14000926-taheri-shoor4.mp3
2.03M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی حسین طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودیِ قتلگاه
می سوزه خونه ای که مثل بهشته
میخ در بود و پر و بال فرشته
الهی بشکنه دست اون کسی که
توی نامه اش به معاویه نوشته
قدم قدم، توی کوچه تا دَم در اومدم
نرسیده بی هوا لگد زدم، لگد زدم
صدای ناله ی زهرا، میونِ شلوغی گم شد
ضربه ای که زد به پهلو، ضربه ی دوازدهم شد
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودیِ قتلگاه
ناله می زنم من از ناله ی زهرا
گریه می کنم من از گریه ی زینب
اگخ تو مدینه این خونه نمی سوخت
نمی سوخت تو کربلا خیمه ی زینب
رنج و عذاب، بمیرم برای زهرا و رباب
یکی تو کوچه یکی بزم شراب، بزم شراب
نمیدونم چی بگم از، حال و روز این دو مادر
دیگه گهواره ی محسن، میرسه به علی اصغر
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودیِ قتلگاه
الف قامتشون شبیه داله
پُر شده چادرشون از گُلِ لاله
ماجرای فدک و ضربه ی سیلی
ای خدا شد ارث زهرای سه ساله
موشو گرفت، ساربان به زور النگو شو گرفت
قوت چشمای کم سوشو گرفت، موشو گرفت
شبیه پدربزرگش، با طناب دستاشو بستن
شبیه مادر بزرگش، دیگه پهلوش شکستن
نفسم اگه باز، به گلو برسه
کاری می کنم صِدامَم به عمو برسه
که بیاد به حسابِ عدو برسه
آتیش دامنم نزدیکه به مو برسه
آی همونی که ازم، پدرم رو گرفت
با یه عده حرومی دور حرم روگرفت
تو نبودی به زور، معجرم رو گرفت
اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شبای روضه ها شبای کربلا
دعای خیر من دعای کربلا
بزرگترا میگن شفا تو تربته
پس بهترین دوا دوای کربلا
ای چشمه ی حیات دو چشم ترم حسین
تا آخرین نفس نفس آخرم حسین
من هرچه دارم از قِبَل روضه های تو
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین
تربت توی کفنمه
پیرهن مشکیم به تنمه
تو قیامت به مادرت
بگو این سینه زنمه
آقام آقام آقام حسین
بند دوم
برای من بسه همین که دعوتم
میون روضتون به زیر سایتم
تو زندگیم آقا غمی نبوده چون
تو هیئته فقط که غرق لذتم
تنها امید این دل در به درم حسین
داروی قلب پر تپش مضطرم حسین
اشک غم تو شد همه ی آبروی من
من پای سفره ی تو شدم محترم
آقا نوکر لقبمه
گریه کار هرشبمه
آرزومه که تو بگی
یه کربلا طلبمه
آقام آقام آقام حسین
روضه امام حسین.mp3
6.89M
#روضه
#شب_جمعه
🔸شبای جمعه،گودال شلوغه
🔸ان شاالله اینکه میگن دروغه
🔸میگن رو سینش پرید
🔸مادرو انگار ندید
🔸رو دامن فاطمه
🔸حسینشو سر برید
#حسین
🔰شب های جمعه،نیمه شب ها تا سپیده
🔰بر روی اسرارش،خدا پرده کشیده
✳️از راه می آید،زنی قامت خمیده
✳️لب میگذارد روی حلقوم بُریده
☑️فریاد های یا_بُنیَّ ،پا بگیرد
☑️حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد
❇️روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
❇️قربان آن آقا که انگشتر ندارد
🔘یک تکه ای سالم،هم این پیکر ندارد
🔘جایی برای بوسه ی مادر،ندارد
💢گیسوی خود را ریخته روی گلویش
💢مادر بُوَد اینگونه شکل گفتگویش
✔️یا بُنیّ یا بُنیّ یا بُنیّ
✔️برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ
🌐دیدم خودم در عصر عاشورا بُنیَّ
🌐افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ
♨️#اینی_که_آتیشت_میزنه_اینه
#حسین
🔺من بی وضو موی تو را شانه نکردم
🔺حالا به دنبال سرت باید بگردم
🔹موهایی که بی وضو با دست فاطمه،شونه نمیشد...
🔹حالا تو چنگ یه بی حیاست
یه دست خنجر گرفته...
♻️من بی وضو موی تو را شانه نکردم
♻️حالا به دنبال سرت باید بگردم
یکی دو جمله هم از زبون خانوم زینب بگم
برادرم تو نبودی و یکه و تنها
میان خنده ی چندین سوار افتادم
هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردیو
من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم
چقدر رأس تو بر نی،دل مرا خون کرد
چقدر پشت سر نیزه دار،افتادم
#حسین_حسین_حسین_حسین
👌آقاجان،به اسمت قسم خیلی دلم تنگ حرمته
👌دلم برا گریه های بین الحرمین تنگ شده
👌دلم برا قدم زدن های خیابون بین الحرمین تنگ شده
👌دلم برا گوشه نشستن ...
#مناجات_دعا
#پنجشنبه_های_دلتنگی
بیچاره و فقیرم، یارب الهی العفو
از دست خود اسیرم، یارب الهی العفو
این نفْس ِ لاأبالی حال مرا گرفته
از اشتباه سیرم، یارب الهی العفو
کم معصیت نکردم! کافیست خبط و خسران
ابلیس کرده پیرم، یارب الهی العفو
درمانده ام! ندارم جز آه در بساطم
از شرم سربه زیرم، یارب الهی العفو
دادی بها به این بد! اما به جای جبران
دائم بهانه گیرم! یارب الهی العفو
ممنون که راه دادی! حالا که نیمهٔ شب-
-خورده به تو مسیرم، یارب الهی العفو
هر طور هست باید رزق شهادتم را
از دست تو بگیرم، یارب الهی العفو
تا اینکه بین روضه، رو به ضریح ارباب
در کربلا بمیرم، یارب الهی العفو!
#مرضیه_عاطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
ا ﷽ ا
امام علی علیه السلام به بیرون خانه می آید!👇
✅وقتی مهاجمین به خانه حضرت فاطمه(س) یورش بردند و بعد از جراحات و لطمات وارده بر حضرت فاطمه(س)، اصحاب سقیفه وارد خانه شدند.
اینجا بود که امام علی(ع) مقابل عمر بن خطاب درآمد و او را گرفت و بر زمین کوبید و در این حین خطاب به عمر فرمود :
📋《يَا ابْنَ صُهَاكَ! لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللهِ(ص) لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لا تَدْخُلُ بَيْتِي》
♦️ای پسر صحّاك! اگر مقدّرات خداوندی و پيمان و سفارش رسول خدا(ص) نبود، هر آينه مي فهميدی كه تو قدرت ورود به خانه مرا نداری!
عُمر از ترس جان خود سریع از خانه بیرون رفت.(۱)
📚منبع:
۱)کتاب سُلیم بن قیس، ج۲، ص۵۸۶
حضرت#فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
حضرت#علی علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
ا ﷽ ا
دستان مبارک #امام_علی_علیه_السلام را با ریسمان می بندند!👇
حضرت#فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
حضرت#علی علیه السلام
✅وقتی عمر شنید، که رسول اکرم(ص) به امیر المومنین(ع) دستور صبر داده است، فهمید که می تواند به کار خود ادامه دهد و بلافاصله از ابوبکر نیروی کمکی خواست!
او و یارانش این بار با پشتیبانی صد نفری که از قبل آماده بودند، حمله کردند و تا پشت در نیم سوخته آمدند.
قنفذ نیز با گروهی دیگر به پشت درب خانه آمدند تا کمکی برای عمر و یاران او باشند.
مرحوم طبرسی می نویسد :
📋《فَأَرْسَلَ عُمَرُ يَسْتَغِيثُ فَأَقْبَلَ النَّاسُ حَتَّى دَخَلُوا الدَّارَ فَكَاثَرُوهُ》
♦️عمر از ابوبکر، نیروی کمکی خواست.
پس مردم مهاجم، هجوم دسته جمعی خود را به خانه حضرت فاطمه(س) دستور کار خود قرار دادند و همگی وارد خانه شدند.
📋《وَ بَادَرَ عَلِيٌّ(ع) إِلَى سَيْفِهِ لِيَأْخُذَهُ فَسَبَقُوهُ إِلَيْهِ فَتَنَاوَلَ بَعْضَ سُيُوفِهِمْ فَكَثُرُوا عَلَيْهِ فَضَبَطُوهُ》
♦️امام علی(ع) در این هنگام، به طرف شمشیر خود رفت؛ ولی آنان زودتر شمشیر را برداشتند و حضرت(ع) را دستگیر کردند.
📋《وَ أَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ حَبْلًا أَسْوَدَ》
♦️و ریسمانی سیاه بر گردن حضرت(ع) انداختند، در حالی که او را می کشیدند.
