#دردو_دل_اعضا ❤️🍃
سلام دوستان
من یه دخترم بالای ۲۶ . یه مسئله ای هست واقعا چن وقته ذهن منو درگیر کرده. ۴ سال پیش یه آقایی سر کلاس خیلی به من خیره میشدن ، خیلی خیلی زیاد و باعث شدن من عاشقشون بشم .شاید نگاهشون به بقیه هم این طور بود نمیدونم ولی ظاهرشون مذهبی نشون میداد گاهی بقیه هم متوجه نگاهشون با من میشدن.
اینارو نگفتم که در مورد اون آقا چیزی بگید یا بخوام سوال کنم که منظورشون چی بوده. راستش وقتی ترممون تموم شد یه شب مونده به سال تحویل قبل از ۶ صبح روز سال تحویل خواب دیدم رفتم کربلا با خانوادم یه آقایی تو صحن کربلا اومد دنبالم یه تسبیح دستش بود خیلی لاغر و بلند بود با محاسن سفید منم دنبالش رفتم سمت یه پلکانی که دو تا خانم روی اون نشسته بودن اون آقا به یه خانم مسن که عبا سرش بود گفت پیداش کردم اینه...
من تعجب کردم بعد اون خانم اومد سمت من گفت دخترم ما دو سالی یه بار میایم تو صحن و به یه نفر که مورد نظرمونه نذرمونو میدیم بعد گفت چشماتو ببند و یه ارزو کن منم چشمامو بستم ۳ تا آرزو داشتم خارج رفتن برای ادامه تحصیل. قبولی دانشگاه تهران برای ارشد و ازدواج . بعد نمیدونم چرا اون زمان حس کردم با توجه به سنم که موقع ازدواجم بود اینو انتخاب کردم .
بعد چشمامو باز کردم اون خانم یه پاکت سفید بهم داد و از داخل پارچه ی سبزی یه انگشتر با نگین شرف الشمس درآورد و اونو داخل انگشت دست چپم کرد و داخل پاکتم یه مقدار پول بود بعد گفت داخل نگین نگاه کن وقتی نگاه کردم چهره ی مشابه همون آقای سرکلاسو دیدم ، و باعث شد بیش تر بهشون علاقه مند بشم .
بعد از عید ما رفتیم مشهد و این قضیه رو فراموش کردم داخل مشهد من ۴ تا دعا کردم و برای ازدواجمم با یه آدم خوب دعا کردم و یکهو مهر اون آقا دوباره به دلم اومد .
گذشت و گذشت تا بعد از ۲ سال از اون اتفاق فهمیدم اون اقا ازدواج کردن ولی هنوز من عاشقشون بودم . من بیمار شدم تو اون دو سال افسرده شدم دارو مصرف کردم شاعر شدم خیلی شبا گریه کردم خیلی خوابشونو دیدم .
ولی بعد از ازدواجشون سعی کردم کنارش بذارم . گذشت و من دورادور خوابشونو میدیدم که دوباره با همون چشما به من خیره میشن یا چشمای پر از اشک یا پر از سوال پر از چرا؟ پر از ابهام .
دوباره سعی کردم فکر نکنم حتی یه بار دیگه عاشق شدم ولی اون یه عقش اشتباه بود که زود عاشف و زود فارغ شدم فکر کردم اگه عاشق بشم میتونم قبلی رو فراموش کنم با شکست عشق دومم ( خواستگارم بود که آدم نادرستی در اومد و پدرم مخالفت کرد ) هر دو رو فراموش کردم .
الآن تقریبا ۴ سال از عشق اولم میگذره و چند روز پیش رفتم جایی که از ایشون سوال کنم در مورد درسم سوال داشتم ولی فکر نمیکردم دیگه واسم مهم باشه . ولی وقتی اومدن نزدیک و دوباره چشمم به چشمشون خورد حالم از اون وقت دوباره بده .
از اون روز تا حالا ۳ بار دیگه خوابشونو دیدم که بار آخر دیدم یه نقاشی از ایشون دزدیدم و ایشون دنبالش میگردن من فرار کردم و اومدن دنبالم نقاشی رو بهشون دادم و فرار کردم دوباره دیدم اومدن دنبالم من گریه کردم گفتم همه چیزو باید بهت بگم سو تفاهم شده و ایشون گفتن چیزی نگو نقاشی من دست عشق واقعی من افتاده . قراره چند وقت دیگه واسم خواستگار بیاد با این اوضاعم نمیدونم چیکار کنم.
حالا فقط و فقط سوالم به ویژه از بچه های مذهبی و آقایون خصوصا اینه که چرا حتی وقتی به این شخص فکر نمیکنم بازم به خوابم میان. تا کی باید تاوان عشق اشتباهمو بدم ؟ من پذیرفتم که بدون شناخت نباید عاشق شد بزرگ شدم پخته شدم ولی بازم خوابا باعث میشن دوباره حس گذشته رو پیدا کنم .
اصلا این آقا روحشونم از قضیه ی من خبر نداره و فکر میکنم خوشبختن و قطعا با عشق خودشون ازدواج کردن. عشق من از اولشم اشتباه بود ولی معنی این خوابا از اول تا الآن چی میتونه باشه ؟ حتی بدنم گاهی میلرزه .
من واقعا خستم شونه هام سنگینی میده تو خوابام گاهی گریه میکنم و خانوادم میگن ناله میکردی ، اصلا دست خودم نیست .
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلاام 🍀🍀🍀🍀 برای پوست خشک مخصوصاا پاها و دست خیلی خشکککک ک کلا پاشنه پاها ترک ترک س
پاسخ اعضا 🌙🌸
سلام حرفم باخانمی که وابسته یه مرد زن دارشدی خانم چیزی که عوض داره گله نداره کات کن، برو دنبال زندگیت بعضی خانم ها خیلی حرص درار هستن وقتی یه مردی داره اززن، وبچه اش تعریف میکنه ازخوشیش باخانواده اش میگه داره بهت میگه برو اززندگیش بیرون شماحالیت نیست عشق چیه وابستگی چیه خیال کن مرده است ماعزیزترین کس مون میمیره چون دگه قطع امید میکنیم صبوری میکنیم اینم مرد غریبه است قرار نیست که ببینیش خیال کن رفته زیر هیجده چرخ له شده مرده هیچ اثری ازش نیست شمار ه اش پاکن اگه کاملا محو بشی خودت هم شماره ات عوض کن براخودت احترام قائل شو هیچ مردی لیاقت مازنا رانداره مگه اینکه ازراهش وسنت خدا وپیامبرباشه ماقوی هستیم میتوانیم هرمانعی رارد کنیم خانم توراخدا قربانی نباش مثل لنگ کفش درش بیارباندازش 😤
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام بر همگی
ی خانم جوان مطلبی گذاشته بدون در مورد این که نذارید چیزی برای بچهها حسرت بشه
مثال زدن که پسر خاله جای برادر رو میگیره
خواهر گرامی؛ نامحرم، نامحرمه
حتی اگه پسرخاله باشه
حتی اگه بسیار مذهبی باشه
بهترین راه برای توفیق در دنیا و آخرت عمل به قوانین نورانی شرع و دین عزیزمونه
برای شما خواهرم و همه ی اعضای این کانال عاقبت به خیری آرزو میکنم
برای سلامتی حضرت صاحب الزمان(عج) صلوات بفرستیم ...
