بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حسن_کردی
▶️
رسیده روضه به بازار شام واویلا
تمام مرثیه در یک کلام واویلا
شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر
شکنجه در ملأ بار عام واویلا
@hosenih
ز کوچه ها همه بوی شراب می آید
رسیده قافله در ازدحام واویلا
در ازدحام نظرها،سلاله های علی
اسیر و خسته و بی احترام واویلا
به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی
رسیده مرحله ی انتقام واویلا
@hosenih
به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد
سری به نیزه ندارد دوام واویلا
مقابل دل زینب چگونه می شکنند
به سنگ کینه جبین امام واویلا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#عادل_حسین_قربان
▶️
"ای تیرِ غمت را دلِ عشاق نشانه"
شیطانصفتان در عملی ددمنشانه
بردند سرِ پاکِ تو را خیرهسرانه
جمعی ز عقب خیره به سر بود روانه
تا شام کشاندند تو را خانه به خانه
@hosenih
بردند تو را تا وسط بزم حرامی
تا خار شوی! وه که چه اندیشهی خامی
تا روزِ ابد نامِ تو را نیست تمامی
این قومِ ستمکار ندارند دوامی
هرچند بنوشند کمی عیشِ زمانه
ای کاش سرت بر سرِ بازار نمیرفت
ناموسِ خدا در صفِ اغیار نمیرفت
بییاور و بییار و مددکار نمیرفت
بر آلِ علی آنهمه آزار نمیرفت
ای کاش که این حادثهها بود فسانه
آن سر به روی دوشِ نبی بود هماره
او نیست مگر جلوهی معبود هماره
آزارگرش هیچ نیاسود هماره
باید که بگرییم چنان رود هماره
در روزِ قیامت نپذیرند بهانه
گاهی روی نی رفتی و گه کنجِ تنوری
فرقی نکند، در همهجا منشأ نوری
ای آنکه میانِ دلِ ما عینِ حضوری
عشاق ندارند دمی طاقتِ دوری
این آتش عشق است، کشیدهست زبانه
@hosenih
تا روز قیامت نرسد عشق به پایان
در اول خلقت ملکی گفت به انسان:
تنها هدفِ آمدنِ خلق همین دان
حب علی و آل علی در همه دوران
پس بر سرِ ما دست کشیده پدرانه
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
پشت دروازه عجب غوغا شده کاری بکن
ای برادر خواهرت تنها شده کاری بکن
گفتم از اینجا نبر مارا ولی لج کرد و برد
روی خیلی ها برویم وا شده کاری بکن
@hosenih
خم شدم بردارم این سر را مرا محکم زدند
قامتم زیر لگدها تا شده کاری بکن
دختری را که سر بازار گم کردم حسین
در کنار نیزه ات پیدا شده کاری بکن
کوچه گردی با لباس پاره خیلی مشکل است
دیدنم سرگرمی زنها شده کاری بکن
سنگ آن بدکاره از ایوان سر من را شکست
خون این سر غصه سقا شده کاری بکن
با کنیزم سمت بازار کنیزان میروم
فضه میفهمد چه ها بر ما شده کاری بکن
من سر یک روسری صدبار سیلی خورده ام
تازه میفهمم چه بر زهرا شده کاری بکن
@hosenih
دور زنها یک تماشاخانه راه انداختند
میهمانی ذوی القربا شده کاری بکن
خیزرانش بیشتر از تازیانه درد داشت
که رباب از شدت آن پا شده کاری بکن
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#محمود_ژولیده
▶️
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
@hosenih
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
@hosenih
نازسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گریاندند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#علیرضا_خاکساری
▶️
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند
خیره سر هایی که زینب را تماشا میکنند
گاه با شمشیر و نیزه گاه با رقص و طرب
دور بی بی های روی ناقه بلوا میکنند
@hosenih
شمر با اعوان و انصارش دوباره میرسند
کربلای دومی را باز برپا میکنند
شهر را مانند روز عید آذین بسته اند
با صدای پای هر رقاصه غوغا میکنند
تا که نرخ هر النگو بیشتر بالا رود
زرگران بالاتفاق این پا و آن پا میکنند
@hosenih
کاش تنها سنگ باشد روی پشت بام ها
میزنند آیینه را با هر چه پیدا میکنند
دختران قافله با ذکر وا أماه خود
پای زهرا را میان کوچه ها وا میکنند
آستین پاره ای دارند جای روسری
باهمان هم_ آه_ ناچارا مدارا میکنند
@hosenih
در میان این حراجی پیش چشمان رباب
بر سر گهواره ی شش ماهه دعوا میکنند
نی اگر که خم شود یکبار دیگر بچه ها
بوسه هایی هدیه بر لبهای بابا میکنند
داغ پشت داغ تنها کار تیر و نیزه نیست
خیزران ها هم چه کاری با جگرها میکنند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#قاسم_نعمتی
▶️
دم دروازۀ ساعات خدا رحم كند
به دلِ عمه سادات خدا رحم كند
محملم پرده ندارد مددي يا ستّار
حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند
@hosenih
چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي
گريه دار است ملاقات خدا رحم كند
كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است
وسط اين همه الوات خدا رحم كند
سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند
رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند
@hosenih
به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد
مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند
سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين
زير پا رفتي ؟ به لبهات ْ خدا رحم كند
نيزه نيزه شده از بس گلويِ پاره تو
گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند
@hosenih
به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند
تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند
چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين
تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند
چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب
بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#عزیز_مهدی
▶️
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام...
@hosenih
هفتاد و یک ستاره که بر نیزه رفتهاند،
صف بستهاند پشت سر تو به احترام...
تو مرگ را به سُخره گرفتی و دیگران
دلخوش به دینِ بیخطرند و مقام و نام
طولی نمیکشد که جهان بشنود که نیست
حجّی قبولتر ز همین حجّ ناتمام
@hosenih
آنقدر دور نیست که دستی به انتقام
تیغ تو را دوباره برون آرَد از نیام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#مرضیه_عاطفی
▶️
بازارِ شام و بغض ِ ناب ای وای زینب(س)
یک عدّه نامردِ خراب ای وای زینب(س)
سرهای روی نیزه چوب و سنگ میخورد
با هلهله محض ثواب ای وای زینب(س)
@hosenih
اشک و هراس ِ بچّه های دست-بسته
ذکر لبِ بی بی رباب(س) ای وای زینب(س)
یک عدّه غرق پایکوبی پایِ نیزه
با عشوه و با آب و تاب ای وای زینب(س)
کف میزدند و بود پرچم های رنگی
در دستِ چندین بی حجاب ای وای زینب(س)
بینِ شلوغی رد شدن سخت است خیلی
سخت است! دارد اضطراب! ای وای زینب(س)
@hosenih
با داغِ دل شد ساکنِ ویرانۂ شام
بی سایبان، در آفتاب ای وای زینب(س)
چشم یزیدِ هرزه(لع) و کاخی چراغان...