در این موقع،
📋《وَ حَالَتْ فَاطِمَةُ(س) بَيْنَ زَوْجِهَا وَ بَيْنَهُمْ عِنْدَ بَابِ الْبَيْتِ》
♦️کنار درب خانه، حضرت فاطمه زهرا(س) میان علی(ع) و آنان حایل شد و مانع از بردن امام(ع) شد.(۱)(۲)
اینجا بود که قنفذ تازیانهای را به بازوی فاطمه(س) زد که اثر آن تا زمان شهادت آن بانو باقی ماند.
دست فاطمه(س) از دامان علی(ع) کوتاه شد و بر زمین افتاد و دشمن، علی(ع) را مظلومانه و کشان کشان به مجلس ابوبکر بردند تا به اجبار از او بیعت بگیرند.
فاطمه(س) با جراحت تمام، سراسیمه، به زحمت بلند شد تا مانع بردن علی(ع) به مسجد شود و می فرمود :
📋《وَ اللّهِ لا أَدَعُكُمْ تُجُرُّونَ إِبْنَ عَمّي ظُلْماً》
♦️به خدا سوگند!
نمي گذارم پسر عموي مرا ظالمانه به سوی مسجد بكشانيد.
و در ادامه فرمود :
📋《وَيلَكُم! مَا اَسرَعَ مَا خُنتُم اللَّه وَ رَسُولَه فِينَا اَهلَ البَيتِ(ع) وَ..》
واي بر شما! چه زود، به خدا و رسولش، در حق ما اهل بیت(ع) خيانت کردید.(۳)
در این هنگام علی(ع) را وارد مسجد کرده و در مقابل ابوبکر که بر منبر نشسته بود، نشاندند و عمر شمشیر را بالای سر حضرت(ع) گرفته بود.
در روایت آمده است که؛
📋《أَخْرَجُوا عَلِيّاً(ع) فَمَضَوْا بِهِ إِلَى أَبِي بَكْرٍ!
فَقَالُوا لَهُ: بَايِعْ!
فَقَالَ: إِنْ أَنَا لَمْ أَفْعَلْ فَمَهْ؟!
فَقَالُوا: إِذًا وَ اَللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ نَضْرِبَ عُنُقَكَ! قَالَ : إِذًا تَقْتُلُونَ عَبْدَ اَللَّهِ وَ أَخَا رَسُولِهِ. فَقَالَ عُمَرُ : أَمَّا عَبْدُ اَللَّهِ فَنَعَمْ، وَ أَمَّا أَخَا رَسُولِ اَللَّهِ(ص) فَلاَ، وَ أَبُو بَكْرٍ سَاكِتٌ لاَ يَتَكَلَّمُ!》
♦️امیرالمؤمنين(عليه السلام) را از خانه اش خارج کردند، و او را وارد مسجد نمودند.
سپس ابوبكر گفت : بيعت كن!
حضرت(ع) فرمود :
اگر من بيعت نكنم، چه می شود؟
ابوبکر گفت : قسم به خدایی كه شريك ندارد، گردنت را مي زنيم!
حضرت(ع) فرمود :
در اين هنگام بنده ی خدا و برادر پيامبر(ص) را كشته ايد.
ابوبكر ساكت شد و چيزي نمی گفت!(۴)
در این هنگام، زهرای مرضیه(س) با تن مجروح، خود را به زحمت به مسجد رسانید و خطاب به غاصبین فرمود :
📋《خَلُّوا عَنْ أبنِ عَمّي!
فَوَالَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لأََنْشَرَنَّ شَعْرِي وَ لأََضَعَنَّ قَميصَ رَسُولِ اللّهِ(ص) عَلي رَأْسي وَ لأََصْرُخَنَّ اِلَي اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالي فَما ناقَةُ صالِحٍ بِأَكْرَمَ عَلَي اللّهِ مِنّي وَ لاَ الْفَصيلُ بِأَكْرَمَ عَلَي اللّهِ مِنْ وُلْدِي!》
♦️رها کنید پسر عموم را! قسم به آن خدایی که محمد(ص) را به حق برانگیخت! اگر از علی(ع) دست برندارید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا(ص) را بر سر افکنده، به نزد خدای تبارک و تعالی فریاد بر می آورم.
