eitaa logo
دفتر حضرت آيت الله سند (دام ظله)
390 دنبال‌کننده
35 عکس
8 ویدیو
126 فایل
دفتر مرجع عاليقدر آیت الله شیخ محمد سند حفظه الله
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ جلسه ۷ 📃 موضوع: تطبیق و تأويل به باطل 🗓️ تاریخ: ٩ شعبان ١٤٤٥ 🔻سرفصل‌های درس: ۱. خطرناك بودن تأویل به باطل نزد صوفیان و باطنیه و خطر تغییر ضروریات دین ۲. تصحیح باطل با امری باطل منجر به استحکام باطل می‌شود ۳. انواع دشمن ناصبی و جایگاه علی و آل پیامبر در دستگاه دین ۴. تشکیک در فضائل اهل بیت حکایتگر بغض تشکیک کننده ۵. اهمیت معالجه اشتباهات و انحرافها همراه با انضباط ۶. علاج تأویل به باطل برحسب معیارهای وحیانی ۷. همراهی بی‌پایان عترت با قرآن ۸.تاویل عترت پیامبر به نص، مایه نجات از تأویل به باطل است ۹.تطبیق میان ظاهر و باطن در تأویل قرآن و نص وحیانی
🟢حکم استفاده از اسپری‌ها در حال روزه ❓سؤال 1. آیا شخص روزه‌دار، در‌صورت ابتلا به سرما‌خوردگی یا آنفولانزا، می‌تواند از اسپری بینی استفاده کند؟ 2. آیا استفادۀ افراد مبتلا به آسم از اسپری آسم (اسپری‌ای که تنفس را برای آن‌ها تسهیل می‌کند) مفطر و مبطل روزه است؟ ⬇️ 🖊پاسخ اگر اسپری در بزاق دهان حل شود و طعم آن به حلق برسد و شخص آن را فرو ببرد، مفطر و مبطل روزه خواهد بود، اعم از این‌که برای درمان سرماخوردگی باشد یا برای تسهیل تنفس یا چیزی مانند آن. 🔹 @ayatollahsanad 🔺
(جلسه ۷) 🖊تاویل به باطل، از اسباب مهم انحراف و ایجاد فرقه‌های گمراه است. بعضی برای مقابله باطل از روش باطل دیگری استفاده کرده‌اند. راه مقابله با صوفیه، انکار جمیع تاویلات و بواطن نیست‌. راه مقابله‌ی با غلات، تقصیرگرایی نیست کما اینکه راه مقابله با وهابیت مثلا، غلو گرایی نیست. اقسام نواصب در بعضی از کتب عامه، ۱۵ مورد شمرده شده که حتی در کتب شیعه، به این عدد نرسیده است‌. یکی از مراتب نصب، تشکیک در روایات فضائل امیرالمومنین علیه‌السلام شمرده شده که کاشف از درجاتی از بغض امیرالمومنین است. به این بیان که علت تشکیک در فضیلت امیرالمومنین چیست؟‌ پاسخ به این سوال، واضح می‌کند که انکار روایات فضائل امیرالمومنین علیه السلام نوعی نصب و بغض است. رد باطل با باطل، باطلی جدید تولید می‌کند. راه مقابله با تاویل گرایی، توجه به متن وحی است. باید با واضحات آیات قران و روایات، با تاویل‌گرایی باطل مواجه شویم و مقابله کنیم. برای مبارزه و مواجهه با تاویل‌گرایی باطل، نباید از تاویلات و بواطن وحیانی دست برداریم. اکثر حقایق قرآنی در بواطن و تاویلات قرآن است چطور می‌توان نسبت به بواطن و تاویلات قرانی بی توجه بود؟ امام صادق علیه‌السلام: هیچ ظاهری بدون باطن و هیچ باطنی بدون ظاهر نیست. نشانه‌ی تاویل حق این است که باعث عدم‌توجه و یا نفی نظام ظاهر نمی‌شود. نشانه‌ی ظواهر حق هم این است که مانع حرکت به سمت بواطن حق نمی‌شوند. 🔹 @ayatollahsanad 🔺
✅ جلسه ۸ 📃 موضوع: تأویل به حق و خطرات آن 🗓️ تاریخ: ۱۰ شعبان ۱۴۴۵ 🔻سرفصل‌های درس: ۱. دلیل اصلی منحرف شدن به سمت باطل تأویل به باطل است ۲. قرآن کریم نزد مردم همان کتابی است که بر پیامبر نازل شده ۳. آخرین طبقه نازل شده از قران از نظر مردم ۴. کتاب مبین و ام الکتاب نزد خداوند است و آنچه نزد مردم است تنزیل کتاب است ۵. همراه بودن عترت و قرآن و عدم لزوم همراهی صحابه با قرآن ۶. شرط عدم گمراهی تمسک به هر دو ثقل است نه به یکی از آنها ۷. معتبر بودن نص دینی در تأویل و تنزیل
(جلسه ۸) 🖊اگر باب تاویل گرایی باطل باز شود، هیچ امری از دین باقی نمی‌ماند و تمام امور دینی را از بین می‌برد و دچار تحریف می‌کند لذا از اعظم وسایل شیطان برای ایجاد انحراف است. از طرفی، اینکه قرآن صاحب بواطن و تاویلات است بلکه بیشتر معارف در باطن و تاویل قرآن است از ضروریات است. این تعبیر که قرآن حبل ممدود است که طرفی از ان به دست خداوند و طرفی از آن نزد مردم است از ادله‌ی محکم بر این مطلب است. تعابیری مانند ام الکتاب، ذلک الکتاب، لوح محفوظ، تاویل الکتاب کتاب مستور کتاب مکنون و... همه دال بر اشتمال قرآن بر بواطن و تاویلات است. منحصر کردن معارف دینی به ظواهر و تنزیل قرآن، خود نیز نوعی انحراف است. البته استخراج حقایق و بواطن، از ظواهر قرآن کار اهل‌بیت علیهم السلام است و برای ما چنین کاری ممکن نیست زیرا قرآن با اهل‌بیت معیت دارد نه با سایر امت پس کشف اسرار قرآن کریم فقط در اختیار اهل‌بیت است. چون معارف قرآن نامتناهی است، معلم و مبین قرآن هم باید نامتناهی باشد و این است معنای معیت قرآن و اهل‌بیت و لذا تمسک به هردو لازم است و اکتفاء به قرآن تنها یا اهل‌بیت تنها کافی نیست. لذا جمیع فقهاء فرمودند هر اجماعی از امت، بدون وجود معصوم در آن حجت نخواهد بود. اگر باطنی از بواطن یا تاویلی از تاویلات یا سری از اسرار قرآن، از طریق اهل‌بیت علیهم‌السلام برای ما واضح شد، اخذ به ان بر ما لازم است چون وحی است. عصر ظهور، عصر قتال بر اساس تاویل است نه تنزیل که به مراتب از قتال بر اساس تنزیل، عظیم‌تر و شدیدتر و سخت‌تر است. 🔹 @ayatollahsanad 🔺