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام به اون خانمی که گفتن خواهرشون ویار داره ببینید بعضی از خانما ویار دارند که نهایتا تا آخر ماه پنجم باهاشون هست و بعضیام تا آخر بارداری من خودم دوتا تجربه بارداری داشتم و ویار شدید
همه کارهایی که انجام دادن خوبه ولی قرص دمیترون4برای حالت تهوع عالیه سریع قطع میشه روزی ی دونه بخوره ( با تجویز پزشک❌
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام عزیزی که گفته خواهرش حالت تهوع شدید داره، 🙏هیچی مثل سبزی مرزه برا حالت تهوع تأثیر نداره مرزه عالی هست حتما امتحان کن واگر جواب گرفتی برا دخترام دعا کنید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
🌸با سلام به خواهرای گل امیدوارم حال دلتون خوب باشه خانمی که عاشق یه مرد زن وبچه دار شدی میگی هم زشته هم بد اخلاق واقعا اینقدر بدبختی که به همچین آدمی دل بستی قحط مرد آمده؟ این که مرد نیست نامرده داره به خانمش خیانت می کنه و شما از اون نامردتری که داری با دانستن ابن مسئله به این رابطه حرام ادامه میدی وخوبه که خودتم میگی ازت سواستفاده می کنه باز التماسش می کنی باهات باشه ومی ترسی دلش بشکنه اون آدمی که برای توجیح خیانتش میاد روی همسرش عیب میگذاره ولی وقتی خیانتش معلوم میشه به غلط کردن میفته این آقا که تعریف خانومش روهم می کنه ولی شامل اون دسته از آدماییه که فی قلوبهم مرض هست به نظر من شما هر چه زودتر شماره اون آقا رو مسدود کن و به درگاه خدا توبه کن تا خدا بهترین زندگی رو برات رقم بزنه بدون اگه خودت از این راه اشتباه برنگردی بدجوری تاوان پس میدی وهر چه بکاری همون رو درو خواهی کرد دیر یا زود خدا عاقبت همه رو بخیر کنه🌸
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام و ادب 🌹🌹
خدا قوت جانانه به ادمین عزیز🌹🌹
ساناز جان الان عقد هستید
ناراضی هستی
بهم بزن
حرف یه عمر زندگیه
من فکر می کنم با مشورت با پدر و مادرت
حتما اونا حمایتت می کنند
حماقت نکن🌹🌹
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام و درود🌹🌹
خدا قوت به ادمین عزیز🌹🌹
خانمی که نوزاد 4 یا 5 ماهه داره بچه توی خواب اذیت میشه
بچه سریعا ببرید متخصص مغز و اعصاب و متخصص قلب کودکان
سپس متخصص کودکان
حتما بچه از هر نظر بررسی شود
موفق باشید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام مادر پسر 22ساله ای ک گفته بودن گلبول قرمز خون پسرشون بالا هست؛عزیزم خیلی بالا نیست ک نگران باشی تو اقایان ما بیشتر وقتی که میبینمم گلبول قرمز و هموگلوبینشون بالا هست اولین سوالی ک میپرسیم اینه ک سیگار یا قلیون استفاده میکنن یا نه... چون بیشتر افراد تو اقایان ب علت مصرف سیگار وقلیان هست ک غلظت خون پیدا میکنند... حالا شما باید ببینید علتش ایا مصرف سیگار هست؟؟ پسرشما اگه دیدید اهل سیگار و قلیان نیست میتونید یه حجامت انجام بدید یا برید انتقال خون، خون بدید... تو افرادی ک RBCوHBخونشون بالا هست معمولا بی حال و کسل و گاها حالت افسردگی دارن... شادی روح همه اموات صلوات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ستاره لبخند ریزی زدم و گفتم من نگفتم خوشبخت نیستم بابات خیلی هم خوبه من خی
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
ستاره
بی میل دنبالم راه افتاد و سوار ماشین شدیم به طرف خونه حرکت کردم وقتی برگشتیم هر چی بهش اصرار کردم پیش من بمون اهمیت نداد و به اتاقش پناه برد
پشت در اتاقش گوش وایسادم که ببینم چی میگه شنیدم به یکی گفت فعلا میخوام هر کاری گفت انجام بدم و به حرفش گوش کنم فکر کنه خرش کردم تا بعد به هدفم برسم
از دست دلربا و سادگی خودم حرص خوردم مغزم سوت میکشید تصمیم گرفتم خودم رو به سادگی بزنم ببینم چی میخواد رفتم توی اشپزخونه و خودم رو مشغول نشون دادم از اتاقش بیرون اومد و پرسید شام چیه؟
لب زدم یکم زرشک پلو با مرغ درست کردم.
خودش رو گرسنه و خوشحال نشون داد و کلی استقبال کرد چیزی که باعث شد خیلی شوکه بشم این بود که دلربا میخواست کمکم کنه و هر چی میگفتم کاری ندارم قبول نمیکرد دیگه داشتم کلافه میشدم انگار متوجه شد که کوتاه اومد و اصرار نکرد نشست جلوی تلویزیون و با برنامه ها خودشو سرگرم کرد اما یواشکی سرش تو گوشی بود کنارش نشستم و متوجه شدم که به ناظری پیام میده اما به روش نیاوردم میخواستم ببینم بازیی که امروز شروع کرده به کجا میرسه ی دفعه بیخودی ازم پرسید مامان چرا دیگه بچه دار نشدی؟
لبخندی بهش زدم و گفتم چیشد که ی دفعه این یادت افتاد
خنده معنا داری کرد و گفت نه برام سواله چی شد که دیگه بچه دار نشدید اصلا چه دلیلی داشت
به ی نقطه خیره شدم و گفتم خب میخواستیم ولی بابات همش سرکار بود منم دیدم دست تنهام گفتم ی دونه بسمه همین میشه دخترم، همدمم، دوستم برای همین دیگه نیاوردم
ابرویی بالا زد و اروم گفت کاش چندتا میاوردی اینجوری شاید زندگی بهتر بود
مشکوک نگاهش کردم و گفتم به چی میخوای برسی مامان؟ چه فرقی برای تو داشت؟
خیلی مرموزانه گفت خب ببین مامان اگه چندتا بودیم خانواده مون بزرگتر بود تمام بچگیم من تنها بودم الانم تو حواست پرت اونا بود و دست از سرم برمیداشتی انقدر بهم گیر نمیدادی اخم ریزی کردم و بهش گفتم این که دختر من با کسی دوست بشه که خیلی از خودش بزرگتره و قصدش از دخترم سوء استفاده است و من بفهمم گیر دادن نیست دختر عزیزم اصلا درکت نمیکنم چطور از کسی خوشت اومده که هم ترازتو نیست؟ نمیدونم چطور تو مغزت فرو کنم این ادم مناسب نیست
ابرویی بالا زد مامان تو خودت کلا ی بار تو زندگیت انتخاب کردی که شده بابام و محض رضای خدا هیچ وقت نبوده و نیست فرثت چندین بار مادر شدن رو از خودت گرفتی چون شوهرت نبوده بعد جطور میخوای به من بگی انتخابم اشتباهه؟ تو زمانی میتونی از من توی ی چیزی ایراد بگیری که خودت توی همون موفق بوده باشی.
اخم غلیظی کردم دلربا داری پاتو از حدت فراتر میذاری این چیزا به تو ربطی نداره بار اخری باشه میبینم از این حرفها میزنی
با مظلومیت ساختگی نگاهم کرد و گفت مامان چرا انقدر بد رفتاری با من؟ مگه من چی گفتم.
این دختر عین افتاب پرست مدام رنگ عوض میکرد و من حسابی سردرگم بودم نمیدونستم باید چه برخوردی کنم فوری بحث رو عوض کردم گفتم فردا میای بریم خونه مامانی؟
لبهاش رو بالا برد و گفت نمیدونم اگر تو بری منم میام فقط تو رو خدا اونجا آبروریزی نکنا نگو داری چی به روز من میاری.
وارفته نگاهش کردم و گفتم من یا تو؟ خیلی پررویی تا همینجاشم خیلی بهت دارم لطف میکنم به بابات نگفتم و محدودت نمیکنم دهن منو باز نکن.
بی تفاوت رو برگردوند و گفت اصلاً بگو اونی که قراره توبیخ بشه تویی نه من، من که دارم بچگیمو میکنم ولی تو بودی که حواست به دخترت نبود و پاشو کج گذاشت.
دلم میخواست تمام موهاشو دونه به دونه بکشم اخم غلیظی بهش کردمو گفتم هی میخوام بحثو عوض کنم که به اینجا کشیده نشه هی نمیذاری بزار یه دقیقه فکر کنم که دخترم یه دختر خوبه و دنبال کارای بد نیست یه دقیقه ذهنم آروم باشه.
دلربا هیچی نگفت و به زمین نگاه کرد نیم ساعت گذشت و حمید وارد خونه شد بعد از اینکه غذا رو خوردیم داشتم ظرفا رو میشستم که متوجه شدم دلربا مدام داره در گوش حمید پچ پچ ِ خیلیِ کنجکاو بودم و دلم میخواست بدونم چه خبره ولی داشتم ظرف میشستم و نمیشد، کارام رو که کردم رفتم پیششون گفتم پدر دختر چی دارین به هم میگید به منم بگید.
ی دفعه دلربا حمید بغل کرد و گفت پدر دختری بود اگر قرار بود بدونی بلند میگفتیم
حمید که داشت کیف میکرد از این صمیمیت خودشو دلربا و متوجه نبود که دلربا داره با سیاست چه جوری کارش رو پیش میبره حرف اون را تایید کرد و گفت آره یه خلوت پدر دختری بوده دوتایی خواستیم با هم یه حرفی بزنیم تو چیکار داری خانوم.
بعدم با دلربا دوتایی خندیدن جوری بروز دادم که برام مهم نیست و ناراحت نشدم اما فهمیدم که باید حواسم رو از قبل جمع کنم دلربا خیلی خوب بلد بود که چیکار کنه و کنترل رو از دست من خارج کنه سعی کردم ناراحت شدنم رو بروز ندم همون شب به حمید اطلاع دادم که فردا میخوایم بریم خونه مامانم اونم استقبال کرد.
#ادامه_دارد..
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام.بر همگی ودوستان عزیزم.ممنونم بابت تمام راهنماییهایی که میکنید وبرای همدیگه وقت میزاریم.
