eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 باور نمی‌کنم که شدم زائرت، حسین... حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکبار دگر بخوان و مهمانم کن دلگرمی روزهای سخت است حرم...💔 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Majid Banifatemeh - Feragh [320].mp3
9.55M
یه عاشق تو فراق حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
آبروی دو عالم.mp3
13.49M
آبروی دوعالم حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
نماهنگ-مذبوح-محرم.mp3
2.12M
مذبوح محرم 👤 کربلایی‌امین حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
Hossein Taheri - Madaram Esmeto khond To Gosham.mp3
8.66M
مادرم اسمت رو خوند تو گوشم حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
enc_16874500265213467745966.mp3
2.99M
سحر کربلا حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
نماهنگ-مولانا-حسین-اسداللهی.mp3
3.64M
مولانا حسین حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
مداحی_آنلاین_لبیک_حسین_علیرضا_اسفندیاری.mp3
5.33M
لطفیوه محتاجم ای گوزل اربابیم فیض زیارت ایله عنایت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا چاوش: می روم من به کربلای حسین تا کنم جان خود فدای حسین هر که را آروزی کرببلاست همره آید به بخاکپای حسین چاوش: چه کربلاست عزیزان خدا نصیب کند خدا مرا به فدای شه غریب کند چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید مصرع چاوش مصرع دهن چو غنچه گشا و جهان پر از گل کن بگو تو مطلب خود کز دو دیده خونبار دَوَم کنون ز مدینه بسوی کربُ بلا بگو که کیست حسین ای علیله [!] افکار سفارشت چه بود یک به یک بکن اظهار بگو چه کار کنم ای فدای تو سر من به چَشم، می دهم این دو چشم اشرف ناس ندانم آن که کجاست آن نکو منظر به چَشم، حکم شما جاریست بر سر من از این مقدمه بهر تو یادی یادم دَوَم ز نزد تو این دم شود خدایت یاد خدا وجود تو را از بلا نگه دارد تمام شد ✍اشعار قدیمی چقدر دلنشین هستند 👌 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
maziar-tavoli-ba-cheshmaye-khisam(128)_260723133638.mp3
3.29M
عشق منی تنها تو♥️ خوب حالا من با تو... با چشم‌های خیسم... حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🩸 روایت علیه‌السلام 🩸 🥀 اباصلت می‌گوید: حضرت به من فرمود: فردا من به این ظالم (مأمون) وارد می‌شوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر ندارم، با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود، با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مأمون وارد شد و گفت: مأمون تو را می‌خواند. امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من به دنبال او می‌رفتم تا حضرت وارد قصر شد و در پیش مأمون ظرفی بود که و میوه‌های دیگر داشت، و مأمون در حال خوردن انگور بود. هنگامی که چشمش به افتاد به سمت حضرت آمد و با او معانقه کرد و صورتش را بوسید و او را با خود نشاند، بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله، از این بهتر من ندیدم، علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی که از امده است! 🥀 به امام گفت: از ان بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مأمون گفت: باید بخوری، چرا نخوری، لابد تو ما را متهم به چیزی می‌کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد. 🥀 مأمون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که من را فرستادی... 🥀 پس در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد، من با او صحبت نکردم، تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد، سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام زیبا رو که شباهت بسیاری به علیه‌السلام داشت وارد شد، به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است؟! 🥀 فرمود: همان کس که من را از مدینه اورده است، می‌تواند از درب بسته وارد کند... 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی () هستم. 🥀 سپس علیه‌السلام به سمت پدر رفت و فرمود تا من هم وارد شوم، من هم وارد شدم. وقتی وارد شد علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند و بوسید و بعد در کنار بستر خود نشاند... 🥀 علیه‌السلام خود را به صورت به روی پدر انداخت و او را می‌بوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم، بعد علیه‌السلام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به پرنده‌ای خارج کرد که علیه‌السلام آن را گرفت و حضرت رضا علیه‌السلام چشم بست و به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen