eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
170.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه هشتاد و یک قرآن کریم سوره مبارکه النساء ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Quran-page-081.mp3
2.75M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه هشتاد و یک قرآن کریم، سوره مبارکه النساء با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 🌺پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود🌺 ♦️هر کس در زندگی دچار کمبود  رزق و تنگی معیشت گردد این کلمات را بر کاغذ نوشته در آب جاری بیفکند ان شاء الله رزق و معیشتش رو به بهبود رود 🔻 🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ إِلَى الْمَوْلَى الْجَلِيلِ رَبِ‏ إِنِّي‏ مَسَّنِيَ‏ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ‏ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اكْشِفْ هَمِّي وَ فَرِّجْ عَنِّي غَمِّي‏🌹 📚 بحار الانوار ج 99 ص 237 🌿🌺🌿 ♦️خانمهایی که حامله هستند مخصوصا خانمهایی که سابقه سقط جنین دارند حتما حجاب زیر رو با گلاب و زعفران و در ساعت سعد بر روی پارچه سبز نوشته و به بازوی خود ببندند انشءالله جنین داخل رحم آنها از تمامی خطرات حتی قویترین جادوها در امان خواهد ماند!🔻 ح ح ح ح ح ح ح و ۵ و ۵ و ۵ و ۵ و ۵ 💠{قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلاَمٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ }💠{ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً }💠{ قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيّاً (💠) قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئاً }💠 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🌀چطور ممکنه نسبت به ناموست بیغیرت باشی ولی ادعا کنی عزادار حسینی؟ - چطور ممکن است مسئولین نسبت به نوامیس مردم بی غیرت باشند؟ - چطور ممکنه با بیحجابی و بیحیایی دوستدار امام حسین باشی؟ حتما ببینید👆✅ ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🗓 🗓 ۷ مرداد | اسد ۱۴۰۳ 🗓 ۲۲ محرم ۱۴۴۶ 🗓 ۲۸ جولای 2024 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗞 وقایع مهم : 🔹 وفات شیخ طوسی  460 ه ج 🔹 رسیدن لشکر به صفین 37 ه ج ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️13 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️28 روز تا ▪️36 روز تا حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️38 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری" ❇️ روز که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشد، می‌شود، روایت شده است که در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. ❇️  (یا ) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰 زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸امروز روز مبارکی است. 🔸امروز برای شروع کارها خوب است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔹کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.  🔹برگزاری مجالس و جاری ساختن صیغه ی عقد چندان پسندیده نیست. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹 و فروش و ، موجب سود است ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸در این روز، خوب است. 🔸کسی که در این روز شود سالم خواهد بود. 🔸رسیدگی به ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸 دادن خوب است. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 شکم 》 است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹تعبیر خواب در این شادی و فرح است. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔹مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ☜ صبح 03:32 اذان ظهر12:11 ☜ اذان مغرب19:31 طلوع آفتاب 05:10 ☜ غروب آفتاب 19:11 نیمه شب 00:22 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🌹   🌹 برای رسیدن بـہ مقصود دو رڪعت بخواند و در هر رڪعت بعد از سورہ حمد دہ بار آیـہ 26 سورہ آل عمران : قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ را بخواند و در هر رڪوع و سجود ده بار بفرستد و بعد از فراغ از سلام دہ بار فرستد و بـہ سجدہ رود و دہ بار بگوید : «رَبِّ هَبْ لِي مُلْكًا لا يَنْبَغِي لأحَدٍ مِنْ بَعْدِي اِنَّڪَ اَنتَ الوَهّابَ »حاجتش برآوردہ مے شود ان شاالله  منابع:اسرار المقاصد ص 68 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۹:۱۲ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
روز سی ام ✅ شهید سید مصطفی موسوی❤️ ذکر صد صلوات 🌱 و زیارت عاشورا🌱 به نیت ظهور اقا امام زمان و شفای بیماران بخت گشایی و رفع گرفتاری 🤲 حتما انجام بدید ان شالله
Ziyarat-Ashura-ali-fani-232665.mp3
8.41M
قرائت زیارت عاشورا ❤️ صوتی 🌱 با نوای علی فانی 🌸🍃
جوان‌ترین شهید مدافع حرم!(حدیث دشت عشق) سید مصطفی موسوی مدافع حرم شهید، سید مصطفی موسوی، برای همه کارهایش برنامه‌ریزی داشت. پسر آرامی بود و چهره‌ای بسیار دلنشین داشت، اما آنچه او را از دیگر بچه‌های همسن و سالش متمایز می‌کرد این بود که از زمان خودش بسیار جلو‌تر بود و افکار و ایده‌های بزرگی در سر داشت. او هم از نظر فنی پسر بسیار ماهری بود و هم از نظر علمی و اعتقادی در مقام بالایی قرار داشت. مصطفی خیلی کتاب می‌خواند؛ یک روز کتاب «جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی» نوشته علی اکبری مزدآبادی را می‌خواند که سردار سلیمانی آمد و سید مصطفی از او خواست که کتاب را امضا کند، اما سردار امتناع کرد و گفت: «درست نیست کتابی را که در مورد من نوشته شده امضا کنم و به شما که روح بزرگی دارید اهدا کنم و پیشانی سید را بوسید.» هر سال از دانش‌آموزان ممتاز مدرسه بود. اصلاً اهل بیرون رفتن و گردش و تفریح نبود؛ تا وقتی که عاشق تفکرات شهید بابایی شد و مرتب در اینترنت اطلاعات و خاطرات مربوط به شهید بابایی را پیدا می‌کرد و می‌خواند و فیلم‌های مربوط به او را می‌دید. دیپلمش را که گرفت در دانشگاه دولتی واحد بیرجند در رشته فیزیک اتمی قبول شد، اما نرفت و سال بعد در رشته فیزیک دانشگاه دولتی دامغان و در رشته مکانیک دانشگاه آزاد قبول شد و ترجیح داد در رشته مکانیک که دوست داشت ادامه تحصیل دهد. پس از آنکه در دانشگاه آزاد واحد تهران غرب ثبت‌نام کرد، می‌خواست بعد از برگشت از سوریه ادامه تحصیل دهد که دیگر برنگشت! یک طرح زیر دریایی داشت و با پدرش چندین بار به بنیاد نخبگان رفتند که ثبت شود ولی متاسفانه پیگیری صورت نگرفت. گفتند که این  طرح هزینه بالایی دارد و مدت زمان زیادی می‌برد. مصطفی خودش طرح را برای کانادا فرستاد و تایید هم شد. اما مصطفی گفت من دوست دارم این طرح را به کشور خودم ارائه بدهم و از دادن طرحش صرف نظر کرد.  مصطفی مدتی برای آموزش خلبانی رفت، و با اینکه چشمانش ضعیف بود اشکال نگرفتند، اما وقتی پا‌هایش را جفت کردند و دیدند کمی حالت پرانتزی دارد قبولش نکردند. می‌گفت: آرزو دارم خلبان شوم و هواپیما را پر از مهمات کنم و دشمنان کشورمان را بزنم. به مادرش گفته بود: برای هر کسی یک روز، روز عاشوراست، یعنی روزی که آقا امام حسین(ع) ندای «هل من ناصر» را سر داد و کسانی که رفتند و با امام ماندند، «شهید و رستگار» شدند، ولی کسانی که نرفتند چه چیزی از آن‌ها مانده است؟»، به مادرش گفته بود: «اگر از ته قلب راضی بشوی که به سوریه بروم، آن دنیا را برایت آباد می‌کنم و دنیای زیبایی برایت می‌سازم که در خواب هم نمی‌توانی ببینی». از گردان با پدرش تماس گرفتند و گفتند جنگ است و شما همین یک پسر را دارید. پدرش گفته بود: مصطفی! چند سال درس را ادامه بده، ان‌شاءالله سال بعد که سن و سالت بیشتر شد خواهی رفت. گفته بود: «بابا! اطمینان داری یک سال دیگه من همین آدم باشم که بخواهم سوریه بروم؟» پدرش با این حرف قانع شد. مصطفی نهایت تلاش خود را کرد و رفت! این شهید بزرگوار، بیست و یکم آبان ماه سال 1394همراه با شهیدان مسعود عسگری، احمد اعطائی و محمدرضا دهقان امیری در شهر العیس حلب به شهادت رسید و در قطعه 26 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام در رابطه با چالش اینکه کسی بهتون ظلم کرده و بخشیدینش اره من ادمای زیادی بهم ضربه زدن ولی از همه بیشتر زن داداشم بود که از اول با برادرم دوست شدن و وقتی ما تو دوران نامزدیشون متوجه شدیم که این خانم کم خونی شدید و وسواس شدید داره و خیلی هم بهمون بی احترامی میکرد و اصلا حرمت نگه نمیداشت مخالفت کردیم و به برادرم گفتیم که بهمش بزن ولی گوش نمیداد تا اینکه علی رغم مخالفت های من و مادرم و دایی هام عقد کردند و بعد از عقد مادرم رفتن برای برادرم تشک دادند بدوزند با بهترین پنبه و بهترین ملحفه ولی زن برادرم پیام داد به مادرم و گفت تو فکر کردی من تشکی که تو توش جادو کردی رو با خودم میبرم تو خونم؟