دوستان عزیز من اصلا زیاد اهل عدا خوردن نیستم اما شکمم خیلی خیلی چاق وبزرگه وشوهرم خیلی باهام دعوا میکنه وبهم تیکه میندازه ازتون خواهش میکنم اگه طب سنتی خوبی میشناسید در تهران بهم معرفی کنید یا راه کاری بهم بدید برای این شکمم.
از همگی واقعا ممنونم عاقبت بخیر بشید
لطفا این بار جوابمو بدید ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خواهش میکنم زودتر راهنماییم کنیم یک جورایی اورژانسایی هست من تازه فهمیدم پسرم با خانومی دوست شده بیست سال از خودش بزرگتره نمیدونم چطور مانع این رابطه بشم که پسرم توروم وای نسته چکارکنم من نمیتونم جایی خاستگا ری برم چون به قرص اعتیاد داره همش بهم دروغ میگه به پدرش هم گفتن انگار نه انگار براش مهم نیست اینو ول کرده به حال خودش خواهش میکنم راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سوال اورژانسی🌹🌹
سلام .خدمت همه اعضای گروه
ممنون میشم پیامم رو بذارید
پسرم ۱۲ سالشه دکتر گفته قوز قرنیه داره
گفته خیلی پیشرفت کرده باید پیوند قرنیه بشه .
خواستم بدونم کسی تجربه داشته یا با طب
سنتی وطب سوزنی درمان شده
ممنونم .ان شاالله همگی حاجت روا بشین
التماس دعا❤️❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر
پرسش
من بیست و سه سالمه کادر درمانم در یک شهر بزرگ البته پدر و مادرم شهرستانن و من اینجا خوبگاهم،الان یک خواستگار دارم که چهار سال از من بزرگتره و وکیله و همون شهرستان خودمونه و خانواده مون ازش شناخت دارن و کاملاً تاییدش کردن و من هم از لحاظ اخلاق و شخصیت و رفتار بررسیش کردم و واقعاً انسان بساز و مرد زندگیه ولی مشکلی که دارم اینه که قیافه ش معمولیه ولی به دل من نمیشینه،بنظرتون چیکار کنم ،بعضیا میگن قیافه عادی میشه ولی خودم اعتقادی به این موضوع ندارم آیا بنظرتون ارزششو داره که انتقالی بگیرم برم شهرستان یا نه همین شهر بمونم و مجردی ادامه بدم و منتظر یه فرد مناسب باشم؟؟؟
منم باشم دختر قایق ران ⛵
❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه عزیزان. دخترم کلاس دهم و رشتش انسانی هست از الان میخواد آماده کنکور بشه و فرهنگیان هم شرکت کنه و انشاالله معلم بشه ولی نمیدونه چی بخونه ممنون میشم کسی اطلاعی داره راهنمایی کنه .و اینکه در رشته انسانی میتونه معلم ریاضی بشه یا نه ❤️❤️❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر ببخشین به اون خانمی که گفته بودن خانم نوری توی مشهد جااندازی ناف انجام میدن بیزحمت بهشون بگین آدرسشو رو کامل بگن.
خانمهای محترم وقتی آدرس دکتری رو میگین بیزحمت کامل بگین فقط نگین رفتم پیش یه دکتر خوب شدم اگه امکانش داره بگین تو کدوم شهر و آدرس دقیقو بگین یا حداقل بگین چه داروهایی استفاده کردین ممنون از شما
ضمنا آیا کسی بوده که همسرش ناس مینداخته و قرص متادون استفاده میکرده؟ اگه تجربه ترک دارن مخصوصا ناس رو بیزحمت بگین خدا خیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم یکی از دوستام پونک تهران هستن و سیزده ساله نازا هستن گفتن از دوستان بپرسم در کانال کسی دکتر نازایی خوب اونجا سراغ داره آدرس لطف کنند ممنون که بهش بگم🌸🌸
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمان دیابت سرد🌱
از زبان حکیم خیراندیش🌸🍃
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
استفاده از میوه درختان معابر عمومی🌸🍃
پرسش :استفاده مردم از میوه درختان پارک ها و میدان ها و بلوارها مثل توت و نارنج و زیتون و... چه حکمی دارد؟ (بعضی از آن مثل توت اگر مردم استفاده نکنند هدر می رود)
پاسخ :استفاده از میوه هایی که در عرف و عادت محل برای همه مباح شده اشکالی ندارد، ولی غیر آن متعلق به صاحبان آن است، و اگر ملک بیت المال باشد متعلق به دولت است و باید طبق قوانین عمل شود.
شمول حق الماره بر برگ درخت انگور🌸🍃
پرسش :چرا قانون حق الماره شامل برگ درخت انگور نمی شود؟
پاسخ :حق الماره قدر متیقن دارد و تنها شامل میوه های درختان می شود و چون برگ انگور بر خلاف قاعده است به قدر متیقن عمل می شود.
حق الماره بودن صیفی جات و سبزیجات🌸🍃
پرسش :آیا حق الماره شامل تمام محصولات قابل مصرف در محل مانند میوه های درختی و سیفی جات و سبزیجات مانند کاهو و کلم و هندوانه و ... است یا تنها به میوه درختان اختصاص دارد؟
پاسخ :فقط شامل میوه ها می شود.
شرایط حق الماره🌸🍃
پرسش :اگر باغی در مسیر راه باشد ما می توانیم از میوه های آن به قدر نیاز برای خوردن استفاده کنیم؟
پاسخ :۱-اگر باغ محصور باشد (حفاظ داشته باشد) وارد شدن و خوردن میوه آن بدون اجازه صاحبش حرام است. ۲- اگر باغ محصور نباشد یا شاخه هایش بیرون آمده باشد جایز است هنگام عبور از کنار باغها از میوه آن به مقدار حاجت (نه بردن) بخورد، به شرط آن که به قصد این کار حرکت نکرده باشد و موجب افساد نگردد و احتیاط آن است که در صورت یقین به عدم رضایت مالک خوددارى کند.
تعریف حق الماره🌸🍃
پرسش :منظور از حق الماره چیست؟
پاسخ :حقى است که به موجب آن، رهگذر هنگام عبور از کنار باغ بتواند مجاناً و بدون کسب اجازه از میوه از آن بخورد به شرطى که یقین به عدم رضایت مالک نداشته باشد و آسیبى به اصل درخت وارد نکند.
استفاده از میوه ای که روی زمین افتاده 🌸🍃
پرسش : اگر کسی میوه افتاده از درختی را بدون اجازه صاحب درخت جمع آوری کرده و با خود ببرد چه حکمی دارد؟
پاسخ :می تواند به اندازه خوراک خود از آنها بخورد ولی بردن جایز نیست.
حق الماره نسبت به میوه نارس🌸🍃
پرسش :آیا در مساله حق الماره ، شامل میوه نارس هم می شود؟ مثلا غوره انگور هم شامل می شود یا فقط خود انگور ؟
پاسخ :
ظاهر ادله میوه رسیده است.
تقدم اطاعت والدین بر نماز اول وقت 🌸🍃
پرسش :نماز اول وقت واجب تر است یا امر و فرمان پدر و مادر؟ یعنی اگر مادر یا پدر انسان امر به کاری کرد آیا باید ابتدا آن کار را انجام داد یا نماز اول وقت را به جا آورد؟
پاسخ :در صورتی که ترک فرمان پدر یا مادر باعث ایذاء آنها گردد، انجام فرمان آنها مقدم است. زیرا نماز اول وقت مستحب است ولی اطاعت پدر و مادر در آنچه گفته شد واجب می باشد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام.بر همگی ودوستان عزیزم.ممنونم بابت تمام راهنماییهایی که میکنید وبرای همدیگه و
پاسخ اعضا🌙🌸
سلام خدمت تمامی اعضای کانال ،
خانمی که خواستگارت بد اخلاقه ونمیدونی که چیکار کنی ،ازت خواهش میکنم قبول نکن من به عنوان کسی که همسرم شش سال تمام التماس کرد واومد خواستگاری وما هردفعه میگفتیم نه ولی ایشون دم از عشق وعاشقی میزد تا اینکه قبول کردیم ومهرش به دلم افتاد اما چون بد اخلاق بود ۲۵ سال از عمرم هدر شد اینقدر دوسش داشتم که حاضر بودم براش جونمم بدم اصلا ازش انتظار زیادی نداشتم همیشه قانع بودم وصرفه جویی میکردم اما هر چی بهش محبت میکردم ومطیعش بودم هیچ فایده ای نداشت که نداشت
با بداخلاقیش توی مسافرت ،توی مهمونی ،توی جمع، پیش خانواده ها باعث شد که از همه چیز دور بشم از همه چیز متنفر بشم وقید همه چیز را بزنم تا اعصابم راحتتر باشه،چه سختیها که نکشیدم ،چه اشکهایی که نریختم ،چه کتکهایی که به ناحق نخوردم الان دیگه بچه هام بزرگ شدن ،حسرت مسافرت وتفریح به دلشون مونده ومیدونن که بخاطر اخلاق پدرشون نمیشد که جایی بریم اما میگن چرا موندی وجدا نشدی
اگه یه اتفاقی یا مشکلی برام پیش بیاد اصلا بهش نمیگم چون اینقدر بداخلاق وبد دهنه که تازه مشکل را بزرگتر میکنه
حتی دانشگاه قبول شدم اجازه نداد که برم چون هزینه دانشگاه را نمیخواست بده
الان ازمن یه جسم فقط مونده اونم بخاطر بچه هام وگرنه روحمو خیلی سال پیش این اقا کشت
همیشه خدا راشکر کردم گفتم شاید قسمت وتقدیر منم این بوده اما فقط میخام که بچه هام سرو سامون بگیرن ویه شب برای همیشه بخوابم
شما اشتباهی که من کردم را نکن ما اگر غذامون کباب هم بود با اخلاق این مرد زهرمارمون میشد
شاید فکر کنی دوسش داری ووابسته شدی اما خواهرم مرگ یکبار شیون هم یکبار ،هرکسی بعد از این اقا هم بیاد توی زندگیت وقتی محبت کنه وابستش میشی
ان شاالله که خوشبخت بشی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام وقت بخیر
در جواب اون خانمی که گفتن نوزاد ۴یا ۵ماهه داره و توی خواب اذیتن
خانم احتمالا بچه اولتون هست و تجربه ندارید.من خودم دخترم دو ماهه بود رفتیم مشهد دخترم داخل چادر خواب بود رفتم بهش سر بزنم احساس کردم نفس نمیکشه جیغ زدم و شوهرم رو صدا زدم شوهرمم وحشت زده شده بود گفت چی شده گفتم بچم نفس نمیکشه ،نگو طفل معصوم خواب ناز بود😍 شوهرم بغلش کرد بچه بیدار شد ، که من یه جونی اومد توی بدنم مردم و زنده شدم .حالا شما زیادی حساسید دقیقا همه بچه ها همینطورن توی خواب نگران نباشید
قران و اهنربا بزارید بالای سرش
خدا حفظش کنه براتون😍🤲
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
خانمی ک بوی خاک حس میکنی،، کم خونی شدید داری برو آزمایش کم خونی و ذخیره آهن انجام بده تا طبق آزمایش دکتر برات دارو بنویسه
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
برا عزیزی ک نوزاد 4 یا 5 ماهش تو خواب اذیت میشه، ب احتمال زیاد نوزادتون رفلکس داره، پیش دکتر گوارش ببرش
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام خانمی که خواهرتون بارداره ویار سخت داره اگه همه کارها رو کردید بهتر نشده پس بهتره ببرید یه سونو کیسه صفری بدن شاید کیسه صفرا شون پر شده دختر عموی من این مشکل داشت اخر فهمیدن کیسه صفرا تو بارداری لیزری عمل کردن خوب خوب شد منم باشم مامان سه قلوها🌹
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام خوب هستین خانمی که فرموده بودند بچه ی ۴یا۵ماهه دارند توخواب اذیت میشن حتما سرکه رابریز ظرف شیشه پاکن به همه جای خونتون بپاچ چون جن ازبوی سرکه بدش میاد شوهرمن هم اینطوری بود تا میخوابید مردگنده البته ببخشیدا رک میگم جن ها اذیتش میکردن یاخیس خالی میشد ازعرق کردن یا ... میشد ازوقتی سرکه میپاچیم خوب شده حتما این کاروبکن ونتیجه اش راهم توگروه بگو
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
29.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میان وعده های سالم برای کودکان
✅ در این ویدیو با حضور دکتر پارسا در مورد میان وعده های سالم مانند انواع میوه های تازه و میوه خشک، آب میوه های طبیعی، سبزیجاتی مانند هویج و کرفس و همچنین حلوای هویج و کدو حلوایی و انواع مغزها مانند بادام، گردو پسته برای دانش آموزان بسیار توصیه شده صحبت می کنیم.
این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
آورده اند كه موسى پيغمبر عليه السلام روزى ملك الموت را ديد، گفت : به چه كار آمده اى ، به زيارت يا به قبض روح ؟ گفت : به قبض روح . گفت : چندان امانم ده كه (مادر و) عيال را وداع كنم . گفت : مهلت نيست . گفت : چندان كه خداى را سجده كنم . دستورى يافت . در سجده گفت : خداوندا! ملك الموت . را بگو كه چندان مهلتم دهد كه مادر و عيال را وداع كنم . ندا آمد كه مهلت دهد. موسى عليه السلام به در خانه مادر آمد. (گفت : اى جان مادر!) سفر دورم در پيش است . گفت : اى فرزند چه سفر است ؟ گفت : سفر قيامت . مادر به گريه آمد. به در خانه عيال و اطفال آمد و ايشان را وداع كرد. كودكى خرد داشت دست زد و دامن موسى گرفت و مى گريست . موسى نيز به گريه در آمد. خطاب عزت رسيد كه اى موسى ! به درگاه ما مى آيى ، اين گريه و زارى (از بهر) چيست ؟ گفت : خداوندا! بر اين كودكانم رحم مى آيد. ندا آمد كه اى موسى ! دل فارغ دار كه من ايشان را نيكو دارم (و به نيات حسنه شان بپرورم .)
موسى با ملك الموت گفت : از كدام عضو جان بيرون خواهى كرد؟ (گفت : از دهان .) گفت : از دهانى كه بى واسطه با خداى سخن گفته ام يا (از دستى كه بدان الواح تورات گرفته ام يا) از پايى كه بدان به طور به مناجات رفته ام ؟
ملك الموت ترنجى به وى داد تا ببوييد و به يك بوييدن روح وى را قبض كرد.
فرشتگان گفتند: يا اءهون الاءنبياء موتا كيف و جدت الموت ؟ قال : كشاة تسلخ و هى حية . (يعنى : اى آنكه در ميان پيامبران آسانترين مرگ را داشته اى ! مرگ را چگونه يافتى ؟ گفت : همچون گوسفندى كه پوست از (بدن ) آن بر كنند در حالى كه زنده باشد).
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
آورده اند كه عيسى عليه السلام به گورستانى گذر كرد. گورى را ديد كه آتش از او بر مى آمد. عيسى عليه السلام دوگانه اى (620) بگزارد و عصا بر گور زد. گور شكافته شد. شخصى را ديد در ميان آتش . گفت : يا روح الله ! من مردى بودم از پس زنان مردم رفتمى و ناشايستها كردمى . چون وفات كردم و مرا دفن كردند، خطاب عزت دررسيد كه وى را بسوزانيد. از آن روز مرا مى سوازنند. عيسى نگاه كرد، مارى سياه عظيم ديد در گور وى ، پرسيد كه با اين مسكين چه مى كنى ، گفت : تا وى را دفن كرده اند از وى غايب نبوده ام با زهرى كه اگر قطره اى از آن به رود نيل و فرات افتد جمله زهر قاتل شود. اين شخص گفت : يا روح الله ! از حق تعالى درخواه تا بر من رحمت كند. عيسى عليه السلام درخواست نمود. خطاب عزت رسيد كه هر كه از پس زنان مردم رود ما او را عذابى كنيم كه كس را نكرده باشيم ؛ اما چون تو از ما درخواستى ما او را به تو بخشيديم . عيسى عليه السلام گفت : مى خواهى كه با من باشى ؟ گفت : يا روح الله ! عاقبت چه باشد؟ گفت : عاقبت مرگ . گفت : نمى خواهم كه صد سال است كه مرده ام هنوز تلخى جان كندن در كام من است . عيسى عليه السلام دعا كرد تا گور بر وى راست شد.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بلال حبشی مؤذن پیامبر صلی الله علیه و آله ، هنگامی كه رنجور شد و در بستر مرگ قرار گرفت ، همسرش در بالین او نشست و گفت : واحسرتا كه مبتلا شدم ! بلال گفت : بلكه موقع شور و شادی است ، تاكنون رنجور بودم و تو چه می دانی كه مرگ در زندگانی خوش است ؟ همسر گفت : هنگام فراق فرا رسیده است . بلال فرمود: هنگام وصال فرا رسیده است . همسرش گفت : امشب به دیار غریبان می روی ، فرمود: جانم به وطن اصلی می رود. همسر گفت : واحسرتا، او فرمود، یا دولتاه ، همسر گفت : تو را از این پس كجا بینم ؟ فرمود: در حلقه خاصان الهی ، همسرش عرض كرد: دریغا كه با رفتن تو، خانه بدن و خانمان ما ویران می گردد! فرمود: این كالبد مانند ابر می باشد كه لحظاتی به هم پیوند و بعد از هم گسیخته می شود.
