eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎 فاجعه آب لوله کشی و راهکار های تصفیه آب آب آشامیدنی سالم بی تردید یکی از ارکان مهم سلامتی است همچنین می دانیم آب لوله کشی حاوی زنگ آهن، انرژی های منفی، مواد ضد عفونی کننده سمی مانند کلر، و رسوبات است. در ضمن اینکه با مدیریت متمرکز آب به دلائل امنیتی ، محیط زیستی و مخاطراتی که برای سلامت جامعه دارد مخالفیم و روش حکیمانه برتر را روش مدیریت آب قدیم می دانیم. امادر شرایط فعلی برای تهیه آب سالم چه کنیم؟ ۱. ترجیحا آب آوردن از چشمه های نزدیک برای آشامیدن (هم ورزش هم آب سالم) ۲. روش تصفیه آب با عبور از چند کوزه که علاوه بر پاکسازی فیزیکی آب ، تماس آب با کوزه و خاک رس، موجب میشود آن آب خاصیت درمانی ویژه ای پیدا کند و دارای پالس مثبت و‌موافق با بدن انسان خواهد شد. همچنین بسیار خوش طعم تر و گوارا میشود. ۳. ریختن یک قطره گلاب و یک قطره سرکه در ظرف آب ۴. آب جوشیده خنک مصرف کنید ۵. آب دعا خوانده و دارای انرژی مثبت میل کنید (حداقل سوره حمد، قدر و آیت الکرسی را برآب بخوانید) ✍️ ابن علیان 🩸🩸🩸🩸 🔵از جمله غذاهایی که در برای انواع کم خونی و قلت دم مفید است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 💠نخوداب 💠مصرف روزانه عصاره یا ماء اللحم 💠شیربرنج همراه شیره انگور 💠شله زرد به عنوان برخی از وعده‌های 💠کباب چنجه گوسفندی، هفته‌ای دو تا سه بار در صورت امکان 💠مصرف روزانه بادام (۱۰ عدد خیس خورده و پوست کنده را پودر کنید همراه دو عدد متوسط و بدون پوست روی حرارت قرار دهید و با کمی کره تف داده و به آن ۱ قاشق چایخوری دارچین اضافه کنید، اگر از گرمی زیاد این حلوا می‌ترسید، کمی آبلیمو به آن اضافه کنید. ✅از مصرف جوانه حبوبات و غلات خصوصاً جوانه گندم (برای کم خونی ناشی از کمبود ویتامین B) و جوانه ماش (برای ناشی از فقر آهن) غافل نشوید. 💠هوای سالم و پاک استشمام کنید:در طب ایرانی به غذاهای خون ساز، غذاهای دم ساز نیز گفته می‌شود؛ از جمله غذاهای دم ساز می‌توان «هوا» را نام برد؛ هر چه هوا از لطافت و پاکی بیشتری برخوردار باشد و به عبارتی اکسیژن بیشتری داشته باشد، خون لطیف‌تری تولید می‌کند و هوای آلوده (حاوی آلاینده‌ها) خون آلوده و ناپاک ایجاد میکند. ✅درمان ترک پا 🔹حنا ۲پیمانه 🔹کتیرا ۱پیمانه ✍با آب باهم مخلوط کرده و شبها روی ترک پا بمالید و با پلاستیک ببنید و جوراب روی آن بپوشید، سریعاً درمان میکند. 🔹این ۵ روغن را به نسبت مساوی ترکیب کنید و شب قبل از خواب ترکها را با آن چرب کنید:👇 روغن زیتون+روغن‌بنفشه+روغن بادام شیرین+روغن بابونه+روغن سیاه دانه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا شماره مامانشم داشتیم هر چی تماس میگرفتیم جواب نمیدادن . من به یک لحظه ب
🌸🍃 زهرا اسمم زهراست بيست و هشت سالمه،تو روستاي خوش آب و هوايي از ايران به دنيا اومدم.خانواده معمولي داشتم پدرم كشاورز،مامانم هم مثل تمام زنان روستايي از قالي بافتن گرفته تا كاراي خونه.هفت سال نازايي مامانم باعث شده بود كه مامان بزرگمو عمه هام هر روز زير گوش بابام بخونن كه زن بگير اين زن اجاقش كوره.بابا و مامان ازدواج فاميلي هم داشتن.مامان بزرگم(مادري)همه جور طبيب و دارو به خورد مامانم ميداده كه باردار بشه.خلاصه بعد هفت سال آمنه خواهرم به دنيا مياد كه براي مامان و بابا خيلي عزيز بوده اما همچنان خانواده بابام چون دختر بوده همچنان اجاق مامانمو كور ميدونستن و ميگفتن بايد اسد زن بگيره.شرايط زندگي سخت روستايي با همه اين فشار هاو استرس ها از مامانم زني ترسو و ضعيف و عصبي به وجود مياره.جوري كه همه كاراي خونرو مامانم بايد انجام ميداده،تو فصل سردي كه آمنه به دنيا مياد مامان بزرگم حتي نميذاشته علائدين روشن بمونه تا صبح،همه اين سختي ها به كنار بابا  ميره سربازي و مامانم و آمنه با سختي كنار مامان بزرگم و عمه و عموهام ميمونن.آخراي سربازي بابا يه روز با يكي از دوستاش ميان روستا و وقتي شرايط زندگي سخت بابا و مامانمو ميبينه از بابا ميخواد مهاجرت كنه و مستقل به شهر بيان.بابا مدام بهش فكر ميكنه و در نهايت تصميم ميگيرن سه تايي عازم شهر بشن.