ا ﷽ ا
#فهرست دوم
#حدیث_حسینی #معارف_حسینی
🔹فهرست موضوعات بنا بر حروف الفبا:
🔸۱- آ
#آداب_نوکری
#آذری (#ترکی)
#آموزش_مداحی
🔸۱-/ا
#احساسی
#اخلاق
#ادعیه #ادعیه_های_مناسبتی
#ادمین : کلام ادمین
#اربعین : #شور_اربعین #سفراربعین
مجموعه #مسیر_عاشقی
#اسارت
#استودیویی
#استوری
#استیکر مذهبی
#انتظار
#اندیشه_برتر
#اموات
#ایوان_نجف
🔸۲-ب
#باب_الحوائج
#برائت
#بحرطویل
#بقیع
#ائمه_بقیع
#بندگی
آیت الله #بهجت رحمه الله علیه
🔸۳- پ
#پادکست
#پاکستانی
#پست_ویژه
#پنجشنبه
#پنجره_فولاد
#پیشنهاد_دانلود
🔸۴- ت
#تاسوعا
#تبری
#تربت
#ترکی(#آذری )
#تصویری
#تقوی
#تک_بیتی
#تل_زینبیه
#توسل
#توحید
#تولی
🔸۵- ث
🔸۶- ج
#جمعه : شب جمعه
#جمعه_انتظار
#جمعه_های_دلتنگی
🔸۷- چ
#چاووش
#چاووشی
🔸۸- ح
#حدیث(روایت)
معارفی پیرامون
حضرات معصومین علیهم السلام:
ا👇
#حدیث_محمدی
#حدیث_علوی
#حدیث_فاطمی
#حدیث_حسینی
#حدیث_مهدوی
#حکایت
🔸۹- خ
🔸۱۰- د
#داستانک
#درمحضرارباب
#درمحضرولایت
#درمحضر_ولایت
#دروازه_کوفه
#دروغگویی
#دشتی
#دعا
#دعا_خوانی
#دفن_ابدان_مطهر
#دودمه
#دیر_راهب
🔸۱۱- ذ
#ذکر
#ذکر_مصیبت
🔸۱۲- ر
#رجز
#روایت (حدیث)
#روضه #فیش_روضه
#ماه_رمضان
🔸۱۳- ز
#زمزمه
#زمینه
#زنجیرزنی
#زنگ_خور
#زیارت
#زیارتنامه
#زیارت_عاشورا
#زیارت_عاشوراء
#زیبایی ببینیم
🔸۱۴- ژ
🔸۱۵- س
#سبک_زندگی
#سرود
#السلام
#سلوک_عاشورایی
#سفراربعین
#سفرعشق کربلا
#سنج_زنی
#سنتی
#سینه_زنی
#بوی_سیب
🔸۱۶- ش
#شام_غریبان
#شب_جمعه
#شب_جمعه_یادت_نکنم_میمیرم
#شب_زیارتی_امام_حسین
#شب_زیارتی_ارباب_بی_کفن
#شب_عاشورا
#شعر
#شعرخوانی
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها قصد
#شور_اربعین
#شورمحتشم
#شور_محتشم
#شورمحشر
#شهدای_کربلا
#شهادت
#شهدا
#شهید
🔸۱۷- ص
#صدا_سازی
#صدقه
#صفات_الحسین علیه السلام
#صفر
#صلوات
#صوتی
🔸۱۸- ض
🔸۱۹- ط
#طبل_زنی
#طرح
#طشت_گذاری
#طفلان
🔸۲۰- ظ
#ظهور
🔸۲۱- ع
#عاشورا
#عربی
#عزاداری
#عشق
#عید_غدیر
🔸۲۲- غ
#غدیر
#عید_غدیر
🔸۲۳- ف
#فارسی
#فاطمیه
#فاطمی_نیا
#فرات
#فراق_کربلا
🔸۲۴- ق
#قتلگاه (#گودال )
#قدیمی
🔸۲۵- ک
#کاروان_حسینی
#کربلا
#کلیپ
🔸۲۶- گ
#گودال(#قتلگاه)
🔸۲۷- ل
#لطمه_زنی
#لعن برائت
🔸۲۸- م
#ماه_رمضان
#مبعث
#متن
#متن_زیبا
#متن_دعا
#محتشم(#شورمحتشم)
#محرم
#اول_محرم
#دوم_محرم
#سوم_محرم
#چهارم_محرم
#پنجم_محرم
#ششم_محرم
#هفتم_محرم
#هشتم_محرم
#نهم_محرم #تاسوعا
#دهم_محرم #عاشورا
#محسنیه
#محتشم #شورمحتشم
#مدح
#مداحی
#مداحی_جدید
#مداحی_فارسی
#مداحی_ترکی
#مداحی_عربی
#مداحی_هندی
#مداحی_انگلیسی
#مدیحه
#مدیحه_سرایی
#مراقبه
#مراقبه_عاشورایی
#مرثیه
#مسیر_ولایت
مجموعه #مسیر_عاشقی اربعين
#مشکی_پوشی
#مصیبت
#معارف_حسینی
#معرفت
#معرفتی
#مقتل
#مقتل_خوانی
#مناجات
#مناجات_با_امام_زمان علیه السلام #مناجات_با_خدا
#مناجات_خوانی
#منتخب
🔸۲۹- ن
#نقاره_خونه
#نقاره_زنی
#نماز
#نماهنگ(#استودیویی)
#نجف
#نجف_العشق
#نغمه
#نوا
#نواهنگ
#نوستالژی
#نوحه
#نوحه_خوانی
#نینوا
چ
🔸۳۰- و
#واحد
#ولادت
#ولایت
#الولایه پیرامون ولایت معصومین علیهم السلام
#مسیر_ولایت
🔸۳۱- ه
🔸۳۲- ی
▫️از بصره آمده بودند دیدن امام؛
عریضه دلشان پر بود از شکایت؛
شکایت از یونس بن عبدالرحمن.
گلایه پشت گلایه؛
اتهام پشت اتهام.
یونس که در خانه امام حاضر بود
حرفها را میشنید؛