يکصد موضوع 500 داستان / سيد علي اکبر صداقت
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
چه صبری داری خدا😭👆
🕊 کمک به تهیه #دستگاه_رگ_یاب برای بخش آنکولوژی(کودکان مبتلا به سرطان)
🏮دستگاه رگ یاب بخش کودکان مبتلا به سرطان یکی از مراکز درمانی مدت هاست معیوب شده و بچه های بیمار برای پیدا شدن رگ شون (در تزریقات و آنژیوکت) در عسر و حرج هستند.
🍃به نیت سلامتی بچه هاتون ، برای کاهش دردِ کودکان بیمار و کمک به روند درمان شون در حدِ توان در این وقف جاری سهیم باشید. شماره کارت #رسمی به نام مجموعه جهادی #چشم_به_راه
(مبلغ مورد نیاز حدودا ۷۰ میلیون _هر سهم ۱۰۰هزار )
●
5892107046668854● Ir
820150000003101094929079کد دستوری👈
*6655*1*33#● 🪩 با چشم_به_راه آشنا بشید 👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/S7QfvmVIh2MaXNEm ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر(درمانی) می شود. گروه جهادی مورد تاییده.با خیال راحت کمک کنید✅
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🕊 کمک به تهیه #دستگاه_رگ_یاب برای بخش آنکولوژی(کودکان مبتلا به سرطان) 🏮دستگاه رگ یاب بخش کودکان مب
🏮 همه ما میدونیم تحمل درد و رنج بیماری برای بچه ها چقدر دشوار ِ!
اونم بیماری های سختی مثل سرطان!
در این صدقه و خیر جاری سهیم باشید تا بخشی از درد صدها کودک بیمار کمی کاسته بشه.
.
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه صد و هشتاد و چهار قرآن کریم
سوره مبارکه الأنفال
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Quran-page-184.mp3
2.62M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه صد و هشتاد و چهار قرآن کریم، سوره مبارکه الأنفال
با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#هدیهای_از_فاطمه_زهرا (س)
حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا «سلام االله علیها» این ختم را تعلیم فرمودند و بسیار مجرب است.
چون به شدت و بلیه اي مبتلا شدي با حضور قلب(۱۰۰۱)هزار ویک مرتبه آیه کریمه:
رب انّی مسنی الضُّرُّ واَنت اَرحم الرّاحمین (انبیا/۸۳ )
را باخضوع و خشوع و تضرع بخوانی نجات خواهی یافت.»
📓 هزارویک ختم/ص۴۰۵
🌿🌺🌿
عزیزشدن نزد #مادر_شوهر
هر کسی بخواهد نزد همه از شوهر گرفته تا مادر_شوهر و خواهر_شوهر و......... عزیز
شود
هر روز قبل از این با کسی حرف بزنید
60 مرتبه
بسم الله الرحمن الرحیم
بگويد
#بسیار_مجرب
🌿🌺🌿
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #جمعه ۱۸ آبان | عقرب ۱۴۰۳
🗓 ۶ جمادی الاول ۱۴۴۶
🗓 8 نوامبر 2024
🌹 #امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹جنگ موته، 7یا8ه-ق
🔹شهادت جعفر بن ابیطالب علیه السلام در جنگ موته
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️27 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️37 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️44 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️53 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
🤲 #ذکر روز #جمعه ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما.
🤲 #ذکر روز #جمعه به اسم #امام_زمان است و در کنار این ذکر میتوانید در روز #جمعه #زیارت_امام_زمان را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز #جمعه #باعث_عزیزتر شدن میشود.
🤲 #ذکر (یا #نور) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #عزیز_شدن در #چشم_خلایق میشود.
📚 #تعبیر_خواب شب #شنبه : طبق آیه ی ۷ سوره #اعراف میباشد.
⛔️ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی نیست.
✅ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی است.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰زمان #استخاره: از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
🔸امروز روز نیکویی است.
🔸امروز برای شروع کارها پسندیده است.
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد.
🔹کسی که امروز گم شود، پس از چند روز پیدا میشود.
🔹قرض دادن و قرض گرفتن با احتیاط باشد.
🔹برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد،با صدقه و توکل برخداوند انجام شود.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت خوب است.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸در این روز، سفر خوب و پسندیده است.
🔸کسی که در این روز متولد شود سعادتمندخواهدشد. اگر خدا بخواهد.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹امروز ناخن گرفتن ، خوب است.
🔹 حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث رعـشه اعضاء میشود.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « بـازوی راسـت » است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹مسیر رجال الغیب از میان شـرق و شمـال میباشد : بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🌸 #جهت_کارگشایی_و_رفع_مشکلات
🌸دستور العملی مجرب برای کارگشایی و
رفع مشکل از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که برای حل مشکلات آیات شریفه سوّم و چهارم سوره طلاق را بخواند در گشایش کارهایش او را کفایت میکند. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْث لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْىء قَدْراً» توجه شود : با توجه و اعتقاد کامل قلبی بخواند بهتر است که مدتی آیات را ورد زبان سازد.
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح05:08 طلوع آفتاب06:33
☜ #اذان ظهر 11:48 اذان عصر 14:41
☜ #غروب آفتاب 17:02 اذان مغرب 17:21
☜ #اذان عشاء 18:10 نیمهشب شرعی 23:05
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #جمعه است.
⏰ ذات الکرسی #عمود ۱۱:۵۶
🤲 #دعا خواندن در زمان #ذات_الکرسی #مستجاب میشود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃
سلام
از دوستان خواهش میکنم به من بد و بیراه نگند که کارم اشتباهه یا در گذشته پشیمون میشم کسی که کارش اشتباهه خانوداه ام هست که زندگی من رو نابود کردن و سایر موارد .
من دختر 24 ساله هستم و میدونم دارم چیکار میکنم کسانی که عاشق هستند میتونند حال منو درک کنند که هر روز میمیرم و زنده میشم و پیشاپیش به خاطر طولانی شدن پست عذر میخوام مجبورم همه جزییات بگم تا واضح باشه و ازتون میخوام برام دعا کنید چون واقعا نمیتونم این جو خانودگیم رو تحمل کنم .
من در سن کم خواستگاری داشتم حدود 18 سالگیم خانواده ردش کردند ( چون میخواستند من برم دانشگاه و درس بخونم فکر کردند ازدواج جلو درس خوندم رو میگیره . درست اما نه این شکلی که خانوادم سر من و اون اقا اوردن .
این اقا خیلی منو دوست داشته بارها خواستگاری از من کرده هم خودش هم مادرش و مدام رد میشه چون پدرم خیلی تندخو و بداخلاق هست و عصبی به خاطر مراجعه های زیاد این اقا عصبی میشه در میاد میگه که پسر خاله ام منو میخواد و من منتظرم سربازیش تموم بشه تا باهاش ازدواج کنم ( میخواسته تا شرش کم کنه ! ) .
اینو من از خواهرم شنیدم که سه سال از من کوچکتر تره و چندین ماه پیش به پدرم گفتم که درسته این حرفو زدی واقعا ؟ نزدیک بود کتکم بزنه دعوا شد ! گفت به تو چه به خاطر خودت بود اصلا اجازه حرف زدن به من نمیدن !!!
در صورتی که پسر خالم مثل برادرمه و البته الان هم دیگه زن و بچه داره دیگه باید بفهمیدید چی میشه اون اقا شکست عشقی خورده بود اون موقع ( یکسال تموم خواستگار من بوده حتما علاقه اش زیاد بوده که با توجه به نه شنیدن های زیاد اینهمه مدت ازم خواستگاری کرده )
این موضوع رو خواهرم چند وقت پیش بهم گفت که به پدرم گفتم چون هنوز تو فکر این پسر بودم و اتفاقی و بعد چندین سال دیدمش و میدونستم مجرده فقط برام سوال بود که چرا نگاهش خیلی خاص و متفات چیزی مثل کینه یا ... !
من واقعا این پسر رو دوست دارم همون موقع هم داشتم اما هیچ وقت نفهمیدم که چرا دیگه نیومد خواستگاریم . نمیدونستم پدرم همچین کاری کرده و الان که این موضوع فهمیدم که اینقدر پافشاری کرده برای ازدواج و هنوز مجرده و داره با دروغ زندگی میکنه و فکر میکنه متاهلم داره اتیشم میزنه مخصوصا که این دروغ از طرف پدرم باشه .
من نه اینکه خواستگار نداشته باشم نه اما مناسب من نیستند سنشون کمتر از منه یا تفاهم ندارم از وقتی که این موضوع رو فهمیدم عشق به یکی دیگه باعث عدم ازدواجم با کسی دیگه شده نمیتونم وقتی کسی دیگه دوست دارم ازدواج کنم .
پدرم هنوز دست از کاراش بر نداشته و اینده خواهرم هم داره نابود میکنه میگه تا من ازدواج نکنم اون نباید ازدواج کنه برای همین خواهرم سر و سنگین شده باهام فکر میکنه من مقصرم . از هر طرف باید طعنه دیگران رو بشنوم مخصوصا دخترای کوچک تر خودم که تو همون سنی که پدرم خواستگارم رو رد کرد دارند سالگرد ازدواجشون رو میگرند !
