگران کمک کنی، بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی... و او دوست داشت و کمک کرد، و در کمال تعجب لبخندهایی را دید که بر لبها می نشیند، و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشند. پس بنده رو به آسمان کرد و گفت: خدایا خوشبختی اینجاست در نگاه و لبخند دیگران. 🌺👌 @avayeqoqnus
آدم وقتی کنار یکی آرام شود، او برایش مثل قرص مسکنی می‌شود که هر وقت دچار دردی شد به او پناه ببرد... 📗 رقص در مرثیه دیوانگان ✍ مبینا هنرمند @avayeqoqnus
می‌رود کز ما جدا گردد ولی جان و دل با اوست هرجا می‌رود 💞 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهتـــر است درکتان نکنند و و تنهـــا بمانید تااینکه زندگیتان را به توضیح دادن بگذرانید. @avayeqoqnus
عاشقی باشم به تو افروخته دیده را از دیگران بردوخته گرچه باشم ناظر از هر منظری جز تو در عالم نبینم دیگری 🌹 @avayeqoqnus