من این اشغالا رو نمیبرم و تو یه جادوگری و ازت خوشم نمیاد نمیذارم پاتو بذاری تو خونمون و کلی دری وری دیگه به مادرم گفت ولی مادرم هیچی به من نگفت تااینکه یه بار رفتم خونه مادرم و اتفاقی پیام های زنداداشم رو خوندم و گفتم من عروسی اینا نمیام چون بهت بی احترامی کرده و خیلی حرفای زشتی بهت زده و واقعا هم عروسیش نرفتم و چند سال بعد از عروسیش اومد خونه ی ما و گریه کرد و گفت من دیوونه ام‌ منو ببخش و بزرگی رو یادم بده بخششو یادم بده منو ادم کن و ازین حرفا و شبش زن برادرم بهم گفت من نمیتونم با داداشت زندگی کنم گفتم چرا گفت من وسواس دارم و بدردش نمیخورم و بچه دار نمیشم منم گفتم خب نشی اشکال نداره فدای سرت وسواست رو هم با دکتر درمان کن و گریه افتادم ازینکه میخواست طلاق بگیره چون نمیخواستم واقعا زندگیشون خراب بسه و گفتم که مشکلو حل کنید زندگیتونو خراب نکنید و شب خوابیدند خونمون برادرم صبح زود که زنش خواب بود گوشی زنشو اورد و پیام هایی که چند روز پیش و دیشبش به یه پسر داده بود رو نشونم داد و گفت ببین زنم خرابه و به من خیانت کرده من پیام هارو خوندم چشمام سیاهی رفت زنداداشم با یه پسر دوست شده بود و حتی پیشش هم رفته بود و باهم رابطه داشتن حالا میفهمیدم چرا دیشب میگفت میخوام طلاق بگیرم بعد به داداشم گفتم میخوای چیکار کنی گفت بریم کلانتری شکایتشو بکنم پیام هاشو نشون بدم رفتیم و بعد داداشم با گوشی زنش پیام داد به پسره که بیا فلان جا ببینمت اونم اومد یه پسر زشت و کوتاه و سیاه که داداشم گفت خاک تو سر زنم که منو ول کرده با این دوست شده ولی پسره فرار کرد و نیومد تا داداشم باهاش حرف بزنه ،تو این زمان زنداداشم بیدار شده بود و رفته بود تو خیابون و از یه نفر گوشیشو گرفته بود زنگ‌زد به من و هرچی از دهنش دراومد بهم گفت فحش و دری وری و هرچی که لایق خودش بود و بعد برادرم گفت بریم خونه ببینیم چشه رفتیم اونجا من فقط بهش گفتم چرا اینکارو کردی مگه برادر من چیزی کم گذاشته برات دیدم یه بیشرف بازی دراورد که نگو ابروی منو تو کل محلمون برد و بعدم راه افتاد با داداشم رفتن و کلی پیام به من داد و به مامانمم کلی پیام داد انقدر بهمون تهمت زد که شما ... هستین و دلم میخواد مادرت بمیره در صورتی که ما اصلا بهش بدی نکرده بودیم و یه عمر با ابرو زندگی کرده بودیم من جواب پیام هاشو اصلا ندادم و مسدودش کردم، داداشم هم که خودش منو بیدار کرده بود و پیام های زنشو نشونم داد رفته بود به شوهر خواهر شوهر من زنگ زده بود و گفته بود اجیم خرابه انقدر دوستان دلم شکست که حد نداره اخه من چکار کرده بودم مگه زن تو اینکارا رو نکرده بود چرا به خواهر خودت تهمت زدی ،من هیچی به اونم نگفتم تا اینکه شوهرم اومد خونه گفت نکنه حرفای زنداداشت و داداشت راست باشن منم زنگ زدم به پدرم که مارو ول کرده بود رفته بود گفتم بابا تو چرا مارو ول کردی رفتی بخاطر اینکه من و مادرم بی ابرو بودیم؟ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بی تفاوت نباشیم ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 چطور شوهرمونو به خودمون وابسته کنیم😁👇 تجربه خودم رو در اختیارتون می زارم. محبت محبت محبت. مردها هرچقدر هم که در ظاهر قوی و قدرتمند و مرد بالغ باشن بازهم وقتی قربون صدقه شون میرین لذت میبرن.همیشه اینجوری باهاشون صحبت کنین .شوهر من ساعت ۶ صبح از خونه میره سرکار.من زودتر ساعت پنج و ربع بیدار میشم آروم میرم توی آشپزخونه و صبحانه حاضر میکنم.بعد میام نوازشش میکنم و میگم دورت بگردم بیدار شو چشماتو باز کن قربونت برم بعد که بیدار میشه سلام و چندتا بوس و بغل و دوتایی صبحانه می خوریم.و قت خداحافظی هم یه بوس حسابی که تا شب که برمی گرده توی یادش باشه وبخواد زودتر بهتون برسه.این برخورد خیلی تاثیر داره نسبت به زنی که داره خروپف میکنه و شوهرش خوابالو پا میشه میره سرکار بدون یه چایی خوردن.در طی روز هم اس ام اس و حرفای قشنگ و ابراز دلتنگی وحرفایی که مشتاق رسیدن پیش شما بشه.شام هم یه غذای خوب با تزیین قشنگ.غذا خیلی برای آقایون مهمه.خونه هم اکثر مواقع مرتب و تمیز.خودم هم تمیز و خوشبو با لباس مرتب.و روحیه شاد.((((((((حالا چند تا نکته اساسی و مهم)))))))))) سعی کن هرگز درخواست رابطه شوهرت رو با بی میلی پس نزنی .اگه در توانت نبود یکم توی بغلش باش بعد آروم با ناز احساست رو بگو و خواهش کن 1.غر نزن؛مردها از زن غر غرو بیزارن .2قهر نکن ؛اگه از چیزی ناراحتی ؛دلخوریت رو بیان کن و با صحبت به نتیجه برسین قهر نکن مردها از قهر متنفرن. 3.به خانواده ش احترام بزار. 4.در مورد مسائل مالی که صرفا جنبه اسراف و تجملات داره بهش فشار نیار .5.باهم سرگرمی های دو نفره بازی پیاده روی سینما کوه تماشای فوتبال  فیلم..داشته باشین. 6.زیاد نوازش و بغل و بوس داشته باشین بدون اینکه به رابطه ختم بشه .7.جلوی دیگران خیلی بهش احترام بزار خوب رفتار کن. 8.بهش حس اقتدار بده به خاطر هرچیزی حتی کوچیک ازش تشکر کن و همیشه بگو بهش افتخار میکنی.همیشه زیبا صداش کن.بهش این حس رو بده که تکیه گاه تو هست و وجودش خیلی با ارزش هست. .من سه سال هست که اینجوری عاشقانه و از ته قلبم رفتار میکنم و زندگیم خوبه و شوهرم بسیار وابسته من و زندگی هست.این رفتارها مال دوران نامزدی نیست فقط اتفاقا هرچی بیشتر میگذره بیشتر میشه. سنگ هم محبت می بینه ها بلاخره رام میشه  اشپزیت رو عالی کن  غذاهای متنوع درست کن طوری که فقط خودت بلد باشی و نه خواهر یا مادرش  وقتی با عشق بزاری جلوش میفهمه و درک میکنه بالاخره ادمه  مردا ها شکموترن وبه غذا اهمیت میدن  لباسهای زیبا بپوش و کمی باز همیشه ازیک عطر خاص ملایم مخصوص بخودت لابه لای موهات و گردنت بزن  موقع خواب حتما مراسم معاشقه ی کوتاه داشته باش  اگر هم روزای اول بی حرکت باشه بالاخره ی روز خودش ازت تقاضا میکنه  توی مهمانی و سر سفره و کنار تلویزیون همیشه کنارش بشین و براش تنقلات اماه کن و پذیرایی کن اگر شده با یک چای یا میوه  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه طوری در موردم حرف می زد انگار غیر از تعاریف روح‌الله شناخت اجمالی در موردم
🌸🍃 عاطفه بعد از شنیدن کلمه عاطی که فقط یک نفر در گذشته اینطوری صدا میزد بهش نگاه کردم همون لحظه سروش رسید فاطمه تعجب پرسید بابا شماین سروش سلام کلی کرد و با نگاه به مهمان کنار روح الله گفت ببخشید باید خبر میدادم که شب برمیگردم روح‌الله جلو رفت  به سروش دست داد و گفت به موقع که نه ولی بدموقع هم نیومدی فکر کنم آتنه غذا برات نگه داشته باشه سروش لبخندی زد که روح الله به آیدا نگاه کرد و گفت آیدا هم رشته دانشگاهیم که چند ترمی  از من پایین تره و امشب اینجا دعوت بوده سروش که من اونو در جریان علاقه روح‌الله گذاشته بودم تعجبی نکرد اما نگاه معناداری به من انداخت و گفت خوش اومدین کیفش رو توی دستش جابجا کرد و گفت بفرمایید راحت باشید همونطور که آیدا سر میز شام گفته بود انگار دیدن سروش براش جذاب بود بیشتر از قبل صحبت می‌کرد اما مخاطبش رو فقط سروش قرار داده بود رو به اون پرسید استاد درسته که برگزاری نمایشگاه دو روز دیگه است؟ سروش اخم کرد و گفت نمایشگاه؟ با فکرت ادامه داد آهان نمایشگاه برگزاری هنر های برتر منظورتونه  بله شروعش دو روز دیگه است روح الله گفت اما ما که دانشجوی هنر نیستیم نمیتونیم تو این نمایشگاه شرکت کنیم آیدا گفت میتونیم به سروش نگاه کرد و گفت مگر نه استاد؟ سروش گفت رشته شما به شرط گرایش ساخت و تولید بله میشه ایدا لبخند پررنگی زد و گفت به نظرم با شرکت گروه من در نمایشگاه دیگه نیاز به حضور بقیه نیست روح الله متعجب پرسید گروه تو؟ آیدا در جوابش گفت بله من و دوستانم سازه های جدیدی برای ارائه و رونمایی در نمایشگاه داریم که مطمئناً امسال بی برو برگرد برنده خواهد بود سروش که نایب‌رئیس برگزاری این نمایشگاه بود مشتاق از شنیدن این حرف گفت این سازه ها رو به چه منظور ساختین؟ آیدا گفت به منظور برطرف کردن خیلی از ایرادات و اشکالات شهرسازی سروش سر تکون داد و گفت مشتاق شدم این سازه ها رو از نزدیک ببینم آیدا گفت من هم می خواستم در همین مورد با شما یک ملاقات داشته باشم شنیدم فقط شما هستید که از ایده های جدید دانشجویان استقبال می کنید سروش گفت در واقع نیت اصلی برگزاری نمایشگاه هم این۶ که دانشجوهای پرتلاشی همچون شما هر آنچه در چنته دارن رو کنن تا ما ازشون حمایت کنیم آیدا گفت خب استاد پس حتما باید قبل برگزاری نمایشگاه شما روبا کارکرد سازه ها و قطعات ساخته شده آشنا کنم سروش گفت چرا که نه حتما این کارو بکنید ایدا خوشحال فوری گوشیش رو از کیفش درآورد و گفت استاد لطف کنید شماره همراه تون رو به من بدید وقتی جوابی دریافت نکرد و با سکوت سروش مواجه شد نگاهی به تک تکمون انداخت و گفت بابت تنظیم قرار آشنایی با سازه ها روح الله با تاخیر گفت اون قرار رو من تنظیم می کنم ایدا خندید و بی پروا گفت اما تو که جزو اکیپ ما نیستی روح‌الله نگاهش رو از آیدا گرفت و دلخور گفت بالاخره در ارتباطیم باهم سروش بلند شد و گفت منو ببخشید خسته راهم و باید استراحت کنم آیدا هم بی تعلل بلند شد و گفت منم دیگه باید کم‌کم رفع زحمت کنم نیمه شب بود و ذهن من حسابی درگیر اون دختر به قول عزیز نمیدونم چرا هیچ جوره به دل نمی نشست برای رفع بی خوابی باید به یک لیوان آب خنک اکتفا می‌کردم تا پا توی آشپزخانه گذاشتم روح الله رو دیدم که اونجا روی صندلی نشسته بود وعمیق به فکر فرو رفته   با تردید اما جلو رفتم به خودش اومد و آهسته گفت تو هم خوابت نبرده لیوان آبی که قرار بود خودم بخورم رو پر کردم مقابلش گذاشتم و گفتم نه اشاره کرد و گفت میشینی؟ تا نشستم نگاهم کرد و گفت تو راه برگشت بالاخره از گذشته‌ام بهش گفتم نگران پرسیدم اون چی گفت؟ روح الله گرفته گفت خیلی راحت کنار اومد با لبخند گفتم این که خیلی خوبه پس چرا ناراحتی؟ روح الله سر تکون داد و گفت خوب نیست آتنه این اندازه بی‌تفاوتی خوب نیست پرسیدم از خانوادش چی میدونی؟ روح‌الله سرشو پایین انداخت و گفت راستش اونم امشب یه واقعیتی رو از گذشته‌اش بهم گفت دلم فرو ریخت به همین خاطر بی تعلل پرسیدم چه واقعیتی؟ روح الله نفس بلندی کشید و گفت آیدا بچه طلاقه خیلی بچه تر که بوده پدر و مادرش از هم جدا میشن اما اون میگه نا پدریشو خیلی بیشتر از یک پدر واقعی دوست داره روح‌الله نگاهم کرد و گفت هر دوی ما گذشته تلخی داشتیم اما امشب فرق بین ما این بود که من از اعتراف اون شوکه و اون از اعتراف من به راحتی گذر کرد طوری که انگار اصلا براش مهم نبوده یا نمیدونم انگار از قبل میدونسته چی بر سر من اومده گفتم نمیدونم اما شاید اخلاقش اینه که ... روح الله فوری گفت چیزی که توی دلته رو بگو آبجی گفتم ببین روح الله به نظر من شما هنوز هیچ شناختی نسبت به هم ندارین باید به هم زمان بدین با ید به خانواده‌ها فرصت آشنایی بدین فقط این دوست داشتن نیست که مهمه
🍎 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷۳۳ روش درمانی طب سنتی برای برص یا پیسی مصرف جوشانده کله بادمجان. مالیدن آبلیمو روی مواضع و در معرض آفتاب قرار دادن . استفاده از دم کرده غنچه شقایق. مالیدن ترکیب روغن زیتون با زاج بر روی موضع. مالیدن خمیر جینکو بیلوبا روی موضع. مصرف بلند مدت سرکه انگبین. گذاشتن انجیر نارس روی موضع. مالیدن ژل آلوئه ورا روی پوست مبتلا به برص. پوست را خوب ماساژ داده و سپس با روغن زیتون یا کنجد چرب کنید. سیاه دانه در مزاج، گرم است، روغن سیاه‌دانه زگیل‏ها و خال‏ها را زدوده و در علاج لکه‌‏های سفید و پیسی مؤثر است. ماساژ پودر سیاهدانه سوخته با کمی سرکه در محل لک و برص. خوردن مخلوط پونۀ کوهی با عسل گون به صورت لیسیدنی است. عرق کردن در حمام، مالیدن لکه‌ها با پارچه ضخیم و زبر تا خون را جذب آن ناحیه کند، به شرطی که پارچه آلوده و چرکین نباشد. مقدار دلخواه آب سیب را روی شعله گذاشته تا نصف شود، آنگاه آن را صاف کرده و یک شب بماند. سپس دوباره روی شعله ملایم گذاشته تا غلیظ شود. باز صاف کرده و در ظرف شیشه ای ریخته شود. اگر تابستان بود، چند روزی آن را در آفتاب گذاشته تا آب آن بخار شود. اگر خواستید شربت شیرین باشد، به ازای هر سه کیلو از افشره سیب با ۴۲۰ گرم شکر به قوام بیاورید. مصرف طولانی سکنجبین. برای تهیه سکنجبین، دو واحد عسل، دو واحد عرق نعنا و یک واحد سرکه را باید با هم ترکیب کرده و یک سوم لیوان از این معجون و دو سوم آن را با آب پر کرده و روزی دو لیوان، یک لیوان صبح و یک لیوان شب مصرف نمایید. میزان مصرف این ترکیب، با توجه به میزانی که فرد با بیماری برص درگیر شده بستگی دارد‌، از این رو ممکن است که میزان مصرف آن ۴ ماه، ۶ ماه تا یک سال به طول بکشد. سه ماه که این دستور را به کار گرفتند، هر ماه نیز یک بار حجامت عام بگیرند. دم کرده برگ غازیاقی. این گل فقط در ماه دوم فصل بهار یعنی اردیبهشت می‌روید و بعد از آن خشک می‌شود و در بقیه فصول سال نیز اصلا وجود ندارد. این برگ را با سبزی پلو هم می‌پزند و مصرف می‌کنند. برگ‌های غازیاقی را در برنج شلتوک‌دار دم کنید و به صورت تناوبی آن را مصرف کنید.  البته نباید در مصرف برگ غازیاقی زیاده روی کرد زیرا موجب عقیم شدن و ناباروری می‌شود. استفاده از روغن زرده تخم مرغ. به این ترتیب که روغن زرده تخم مرغ روی مناطقی که سفید شده است مالیده شود و پس از چند ساعت شسته شود. اضطراب و کم خوابی را موجب تحریک این بیماری می‌دانند و برای برخورداری از خواب آرام، مصرف فالوده سیب (یعنی سیب رنده شده همراه عسل و گلاب و عرق بیدمشک) را قبل خواب توصیه می‌کنند ، که این کار بعد از یک ماه رنگ ضایعات پوستی این بیماران را خودبه‌خود بهتر می‌کند. بدون اینکه داروی خاصی به آنان داده شود. خوردن صمغ آلو سیاه همراه با شیرۀ انگور. کندوش را نرم بسایید و آن را با روغن زردۀ تخم مرغ مخلوط نمایید و بر موضع بمالید. مصرف روزانه یک قاشق چایخوری پودر برگ سنا، همراه با ماست یا دوغ‌ شیرین. مالیدن ترکیبی از روغن زیتون ۵ واحد، سرکه ۲واحد بصورت موضعی. برای ساخت این ضماد ترکیب را روی حرارت بگذارید تا سرکه آن تبخیر شود. روزی یک قاشق چایخوری پودر برگ سنا، به همراه ماست یا دوغ شیرین مصرف کنید. سرکه انگور پخته ، سه مرتبه در روز به موضع بمالید. گل ختمی و جوش‌شیرین : یک قاشق مرباخوری از هر کدام را در صد سی سی آب جوش دم کرده ، صاف کرده و روزی سه بار به موضع بمالید. سعد ۱۰ گرم + فلفل ۱۰ گرم + میخک ۱۰ گرم + جوز هندی ۱۰ گرم + تخم نیلوفر۱۰ گرم + تربد ۱۰ گرم + شکر سرخ ۵۰ گرم همه را نرم کوبیده در یک کیلو عسل ریخته روزی سه قاشق مرباخوری از آن را میل کنید. برص و بهق را با آب بسیارداغ و با یک قطعه پارچه پشمی ماساژ دهید و بمالید و عسل و نشاسته را مخلوط کرده و به موضع بیماری بمالید. حنا ۱۰۰ گرم + نوره ۵۰ گرم مواد فوق را مخلوط کرده در ۲۵۰گرم سرکه انگور پخته ، سه مرتبه در روز به موضع بمالید. مصرف نخودآب برای این افراد بسیار تاکید می‌شود. برای تهیه آن باید یک مشت نخود آبگوشتی را به مدت ۲۴ ساعت در آب بخیسانید، نخود را همراه با پیاز و گوشت‌های توصیه شده آبپز کرده و بعد از پخته شدن مقداری جعفری خرد شده و شوید خشک و روغن بادام یا زیتون اضافه کنید. تنقیه و پاکسازی بدن با حب صبر و ایارج (داروییست سنتی که از ترکیب آلوئه ورا یا صبر زرد، دارچین، زعفران و عناب و در بعضی موارد گل رز بدست می آید). جوانه‌های نازک ترش‌ مزه درخت مو را فشرده و هر روز یک لیوان از آن بخورید. بادمجان را در آب جوشانده تا له شود، آب آن را صاف کرده در روغن زیتون سوزانده و مرتب روی لکه‌ها بمالند تا مفید واقع شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام ادمین عزیز لطفا سوال منو بزارید من فرزندمو باکلی سختی ودردسر گزاشتم کلاس زبان باباش راضی نبود میگفت ازاین خرجا ندارم بکنم حالا هروقت خیلی پولدار شدم میزاریمش منم گفتم ماهیچ وقت پولدارنمیشیم تواین شرایط سخت هم علاقه داره هم استعداد یه چندتا کتابو رفت وقبول شد باسن کمش ولی باباش میگه دیگه نمیخاد بره اصلا استعدادوعلاقه این بچه براش مهم نیست عین خیالش نیست زورم نمیرسه بهش میگه پول ندارم میگم تاالان هرجور رفته ازاین به بعدم همین طور میره میگه نه. دارم آتیش میگیرم مردمو میبینم پدرمادرشون باهم بچه روکلاس میارن چقدرباباها مشتاقن دلم واسه بچم وخودم میسوزه بعضی وقتادچارمقایسه میشم نگیدمقایسه نکن که نمیشه خودتون دچار مقایسه نمیشید ازخودم بدم میاد که نمیتونم شوهرموقانع کنم لطفا راهنماییم کنید چطور راضیش کنم آخه بچم تواین زمینه استعدادداره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من همون خانومی هستم که گفتم پریودنمیشدم بی بی چک زدم مثبت بودولی بعدش پریودشدم دوباره من بی بی چک زدم بعدپریودیم منفی بودالان نمیدونم حامله هستم یانه نمیدونم چکارکنم لطفا راهنماییم کنیدممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ عزاداریهاتون قبول خواهش میکنم بخاطر امام حسین پیام من روسریعت. بزارین مدت سه ماه هست پسر بیست ودو سالم به بیماری فلج اعضا دچار شده دکتر ها میگن اسم بیماری گیلن باره هست دوماه ای سی یوبود الان هم اوردنش بخش بیمارستان امام خمینی تهران دکتر میگه دراز مدت حسش برمیگرده کمکم کنید خیلی داغون شدیم میگن بافیزیوتراپی درمان میشه خیلی سخته ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلامی دوباره،از دوستان هم گروهی که از شهرکرد هستن میخوام یه دکتر گوارش خوب یا داخلی که شهرکرد باشه معرفی کنن من بواسیر دارم معذرت میخوام بیرون زده خیلی اذیتم،نمیتونم اصلا برم دستشویی شرمنده موقع اجابت مزاج تا سه چهار ساعت درد دارم بعضی وقتا هم خونریزی دیگه بریدم میخوام عمل کنم از دوستان میخوام راهنماییم کنن برم دکتر خوب میشم البته دکتر رفتم دارو و پماد داد که اثری نکرد منظورم عمله،پیشاپیش از همه ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من صورتم چال جوش داره هوی داره زیاد وزیاد تر میشه لطفا هر میدونه راهنمایی کنه که چیکار کنم ممنون اگه میشه لطف کنیدراهنماییم کنید خلط پشت حلق هم بعضی موقهادارم یاشبهاموقع هاب اب ازدهنم میاد وشکم اوردم بایدچکارکنم که خوب بشم ودراخرعزیزدوتاخط افتاده وسط پیشونیم خیلیها میگن بروبوتاکس کن بنظرشماچکارکنم که خط وسط پیشونیم برن پاک بشن خداوکلی راهنماییم کنیذکه نیازبه بوتاکس نباشه عزیز بعدببخشیددوتابچه دارم یک پسریک دخترهردوبزرگ شدندخیلی لاغرهستن غذامیخورن ولی رشدشون یاوزن شون کمه خیلیهامگن ژنتیکی یامال کمخونی بنظرشماچکارکنم خیلی جوشه بچهامو میزنم ودر اخرشرمنده غذای چرب میخورم کف پام میسوزه بنظرشمابخاطرچی میسوزه ❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام همسرم خیلی خسیس هست وهمیشه سراین موضوع بحث ودعواداریم دلش نمیخادپول بده یابهش میگم فلان مانتویافلان روسری یایه چیزی میخام اصلانمیگه به منی یابه دیوار😢اعصاب منوبه هم ریخته رفیقامووقتی نگاه میکنم که چه شوهرایی دارن یسره بیروناهستن واین شوهرهاشون مثل برده مانم هستیم 😔ممنون میشم راهنمایی وکمکم کنید 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 سلیمان بن جعفر گوید: برای انجام بعضی از كارها همراه امام رضا علیه السلام بودم تا این كه خواستم به خانه ام باز گردم . حضرت فرمود: برگرد و با من بیا و امشب را نزد من بمان . من هم برگشتم و به همراه او حركت كردیم تا اینكه وارد منزل شدیم . حضرت نگاهی به غلامان خود كرد كه مشغول گل كاری و ساختن اصطبل بودند و بعضی از آنها كارهای دیگر انجام می دادند. در بین آنها غلام سیاهی كه غریب بود كار می كرد. امام علیه السلام به غلامان خود گفت : این مرد اینجا چه می كند؟ آنها در جواب گفتند: او به ما كمك می كند و ما هم چیزی در برابر به او خواهیم داد. امام علیه السلام فرمود: اجرت او را تعیین كردید؟ گفتند: نه ما هر چه به او بدهیم راضی است . حضرت به سراغ ایشان رفت تا با تازیانه آنها را كتك بزند و بسیار ناراحت شد كه چرا اجرت او را معین نكردید؟ سلیمان بن جعفر می گوید: من به امام علیه السلام عرض كردم : چرا شما خود را ناراحت كرده اید؟ فرمود: من بارها آنها را از این كار نهی كرده ام كه باید اجرت هر كس را كه می خواهند به كار گیرند با او تعیین كنند و ای سیلمان این را بدان كسی بدون تعیین مزد برای تو كار نمی كند مگر اینكه اگر سه برابر مزد او هم به وی بپردازی باز هم گمان دارد به او كم داده ای ، اما وقتی مزد او را معین كردی و به او پرداختی از تو تشكر می كند كه به آنچه معین شده عمل كرده ای ، حال اگر كمی بر آن بیفزایی از تو قدردانی می كند و می بیند كه تو بر مزد او افزوده ای. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 یسع بن حمزه می گوید: در مجلس حضرت رضا (ع) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند، و از آنحضرت سؤال می كردند و از احكام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را می داد، در این میان ، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد وسلام كرد و به امام هشتم (ع) عرض نمود: من از دوستان شما و پدر و اجداد پاك شما هستم در سفر حج ، پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم ، اگر امكان دارد، خرجی راه را به من بده تا به وطنم برسم ، خداوند مرا از نعمتهایش برخوردار نموده است ، وقتی به وطن رسیدم ، آنچه به من داده ای معادل آن ، از جانب شما صدقه می دهم ، چون خودم مستحق صدقه نیستم . امام رضا به او فرمود: بنشین ، خدا به تو لطف كند،سپس امام رو به مردم كرد، و به پاسخ سؤالهای آنها پرداخت . سپس مردم همه رفتند، و تنها آن مرد مسافر، و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم . امام (ع) به ما فرمود: اجازه می دهید به خانه اندرون بروم ؟ سلیمان عرض ‍ كرد: خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدم داشته است . حضرت برخاست و وارد حجره ای شد و پس از چند دقیقه باز گشت ، و او پشت در فرمود: آن مرد (مسافر) خراسانی كجاست ؟ خراسانی بر خاست و گفت :اینجا هستم . امام از بالای در دستش را به سوی مسافر دراز كرد و فرمود: این مقدار دینار را بگیر و خرجی راه خود را با آن تاءمین كن ، و این مبلغ مال خودت باشد دیگر لازم نیست از ناحیه من ، معادل آن صدقه بدهی ، برو كه نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم . مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت . سلیمان به امام رضا عرض كرد: فدایت گردم كه عطا كردی و مهربانی فرمودی ولی چرا هنگام پول دادن ، به مسافر، خود را نشان ندادی و پشت در خود را مستور نمودی ؟! امام رضا(ع) در پاسخ فرمود: مخافه ان اری ذل السّؤال فی وجهه لقضائی حاجته : از آن ترسیدم كه شرمندگی سؤال را در چهره او بنگرم از این رو كه حاجتش را بر می آورم . و آیا سخن رسول خدا (ص) را نشنیده ای كه فرمود: المستتر بالحسنه تعدل سبعین حجه ، والمذیع بالسّیئه مخذول ، والمستتر بها مغفور له .: پاداش آنكس كه كار نیكش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است ، و آنكس كه آشكار گناه می كند، مورد طرد خدا است ، و آنكس كه گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد. داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 سلیمان بن جعفر گوید: برای انجام بعضی از كارها همراه امام رضا علیه السلام بودم تا این كه خواستم به خانه ام باز گردم . حضرت فرمود: برگرد و با من بیا و امشب را نزد من بمان . من هم برگشتم و به همراه او حركت كردیم تا اینكه وارد منزل شدیم . حضرت نگاهی به غلامان خود كرد كه مشغول گل كاری و ساختن اصطبل بودند و بعضی از آنها كارهای دیگر انجام می دادند. در بین آنها غلام سیاهی كه غریب بود كار می كرد. امام علیه السلام به غلامان خود گفت : این مرد اینجا چه می كند؟ آنها در جواب گفتند: او به ما كمك می كند و ما هم چیزی در برابر به او خواهیم داد. امام علیه السلام فرمود: اجرت او را تعیین كردید؟ گفتند: نه ما هر چه به او بدهیم راضی است . حضرت به سراغ ایشان رفت تا با تازیانه آنها را كتك بزند و بسیار ناراحت شد كه چرا اجرت او را معین نكردید؟ سلیمان بن جعفر می گوید: من به امام علیه السلام عرض كردم : چرا شما خود را ناراحت كرده اید؟ فرمود: من بارها آنها را از این كار نهی كرده ام كه باید اجرت هر كس را كه می خواهند به كار گیرند با او تعیین كنند و ای سیلمان این را بدان كسی بدون تعیین مزد برای تو كار نمی كند مگر اینكه اگر سه برابر مزد او هم به وی بپردازی باز هم گمان دارد به او كم داده ای ، اما وقتی مزد او را معین كردی و به او پرداختی از تو تشكر می كند كه به آنچه معین شده عمل كرده ای ، حال اگر كمی بر آن بیفزایی از تو قدردانی می كند و می بیند كه تو بر مزد او افزوده ای. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 یسع بن حمزه می گوید: در مجلس حضرت رضا (ع) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند، و از آنحضرت سؤال می كردند و از احكام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را می داد، در این میان ، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد وسلام كرد و به امام هشتم (ع) عرض نمود: من از دوستان شما و پدر و اجداد پاك شما هستم در سفر حج ، پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم ، اگر امكان دارد، خرجی راه را به من بده تا به وطنم برسم ، خداوند مرا از نعمتهایش برخوردار نموده است ، وقتی به وطن رسیدم ، آنچه به من داده ای معادل آن ، از جانب شما صدقه می دهم ، چون خودم مستحق صدقه نیستم . امام رضا به او فرمود: بنشین ، خدا به تو لطف كند،سپس امام رو به مردم كرد، و به پاسخ سؤالهای آنها پرداخت . سپس مردم همه رفتند، و تنها آن مرد مسافر، و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم . امام (ع) به ما فرمود: اجازه می دهید به خانه اندرون بروم ؟ سلیمان عرض ‍ كرد: خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدم داشته است . حضرت برخاست و وارد حجره ای شد و پس از چند دقیقه باز گشت ، و او پشت در فرمود: آن مرد (مسافر) خراسانی كجاست ؟ خراسانی بر خاست و گفت :اینجا هستم . امام از بالای در دستش را به سوی مسافر دراز كرد و فرمود: این مقدار دینار را بگیر و خرجی راه خود را با آن تاءمین كن ، و این مبلغ مال خودت باشد دیگر لازم نیست از ناحیه من ، معادل آن صدقه بدهی ، برو كه نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم . مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت . سلیمان به امام رضا عرض كرد: فدایت گردم كه عطا كردی و مهربانی فرمودی ولی چرا هنگام پول دادن ، به مسافر، خود را نشان ندادی و پشت در خود را مستور نمودی ؟! امام رضا(ع) در پاسخ فرمود: مخافه ان اری ذل السّؤال فی وجهه لقضائی حاجته : از آن ترسیدم كه شرمندگی سؤال را در چهره او بنگرم از این رو كه حاجتش را بر می آورم . و آیا سخن رسول خدا (ص) را نشنیده ای كه فرمود: المستتر بالحسنه تعدل سبعین حجه ، والمذیع بالسّیئه مخذول ، والمستتر بها مغفور له .: پاداش آنكس كه كار نیكش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است ، و آنكس كه آشكار گناه می كند، مورد طرد خدا است ، و آنكس كه گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد. داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش ساعت 7:30 😔 دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود! زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد. خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم... عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش! شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟ زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم... بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد. اما در عین ناباوری ....👇🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf چه صبری داری خدا😭👆
چرا هیچ مردی راضی نمیشه زنش عضو این کانال بشه 😳 هر زنی عضو این کانال شده زندگیش دگرگون شده🧿 یعنی چی میتونه باشه 👇📵 https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 فقط خانم های متاهل بیان🚷♨️👆
❤️🍃 ادامه✅ گفت این چه حرفیه میزنی من خودم اعتیاد داشتم رفیقای بد گولم زدن من اشتباه کردم که رفتم پشیمونم زنم ابرودار بود دخترم ابرو دار بود الان دارم عین سگ زندگی میکنم حسرت یه لحظه پیش هم بودنمونو میکشم ولی دیگه فایده نداره چون مادرت منو نمیبخشه شما منو نمیبخشید حالا مگه چی شده بهش گفتم شوهرم بهم شک کرده خواستم بهش بگی که من چطور دختری بودم اون هم گفت نه دختر من خیلی هم پاک بود من اگه رفتم اشتباه خودم بود پای مادرش و دخترم ننویس گفت من اندازه تمام ادمای دنیا پشیمونم از کارام ولی نمیتونم برگردم چون از بدی چیزی کم نذاشتم براشون حقمه که تو بدبختی و فلاکت بمیرم و کسی نباشه جنازمو از رو زمین برداره اینم عاقبت کسی که زن و بچه دست گلشو ول میکنه و میره دنبال خوش گذرونیش، گذشت تا چند روز بعدش دوباره زنداداشم پیام داد به مادرم که من رفتم و مهریمو زیاد کردم تو بترک و من اول زندگی دخترتو نابود میکنم و بعد پسرتو میکشم و بعد میرم و باز کلی دری وری گفت بهش منم زنگ زدم به خالش گفتم تورو خدا جلوی دختر خواهرتو بگیر مادرم حالش خوب نیست بگو دست از سرش بردار ما چه گناهی کردیم که اینجوریمون میکنه، گذشت تا چند سال ما قهر بودیم باهم یه روز که رفتم خونه مادرم یهو داداشم و زنش اومدن و کلی گریه زاری کردن که مارو ببخش ما بهت تهمت زدیم گفتم هیچوقت نمیبخشمتون الهی خدا جوابتونو بده و همین بلا سرتون بیاد خدا ازتون نگذره من جوابتونو ندادم چون واگذارتون کردم به خدا ولی اون‌ جواب میده اونا کلی گریه کردن گفتن جبران میکنیم گفتم نمیبخشمتون مادرم اومد گریه افتاد که ببخششون داداشت جز تو کسی رو نداره گناه داره بی کسه منم گفتم نمیبخشمتون ولی بهتون یه فرصت دیگه میدم که جبران کنید،چند وقت گذشت و یه روز دیگه دوباره اومدن خونمون ما بردیمشون بیرون بگردیم شب که اومدیم زنداداشم گفت شوهرت به من چشمک زده گفتم بفهم چی میگی گفت شوهرت چشمش دنبال منه و من دروغ نمیگم و همونوقتم رفتن از خونمون منم رفتم به شوهرم گفتم گفت نه به قران و دست گذاشت رو قران و قسم جون بچمو خورد و به ارواح خاک باباش قسم خورد منم گفتم باشه قبولت دارم و گفتم‌ یادت هست یه بار هم به من تهمت زد تو به من شک کردی و تا زنگ‌نزدم به بابام منو باور نکردی بااینکه ده سال با من زندگی کرده بودی ولی بهم شک کردی و فکر کردی راست میگن ولی من باورت دارم من مطمئنم تو بهم خیانت نمیکنی حالا به تو تهمت زد ولی من اعتماد دارم بهت و حرفاتو باور میکنم و فهمیدم که زنداداشم واقعا اینبار اومده بود زندگیمو خراب کنه و بره مسدودش کردم و جوابشو هیچوقت نمیدم من دوبار بخشیدمش و بهش فرصت دادم ولی بهم ثابت شد که این زن یه شیطانه بزرگه و فقط و فقط باید ازش دور باشم الان هم میخواد از داداشم جدا بشه و داره زجرش میده براش غذا درست نمیکنه هرشبم خونه یکی از فامیلاشه ولی اصلا برای من مهم نیست و کاری بهش ندارم فقط اینو خواستم بگم بعضی ادما رو نباید بخشید من دوبار برای رضای خدا بخشیدم برای خاطر اشکای مادرم که میگفت رابطتو با داداشت قطع نکن بخشیدم ولی دیدم که این شیطان بزرگ اصلا لیاقت بخشش نداره اگه دوباره ببخشمش میاد و یه ضربه بزرگتر بهم میزنه منم سوگند هستم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*قانون سوم نیوتن* :« هر عملی دارای عکس العملی است برابر اما بر خلاف آن» حتما ببینید👆✅ ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام ادمین عزیز لطفا سوال منو بزارید من فرزندمو باکلی سختی ودردسر گزاشتم کلاس زبان ب