پدرم خیلی بداخلاق و بد دهن هست میگه هر کی میخواد بیاد بگیرتت من کاری ندارم !( کاش اونو همون موقع میگفت ) برای همین اگه اون اقا بیاد خواستگاریم پدرم مشکلی نداره !!
من واقعا اون اقا رو دوست دارم فقط ادرس خونشون رو بلدم نزدیک خونه خودمونه ( تازه اومدن ) مسیرم اکثرا به خونشون میخوره برای همین دیدمش فقط میدونم مجرده به خاطر نگاهش به من و .. یکی دو بار منو دید خواست بیاد طرفم اما فوری رفت !
همون چند باری که میدیدمش فرار میکرد منم که در جریان نبودم که پدرم همچین حرفی بهش زده وگرنه یه کاری میکردم
اسمش رو هر چی میخواید بذارید خواستگاری دختر از پسر یا هر چی دیگه اما من واقعا خستم همه شماها که میگید کارم بده ( مگه چیکار میکنم میخوام دوست باشم گناه کنم ؟ ) هیچ کدومتون حال منو نمیدونید شب تا صبح گریه میکنم به خاطر اینکه خانواده ام مثل دشمن با من رفتار میکنن حتی خواستم به مادرم بگم اصلا نذاشت حرفمو بزنم گفت کار دارم .
اینقدر تو دست و پا نباش ذره ای خانواده ام محبت ندارند خشک و جدی ! باور کنید به جدی از افسردگی میرسم که خودمو بکشم و اون جهنم رو به این جهنم عوض کنم !! اما من میخوام برم سمتش بهش جریان رو بگم حتی بگم برو با پدرم صحت کن که اون موقع دروغت داده و دوباره بیا اقدام کن من واسطه مثل مسجد و یا کسی دیگه نمیتونم فقط میخوام خودم برم جلو بهش بگم .
اما مشکلم اینجاست که من که نمیتونم برم دم در خونشون در بزنم ؟ من اصلا چه میدونم کی میاد بیرون ؟ اون موقع هم شانسی میدیدمش نمیدونم چطوری سر راهش قرار بگیرم یا حداقل شماره ای چیزی ازش داشته باشم .
منظورم اینه من چطور راه ارتباطی باهاش پیدا کنم وقتی نمیدونم کی از خونه اش میاد بیرون ؟ الان من 7 ماهه درگیرم ! هیچ دعا و نماز شب و ... کارساز نبود بعضی وقت ها با خدا قهر میکنم مخصوصا وقتی که میشنوم دختری که از من کوچکتره ازدواج کرده اون وقت من نمیتونم حتی به پسر مورد علاقه ام حرف بزنم .
ازتون خواهش میکنم کمکم کنید چون واقعا نمیتونم دیگه بعد اینهمه مدت صبر کنم رفتارهای خانوده ام با من خیلی بد هست مخصوصا خواهرم و اگه میخواید بگید شاید بهش بگی و اون نخوادت ( غیر ممکنه چون اون اصلا خبر نداره که دروغ بوده اون حرف و فکر میکنه من متاهلم ) اگه هم برفرض بگه بهتره حداقل تکلیفم معلوم میشه بهتره تا انتظار داشته باشم . در ضمن به هیچکس دیگه هم نمیتونم بگم و کمک بخوام
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام.بر همگی ودوستان عزیزم.ممنونم بابت تمام راهنماییهایی که میکنید وبرای همدیگه و
پاسخ اعضا 🌙🌸
سلام عزیزم وقتتون بخیر
درجواب خانمی که نوزاد ۵ ماه داره و خیلی تو خواب اذیت میشه شاید بچه رفلاکس معده داشته باشه بردار زاده من همین طور بود با مراجعه به پزشک ومصرف قطره فاموتدین خیلی بهتر شد
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام بر همگی برای اون خانمی ک صورتش بر اثر حاملگی لکه و کک ومک افتاده عزیزم موقع حاملگی از ماه سوم تا موقع زایمان روغن بادام تلخ مالشی بزن رو شکمت و روصورتت ماساژ بده من سر هردو بارداریم زدم صورتم عین آینه صافه ایشالله ک تونسته باشم کمکتون کنم😊😊
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام برا اون خانمی که میگه عفونت زنانه داره می نویسم عزیزم تا ۱۵ روز از سیر استفاده کن یعنی اطراف ی حبه سیر رو زخم کن بعد ی نخ بهش آویزن کن بزار تو رح..مت سیر عفونت کشه خیلی جواب گرفتن از جمله خودم( در مورد کسانی که رحم سرد دارن خوبه برای رحم های گرم یا زخم رحم خوب نیست❌)
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام در جواب اون خواهر گل دهه ی ۶۰ که پسر ۱۴ ساله داره از دستش ناراحته خواهر گلم من خودم ۲ تا پسر دارم پسرا تربیتشون سخته اونم در سن ۱۳ تا ۱۷ سالگی واقعا سخته من از همینجا برات دعا میکنم پسرت سر براه باشه خودتون هم ناراحت نکنید سعی کنید در کنارش باشید تا روبه روش پسراهای این سنین دوست دارن همه چیزهایی که بد هستن تجربه کنن پس شمای مادر باید کنارش باشی به زبون خودش باهاش صحبت کنی مثلا فکر کنی همون ۱۴ ساله ای ولی باتجربه تر نصحیت کنی بیشتر بگی مامان امروز بیا باهم بریم بیرون بیا باهم بازی دونفره انجام بدیم بکشش سمت خودت اونوقت بهتر نصیحت میپزیرن بیشتر حرف گوش میکنن منم در این سن پسرام بدبختی باباشون هم مریض شد من نمیدونستم چکارکنم واقعا گفتم خدایا کمکم کن خداراشکر پسرام دنیامن الان دوتاشون هم سربازه تو فامیل تکن امیدوارم پسر شما هم پسر خوب و سر به راهی باشه من میگم ما خودمون اعصاب نداریم با بچه راه بیاییم بچه اونی که بدمون میاد از آب در میاد پس خواهر گلم اول اعصابتو قوی کن بعد برو سراغ گل پسرتون امیدوارم جوابم به دردتون بخوره انشالله سر به راهی گل پسرتون بزارید 🤲
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام درجواب خانمی توفضای مجازی باآقایی دوست شدن وحالافهمیدن زن وبچه داره وعاشق زنشه
عزیزمن نمیخوای دل اون اقاروبشکنی ولی داره دل خدارومیشکنی وگناه میکنی تازه ازخداهم انتظارداری کمکت کنه خب خودتم یه تلاشی بکن
درضمن آه زن وبچه ی اون آقاهم دنبالته داره بااین رفتاراش بهتون التماس میکنه اززندگیش بری بیرون چراخودتوکوچیک میکنی
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام درجواب خانمی که بعدبارداری صورتشون لک اورده
موقع زایمان که گردنت عرق کرداون عرقوازروگردنت دست بکش وبزن رولکهات
واینکه ازکبدوکیسه صفرات سونوانجام بده ببین سالمه؟
دکترسیدسعیداسماعیلی آنلاینم ویزیت میکنن کارشونم خوبه ازاینترنت شمارشوبردارتماس بگیر
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام حبیبه خانم گل و دوستان مجازی
خانمی ک گفتن دختر خالش ۱۰ سال ازدواج کرده بچه نداره
ادرس دکتر خوب خواستن دکتر فرزانه چوبساز داخل گوگل سرچ کنن میاد بالا
دکتر خوبی هست داخل بیمارستان گاندی تهرانم کار میکنه خوبه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام ب مدیر گروه و دوستان مجازی
دختر خانمی ک با اقای مجازی دوست شدن ولی خیلی بد اخلاق هستش و زن و بچه داره
وشما خبردار شدین
عزیزم متاسفم مردها همه همینطورن اگ این اقا عاشق خانمشه چطور باشما دوست شده عزیزم ب خودت احترام بزار وارزش قائل شو گلم
بزارش کنار سختی داره چون وابستش شدی
ولی ب خودت فکر کن
ذکر زیاد بگو شماره تلفنتو عوض کن تا نتونه بهت پیام بده عزیزم
ب خودت احترام بزار هنوز ک برات سختر نشده
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت خبیبه خانم گل و دوستان
خانمی ک گفتن خواهرش ۴ ماه بارداره و ویار شدید داره ار داروخانه قرص زنجبیل بخر تا روزی ۳تا میتونه بخوره
من خودم ویارم شدید بود خوردم کم شد
انشالله ک بهتر میشه صبح نشتا یک عدد بیسکویت خشک بخوره اونم خوبه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
27.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مصاحبه خانم فاطمه مهیمی
شهروند جیرفتی مقیم آمریکا
در مورد حجاب و درگیریهاش با دخترش
و پاسخهای قانع کننده دخترش که مادر مجبور شد دیگر به دخترش گیر ندهد و مادر هم مثل دخترش بشود.