كامران و خواهراش و مادرش تنها تو يه خونه قديمي بزرگ زندگي ميكردن كه بابا اينا هم بهشون اضافه ميشن و تو يكي از اتاقاي پنج دري،حمام و آشپزخونه و توالت مشترك زندگي شهر نشيني خودشونو شروع ميكنن.روحيه مامان خيلي خوب بوده ديگه قالي بافي نميكرده تنها سرگرميش آمنه و خانواده كامران كه خيلي با محبت و مهربون بودن بوده،بابا و كامران هم از صبح تا شب دنبال كار.بابا درامد خيلي خوبي داشته جوري كه پول روستا براي خانوادش هم ميفرستاده.مامان كه دوست داشته دوباره بار دار بشه مشكلشو به مامان كامران ميگه با دارو و دكترهاي مختلف آمنه شش سالش بوده كه مامان متوجه ميشه بارداره.چيزي نميشه كه تو روستامون همه ميفهمن مامانم بارداره كشون كشون ميومدن ببينن راسته،مامان اينا كجا زندگي ميكنن كه وضعشون خوب شده خيلي از جووناي روستا از بابا درخواست كمك ميكردن،ميخواستن بيان شهر كه راهشو پيش بگيرن،خوشبختي مامان و بابا كاملتر ميشه وقتي متوجه ميشن كه بچه سه قلو هست( خانواده مادرم دوقلو داشتن).مامان بزرگم وقتي ميشنوه مياد خونمون شكم مامانمو وجب ميكرده،باورش نميشده مامانم بعد از سيزده سال بتونه سه قلو بياره.دوران سخت بارداري مامان كه با مراقبت هاي مامان بزرگم و خالم بوده تمام ميشه... من و فاطمه و علي به دنيا اومديم.هر سه وزن خيلي كمي داشتيم حدود يك هفته تو بيمارستان تحت مراقب بوديم  تا اينكه مرخص ميشيم و ميايم خونه.آمنه با اينكه فقط شش سال داشته اما همه جوره به مامان كمك ميكرده همين كه ما روبراه ميشيم و حال مساعدي داشتيم خاله و مامان بزرگمم برميگردن روستا.مامان و آمنه تمام وقت به ما رسيديگي ميكردن،بابام هم كه كاسبي خوبي داشت و هيچ مشكلي نداشتيم.آمنه كه روزي تو روستا وقتي به دنيا مياد همه بهش كم محلي ميكردن ساعتها گريه ميكرده مامان كه درگير بافتن قالي بوده و كاراي خونه.مامان بزرگم اجازه نميداده عمه هام نزديك آمنه بشن.شده بود سوگولي خانواده بابا خيلي دوسش داشت ميگفت قدم آمنه خير بوده دختر بركته كارو بارم سكه شده،اومديم شهر،سه قلو و از همه مهم تر كه يكيش هم پسر بود گيرمون اومده.مامان روحيه خيلي خوبي پيدا كرده بود هر بار بابا از بيرون ميومد دست خالي نبود از عروسك و تفنگ بادي براي ما،ميوه و گوشت و وسايل خونه گرفته تا طلا و لباساي خوشكل براي مامان.تعطيلات عيد وقتي ميرفتيم روستا بچه هاي روستا دورمون جمع ميشدن مامان بزرگم مهربون شده بود دور و بر مامانمو ميگرفت:تو چشم و چراغ مني،گاهي گريه ميكرد مويه كني،كه من هيشكيو ندارم چشام سو نداره،استخون درد دارم يكي نيست منو ببره شهر ازم مراقبت كنه.من اينجا از تنهايي بميرمم كسي نميفهمه با اينكه همه بچه هاش،فاميل خيلي نزديك بهم زندگي ميكردن.مامان هم كه خوب ميدونست داره نقش بازي ميكنه سرشو به ما گرم ميكرد و فقط به حرفاش گوش ميكرد.بابا به همه عيدي ميداد و حسابي بريزو بپاش گهگداري هم تمام خانواده بابا ميومدن خونه ما و مامانم با سه تا بچه كوچيك مجبور بود از همه پذيرايي كنه هيچ وقت هم راضي نميشدن.ما(سه قلوها) با همه سختي ها پنج ساله شديم.بابا خونه خريد و ما با دنيايي از خاطره كه از خونه اعظم خانم داشتيم به خونه جديد نقل مكان كرديم.ما سه تا خيلي شبيه بهم بوديم جوري كه مامانم بايد تو صورتمون دقيق ميشد تا تشخيص بده كدوم هستيم .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خانومی گفتن بدن دخترش قارچی شده و لک می بنده من هم چند سال پیش همین مشکلو داشتم دکتر مراجعه کردم گفتش قارچع هر از گاهی بیشتر هم تکرار میشد کل بدنم می گرفت رفتم دکتر گفتش داروی آماده واسه این مشکل پوستت ندارن یه نسخه نوشت بردم پیش دکتری که تو داروخونه داروی دست ساز درست می کرد واس این نوع بیماری پوست خلاصه کنار هزینش چقدر اذیت می شدم تا آماده کنه اونم داروش خیلی کند جواب می داد فقط کم رنگش می کرد خسته میشدم آخر سر بی خیالش میشدم در این حال صورتم لکه‌ های مقاوم داشت که با هیچ دارویی نمی‌رفتو نرفت ی روز به طور اتفاقی از کرم ضد قارچ واژینالو زدم به صورتم چند بار تکرار کردم ولی رو لکه های صورتم هیچ تعصیری نکرد اما متوجه شدم دور چانه ام که کرم خورده لک‌ها را پاک کرده این شد که راحترین روش درمان لکه‌ های قارچی بدنم را کشف کردم به راحتی در عرض تکرار چند بار شب به کل بدنم می زدم صبح دوش می گرفتم پوستم کاملا پاک می شد این شد که دیگه هر وقت پوستم خراب میشد تکرار می کردم تا اینکه بعد چند بار تکرار کلا خود به خود درمان شدم فقط مدتی پیش ی بار هم پیش اومد بازم مصرف کرم تمام دیگه خبری نیست حالا علت به وجود اومدن این نوع قارچ اینکه منو امسال من نوع پوست بدنمون حساس هستیم نباید کشویی که لباسمونو جمع می کنیم رطوبتی و نمو گرد و غبار داشته باشه باید لباسمونو زیز آفتاب پهن کنیم که هر طرفشو آفتاب بخوره و هم اینکه لباسامونو اتو کشی کنیم و اینکه زود زود حمام کنیم نزاریم بدنمون چرک بگیره تبدیل به لک میشه معذرت که طولانی شد خواستم کامل متوجه بشین 🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوست عزیزی که سر گذشت زندگی شو که عاشق استاد حل تمرینات ریاضیش شده بود...... عزیزم من اصلا قضاوتت نکردم لطفا بابت پیام ارسال کردنم در موردت ناراحت نشو چون غروری که تو ازش حرف میزنی منم تجربه کردم و همه این حرفا رو خواهرانه بهت میزنم. و حرفت میفهمم من از غروری که داشتم خوشحال بودم ولی یه مشکلاتی برام پیش اومد که خیلی اذیت شدم و الان خدا رو شکر حل شده البته بعد از چند ماه و فهمیدم غرور بد نیس اما فقط جلوی غریبه ها که نزاری شخصیتت حقیر جلوشون جلوه کنه نه کسی که دوسش داری شما گفتی خیلی افراطی شوهرتو دوس داری و شوهرت الان منتظر یه عذر خواهیه شوهرت مرد خوبیه و مطمعنم دوست داره نزار اینکه دوست داری باعث اذیت شدنت بشه یه کاری کن علاقه بینتون باعث بشه یه زندگی خوب و با عشق رو داشته باشین حداقل بخاطر بچت. بچها از محبت بین پدر مادرشون لذت میبرن و اگه این محبت نبین باعث ناراحتی و اعتماد به نفس پایینشون میشه متأسفانه این مورد هم خودم تجربه کردم و زمانی این محبت به وجود اومد که من خیلی اذیت شدم عزیزم از شوهرت عذرخواهی کن با ترفند های زنونه دلشو بدست بیار. بهش بگو که دوسش داری ازش بخواه بخاطر بچه هم که شده اون ماجرا رو فراموش کنه میدونم اذیت میشی بابت گفتن این حرفا، ولی باور کن چون خودم تجربه کردم بهت میگم سخت تر از این وضعیت نیس که اینجوری هم خودت داری اذیت میشی هم شوهرت بخدا هرچه ادامه دار تر بشه سخت تر میشه امیدوارم هر چه زودتر این مشکلت حل بشه و خودتو خانوادت همیشه خوشحال باشین اگر دوس داشتی برای منم دعا کن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام سال نو مبارک من چند روزه دندانم به شدت عفونت کرده لپم خیلی باد کرده قرص چرک خشک کن هم استفاده کردم اما اثری نکرد چی کارکنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عیدتون مبارک اگه میشه پیام منو سریع تو گروهتون بگذاررید من یه دختر13 ساله محجبه هستم وتوی شهر کوچیکی زندگی میکنیم مدرسه که تعطیل میشه باید نیم ساعت صبر کنم تا سرویسم بیاد دنبالم وتوی این نیم ساعت همه میرندومن تنها میشم همیشه پسرا باموتور جلوی مدرسمون رد میشن وچند بار میرن و میان ومنو نگاه میکنند حرفای بدی میزنند مثلا میگن چقدر خوشگلی خواهشا بگید چکارکنم خیلی میترسم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ ✨سلام به حبیبه خانم عزیز و تمامی هم‌گروهی‌های محترم طاعات و عباداتتون قبول حق 🌹 لطفا برای مشکل و بیماری مادر من راهنمایی بفرمایید مادرم ۶۸سالشه دیابت داره به شدت عفونت کلیه داره وتکرر ادرار و مثانه اش کوچیک شده و مدام سوند وصلشه یعنی ۱ساله سوند داره راهنمایی بفرمایید چگونه درمان کنیم طب سنتی گیاهی ویا طب نوین هرکدوم راهکاری دارید لطفا راهنمایی بفرمایید مادرم خیلی اذیت میشه مدام روی تخت خوابیده الان چندین ماهه از خونه بیرون نیومده اجرتون با امام حسین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان یه سوالی داشتم خدمتتون پسرعمه من چهل سالشه نمیدونم واسه چی یدفعه پادردگرفت با رفتن پیش دکترای ارتوپدوازمایشات وام ارای گفتن که استخوان لگن ۷۰درصدسیاه شده واحتیاج به عمل داره میخوام بدونم ایابرای کسی همچین چیزی پیش اومده که بدون عمل خوب بشه آخه خیلی هزینه عملش زیاد بنده خدادستش تنگه اگه دارویی چیزی هم که به نظرتون امکان خوب شدنش است بهم بگین یه دنیاممنون🌼🌼🌼 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ برای کم شدن اشتها چیکار کنیم؟ همیشه احساس گرسنگی دارم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام سوال من این است که کسی اطلاع داره که رگهای نازک قرمز تو صورتم چطور برطرف بشه مخصوصا کنار بینی . رگهای عنکبوتی بر اثر نازک شدن پوست ایجاد شده ممنونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و خسته نباشید،عزیزان هم گروهی اگه ممکنه طرز تهیه و استفاده از نوره، عزیزانی که استفاده می‌کنند با تمام جزئیات و نکاتی که باید رعایت بشه کامل توضیح بدن چون من تا حالا استفاده نکردم و باتوجه به احادیث و فوایدی که داره دوست دارم طرز استفاده شو یادبگیرم خیلی ممنون برای سلامتی و ظهور امام زمان صلوات 🌸🌸 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با عرض سلام خدمت دوستان عزیز اگه میشه من را راهنمایی کنید دختر ۱۳ساله که یبوست میگیره پیش طب سنتی هم بردمش تا دارو بهش میده و پرهیز باشد خوب همین که دارویی اش تمام میشه و اگر کوچکترین نا پرهیز داشته باشد یبوست شدید میگیره آیا در اصفهان دکتر متخصص خوب یا از طب سنتی طبیب خوب سراغ دارید تو را خدا بگید تا خوب شه آیا یبوست خوب شدنی است یا نه تو را خدا من را راهنمایی کنید یک دنیا ممنون 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام سال نو مبارک من چند روزه دندانم به شدت عفونت کرده لپم خیلی باد کرده قرص چرک خش
❤️🍃 بخاطر ثوابش مینویسم آهای خانمهایی که تنبلی تخمدان دارین حتی آقایونی که مشکل اسپرم دارین حالا هرمشکلی که میخواد باشه، سیرابی بخورین مدت 3ماه سعی کنید مداوم سیرابی گوسفندی بخورین، اگر از بره باشه که بهتره از کره نباشه اما بودم اشکال نداره سیر باهاش تفت بدین،، بعدم دستور پختش فقط لوبیای سفید برا قورمه سبزی میریزن یه وعده لوبیا سفید یه وعده بانخود یه وعده هم با جو بخورین، دیگه دقیقآ مثل کله پاچه درست میشه اما بدون کله پاچه یعنی سیرابی رو تفت بده ادویه بزن وسیرم بریز بعدم حبوبات بریز وبزار بپزه حتی برا بینایی هم عالیه، من همیشه شکمبه گوسفند یعنی همون سیرابی رو مثل گوشت پاکت میکنم میزارم یخچال خیلی هم مزه میده دقیقا مثل کله پاچه خوشمزه اس، توروخدا حتی اونایی پول ندارین گوشت بخرین سیرابی بخورین، خیلی خاصیت داره، لطفا، لطفا کسانی که مشکل بچه دار شدن دارین سیرابی رو دریابین، برا منم دعا کنید دختری از دیار کریمان 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام خدمت این عزیزی که گفتن بچش با دوستای ناباب میچرخه حتی دوبار دست روش دراز کرده بخدا جیگرم آتیش گرفت اعصابم بهم ریخت فقط مادر عزیز بچتون اصلا نفرین نکنی بخدا اون در سنی هست که نمی‌فهمه ازش دلگیر نشو فقط دعا کن خدا به راه راست هدایتش کنه منم همونم که اهل مشهدم رفتم حرم باز انشاءالله مخصوص. واست دعا میکنم چون سخته این کاری که پسرتون کرده خدا خودش نجاتش بده شمارمو میدم حبیبه جان دوس داشتی بگیر هماهنگ کنیم هر وقت رفتم حرم بهتون زنگ میزنم میگیرم طرف آقا امام رضا خودتون دردتون بگین من کلا اهل مشهدم 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام برای خانمی که گفتن دختر خواهر شوهرش لکه های سفید اومده رو پوستش . با پماد بتامتازون روزی دوبار چرب کنه خیلی خوبه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام برا خواهری که مشهد هستن بنده خیلی گرفتارم برام دعا کنید مستاجرم دوماه دیگه باید جابجا بشم اصلا شوهرم به فکر نیست همه مسولیت زندگی بر عهده منه تنها کاری که میکنه با زورو باکلی حرس جوش دادن کار میره به فکر اینده دخترم هم نیست در ضمن معتاد هم هست من فقط به خاطر بچه م تحملش میکنم تنها چیزی که دلواپس فقط موادش هست بد اخلاق بین نماز و اصلا خوب وبد را تشخیص نمیده و۰۰۰۰لطفا برام دعا کنید 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام قبولی طاعات تو این شب عزیز برای خانمی که دکتر گوش تو اصفهان میخاستن دکتر فرهاد مختار نژاد تو امادگاه اصفهان بی نظیره انشالله کمکی کرده باشم التماس دعا از همه ی عزیزان 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام عزیزم عیدتون مبارک 🌹 طاعات و عبادات شما قبول حق انشالله 🙏 برای عزیزی که پیام دادن دختر خواهرشوهرشون پوستش سفید شده پسر من هم کوچیک بود این اتفاق براش افتاده بود ودکتر براشون پماد تریامیسیون ان ان دادند من یک دوره استفاده کردم نتیجه نگرفتم دوباره تمدید کردم انقدر زدم تا کاملا ازپوستشون رفت منظورم این هست که یه مدت اگر زدین نتیجه نگرفتین ناامید نشید دوره درمان را کامل کنید خداروشکر برای پسرمن کلا رفت انشالله شماهم نتیجه بگیرین عزیزم 😍🌹 انشالله نتیجه گرفتین برای منم دعا کنید و برای شادی روح مادرم یک صلوات بفرستین🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ زمانى كه ماندن آن حضرت در صفين (براى جنگ با معاويه ) طولانى شد مردم به آن حضرت از تمام شدن توشه و علوفه شكايت كردند به طورى كه كسى از اصحاب آن حضرت چيزى كه قابل خوردن باشد نمى يافت ، پس ‍ آن حضرت فرمودند: فردا چيزى كه شما را كفايت كند مى رسد. چون صبح فردا شد آمدند و تقاضا نمودند كه چه شد وعده شما؟ آن حضرت بالاى تلّى كه در آنجا بود رفت و دعا نمود و از خداوند تعالى خواست كه طعام دهد آنها را و علف دهد حيوانات آنها را. پس پايين آمد از تل و برگشت به مكان خود. هنوز آن حضرت به جاى خود آرام نگرفته بود كه آمدند قافله اى بعد از قافله ، بار آنها بود دو قسم گوشت و آرد و خرما بقدرى كه صحرا پر شد و صاحب شتران خالى كردند هر چه با آنها بود از طعام و هر چه با آنها بود از علف چهارپايان و لباس و پشگل گوسفند و سرگين خشك كه محتاج بودند به آنها براى طبخ سپس رفتند و معلوم نشد كه از كدام قريه آمده اند از انس بودند يا از جن و مردم تعجب نمودند از اين قضيه . بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ نقل است از رياحى در بصره كه روزى حضرت امير(ع ) وارد منزل شدند در حالى كه گرسنه بودند و حضرت فاطمه (س ) نيز اظهار داشتند كه طعامى در منزل موجود نيست . پس حضرت عباى خود را نزد يهودى كه در همسايگى آنها منزل داشت گرو گذاشته و مقدارى جو گرفتند. چون اميرالمؤ منين (ع ) به راه افتادند رو به منزل خود، يهودى حضرت را صدا زد و گفت : قسم مى دهم شما را صبر كنى تا از شما مسئله اى بپرسم . سپس گفت : پسر عموى شما (يعنى پيغمبر اسلام (ص ) ) گمان مى كند اينكه او حبيب خدا و اشرف انبياء است چرا سؤ ال نمى كند از خداى تعالى كه شما را بضاعتى بدهد از اين فقر و فاقه كه در آن هستى نجات يابيد؟ چون كلام يهودى به آن جا رسيد على (ع ) سر مبارك به زير انداخت و تاءمل فرمود، بعدا سر بلند كرد و فرمود: اى برادر يهودى به خدا قسم از براى خداوند بندگانى است كه اگر از خدا تقاضا كنند كه اين ديوار را براى آنها طلا كند البته خواهد كرد، ناگاه ديوار به تلاءلو درآمد و مى درخشيد و طلاى خالص شد. در اين هنگام على (ع ) اشاره كرد به ديوار و فرمود: قصد نداشتم تو را، خواستم مثلى زده باشم . چون مرد يهودى اين بزرگى و بزرگوارى را از مولاى متقيان اميرالمؤ منين (ع ) مشاهده نمود نور اسلام در قلب او تابيد و مسلمان شد. بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ حارث اعور مى گويد: با على (ع ) از شهر خارج شديم و به سرازيرى رودى رسيديم و در آنجا درخت خشكيده اى را ديديم كه پوست آن كنده و شاخه هايش خشك شده بود. حضرت با دست مباركش به آن زد و فرمود: به اذن خدا سبز و ميوه دار شو. ناگهان شاخه هاى درخت سبز و ميوه هايش انبوه شد، و از آن ميوه ها چيديم ، خورديم ، برداشتيم و آورديم . فرداى آن روز نيز رفتم ديدم همانطور سبز و داراى ميوه مى باشد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
تحدیر(تندخوانی)جزء۲۷ قرآن‌کریم - <unknown>.mp3
4.02M
💠 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 💠 📥توسط استاد معتز آقایی
❌❌❌❌❌مهم مهم❌❌❌❌❌❌ سلام عزیزای دلم ایام به کام ❤️ طاعات و عباداتتون قبول 🤲 من رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارید 🙏 دوستان گلم خدمتتون گفته بودم که داریم هماهنگیایی میکنیم با زینب جون و همسرشون برای ارسال محصولات طب اسلامی ☀️ محصولاتی که خیالمون از بابت خلوص و اصل بودنش راحت باشه و کیفیت بالا داشته باشه برای همین یه کانال زدیم لطفا عضو بشید همگی تا زینب جون بیان و ثبت سفارش کنن و ان شاءالله بعد از تعطیلات عید ارسال بشه براتون کانال خصوصیه دوستان گلم و فقط مختص اعضای خودمونه ،لینک رو به دوستان و عزیزانتون بدید که عضو بشن👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تضمین و نظارت کیفیت محصول و ارسالشون هم با خودمه🌸 در ضمن اونجا خودمم بیشتر درباره پوست و مو باهاتون صحبت میکنم 💜✅❤️
💜🍃 سلام دوستان مجازیم دلم خیلی شکسته میخوام باهاتون درد دل کنم. من یه انحراف کم تو چشمم داشتم بیست سال هم هست ازدواج کردم تا بحال کسی به روم نیاورده بود کع انحراف دارم تازه خواهرشوهرمو همسایه ها و خود شوهرم همیشه از زیباییم تعریف میکردن . تا اینکه یه سال پیش یه نفر بهم گفت یه چیز بگم ناراحت نمیشی گفتم نه بفرمایید پیش شوهرم گفت حیف صورتت نیست برو همین انحراف جزئی رو عمل کن من انحراف شدید داشتم رفتم عمل کردم راحته و راضیم. منم این حرفش رفت رو مخم شوهرمم میگفت نه تو چشمات چیزیش نیست کاملا سالم و زیباس. ولی به اصرار خودم و با خجالت زیاد و ناراحتی رفتم دکتر و خلاصه که دو سری عمل شدم و فقط 7درجه انحراف موند که اونم آنقدرکمه و مشخص نیست دکتر گفت نیاز به عمل بیشتری نیست. خلاصه من چند روز پیش با شوهرم دعوام شد وسط دعوا بعد کلی فحش و... برگشت گفت بیچاره چشمات یه وری بود من بردم درستش کردم خودت خبر نداشتی که ... اینو که گفت انگار دنیا سرم خراب شد. دلم که نشکست هزار پاره شد. دخترام گفتن بابا این چه حرف زشتیه زدی ... نصف شب فقط میخواستم از خونه برم بچه هام نزاشتن دوروز تمام گریه میکردم و میخواستم برم خونه ای چیزی اجاره کنم ولی پول نداشتم😢😢. شوهرم اومد کلی گفت غلط کردم ببخشید و... ولی من دیگه از ذهنم بیرون نمیره. یه دردی هم هست که نمیشه به فامیل گفت😭😭😭😭. فقط کسی که مشکل منو داره شاید منو درک کنه 😭😭. شوهرم امروز با نگاش ابرو میندازه بالا که مثلا از من تعریف کنه ولی من بجا اینکه مثل قبلنا خوشحال بشم زدم زیر گریه 😢😢 گفتم دیگه با من حرف نزن . دیگه نمیخوام تو چشاش نگاه کنم حس بدی دارم الانم دارم با گریه مینویسم. از خدا هم شاکی ام که چرا این مشکلو به من داده و شفام نداد که عمل نکنم که حرف نامرد بشنوم. نزاشت دو ماه از عملم بگذره بعد تو روم بزنه.اون لحظه اگر از گناه خودکشی نمیترسیدم حتما یه بلایی سر خودم میاوردم من اگه میخواستم جواب شوهرمو بدم دو تا جمله ابدار برا ایرادای صورتش داشتم بگم ولی نگفتم چون دل شکستن واقعا کار زشتیه و جبران ناپذیره. آنقدر دلم میخواست خونه داشتم میرفتم حرف نامرد نمیشنیدم😭😭😭. ممنون که خوندین. خدا حاجت دل همتونو بده. به نظر شما من چیکار کنم. احساس میکنم کل زندگی مشترکم فرو ریخته😭😭 اعتماد به نفسم و روحم و غرورم و همه چیم انگار مرده😭😭 حرف دلمو به خدا و امامان و شهدا و شما گفتم😭😭😭. الان دیگه به همون 7درجه هم حساس شدم 😭😭. توروخدا هیچ وقت عیب ظاهر هیچ کس رو تو روش نزنین ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 نزله و زکام چیست؟! به فضولات مغزی که از طریق بینی خارج میشود زکام میگوییم. به فضولات مغزی که به حلق و گلو میریزد نزله میگوییم . نزله یا همان ترشحات پشت حلق باید درمان شود. مصرف آنتی بیوتیک باعث خشک شدن نزله ها شده و در آینده باعث سکته ،صرع ، فلج مغزی و..میشود. اگر ترشحات پشت حلق رفع نشود عوارضی مانند آب مروارید ، عفونت و تنبلی چشم عفونت و ضعف گوش بسیاری از مشکلات معده مثل دل درد ،  زخم معده ، کولیت ، برخی دندان دردها و کیست لثه آسم و سرفه ، سینوزیت. مشکلات پروستات در آقایان مشکلات رحم مانند کیست ، فیبروم و در برخی موارد کیست سینه. خشک کردن نزله و عفونتها با مصرف آنتی هیستامین و آنتی بیوتیک یعنی باقی ماندن بدترین زباله در مهمترین عضو یعنی مغز که این کار باعث افزایش ام اس ، پارکینسون ، آلزایمر و دیگر بیماریهای مغز و اعصاب میشود. تدابیر با بستن سر با روسری ویا کلاه مصرف دارویی با صمغ عربی، کتیرا، زعفران، نشاسته، سنبل الطیب، تخم کاهو، بذرالبنج سفید، تخم خشخاش، مغز به دانه، رب السوس، مغز بادام شیرین و ... مواد را پودر کرده و داخل کپسول روزی یک عدد بخورد ـ⁣⁣⁣ ـ⁣⁣🍃 ـ⁣⁣⁣⁣ 🍂 ـ⁣⁣⁣⁣🍃 ـ⁣⁣⁣⁣🍂 سلامتی 🔆چاره بوی بد 🔹علل متعددی سبب افزایش بوی بد دهان در افراد مختلف می‌شود: 🌀مشکلات لوزه‌ای. 🌀عفونتهای حلق و ریه. 🌀مشکلات دندانی. 🌀بیماریهای معده. 🔹حتما جهت ویزیت دندانها، از مراجعه به دندانپزشک غافل نشوید. 🔹بهتر است بعد از وعده های غذایی در ماه رمضان یک قاشق "رب به" جهت تقویت گوارش خورده شود. 🔹یبوست عامل بسیاری از بیماری هاست، حتما درمان شود. 🔹از غذاهای غلیظ مثل ماکارونی، لازانیا، کله پاچه و.... بپرهیزید. 🔹دستورات طب سنتی: 🌀نگه داشتن رب انار یا دانه‌های انار در دهان مفید می‌باشد. 🌀تخم گشنیز را به میزان مساوی با نبات پودر کرده و ده دقیقه بعد غذا یک قاشق مرباخوری بخورید. 🔹پیشنهاد دهانشویه جهت بوی بد دهان: 🌀نصف لیوان سرکه را با یک لیوان آب و یک مشت گلسرخ پنج دقیقه بجوشانید تا گل سرخها سفید شود آن را صاف کرده و بعنوان دهانشویه قبل از خواب شب و بعد از سحری خوردن استفاده کنید 🎙لطفا انتشار دهید👌 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 حکم روزه در صورت خواب ماندن جُنب بعد از بیداری اول✅ پرسش :چنانچه شخص جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود اما دوباره با احتمال این‌که بیدار می‌شود، بخوابد ولی بیدار نشود؛ روزه‌ی او چه حکمی دارد؟ پاسخ :هرگاه چنین کسى بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح براى غسل کردن بیدار می‌شود چنانچه بخوابد و بیدار نشود بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را قضا کند، هم‌چنین است اگر براى دفعه سوم بخوابد و بیدار نشود، ولى در هیچ‌یک از این‌ها کفّاره بر او واجب نمی‌شود. منظور از خواب اول در مسئله باقی ماندن بر جنابت در ماه رمضان ✅ پرسش :منظور از خواب اول در مسئله بقاء بر جنابت چیست؟ پاسخ :خوابى که در آن محتلم شده خواب اوّل حساب نمی‌شود ولى اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اوّل حساب می‌شود. حکم احتلام روزه‌دار در روز✅ پرسش :احتلام روزه‌دار در روز چه حکمی دارد؟ پاسخ :هرگاه روزه‌دار بعد از اذان صبح و در طول روز، محتلم شود (در خواب جنب شود) روزه‌اش صحیح است و بهتر است فوراً غسل کند اما اگر نکند برای روزه‌اش اشکالی ندارد. حکم روزه در صورت اطلاع از احتلام بعد از اذان صبح در قضای ماه رمضان✅ پرسش :چنانچه فردی در روزه‌ی قضای ماه رمضان بعد از اذان صبح متوجه شود جنب شده است، روزه‌ی قضای او چه حکمی دارد؟ پاسخ :کسى که می‌خواهد قضاى روزه ماه رمضان را بگیرد اگر بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند پیش از اذان صبح محتلم شده، اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست بنابر احتیاط واجب روز دیگرى را روزه بگیرد، اگر وقت قضاى روزه تنگ است مثلاً پنج روز قضا به ذمّه دارد و پنج روز هم بیشتر به ماه رمضان باقى نمانده، همان روز را روزه بگیرد و روزه‌اش صحیح است. حکم روزه در صورت بقاء بر مسّ میّت✅ پرسش :چنانچه فردی غسل مس میت بر او واجب شده باشد، روزه گرفتن او چه حکمی دارد؟ پاسخ :کسى که مسّ میّت کرده و غسل مسّ میّت بر او واجب شده، مى‏تواند بدون غسل مسّ میّت روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم مسّ میّت کند روزه‌اش باطل نمى‏شود، ولى براى نماز باید غسل کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا اسمم زهراست بيست و هشت سالمه،تو روستاي خوش آب و هوايي از ايران به دنيا اومد
🌸🍃 زهرا ا.يه روز اوايل مهر بود مامان داشت چمدون بابا رو جمع ميكرد ازش پرسيديم بابا كجا ميخواد بره؟ ما چون كسيو تو شهر نداشتيم مامان با گوشه روسري اشكشو پاك كرد گفت با عمو ميرن كرمان... براي هممون حتي مامان خيلي سخت بود،چون بابا اصلا عادت نداشت تنهايي بره سفر،و ما نبره.اونشب همه براي شام سر سفره از بابا خواستيم نره يا مارو هم با خودش ببره.بابا هم دست به سرو صورتمون كشيد گفت تنها نيستم با عمو كامرانم ميرمو زود ميام.بابا چهره خيلي جذابي داشت  با اون هيكل تنومند،موهاي مشكي پرپشت وقتي ميخنديد چونش چال ميفتاد عاشقش بوديم،بشكني زد و گفت يالابگين ببينم سوغاتي چي ميخواين ما كه عادت داشتيم به كادوهاي بابا كلا حرفامون يادمون رفت هر كدوم يه چيزي گفتيم بابا واسه اينكه بيشتر سرگرممون كنه با هر درخواستمون ميگفت هم اينو برات ميخرم هم دوچرخه_هم لباس...مامان هم ميگفت اينقد لوسشون نكن اسد بزرگ بشن همينجوري واي به من و تو...اونشب با كلي ذوق خوابيديمو فردا صبحش بيدار كه شديم ديدم سفره صبحانه پهنه يه طرف سفره هم تا شده و خبر از اين ميداد كه بابا رفته.هر ده دقيقه يكبار ميپرسيديم بابا كي مياد،مامان ميگفت فردا باز علي سوال ميكرد،فاطمه...فردا صبحش تلفن خونه زنگ خورد همه تو حياط منتظر بابا بوديم.آمنه جواب داد و مامانو صدا كرد،همين كه مامان تلفنو گرفت يهو محكم زد به صورتش و بعد دامنشو چنگ زد واي روم سياه،كي؟كجا؟ شما مطمئنين؟من با چهار تا بچه كجا بيام؟با حالت زار:آقا من كه بلد نيستم...مكالمه تموم شدو مامان گوشي به دست مات مونده بود.همه كه نگران شده بوديم از هر طرف ميگفتيم مامان كي بود؟كي بود؟چي گفت؟مامان بعد از كلي وقت گوشيو گذاشت نشست گفت هيچي چيزي نيست باباتون الان مياد بريد تو حياط عليو فاطمه رفتن منم اومدم از در برم كنجكاو شدم ببيينم مامان به آمنه چي ميگه.پشت در قايم شدم آمنه گفت كي بود مامان؟مامان:باباتو گرفتن...تا اونروز نميدونستم گرفتن يعني چي.آمنه:گرفتن؟چرا؟ مامان:نميدونم ميگن ازش مواد گرفتن.طاقت نياوردم پريدم تو سالن گفتم مواد چي؟ مامان و آمنه يه نگاهي بهم انداختن گفتن مگه نگفتم برو تو حياط.گفتم تا كي بايد تو حياط منتظر بابا بشينيم من صداتونو شنيدم بابام چي شده؟ كه همه شروع كرديم به گريه كردن.مامان لباسشو پوشيد رفت خونه اعظم خانم اينا ديد خونه نيستن.برگشت اونشب تا صبح علي و فاطمه به زور خوابيدن همش ميپرسيدن بابا كو...ما هم هر كدوم يه جا كز كرده بوديم.تا اينكه صبح بيدار شدم ديدم مامان نيست طرفاي ظهر با حالت زار و صورت خراشيده و چشماي پف كرده كه خبر ميداد چقدر گريه كرده اومد خونه.لب حوض آمنه صورتشو شست يكم شونه هاشو ماساژ داد منم يه ليوان آب بردم براش همين كه دستمو دراز كردم مامان زد زير دستم كه ليوان افتادو شكست همه حتي علي و فاطمه ترسيده بوديم كه مامان سرشو ميكوبيد به شونه آمنه و گريه ميكرد،تو گريه هاش ميگفت،گفتم اقبال من اين زندگي نيست،بيام شهر،خونه بخرم،بريزو بپاش كنم،خوشي به من نيومده.دشمن شاد شدم اي خداااا.آمنه هم سعي در آروم كردن مامان داشت ما كه نميدونستيم جريان چيه از شكوندن ليوان هم حساب دستمون اومده بود كه حرفي نزنيم.بي تابي هاي مامان تمومي نداشت آمنه مامانو برد تو،همه دورش جمع شديم.چشممون به دهن مامان بود.علي رفت تو بغل مامان گفت چيشده چرا بابايي نيومد.مامان كه اصلا حال نداشت چشماشو بست با اشاره آمنه از اتاق رفتيم بيرون.آمنه ناهاري داد خورديم و خوابيديم كه با صداي در بيدار شديم فك كرديم باباس حمله كرديم سمت در،درو كه بازكرديم ديديم اعظم خانم و دوتا دختراش هستن اونا هم حالشون بهتر از مامان نبود.هميشه وقتي مارو ميديدن بغلمون ميكرد ميبوسيدن اما فقط اومدن تو مامان كه با صداي در خودشو كشونده بود تو پنجره با ديدن اعظم خانم اينا با گريه اومد به استقبالشون همه گريه ميكردن نشستن رو تخت چوبي توي حياط.تمام حواسم بود كه چيزي دستگيرم بشه.مامان گريه ميكرد ميزد به زانوش ميگفت:اعظم خانم جون خودت ميدوني من روز خوش از دست يارون شوهر نداشتم،زمين و خونمونو ول كرديم اومديم اينجا براي آينده بچه هام.ديدي چي به سرم اومد دشمن شاد شدم.اين بچه هاي قدو نيم قدو چه كنم؟اعظم خانم هم گريه ميكردو ميگفت چي بگم مادر،من همش پختم و شستم تا بچه هام آبرو دار زندگي كنن اين مصيبت از كجا رو سرمون آوار شد نميدونم.نون حلال دادم بخورن تا از خدا بترسن.كامران اين چه كاري بود كردي...اونشب تا دير وقت بودن .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