یقین بدانید که ناقه ی صالح در نزد خدا از من گرامی تر و بچّه ی آن ناقه، نیز از فرزندان من قدر و قیمتش زیادتر نبود.(۵)
📋《فَقَالَ لَهُ عُمَرُ : أَلاَ تَأْمُرُ فِيهِ بِأَمْرِكَ؟
فَقَالَ: لاَ أُكْرِهُهُ عَلَى شَيْءٍ مَا كَانَتْ فَاطِمَةُ(ع) إِلَى جَنْبِهِ》
♦️عمر در این هنگام خطاب به ابوبکر گفت :
آیا دستور نمی دهی کار را تمام کنیم؟!!
ابوبکر گفت : مادامی که فاطمه(س) در کنار علی(ع) است، او را به چیزی مجبور نمی کنم!
آن گاه حضرت فاطمه(س) همراه حسنین(علیهم السلام) برای نفرین به سوی قبر رسول خدا(ص) حرکت کرد.(۶)
علی(ع) در این هنگام به سلمان فرمود :
📋《أَدْرِكْ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ(ص)!》
♦️سلمان! فاطمه(س) را دریاب!
ادامه مطالب :👇
سپس فرمود :
📋《فَإِنِّی أَرَى جَنْبَتَیِ الْمَدِینَةِ تُكْفَئَانِ وَ اللَّهِ إِنْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا وَ شَقَّتْ جَیْبَهَا وَ أَتَتْ قَبْرَ أَبِیهَا وَ صَاحَتْ إِلَى رَبِّهَا لَا یُنَاظَرُ بِالْمَدِینَةِ أَنْ یُخْسَفَ بِهَا وَ بِمَنْ فِیهَا》
♦️گوئی دو طرف مدینه را می نگرم که به لرزه درآمد، سوگند به خدا اگر فاطمه(س) موی خود را پریشان کند و گریبان چاک نماید و در کنار قبر پیامبر(ص) نفرین و ناله سر دهد، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی ماند، و زمین همۀ آنها را در کام مرگبار خود فرو می برد.
سلمان به حضرت فاطمه(س) عرض کرد :
📋《يَا سَيِّدَتِي وَ مَوْلاَتِي! إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَبَاكِ رَحْمَةً فَلاَ تَكُونِي نَقِمَةً》
♦️ای دختر محمد(ص)! خداوند پدرت را مایۀ رحمت جهانیان قرار داده است، خواهش می کنم به خانه برگرد و نفرین در حق این مردم نادان مکن.
حضرت(س) فرمود :
📋《يَا سَلْمانُ! يُريدُونَ قَتْلَ عَلِّيٍ(ع) وَ ما عَلي عَلِيِّ(ع) صَبْرٌ فَدَعْني حَتّي أَتِيَ قَبْرَ أَبي فَاَنْشِرَنَّ شَعْري، و أَشُقَّ جَيْبي وَ أَصيحَ اِلي رَبِّي》
♦️اي سلمان! آنان قصد جان علی(ع) كردند.
من در شهادت علي(ع) نمي توانم صبر كنم، صبرم تمام شده است.
مرا به حال خود بگذار تا كنار قبر پدرم بروم و گریبان چاک دهم و به درگاه خدا، ناله سر دهم.
سلمان در این هنگام عرض کرد :
مولایم علی(ع) مرا فرستاده که به شما بگویم؛ به خانه برگردید و نفرین نکنید.
وقتی حضرت متوجه پیام امام خویش شد، فرمود :
📋《اَرْجِعُ وَ اَصْبِرُ وَ اَسْمَعُ لَهُ وَ اُطيعُ》
♦️[حال که امامم دستور داده] بر می گردم و صبر می کنم و سخن او را می پذیرم و از او اطاعت می کنم.(۷)(۸)
وقتی ابوبکر این صحنه را دید، فورا گفت :
📋《مُدَّ يَدَكَ فَبَايَع!》
♦️دستت را پیش بیاور تا با من بیعت کنی!
اما امام علی(ع) اباء کرد، در حالی که دست مبارک ایشان مشت بود.
📋《فَمَدُّوا يَدَه كَرهَاََ فَقَبَضَ عَلِيُّ(ع) أَنَامِلَهُ، فَرَامَوا بِأَجمَعِهِم فَتَحَهَا فَلَم يَقدَرُوا، فَمَسَحَ عَليهَا أَبُوبَكرِِ، وَ هِي مَضمُومَةُ》
♦️تمام آنها جمع شدند تا مشت آن حضرت(ع) را باز كنند و در درون دست ابوبكر قرار دهند، نتوانستند.
در این هنگام ابوبكر خود پیش آمد و دست خود را بر روی دست بسته ی امام علی(ع) به عنوان بیعت کشید و بدان اکتفا کرد و همگی را رها کرد.(۹)
آن گاه که علی(ع) سالم از دست مهاجمان آزاد شد؛
📋《فَلَحِقَ عَلِيٌّ(ع) بِقَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) يَصِيحُ وَ يَبْكِي وَ يُنَادِي :
يَاِبْنَ أُمَّ! إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِي وَ كٰادُوا يَقْتُلُونَنِي》
♦️پس علی(ع) خود را به کنار قبر پیامبر اکرم(ص) رساند، در حالی که فریاد می زد و گریه می کرد و ندا می داد که ؛
ای پسر مادرم! همانا این قوم مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود که مرا بکشند!(۱۰)
امام علی(ع)، تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمد، و راه خانه را در پیش گرفت.
حضرت زهرا(س) شوهر معصوم خود را نگریست و فرمود :
📋《رُوحِی لِرُوحِکَ الْفِداءُ وَ نَفْسِی لِنَفْسِکَ الْوِقَاء!
یَا اَبَالحَسَنْ! اِن کُنْتَ فِی خَیرٍ، کُنْتُ مَعَکَ و اِنْ کُنْتَ فی شَرٍّ کُنْتُ مَعَکَ!》
♦️علی جان، جانم فدای جان تو و جان و روح من سپر بلای جان تو!
یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود؛ اگر تو در خیر و نیکی به سر می بری، با تو خواهم زیست و اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی، باز هم با تو خواهم بود.(۱۱)
📚منابع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۸
۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳
۳)عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۵۷۱
۴)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷
۵)المسترشد طبری شیعی، ج۱، ص۳۸۰
۶)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷
۷)عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۵۷۱
۸)تفسیر البرهان بحرانی، ج۲، ص۷۱۰
۹)بیت الأحزان محدث قمی، ص۱۱۸
۱۰)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷
۱۱)نهج الحیاة دشتی، ص۱۵۹، ح۷۵
حضرت#فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
حضرت#علی علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
✍جواب دندان شکن امیرالمومنین #امام_علی_علیه_السلام به نامه معاویه بن ابی سفیان!👇
✅بعد از به حکومت رسیدن امام علی(ع) و در پی دستور امام(ع) به معاویه، مبنی بر تحویل امارت شام به حاکم اعزامی حضرت(ع)، این امر بر معاویه گران آمد و در طی نامه ای به منظور تنقیص و پایین آوردن مقام امام علی(ع) خطاب به امام علی(ع) نوشت:
📋《وَ مَا مِنْ هَوُلَاءِ اِلَّا مَنْ بَغَیتَ عَلَیهِ وَ تَلَکأتَ فِی بِیعَتِهِ حَتَّی حُمِلْتَ اِلَیهِ قَهْرَاً تُسَاقُ بِخَزَائِمِ الاِقْتِسَارْ کَمَا یُسَاقُ الْفَحْلُ الْمَخْشُوشْ》
♦️تو بر هر یک از خلفای پیشین دشمنی ورزیدی و از بیعت با آنان امتناع کردی تا آن که تو را همانند شتر افسار زده برای بیعت حاضر کردند.
این جمله معاویه حکایت از بیعت تحمیلی امام علی(ع) و بردن امام(ع) با وضع نامطلوب در مورد بیعت با خلیفه اول بوده است.(۱)
در طی نامه ای، امام علی(ع) پاسخ نامه معاویه را چنین نوشت:
📋《وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ اَلْجَمَلُ اَلْمَخْشُوشُ حَتَّى أُبَايِعَ وَ لَعَمْرُ اَللَّهِ لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ وَ أَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ وَ مَا عَلَى اَلْمُسْلِمِ مِنْ غَضَاضَةٍ- فِي أَنْ يَكُونَ مَظْلُوماً مَا لَمْ يَكُنْ شَاكّاً فِي دِينِهِ وَ لاَ مُرْتَاباً فِي يَقِينِهِ وَ هَذِهِ حُجَّتِي إِلَى غَيْرِكَ قَصْدُهَا》
♦️گفته ای که مرا همچون شتر افسار زدند و کشیدند که بیعت کنم!
عجبا! به خدا سوگند با این سخن خواسته ای مذمّت کنی و ناخواسته مدح و ثنا گفته ای!
خواسته ای رسوا کنی؛ ولی رسواشده ای!
این برای یک مسلمان نقص نیست که مظلوم واقع شود؛ مادامی که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند و این خلاصه حجّت و دلیل من است حتّی در برابر غیر تو!(۲)
📚منابع:
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۶۰
۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۷۶
حضرت#فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
حضرت#علی علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham