eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
10.5هزار ویدیو
165 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناجات دعا: ‼️ درصورت مبتدی بودن ، از استفاده کردن مطالب درجلسات تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
🏴بند اول یه کاروون با/گل اقاقی و گل یاس اومد یه کاروون با/جوونای رشید و عباس اومد رسیدن به کربال به زمین پر بال خیمه ها بر پا کردن ای امون واویلتا )ای امون از جدایی/ حسین حسین شده کرب و بالیی/ حسین حسین میشه اینجا فدایی/ حسین حسین( شده کرب و بالیی،حسین حسین 🏴 بند دوم داره مصیبت/میباره از تو چشماوصدای زینب داره مصیبت/یکی یکی مرور میشه برای ز ینب می کشه آ ه حسرت شده قلبش بی طاقت برای زینب سخته اینهمه حس غربت بیا برگرد داداشم/ حسین حسین میترسم بی تو باشم/ حسین حسین اینجا از تو جداشم/ حسین حسین ای امون از جدایی... شده کرب و بالیی،حسین حسین 🏴 بند سوم داداشه خوبم/نیگا نکن به قتلگاه دلم میگیره داداشه خوبم/اگه بری بدو ن تو خواهر میمیره میدونم اینو من خوب تورو از دستت میدم دارم انگار می بینم دم گودال رسیدم میبینم با یه خنجر/ داداش داداش با لبه تشنه آخر/ داداش داداش میبُرن از تنت سر/ داداش داداش ای امون از جدایی... شده کرب و بالیی،حسین حسین
۱ خیمه ها تا برپا شد چشم زینب دریا شد کربلا با تو تازه کربلا شد کشتی غم پهلو زد در گل بوی هجران دارد این ساحل خواهری دلشوره می گیرد ای دل،ای دل اعوذو بالله من کرب و البلا چشم طفلان بارانی پس چه شد این مهمانی مادری در دل دارد نوحه خوانی آیه استرجاع می خوانی قصه را تا آخر می دانی میشود اصغر روی نیزه آسمانی اعوذو بالله من کرب و البلا
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ أَلسَّلامُ عَلی مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ اَلسَّلامُ عَلیَ من ناغاهُ فی المَهدِ میكائیلُ از ناحیه‌ی امام زمان چند تا سلام بدم با سلام منو شما خیلی فرق داره .. أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ امام زمان به جدش اینجور سلام میده أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاْدْعِیآءِ أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْجابَـهُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ سلام به اون آقایی که اجابت زیر قبۀ حرمش تضمین شده ست .. أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاْ ئِـمَّـهُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ، سلام به اون آقایی که ائمه از نسل او هستند أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، سلام بر اون حسینی که شفا در تربتشِ .. سلام به کربلا و خاک کربلا ‌‌.. همون خاکی که زینب فردا قدم میزاره رو این خاک .. آرزوی غبار این‌باشد روی‌دامانِ یار بنشیند در مسیرِ او باشد زیرِ پایش به بار بنشیند قطعه‌خاکی بلند مرتبه‌شد ذره ای بودُ آفتاب شده نسبتش میرسد به صحنِ‌نجف از ذراریِ بوتراب شده یه روزی امیرالمومنین رسید به این خاکِ کربلا، هنوز حسینی به کربلا نیومده، هنوز خونی به زمین ریخته نشده دیدن از اسبش پیاده شد امیرالمومنین هی خاکُ بر میداره بود میکنه،گریه میکنه .. دیدن داره با خاک کربلا حرف میزنه *وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ* همه متعجب که این چه خاکیه که امیرالمومنین میگه خوش به حالت ای خاک کربلا: لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ أَقْوَامٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسابٍ* خوش به حالت خاک، یه روزی یه عده میان از تو این خاکِ کربلا بی حساب میرن به بهشت .. یه روز یه عده ای از این خاک محشور میشن یه جوری وارد بهشت میشن بدونِ حساب و کتاب .. بعد دیدن هی خاکُ برداشته گریه میکنه ..هاهُنا مَصارع عُشاق .. هی نشون میداد میگفت اینجا کجاست‌ .. آی دلای کربلایی انگار کربلا زیر آسمان داری گریه میکنی .. قطعه‌خاکی بلند مرتبه‌شد ذره ای بودُ آفتاب شده نسبتش میرسد به صحنِ‌نجف از ذراریِ بوتراب شده خاک میخواست نورِ محض شود تا غبارش چو طوطیا باشد سجده ای کرد بر قدوم حسین تا شفا بخش و کیمیا باشد مثه فردایی کاروان قدم گذاشت رو خاکِ کربلا .. خاکِ کرببلا دلش میخواست مثل آیینه ها زلال شود چشمه ای باشد از یم کوثر خوردنِ تربتش حلال شود @majmaozakerine
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خاک بر صورتِ حسین نشست امام زمان میگهأَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ .. کسی تا حالا ندیده بود صورتِ حسین خاکی بشه، خاک کجا صورتِ حسین .. تا دید زینب میخواد از محمل پیاده بشه گفت برید کنار اباالفضل آمد زانوشُ رکاب کرد .. محارم همه آمدن دورِ عمه حلقه زدن عمه با احترام پاشو زمین بزاره .. همه مواظبن گرد و خاک رو معجرش نشینه .. (نمیدونم جلوتر برم یا نه!..) خاک بر صورتِ حسین نشست پرده داریِ آفتاب کند بی سبب نیست سجده بر تربت خلق هفتاد تا حجاب کند *امام صادق فرمود سجده بر تربت کربلا هفتاد تا حجاب رو از بین میبره ..* علت خلق تمام جهان خاک این روضۀ منوره است سندش هست آیۀ تطهیر تربت کربلا مطهره است قبرِ زهرا بقیع گم شده بود وسط این دیار پیدا شد عرش بر روی خاک خیمه زدُ تربتِ کربلا معلی شد آسمان را به انتظار نشست تربت کربلا مودب شد چقدر ذوق کرد وقتی که خاک پای قدوم زینب شد ماه بر رویِ خاک افتاده‌ست دشت لاله پر از ستاره شده لای لای رباب باعث شد خاکِ این دشت گاهواره شده دلشوره داره خواهرت داداش بیا برگرد .. داره میمیره دخترت داداش بیا برگرد .. همچین که رسیدن کربلا گفت عمه مگه نگفتی ما داریم میریم مهمونی .. چرا با شمشیر و نیزه اومدن به استقبال ما .. تو این بَرّ بیابون خیمه نزن حسین جان خیلی غریبِ این خاک زینب شده هراسان مثلِ فردایی نزدیک به ۶۰ تا خیمه برپا شد، بالاترین خیمه و اولین خیمه شد خیمۀ اباالفضل، ابی عبدالله فرمود خیمۀ عباسُ رو بلندی بزنید، میخوام همه ببینن این خیمه ها صاحب داره همه ببینن این لشکر عباس داره.. بعد فرمود گود ترین خیمه خیمۀ زن ها باشه دورِ خیمۀ زن ها خندق بکنید به این راحتی کسی دسترسی نداشته باشه .. وسط خیمۀ زن ها خیمۀ زینب باشه .. یه جوری تو گودی خیمه رو بزنید زن ها میدانِ جنگ رو نبینن .. نبینن اون ساعتی که حسین از بالای ذوالجناح می افته رو خاک .. یه جوری خیمه بزنید نبینن علی اصغر رو دستِ بابا داره بال بال میزنه .. همه حرفا رو که زدن (ای دلای اربعینی ..) یه سایبون درست کنید برایِ شیرخواره آب زیادی بردارید بارون نمیباره ببین دلِ ربابُ شکسته مثلِ شیشه اگه بمونی اصغر شش ماهش تموم نمیشه تموم ترسم از اینه که خیلی دیر میشه تو بمونی تو قتلگاه خواهر اسیر میشه بگو اگه بمونم چیجور نفس بگیرم چه جوری از رو نیزه سرت رو پس بگیرم *چه خاکی شد این خاک کربلا .. چه خون هایی رو این خاک نریخت .. اما به خون با همۀ خون ها فرق داشت ..* خواهری خاک رویِ سر می ریخت پیکری مانده در دلِ هامون کفنی داشت پیکرش از خاک کفنی داشت پیکرش از خون *چند روزِ دیگه یه بدنی رو خاک می افته بگم با این بدن چه میکنن، اهل ناله؛ ناله بزنن اگه محرم نبود نمی گفتم .. ده نفر یه جور با اسب هاشون این بدنُ زیرِ سم اسب ها کوبیدن .. یه کاری با این بدن کردن زینب گفت صَلّیٰ عَلَیْکَ مَلیکُ السَّماء، هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء .. یعنی گوشت و خاک و بدن و خون با هم آمیخته شد .. یه کاری کردن زینب از زیر خاک ها و رمل ها یه بدنُ در آغوش گرفت و بغل کرد .. هی گفت آیا تو حسینِ منی .. حسین ... @majmaozakerine
‍ ‍ ‍ 🏴 عليه السلام 🎤 صلی الله علیک ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده ای شهید سر جدا خامس آل عبا وعده بعدی ما اربعین کرب و بلا من اراد الله، به خیرا عشق تو برده، دل ما را بی تو می‌میرم، عزیزالله با تو محشورم ان‌شاءالله در غربت مانده‌ای ای مسلم غریبم می‌بینمت سرِ دار / ای یار و ای حبیبم عید قربان من است اولین قربان تویی در قیام تشنگان اولین عطشان تویی تشنه‌لب رفتی، به قربانگاه می‌کشد از دل، یتیمت آه می‌شوم ملحق، پس از یک ماه من به تو مسلم، ان‌شاءالله غرقی در اضطراب سوی تو کِی می‌آیم با سر به خاک پاکت/بر روی نی می‌آیم من به کوفه می‌رسم با سری بر نیزه‌ها بی تنی که مانده است غرق خون در کربلا تو اگر امروز، شدی تنها می‌شوم مثل ِ، تو من فردا غربت است انگار، نصیب ما در میان این، بی‌غیرت‌ها .ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلی الله علیک ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده ای شهید سر جدا خامس آل عبا وعده بعدی ما اربعین کرب و بلا من اراد الله، به خیرا عشق تو برده، دل ما را بی تو می‌میرم، عزیزالله با تو محشورم ان‌شاءالله آه ای کرب و بلا مهمان رسیده انگار جان تو را نسیمی/در خون کشیده انگار پا به خاک تو نهاد کاروان حاجیان می‌شود اینجا تمام غرق در خون حجشان تو منایی و، تویی مشعر می‌شود در خا ک تو محشر روی خاک تو، که می‌ریزد خون پاک این، باغ بی‌سر آه ای آب فرات یک قافله رسیده با طفل شیرخوار و / با پیر قد خمیده روز آخر کافی است از تو یک پیمانه هم وای اگر منعت کنند ای فرات از این حرم ای فرات آن لحـــظهٔ آخر می‌روی از مشـــک آب‌آور در پی یک قطـــره از آبت می‌رود از دست، آخر اصغر ..................... ، عليها السلام امشب دیگر دلم از این جهان بریده از دوری تو دیگر / جانم به لب رسیده دخترت دلتنگ توست در سپاه جنگ توست غرق خون مثل سرت صورتم همرنگ توست دوریَت آتش، به جانم زد آن‌که سنگت زد، مرا هم زد آن‌که آتش در، حرم انداخت تا ابد آتش، در عالم زد کی قرآن مرا در خاک و خون کشیده از زخم روی لبهات/ جانم به لب رسیده ای سر از تن جدا تو کجا اینجا کجا ردّ سنگت بر جبین می‌کُشد امشب مرا کی مرا از تو، جدا کرده کی تو را ذبح از، قفا کرده با سرت خولی چه‌ها کرده با تو چه ای سر، دنیا کرده .................... عليها السلام و شهدا خواهر قربان تو مظلومی و غریبی تنهایی و میانِ / این قوم نانجیبی غم مخور امروز اگر شد سپاهت کم حسین نوجوان‌هایم فدات من مگر مُردم حسین زینب است و این، دو قربانی نذر تو هستند، تو می‌دانی هدیه‌هایم را، نرنجانی از نگاهم غمم، را می‌خوانی قربان تو شدن رزقی است بی‌نهایت هر کس فداییت شد / افتاد روی پایت نزد تو بی‌ارزش است جان بی‌مقدار من من فقط عار توام تو همیشه یار من ای فدای تو، سر و جانم پای تو والله، که می‌مانم من که دلتنگِ، شهیدانم با دل تنگ از، تو می‌خوانم ..‌..‌‌‌‌..........‌........‌.. آخر در قتلگاه من هم به تو رسیدم از بین تیر و شمشیر / دنبال تو دویدم بشکند دستم اگر نشکند در راه تو تا نبینم بی‌کسی آمد عبدالله تو من فداییّ، سرت هستم من شهید آخرت هستم پر زدم از خیـــمه تا گودال زخمی از زخم ِ، پرَت هستم دیدم که محشر است دور سرت عموجان زیر هجوم مانده بال و پرت عموجان نیزه‌ها دور سرت در طواف چندمند ناله‌های غربتت بین این غوغا گمند یک نفر سنگی، به سویت زد یک نفر با تیر، به رویت زد یک نفر با خنـــجری آمد پنجه در تابِ، گیسویت زد ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بااشک ثبت شد ای صاحب اصلی عزا، دلت دوباره ساکن کربوبلا شد همراه حسین و عمه ها، رفتی به اون زمینی که مهد بلا شد می بینی همین که پای زینب به زمین کربلا رسیده با درد اشکای غریبی از چشاش به روی خاک کربلا چکیده با درد العجل الامان بیا به حقّ آه عمّه ی غم پرورت العجل الامان بیا به داغ روی داغ جدّ اطهرت العجل، به حق زینب العجل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت زینب علیهالسلام: اینجا چه زمینیه حسین جان که غم دو عالمو گذاشت تو سینَم اما تموم غمم اینه که نکنه داغ تو رو اینجا ببینم یه کوچه ای از محارمه به دور من تا سایمو کسی نبینه چند روز دیگه کنار مقتلت میون دشمنیم من و سکینه ای داداشم نخواه ببینم رأستو رو نیزه ها چند روز بعد توی این خاک غم نخواه بشم اسیر و همسفر با ابن سعد العجل، به حقّ زینب العجل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 هرچند دل من پر از غمه، دلم خوشه کفیلمه حضرت عباس تا وقتی که باشه پیش من ،غربت این زمین ِغم نمیشه احساس چند روز دیگه با مشک آب، به علقمه میره ولی بر نمی گرده سهم من و اهل خیمه ها ،میون غارت حرم، غربت و درده آه از اون لحظه که دشمنا می ریزند به خیمه ها عصر دهم می بینند بی کسیم همه رو می زنند با کینه ی غدیر خم العجل، به حقّ زینب العجل.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
‍ ‍ .👆 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سه ساله٬ دردونه رقیه بی تو نمی تونه رقیه خیمه نزن جونِ رقیه آقا / رسیدی به کربلا دلت چه آ/شوبه اگه برگردی برا مخدّرات / خوبه / ای وای آقا / به علیِ اکبرت قسم نمون / اینجا دل نداری ببینی جون بده رو / خاکا / ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نشستی تا دمِ سحرگاه شبونه زیر سایهٔ ماه ذکر لبت أعوذ بالله داری / علی اصغرو می بینی توی گهواره غصه داری برا ماجرای گوش/واره / ای وای داری / می بینی مشک و علَم رویِ دوش / سقا غصه داره بی علمدار شدنی / آقا / ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نگاهی کن دور و برت رو حالِ رباب٬ همسرت رو بغض گلوی خواهرت رو زینب / داره با چه حالی حنجرت رو می/بینه چه کُنه با کندیِ خنجر پُر کینه / ای وای زینب / سرت و می بینه روی تل میره / از حال می بینه بی کفن افتادی ته / گودال / ای وای .................... . علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خونِ حسن تویِ رگاته مهربونی توی نگاته هرجامیری عمه باهاته خواستی / جون بدی مثلِ علی برا عمو / خواستی جون بدی تا نَبینه بلا عمو / خواستی / ای وای خواستی / دشمنا رو همه ناامید کنی / خواستی اینجوری بابا رو، روسفید کنی / خواستی / ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دویدی فوری سمت میدون رفتی و عمه شد پریشون دلِ عمو حسین شده خون میدید / رو تنت نیزه رو بی حد میزنن / میدید کینه دارن از حسن، بد میزنن / میدید / ای وای میدید / میکشی پا رو زمین، میکشی آه / میدید غرق خون تو رو میونِ قتلگاه / میدید / ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هستی توو آغوشِ عمو جون میبوسَدت داری میدی جون از جایِ شمشیر میچکه خون مونده / جای نیزه روی هر جایِ تنت / مونده جایِ خاک و خون به دورِ دهنت / مونده / ای وای مونده / نفسای آخرینت میونِ / سینه جایِ دستایِ عمو رویِ خونِ / سینه / ای وای ........................ . علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دارم عمو دلشوره دائم نگی منو نداری لازم وقتشه دیگه بره قاسم دیدی / إرباً إربا شدن، «أحلیٰ عسله» / دیدی که دارم برا شهادت عجله / دیدی / ای وای دیدی / بازوبند و عمو! تکلیف منو / دیدی غم و دلشورهٔ بابام حسنو / دیدی / ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ثانیه های آخرینه شکسته استخونِ سینه عمو دلت رفته مدینه ؟! قلبت / از فشارِ محکمِ «در» میسوزه / قلبت واسهٔ پهلوی مادر میسوزه / قلبت / ای وای قلبت / من زمین خوردم و داره میگیره / قلبت بمیرم به غم و غصه م اسیره/ قلبت / ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بالاسرم اومدی حالا عمو حسینم! جایِ بابا جون ندارم بلندشم از جا دارم / دست و پا میزنم و دلت برام / خونه زیر نیزه ها تنم سالم نمی / مونه/ ای وای دارم / جون میدم غرقِ به خون سرم رو زا/نوهات میکشم پنجه رو خاک عمو جلو /چشمات/ ای وای . •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
‍ ‍ . میرسه نسیم ماتم حسین شب اول محرم حسین همه جمعن پای پرچم حسین شب اول محرمِ حسین آوردی زیر خیمه نوکراتو خدا ازم نگیره روضه هاتو ممنون مادر توام دوباره اجازه داد گریه کنم براتو حسین جانم .... نوکریت آبرو داد به ما حسین بابی انت و امی یاحسین بهتر از روضه ی توست کجاحسین بابی انت و امی یاحسین به غم دل من اسیره تو روضه نوکرت ای کاش بمیره تو روضه از مادرت شرمنده میشم آقا اگر که گریه ام نگیره تو روضه حسین جانم... ................................. پره نامرده چرا کوفه حسین یابن فاطمه نیا کوفه حسین نداره به ما وفا کوفه حسین یابن فاطمه نیا کوفه حسین دلم برات زار و حزینه امشب غصه رو قلب من میشینه امشب کوفه برای کشتنت مهیاست مولای من برگرد مدینه امشب حسین جانم... آخرش جونم میشه فدای تو نگرانم واسه بچه های تو دل من شور میزنه برای تو نگرانم واسه بچه های تو نیا که کوفه از تو داره کینه بیچاره میشه دخترت سکینه کوفه نیا سخته برای رباب شیرخواره شو رو نیزه ها ببینه حسین جانم... تک و تنها می کنم دعا حسین کاشکه برگردی مدینه یاحسین پریشونم بین کوچه ها حسین کاشکه برگردی مدینه یاحسین رو نیزه میگرده سرت تو کوفه بد میگذره به دخترت تو کوفه اینجا همه پیش سر بریده ات سنگ میزنن به خواهرت تو کوفه حسین جانم.... ................... اینجا غم به دل میشینه یاحسین بیا برگردیم مدینه یا حسین جان دخترت سکینه یاحسین بیا برگردیم مدینه یاحسین عزیز قلب مادرم برادر میبینی زار و مضطرم برادر من با تو اومدم ولی میترسم که بی تو از اینجا برم برادر حسین جانم... اومد اینجا بوی مادرم حسین نگرانتم برادرم حسین ای همیشه سایه ی سرم حسین نگرانتم برادرم حسین تموم صحرا پره نیزه داره دلم به شور افتاده باز دوباره حرمله اینجاست تو بگو با رباب اصغرو از خیمه بیرون نیاره حسین جانم... ................. روشنیِ دیده ی ترِ منی ابتا من الذی ایتمنی نه سری مونده برات نه بدنی ابتا من الذی ایتمنی اشک تو از چشم ترت میریزه خاکستر از روی سرت میریزه فدات بشم داره رو دامن من خونِ رگای حنجرت میریزه اباالمظلوم... اینجا هیچکی جوابم رو نمیده کی رگای حنجرت رو بریده پیشونیت شکسته رنگ پریده کی رگای حنجرت رو بریده دیگه نمیتونم قرار بگیرم از کف پام باید که خار بگیرم خیلی کتک خوردم ولی نشده که سر تورو از نیزه دار بگیرم اباالمظلوم... برا من یتیمی زوده ای پدر همه پیکرم کبوده ای پدر مگه جرم من چی بوده ای پدر همه پیکرم کبوده ای پدر اینجا کتک به هر بهانه خوردم سیلی به جای آب و دانه خوردم شبیه مادر تو ای پدر جان منم غلاف و تازیانه خوردم مشابه سبک زیر خوانده می‌شود •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
راه بود و اذیت و غم بود دلخوشی همه به پرچم بود پرچمی که بروی دوش من‌ است پرچمی که امانت حسن است من‌ ابالفضلم و علمگیرم اسدالله زینبم! شیرم! سایبان سر همه شده ام عموی آل فاطمه شده ام کار بدخواه نور یکسره است این بیابان به زیر سیطره است بچه ها در کنار هم هستند نوبتی روی شانه ام‌ هستند دوست دارم که گفتگو بکنند روی دوشم عمو عمو بکنند! ناقه ها رام رام‌ می آیند با شکوه تمام می آیند همه در امن و امنیت کامل چهار پرده بروی هر محمل گرچه این کربلا پر از خاک است چادر و معجر همه پاک است یکطرف من و یکطرف اکبر دور ناموس حضرت حیدر کلفت زینبند حور و ملک قد اورا ندیده است فلک من برایش رکاب میگیرم اون بگوید بمیرم میمیرم   نیم قرن این عزیز دردانه روز بیرون نیامد از خانه! نکند حرف ازین و آن بخورد دل زهرای ما تکان بخورد نکند چادرش لگد بشود پابرهنه زخار رد بشود نکند قامتش نظر بخورد سنگ از بچه های شر بخورد نکند سنگ بر رویش برسد تازیانه به بازویش برسد ابن سعد و اشاره وای به من گوش بی گوشواره وای به من زینب و ازدحام وای به من زینب و کاخ شام وای به من سید پوریا هاشمی @rozeh_1
بوی حزن و غصه و اَندوه و آه میرسد از کاروانی ،بین راه میدهد پیغام ،هر زنگِ جَرَس میشود این قافله ،بی یار و کس پُر شده این همهمه در عالمین میرود تا قتلگاهِ خود، حسین لشگرِ خون خدا در راه بود عالَمی مبهوتِ ثارُالله بود ای فدای غربتِ این کاروان همرهِ او کودک و پیر و جوان خواهری با عزت و با احترام در اَمان از اهل کوفه ، اهل شام شیر مردانِ جوان، با اقتدار گِردِ بانوی حرم پروانه وار نازدانه دختری، بس خنده رو گاه در آغوش بابا ، گه عمو بانویی پیوسته در راز و نیاز در بغل شش ماهه اَش در خوابِ ناز میرود منزل به منزل قافله با صَلابت ،با صفا ، با حوصله هست پیشاپیشِ این صید و کمند پرچمِ ماه بنی هاشم بلند آه از آن روزی که پرچم را زدند مَشک و دست و چشمِ عالم را زدند آه از آن روزی که گُرزِ آهنین کرد ماهِ خیمه را نقش زمین بعد از این آقا،در آن صحرای غم خودبخود پاشید این لشگر ز هم چونکه شد کارِ علمدارش تمام تا کمر خم شد قدِ سَروِ امام ساعتی نگذشت،ناگه یک سپاه ریختند از هر طرف در قتلگاه شاهِ دین افتاد زیر دست و پا ناطق قرآن ،شکارِ اَشقیا «شمر روی سینه اش بنشسته بود استخوانهایش همه بشکسته بود» ماند،ماهِ فاطمه ،در آن غبار زیرِ سُمِ اسبهای بی شمار راهِ مقتل شد بپای نیزه طیِ شد سرِ سالارِ زینب روی نیِ وای ، غارت شد ز تن، پیراهنش خواهرش، رَختِ اسیری بر تنش محمود ژولیده @rozeh_1
لشکری می رسد از راه خدا رحم کند بد دهن، بد دل و بد خواه خدا رحم کند از همان دور صدای بدشان می آید ناسزا و بد و بیراه خدا رحم کند یک طرف چند هزار آدم بی رحم کثیف یک طرف غربت یک شاه خدا رحم کند و فَدَیناه بِذبحی که لبانش خشک است تشنه سر می بردَش آه خدا رحم کند حاجی آماده ی قربانی و دَه روز دگر می رسد آخر شش ماه خدا رحم کند ارباً اربا شدن یک قد رعنا سخت است نکند لشکر گمراه...؟! خدا رحم کند با عمودی که در این لشکر شب می بینم آخرش می شکند ماه خدا رحم کند داود رحیمی @rozeh_1