خودش را اما به امر امام، پنهان کرده بود.
بصریها که رفتند، با اشک و آه آمد خدمت امام؛
میخواست از خودش دفاع کند.
اما شنید که:
یونس! ...
فرض کن در دست تو مرواریدی باشد،
مردم امّا بگویند سرگین شتر است!
حرف مردم آیا ضرری دارد؟!...
گفت: نه!
امام رضا علیهالسلام فرمود:
وقتی امام تو از تو راضی باشد حرف مردم چه ارزشی دارد؟!
حالا قلب یونس بن عبدالرحمن آرام گرفته بود،
آرامشی از جنس رضایت امام زمانش.
📚بحارالأنوار، جلد۲، صفحه ۶۵.
#داستانک
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
▫️نمیدانست سوالش را بپرسد یا نه؛
اصلا نمیدانست چطور بپرسد؛
بالاخره دلش را به دریا زد.
پرسید:
" دلم میخواهد بدانم پیش شما چگونهام.
چطور بفهمم نزد شما چه جایگاهی دارم؟ "
امام رضا علیه السلام فرمود:
" ببین من پیش تو چگونهام! "
📚 برگرفته از عيون أخبار الرضا عليهالسلام، ج ۲، ص ۵۰.
#داستانک
#سبک_زندگی
#امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
ا ﷽ ا
✍ فضیلت عجیب زیارت امام رضا علیهالسلام
🌺 شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز نقل می کند:
🔹 حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف بودم پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت.
🔸وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت:
🔹حجره ام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به طوری که همه روزه می رفتم و او را در کارهایش یاری می کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم.
🔸گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق بر می گردم؛در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به زحمت می روی؛ البته مورد نظر واقع می شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده،در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما.
🔹پس آنها را وداع نموده،به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه ای از حرم، و حالت بیخودی و بی خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکش رقعه های بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه ها هم رقعه ای می داد؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
🔸فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند.
🔹حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته شده بود:
🌟 برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله🌟
👌 خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله
📚 داستانهای شگفت انگیز ص ۱۶۵
#داستانک
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
▫️افتاده بود زندان.
شکنجهها امانش را بریده بود.
به خودش گفت:
"بگذار نامه بنویسم برای امام،
هم برای آزادیام دعا کند،
هم از آقا پول بخواهم."
نامه نوشت.
اما خجالت کشید پول بخواهد.
خیلی زود جواب نامه به دستش رسید:
ظهر امروز، نمازت را در خانهات خواهی خواند!
همان شد که امام فرموده بود.
آزادش کردند.
به خانه که رسید نامهای دید، همراه صد دینار طلا.
نامه را باز کرد.
دستخط امام عسکری علیهالسلام بود:
هر وقت نیازی داشتی از من خجالت نکش!
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۵۰۸.
#داستانک
حضرت #امام_حسن_عسکری علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen