eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
این طرف بین عبا اکبر تو افتاده آن طرف ساقی آب آور تو افتاده زینت دوش نبی بین همه وسعت دشت ته گودال چرا پیکر تو افتاده کاش میمردم و اینگونه نمیدیدم که همه اعضای تو دور و بر تو افتاده جلوی پای تو باید سر من می افتاد جلوی پای من اما سر تو افتاده کربلا سنگ ندارد همه جایش رمل است چقَدَر سنگ به دور و بر تو افتاده میخورد بعد تو بر روی من و روی رباب سنگ هایی که روی پیکر تو افتاده بین میدان متحیر شدنت را دیده جلوی خیمه اگر همسر تو افتاده طعنه ی قاتل تو قاتل احساسم شد گفت زیر لگدم دلبر تو افتاده گُر گرفت آتش دامان غزال حرمت گرگ از بس که پی دختر تو افتاده شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
هیچ کس ازروی جسمش نیزه ها رابر نداشت دور تا دورش نگاه انداخت ، یک یاور نداشت خواهرش در آن شلوغی ها چطور آمد ندید خواست برخیزد ز جا ، اما رَمَق دیگر نداشت گرچه او را قبل گودال از نفس انداختند شاه جانی در تنش بعد از علی اکبر نداشت مادرش با چادرش او را در آغوشش گرفت تا تنش عریان نماند چاره ای دیگر نداشت روی نیزه هم نگاهش از حرم غافل نشد آنچه را می دید با چشمان خود باور نداشت خواهرش تا دید سر تا پا به غارت رفته گفت: کاش دست کم عزیزم دستت انگشتر نداشت پادشاهان تاجدارند، ای بمیرم شاه ما تاج بر سر داشت؟ نه، حتی به پیکر سر نداشت بر زمین خدالتریب افتاد جانِ بوتراب لااقل ای کاش قاتل کینه ازخیبرنداشت تا شنیدم از اسارت آرزو کردم به دل کاش ،شاه کربلا در کربلا دختر نداشت... شعر از گروه العتبه @rozeh_1
مقتلش بود تيره و تاريك خنجرش را كشيد و شد نزديك ايستاد و قصد قربت كرد چهره را غرق در قساوت كرد چكمه پوشيد و بند محكم شد به شقاوت دلش مصمم شد از بلندي پريد و پايين رفت با قدم هاي سخت و سنگين رفت دید مشغول خواندن ذکر است لحظه ای چشم های خود را بست گوش داد ابتدا صدايش را صوت شيرين ربنايش را با كنايه سخن نمود آغاز اي كه هستي طليعه ي اعجاز پس چرا روي خاك خوابيدي؟ با تني چاك چاك خوابيدي؟ سر به روي تراب داري حیف! خواهش قدري آب داري حیف! نيست در خيمه ات دگر ياري قاسم و اكبر و علمداري پس چرا نیست یاری از پی تو خواهرت آمده به یاری تو؟ چشم واکن ببين پريشان است دخترت را ببين كه گريان است حيف از اين پيرهن كه پاره شده زخم بر پيكرت ستاره شده دست خالي رسيده ام اما دست پر مي روم از اين غوغا نيزه هامان ز تو طلب دارند تيغ هامان ببين چه خونخوارند نامرتب شده اگر هرچند زلف هايت چقدر زيبايند! ناگهان لحظه اي تامل كرد خصلت جاهليتش گل كرد بغض جاري شد از سر و رويش پنجه انداخت بين گيسويش روي سينه نشست با چكمه دنده ها را شكست با هجمه روي هم مي فشرد دندان را ضربه مي زد گلوی قرآن را از گلوي حسين خون جوشيد بر سر و روي قاتلش پاشيد اسب ها نعل تازه پوشيدند تا که میشد به تاخت كوبيدند جان كه از جسم شاه بيرون رفت قاتل از قتلگاه بيرون رفت مادرش تا كه ناله را سر داد لرزه بر دست و پاي شمر افتاد گندم ري چقدر مي ارزيد خواهرش مثل بيد مي لرزيد شاعر: رضا جوان‌ بخت @rozeh_1
آن قدَر زير نعلها پا خورد مثل پيراهنش تنش "تا" خورد روزه اش را سنان شکست آخر نیزه ای را به جای خرما خورد تشنه بود آب خواست، اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد یاد پهلوی مادرش افتاد پهلویش ضربه بی هوا تا خورد این صدای شکستن سینه است زیر مرکب شد استخوان ها خُرد پشت و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد چقَدَر هتک حرمتش کردند غارت پیکرش بفرما خورد در نمی آمد از تنش، بسکه پنجه بر دستباف زهرا خورد پیش چشمان نیمه بازش آه چشم نامحرمی به زن ها خورد چشمهای حسین درد گرفت تیر وقتی به چشم سقا خورد شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
پایین قتلگاه اگر شمر آب خورد بالای قتلگاه سنان هم شراب خورد بودند دیو و دد همه سیراب و یک غریب از فرط تشنگی چقدر پیچ و تاب خورد آبی نخورد بر لب خشکش چهار روز اما سه روز بر بدنش آفتاب خورد گرچه به جان حنجرش افتاد خنجری قتلش ولی ز قتل علی اکبر آب خورد تکیه به نیزه ای زد و هل من معین که گفت یک سنگ بی هوا به سرش در جواب خورد بیرون کشید از کمر خود سه شعبه را از بس به روی سینه ی او با شتاب خورد اسلام را شیوخ مسلمان نما زدند از پیر ها عصا سرِ کسب ثواب خورد غیر از هزار و نه صد و پنجاه زخم تیغ زخم زبان ز کوفی خانه خراب خورد خون گریه کرد بر سر نیزه سر حسین هر جا که سنگ بر سر و روی رباب خورد شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
باید گریست چاره به جز خون دیده نیست ناله کنید جای غزل یا قصیده نیست گودال! این که جان به لب است اینچنین کنون ماهی سرخ و تازهٔ در خون تپیده نیست این عرش جاگرفته به آغوش تو مگر طفلی که جان پاک نبی پروریده نیست این سیّد شباب بهشت است اینچنین؟ اینجا کسی که حرف نبی را شنیده نیست؟ این محترم فتادهٔ بر شوره زار طف جایش به زیر چکمه هر کس رسیده نیست حقش هزار و نهصد و پنجاه زخم با زخم زبان به این همه رنج کشیده نیست این باغ سرخ رفته به تاراج را دگر چیزی برای آنکه به غارت نچیده نیست در قتلگاه آمدم و خون جگر شدم یک جای بوسه روی گلوی بریده نیست محسن عسکری @rozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بند اول حرم رو تو به كي ميسپاري داري ميري حسين چه باري رو دوشم ميذاري داري ميري حسين چه كردي تو با اين دل من سر پيري حسين داري ميري حسين ميري و سراغ از رقيه ات نمي گيري حسين داري ميري حسين حسين جان من يه خواهرم با اينكه سخته دلبرم گلوت و بوسه ميزنم ، جاي مادرم "خدا حافظ برادرم" بند دوم جلو چشماي زينب آروم داره ميره حسين ميبينم كه غريب و مظلوم داره ميره حسين الهي كه زينب براي تو بميره حسين داره ميره حسين كه بعد تو زينب دلش از همه سيره حسين داره ميره حسين حسين جان جان مادرت به اشك چشم دخترت حواست باشه به سرت جان مادرت "خداحافظ برادرم" بند سوم رسيدم سر شيب گودال ديگه ديره حسين ميبينم كه تو رفتي از حال ديگه ديره حسين رقيه ات رسيده دعا كن كه نميره حسين ديگه ديره حسين ميبينه كه روي تن تو پر تيره حسين ديگه ديره حسين رو سينه اش بي حيا نشين رسيده مادرش ببين سرش رو نيزه و تنش مونده رو زمين "خدا حافظ برادرم"
جان به قربانت مونده روی صحرا ، تن عریانت جلو چشمم کردن ، تیربارانت رفتی و زینب شد ، مو پریشانت جان به قربانت بازه روی نیزه ، چشم گریانت شده بود سرنیزه ، رحل قرآنت روی نی قرآن خوند ، لب عطشانت أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ تموم زندگیم بروی نیزه هاست ام حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ رقیه ی یتیم به زیر و دست و پاست خواهری سخته بری و زینب رو نبری سخته بشه روزم با شمر سپری سخته بی کسی تو شهر پدری سخته من پر از دردم مگه من واست بد خواهری کردم تو نخواه از من که بی تو برگردم میبینی بین یک عده نامردم أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ تموم زندگیم مونده روی حصیر أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ میون بی کسیم سراغمو بگیر بی تو آوارم خنده های خولی میده آزارم سر پیری بردن توی بازارم دس به دس می‌چرخه معجر پارم‌ میده دشنامم سه روزه پشت دروازه ی شامم یه زن تنها تو ملأ عامم تو بخون قرآن و بکن آرامم أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ انگش‌ نما شدیم میون ازدحام أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ میبینی اومدیم تو مجلس حرام
🔘🔘1⃣1⃣🔘🔘 ☑️بنداول دهه به پایان رسیدو /دیگه شبای آخرِ حسین حسین گفتنارو/ مادرسادات میخرِ هر چیزی که میخوای بگیر از اقایی که بی سرِ ....... تو خیمه ی برادرش/زینب باقلب مضطره که فردا از تل میبینه/خنجری روی حنجره می بینه که یه مرد پست /یه خنجری داره به دست باچکمه ی نحسش روی ،سینه ی داداشش نشست ......... چکمه گذاشت روبدنش واویلا واویلا خورد شده اعضای تنش واویلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند دوم نمیتونم ،آروم باشم ،آخه تویی قراره من خیلی برام سخته داداش ،که نباشی کناره من از بچگیم تویی فقط ، ماه شبای تاره من ........... نمک روی رحمان نذار ،دلشوره داره خواهرت ترسم اینه که فردا عصر،بره رو نیزه ها سرت .... یادم میاد مادرمون ، دلش واسه تو سوخته بود کاشکی بجای پیروهن ،کفن برا تو دوخته بود ............ فردا میشی بی پیرُهن برادر برادر برادر میشی غریبِ بی کفن برادر برادر برادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ بند سوم اینو میدونی خواهرم تسکین غصه های من من میرم اما عزیزم ،گریه نکن برای من تو می مونی و گریه وناله ی بچه های من ............ اگه یه وقتی نبودم ،مراقب رقیه باش کمی واسش قصه بگو ،وقتی میاد اشک از چشاش انگار صدا رباب میاد ،میگه لالایی اصغرم فردا غروب باید بگه ،لالایی طفل بی سرم .......... می مونی و اهل حرم واویلا واویلا واویلا گریه نکن پشت سرم واویلا واویلا واویلا 💠💠1⃣1⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_5976483559735559739.mp3
1.23M
۲۰ (شب عاشورا) امشب شب قتل حسین زهراست واویلا واویلا اندر جنان در غم وجود طاهاست واویلا واویلا اصحاب ثار الله به خیمه جمعند واویلا واویلا پروانه سان همه به دور شمعند واویلا واویلا امشب همه گرد شه غریبند واویلا واویلا از بهر فردا جمله بی شکیبند واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در سجودند واویلا واویلا با گریه شور عاشقی سرودند واویلا واویلا امشب همه در شور و در نوایند واویلا واویلا فردا همه شهید و سرجدایند واویلا واویلا امشب بریزند اشک غم چو دریا واویلا واویلا فردا شوند کشته ز ظلم اعدا واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در دعایند واویلا واویلا فردا به روی خاک کربلایند واویلا واویلا امشب همه با خالق مجیدند واویلا واویلا فردا همه در راه دین شهیدند واویلا واویلا اهل حرم امشب چه بی قرارند واویلا واویلا درون خیمه ها در انتظارند واویلا واویلا امشب بنی هاشم به شور و شینند واویلا واویلا فردا همه فدایی حسینند واویلا واویلا امشب همه ریزند سرشک دیده واویلا واویلا فردا به نی بینند سر بریده واویلا واویلا امشب همه دل ها بود پریشان واویلا واویلا فردا بدن ها زیر سم اسبان واویلا واویلا امشب بود در خیمه شور دیگر واویلا واویلا فردا بریزد خون پاک اکبر واویلا واویلا امشب علی به دامن رباب است واویلا واویلا فردا درون خیمه قحط آب است واویلا واویلا امشب زند لبخند علی اصغر واویلا واویلا فردا شود از کین بریده حنجر واویلا واویلا امشب گل زهرا در التهاب است واویلا واویلا فردا تنش در زیر آفتاب است واویلا واویلا امشب حسین جانش رسیده بر لب واویلا واویلا فردا زند بر سر و سینه زینب واویلا واویلا پیچیده در
کار تو رو تموم کردن .mp3
7.02M
ا ﷽ ا ای که علی و مرآتی یا عَمَتی یا مولاتی امشب برا حسینت هست عجب شب مناجاتی آقا تو آخرین شب تو سوز و نوای یا ربّ تو کربلا کرده هیئت رو ما سر سفرتون میمونیم ما توی خیمتون میمونیم برندار از ما بیعت رو بذار مثه زهیر و حبیب شبیه عاشقای غریب توی رکاب تو باشیم تو روز عاشورای خودت آقا بذار برای خودت همگی سر جدا باشیم عرش خدا به شور و شِینه این شب آخر حسینه آقام آقام حسین زهرا شب دلای محبوبه حال همه پریشونه یکی تو خیمه قرآنو با سوز و گریه میخونه همون که غرق غمها میشه اون آقایی که تنها میشه میون جمع نامردا پیرهن کهنه شو میکَنَن سرشو روی نِی میزنن میون خاک و خون فردا تموم یاوراش میمیرن خونوادش اسیری میرن با لب خشک و چشم تَر از دشمنی و کینه پُرن انگشتشو میخوان ببُرن به خاطر یه انگشتر شب عزای عالمینه این شب آخر حسینه آقام آقام حسین زهرا شد موقع جدایی ها دور تواَن فدایی ها روز غریبیه فردا برای کربلایی ها از غم مادرت چی بگم خنجر و حنجرت چی بگم صدایی اومد از گودال با نفسی که سوخته شده با نگاهی که دوخته شده به حنجرت میره از حال همون جایی که همهمه بود کنار نهر علقمه بود کار تورو تموم کردن ای که شدی بریده نفس مهریه ی منو چرا پس به لب تو حروم کردن آب فرات به زیر دِینه این شب آخر حسینه آقام آقام حسین زهرا جواد مقدم تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
بسیار زیبا
گفتی میان خیمه برایت دعا کنم فکری برای ناله ادرک اخا کنم برخیز و بین مرا به تمسخر گرفته اند آخر چقدر پیش تو باید نوا کنم با من مگو که جان برادر مرا مبر اصلا نمی شود که تو را جا به جا کنم دیگر عبا نمانده بچینم تو را در آن دیگر جوان به خیمه نمانده صدا کنم چشم تو را دو دست تو را ابروی تو را ماندم چطور گریه بر این ماجرا کنم از پهلوی تو نیزه کشیدن محال شد فرض محال نیزه ز پهلو جدا کنم گیرم در آورم همه را من خودت بگو با ابروان وا شده از هم چه ها کنم من هرچه زودتر به سوی خیمه می روم تا گوشواره های دختر دلخسته وا کنم من می روم به خیمه که هم بهر پیکرت هم از برای معجر زینب دعا کنم ترسم از این بود که تو پاشیده تر شوی باید تو را شبیه خودم بوریا کنم
~نام اثر: چند وقته ... 💯 + ــــــــــــــــــــ 💢 کانال مشق حرم 💢 ــــــــــــــــــــ ✍ 📝 سرم به سنگ خورده ۲ بیا وُ منو از زمین _ "بلندم کن" دلم مرده آقا بیا _ "تو زندم کن" واسه خادمی حرم _ "پسندم کن" بدجور دلتنگتم_ای شاه عالمین کل عمرم میگم_لبیک یا حسین ناز تو رو میخرم : کربلا خواهش چشم ترم : کربلا ایشالله اربعین برات جون میدم آرزوی آخرم : کربلا 💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 کرب‌بلا(کربلا*۲*)اللهم‌الرزقنا(کربلا*۱*) 💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 ✍ 📝 میمیرم از دوری۲ من ایرانم و تو عراق _ "چقد سخته" کسی که نیاد کربلات _ "نگون بخته" نتونستم آقا بیام _ "یه چند وقته"* کرببلا فقط _ مال آدم خوباست امید این بَدِت _ به همین روضه‌هاست فدای این بزم عزات _ ثارالله قربون کل نوکرات _ ثارالله چشممو که میبندم ‌_ میبینم خودم رو توی کربلات _ ثارالله 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 کرب‌بلا(کربلا*۲*)اللهم‌الرزقنا(کربلا*۱*) 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 ✍ 📝 نگاه میکرد زینب(۲) شده گودیه قتلگاه _ "پر از دجال" غریب گیر آوردن تو رو _ "توی گودال" تنت زیر سم ستور _ "شده پامال" روی‌سینه‌ت‌نشست‌ _ اون شمر بی حیا استخونات شکست _ به‌ زیر مرکبا تو قتلگاه غوغا شد : واویلا سرت رو نیزه جا شد : واویلا بر سر غارت لباسای تو بین عدو دعوا شد : واویلا 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 واویلا‌ علی‌ الحسین‌ (واویلا۲) علی‌الحرم‌ 💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢 ✍شعروسبک : ظهر پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
➣‌﷽➣ ~ نام اثر : انا سائلکم 💯 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️علی حاجیان فر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 یکبارم نشده بدیامو بروم بیاری یکبارم نشده که رهام کنی تو بی قراری یکبارم نشده توی غصه تنهام بزاری تنهام نزاری بخدا از همه جا رونده میشم تنهام نزاری تو دو روز دنیا درمونده میشم تنهام نزاری وسط آتش سوزونده میشم بیا و دست منه بدو بگیر سوختم و گفتم اجرنا یامجیر اگه من نوکر ناسپاستم ولی تو بودی برام نعم الامیر ارباب منی دلم مبتلاته عیسایِ مسیح فقیرو گداته آرزوم اینه ببینم که آقا وقت مردنم سرم روی پاته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 غصه رو دلمه طعم دوری از تو رو چشیدم غصه رو دلمه آقا میدونی چیا کشیدم غصه رو دلمه آخه یکساله حرم ندیدم کارم صبوریه فقط امسال به فکر اینم کارم صبوریه یعنی باز کربلا رو میبینم؟ کارم صبوریه کاش بگم زائر اربعینم!!! بخدا دوری به من نیومده تو که میدونی چقد دوری بده گم شدم تو منجلابِ معصیت تویی اونکه راه عشقو بلده ارباب منی/تویی سرپناهم جون مادرت/بِکن یک نگاهم یکساله حرم/نشد قسمت من آقا تو بگو/ چی بوده گناهم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای شاه کم سپاه چه خبر شده میون قتلگاه ای شاه کم سپاه افتاده اینجا چقد خورشید و ماه ای شاه کم سپاه دیگه زینب ببره به کی پناه گریَم در اومده بالای تنت یه مادر اومده گریم در اومده شمر نانجیب با خنجر اومده گریم در اومده قصه ی کربلا به سر اومده الهی بمیره نوکرت برات پره خون شدی میون قتلگات همونایی که تو گودال بودن خندیدن به اشکای مخدرات زینب اومده/روی اون بلندی میگفت نانجیب/لباسش رو کندی میگفت هی حسین /برو زینبِ من چی میشه فقط/ چشاتو ببندی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ای وای / شهیدِ بی سرم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍شعروسبک : شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰
امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود امشب کنار یک دگر نشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود امشب .. حتی اگر این خیمه خون خدا فردا به دست دشمنان برکنده از پا میشود امشب صدای خواندن قرآن به گوشهایت ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشده پیدا میشوند امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش فردا در این گوشوار از گوش او وا میشود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار الغمه بی دست سقا میشود امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی فردا ز مرکب سرنگون این سرو رعنا میشود امشب بود جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گلها پیکرش پامال اعدا میشود امشب گرفته در میان اصحاب ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
شور شب عاشورا محرم ۱۴۴۴ ه.ق تو اوج غربت کشتن تورو به قصد قربت کشتن‌ تورو دم غروب زیر دست و پا رو خاک تربت کشتن تورو خواهرت دید/توی گودال/ موهاتو کشید قاتل خواهرت دید/که چطوری /سرتو برید قاتل ناله میزد /مادرتو /ناله شو شنید قاتل دل نگران خیمه ها بود ای وای ای وای چشاش به سمت خیمه وابود ای وای ای وای یکی عمامه ات رو میبره یکی نگاش به انگشتره یکی میره سمت خیمه گاه تو فکر خلخال و معجره دست پر از/قتلگاهت /شمر رو سیاه میره وقت غارت/شده لشگر /سمت خیمه گاه میره دست مردی/سمت گوش/ طفل بی پناه میره رسیده لحظه‌ی جسارت ای وای ای وای رسیده موعد اسارت ای وای ای وای حامد محمدی ۱۴ تیر ۱۴۰۱ سبک👇👇👇
قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم وحید محمدی ۱۴۰۰/۸/۲۸ (عج) @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه‌ی گودال شد بازهم حق علی زیرلگد پامال شد زخم، زخم کهنه ایست ازسقیفه ماجرای کربلا دنبال شد میزبانی را ببین از دهان میهمان با نیزه استقبال شد @hosenih آه از این دنیای پست بر سر یک شاه بین صد گدا جنجال شد گفته مقتل"قتل صبر" آه یک ساعت برای خواهرش صد سال شد نعل ها تعویض شد مادرش در گوشه‌ی گودالِ خون بی حال شد اسب ها تا آمدند بر تن سبط نبی هنگام استهلال شد تا به خاک افتاد شیر از هجوم گرگ ها صحن حرم اشغال شد سهم او شد لاله زار در عوض دشت بنفشه قسمت اطفال شد @hosenih مادری در خیمه سوخت در عوض آن سوی میدان حرمله خوشحال شد بعد غارت از حرم دختر خولی یقیناً صاحب خلخال شد معجرِ غارت شده...؟؟!! روضه تا اینجا که آمد روضه خوان هم لال شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم زد از حق و ناروا کشتند از وفا گفت و از جفا کشتند دعوت از کوفه بود و مهمان را قبل کوفه به نینوا کشتند @hosenih هرکس آمد پی نصیحت شان یا به سنگش زدند یا کشتند خنجر از پشت خوردنش درد است طبق تاریخ از قفا کشتند آه از ازدحام رعیت ها شاه را زیر دست و پا کشتند با وضو، بلکه قربة لله تا که راضی شود خدا کشتند هرکسی هرچه کرد گفت آن روز مزد می خواست، با ریا کشتند گاه با تیر و نیزه و شمشیر گاه با طعن و ناسزا کشتند حوصله خرج شد برای علی اکبرش را هجا هجا کشتند داغ عباس کار خود را کرد کودکش را دگر چرا کشتند؟ @hosenih از سر ظهر تا غروب آن روز ذره ذره حسین را کشتند علقمه…پشت خیمه…در گودال پس نه یک‌ بار، بارها کشتند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نافع‌ابن‌هلال نیمه‌ی شب  بر در خیمه‌گاه زینب بود داخل خیمه چشم اربابش  بازهم بر نگاه زینب بود عشق در سینه‌اش تموج داشت غرق نورِ حسین  آئینه با ادب ایستاده عابد شب سر به زیر است دست بر سینه نافع از دور می‌شنید آه و گریه و التهابِ زینب را جگرش پاره پاره شد تا که  می‌شنید اضطراب زینب را @hosenih دل من سوخت ای تک و تنها ظهر فردا چکار خواهی کرد آخرش هم که خواهر خود را  به فراقت دچار خواهی کرد رفت نافع به خیمه‌گاهِ حبیب با دو چشمی که دید گریان است ریخت خاکی به سر ،حبیبِ حرم دخترِ مرتضی پریشان است خون به رگهای پیرمرد آمد گفت برخیز نوبتِ ما شد جان ما  هدیه‌ی بنی‌هاشم مثل شیرِ نری مهیا شد همه اصحاب را صَلا دادند رو به شیران و این دلیران کرد حلقه‌ی یاوران که کامل شد  تیغ خود را حبیب عریان کرد حلقه گشتند یاوران باهم عابس و جون و سالم و جندب منجح و حنظله، سعید و سوید وهب و عمرو و قارب  و شوذب همه رفته با خروش و شکوه همه بر گِردِ خیمه‌ی زینب مثل صخره شبیه قله‌ی‌کوه همه بر گردِ خیمه‌ی زینب آمدیم ای عقلیه‌ی عالم تا دلت زخم این و آن نخورد به تو سوگند تا که ما هستیم آب هم در دلت تکان نخورد یک به یک لب به لب رجز خواندند شیرهای قبیله رو به حرم تیغ چرخان و نعره‌ی لبیک رو به سوی عقیله رو به حرم آنچه پیداتر است در این بِین رگ پیشانی علمدار است وای بر حال  آنهمه لشکر که رجزخوانیِ علمدار است لشکرِ شمر را بهم زده است آنکه تا صبحدم قدم زده است شُکر عباس هست و یاوران اما طور دیگر خدا رقم زده است کم کم از شیرها همه رفتند یک به یک کم شدند پای حسین همه در پیش فاطمه خونین همه درهم شدند پای حسین ساعتی بعد بین علقمه هم وای بر من پناه زینب رفت تکیه‌گاه حسین اُفتادو بین خون تکیه‌گاه زینب رفت @hosenih دست‌ها را به روی سر بگذاشت آنچه می‌دید بر سرش آمد دید از روی تل به قربانگاه پدر و جد و مادرش آمد تکیه بر نیمه نیزه‌ای داده شاهِ بی یار از این و آن می‌خورد نامشان را که یک به یک می‌بُرد تنِ یاران همه تکان می‌خورد جمع نامحرمان همه جمع است خواهری می‌دوید در گودال قبل از آنیکه زینبش برسد شمر آمد پرید در گودال... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e