از چهار سالگی مجسمهسازی با گل را شروع کرد. در هفت سالگی از چوب کامیونی ساخت که حقنظریان، معلم سختگیرش بهخاطر آن تشویقش کرد. نشان تانیک که تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبیرستان کوشش ارامنهی تهران گذراند، از دوران نوجوانی در اوقات فراغت گوشهی مدرسه مینشست و با استفاده از گچ انبار مدرسه، مجسمههای گچی میساخت. آموزش دیدن در کارگاه مجسمهسازی استاد جواد بیک زاکاتالی، استاد نامدار پیکرهسازی مومی، یکی از برگهای مهم زندگی هنری اوست. بیشتر شهرت تانیک بابت ساخت مجسمههای مومی است. فرآیند تولید مجسمهی مومی چندان آسان نیست و مراحل زیادی دارد: قالبگیری تزریقی، ساخت مجسمه، کاشت مو، تولید کرهی چشم و دندان، رنگآمیزی، خیاطی، تزئینات لباس و تکمیل فیگور مومی مراحل هشتگانهی دقیق و زمانبر این هنر هستند. این مجسمهها عمدتاً برای نمایش در موزهها ساخته میشوند و اندازهها هم معمولاً با اندازههای واقعی همخوانی دارند.
تکنگاری کامل نشان تانیک، پیکرهساز ارمنی کشور را در ششمین صفحهی پروندهی از شیشه رنگی کلیسا بخوانید.
#نشان_تانیک
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
#مجسمه_سازی
2⃣3⃣
@Azadisqart
خیز برداشتهاند برای پایان قرن کنونی و استقبال از قرن آینده. تدارکها دیدهاند و امیدها بستهاند. امید به حل گرههای تمدنی، چالشهای علمی، دغدغههای زیستی، بحرانهای فرهنگی و اقتصادی و انسانی. امیدهایی بیفایده و بیمعنا.
ولی در آن شب موعود آغاز سال 2000، حتی اگر همهی شمعها و شمعدانهای دنیا را روشن کنند، حتی اگر همهی ژنراتورها و موتورها و سدها – شبانهروز و با تمام ظرفیتشان- برق بسازند و با آن همه درختهای کریسمس را، بلکه تمام جنگلهای جهان را ریسه بکشند، حتی اگر تمام لامپها بدرخشند و همه نئونهای رنگی، نمای هتلها و رستورانها و کافهها و میخانهها و ورزشگاهها را روشن کنند، حتی اگر همه تیرهای روشنایی در خیابانها و فرودگاهها و بندرها صف بکشند و ساختمان سازمان ملل و کمیتههای حقوق بشر و حقوق حیوان و پارلمانها و مساجد و کلیساها و آمفیتئاترها و نمایشگاهها و کوهها و تپههای دنیا را چراغانی کنند، حتی اگر ستارهها، صفحهی آسمان را بپوشانند و منوّرها و ترقهها، سرتاسر زمین را نورافشانی کنند، باز هم انسان، طعم شادی و آرامش را نخواهد چشید. تا زمانی که حتی یک پنجره در ساختمان پنتاگون روشن باشد، شادی و آرامش وجود نخواهد داشت. و لو اینکه پنجرهی آشپزخانه یا مستراح آن باشد!
نوشتهی بالا بخشی از متنیست که محمد الماغوط در روزهای پایانی سال 1999 و در آستانهی سال 2000 منتشر کرد و بعدها در کتاب «سیاف الزهور» به چاپ رساند.
محمد شاعر، رماننویس، نمایشنامهنویس و سناریوپرداز سوری (1934-2006) که نام خود را به عنوان یکی از پیشگامان تئاتر سیاسی-انتقادی عرب ثبت کرد و همراه دوست قدیمی و باجناقش _ادونیس_ قالب«قصیدة النثر» را به جایگاه درخور توجهی در ادبیات عرب رسانید. نمایشنامههای طنز انتقادی الماغوط بارها دولت سوریه را گزید و سربند همان طعم زندان را نیز تجربه کرد.
#دفتر_ترجمه_میدان_آزادی
#مجله_میدان_آزادی
#ادبیات_عرب
2⃣4⃣
@Azadisqart
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز سال نوی میلادی بهانهای شد تا تقدیری کنیم از هنرمندان مسیحی کشور و میراث آنها در هنر ایران. تقدیری که در قالب پروندهی از شیشه رنگی کليسا انجام شد.
این سال هم مبارک!
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
2⃣5⃣
@Azadisqart
احتمالاً همهی ما به خاطر میآوریم سالهای نهچندان دور را که عکسهای طبیعت ایران زینتبخش تقویمها، دفترها، کتابها و قابهای عکس روی دیوار بود. حقیقت این است که گرچه عکاسی از طبیعت همیشه رونق داشته اما دربارهی کشور ما میتوان اینطور گفت که با وقوع انقلاب و جنگ و مهاجرتها، صدها هزار ایرانی گرفتار غربت و دلتنگی، خواستار دست یافتن به هر آن چیزی بودند که نشانی از ایران داشت؛ از جمله تصاویر این سرزمین کهن. در این شرایط بود که ابتدا عکاسان دست به کار شدند و سپس ناشرها، چاپخانهها و صحافیها. آنها انواع و اقسام کتابها، تقویمها، کارتپستالها و پوسترهای مزین به نقش طبیعت ایران را روانهی بازار کردند و به فروش خوبی نیز دست یافتند. یکی از دلایل فروش بالای این کالاها این بود که دستاندرکاران آن، از عکسهای نیکول فریدنی، عکاس نامدار طبیعت ایران در محصول خود استفاده کردند.
برای خواندن ادامهی تکنگاری نیکول فریدنی این لینک را کلیک کنید.
#نیکول_فریدنی
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
#عکاسی
2⃣6⃣
@Azadisqart
بسیاری عقیده دارند نقطه عطفی که تاریخ را به دو قسمتِ پیش و پس از خود تقسیم میکند، اختراع تلویزیون است. اما رولان بارت، فیلسوف و منتقد هنری قرن بیستم، این نقطه عطف را «عکس» میداند.
یک نقاشی حتی در اوج شباهت با سوژه، بهاندازهی عکس برایمان باورپذیر نیست. نقاش میتواند آن تابلو را کاملاً با تخیل خود حتی در یک اتاق خالی خلق کرده باشد. او میتواند بدون دیدن واقعیت هم آنرا جعل کرده باشد. اما الزام تکنیکی دوربین، این چشم مکانیکی که بهجای ما میبیند، به وجود و حضور سوژه، باعث شده هرچه را در عکس میبینیم عین واقعیت بدانیم.
دهم دیماه سالروز تولد ام کلثوم بود، خوانندهی شهیر مصری که تشییع پیکرش یکی از بدرقههای پرازدحام تاریخ است. سیزدهم دی نیز سالروز ترور سردار قاسم سلیمانی توسط آمریکا که تشییع او هم چهبسا پرجمعیتترین تشییع تاریخ معاصر بود. نبود بعضی افراد گاه چنان بر ملتی تأثیر میگذارد که یک روز نبودن آنها به عزای عمومی میلیونها نفر تبدیل میشود.
ادامه یادداشت نگاهی به هشت تشییع جنازه میلیونی از زاویهدید هنر عکاسی درباره عکس و سوگ را از سایت بخوانید.
#مجله_میدان_آزادی
#عکاسی
2⃣7⃣
@Azadisqart
«روزی که تهران را بمباران کردند، ما در دفتر خبرگزاری آسوشیتدپرس در حال صرف ناهار بودیم، که ناگهان چیزی در هوا پرید و ما همگی پریدیم. چند دقیقه بعد که رادیو را گوش دادیم گفته شد که فرودگاه را بمباران کردهاند. من خودم را به فرودگاه مهرآباد رساندم و دیدم همه چیز خراب شده و ملت در حال دویدن هستند. دو روز بعد، وقتی خرمشهر سقوط کرده بود، به هر راهی بود با اتوبوس و کامیون به خرمشهر و آبادان رفتم و شروع به عکاسی کردم که شنیدم گفتند آنها که در این مناطق عکاسی میکنند خبرنگارند و جاسوساند... شانسی که من داشتم این بود که توانستم راه تماس دکتر چمران را پیدا کنم و او هم به عکاسی خیلی علاقه داشت برای همین به من امکانات بیشتری داد که بتوانم به جبهه بروم. بار اول من برای شش ماه به خانه نرفتم.»
برای خواندن ادامه تکنگاری آلفرد یعقوب زاده در پروندهی از شیشه رنگی کلیسا این لینک را لمس کنید.
#آلفرد_یعقوب_زاده
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
#عکاسی
2⃣8⃣
@Azadisqart
«هایائو میازاکی»، پدرخواندهی انیمه و انیمیشن ژاپن در روزگاری به دنیا آمد که کشورش داشت درگیر جنگ جهانی دوم میشد. بدیهی است که او بهخاطر همین تلخیهایی که از کودکی تجربه کرده از جنگ متنفر باشد. از جنگ و از جنگافروز.
موضعگیریها و مصاحبههای جنجالی او، فلسفهی قابلاعتنای آثارش و خرق عادت او در خلاقیت، از او چهرهای ممتاز در سینمای امروز جهان ساخته است. «سرویس تحویل کیکی»، «همسایه من توتورو»، «شهر اشباح» و «شاهزاده مونونوکه» از جمله آثاری هستند که میازاکی، این برنده جایزه اسکار پویانمایی، نویسندگی و کارگردانی آنها را به عهده داشته است.
به مناسبت سالروز تولد هایائو میازاکی، سرویس ترجمه مجله میدان آزادی در قالب یادداشتی به سراغ فهرست معرفی و بررسی شش کتاب خواندنی و خاص درباره میازاکی رفتهاست. یادداشت را از این لینک بخوانید.
#هایائو_میازاکی
#دفتر_ترجمه_میدان_آزادی
#مجله_میدان_آزادی
#انیمیشن
#فهرست_آثار
#کتاب
2⃣9⃣
@Azadisqart
وقتی موقع آدرس دادن گفت «پونک» با خودم گفتم چه محلهی ارمنینَنشینی! اما راستش خیلی هم تعجب نکردم چون در یک هفتهای که باهاش آشنا شده بودم چند بار دیگر هم شگفتزدهام کرده بود. اولین بار وقتی که با آن همه سابقهی روزنامهنگاری، مستندسازی، مترجمی، سردبیری، داستاننویسی، نقد و... متواضعانه قبول کرده بود با ما مصاحبه کند. دومین بار وقتی خیلی راحت و خودمانی گفته بود «میخواهید شما بیایید خانهی من؟» و بار سوم هم همین زندگی در یک محلهی دور از بافت ارمنینشین.
متنی که خواندید بخشی از مقدمهی مطلب ویژهی پروندهی دیماه ماست! بهانهی نشر این مطلب، تاریخ امروز است. امروز 6 ژانویه/ 16 دی روز کریمس و جشن میلاد مسیح به اعتقاد ارمنیهای ایران است. به همین مناسبت ما در نهمین صفحهی پروندهی از شیشه رنگی کلیسا، به سراغ گفتگو با «روبرت صافاریان» رفتیم. به چندین هنر آراسته بودن، اشراف بالای علمی و محبوبیت صافاریان ما را متقاعد کرد که او بهترین گزینه است برای صحبت دربارهی هنرمندان مسیحی ایران.
برای خواندن گفتگو این لینک را لمس کنید.
#روبرت_صافاریان
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
#گفتگو
3⃣0⃣
@Azadisqart
صبحگاه ۱۸ دی ماه سال ۱۳۹۸ روزی بود که با اندوه جاودانه شد، وقتی پرواز ۷۵۲ متعلق به شرکت هواپیمای اوکراینی پس از برخاستن از فرودگاه مورد اصابت قرارگرفت و سیمرغوار در آتش پرواز خود سوخت.
هرکسی به نوعی به این فاجعه تلخ واکنش نشان داد. اما واکنشهای ماندگار واکنشهایی بودند که در قالب اثر هنری ابراز شدند.
در این لینک ده پوستر برتری که هنرمندان گرافیک در واکنش به این اندوه خلق کردند را برای شما به نمایش گذاشتهایم.
#پرواز_۷۵۲
#مجله_میدان_آزادی
#پوستر
#گرافیک
3⃣1⃣
@Azadisqart
پوستری از مهدی عسکری به مناسبت ۱۸ دیماه
برای دیدن ده پوستر برتر در رابطه با پرواز ۷۵۲ اینجا را کلیک کنید.
#پرواز_۷۵۲
#مجله_میدان_آزادی
#پوستر
#گرافیک
3⃣2⃣
@Azadisqart
میشود فارسی بدانی و بخوانی که «هوایِ کویِ تو از سر نمیرود آری / غریب را دلِ سرگشته با وطن باشد» و دلت نخواهد آنچه را خواندهای به گوش دیگر همزبانهایت هم برسانی؟ که آی ارامنه، فقط من و شما غم خانه نداریم، ببینید حافظ هم دلتنگ است. نکند این دلتنگی ربطی به زبان و ملیت و جغرافیا ندارد و بخشی از تجربهی آدم بودن ماست؟
برای خواندن تکنگاری آزاد ماتیان، شاعر ارمنی و مترجم دیوان حافظ به زبان ارمنی اینجا را کلیک کنید.
#آزاد_ماتیان
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
#شعر
3⃣3⃣
@Azadisqart