(۹) ✅ جلسه ۹ 📃 موضوع: تأویل به نص و نه تأويل به رأى 🗓 تاریخ: ١١ شعبان ۱۴۴۵ هجرى سرفصل‌های درس: ۱. اعتماد به نص وحیانی در عقاید موجب در امان ماندن از انحراف و لغزش است ۲. توقیفی و توقیتی بودن دین در اعتقادات و تأویل به علم ۳. حرکت فهم تفصيلي حرکت به سوی تسلیم است که با انقیاد به علم اجمالی تناقضی ندارد ۴. ابن سینا در مبحث معاد جسمانی و وحی از فلاسفه برجسته تر است. ۵. تأویل به نص وحیانی منجر به علم می‌شود و نه تعبد مبهم. ۶. معلم بودن از مقام‌های پیامبر است. ۷. نقش حکمت وحیانی در سخنان اهل بیت و آموزش دادن به بشریت ۸. نتيجه ادله حجیت خبرواحد، دستيابي به ظنوني است كه به علم منتهي ميشود ۹. آموزش دادن، ایجادفهم برای تحصیل علم تفصیلی و تبعیت از دلیل اجمالی است‌
(جلسه ۹) 🖊راه نجات از انحراف در اعتقادات، اخذ به نصوص و قالبهای وحیانی است. و این معنای توقیفی بودن دین است. توقیفی بودن دین و تسلیم به نصوص بودن به معنای تبعیت کورکورانه نیست بلکه تبعیت با شکوفایی عقل و علم است اگرچه خاصیت علم همیشه این هست که ابعاد مخفی و ابهامی دارد. معنای حرکت به سوی علم تفصیلی این نیست که هیچگاه علم اجمالی و ابهامی نداشته باشیم و پیوسته همه‌ی جهات علوم برای ما تفصیلا منکشف باشد. برای جلوگیری از انحرافات باطنی، باید نصوص وحیانی تاویلی-باطنی را ملاک و میزان قرار داد. عقل، باید متعلم از وحی باشد اما در عین متعلم بودن پیوسته برایش علم و انکشاف و شکوفایی حاصل می‌شود. انبیاء به بشر حکمت و تعقل وحیانی را تعلیم می‌دهند. نمونه‌ی آن حضرت لقمان و حضرت سلمان است که حکیم الهی بودند و تحت تعلیم حجج الهی به این مقامات رسیدند. یکی از اسباب حصول علم، تراکم ظنون است. و یکی از فوائد اخبار و احادیث ضعیف السند، تحصیل ادله‌ی عقلانی است که در متون آن روایات مطرح شده است. 🔹 @ayatollahsanad 🔺
بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين وصلواته على أشرف خلقه محمد المصطفى وآله الأوصياء الخلفاء فردا سه شنبه اتمام عده ماه مبارك رمضان است و چهارشنبه اول ماه شوال و عيد مبارك فطر مي باشد خداوند ان را روز فرج محمد وال محمد عليهم السلام قرار دهد دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) شب سه شنبه 30 ماه مبارك رمضان 1445هـ. 🌐https://m-sanad.com/?p=6532&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢خطبه‌های نماز عید فطر در زمان غیبت ❓سؤال آیا از نظر حضرت آیت‌الله سند (دام‌ظله)، خطبه‌های نماز عید فطر جزء نماز‌ند و نماز‌گزار حتماً باید در دو خطبه حاضر شود؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. در‌صورتِ وجوبِ نمازِ عیدِ فطر، خطبه‌های آن جزء نماز‌ند [و در‌نتیجه باید در خطبه‌ها حاضر شد و آن‌ها را استماع کرد]. این حکم در‌بارۀ نماز جمعه نیز صادق است. 2. ولی در‌صورتِ استحبابِ نمازِ عیدِ فطر، حضور در خطبه‌ها و استماع آن‌ها مستحب است، نه واجب. البته در این صورت، برای اقامۀ نماز، اجازۀ فقیه لازم است. 3. در زمان غیبت، حضور در خطبه‌ها و استماع آن‌ها واجب نیست و شخص می‌تواند حضور در خطبه‌ها یا استماع آن‌ها را ترک کند. شایسته است در خطبه‌هایِ نمازِ عیدِ فطر، در‌بارۀ زکات فطریه و مسائل مربوط به آن و در خطبه‌های نماز عید قربان، در‌بارۀ قربانی و مسائل مربوط به آن سخن گفت. 🔹 🌐https://m-sanad.com/?faqs=آیا-از-نظر-حضرت-آیتالله-سند-دامظله،&lang=fa @ayatollahsanad 🔹
🟢وام‌های دولتی و تعلق خمس به حقوق ماهانه ❓سؤال 1. با توجه به این‌که حضرت آیت‌الله سند (دام‌ظله) مالکیت دولت را قبول دارد، قبل از موعد حقوق ماهانه، آیا می‌توان از دولت پیش‌پرداخت یا قرض گرفت؟ 2. ما کارمند دولتی هستیم و حقوق ما با کارت‌های اعتباری پرداخت می‌شود به‌صورتی که قبل از این‌که حقوق ماهانه به دستمان برسد، در [حسابِ] کارت‌های اعتباری واریز می‌شود. با توجه به این شرایط، آیا واریز حقوق به [حسابِ] کارت‌هایِ اعتباری ملک ما محسوب می‌شود، هر‌چند هنوز به ما تسلیم نشده باشد؟ آیا به حقوق ماهیانۀ ما خمس تعلق می‌گیرد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. قرض (وام) گرفتن از دولت جایز است به شرطی که شخص قصد جدی به پرداخت زیادۀ ربوی نداشته باشد و فقط ملتزم به پرداخت اصل وام باشد [به‌طوری که اگر راه فرار از پرداخت زیادۀ ربوی باشد، زیاده را پرداخت نکند و فقط اصل وام را تسویه کند]. 2. اگر حقوق ماهانه برای مخارج و هزینه‌های زندگی خرج نشود، به آن خمس تعلق می‌گیرد. 3. اگر حقوق ماهانه به حساب بانکی واریز شود، ملک شخص محسوب می‌شود و به آن خمس تعلق می‌گیرد، هر‌چند کارتِ اعتباریِ الکترونیکیِ آن به شخص تسلیم نشده باشد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=1-با-توجه-به-اینکه-حضرت-آیتالله-سند-د&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
(۱۰) مرجع عاليقدر حضرت آیت الله سند حفظه الله ✅ جلسه ۱۰ 📃 موضوع: امور منحرف و مورد پذیرش غلاة و اهل تقصير 🗓 تاریخ:١٧ شعبان  ۱۴۴۵ هجرى 🔻سرفصل‌های درس: ۱. تفسير نص بدون ارائه معيار از مصاديق تفسير به باطل است ۲. حضرت أمير المؤمنين عليه السلام ريسمان متصل الهى و مايه همراهى با ثقلين است ۳. عجز بشريت از درك و فهم و معرفت به همه مقامها و اسرار پیامبر و اهل بیتش ۴. وجه مشترک میان غلاة و اهل تقصير _نامتناهى بودن صفات الهى و هر افريده شده متناهي است ۵. یکی از باورهای غلط و مشترک غلات و مقصره این است که گمان کرده اند فراوانی دانش نزد معصوم او را اله می‌سازد. ۶. برترى حضرت صاحب الأمر درهمه علوم بر بشريت ۷. دوران هاى مشكلات اقتصادي و منجى آن ۸. استراتژی هاى مشترك و اشتباه ميان غلاة و مقصرة اهل تقصير در بيان معصوم: كسانى كه در شناخت ائمه‌ و آنچه بر گردن آنها است کوتاهی میکنند @ayatollahsanad 🔺
جلسه ١٠ راه مقابله با انحراف تاویل گرایی، بستن باب ورود به تاویل و باطن نیست. تاویل برای غیرمعصوم هم ممکن است ولکن باید با میزان باشد و یکی از موازین مهم دقت در عدم تجاوز از ضروریات است و میزان دیگر مستدل بودن تاویل است یعنی باید براساس دلیلی که مخالف ضروریات نباشد تاویل کرد. احادیث اهل‌بیت هم تاویل و باطن دارد و باطن و تاویل داشتن مخصوص قران کریم نیست. و این تاویلات و بواطن، محدود به حد نیست بلکه نامتناهی است. غلات گمان می‌کنند چون اهل بیت قابل درک نیستند پس خدایند و مقصرین هم گمان می‌کنند چون اهل‌بیت خدا نیستند پس مانند ما هستند و هرآنچه ما درک نمی‌کنیم را باید از اهل‌بیت نفی کنیم. پس غلات و مقصره، هر دو دچار خطا هستند. راه صحیح این است که اهل‌بیت در عین اینکه نامتناهی هستند در عین حال خدا نیستند. این معادله غلط است که هرچه نامتناهی است خدا است و مخلوق نامتناهی نداریم‌‌. خداوند نامتناهی کمی و کیفی نیست و بیرون از متناهی و نامتناهی است. خداوند از اولیت و آخریت زمانی منزه است همچنین از تناهی و عدم تناهی منزه است. این اشتباه است که گمان کنیم هر مخلوقی باید متناهی باشد. حتی این تعبیری که برای بیان تنزه خداوند از جمیع حدود مطرح شده، خداوند از این تعبیر نیز منزه است و آن تعبیر این است: لا تتناهی عدة و شدة و مدة. معنای امامت به زبان روز یعنی: برتری امام از جمیع بشر در جمیع علوم و تخصصها که اگر اینطور نباشد امام از جانب خداوند و خلیفة الله نخواهد بود. حضرت یوسف علم اقتصاد داشت که توانست بحران خشکسالی و فقر را اداره کند. و همچنین سایر انبیاء مانند حضرت نوح و داود و سایر انبیاء این علوم را داشتند تا چه رسد به ائمه علیهم‌السلام. پس مشکل غلاة و مقصره هردو در معرفت امام است. @ayatollahsanad 🔺
✅ معرفی کانال آرشیو دروس فارسی آیت الله سند (حفظه الله) در این کانال نشست های علمی و دروس تابستانه مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند حفظه الله که طی سال‌های متمادی در قم و مشهد و اصفهان به زبان فارسی ارائه شده است بارگزاری شده وبه تدریج تکمیل می‌شود. امید است مورد استفاده فضلای ارجمند قرار گیرد. 📎لینک کانال: https://t.me/alsanaddroosfarsi @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال شخصی در‌بارۀ دوستش سخنی گفته‌است و همسر او از آن‌چه در‌بارۀ شوهرش گفته‌شده آگاه شده‌است. آیا همسر او، برای شناساندن دوست او و هشدار دادن به او، می‌تواند سخن او را به شوهرش بگوید یا نه؟ آیا نقلِ سخنِ دوستِ همسرش غیبت محسوب می‌شود، هر‌چند انگیزۀ او آگاه کردن همسرش باشد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. راه‌حل منحصر در نقلِ سخنِ دوستِ همسرش و آگاه کردن او از آن‌چه در‌باره‌اش گفته‌شده نیست. 2. زن بدون این‌که سخنِ دوستِ شوهرش را نقل کند، می‌تواند به شوهرش هشدار دهد و به او بگوید مراقب سخنان و عمل‌کردش در پیش دیگران باشد و هر سخنی را پیش هر کسی نگوید یا می‌تواند به‌صورت خاص در‌مورد دوستِ شوهرش تذکر دهد و بگوید چه‌بسا فلان دوستت چنین دید‌گاهی داشته باشد. بهتر است در نزد او با احتیاط بیش‌تری رفتار کنی و سخن بگویی. 3. با این راه‌کار‌ها و راه‌کار‌های مشابه آن، هم می‌تواند شوهرش را آگاه سازد و حق شوهرش را به جا آورد و هم می‌تواند از غیبت و سخن‌چینی دوری کند. 4. باید بین احتیاط و توصیۀ به آن با سوء‌ظن داشتن تفاوت قائل شد. احتیاط کردن و دعوت به آن به‌صرف احتمال ممکن است و لازم نیز شخص یقین داشته باشد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=شخصی-دربارۀ-دوستش-سخنی-گفتهاست-و-هم&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢رجعت‌های ابلیس و جنیان ❓سؤال نظر شما در‌بارۀ روایاتی که می‌گوید «حضرت ولی‌عصر (عج‌الله‌فرجه) شیطان را در کوفه می‌شد» چیست؟ ابلیس در دولت حق، در دولت حضرت ولی‌عصر (عج‌الله‌فرجه) و ائمۀ معصومین (علیهم‌السلام)، چه خواهد شد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. ابلیس چندین بار کشته خواهد شد و چندین بار به دنیا بر خواهد گشت. ابلیس و افراد شرور از انس و جن چندین رجعت و چندین مرگ خواهند داشت. 2. در روایات وارد شده است هم‌زمان با صیحه، قبل از ظهور حضرت ولی‌عصر (عج‌الله‌فرجه)، انصار بزرگوار آن حضرت (عج‌الله‌فرجه) و نیز دشمنان آن حضرت (عج‌الله‌فرجه) رجعت خواهند کرد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=نظر-شما-دربارۀ-روایاتی-که-میگوید-ح&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢وجود تکلیف در عالم برزخ ❓سؤال من سخنرانی‌ها و دروس شما رو گوش داده‌ام و در کتاب‌های شما تتبع کرده‌ام، ولی پاسخ برخی پرسش‌ها را نیافته‌ام یا به برداشت خود اطمینان ندارم و برای مزید اطمینان می‌پرسم که آیا در عالم برزخ نیز تکلیف وجود دارد و انسان در آن عالم نیز، مثل عالم دنیا، مکلف است؟ آیا در عالم برزخ، مثل عالم دنیا، نیز تکالیفی مانند نماز و روزه وجود دارد؟ امید داریم در این باره ما را راهنمایی کنید و دلایل دید‌گاهتان را نیز بگویید. ⬇️ 🖊پاسخ 1. تکالیف دینی و شرعی، هم در عالم برزخ و هم در رجعت و هم در عالم برزخ بعد از رجعت وجود دارد و انسان در این عوالم نیز مکلف است و باید به وظائف و تکالیف دینی و شرعی عمل کند. تکالیف دینی و شرعی تا روز قیامت، تا نفخ صور، ادامه دارد و بعد از نفخ صور، شریعت تمام می‌شود و فقط وظائف دینی می‌ماند. 2. [بین شریعت و دین و بین تکالیف شرعی و وظائف دینی تفاوت وجود دارد.] وظائف دینی همواره وجود دارد و از‌بین نمی‌رود. این وظائف در قیامت کبری و در بعد از قیامت، حتی در بهشت و جهنم، وجود دارد. 3. سخن یاد‌شده (وجود وظائف دینی) در عوالم قبل از دنیا نیز صادق است. [وظائف دینی در عوالم قبل از دنیا نیز وجود داشته‌است.] 4. «شرع» در لغت به معنای ابتدا کردن و شروع کردن است در حالی که «دین» به معنای نظام ارتباط بندگان با خداوند است. 5. خصوصاً که دین بیش‌تر از امور اعتقادی همراه با ارکان تشکیل شده‌است و عقیده و اعتقاد نه به جن و انس اختصاص دارد و نه به دار دنیا. اعتقاد برای ملائکه و در عالم ملائکه وجود دارد و بالا‌تر از این، برای همۀ مخلوقات الهی مطرح است. 6. [آیات زیادی به شعور مخلوقات و معتقد بودن آن‌ها اشاره دارد.] خداوند در سورۀ مبارکۀ اسرا، آیۀ شریفۀ چهل و چهار، می‌فرماید: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبعُ وَالأَرضُ وَمَن فيهِنَّ وَإِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَلكِن لا تَفقَهونَ تَسبيحَهُم إِنَّهُ كانَ حَليمًا غَفورًا ترجمه: آسمان های هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست، او را تسبیح می گویند، و هیچ چیزی نیست مگر این‌که همراه با ستایش، تسبیح او می گوید، ولی شما تسبیح آن‌ها را نمی فهمید. یقیناً او بردبار و بسیار آمرزنده است (سورۀ اسرا، آیۀ 44، ترجمۀ انصاریان).» 7. در ارشاد‌القلوبِ دیلمی، از امیر مؤمنان، حضرت علی (علیه‌السلام)، نقل شده‌است که حضرت فرموده‌است برزخ جایی در روی زمین است. در روایتی دیگر از حضرت امام صادق (علیه‌السلام) در‌بارۀ برزخ پرسیده‌اند و حضرت با اسم اشاره، به مکانی خاص اشاره فرموده‌است. البته روایات در این باره مستفیض، بلکه متواتر است و فقط به دو یا چند روایت محدود نیست. روایات مستفیض و متواتر بر این دلالت دارد که 1. عالم برزخ ما‌دون آسمان اول است، نه بر‌تر و بالا‌تر از آن و 2. عالم برزخ آخرت ابدی نیست و فقط آخر عالم دنیا و پایان آن است. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=من-سخنرانیها-و-دروس-شما-رو-گوش-دادها&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢تعلق خمس به زمینی که برای سکونت خریداری شده‌است ❓سؤال من با پولی که خمسش پرداخت نشده بود، زمینی را برای سکونت خریداری کردم و سپس مصالحه کردم و خمس آن را دادم. بعد از مدتی، بخشی از زمین را به پروژه‌ای تجاری (ساخت انبار و سوله به‌منظور اجاره به مبلغ بیست ملیون) اختصاص دادم و در آن سرمایه‌گذاری کردم، ولی سرمایه‌گذاری و ساخت انبار به سر‌انجام نرسید و ناقص ماند و رها شد. اینک قیمت زمین رشد کرده و زمین خریداری‌شده چندین برابر شده‌است. آیا هنگام فروش زمین باید خمس آن را بپردازم؟ من در زمین یاد‌شده خانه‌ای برای سکونت ساخته‌ام. آیا هنگام فروش، باید خمس آن را پرداخت کنم؟ اگر پرداخت خمس واجب باشد، آیا ملاک در پرداخت قیمتِ زمانِ خرید زمین است یا قیمت روز آن؟ ⬇️ 🖊پاسخ زیادی قیمت نسبت‌به زمان خرید در بخشی که در آن سرمایه‌گذاری شده‌است خمس دارد و باید پرداخت شود، ولی بخش مسکونی آن خمس ندارد، هر‌چند قیمت آن نسبت‌به زمان خرید زیاد شده باشد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=من-با-پولی-که-خمسش-پرداخت-نشده-بود،-زمین&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢بازی پینت‌بال ❓سؤال من می‌خواهم یک باشگاه برای بازی «پینت‌بال» باز کنم (پینت‌بال بازی‌ای مانند پابجی واقعی است). «پینت‌بال» مسابقه‌ای بین دو تیم است که هر تیم از پنج بازیکن تشکیل می‌شود و هر بازیکن یک اسلحۀ نایلونی حاوی ژلاتین دارد. در این بازی یک پرچم داخل زمین بازی وجود دارد که تیم‌های حاضر در بازی باید آن را به دست آورند. تیمی که پرچم را به دست آورد برنده می‌شود. مدت‌زمان این بازی یک ساعت است و هزینۀ شرکت در بازی برای هر تیم بیست و پنج هزار [دینار] است. آیا این بازی به‌لحاظ شرعی مشکل دارد؟ ⬇️ 🖊پاسخ اگر در بازی شرط‌بندی شود، قمار و در‌نتیجه حرام است، ولی اگر در بازی شرط‌بندی‌ای نشده باشد و شرط جایزه برای برنده وجود نداشته باشد و پرداخت هزینۀ اولیه برای ثبت‌نام یا برای حضور در بازی باشد، اشکال ندارد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=من-میخواهم-یک-باشگاه-برای-بازی-پینت&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢حکم نماز زوجه در زاد‌گاهش ❓سؤال من زنی متأهل هستم. خانواده‌ام (پدر و مادرم) در شهرستان دیوانیه هستند، ولی خودم در شهرستان المناذره زندگی می‌کنم. من همیشه به پدر و مادرم سر می‌زنم و هر بار بین سه تا پنج روز پیش آن‌ها، در شهرستان دیوانیه، می‌مانم. در اوقاتی که در شهرستان دیوانیه هستم، نماز و روزۀ من چه حکی دارد؟ ⬇️ 🖊پاسخ زاد‌گاه و وطن خویشاوندان (وطن پدر و مادر و خانواده و طایفه) با ازدواج زن از‌بین نمی‌رود و بعد از ازدواج نیز هم‌چنان وطن شخص محسوب می‌شود، بلکه وطنی برای تداوم پیوندهای زندگی در آن باقی می ماند، زیرا زاد‌گاه محل پیوند‌ها‌ و علقه‌ها و دلبستگی‌های شخص است و ریشۀ شخص در آن‌جا‌ست. بنا‌بر‌این شخص باید روزه بگیرد و نماز را تمام بخواند. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=من-زنی-متأهل-هستم-خانوادهام-پدر-و-ماد&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمترين معيار در حجيت روايات روايات صادره اجمالی وتفصيلی مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) دوشنبه ٧ خرداد ١۴٠٣ هـ ش ١٩ ذو القعدة ١٤٤٥ هـ نجف اشرف @ayatollahsanad 🔺
🟢من أخرج من مكة قسراً بعد عمرة التمتع ❓السؤال . ما حکم من أبطل عمرة تمتعه بإتيان العمرة المفردة بعدها ، ثم أخرج من مكة قسراً ، ولم يتمكن من الإتيان بالحج ، فهل عليه طواف النساء لعمرة التمتع التي أتى بها ؟ . ⬇️ 🖊الجواب . ١- مع إتيانه لعمرة مفردة بعد عمرة التمتع قبل الحج تنفصل عمرة التمتع وتنقلب لعمرة مفردة فيلزم لها طواف النساء . ٢- وأما العمرة الثانية فإن أتى بها بنية لمن أوقعت عمرة التمتع السابقة له فتنقلب من مفردة إلى تمتع تلقائياً ، وإلا فتكون عمرة مفردة أخرى . ٣- وعلى تقدير إخراجه قسراً من مكة بعد العمرة الثانية لا محالة ستنقلب الثانية إلى مفردة أيضا واللازم عليه طواف للنساء لإحرام العمرة الأولى وطواف للنساء آخر للعمرة الثانية . 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=ما-حکم-من-أبطل-عمرة-تمتعه-بإتيان-العمرة @alsanadoffice 🔺
🟢وا‌گذاری امور به امام، معنا و گسترۀ آن در روایت وارد شده‌است: «بَعْدَهُ مَعْرِفَةُ اَلرَّسُولِ وَ اَلشَّهَادَةُ لَهُ بِالنُّبُوَّةِ وَ أَدْنَى مَعْرِفَةِ اَلرَّسُولِ اَلْإِقْرَارُ بِهِ بِنُبُوَّتِهِ وَ أَنَّ مَا أَتَى بِهِ مِنْ كِتَابٍ أَوْ أَمْرٍ أَوْ نَهْيٍ فَذَلِكَ عَنِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ اَلَّذِي بِهِ يَأْتَمُّ بِنَعْتِهِ وَ صِفَتِهِ وَ اِسْمِهِ فِي حَالِ اَلْعُسْرِ وَ اَلْيُسْرِ وَ أَدْنَى مَعْرِفَةِ اَلْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ اَلنَّبِيِّ إِلاَّ دَرَجَةَ اَلنُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اَللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اَللَّهِ وَ اَلتَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ اَلرَّدُّ إِلَيْهِ وَ اَلْأَخْذُ بِقَوْلِهِ؛ ترجمه: [بالا‌ترین و والا‌ترینِ فرائض بعد از شناخت خداوند] معرفت به رسول‌الله و تصدیق نبوت او است و کم‌ترین مرتبۀ معرفت به رسول‌الله اقرار به نبوت او و اقرار به این است که امر و نهی او از سوی خداوند است. بعد از معرفت رسول‌الله، معرفت امام بالا‌ترین و والا‌ترینِ فرائض است. کم‌ترین مرتبۀ معرفت به امام تصدیق این است که او عِدل و همتا و وارث نبی است؛ اطاعت از او اطاعت از خداوند و پیامبر است و قبول سخن او و تسلیم در برابر او و تبعیت از او و واگذاری امور به او لازم و واجب است. امام همۀ شئون پیامبر، به‌جز شأن نبوت، را دارا‌ست». 1. در این روایت، مقام «امامت» به‌صورت مستقل تعریف و تبیین شده‌است در حالی که امامت همان شئون نبی، به‌جز شأن نبوت و رسالت، است. 2. در این روایت، «اَلرَّدُّ إِلَيْهِ؛ وا‌گذاری امور به امام» از لوازم معرفت به مقام امام و تکلیف و وظیفه برای امت شمرده شده‌است. آیا این ویژگی در امت‌های گذشته نیز مطرح بوده‌است؟ 3. آیا «اَلرَّدُّ إِلَيْهِ؛ وا‌گذاری امور به امام» در‌مورد پیامبران نیز مطرح است؟ آیا در زمان هر نبی‌ای، امت باید اموراتشان را به پیامبرشان رد می‌کردند؟ 4. گسترۀ «اَلرَّدُّ إِلَيْهِ؛ وا‌گذاری امور به امام» تا کجا‌ست؟ آیا می‌توان گفت «اَلرَّدُّ إِلَيْهِ» به معنای وا‌گذاری همۀ امور و شئون زندگی و عرضۀ همۀ کار‌ها به امام است؟ آیا می‌توان گفت مطابق «اَلرَّدُّ إِلَيْهِ»، باید با امام در ارتباطی دائمی بود و لحظه به لحظۀ زندگی و عمل‌کرد‌های روزانه را با زندگی و عمل‌کرد‌های امام مقایسه کرد؟ 5. این روایت «ادنی معرفت امام» را بیان کرده‌است در حالی که در روایتی دیگر، «شاهده علی خلقه» نیز از ادنی معرفت امام قلمداد شده‌است. آیا «شاهده علی خلقه» جزو ادنی معرفت امام است یا نه؟ چگونه می‌توان بین این دو روایت جمع‌بندی کرد؟ 6. در روایت دیگری وارد شده‌است: «مُحَمَّدِ بْنِ اَلطَّيَّارِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): تُخَاصِمُ اَلنَّاسَ؟ قُلْتُ نَعَمْ. قَالَ: وَلاَ يَسْأَلُونَكَ عَنْ شَيْءٍ إِلاَّ قُلْتَ فِيهِ شَيْئاً؟! قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: فَأَيْنَ بَابُ اَلرَّدِّ إِذاً؟!!؛ ترجمه: محمد‌بن طیار نقل می‌کند حضرت امام باقر (علیه‌السلام) از من پرسید آیا با مردم دعوا می‌کنی؟ پاسخ دادم: آری. حضرت (علیه‌السلام) فرمود: آیا آن‌ها به تو چیزی می‌گویند و تو جوابشان را می‌دهی؟ پاسخ دادم: آری. حضرت (علیه‌السلام) فرمود: پس در این صورت مسئلۀ رد به امام و وا‌گذاری امور به او چه می‌شود؟!!» در‌بارۀ این روایت توضیح دهید. حضرت باقر (علیه‌السلام) در این روایت چه انتظاری از محمد‌بن طیار داشته‌است؟ 7. آیا می‌توان گفت این روایت به مسئلۀ استنباط نیز مرتبط است و فقیه، هم در مقام استنباط، باید از حضرت امام زمان (عج‌الله‌فرجه) مدد بگیرد و عرضه بدارد «یا‌صاحب‌الزمان‌أدرکنی» و هم در زمان افتا و پاسخ به استفتا، مخاطب را به امامِ حیِ ناظر توجه دهد؟ 8. «الرد إلی الإمام» فقط در امور علمی مطرح است یا در همۀ امور و شئون؟ 9. در زیارت جامعۀ کبیره آمده‌است: «وَمُقَدِّمُكُمْ أَمامَ طَلِبَتِي وَحَوَائِجِي وَ إِرادَتِي فِي كُلِّ أَحْوالِي وَأُمُورِي؛ ترجمه: [من] مقدم‌کنندۀ شما پیش روی خواسته‌ام و حاجاتم و ارادتم در همه احوال و امورم هستم». آیا می‌توان این فقره از زیارت جامعه را با «الرد علیه» مرتبط دانست و گفت بنابر فقرۀ یاد‌شده، وا‌گذاری امور به امام عام است و همۀ امور و شئون را شامل می‌شود؟ 10. «ادنی معرفت امام» در روایت مختلفی مطرح شده‌است و در بیش‌تر آن‌ها، ادنی معرفت امام «مفترض الطاعت دانستن امام از سوی خداوند» معرفی شده‌است. یعنی بر‌اساس بیش‌تر روایات، کم‌ترین حد معرفت امام این است که او را واجب‌الطاعت از سوی خداوند تبارک و تعالی بدانیم در حالی که در روایت محل بحث، الرد إلی الإمام و در روایتی دیگر، شاهد اعمال دانستن امام نیز از ادنی معرفت امام معرفی شده‌است.
اینک ادنی معرفت امام با چه چیزی محقق می‌شود؟ آیا با مفترض‌الطاعت دانستن او پایین‌ترین مرتبۀ معرفت حاصل می‌شود یا افزون بر آن، باید امام را شاهد و ناظر اعمال خود بدانیم و همۀ امور را به او وا‌گذار کنیم تا به پایین‌ترین حد معرفت به امام برسیم؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. بین مقام «امامت» با مقام «نبوت» و «رسالت» تلازمی وجود ندارد. امامت مقامی مجزا‌ست و برای این‌که پیامبری امام شود، به جعلی مجزا نیاز دارد. 2. پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)، هم مقام نبوت و رسالت را داشت و هم مقام امامت را. ایشان، هم نبی و رسول بود و هم امام امت. 3. برخی پیامبران الهی علاوه بر مقام نبوت، به مقام امامت نیز رسیدند، ولی باید دانست که مرتبۀ امامتِ پیامبران ، به‌جز پیامبر خاتم، پایین‌تر از مرتبۀ امامتِ دوازده معصوم (علیهم‌السلام) است. 4. مرتبۀ امامتِ پیامبر خدا محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) از مرتبۀ امامتِ دوازده معصوم (علیهم‌السلام) بالا‌تر و والا‌تر است. 5. هر شأن و مقام و جایگاه و مرتبه و کمالی برای ائمۀ معصومین (علیهم‌السلام) اثبات شود به‌طریق اولی برای حضرت ختمی‌مرتبه محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) به نحو بالا‌تر و والا‌تر و راقی‌تر ثابت است. 6. همان‌طوری که امامتِ حضرتِ ختمی‌مرتبه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) از امامتِ ائمۀ معصومین (علیهم‌السلام) بالا‌تر و والا‌تر است، امامتِ حضرتِ امیرِ مؤمنان، علی (علیه‌السلام) از امامت دیگر ائمه (علیهم‌السلام) بالا‌تر و وا‌لا‌تر است. 7. «الرد إليه» در‌مورد امام مطرح است و پیامبری که به مقام امامت بار نیافته باشد، «الرد إليه» در‌مورد او مطرح نیست. 8. امامت مدیریت عمومی و سراسری است و این مقام گام‌به‌گام در همۀ مسئولیت‌ها و در همۀ امور و شئون مطرح می‌شود. 9. این مسئله با مسئله استنباط نیز مرتبط است. در مقام استنباط، نباید به ادله و قوانین عامه اکتفا کنیم و حتماً باید به ادلۀ خاصه و روایت ائمۀ معصومین (علیهم‌السلام) نیز مراجعه کنیم و از راهنمایی‌های آن ذوات قدسی (علیهم‌السلام) بهره‌مند شویم. 10. شیخ مفید (قدس‌سره‌الشریف) در «مقنعه» می‌فرماید اگر سلطان جور به فقیه شیعه اجازه دهد و فقیه توانایی یابد و بر مسند قضا نشیند، باید خود را رخصت‌یافته از سلطان حق بداند، نه سلطان جور، یعنی باید چنین قصد کند که با اجازه و رخصتِ حضرتِ امامِ زمان (عج‌الله‌فرجه) و به نیابت از ایشان بر مسند قضا نشسته‌است، نه با اجازه و رخصتِ سلطانِ جور. 11. چنین نگرشی در قضا انحصار ندارد و در مقام افتا و در قبول هر مسئولیتی و در انجام دادن هر فعالیتی مطرح می‌شود. شخص، چه در مقام قضا و چه در مقام افتا و چه در هر مقام و مسئولیتی، باید رضایت حضرتِ حجت‌بن‌الحسن (عج‌الله‌فرجه) را در‌نظر داشته باشد و خود را مأذون از طرف ایشان و نائب ایشان بداند. 12. «الرد إلی الإمام» عام است و منحصر در امور علمی نیست. انسان باید در همۀ امور دنیوی و اخروی و دینی «رد إلی الإمام» کند. 13. در تبیین پایین‌ترین مرتبۀ معرفت به امام باید بین همۀ ادله جمع کرد و حاصل آن را پایین مرتبۀ معرفت دانست. بنا‌بر‌این همۀ آن‌چه در روایات مختلف به‌عنوان «ادنی مرتبۀ معرفت به امام» معرفی شده‌است شرطِ لازمِ تحققِ چنین معرفتی است و با فقدان هر‌یک از آن‌ها ادنی معرفت به امام حاصل نشده‌است. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=در-روایت-وارد-شدهاست-بَعْدَهُ-مَعْ&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
❓سؤال در مناسک حج، «سند‌الناسکین»، مسئلۀ 427، گفته‌اید: «علاوه بر این‌که حاجی باید در منا مبیت داشته باشد، باید محل استقرارش نیز منا باشد به‌طوری که مرکز اقامتش منا باشد. البته لازم نیست کل اوقات را در منا بماند.» ظاهراً اصل اقامت در منا در ایام تشریق (11 و 12 و 13 ذی‌الحجه) است و حج‌گزاران، مطابق فتوای مراجع تقلید‌شان، به‌قدری که برای انجام دادن اعمال منا لازم باشد در منا اقامت می‌کنند و در‌نتیجه منا مرکز اقامت آن‌ها نیست. از سوی دیگر، حاجی‌ها دسته‌جمعی و با قافله‌ها و کاروان‌های حج به حج می‌روند و با توجه به این‌که مرکز اقامت بقیۀ حج‌گزاران و در‌نتیجه محل اقامت کاروان منا نیست، مقلدین شما باید از کاروان جدا شوند و به‌صورت انفرادی در منا بمانند و چنین کاری موجب عسر و حرج و مشقت است. آیا راه‌حل برای این کار حرجی وجود دارد؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. اعمال منا در ایام تشریق واجب است و ترک برخی اعمال منا، علاوه بر قضا، موجب کفاره می‌شود و شخص باید گوسفندی قربانی کند، ولی این اعمال، علی‌رغم وجوب، داخل در ماهیت حج و از اجزای نیستند و در‌نتیجه با ترک آن‌ها، به صحت حج آسیبی نمی‌رسد. 2. اگر زائر به‌تنهایی قادر به ماندن در منا نباشد، مثلاً نتواند راه منا پیدا کند و چیز‌هایی از این قبیل، معذور است [و لازم نیست مرکز اقامتش منا باشد]. 3. در‌صورت امکان، حاجی باید مرکز حضور و اقامتش را منا قرار دهد و اگر این امکان وجود نداشته باشد، مخصوصاً برای کسی که راه‌ها و مکان‌ها را نمی‌شناسد، معذور است و لازم نیست مرکز اقامتش منا باشد. 4. «مرکز حضور و اقامت» به این معنی نیست که در تمام اوقات باید در منا باشد [و حق خارج شدن از آن مکان را به‌هیچ‌وجه ندارد]، بلکه به این معنی است علاوه بر مبیت و علاوه بر رمی جمرات، در منا باشد و تا حدودی به منا تردد کند، هر‌چند رفت و آمد و تردد در خیمه‌ها و چادر‌های تعیین‌شده یا موضع دیگری از منا باشد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=در-مناسک-حج،-سندالناسکین،-مسئلۀ-427،&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢محل وقوف اهل عراق و خلیج در مزدلفه ❓سؤال آیا می‌شود خلاصۀ اشکال در‌بارۀ موقف مزدلفه را برای کسی که از طرف عزیزیۀ مکۀ جدید داخل می‌شود بیان کنید. حدود و ثغور مزدلفه با علائمی مشخص شده‌است. ⬇️ 🖊پاسخ 1. علائمی که در حد فاصل مزدلفه و عزیزیه نصب شده‌است و حدود و ثغور آن دو منطقه را مشخص می‌کند مبتنی بر شواهد حسی نیست و چنین حدودی سینه‌به‌سینه از ساکنان آن مناطق نقل نشده‌است. این علائم مبتنی بر اجتهادات و استنباط‌های ارگان‌های رسمی است. 2. در کتاب‌ها و نشریه‌هایِ چاپ‌شدۀ ارگان‌هایِ رسمیِ یاد‌شده تصریح شده‌است با حدود و ثغور تعیین‌شده با علائم، منطقۀ مزدلفه توسعه یافته‌است و این توسعه با تحقیقات صاحب‌نظران مطابق است. 3. بدون شک حدود و ثغور مشاعر امری توقیفی است، همان‌طوری که محدوده و وسعت مطاف و محدوده و وسعت مسعا و... توقیفی است و امور توقیفی را باید شریعت تبیین کند. به سخن دیگر، حدود و ثغور مشاعر از موضوعات مستنبطه است و فقها، بر‌اساس ادلۀ شرعی، باید محدوده و وسعت آن را تبیین کنند و در‌نتیجه نظر دیگران در این باره حجت نیست. بنا‌بر‌این شخص یا باید خود مجتهد باشد و در این باره اجتهاد کند یا باید در این باره از مجتهد جامع‌الشرائط تقلید کند یا احتیاط کند. 4. نقشه‌های به‌جا‌مانده از دورۀ امپراتوریِ عثمانیِ ترکیه با وسعتِ گستردۀ امروزیِ مزدلفه از سمت عزیزیه مکه جدید هم‌خوان نیست و آن را رد می‌کند. 5. در مصادر و منابع قدیمی‌ای، در‌بارۀ مزدلفه «صعود از طرف محسِّر» آمده‌است و مزدلفه به «مرتفع بودن» وصف شده‌است. 6. آن‌چه در مصادر و منابع قدیمی آمده‌است (صعود از طرف محسِّر و مرتفع بودن) با روایات ما هم‌خوان و مطابق است. در روایات ما، آمده‌است که رفتن به مزدلفه با بالا رفتن از منطقۀ محسر و حیاض و زمین‌های مسطح شروع می‌شود و تا عرفات و مأزمین ادامه می‌یابد. 7. به مسئولین محترم حج و زیارت توصیه می‌کنم که با مقامات عربستانی در این رابطه توافق کنند که اتوبوس‌ها، به‌قدری که محقق رکن باشد، از راه مأزمین عبور کنند، هر‌چند بلا‌فاصله از مزدلفه به سمت عزیزیه بروند. اگر از مزدلفه، حتی در شب، عبور کنند، رکن محقق می‌شود و حرکت به سمت عزیزیه اشکالی ندارد. 🔹 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=آیا-میشود-خلاصۀ-اشکال-دربارۀ-موقف-م&lang=fa @ayatollahsanad 🔺