eitaa logo
دفتر حضرت آيت الله سند (دام ظله)
425 دنبال‌کننده
37 عکس
8 ویدیو
126 فایل
دفتر مرجع عاليقدر آیت الله شیخ محمد سند حفظه الله
مشاهده در ایتا
دانلود
❓سؤال من آسم دارم. آیا می‌توانم در حال روزه از اسپری آسم استفاده کنم در حالی که هنگام استفاده از آن، احساس می‌کنم چیزی وارد دهانم می‌شود؟ ⬇️ 🖊پاسخ اگر مادۀ اسپری‌شده وارد دهان و با آب دهان مخلوط و در آن حل شود و شخص روزه‌دار آن را ببلعد، این افطار محسوب می‌شود و روزه را باطل می‌کند، ولی اگر شخص روزه‌دار مضطر به استفاده از آن است یا بدون استفادۀ از آن تنگی نفس می‌گیرد و نفس کشیدن برایش سخت و دشوار می‌شود، در این صورت جایز است از آن استفاده کند. در این صورت، روزۀ شخص باطل می‌شود و باید بعداً قضای آن را به جا آورد. البته با این‌که روزۀ شخص باطل می‌شود، ولی احوط آن است که از بقیۀ مفطرات اجتناب کند. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال آیا کسی که یک دست ندارد و در‌نتیجه نمی‌تواند حیوانی را ذبح کند، می‌تواند به‌جای ذبح حیوان، آن را صید کند؟ آیا گفتن اسم خدا قبل از صید کفایت می‌کند؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. ممكن نبودن ذبح به‌حسب حیوان اهلی مجوز صید و شکار آن می‌شود، نه ممکن نبودن ذبح به‌حسب انسان. 2. پس صید در فرض سؤال جایز نیست و شخص مذکور باید از شخصی مسلمان یا مؤمن کمک بگیرد تا حیوان را برایش ذبح کند. 3. البته حکم یاد‌شده در‌بارۀ حیوان اهلی است. صید حیوانِ وحشی جایز است. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐https://m-sanad.com/?faqs=آیا-کسی-که-یک-دست-ندارد-و-درنتیجه-نمی&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال شخصی به ده هزار دلار نیاز داشت و خود‌رویی داشت که قیمت آن ده هزار دلار است. من آن خود‌رو را به قیمت ده هزار دلار از او خریدم و پول آن را پرداخت کردم. پس از این معامله، همان شخص نزد من آمد و گفت همان خود‌رو را به من به‌صورت اقساطی بفروش و من هم خود‌رو را اقساطی و به قیمت سیزده هزار دلار به او فروختم و قرار گذاشتیم که در هر ماه ششصد دلار بپردازد. آیا این معامله صحیح است؟ ⬇️ 🖊پاسخ هر دو معامله صحیح است، اگر 1. بیع دوم به بیع اول مشروط نشده باشد و 2. یا اگر شرط شده‌است به صورت فعل مشروط شده باشد، نه به نتیجه. 🔹 🌐https://m-sanad.com/?faqs=شخصی-به-ده-هزار-دلار-نیاز-داشت-و-خودرو&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال مردی با زنی قصد ازدواج داشت، ولی قبل از جاری خواندن عقد و تزویج زن، با زن همبستر می‌شود و او را حامله می‌کند. اینک آیا این دو می‌توانند در زمان حاملگی زن، عقد را بخوانند؟ در پاسخ پرسشی که قبلاً در این باره مطرح شده بود، فرموده بودید می‌توان در زمان حمل عقد خواند و با خواندن عقد، باید گفت فعل آن‌ها در ابتدا حرام و ظلم و تعدی از راه حق بود و آخر فعلشان نکاح است. بر‌اساس این پاسخ، پرسش‌هایی مطرح می‌شود: آیا جنین قبل از عقد ولد‌الزنا‌ست؟ فعل این دو قبل از انشای عقد، حرام و ظلم و تعدی است. آیا به علت ارتکاب این فعل، حد بر آن‌ها جاری می‌شود یا چنین عمل ازدواج معاطاتی محسوب می‌شود و در‌نتیجه حلال است؟ تبیین دقیق این سخن: «فعل آن‌ها در ابتدا حرام و ظلم و تعدی از حق بود و آخر فعلشان نکاح است» چیست و مقصود امام از تمثیل این کار به «نخلة؛ درخت خرما» چیست؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. معاطات در ازدواج جایز نیست و در‌نتیجه ازدواج معاطاتی وجود ندارد. 2. فرزندِ حاصل از همبستریِ قبل از ازدواج ولد‌الزنا‌ست، ولی این مسئله منافی حلیتِ عقدِ نکاحِ لاحق نیست. به سخن دیگر، نوزاد متولد‌شده ولد‌الزنا‌ست، ولی زن و مرد می‌توانند عقد نکاح را انشا کنند. 3. فعل زن و مرد قبل از انشای عقد، حلال نبود، بلکه حرام و ظلم و تعدی از حق بوده‌است. 4. آری، اگر زن و مرد قبل از ارتکاب فعل، دربارۀ ازدواج سخن گفته و تصمیم گرفته باشند و گمان کرده باشند که سخن در این باره و عزم بر ازدواج موجب حلال شدن همبستری می‌شود، در این فرض، فعل آن‌ها حرام و نوزاد متولد‌شده ولدِ شبهه خواهد بود، نه ولدِ زنا. البته باز تأکید می‌کنیم که این سخن در فرضی است که واقعاً امر بر آن دو مشتبه شده باشد و آن‌ها با شبهه این فعل را مرتکب شده باشند. 5. پس اول دیدار و علاقه‌مندی و همبستری آن‌ها حرام و تعدی از حق است و آخر آن نکاح حلال. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=مردی-با-زنی-قصد-ازدواج-داشت،-ولی-قبل-از-3&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال ما در حج، به‌خاطر از حال رفتن یکی از حجاج، از سمت جمرۀ کبری از سرزمین منا خارج شدیم و حاجی‌ای را که از حال رفته و بی‌هوش شده بود به بیمارستان بردیم و بعد از غروب آفتاب و تقریباً پنج دقیقه مانده به اذان مغرب توانستیم به منا برگردیم و تا نصف شب نیز در آن‌جا ماندیم. اینک آیا کفاره بر ما واجب است و باید کفاره بدهیم؟ ⬇️ 🖊پاسخ اگر شما پنج دقیقه مانده به اذان مغرب به منا رسیده باشید، پس مبیت نصف اول را درک کرده‌اید [و کفاره‌ای بر شما نیست]. اگر شما بعد از اذان مغرب به منا رسیده باشید، در این صورت نصفِ اول شب را در منا نمانده‌اید و اگر در نصف دوم نیز در منا نمانید، کفاره واجب خواهد بود. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=ما-در-حج،-بهخاطر-از-حال-رفتن-یکی-از-حجا&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين وصلواته على سيد رسله وآله السادات الأوصياء وبعد ... هلال ماه در كشورهای شرقی و جنوبی افريقا رويت شده بنابر اين فردا چهار شنبه اول ماه جمادی الاولى مي باشد. دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) شب چهار شنبه اول ماه جمادي اولى ١٤٤٥ هـ 🌐 https://m-sanad.com/?p=5265&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢مشروط نبودنِ صدق «کثیر‌السفر» به مباح بودن سفر ❓سؤال همان‌طوری که سفر معصیت بودن یا نبودن در شکسته و کامل خواندن نماز دخیل است، آیا نوع سفر نیز در شکسته یا کامل خواندن نماز دخیل است؟ سفر معصیت یا سفر با هدف صید کردن مانع شکسته شدن نماز است. آیا سفر برای به دست آوردن کار یا سفر تفریحی نیز مانع شکسته شدن نماز است؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. سفر تفریحی مانند سفر معصیت یا مانند سفر برای صید کردن نیست و مانع شکسته شدن نماز نمی‌شود، یعنی در سفر تفریحی نماز باید شکسته خوانده شود. همۀ فقها گفته‌اند که سفر تفریحی سفری مباح و جایز است و نماز را در سفر تفریحی باید شکسته خواند. 2. در‌بارۀ سفر برای کار باید گفت شخصی که کارش سفر کردن است، [مانند شخصی که راننده یا خلبان یا کاپیتان یا ملوان کشتی است]، باید نماز را کامل بخوانده، نه شکسته. 3. اگر سفر کار شخص باشد، [مانند شخصی که راننده یا خلبان یا کاپیتان یا ملوان کشتی است]،در سفری که کار شخص محسوب می‌شود، باید نماز را کامل بخواند و فرقی نمی‌کند سفرش سفری مباح و جایز یا سفری حرام (سفر معصیت) باشد. به سخن دیگر، اگر سفر کار شخص باشد، باید نماز را کامل به جا آورد. پس کثرت سفر به خاطر کار عاملی دیگر، در کنار سفر معصیت، است برای شکسته خوانده شدن نماز. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) @ayatollahsanad 🔺
🟢حکم نماز کسی که مسافتی طولانی را می‌پیماید بدون این‌که مقصدی معین داشته باشد ❓سؤال شخصی در کِشتیِ سیاحتی و تفریحی کار می‌کند. کشتی‌های تفریحی در دریا حرکت می‌کنند، ولی مقصد مشخصی ندارند و به جای معینی نمی‌روند. حکم نماز کسی که در این کشتی‌ها کار می‌کند چیست؟ ⬇️ 🖊پاسخ اگر سفر با کشتی کار شخص باشد، چنین شخصی کثیر‌السفر به‌خاطر کارش است و باید نمازش را کامل بخواند. اگر سفر با کشتی کار شخص نباشد و شخص قصد مسافت شرعی کرده باشد، نمازش شکسته است، هر‌چند مقصد معینی نداشته باشد. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال اگر خونی بین خون نجس، مانند خون گوسفند، و خون پاک، مانند خون ماهی، مردد باشد، چه حکمی دارد؟ آیا خون مردد بین پاکی و نجسی پاک است یا نجس؟ البته این سؤال به خون اختصاص ندارد و در‌بارۀ ادرار و میته (جسد حیوانات) و منی و فضلۀ پرندگان و... قابل‌طرح است. اگر با یکی از این موارد مواجه شویم و ندانیم پاک است یا نجس، حکمشان چیست؟ اصل اولی در این باره نجاست است یا طهارت؟ 🖊پاسخ در فرض سؤال، حکم همۀ موارد گفته‌شده طهارت است. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=اگر-خونی-بین-خون-نجس،-مانند-خون-گوسفند،&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢اهداف وقف و حد و مرز تصرفات متولی در موقوفه ❓سؤال متولی یک ملک وقفی، طی قرار‌داد اجاره، ملک وقفی را به مدت پانزده سال به شرکتی تجاری اجاره داد، سپس در قرار‌داد اجاره‌ای دیگر، ملک وقفی دیگری را، که مجاور ملک قبلی است، به مدت پانزده سال اجاره داد. مستأجر در ملکِ وقفیِ اول و در قسمتی از ملکِ وقفیِ دوم، ساختمانی آموزشی (مدرسه) را، با هزینه‌کردِ حدودی بین چهار تا پنج ملیون دینار، ساخت، ولی به‌خاطر محاسبات اشتباه، بعد از ساخت و اتمام بنا، به سود مورد‌‌نظر از آن بنا نرسید و در‌نتیجه مستأجر از پرداخت اجاره‌بها سر باز زد و مبلغ اجاره را پرداخت نکرد. از سوی دیگر، بر‌اساس قرار‌داد، در صورت نپرداختن اجاره‌بها، مؤجر حق دارد بدون این‌که غرامتی بپردازد، مستأجر را از ملک بیرون و ملک را تخلیه کند. در‌نتیجه مؤجر از مستأجر به داد‌گاه شکایت کرد و حکم تخلیه را بدون هیچ غرامتی، گرفت و این رأی در داد‌گاه تجدید‌نظر نیز تأیید شد. مستأجر دو ملک مورد‌معامله را تخلیه کرد و مؤجر آن دو، همراه با ساخت‌وساز‌های صورت‌گرفته در آن، را به شخص دیگری، با اجاره‌بهای بیشتر نسبت‌به اجارۀ قبلی، اجاره داد و بیش‌تر بودن اجاره‌بها نسبت‌به اجارۀ قبل به‌خاطر ساختمانی است که مستأجر قبلی آن را برای امور آموزشی ساخته‌است. اینک سؤال این است که از اضافۀ اجاره‌بهایی که از مستأجر دیگر نسبت‌به مستأجر قبل گرفته می‌شود، آیا می‌توان غرامتی به مستأجر قبل پرداخت؟ البته چنان‌که گذشت، شرط ضمن عقد قرار‌داد این است که در صورت پرداخت نکردن اجاره‌بها، مؤجر، بدون این‌که غرامتی پرداخت کند، حق تخلیه دارد. ⬇️ 🖊پاسخ 1. اگر این خسارت از وقف و در‌آمد ملک وقفی پرداخت نشود، بلکه برای جبران خسارت شخص یا شرکتی که ملک را اجاره کرده بود و از ما‌زادِ سودِ ملکِ وقفی پرداخت شود، جایز است. 2. به سخن دیگر، این سود به‌عنوانِ «سودی که برای جبران ضرر و زیان مستأجر قبل باید پرداخت شود» نیست و در‌نتیجه به اصل وقف و به منافع و سود حاصله از وقف آسیبی نمی‌زند و با اهداف وقف مخالفتی ندارد. این غرامت فقط برای کاستن از ضرر و زیانِ شخص مؤمن است، ضرر و زیانی که نا‌خواسته بر او تحمیل شده‌است. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=متولی-یک-ملک-وقفی،-طی-قرارداد-اجاره،&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
⚫️لزوم احراز مسلمان بودن زن قبل از ازدواج کردن با او ❓سؤال اگر مردی در سرزمین مسلمانان بخواهد با زنی که اصالتاً از سر‌زمینی غیر‌مسلمان است ازدواج موقت کند در حالی که نمی‌داند زن کتابی است یا کافر، آیا لازم است قبل از ازدواج، در‌مورد دیندار بودن یا نبودن زن تحقیق کند؟ ⬇️ 🖊پاسخ شخص باید دیندار بودن زنی را که قصد ازدواج با او را دارد، احراز کند، هر‌چند احراز دینداری بر‌اساس امارۀ ظاهری باشد. همچنین زن باید دیندار بودن مردی را که قصد ازدواج با او را دارد، احراز کند، هر‌چند احراز دینداری بر‌اساس امارۀ ظاهری باشد و ازدواج با شک در دینداری طرف مقابل جایز نیست. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) @ayatollahsanad 🔺
⚫️تصرفِ ناقلِ مشتری در زمان خیار ❓سؤال در بحثِ بیع‌الخیارِ کتابِ منهاج گفته‌اید که مشتری تا وقتی که زمان خیار است، نمی‌تواند تصرف ناقل انجام دهد. مقصود از این عبارت چیست؟ آیا تصرف ناقل از سوی مشتری در ایام خیار وضعاً نافذ و تکلیفاً حرام است یا علاوه بر حرمت تکلیفی، تصرف اعتباری نیز غیر‌نافذ است؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. ما در منهاج به تفصیل قائل شده‌ایم. 2. اگر در خیار شرط، مشتری به رد عین و برگرداندن آن به بایع ملتزم شده باشد، تصرف ناقل جایز نخواهد بود، ولی اگر مقصود از شرط سلطنت و توانایی بر فسخ عقد و قرار‌داد باشد، تصرف ناقل جایز خواهد بود. 3. اما در‌بارۀ دیگر خیارات باید گفت خیار مجلس و خیار حیوان مانند خیار شرط است و حکم آن را دارد و در‌نتیجه تفصیل یاد‌شده در این دو خیار هم می‌آید. 4. در دیگر خیارات، مانند خیار عیب و خیار غبن و خیار رؤیت و خیار تأخیر و...، اقوا جوازِ تصرفات ناقل است. پس در این خیارات از‌بین رفتن یا از‌بین بردن عین (کالا) مانعی ندارد و شخص می‌تواند تصرفات ناقل انجام دهد. 5. اگر شرط بین بایع و مشتری اجمال و ابهام داشته باشد و روشن نباشد مقصود از شرط رد عین بوده‌است یا صرف تسلط و توانایی بر فسخ عقد و قرار‌داد، در این صورت تصرف ناقل جایز است و اشکالی ندارد. نهایت چیزی که در این فرض می‌توان گفت این است که در‌صورت باقی بودنِ عین (کالا)، طرفین می‌توانند مصالحه و بین هر دو حق جمع کنند، یعنی اگر عین (کالا) باقی باشد و از‌بین نرفته باشد، صاحب خیار می‌تواند تصرف ناقل را فسخ کند. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=در-بحثِ-بیعالخیارِ-کتابِ-منهاج-گفته&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
⚫️خروج به سوی عرفات و رجوع به حرم و لزوم احرام ❓سؤال اگر شخص به عرفات برود و دو‌باره به حرم داخل شود، باید احرام ببندد؟ اگر چند بار به قصد عرفات از حرم خارج شود و دو‌باره به حرم باز‌ گردد، آیا برای هر بار برگشت به حرم باید احرام ببندد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. اگر شخص به قصد عرفات از حرم خارج شود و باز‌گشت و در ماه بعد به حرم بر‌گردد، احرام واجب خواهد بود. 2. ولی اگر در همان ماهی که از حرم خارج شد و به عرفات رفت، به حرم باز گردد و در همان ماه به حرم وارد شود، احرام مجدد لازم نیست. 3. تکرار ورود و خروج تفاوتی در حکم گفته‌شده ایجاد نمی‌کند و حکم همان است که گذشت. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=اگر-شخص-به-عرفات-برود-و-دوباره-به-حرم-د&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
⚫️تعامل با امام معصوم و مشورت دادن به او و سازگاری آن شأن امام ❓سؤال محمد‌بن حنفیه برادرش، حضرت امام حسین (علیه‌السلام)، را [دربارۀ سکوت و بیعت با یزید] نصیحت کرد. آیا چنین بر‌خورد و تعاملی با امام معصوم صحیح است؟ با توجه به این‌که اعتقاد به امامتِ امامِ معصوم ملازم با تسلیم مقابل او و تبعیت از دستور‌های او و اقتدای به او است، آیا چنین بر‌خورد و تعاملی با شأن امام و با اعتقاد به امامت سازگار است؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. در روایات، در فضیلت امیر مؤمنان، حضرت علی (علیه‌السلام)، وارد شده‌است که ایشان خیر‌خواه برای خدا و رسول خدا بوده‌است و به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) مشورت می‌داد. در روایات، چنین فضیلتی (خیر‌خواه خدا و رسول خدا بودن) در حق دیگر ائمه (علیهم‌السلام) نیز وارد شده‌است، همان‌طوری که در روایات، در حق حضرت عباس (علیه‌السلام) وارد شده‌است که ایشان خیر‌خواه خداوند و خیر‌خواه مشاور اصحاب کسا (علیهم‌السلام) بوده‌است. 2. بر‌اساس روایات، مؤمن باید خیر‌خواه امام باشد و به امام مشورت دهد و او را راهنمایی کند، هر‌چند قبول و عمل بر‌اساس نظر و مشورت شخص بر امام واجب نیست. مؤمن باید خیر‌خواه امام باشد و به امام مشورت دهد و در عین حال، اگر امام با نظر او مخالفت کند، باید مطیع و فرمان‌بر باشد. 3. در نهج‌البلاغه آمده‌است: «وَ قَالَ (علیه السلام) لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ: لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي؛ ترجمه: هنگامى كه ابن‌عباس نظر خود را به‌عنوان مشاور در محضر امام (عليه‌السلام) ارائه كرد، امام (عليه‌السلام) با عقيده او موافقت ننمود و فرمود: تو حق دارى نظر مشورتى خود را به من بگويى و من روى آن بينديشم و تصميم نهايى را بگيرم، اما اگر با تو مخالفت كردم (و نظر تو را نپذيرفتم) بايد از من اطاعت كنى (نهج‌البلاغه، حکمت 321، ترجمۀ مکارم شیرازی)». 4. در روایات وارد شده‌است حضرت امام موسای کاظم و حضرت امام رضا (علیهما‌السلام) از اصحاب و از خادمان خود مشورت می‌خواستند و برخی از اصحاب و خادمان، با توجه به شأن و مقام و منزلت امام، به حضرت اعتراض می‌کردند [که ما چگونه می‌توانیم به شخصیتی والا مانند شما مشورت دهیم] و حضرت به آن‌ها پاسخ می‌داد [و می‌فرمود خیر‌خواهی و مشورت دادن هیچ اشکالی ندارد]. در صحیحۀ معمّر‌بن خلّاد آمده‌است: «هَلَكَ مَوْلًى لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه‌السلام) يُقَالُ لَهُ سَعْدٌ فَقَالَ أَشِرْ عَلَيَّ بِرَجُلٍ لَهُ فَضْلٌ وَ أَمَانَةٌ فَقُلْتُ أَنَا أُشِيرُ عَلَيْكَ فَقَالَ شِبْهَ الْمُغْضَبِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و‌آله و‌سلم) كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ يَعْزِمُ عَلَى مَا يُرِيدُ؛ ترجمه: یکی از غلامان حضرت امام رضا (علیه‌السلام)، به نام «سعد»، از دنیا رفت. حضرت به فردی جلیل‌القدر و با فضیلت خطاب کرد و فرمود: مرا نصیحت کن. آن شخص عرض کرد: آیا من شما را نصیحت کنم؟!! حضرت (علیه‌السلام) در حالی که گویا غضبناک است فرمود: حتی رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) نیز از اصحاب خودش نصیحت و مشورت می‌خواست، سپس [با لحاظ جوانب امر] تصمیم می‌گرفت و مصمم می‌شد». 5. در صحیحۀ فضیل‌بن یسار وارد شده‌است: «اسْتَشَارَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَرَّةً فِي أَمْرٍ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ مِثْلِي يُشِيرُ عَلَى مِثْلِكَ قَالَ نَعَمْ إِذَا اسْتَشَرْتُك؛ ترجمه: یک بار حضرت امام صادق (علیه‌السلام) در‌بارۀ موضوعی از من مشورت خواست و نظرم را راجع‌به آن موضوع پرسید. من گفتم آیا فردی مثل من می‌تواند به شخصی مانند شما مشورت دهد و شخصی مانند شما را راهنمایی کند؟!! حضرت (علیه‌السلام) پاسخ داد: آری، [حتی شخصی مانند من] اگر از تو مشورت بخواهد و نظر تو را جویا شود، باید نظرت را بگویی و به او مشورت دهی. 🔸🔸🔸ادامه دارد 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=محمدبن-حنفیه-برادرش،-حضرت-امام-حسین&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
⚫️تعامل با امام معصوم و مشورت دادن به او و سازگاری آن شأن امام ❓سؤال محمد‌بن حنفیه برادرش، حضرت امام حسین (علیه‌السلام)، را [دربارۀ سکوت و بیعت با یزید] نصیحت کرد. آیا چنین بر‌خورد و تعاملی با امام معصوم صحیح است؟ با توجه به این‌که اعتقاد به امامتِ امامِ معصوم ملازم با تسلیم مقابل او و تبعیت از دستور‌های او و اقتدای به او است، آیا چنین بر‌خورد و تعاملی با شأن امام و با اعتقاد به امامت سازگار است؟ ⬇️ 🖊ادامه پاسخ 6. احمد‌بن محمد از علی‌بن مهزیار روایت کرده‌است: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَنْ سَلْ فُلَاناً أَنْ يُشِيرَ عَلَيَّ وَ يَتَخَيَّرَ لِنَفْسِهِ فَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَجُوزُ فِي بَلَدِهِ وَ كَيْفَ يُعَامِلُ السَّلَاطِينَ فَإِنَّ الْمَشُورَةَ مُبَارَكَةٌ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ - فَإِنْ كَانَ مَا يَقُولُ مِمَّا يَجُوزُ كَتَبْتُ أُصَوِّبُ رَأْيَهُ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ رَجَوْتُ أَنْ أَضَعَهُ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛ ترجمه: حضرت امام باقر (علیه‌السلام) به من نوشت که به فلانی بگو به من مشورت دهد و مرا راهنمایی کند که او با عرف و فرهنگ شهرش بیش‌تر آشنا‌ست و باید‌نباید‌های شهرش را بهتر می‌داند. او آگاهی دارد که با سلاطین و حاکمان چگونه تعامل کند. آری، مشورت امری شایسته و مبارک است. خداوند در کتابش، قرآن کریم، به رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرموده‌است: «وَشاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ؛ و در کارها، با آن‌ها مشورت کن و چون تصمیم گرفتی، به خداوند توکل کن (سورۀ مبارکۀ آل‌عمران، آیۀ شریفۀ صد و پنجاه و نُه).» [او به من مشورت دهد و مرا راهنمایی کند.] پس اگر رأی و نظر او امری جایز باشد، با نامه‌ای، نظر او را تصویب می‌کنم و اجازه می‌دهم تا انجام شود و اگر رأی و نظر او امری جایز نباشد، انتظار دارم آن نظر را دور اندازد و