پاسخ اعضا 🌸 سلام اون خانمی که گفته ریزش مو گرفته وابروهاش هم داره کم پشت میشه ورنگ صورتش تیره شده اول که ازمایش‌بده ببین چ هس بعد برا ریزش مو و ابرو هم قرص زینگ خیلی جواب میده روغن بادام تلخ بگیر شب تا شب کل صورتت روغن بمال مخصوصا تو ابروت حنا با زرده ی تحم مرغ محلی وبابونه با هم خمیر کن کل موهات بزار خیلی زود جواب میده 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خانمی که مرکز مشاوره رایگان خواسته بودن به مصلی یا مسجد جامع شهرتون مراجعه کنید همه مصلی های کشور مرکز مشاوره رایگان خانواده دارند و نوبت میدن وشما هرچقدر دوست داشته باشید مشاوره میبینید فقط باید از قبل وقت بگیرید برای وقتای بعدی مشاوره تون من خیلی به این مرکز مراجعه کردم 👌👌👌 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام برای خانمهایی ک تو گروه درباره درمان زخم مقعد پرسیدن منم دوهفته پیش همین مشگلرو داشتم فقط خدا میدونه چ دردی رو تحمل کردم دوشب آخرشم پماد ان ان جی گذاشتم خداروشکر دوروزه خوب شد 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خانم عزیزی ک گفتن تو قم برا زگیل تناسلی ب آقا وخانم یه عطاری دارو میده تورو امام حسین وقتی اینجور آدمو امیدوار میکنید آدرس واسم عطاری رو هم بدید تا هرکی مشگلی حل شه دعاتون کنه ممنونم لطف کنید پیام رو دیدید بی زحمت آدرس بدین برامون 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام وقت همگی بخیر،درجواب خانمی ک گفتن سه ماهه باردارن وخلط پشت حلق دارن،منم دوران بارداری همینطوری بودم.یعنی همش حالت تهوع داشتم کلافه شدم ولی چاره ای نداشتم فقط تحمل کردم.حتی دکترمراجعه نکردم چون میدونستم ازعلایم بارداریه ولی علتش رونمیدونستم.اخه ادم باردارنمیتونه دارومصرف کنه.وخداروشکربعداززایمان خودبخودخوب شدم،میخام بگم نگران نباش انشاالله بعداززایمان خوب میشی.مامان پدرام 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 برا اون خانمی که گفتن پشت لبشون لک افتاده روغن خار مریم رو شبها یه ق چ تو اب گرم بریزن وبخورن معجزه می کنه یه دوره 45 روزه ویبوست هم اگه دارن باید برطرف شه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 خانم عزیزی که ۵ ماه بارداری وبرادرتون زنگ زده به شما که چرا دختر خواهرتون به پسرش پیام داده وشمابه خواهرتون بگید که من نمیام دخترتو بگیرم...... اولا عزیز دل، همون وقت که برادرتون زنگ زد بهشون میگفتید به من چرا زنگ زدی به خود خواهرتون این حرفها رو بگه مگه شما مسئول هستید والا شما تواین شرایط مواظب حال خودتون باشید که استرس وناراحتی برای خودتون وکوچولتون خیلی ضرر داره درسته که خانوادتون هستند وبراتون مهم هستند ولی شما نباید ب خاطر اونا به خودتون لطمه وارد کنید و برادرتون چطور تونستن شرایط شما رو نادیده بگیرن وبه شما زنگ بزنن کار شما هم خیلی خوب بوده که همه ی حرفهای برادرتون رو به خواهرتون منتقل نکردید که هیزم آتش بیشتر بشه عزیزم مواظب خودت وکوچولوت باش اونا بلاخره مشکلشون حل میشه وشما بی خود خودت رو این قدر درگیر کردی ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حضرت زینب (سلام الله علیها) رو اینجوری به بچه‌هامون معرفی کنیم. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه بعد از شنیدن کلمه عاطی که فقط یک نفر در گذشته اینطوری صدا میزد بهش نگاه کرد
🌸🍃 عاطفه گفتم ببین روح الله به نظر من شما هنوز هیچ شناختی نسبت به هم ندارین باید به هم زمان بدین با ید به خانواده‌ها فرصت آشنایی بدین فقط این دوست داشتن نیست که مهمه روح الله غمگین حرفم رو تایید کرد و گفت من پشتیبان داشتم.عزیز عین یه کوه پشتم بود اسماعیل گفت انتظار فاطمه هم از شما همینه همین که پشتش باشید با بغض گفتم من عزیز نیستم اسماعیل من تاب دوری فاطمه رو ندارم گفت اما فاطمه این روزها ... تا خواست ادامه حرفشو بگه صدای زنگ موبایلش بلند شد با عذرخواهی از من رفت اما جوابی به تماسش نداد و فقط گفت من برم یه چندتا نون تازه بگیرم با غذای ظهر بخوریم یه مادر بودم و حالا می فهمیدم عزیز چه دل بزرگی داشته که تونسته من و روح الله رو به فرزندی قبول کنه و به نحو احسن بزرگمون کنه یه مادر بودم و حالا میفهمیدم عزیز چه از خود گذشتگی ها کرده تا منه الان من بشه عزیز درد های فراوانی رو متحمل شده بود در حالی که هیچ کس ازش خبر نداشت حتی من وابسته به عزیز خیلی سخت بود خیلی خیلی سخت بود اینکه درست روزی عزیز بهم گفت تو شکست ناپذیر ترین زن جهانی که با رفتنش من شکستم و از دید خودم هنوزم که هنوزه نتونستم بدون عزیز سرپا شم با وجود اینکه وجود شکسته‌ام رو بین خانوادم تقسیم کردم بعد رفتن عزیز از اون عاطفه پر انرژی پر آرزو یک همسر و یک مادر باقی مونده که باید طبق دستور عزیز به وظایفش عمل می‌کرد مثل همیشه عکس عزیز رو گذاشتم مقابلم و شروع کردم به درد و دل باهاش راستش از آینده بچه ها می ترسیدم از برآورده شدن آرزوهای بزرگ شون دلم میخواست کنارشون باشم نمیخواستم تنهاشون بزارم تا مبادا مرتکب اشتباه بشن اما انگاری دنیایی اونها با من مادر فاصله های زیادی داشت‌... سروش یه لیوان چایی گذاشت روی دسته کاناپه و گفت خیره عاطفه بانو به بخار لیوان چایی خیره شدم و گفتم بچه ها خوابیدن؟ گفت  رفتن بالا اسماعیل فیلم گذاشته نشستن به تماشا نفس بلندی کشیدم و گفتم نمیدونم چرا دلم نمیخواد باور کنم بزرگ شدن سروش لبخند زد و گفت نگرانیتو درک می کنم اما تو داری خودتو اذیت می کنی بزار یه جاهایی روی پای خودشون بایستن قرار نیست که همیشه منو تو کنارشون باشیم گفتم روح الله دلباخته من نمی خوام خدایی نکرده دچار شکست بشه فاطمه هم که فکر رفتن درس زندگیشو مختل کرده به نظرت حق ندارم نگران باشم ؟ سروش زد روی پیشونیش و گفت ای وای گفتی روح‌الله امروز پاک یادم رفت در مورد این دختره تحقیق کنم گفتم از فردا خودم میرم پی این مسئله من به روح الله قول دادم کمکش کنم سروش اخم کرد و گفت قهر کردی؟ باور کن امروز درگیر کارهای افتتاحیه برگزاری نمایشگاه بودم اما خودش اومد سراغم سازه هایی که ازشون تعریف کرده بود قابلیت های خاصی داشت معلومه دختر باهوشیه گرچه فکر می‌کنم یه بلد کار کمکش کرده نتونستم حسم رو در مورد آیدا از سروش پنهان کنم به همین خاطر گفتم یه چیزی بگم؟ سروش گفت میدونم چی میخوای بگی میخوای بگی آیدا اونی نیست که فکرشو میکردی سر تکون دادم و گفتم نه راستش... تا ساکت شدم سروش گفت چی شده؟ نفسمو بیرون فرستادم و گفتم اون شبی که اینجا دعوت بود یه طور خاصی صحبت میکرد یه طوری که انگار از گذشته باخبر سروش متعجب گفت گذشته؟ چه گذشت ای؟ چشم روی هم فشردم و گفتم نمیدونم چرا لحظه اولی که دیدمش یاد، یاد فریبا افتادم سروش به یک باره با شنیدن اسم فریبا رنگ عوض کرد و با اخم غلیظی گفت عاطفه با بغض گفتم برای تو تا حالا اتفاق نیفتاده که... سروش بلند شد و گفت نه اتفاق نیفتاده چون من همون ۲۰ سال پیش همه چی رو دور انداختم گفتم پس چرا شنیدن اسمش اینقدر به همت ریخت؟ نگاهم کرد و گفت چون یک اشتباه بوده که من جبرانش کردم و دیگه هیچ وقت تحت هیچ شرایطی نمیخوام ازش بشنوم گفتم اما حالا این مسئله به روح‌الله مربوطه سروش نزدیکم شد و سعی کرد مسلط بگه کدوم مسئله عاطفه؟ با یه حس و یه فکر اشتباه قرار نیست چیزی تغییر کنه این فقط تویی که خودتو ذهنتو درگیر این افکار احمقانه کردی گرفته گفتم در موردش تحقیق کن سروش خودتم خوب میدونی حس من هیچ وقت به من دروغ نمیگه من حتم دارم اون دختر از گذشته میدونه سروش دستی به صورتش کشید و گفت کدوم گذشته عاطفه؟ گذشته ما یعنی ساخت مدارس مختلف توی روستاهای مناطق محروم گذشته ما یعنی باسواد کردن بچه هایی که آرزوی تحصیل داشتن گذشته ما یعنی افرادی شبیه به اسماعیل سر تکون داد و گفت عاطفه گذشته ما یعنی عشق بینمون عشقی که براش جنگیدیم تا درست بدست بیاد اونشب سروش سعی کرد با حرفاش متقاعدم کنه چیزی در گذشته وجود نداشته که حالا نگرانم کنه اون سعی کرد این باور رو بهم بده که حسم  در مورد آیدا اشتباه بوده اما راستش مثل همیشه من نمی تونستم افکار و احساساتم رو نادیده بگیرم
💜🍃 سلام منم میخوام تجربمو بگم 🌸 من در بست در اختیار شوهرم بودم... یعنی تو بدترین حال و اوضاعم برای شوهرم بهترین بودم... ، کارهایی که من واسش کردم تو این دوره زمونه هیچ کسی نمیکنه ... ، اما خوب محبت های من بی دریغ که نبود. بی انتظار که نبود ... خودم دوستش داشتم، بهش نیاز داشتم برای همین بهش محبت میکردم تا بهم محبت کنه ... ، من هر روز گریه میکردم و و مدت ها از ازدواجم به شدت پشیمون بودم، چون همسرم دیوار بود، یعنی هیچ حرفی نمیزد ، روزی که صداش و میشنیدی اون صدا صدای اعتراض بود، اونم به شکلی که میکوبوندتاااا ، براشم فرق نمیکرد که جلو کی باشه ... ، بیشترین تعریفش از ظاهرت این بود که  بهت میاد ، شوخی ؟ خنده؟ هههه... اصلااااا شوهرم تو خیابون حتی کنارم راه نمیرفت ... جلوی مهمون ها با فاصله ازم می نشست...منم می نشستم کنارش صاف صاف نگام میکرد میگفت برو اونور زشته ... یا صداتو بیار پایین ... ، تو حسرت این بودم بریم مهمونی برای من یه قاشق بذاره جلوی من... میدیدم شوهران دیگران سالاد و ماست و برنج و ..... در مسائل زناشویی هم در 70 درصد مواقع من پیش قدم بودم... اما بارها هم از این ناحیه کوبونده شدم و میگفت نه امشب نه ... هر وقت هم می اومد تو اتاق یه بهونه هایی می آورد که من ازش رابطه نخوام... مثلا در رو باز میذاشت ... یا میگفت سرم درده،  کمرم درده ... یا خسته م . البته خوبی هاش خیلی بود ... مثلا یه مرد به تمام معنا بود. هیچ وقت نشده با دوستاش بره بیرون واسه تفریح... یا تنهایی بره مسافرت... یه خونواده دوسته به تمام معنا بود ... حواسش به کم و کسریه من و خونه بود. سالم بود ... تمیز بود ... عاقل بود ... شخصیت اجتماعیش بالا بود ... همه به گزیده گویی و نجابت می شناختنش ... ظاهرش خوب و برازنده بود ... و توی مردان اطرافش یه سر و گردن تو خیلی چیزها بالا بود .  این مرد الان یه فرشته ست تو خیلی از زمینه ها ... بهم زنگ میزنه... اس میده... ابراز دلتنگی و دوست داشتن میکنه... همه ش میگه بیا بشین پیشم ... ازم تعریف میکنه تو خیلی چیزها ... این اواخر ازم میپرسه دوسم داری؟ زندگی با من برات دلچسبه؟ (فکر کن اون از من میپرسه یه زمانی من اینا رو بهش با گریه میگفتم) ... پیش خونواده ش طرف منو میگیره ... توی یه دفتری که مال ثبت کارهاشه یه جا خوندم که نوشته بود خدایا شکرت واسه اینکه زن خوبی دارم ... همسرم 180 درجه نسبت به قبلش عوض شده... بهم تکیه میکنه ، بهم اعتماد داره، رو من حساب میکنه ... قبولم داره ... تغییرات مثبت این اواخر هم اینه ... باهام درد و دل میکنه ... از اتفاقات روزمره ش باهام حرف میزنه ... منو به حرف زدن وادار میکنه ... شوخی میکنه باهام بیا و ببین ... کشتی میگیره ... دلقک بازی در میاره تا بخندم ...هههه . دستمو تو خیابون محکم میگیره، حتی بعضی وقت ها دستش رو میندازه دور و کمرم و باهام تو خیابون شوخی میکنه ... همین الانم که دارم براتون مینویسم پای لب تاپ خودشه و هی میگه رویا این برنامه رو بیا ببین این بازی رو نظرت چیه؟ یا از پیام هایی که تو بازی بین بچه ها رد و بدل میشه با صدای بلند برام میخونه و میخنده ... تازه داشت میومد خونه زنگ زده میگه خانومم کجاست که سه ساعته از من خبری نمیگیره ... این چیزهایی که دارم مینویسم حاصله 2 سال و نیم زحمته بی وقفه ی منه... دو سال تلاش بدون نا امیدی ... در مرحله ی اول ✅ تو زندگی، روی از خودم پایین تر زوم شدم و خدا رو هزار بار شکر میکردم به خاطر اینکه همسرم یه سری خوبی هایی داره که اگر نداشت معضل لاینحل بود واسم ... ، همیشه میگفتم اگر عاشق نیست اما مرد زندگیه ... حالا تو مثال های بالا به خوبی هاش اشاره کردم... خدایی بهش نگاه میکردم و خوبی هاش رو از خاطرم میگذروندم ... مرحله ی دوم✅ زوم شدن تو حرف هاش بود ... خیلی از مشکلات با گوش دادن به انتقادات شوهر حل میشه... یعنی یه زن عاقل این انتقادات میشه براش فرصت ... خوب اونم از من نارضایتی هایی داشت ... مثلا من اصلا خونه داری بلد نبودم ... شلخته بودم ... من بلد بودم فقط غذا درست کنم ... دیگه هیچی ... این عیبم رو تا درصد بالایی رفع کردم... واقعا الان جلو همه میگه فلان غذای یا فلان کار رویا تو خونه داری نظیر نداره ...  دیگه اینکه وقتی از یه زنی تعریف میکرد از اون زن ایده میگرفتم. طوری که دیگه اون زن دیگه براش بت نبود ... میگفت زن من ... زن من ... زن من یه بار فقط یه بار بهم گفت زن که غر میزنه از چشم می افته ... دیگه غر نزدم ... ، خلاصه به انتقاداش گوش کردم و رفع شون کردم ... .  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 . درمان گرفتگی عضلات به علت تحلیل رطوبات . ☀️گاهی بدنبال تحلیل تابستانه، عضلات دچار گرفتگی می‌شوند. این نشانه به تحلیل رفتن اخلاط رطوبی بدن است. رطوبات در بدن وقتی از بین می‌روند یک نوع گرفتگی و سفت شدگی پیش می آید که در گرما زدگی خیلی شایع‌ است. ⭕️ افرادی که در معرض حرارتند خصوصاً در آخر کار و زحمت روزانه وقتی می‌آیند استراحت کنند یا بخوابند عضلات دچار سفتی دردناک و گرفتگی می‌شود حالتی مثل حمله‌ انقباضی پیش می‌آید که دردناک است و باید سریعاً به آن رسیدگی شود. 🧴یک سری ماساژهای با روغنهای مرطب مثل روغن بادام شیرین یا روغن بنفشه مفید است. باید به آرامی این عضلات را ماساژ نرم داد تا خود را رها کنند. 🚰💧ولی کار اساسی همان است که گفتیم: یعنی رطوبت کلی بدن باید تأمین شود و اگر صفرا زائد در بدن تولید شده است باید تعدیل و اصلاح شود و اگر لازم بود اخراج شود و آن رطوبتهای عام بدن اگر کاهش پیدا کرده به بدن برگردانده شود. وقتی این عضله از درون رطوبت را بگیرد رها می شود. ⭐️⭐️در اینجا هم از شربت های رطوبت بخش مثل شربت آبلیمو، شربت گلاب، شربت سکنجبین، کاهو سکنجبین استفاده می‌کنیم که از درمان های خیلی عالی و پیشگیری کننده در این بیماری است و اگر درمان اختصاصی‌تر خواست باید توسط طبیب انجام شود. . 📚خانم دکتر مژده پورحسینی متخصص طب سنتی درقم آدرس مطب خانم دکتر پورحسینی بلوار شهید کربمی(بنیاد) - نبش کوچه ی ۲۰ ( روبروی کوچه ی ۱۷) ساختمان آجری قرمز رنگ کنار بوستان. 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 ⁉️ چرا نسل امروز اینقدر قلبهاشون ضعیف شده؟؟؟ دلایل مختلفی داره: 1.غذای های سرد مثل روغن مایع و نباتی و مرغ و نوشابه و ... 2. موادضدعفونی کننده مثل بوی وایتکس و جوهر_نمک و ... که مستقیما روی قلب اثر میذاره 3. صداهای ترسناک و تصاویر وحشتناک یا مخصوصا غم انگیز که دائما در رسانه ها به ذهن افراد تزریق میشه 4. هوای آلوده 5. بوی روغن مایع و نباتی که اکسیژن رو نابود میکنه و برای ریه و قلب مضرّ هست ⁉️ هود رو تمیز میکنید چی میبینید؟ بخارات روغن اینقدر چسبیده به گاز و هود که با اسکاج نمیشه پاکش کرد. ♨️بخارات معمولاً گرمترین جزء خوراکی ها هستند که بخار میشوند این ها بخارات سبکش اینجوری چسبیده به گاز و هود و... سنگین ترها باقی می ماند آنچه خورده شده سنگین بوده ❌😱 وقتی وارد میشه همین چسبندگی ایجاد میشه و میشه 🤞گاهی گرفتگی عروق زیاد است که با خون خارج نمی شود بلکه با کم می شود. 👈 آب آوردن ریه هم از ضعف قلب است. ✍️کاهش قوای جسمی و جنسی در حین راه رفتن ✔️اگر تنگی نفس دائمی باشد بحث ریه می باشد ✔️واگر تنگی نفس از بالا رفتن از پله باشد 👈👈 «ضعف قلب» 👉👉 ☝️👈کاهش قدرت مشت کردن دست به خصوص دست چپ 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 سلام علیکم روش درمانی برای اسپاسم و گرفتگی عروق کلیه باذن الله ۱-عرق یا دمنوش خارشتر + عرق یا دمنوش خارخاسک باهم مخلوط و روزی تا سه استکان یا سه لیوان صبح و ظهر و شب با اندکی عسل ( اگر دیابت ندارید ) تا ۱۴ روز میل شود عرق خارشتر تنها هم میتوانی بخوری ⛔️مصرف برای خانم باردارو ایام عادت ممنوع ۲- پهلوها هردو ، را روغن زیتون یا روغن بادام شیرین یا روغن سیاهدانه روزی نصف قاشق چایخوری به روش ارام ارام بمالید تا ۱۴ روز ۳- مصرف اب جوش جایگزین چای شود ۴- درایام کرونا و عفونت ها و گرفتگی عروق قلب و یا گرفتگی صدهزار کیلومتر عروق بدن بهترین داروی گیاهی باذن الله گیاه بابونه ازنوع شیرازی بوده و هم اکنون برای دفع سودای پهلوی شما همین دمنوش یا عرقش روزی تا سه لیوان تا ۲۱ روز ⛔️خانم باردارو ریزش ادراری و عادت ماهانه مطلقا ممنوع ۴- قطره سنگکل روزی ۳۰ قطره دریک لیوان اب ۵- سیاهدانه روزی یک چهارم قاشق چایخوری به روش جویدن یا روی غذا یا نیمکوب با عسل یا دمش کنید ۶- پهلوهارا با چادرببندید ۷- پماد پیروکسیکام را میتوانی بمالید ۸-⛔️ ماست و دوغ و همه نوع کافئین و قارچ و شیرو تخم مرغ آب پز و نان بربری و تغذیه مزاج سرد ممنوع مگر با مصلحات خاصه ۹-خوردن سبزی تره و تربچه و برگ تربچه در پاکسازی ذرات چسبنده در کلیه ها بسیارموثراست ۱۰ -خوردن و مالیدن تربت امام حسین ع به اندازه یک گندم به انضمام ادعیه تربت با گلاب ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 نحوه تقسیم دیه بین ورثه🌸🍃 پرسش :آیا دیه مقتول جزء ماترک و دارایى اوست و آیا تقسیم آن بین ورثه همچون قانون ارث است؟ پاسخ :تمام وارثان نسبى و سببى از دیه ارث مى برند، مگر متقرّبان به مادر مانند برادر و خواهر مادرى. حکم دیه صدمات وارده در حین مسابقات ورزشی🌸🍃 پرسش :صدمات ناشى از برخى ورزش ها بسیار زیاد است، به طورى که در بسیارى موارد موجب جراحت، کبودى یا سرخ شدن و مانند آن مى شود، این ورزش ها چه حکمى دارند؟ پاسخ :در صورتی که آن نوع ورزش فایده عقلانی دارد ولی گاه منجر به برخی از صدمات می شود و قبلا رضایت بدهند کافی است؛ و اگر صدماتی فراتر از آنچه معمول است حاصل شود، دیه دارد. عدم لزوم انجام کفاره قتل عمد در ماه حرام🌸🍃 پرسش :کسى که در ماههاى حرام مرتکب قتل عمد شده، علاوه بر پرداخت دیه باید کفّاره جمع هم انجام دهد، آیا لازم است روزه هاى واجب کفّاره در ماه حرام انجام شود، یا مى توان در ماههاى دیگر هم انجام داد؟ پاسخ :لازم نیست در ماه حرام انجام داد. صغیر بودن تمامی اولیای دم🌸🍃 پرسش :هنگامى که اولیاى دم همگى صغیر باشند، تکلیف چیست؟ پاسخ :در صورتى که مصلحت در صبر کردن باشد، باید صبر کنند، و قاتل را با ضمانت و کفالت کافى آزاد نمایند، تا صغیرها کبیر شوند و خودشان تصمیم بگیرند. و اگر ولىّ مصلحت ببیند (که غالباً مصلحت در همین است،) دیه مى گیرد. حکم تهاتر در دیات 🌸🍃 پرسش :آیا تهاتر قهرى در دیات‏ و سایر مجازاتها نیز جارى مى‏شود؟ پاسخ : در مورد دیات‏ چون بازگشت به دین مالى مى‏ کند تهاتر ثابت است. تأخیر صدور حکم دیه به امید بهبودی مجنی علیه 🌸🍃 پرسش :آیا محاکم مى توانند قبل از این که وضعیّت بهبود یا عدم بهبود مجنىّ علیه مشخّص شود، حکم صادر کنند؟ مثلا انگشت شخصى شکسته، و پزشکى قانونى مى گوید : «سه ماه دیگر در خصوص این که بهبود پیدا کرده یا نه، اظهار نظر مى کنم» آیا محاکم باید صدور حکم را به تأخیر بیاندازند، یا اکنون مى توانند دیه عدم بهبودى را تعیین کنند؟ پاسخ :محاکم مى توانند نسبت به قدر متیقّن دیه حکم کنند و نسبت به بقیّه باید منتظر نتیجه باشند. جایگزین کردن گاو و گوسفند به جای درهم و دینار در محاسبه دیه🌸🍃 پرسش :با مراجعه به خبرگان، حتّى عتیقه فروشان در خصوص درهم و دینار شرعى و قمیت و ارزش آن نتیجه اى حاصل نگردید آیا جایز است هزار دینار و ده هزار درهم را با هزار گوسفند یا دویست گاو و یک صد شتر سنجید و به واحد موجود مثلا گوسفند یا شتر تقویم گردد؟ پاسخ :مى توان قیمت دویست دست لباس متوسط معمولى را حساب کرد زیرا حلّه به معناى لباس است و یمنى بودن در آن شرط نیست و نیز مى توان به جاى درهم و دینار از گوسفند و گاو و شتر استفاده کرد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام عرض ادب خسته نباشید خدمت حبیبه خانم و همه خواهرای مجازی ندیده دوستون دارم امیدوارم حال دلتون همیشه خوب خوش باشید بیشتر پیامارو میخوننم با شادیهاتون شاد با ناراحتیهاتون ناراحت میشم برا همتون دعا میکنم منم خیلی مشکل برا دل شکسته منم دعا کنین خواستم ب اون دختر خانمی ک میخواد چادر بپوشه بگم هزار آفرین ب تو دختر گلم از راه دور صورت ماهتو میبوسم خوش بسعادت پدر مادرت ک چنین دختری دارن اصلا حرفای دیگران برات مهم نباشه عزیزم حرف حدیث زیاده تو راه خودتو برو کاش دختر من اینحوری بود ن حجاب داره ن نماز میخونه یست چهارساعت گوشی دستشه هن سفری تو گوشش جرات ندارم حرف بزنم بخدا دادو بیدادی میکنه گ نگو درصورتی ک خودم اهل نماز روزه حجاب غیره پدرشم چن ساله فوت کرده هرکاری میکنم بحرفم گوش نمیده شمارو ب امام حسین قسمتون میدم برا دل سوختع منم دعا کنین منم هرموقعخ میرم حرم امام رضا برا همتون دعا میکنم ببیخشسد طولانی شد التماس دعا ی مخصوص دارم راهنمایی کنین بگین چکار کنم بخدا دارم دق میکنم خواهشا خواهشا راهنماییم کتین همتون ددپناه حق باشین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب دوستای عزیزم مامانای خوشگل دخترای عزیز...خوبین خوشین سلامتین؟ ی سوال دارم.... من ۳۹ ساله ام ویه پسر۱۸ساله دارم پسرخوبیه...ولی جدیدا بادوستای ناباب میره ومشروب میخوره خیلی نگرانم...چکارکنم حرفم گوش نمیده...دعایی هس ک بخونم طرف اینچیزانره؟ پیشاپیش ازجواباتون ممنون تقدیم ب همتون⚘⚘⚘⚘ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ امروز صبح دخترم با یه حول هوایی .از خواب بیدار شده بود ومن رو صدا کرد. وگفت مامان گردنبندم .زنجیرش گردنم هستش ولی پلاکش که اسم خودش هک شده بود وسط اتاق خوابش افتاده .بدون اینکه قفل زنجیر از گردنش باز شده باشه . شما میدونید علتش چیه؟؟ لطفا اگه کسی راه حل میدونه بگه.در ضمن دخترم۳۰ سالشه وازدواج نکرده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام آدمین جان ۸ سال پیش آیو دی گذاشتم ۲ ساله نخش افتاده دکتر میگه باید با بیهوشی بیرون بیاری میترسم کسی تو اصفهان دکتر سراغ نداره بدونه بیهوشی بیرون بیاره پنس بلند داشته باشه🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام .من چهار پنج ساله کمر درد دارم.یک ساله درد پاشنه راست پام هم اضافه شده.شدیدا درد میکنه مخصوص صبح ک از خاب بیدار میشم نمیتونم تا چند دقیقه رو پام وایسم .دکتر هم رفتم عکس گرفت چیزی نشون نداد.بی نهایت درد دارم .لطفا راهنماییم کنین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنونم از کانال خوبتون من یه سوال داشتم از کسایی که پارسال کربلا رفتن می خوام بدونم کرایه مهران تا نجف و نجف تا کربلا پارسال چقدر بود و آیا باید حتما پول عراقی یعنی دینار داشته باشیم پول مارو داخل عراق قبول می کنم یا نه ممنون می شم سوال منم بزارین 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکیم ایرانی درباره تشکیل نشدن قلب جنین توضیح میدن دوستان توصیه می کنم کلیپ و ببینید و برای دوستان تون ارسال کنید صدقه جاری‌ست می دونید حتی اگر یه نفر بخواد بچه شو سقط کنه با دیدن این کلیپ منصرف بشه شما هم درثواب عمر دوباره اون بچه شریک هستید😊😊😊😍😍 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام عرض ادب خسته نباشید خدمت حبیبه خانم و همه خواهرای مجازی ندیده دوستون دارم امید
پاسخ اعضا 🌸 عزیزم سلام خانمی میگه ۲۰ ساله همسرم منو زجر میده با همه خوبه با من بده گلم حرز امام جواد بگیر بزار گردنت باشه هیچ وقت در نیار نماز داره از جایی که تهیه میکنی بگو نماز بخونن آداب داره. خیلی خوبه خودش میاد سمتت همه جوره خوب میشه توکلت به خدا ایشالله زندگیت روز به روز قشنگ تر بشه یه روزی بیای پیام بدی از زندگیت راضی هستی عزیزم. ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام حبیبه جان خسته نباشی سوال خواهری ک گفتن براجداکردن یارانه خواهربزرگوارمن شوهرم موادمصرف میکنه رفتم فرمانداری هرکاری کردم گفتن بایدشوهرت خودش بیادرضایت بده تایارانه ت جدابشه هرکاری کردم نرفت ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خانمی که سوال کردید آیا کسی هست که با شوهرش زندگی میکنه و یارانه اش رو جدا کرده بله عزیزم من با همسرم زندگی میکنم و یارانه ی خودم و بچه هام رو جدا کردم . برای اینکار به فرمانداری شهر مراجعه کردم و چون همسرم به این کار راضی بود اونجا اومد و شخصا امضا داد که راضی هستم اما اگه همسرتون راضی به این امر نیست باید به دادگاه یا شورای حل اختلاف مراجعه کنید و دلایل و مشکلاتتون رو بیان کنید ‌که نیاز دارید یارانتون به حساب خودتون بیاد. این راه دوم حتما زمان‌بر هست. ولی اگه بتونید با رضایت همسرتون انجام بدید سریع موفق میشد . براتون آرزوی موفقیت دارم💐💐 ادمین عزیز لطفا پیامم رو برای همگروهی‌بفرستید چون شک دارم کسی تجربه ی من رو در این مورد داشته باشه که بخواد به این بنده خدا جواب بده. پیام قبلیم رو هم در مورد ماشین لباسشویی بود نگذاشتید هیچ کس دیگه هم جواب سوال این خانم رو نداده بود. سپاسگذارم 🌹🌹🌹 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام . برای جدا کردن یارانه یا باید طلاق نامه داشته باشید یا رضایت نامه شوهر ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام برای خانمی که میخواستند کرمان تشریف بیارند برای بیمارستان تامین اجتماعی ازطریق سایت nobat.ir و*4*1420*34 نوبت گرفت دکترزنان دکترثانی.دکترسارانازطبیب زاده گوش.حلق.بینی دکترخیرمند من اطلاع دارم ان شاالله به سلامتی درمان شوید یاحق ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام در جواب اون خانم که زانوشونو عمل کردن و ۱۵جلسه فیزیوتراپی رفتن بابای منم عمل کرده واسه هر زانوش سی جلسه فیزیوتراپی رفت الان خیلی بهتره کم کم خوب میشه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام عزیزم ممنونم از کانال خوبتون خدا قوت عزیزم در جواب اون خانومیکه فرمودند چرا قضیه خیانت ها رو میگذارید میخواستم عرض کنم اینها همه تلنگری هست برای اینکه مراقب باشیم خطر در کمین است متشکرم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خانم گل درجواب خانمی که گفتند خشگی اندام تحتانی دارند گاه ممکنه مبتلا شدن به شپش همچین علامتی داشته باشه میتوانید شامپو ضد شپش استفاده کنید گلم یه راهکار دیگه هم ممکنه به صابون حساسیت داشته باشید از شامپو بدن استفاده کنید ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