شد واردِ بزم شراب ای وای زینب(س)!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
از تیرگی شام دل آسمان گرفت
وقت ورود شد، نفس کاروان گرفت
@hosenih
ذریه ی بتول اسیران سلسله
باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت
راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق
پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت
راهی نبود از در دروازه تا به کاخ
از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت
اشک سر بریده درآمد که خواهرش
جا در میان مجلس نامحرمان گرفت
ای دختر علی چقدر داغ دیده ای
این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت
@hosenih
بازجر نانجیب شبی روبرو شُد و
اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت
شاعر: #محمدجواد_مطیع_ها
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
اینجا همه کورند و از آیات میگویند
خورشید را حتی چراغی مات میگویند
این سرزمین تیره را شامات میگویند
پای زمان انگار اینجا لنگ میگردد
یعنی چهل گامش چهل فرسنگ میگردد
این باب را دروازهی ساعات میگویند
@hosenih
این سو زنانی خسته با اطفال میآیند
پانصد هزار آن سو به استقبال میآیند
افلاک، از نحسی این اوقات میگویند
تا رأس مولا بین صفها میرود بالا
آواز میخوانند و دفها میرود بالا
در شعرشان رقاصهها طامات میگویند
بر نیزهها حتی امیری میکند این سر
سائل بیاید دستگیری میکند این سر
او را کماکان قبلهی حاجات میگویند
آل علی را شامیان خون جگر دادند
از کوچهی تنگ یهودیها گذر دادند
اینجا مسلمانانش از تورات میگویند
@hosenih
پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست
برداشت سنگی از زمین پرسید این زن کیست
گفتند او را عمهی سادات میگویند
اموال را بردید حرفی نیست شامیها
اما کجای این جهان آه ای حرامی ها
روبندهای کهنه را سوغات میگویند
شاعر: #میلاد_حسنی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم
به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم
دم دروازه ی ساعات جانم روی لب آمد
به رفتن در شلوغیها مرا کردند وادارم
@hosenih
همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا
من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم
تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه:
همه نامحرم اند اینجا، گره خورده عجب کارم
تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا
ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم
به دامانم پناه آورده اند اطفال با گریه
حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم
یتیمان را فقط با نیزه ها آرام میکردند
بماند این که من هم زخمی ام از درد سرشارم
سر سجاد را بین غل و زنجیر سوزاندند
دلم می سوزد و دلواپس احوال بیمارم
هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر
کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم
یهودی های شهر شام خیلی بی حیا هستند
علی را ناسزا گفتند و می دادند آزارم
سزد یکسر بسوزد شهر شام و اهل آن با هم
من پرده نشین را برده اند از بین بازارم
@hosenih
اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند
از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم
اگر چه ابری ام طوفانی ام اما برادر جان
کنار دشمنانت یک سر سوزن نمی بارم
شاعر: #مجتبی_شکریان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو یک سرِ نشکسته نبود
@hosenih
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
فقط از دور تو را دخترکانت دیدند
نیزهای کاش به تو اینهمه وابسته نبود
@hosenih
گرچه از دور ولی باز زمین میاُفتند
زخمِ حلقومِ تو ای کاش که برجسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
شاعر: #حسن_لطفی
امام صادق (ع) از زبان امام زینالعابدین (ع) نقل کردهاند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزهی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند.
جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزهها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند.
هرگاه یکی از ما گریه میکرد، بر سرش میزدند.»
📚بحار الانوار، جلد 45، صفحه 154
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
این اسارته داداش یا قتلگاه
نیمی از قافله جون داده تو راه
ای پناه عالمین نگاهی کن
بی پناهیم بی پناهیم بی پناه
بعد از اون رنجی که تو راه کشیدیم
بعد از اون همه جسارت که دیدیم
حالا باید همه آماده بشیم
دم دروازه ساعات رسیدیم
@hosenih
دستامون بسته شده کنار هم
یه طرف طناب به بازوی منه
یه طرف به گردنه زین العباد
سر سلسله به دست دشمنه
پریشون وارد شهر شام شدیم
از رو نیزه احوال ما رو ببین
تازیونه می زنن که راه بریم
راه بریم بچه ها میخورن زمین
دستی که برای ما حجاب میشد
حالا بسته است تو بگو چی کار کنیم
میون نامحرما گیر افتادیم
کاش می شد از این قفس فرار کنیم
باورم نمیشه نامسلمونا
مارو خارجی داداش صدا کنن
اگه میتونی یه کم قرآن بخون
تا مارو کمتر اینا نگا کنن
اینا سنگم میزنن ولی داداش
میسوزه دلم برای بچه هات
تا میشد پناهشون شدم ولی
حالا هی با گریه میزنن صدات
@hosenih
خیلی سخته گذر از این مرحله
کاش فقط سنگ میزدن به قافله
بارون آتیش و ما چی کار کنیم
دستامون بسته شده با سلسله
بعد از اون کوچه های آتیش و سنگ
که تن ما پره از کبودیه
سخت ترین مسیر ما تو این دیار
رد شدن از کوچه یهودیه
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#مجلس_یزید_ملعون
یک طرف چندین اسیرِ خسته بین سلسله
یک طرف جشن و میان دف نوازی هلهله
@hosenih
یک طرف شهری چراغان پایکوبان در سماع
یک طرف پاهای زخمی و سراسر آبله
بر سرِ آل علی(ع) از بام ها میریخت سنگ
آه از دروازهٔ ساعات و آهِ قافله
بوسه ها میزد به دستِ حرمله(لع) پیش رباب(س)
آنکه با خنده به او میداد پشتِ هم صله
سرزمین شام از شرم و خجالت آب شد
گوشهٔ ویرانه زینب(س) خواند تا که نافله
اشک هایش بیصدا میریخت روی معجرش
داشت از نیرنگ و مکرِ نامسلمانان گله
پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب
خیزران انداخت بین چند دندان فاصله
با تبسم جابجا میکرد بی غیرت یزید(لع)
مهرهٔ شطرنج را با قهقه؛ با حوصله*
@hosenih
خطبهٔ زینب(س) زبان دشمنان را لال کرد
ذوالفقارِ در کلامش بود ختم غائله!
*در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین علیه السلام را نزد یزید لعنت الله علیه بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است:
شیخ صدوق،عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۲
شیخ صدوق،من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#هشتگ های ماه های صفر و شهریور
🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴
✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه
🙏 امیدواریم خادمین #حسینیه را در ایام محرم و صفر ، از دعای خیر خودتان محروم نفرمایید.
📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم #هشتگ مورد نظر خود را لمس نمایید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅عمومی:
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
✅ اول صفر:
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#امام_زمان_عج_مناجات_ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#امام_زمان_عج_مناجات_کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
✅ مصیبت های شهر شام:
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#حضرت_زینب_س_شام
#مجلس_یزید_ملعون
#خطبه_امام_سجاد_ع
#روضه_ی_شهر_شام
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_اسارت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#دیر_راهب (بین مسیر کوفه تا شام)
✅ پنجم صفر:
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#حضرت_رقیه_س_مدح
#حضرت_رقیه_س_مدح_و_شهادت
#شب_سوم
✅ هفتم صفر:
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
✅ بیستم صفر: اربعین حسینی(ع)
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسین_ع_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حضرت_سکینه_س_اربعین
#زیارت_اربعین
#برای_جامانده_ها
✅ بازگشت کاروان اهل بیت(ع) به مدینه:
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
✅ بیست و هشتم صفر:
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
✅ بیست و هشتم صفر:
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
✅ سی ام ماه صفر:
#امام_رضا_ع_مدح
#امام_رضا_ع_مناجات
#امام_رضا_ع_شهادت
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
✅ پایان ماه صفر:
#پایان_ماه_صفر
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_صفر
مناسبت شهریور ماه
✅ از ۳۱ شهریور:
#هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#نام_شهید_حذف_شدنی_نیست
موضوعات پُر بازدید
✅ اشعار اول مجلسی:
#اهل_بیت_ع_مناجات
#اهل_بیت_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شب_جمعه
✅ دودمه مخصوص میاندارها:
#دودمه
✅دیگر موضوعات:
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_محسن_حججی
#استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_آمریکا
#زیارت_کربلا
#بیداری_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی
#مقام_معظم_رهبری
#امام_خمینی_ره
#امام_و_رهبری
#مقاومت_اسلامی
#مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#عفاف_و_حجاب
#اشک
#صلوات
#بصیرت
#انتخابات
#اخلاقی_و_اندرز
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#شهدای_گمنام
#راهیان_نور
#شعر_اعتراضی
#شعر_طنز
#ویروس_کرونا
#مدافعان_سلامت
#کشتار_مسلمانان_هند
#محکومیت_اهانت_نشریه_فرانسوی_به_پیامبر_اعظم_ص
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#هشتگ های ماه صفر و شهریور
@hosenih
#هشتگ های ماه محرم
🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴
✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه
🙏 امیدواریم خادمین #حسینیه را در ایام محرم و صفر ، از دعای خیر خودتان محروم نفرمایید.
📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم #هشتگ مورد نظر خود را لمس نمایید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅ماه محرم:
#دلتنگ_محرم
#پیشواز_محرم
#سیاه_پوشان
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
✅ شب اول:
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#شب_اول
✅ شب دوم:
#ورود_کاروان_به_کربلا
#شب_دوم
✅ شب سوم:
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#حضرت_رقیه_س_مدح
#حضرت_رقیه_س_مدح_و_شهادت
#شب_سوم
✅ شب چهارم:
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مرثیه
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_مدح
#حضرت_زینب_س_مصائب
#اصحاب_امام_حسین_ع
#جناب_حر_بن_یزید_ریاحی_ع
#جناب_زهیر_بن_قین_ع
#جناب_عابس_بن_شبیب_ع
#جناب_حبیب_بن_مظاهر_ع
#جناب_سعید_عبدالله_حنفی
#شب_چهارم
✅ شب پنجم:
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#شب_پنجم
✅ شب ششم:
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_مدح_و_شهادت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#شب_ششم
✅ شب هفتم:
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_شهادت
#شب_هفتم
✅ شب هشتم:
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
#شب_هشتم
✅ شب نهم:
#حضرت_عباس_ع_مدح
#حضرت_عباس_ع_مناجات
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#شب_نهم
✅ شب دهم:
#امام_حسین_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_شب_عاشورا
#حضرت_زینب_س_شب_عاشورا
#شب_عاشورا
✅ روز عاشورا:
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_زمان_عج_مناجات_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
#امام_حسین_ع_بعد_از_شهادت
✅ شام غریبان:
#امام_حسین_ع_شام_غریبان
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
#تنور_خولی
✅یازدهم محرم:
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
✅ دوازدهم محرم:
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_زمان_عج_مناجات_شهادت_امام_سجاد_ع
✅ سیزدهم محرم:
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
✅ شهر کوفه:
#امام_زمان_عج_مناجات_کاروان_اهل_بیت_ع_در_کوفه
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_کوفه
#حضرت_زینب_س_کوفه
#حضرت_زینب_س_اسارت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#تنور_خولی
✅ پایان ماه محرم:
#پایان_ماه_محرم
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_محرم
✅ اول صفر:
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#امام_زمان_عج_مناجات_ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#امام_زمان_عج_مناجات_کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
✅ مصیبت های شهر شام:
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#حضرت_زینب_س_شام
#مجلس_یزید_ملعون
#خطبه_امام_سجاد_ع
#روضه_ی_شهر_شام
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_اسارت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#دیر_راهب (بین مسیر کوفه تا شام)
موضوعات پُر بازدید
✅ اشعار اول مجلسی:
#اهل_بیت_ع_مناجات
#اهل_بیت_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شب_جمعه
✅ دودمه مخصوص میاندارها:
#دودمه
✅دیگر موضوعات:
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_محسن_حججی
#استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_آمریکا
#زیارت_کربلا
#بیداری_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی
#مقام_معظم_رهبری
#امام_خمینی_ره
#امام_و_رهبری
#مقاومت_اسلامی
#مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#عفاف_و_حجاب
#اشک
#صلوات
#بصیرت
#انتخابات
#اخلاقی_و_اندرز
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#شهدای_گمنام
#راهیان_نور
#شعر_اعتراضی
#شعر_طنز
#ویروس_کرونا
#مدافعان_سلامت
#کشتار_مسلمانان_هند
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#هشتگ های ماه محرم
@hosenih
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم
به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم
دم دروازه ی ساعات جانم روی لب آمد
به رفتن در شلوغیها مرا کردند وادارم
@hosenih
همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا
من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم
تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه:
همه نامحرم اند اینجا، گره خورده عجب کارم
تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا
ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم
به دامانم پناه آورده اند اطفال با گریه
حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم
یتیمان را فقط با نیزه ها آرام میکردند
بماند این که من هم زخمی ام از درد سرشارم
سر سجاد را بین غل و زنجیر سوزاندند
دلم می سوزد و دلواپس احوال بیمارم
هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر
کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم
یهودی های شهر شام خیلی بی حیا هستند
علی را ناسزا گفتند و می دادند آزارم
سزد یکسر بسوزد شهر شام و اهل آن با هم
من پرده نشین را برده اند از بین بازارم
@hosenih
اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند
از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم
اگر چه ابری ام طوفانی ام اما برادر جان
کنار دشمنانت یک سر سوزن نمی بارم
شاعر: #مجتبی_شکریان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
از تیرگی شام دل آسمان گرفت
وقت ورود شد، نفس کاروان گرفت
@hosenih
ذریه ی بتول اسیران سلسله
باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت
راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق
پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت
راهی نبود از در دروازه تا به کاخ
از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت
اشک سر بریده درآمد که خواهرش
جا در میان مجلس نامحرمان گرفت
ای دختر علی چقدر داغ دیده ای
این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت
@hosenih
بازجر نانجیب شبی روبرو شُد و
اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت
شاعر: #محمدجواد_مطیع_ها
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو یک سرِ نشکسته نبود
@hosenih
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
فقط از دور تو را دخترکانت دیدند
نیزهای کاش به تو اینهمه وابسته نبود
@hosenih
گرچه از دور ولی باز زمین میاُفتند
زخمِ حلقومِ تو ای کاش که برجسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
شاعر: #حسن_لطفی
امام صادق (ع) از زبان امام زینالعابدین (ع) نقل کردهاند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزهی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند.
جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزهها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند.
هرگاه یکی از ما گریه میکرد، بر سرش میزدند.»
📚بحار الانوار، جلد 45، صفحه 154
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
این اسارته داداش یا قتلگاه
نیمی از قافله جون داده تو راه
ای پناه عالمین نگاهی کن
بی پناهیم بی پناهیم بی پناه
بعد از اون رنجی که تو راه کشیدیم
بعد از اون همه جسارت که دیدیم
حالا باید همه آماده بشیم
دم دروازه ساعات رسیدیم
@hosenih
دستامون بسته شده کنار هم
یه طرف طناب به بازوی منه
یه طرف به گردنه زین العباد
سر سلسله به دست دشمنه
پریشون وارد شهر شام شدیم
از رو نیزه احوال ما رو ببین
تازیونه می زنن که راه بریم
راه بریم بچه ها میخورن زمین
دستی که برای ما حجاب میشد
حالا بسته است تو بگو چی کار کنیم
میون نامحرما گیر افتادیم
کاش می شد از این قفس فرار کنیم
باورم نمیشه نامسلمونا
مارو خارجی داداش صدا کنن
اگه میتونی یه کم قرآن بخون
تا مارو کمتر اینا نگا کنن
اینا سنگم میزنن ولی داداش
میسوزه دلم برای بچه هات
تا میشد پناهشون شدم ولی
حالا هی با گریه میزنن صدات
@hosenih
خیلی سخته گذر از این مرحله
کاش فقط سنگ میزدن به قافله
بارون آتیش و ما چی کار کنیم
دستامون بسته شده با سلسله
بعد از اون کوچه های آتیش و سنگ
که تن ما پره از کبودیه
سخت ترین مسیر ما تو این دیار
رد شدن از کوچه یهودیه
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
دور محمل چه شلوغ است مکافات شده
قافله وارد دروازه ساعات شده
سنگ در دست رسیدند و خوش آمد گفتند
بین هر کوچه ای از آل علی بد گفتند
@hosenih
وسط اینهمه خنده شرر آهم هست
دور من هرکس و ناکس که نمیخواهم هست
این جماعت که همه راهزن و دزد رهند
زشت باشد که تو باشی و مرا هل بدهند
سوره ناس بخوانید که شر کم بشود
چشم ها خیره نماند سرشان خم بشود
ای حسین از تو چه پنهان به خودم لرزیدم
معجرم را به سر یک زن شامی دیدم
اول ماه صفر بدسفری بود حسین
ساربان من عجب بدنظری بود حسین
از سر نیزه ببین رد کبودی هارا
لال کن جان ابالفضل یهودی هارا
مشکلی کاش ز هجران تو حل میکردم
سرت از نیزه می افتاد بغل میکردم
طعنه و زخم زبان مرحله به مرحله بود
بی ادب تر ز همه دوروبرم حرمله بود
@hosenih
نصف روز است که اینجا سرپاییم حسین
دوست داری که بگوییم کجاییم حسین
وسط اینهمه روضه فقط این غم کم بود
آخرین منزل ما مجلس نامحرم بود
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
دور محمل چه شلوغ است مکافات شده
قافله وارد دروازه ساعات شده
سنگ در دست رسیدند و خوش آمد گفتند
بین هر کوچه ای از آل علی بد گفتند
وسط اینهمه خنده شرر آهم هست
دور من هرکس و ناکس که نمیخواهم هست
این جماعت که همه راهزن و دزد رهند
زشت باشد که تو باشی و مرا هل بدهند
سوره ناس بخوانید که شر کم بشود
چشم ها خیره نماند سرشان خم بشود
ای حسین از تو چه پنهان به خودم لرزیدم
معجرم را به سر یک زن شامی دیدم
اول ماه صفر بدسفری بود حسین
ساربان من عجب بدنظری بود حسین
از سر نیزه ببین رد کبودی هارا
لال کن جان ابالفضل یهودی هارا
مشکلی کاش ز هجران تو حل میکردم
سرت از نیزه می افتاد بغل میکردم
طعنه و زخم زبان مرحله به مرحله بود
بی ادب تر ز همه دوروبرم حرمله بود
نصف روز است که اینجا سرپاییم حسین
دوست داری که بگوییم کجاییم حسین
وسط اینهمه روضه فقط این غم کم بود
آخرین منزل ما مجلس نامحرم بود
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
این اسارته داداش یا قتلگاه
نیمی از قافله جون داده تو راه
ای پناه عالمین نگاهی کن
بی پناهیم بی پناهیم بی پناه
بعد از اون رنجی که تو راه کشیدیم
بعد از اون همه جسارت که دیدیم
حالا باید همه آماده بشیم
دم دروازه ساعات رسیدیم
دستامون بسته شده کنار هم
یه طرف طناب به بازوی منه
یه طرف به گردنه زین العباد
سر سلسله به دست دشمنه
پریشون وارد شهر شام شدیم
از رو نیزه احوال ما رو ببین
تازیونه می زنن که راه بریم
راه بریم بچه ها میخورن زمین
دستی که برای ما حجاب میشد
حالا بسته است تو بگو چی کار کنیم
میون نامحرما گیر افتادیم
کاش می شد از این قفس فرار کنیم
باورم نمیشه نامسلمونا
مارو خارجی داداش صدا کنن
اگه میتونی یه کم قرآن بخون
تا مارو کمتر اینا نگا کنن
اینا سنگم میزنن ولی داداش
میسوزه دلم برای بچه هات
تا میشد پناهشون شدم ولی
حالا هی با گریه میزنن صدات
خیلی سخته گذر از این مرحله
کاش فقط سنگ میزدن به قافله
بارون آتیش و ما چی کار کنیم
دستامون بسته شده با سلسله
بعد از اون کوچه های آتیش و سنگ
که تن ما پره از کبودیه
سخت ترین مسیر ما تو این دیار
رد شدن از کوچه یهودیه
شاعر: #موسی_علیمرادی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