سراغ آن کار نرود، ان‌شاء‌الله. سپس راوی می‌گوید حضرت (علیه‌السلام) در‌بارۀ «وَ‌شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» فرمود مراد از آن نظرِ خیر‌خواهانۀ کسی را جویا شدن است. 7. در روایت موثق حسن‌بن جهم آمده‌است: كُنَّا عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَذَكَرْنَا أَبَاهُ ع فَقَالَ كَانَ عَقْلُهُ لَا يُوَازِنُ بِهِ الْعُقُولُ وَ رُبَّمَا شَاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودَانِهِ فَقِيلَ لَهُ تُشَاوِرُ مِثْلَ هَذَا قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رُبَّمَا فَتَحَ لِسَانَهُ قَالَ فَكَانُوا رُبَّمَا أَشَارُوا عَلَيْهِ بِالشَّيْ‏ءِ فَيَعْمَلُ بِهِ مِنَ الضَّيْعَةِ وَ الْبُسْتَان؛ ترجمه: ما در نزد حضرت ابا‌الحسن، امام رضا (علیه‌السلام)، بودیم و پدر ایشان، حضرت امام موسای کاظم (علیه‌السلام)، را یاد کردیم. حضرت امام رضا (علیه‌السلام) فرمود عقل پدرم از همۀ عقول بالاتر بود، ولى با این‌همه، ایشان با خدمتكاران خود مشورت می‌كرد. برخی به ایشان اعتراض کردند که آیا با این‌ها، با این خدمتکار‌ها، مشورت می‌کنی!! حضرت امام موسای کاظم (علیه‌السلام) پاسخ داد چه‌بسا خداوند متعال بر زبان او سخنى جارى كند كه به حال ما مفيد و راه‌گشا و كار‌گشا باشد. آری، گاهی خدمتکارانِ حضرت به ایشان دربارۀ مسائل كشاورزی و باغ و مزرعه مشورت می‌دادند و حضرت به نظر آن‌ها عمل می‌کرد. 8. حاصل سخنان گذشته این است که مشورت دادن و راهنمایی کردن امام معصوم (علیه‌السلام) از سوی مردم عادی به این دلیل است که گاهی خداوند وحی و راهنمایی و سخنش را از طریق مردم به امام منتقل می‌کند. آری، مردم عادی افرادی غیر‌معصوم‌اند، ولی امام معصوم در‌می‌یابد سخن و راهنمایی شخص وحیی از سوی خداوند تبارک و تعالی است. 9. سخن ما قابل‌مقایسه است با ما‌جرای قابیل و کلاغی از سوی خداوند مأمور شد تا قابیل را راهنمایی کند. خداوند تبارک و تعالی در این باره می‌فرماید: «فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ؛ ترجمه: سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جست‌و‌جو (و کند‌و‌کاو) می‌کرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: "وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!" و سر‌انجام (از ترس رسوایی، و بر اثر فشار وجدان، از کار خود) پشیمان شد (سورۀ مبارکۀ ملئده، آیۀ شریفۀ سی و یک، ترجمۀ مکارم شیرازی).» کلاغ یاد‌شده در آیۀ شریفه نه از ملائکۀ مقرب و نه پیامبری معصوم و مبعوث از سوی خداوند و نه روحی از عالم امر بوده‌است و با این حال، حامل رسالت و پیامی از سوی حضرت حق بود.
خودِ کلاغ از این رسالت و مضمون پیام اطلاعی نداشت، ولی مخاطبِ پیام (قابیل) به‌وضوح و به‌روشنی پیام را در‌یافت کرد و آن را فهمید. 10. در واقعۀ جنگ خندق، جناب سلمان (رضی‌الله‌عنه) پیامبر و مسلمانان را به حفر خندق راهنمایی کرد. آیا این واقعه با علمِ پیامبرِ عظیم‌الشأنِ اسلام (صلی‌الله‌‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) منافات دارد؟! 🔸🔸🔸ادامه دارد 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=محمدبن-حنفیه-برادرش،-حضرت-امام-حسین&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
⚫️تعامل با امام معصوم و مشورت دادن به او و سازگاری آن شأن امام ❓سؤال محمد‌بن حنفیه برادرش، حضرت امام حسین (علیه‌السلام)، را [دربارۀ سکوت و بیعت با یزید] نصیحت کرد. آیا چنین بر‌خورد و تعاملی با امام معصوم صحیح است؟ با توجه به این‌که اعتقاد به امامتِ امامِ معصوم ملازم با تسلیم مقابل او و تبعیت از دستور‌های او و اقتدای به او است، آیا چنین بر‌خورد و تعاملی با شأن امام و با اعتقاد به امامت سازگار است؟ ⬇️ 🖊ادامه پاسخ 11. سخن ما با ما‌جرای افک و بهتان به ماریه و فحص حضرت امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نیز قابل‌مقایسه است. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) امیر مؤمنان، حضرت امام علی (علیه‌السلام)، را مأمور کرد که در‌بارۀ ماریۀ قبطیه و بهتانی که به او زده‌اند تحقیق کند. امیر مؤمنان، حضرت امام علی (علیه‌السلام)، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) عرض کرد: «أكون في أمرك كالسكة المحماة في الأرض أم الشاهد يرى ما لا يرى الغائب، فقال (صلی الله علیه وآله وسلم) له : بل يرى الشاهد ما لا يرى الغائب؛ ترجمه: در این مأموریت مانند نوک گاو‌آهن خواهم بود و قضایا را زیر و رو و حقیقت را آشکار خواهم کرد یا مانند شاهدی خواهم بود که قضایای را که از چشم غائبان پوشیده‌است، دیده‌است.» پیامبر سخن حضرت امام علی (علیه‌السلام) را تأیید کرد و فرمود: «بل يرى الشاهد ما لا يرى الغائب؛ آری، شخص حاضر و شاهد چیز‌هایی را می‌بیند که شخص غائب از آن‌ها اطلاع ندارد.» در صحیحۀ جناب زراره از حضرت امام باقر (علیه‌السلام) چنین آمده‌است: «ثُمَّ قَالَ (علي علیه السلام): يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِذَا بَعَثْتَنِي فِي الْأَمْرِ أَكُونُ كَالسِّكَّةِ الْمُحْمَاةِ تَقَعُ فِي الْوَبَرِ أَوْ أُثَبِّتُ، فَقَالَ ثَبِّت؛ حضرت امام علی (علیه‌السلام) عرض کرد: ای پیامبر خداوند، حال که ما را برای این کار مأمور کردی، مانند نوک گاو‌آهنی خواهم بود که در زمین فرو رفته و آن را شخم می‌زند و خاک را زیر و رو می‌کند تا این‌که حقیقتِ امر را اثبات کنم. پیامبر فرمود: چنین کن.» 12. از آن‌چه گذشت می‌توان در‌یافت که نصیحت و راهنمایی فردی عادی و غیر‌معصوم به شخص معصوم به معنای وجود نقص در معصوم نیست، بلکه آن‌چه را غیر‌معصوم در نصیحت و راهنمایی و ارشاد معصوم می‌گوید نصرتی الهی و پیامی از سوی خداوند است برای معصوم، بدون این‌که افضلیت و برتری‌ای برای شخص غیر‌معصوم در مقایسه با امام معصوم اثبات کند. راهنمایی فرد غیر‌معصوم نسبت‌به معصوم مصداق نصرت و یاری الهی است که خداوند فرموده‌است: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ؛ اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری و گام‌های شما را در راه حق استوار می‌کند (سورۀ مبارکۀ محمد، آیۀ شریفۀ هفت).» خداوند تبارک و تعالی از سویی می‌گوید: اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری و گام‌های شما را در راه حق استوار می‌دارد: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» و از سوی دیگر، یاری و کمک و نصرت را به نزد خود منحصر می‌کند و می‌گوید هر نصرت و یاری‌ای از خداوند است: «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ؛ هیچ و فتح و پیروزی نیست مگر از سوی خداوند (سورۀ مبارکۀ آل‌عمران، آیۀ شریفۀ صد و بیست و شش)» و از سوی سوم، نصرت و پیروزیِ از جانب خداوند را به عمل‌کرد مؤمنان مشروط می‌کند و می‌گوید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آن‌که آنان آن‌چه را در خودشان است تغییر دهند (سورۀ مبارکۀ رعد، آیۀ شریفۀ یازده، ترجمۀ مکارم شیرازی).» بر‌اساس آیۀ یازدهِ سورۀ رعد، تغییر و نصرت و پیروزی از جانب حضرت حق است، ولی نصرت الهی و فتح از جانب او به این مشروط است که مؤمنان وظایف دینی و مسئولیت‌های شرعی خود را انجام دهند. پس خداوند فتح و پیروزی‌ای را که موجب کنار گذاشتن و نا‌دیده گرفتن امت باشد، نصیب امام معصوم نمی‌کند. 13.
در تفسیر عیاشی، از فضل‌بن ابی‌قرة، روایت شده‌است: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ: أَوْحَى اَللَّهُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ أَنَّهُ سَيُولَدُ لَكَ، فَقَالَ لِسَارَةَ فَقَالَتْ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ؟! فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهَا سَتَلِدُ وَ يُعَذَّبُ أَوْلاَدُهَا أَرْبَعَمِائَةِ سَنَةٍ بِرَدِّهَا اَلْكَلاَمَ عَلَيَّ قَالَ فَلَمَّا طَالَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ اَلْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَكَوْا إِلَى اَللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَى مُوسَى وَ هَارُونَ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ) يُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِينَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اَللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ اَلْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ؛ ترجمه: از حضرت امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌گفت خداوند تبارک و تعالی به حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) وحی کرد که بچه‌دار خواهد شد. حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) این پیام را به ساره گفت و ساره گفت آیا منِ پیر‌زن بچه‌دار می‌شوم؟!! خداوند وحی کرد که آری، بچه‌دار خواهی شد و فرزندان و نوادگان تو سخن مرا رد خواهند کرد و برای رد سخن من، چهار‌صد سال به عذاب گرفتار خواهند شد. حضرت امام صادق (علیه‌السلام) ادامه داد که وقتی عذاب بر بنی‌اسرائیل طولانی شد، آن‌ها تا چل روز، گریه کردند و ضجه زدند و خدا را خواندند تا این‌که خداوند تبارک و تعالی حضرت موسی و هارون (علیهما‌السلام) را مبعوث کرد تا بنی‌اسرائیل را از دست فرعون و از ظلم و ستم‌های او نجات دهند. حضرت امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: در‌بارۀ شما نیز چنین است. اگر به وظایف و مسئولیت‌های خود قیام کنید و وظایف و مسئولیت‌هایتان را انجام دهید و به درگاه الهی گریه و انابه کنید، خداوند فرج ما را نیز می‌رساند، ولی اگر به وظایف خود عمل نکنید، امر همین خواهد بود تا این‌که به آخر خود برسد (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 154).» 14. امت و توجه به آن‌ها و در‌نظر گرفتن دید‌گاه‌ها و نظرات آن‌ها، در فتح و پیروزی و امداد از سوی خداوند تأثیر دارد، ولی این به معنای برتری امت بر امام معصوم (علیه‌‎السلام) نیست، بلکه مراد این است که چون ادارۀ جامعه و رسیدگی به امورات مسلمانان به مسلمانان مرتبط است، پس امت و توجه به آن‌ها در امداد و یاری و نصرت از سوی خداوند نقش دارد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=محمدبن-حنفیه-برادرش،-حضرت-امام-حسین&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
⚫️توسل به اهل‌بیت عصمت و طهارت و شفاعت آن ذوات قدسی ــ علیهم‌السلام ❓سؤال در استغفار و طلب آمرزش ما از خداوند تبارک و نعالی، اهل‌بیت (علیهم‌السلام) چه نقشی و چه تأثیری دارند؟ آیا توسل به آنان و شفاعتشان فقط پذیرش استغفار ما را سرعت می‌بخشد یا بدون توسل به آنان و بدون شفاعتشان، استغفار ما پذیرفته نمی‌شود؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. متوسل شدن به پیامبر و اهل‌بیت ایشان (علیه‌و‌علیهم‌السلام) شرط هر عبادتی است و هیچ عبادتی بدون این شرط پذیرفته نمی‌شود. خداوند در آیات مختلفی این حقیقت را باز‌گو کرده‌است. برای مثال، خداوند در آیۀ 2. متوسل شدن به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) شرط هر عبادتی است و هیچ عبادتی بدون این شرط پذیرفته نمی‌شود، همان‌طوری که شفاعت ایشان شرط هر عبادتی است و هر عمل و هر عبادتی بدون شفاعت ایشان مردود و باطل است. 3. پس باید گفت توسل به پیامبر و اهل‌بیت ایشان (علیه‌و‌علیهم‌السلام) دو شرط قبولی و صحت اعمال و عبادات‌اند، یعنی هر عمل و عبادتی و هر ذکر و وردِ زبانی و قلبی‌ای مشروط به دو شرط یاد‌شده است و بدون آن دو شرط، هیچ عمل و عبادت و ذکری قبول نمی‌شود و صحیح به جا آورده نمی‌شود و استغفار نیز یکی از اعمال و عبادات و اذکار است و از این حکم مستثنا نیست. پس می‌توان گفت پیامبر و اهل‌بیت ایشان (علیه‌و‌علیهم‌السلام) همان بسمله‌ای هستند که هر عمل و ذکری و هر تقربی به خداوند با آنان آغاز می‌شود. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) @ayatollahsanad 🔺
⚫️دیۀ سر‌نشینان در حوادث رانندگی ❓سؤال اگر در حادثۀ رانندگی، سر‌نشین یا سر‌نشینان خود‌رو بمیرند، ولی حادثه به راننده مرتبط نباشد، مثلاً حادثه در‌اثر ترکیدن لاستیک باشد در حالی که راننده در این باره سهل‌انگاری نـکرده‌است، آیا راننده ضامن دیه سر‌نشین یا سر‌نشینان است و باید دیۀ آن‌ها را بپردازد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. اگر حادثۀ [منجر به فوت یا جرح] عمدی یا شبه‌عمدی یا حتی خطایی باشد، به راننده منتسب و در‌نتیجه دیه ثابت است، ولی اگر به قضا و قدر الهی مربوط و از اراده و اختیار راننده خارج بوده باشد، دیه‌ای بر راننده نیست. باید دانست که تعیین نوع حادثه، این‌که عمدی یا شبه‌عمدی یا خطایی یا امری خارج از اراده و اختیار راننده بوده‌است، بر‌عهدۀ کار‌شاسان تصادفات رانندگی است. 2. [چه‌بسا حوادثی که مردم آن‌ها را از قضا و قدر الهی می‌دانند در حالی که از سهل‌انگاری و کم‌کاری راننده است.] برای مثال، در بسیاری از موارد، ترکیدن لاستیک به‌علت سهل‌انگاری راننده در تعویض آن است. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=اگر-در-حادثۀ-رانندگی،-سرنشین-یا-سرن&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال حضرت فاطمۀ زهرا (سلام‌الله‌علیها) آن افراد را تهدید کرد که اگر علی (علیه‌السلام) را رها نکنید، موهایش را باز خواهد کرد. آیا این نقل ثابت است؟ آیا چنین کاری با مقام و منزلت حضرت فاطمۀ زهرا (سلام‌الله‌علیها) سازگار است؟ آیا ممکن بود آن حضرت چنین کاری را مرتکب شود؟ ⬇️ 🖊پاسخ . عیاشی، با سند خود، در تفسیرش و طبریِ شیعه (ابن‌رستم طبری) در کتاب المسترشد از زراره و او از حضرت امام صادق (علیه‌السلام) و شیخ مفید، با سند خود، در الاختصاص و کشی با سند خود از حضرت امام صادق (علیه‌السلام) و ابن‌شهر‌آشوب در المناقب و طبرسی در الاحتجاج و بسیاری از بزرگان دیگر در مصادر قدیمی روایت یاد‌شده را نقل کرده‌اند و روایت از این جهت ثابت است، ولی باید دانست مراد از «نشر‌الشعر؛ باز کردن مو» نشان دادن آن، خصوصاً به نا‌محرم، نیست. مراد از «نشر‌الشعر؛ باز کردن مو» باز کردن آن مقابل ‌نا‌محرم و نشان دادن آن به نا‌محرم نیست، هملن‌طوری که در زیارت ناحیۀ مقدسه «ناشرات‌الشعور؛ در حالی که مو‌هایشان را باز و پریشان کرده بودند» وارد شده‌است. مراد از این عبارت‌ها باز کردن و پریشان کردن مو است، نه نشان دادن آن به کسی، خصوصاً به نا‌محرم. «نشر‌الشعر» یعنی باز کردن و پریشان کردن مو، هر‌چند در زیر رو‌سری یا چادر باشد. با توجه به معنایی که گذشت، معنای عبارت بعدی آن، در در نقل کشی آمده‌است، روشن می‌شود. در نقل کشی، در ادامۀ روایت آمده‌است: «ولأضعن قميص رسول الله على رأسي ولأصرخن إلى الله تعالى؛ پیراهن رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) را بر سرم خواهم گذاشت و خدا را خواهم خواند و از خداوند یاری خواهم خواست». در برخی روایات وارد شده‌است حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌خواست این کار را در کنارِ مضجعِ شریفِ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) انجام دهد، [نه در مقابل چشم نا‌محرمان]. مراد از «نشر‌الشعر» نشان دادن آن نیست، بلکه به معنای پریشان کردن آن است. زنان برای نشان دادن ماتم و عزا معمولاً چنین کاری می‌کنند، همان‌طوری که این حالت برای زنان، هنگام دعا و تضرع به درگاه حضرت حق مستحب است. پس تهدید حضرت فاطمۀ زهرا (سلام‌الله‌علیها) به نشر و باز کردن مو تهدید به نفرین کردن است. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال در روایت وارد شده‌است که حضرت فاطمۀ زهرا (سلام‌الله‌علیها) از پدر بزرگوارش، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)، در‌خواست کرد برایش خدمتکاری بگیرد تا در کار‌ها به او کمک کند و خستگی او را رفع کند. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) به او اذکاری را یاد داد که امروزه ما آن اذکار را با نام «تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)» می‌شناسیم. تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) امری معنوی و رفع خستگی امری مادی است. سؤال ما این است که چه ارتباطی بین این دو امر است؟ مراد از «راحتی‌ای که اذکار، خصوصاً تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، به ارمغان می‌آورد» چیست؟ ⬇️ 🖊پاسخ شکی نیست که امور معنوی و غیر‌مادی سهم عمده‌ای در در توانایی بدنی و قوای مادی دارد، هر‌چند عوامل مادی و بدنی نیز در توانایی بدنی تأثیر دارد. خداوند فرموده‌است: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ المُؤمِنينَ عَلَى القِتالِ إِن يَكُن مِنكُم عِشرونَ صابِرونَ يَغلِبوا مِائَتَينِ وَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ يَغلِبوا أَلفًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا بِأَنَّهُم قَومٌ لا يَفقَهونَ؛ ترجمه: ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن. هر‌گاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند، چرا‌که آن‌ها گروهی هستند که نمی‌فهمند (سورۀ مبارکۀ انفال، آیۀ شریفۀ 65).» خداوند در این آیۀ شریفه به این نکته اشاره کرده‌است که صبر، که امری معنوی و عاملی غیر‌مادی است، تأثیر به‌سزایی در جنگ و در توانایی در جنگ و در نتیجۀ جنگ دارد. علاوه بر آیۀ یاد‌شده، آیات دیگری نیز بر تأثیر عوامل معنوی و غیر‌مادی در توانایی و قدرت و نیرو دلالت دارد. از سوی دیگر، در روایت وارد شده‌است «ما ضعف البدن عما قويت عليه الروح؛ هيچ بدنى در انجام آن‌چه روح انسان بر آن قوى است، نا‌توان نيست». افزون بر آن‌چه گذشت باید گفت «شجاعت» صفتی معنوی و غیر‌مادی است و به‌صرف توانایی بدنی و قوی بودن عضلات، شخص «شجاع» خوانده نمی‌شود. برای همین گفته می‌شود که جنگ روانی و رسانه‌‎ای مهم‌تر از جنگ تن‌به‌تن یا جنگ با اسحله و ابزار است. جنگ روانی و رسانه‌ای هشتاد در‌صد و دیگر عوامل فقط بیست در‌صد در پیروز شدن تأثیر دارند. البته این سخن به معنای بی‌ارزشی یا کم‌ارزشی عوامل مادی نیست. بر‌اساس وحی، ما باید تا جایی که می‌توانیم خود را، حتی از جهت مادی، آماده کنیم. خداوند در این باره می‌فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ؛ ترجمه: هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با آن‌ها [= دشمنان‌]، آماده سازید. و (هم‌چنین) اسب‌های ورزیده (برای میدان نبرد) تا به‌وسیلۀ آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید. و (هم‌چنین) گروه دیگری غیر از این‌ها را، که شما نمی‌شناسید و خدا آن‌ها را می‌شناسد (سورۀ مبارکۀ انفال، آیۀ شریفۀ شصت).» آری، عامل معنوی و مادی، هر‌دو، مهم و تأثیر‌گذار‌ند و نباید به‌بهانۀ پرداختن به یکی، از دیگر غافل شد، ولی با این همه، عامل معنوی مهم‌تر است و سهم به‌سزایی در جنگ و پیروزی دارد. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=1-حضرت-فاطمۀ-زهرا-سلاماللهعلیها-آن&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢ازدواج دختر بدون اذن ولی؛ حکم ازدواج و حکم فرزندان ❓سؤال دختری بدون اذن و اجازۀ ولیّش ازدواج کرده و بچه‌دار شده‌است. حکم ازدواج [از جهت صحت و بطلان] و حکم فرزندان [از جهت حلال‌زاده بودن یا نبودن] چیست؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. اگر زوجه هنگام ازدواج بالغ و رشید بوده باشد، ازدواج صحیح است. البته برای تبیین صحت ازدواج راه‌های دیگری، غیر از راه گفته‌شده (بالغ بودن و رشید بودن زوجه هنگام ازدواج)، نیز وجود دارد. 2. فرزندان حلال‌زاده‌اند. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=دختری-بدون-اذن-و-اجازۀ-ولیّش-ازدواج-کرد&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢وقف مسجد و حکم توابع مسجد ❓سؤال شخص مسجدی را وقف می‌کند و بعد از مرگ او، ورثه که متولیان وقف‌اند، تصمیم می‌گیرند طبقه‌ای دیگر بالای مسجد بنا کنند تا زمانی که برای زیارت به آن شهر می‌روند، مکانی برای ماندن داشته باشند. آیا چنین کاری جایز است یا طبقۀ بالا نیز مسجد است و نمی‌توان آن را از مسجد بودن به چیزی دیگر تغییر کار‌بری داد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. اگر طبقۀ بالای مسجد زائر‌سرا و ملکی تابع مسجد باشد، اشکالی ندارد. طبقۀ بالا تابع مسجد است، ولی مسجد نیست و حکم مسجد را ندارد. 2. اگر طبقۀ بالای مسجد ملکی تابع مسجد نباشد و ورثه بخواهند آن را تملک کنند یا دست‌کم مختص‌به آن‌ها باشد و فقط آن‌ها از آن استفاده کنند، چنین چیزی جایز نیست، زیرا طبقۀ بالا ملکی است تابع وقف مسجد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=شخص-مسجدی-را-وقف-میکند-و-بعد-از-مرگ-او،&lang=fa @ayatollahsanad 🔺