🔹️نشر این کلیپ صدقه جاریه است
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ستاره بی میل دنبالم راه افتاد و سوار ماشین شدیم به طرف خونه حرکت کردم وقتی
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
ستاره.
صبح زود دلربا رو بیدار کردم و بعد از صبحانه هر دو راه افتادیم به سمت خونه مادرم قرار بود ناهارم اونجا بخوریم از وقتی که رسیدیم دلربا شروع کرد شکایت منو به مادرم کردن و همش میگفت دخترت قدیمیه و امله دوست داره به همه چی گیر بده و همش سرش تو کار منه.
مامانم بهش گفت آدم راجع به مادرش اینجوری حرف نمیزنه بعدم دختر من کار اشتباهی انجام نمیده حتماً تو داری یه شیطنتی میکنی اینم باهات مخالفت کرده و الان انقدر ناراحت و عصبانی هستی
دلربا تلاش میکرد با انواع و اقسام ترفندهایی که بلد بود مثل لوس کردن خودش و هرجوری که میتونست مامانم رو به سمت خودش بکشونه، مامانمم که از داغ دل من خبر داشت بهش میدون نمیداد بعد از اینکه مهمونی تموم شد تو مسیر برگشت دلربا همش سرش توی گوشی بود هرچی میپرسیدم به کی پیام میدی طفره میرفت و هیچی نمیگفت دست آخر کلافه بهم گفت تو که میدونی چرا میپرسی؟ تو که میدونی من دارم چیکار میکنم برای چی انقدر تلاش میکنی که از زبون خودم بشنوی؟
ترجیح دادم جوابش رو ندادم انقدر بیپروا شده بود که با من بد صحبت میکرد برای همین بحث کردن باهاش اشتباه بود و درهای بی حرمتی بیشتری رو به روش باز میکرد رسیدیم به خونه از بدو ورودمون خودشو توی اتاقش حبس کرد و بیرون نیومد تا شب که حمید اومد خیلی رمزی رو به حمید گفت انجام شد؟ حمید هم ابرویی بالا زد و گفت بله انجام شد.
خیلی دوست داشتم بدونم دارن چیکار میکنن ولی مطمئن بودم که هیچ کدومشون بهم نمیگن و با پرسیدنش فقط دارم خودم رو کوچیک میکنم برای همین خودم رو بیاهمیت نشون دادم بالاخره هر چیزی که بود اول و آخر سر در میآوردم و جلوی دلربا رو میگرفتم.
آخر شب قبل از خواب به حمید گفتم یه مقدار حواستو بیشتر به دلربا جمع کن.
خیلی خونسرد بهم گفت چیکار باید بکنم؟ اون دختر نوجوونیه تو سن حساسیه تو هم سعی کن کمتر بهش گیر بدی این بچه داره زیر این همه خفقان از طرف تو له میشه دیشب برگشته میگه بابا همش مامان کنترلم میکنه و یواشکی گوشیمو چک میکنه من تو این خونه امنیت ندارم، یه ذره به این بچه فضا بده
نگاه از بالایی بهش انداختم و گفتم ای کاش یه مقدار بودی و میفهمیدی درد دل من چیه کنترل دلربا برای من سخته و من نیاز دارم که تو به عنوان پدرش یه مقدار حضورتو توی این خونه و خانواده پررنگتر کنی میفهمی حرفای منو حمید؟
کلافه بهم گفت نه من یه خر نفهم بیشعورم که فقط میخوام از جمع خانواده م فرار باشم.
با انگشت کوچیکم بالای ابروم رو خاروندم و گفتم مشکل ما اینه که تو اصلاً نمیخوای متوجه بشی منظور من چیه بدترین منظوری رو که میشه از حرفای یه نفر برداشت کرد از حرفای من برداشت میکنی الان موقعیت خانواده ما موقعیت خطرناکیه و اون بیشتر از همه نیاز به وجود تو داره.
شبیه احمق ها نگاهم کرد و گفت یه جوری حرف میزنی انگار مورد حمله تروریستی قرار گرفتیم.
لبخند تلخی زدم و گفتم کاشکی حمله تروریستی بود کاش یه حملهای بود که به چشم تو میاومد فعلاً که من هرچی میگم انگار دارم یاسین میخونم توام خودتو بزن به نفهمی.
راه افتادم به سمت سرویس بهداشتی به این فکر کردم که انگار توی این ماجرایی که با دلربا داشتم تنها بودم و شوهرم در اوج حماقت برای اینکه نظر دخترمون رو جلب کنه و یه جورایی داشت باهاش همکاری میکرد نمیدونستم چطور بهش بفهمونم که دلربا داره چیکار میکنه
دیگه از فلسفه بافی و تنهایی جلوی دلربا رو گرفتن خسته شدم تنها راه خوبی که بنظرم رسید این بود که حمید رو در جریان کارهای اون قرار بدم وقتی پای باباش بیاد وسط اوضاع تغییر میکنه و در مورد محدود کردن دلربا همکاری میکرد و دستم باز بود برای همین رو بهش خیلی جدی گفتم یعنی از رفتارهای دخترت چیزی نفهمیدی؟
کلافه و سردرگم لب زد میخوای به چی دقت کنم؟ من الان دارم دقت میکنم اون بچه زندگی عادیش رو میکنه و تو فقط گیر دادی بهش حالا چراشو نمیدونم
کفری شده بودم با صدای کنترل شده گفتم من فهمیدم که دخترمون با معلم زبان سابقش دوست شده من دیگه از پسش برنمیام از هر دری که میخوام برم جداشون کنم درو میبنده
حمید عصبی نگاهم کرد و گفت این خزعبلات چی چیه؟ این معلم بهترین معلمه بنظرت میاد خودشو با ی دختر ۱۶ ساله سرگرم کنه؟
سرمو پایین انداختم و اروم گفتم این کاملا درسته و من دارم عین حقیقت رو بهت میگم اما نمیدونم تو چرا نمیخوای باور کنی.
حمید عصبیتر از قبل بهم گفت من احساس میکنم تمام این حساسیتهای تو نسبت به اون معلم به خاطر اینه که اونو خواهرم به ما معرفی کرده وگرنه دلیل دیگهای پیدا نمیکنم که بخوای اینجوری خرابش کنی و حواست هست که وسط این تهمت دختر خودمونم قرار گرفته؟
ناباور پرسیدم چرا این حرفو میزنی؟
گفت از اون شب نامزدی خواهرم که بهمش زدی مامانم روشنم کرد و گفت که زنت میخواد هر طوری شده مارو بکوبه زمین ولی من باور نکردم تا امشب که دیگه مطمئن شدم.
کلافه سرم رو بالا گرفتم گفتم واقعاً نمیدونم باید چه جوری بهت بگم که متوجه بشی دلربا با اون پسر دوست شده الان مدتهاست که باهاش درگیرم برای اینکه اون رابطه رو به هم بزنه اون وقت تو فکر میکنی درد من لجبازی با خواهرته واقعاً برات متاسفم
حمید حق به جانب نگاهم کرد و گفت من فکر نمیکنم اتفاقا مطمئنم تو برای اینکه خواهر منو پیشم خراب کنی داری دست به دامن همچین تهمت سنگینی میشی دخترمن از گل پاکتره حتی از تو هم پاکتره فکر نکن با این رفتارات میتونی جلب توجه کنی یا بین من و خانواده م رو به هم بزنی.
عصبی به حمید نگاه کردم و گفتم تمام این سالها تحت هر شرایطی باهات زندگی کردم و تازه امشب متوجه شدم که تو بیشعورترین آدمی هستی که توی زندگیم دیدم به اندازه ای بیشعوری که هیچ کس نمیتونه بهت برسه و من مطمئنم تا مدتها توی اوج میمونی من دارم حرف از دخترمون و آیندهاش میزنم از اینکه داره یه اشتباهی میکنه اون وقتا تو میچسبونی به خانواده ت؟ اصلاً فکر کن معلم و خواهرتو معرفی نکرده و خود من پیداش کردم دختر ما داره این اشتباه رو مرتکب میشه این مهمه.
انگار این مرد امشب نمیخواست قبول کنه که داره اشتباه میکنه و فقط به من میگفت که تو مقصری.
هرچی بهش میگفتم دلربا داره چیکار میکنه حرفمو باور نمیکرد
آخرم بهم گفت حق نداری بهش گیر بدی یا کنترلش کنی با این افکار مریضت فقط داری این بچه ام مثل خودت تبدیل میکنی به یه آدم روان پریش
شنیدن این حرفها از زبون کسی که روزگاری مدعی دوست داشتن من بود و منو بینقصترین آدم روی زمین میدونست خیلی برام سخت بود بدتر از همه این بود که حمید حرف منو باور نمیکرد و بیشتر از حرف من به حرف دخترمون اعتماد داشت خیلی دلم شکست که به این نقطه رسیدیم.
صبح وقتی که حمید صبحانه نخورده از خونه رفت بیرون تصمیم گرفتم کمی دلربا رو به حال خودش رها کنم شاید اگر یه اتفاقی بیفته اون موقع حمید متوجه بشه که من دارم درست میگم توی رفتارم با دلربا تغییری ایجاد نکردم که بخواد پررو بشه و حس کنه میتونه هر کاری دلش میخواد بکنه اما تصمیم گرفتم تا حدودی خودم رو بیخیال نشون بدم و همین کارم کردم وقتی دلربا بهم گفت میخوام برم بیرون.
فقط پرسیدم کجا میری و اونم یه بهونه الکی آورد که با دوستاشه دیگه پیگیرش نشدم از خونه که رفت بیرون و تنها شدم شروع کردم به جابجایی لباسها، لباسهای کثیف حمید رو برداشتم مشغول چک کردن جیباش بودم که اگر چیزی هست بردارم و لباسشو بندازم توی ماشین لباسشویی رسیدم به کتش و جیب هاش رو گشتم فاکتور خرید ی پلاک زنجیر رو دیدم قیمت بالایی داشت و تقریباً یک ماه پیش حمید خریده بودش
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
🔴 اثر خواب روز بر بدن
♻️ آیا تاکنون پس از بیدار شدن به #چهره_خود توجه کرده اید..؟
🔹 حتما بارها برای هر کدام از ما پیش آمده که پس از بیدار شدن از خواب، با چهرهی پف کرده مواجه میشویم... تجمع رطوبتِ بیشتر، در زیر پوست که موارد شدیدش به همان پف صبحگاهی معروف است. البته هر چه کیفیت و #زمان_خواب، اصولی و صحیح_تر باشد از مقدار زاید این رطوبت کاسته خواهد شد.
🔹طبق منابع طب سنتی، در خواب شب و در مکان تاریک و آرام که خواب عمیق میگردد، روح حیوانی و حرارت غریزی به درون و عمق بدن میرود و باعث افزایش گرمای احشا و بهبود عملکرد آنها و دفع حداکثری مواد زائد از بدن میشود.
اما چرا خواب روز نتیجه عکس داشته و باعث تجمع مواد زائد و رطوبت غریبه و تشدید حالت پف آلودی چهره میگردد❓
🔹 بله، کاملا درست حدس زدهاید، در خواب روز به ندرت، خوابِ عمیق و با کیفیتِ خواب شب را تجربه میکنیم، زیرا بطورکلی، در طول روز، روح حیوانی و #حرارت غریزی متمایل به سطح بدن بوده و به عمق نمیرود، بنابراین خواب روز باعث اختلال در عملکرد احشا و ارگانهای بدن در اثر کمبود گرمای درونی و تجمع بیشتر مواد زائد شده، و از نظر طب سنتی باعث افزایش سردی و #رطوبت_عارضی یا بیگانه میگردد که عامل اصلی #چاقی و تجمع چربی و #بدشکلی بدن است.
🚫 همچنین این افزایش سردی و کاهش سوخت و ساز باعث تشدید #بیماریهای_سرد مثل:
#افسردگی، درد مفاصل، اشتهای کاذب، ضعف بینایی، #کمکاری_تیروئید، افزایش ابتلا به بیماریهای عفونی و ویروسی به علت تضعیف سیستم ایمنی، سرطان، پیری زودرس و افتادگی پوست چهره و..... میگردد.
🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎
✅ افسردگی
1⃣ به همراه غذا: فلفل قرمز و زردچوبه (از هر کدام یک گرم) مصرف کنید؛ زیرا باعث افزایش تولید اندروفین شده، در نتیجه کاهش افسردگی را بدنبال دارد (بشرطیکه سل ریوی و حسّاسیت پوستی نداشته باشید).
2⃣ زعفران طبیعی به عنوان چاشنی به غذا اضافه کنید، ضدّ افسردگی است و آرام بخش میباشد (منع مصرف در حاملگی)
3⃣ انیسون (بادیانِ خُتایی ـ بادیان سبز ـ رازیانۀ رومی ـ زیرۀ شیرین ـ حَبُّ الحُلوَه ـ بادیان هندی)، دانۀ آنرا نرم بکوبید و با گُلقند مخلوط نموده و بخورید، ضعف قوای دِماغی را برطرف میسازد و برای درمان مالیخولیا مؤثّر است.
4⃣ هر روز نصف قاشق چایخوری نارمشک مخلوط با عسل گردد و میل شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمان خواب رفتگی دست و پا✋🦶
از زبان حکیم خیراندیش🌸🍃
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام وقت بخیر ببخشید مزاحم شدم یه مشکل دارم میخواستم اگه بشه راهنماییم کنید پسرم 22 سالشه دوماهه یه توله سگ آورده خونه هرچی بهش گفتم ما همش دوتا اتاق داریم که خودمون به زور زندگی میکنیم حیاط هم نداریم که اینو نگهداریم اصلا گوش نمیکنه ولش کرده توخونه همه جارو کثیف میکنه هرروز کارم شده شستن وسابیدن اعصابم داغون شده شمارو بخدا اگه راهکاری دارید که این سگ ازچشم پسرم بیافته بهم بگید اونقد حرص میخورم طپش قلب گرفتم افسرده شدم لطفا کمک کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓🔹
سلام خدمت همه ی عزیزان گروه ،ایام به کام،عزیزان (باعرض معذرت) کسی در مورد زخم در ناحیه مقعد یا همورویید درمان خانگی یا پزشکی،هر چیزی که میدونید خواهش میکنم بگید،البته این رو بگم که بیمارمون در حال حاضر مشکل یبوست ندارند فقط دراین ناحیه احساس سوزش وخارش وکمی زخم دارند.ممنون از راهنماییتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
با عرض سلام وادب خدمت مدیر محترم و همه دوستان
من سوالم در مورد پسرم هست ک ۱۸ سالشه خیلی لاغره یعنی خودش مقصره شبا تا صب بیداره ،همش گوشی دستشه یا اینکه جلوی کامپیوتره الان تیک عصبی هم داره روزا رو هم تا ۶ عصر می خوابه دوستان اگه میشه منو راهنمایی کنید ک چیا بدم بخوره یه کم وزن بگیره می ترسم خدای نه کرده مریض بشه با این وضعش
برای عاقبت بخیری همه جوونای سرزمینم صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
وقتتون به خیر ،یه سوال داشتم اگه میشه دوستان راهنمایی کنن ،من چهل خورده ای سن دارم دوست دارم ادامه تحصیل بدم مدرک دیپلم علوم انسانی هستم از کجا وچکار کنم که شروع کنم وچه رشته ای که بتونم کارشناسی رو جمع کنم ،خیلی خیلی متشکرم 🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
💜سلام عزیزان بچه ۷ماهه مدام با کوچکترین صدا میپره چ تو خواب چ در بیداری چکار باید کرد خیلی.کلافه ام..💜
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید در مورد سوال قبلی میخام بگم که منو راهنمایی نکردین حداقل در مورد این سوالم خواهشا منو راهنمایی کنین دخترم ۲۲ سالشه تقریبا یه ساله که وسواس گرفته اولا کم بود رفته رفته شدت گرفت ممکنه بدتر هم بشه دائما با آب سر وکار داره حموم زیاد می مونه دستشویی رو شویی یه سوال دیگهای که دارم اینه که این وسواس میتونه باعث تکرر ادار هم بشه یا نه چون یه مدت از گذشت از وسواسش به اونم دچار شده خواهشا به من جواب بدین ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام، کلیه هایم رسوب گرفته، چی بخورم؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه همگروهیهای عزیز. وادمین گرامی. ممنون میشم این پیامو تو گروه بزارین تا دوستان راهنمایی کنن.
خواهرم مدت پنج شش ماهی هست مریض شده به طوریکه یه دفعه نفس کم میاره بهش عرق سرد میاد از حال میره وتا بیاد به خودش بیاد سه چهار ساعتی میکشه.توی این مدت هردکتری که گفتن بردیم همشون گفتن سالمه ازدکتر داخلی بگیر تا متخصص مغزواعصاب کلا هرچی دکتر متخصص هست بردیم اما خوب نشد.براش سرکتاب باز کردن گفتن ازمابهترون داره اذیتش میکنه. بعد حالش این چند وقته بدتر شده یه دعانویس گفتن اونم گفته جن داره. واون اذیتش میکنه. گفته سوره جن بخونن و چندتا دعا داده.اون روز حالش بدشد سوره جن رو گذاشتیم کنارش میخوندکه خوب بشه.چون خودش نمیتونست بخونه. بدتر اذیتش کردن به طوریکه گردنش تمام کبود و قرمز شد. انگار میخواد بگه نخون اما نمیتونست بگه. بعداز چندساعت بهوش اومد میگفت تمام بدنم درد میکنه. شرایط خونشون خیلی بده. جدیدا درست بعداز اذان مغرب شروع میشه. بچه هاش میترسن .زندگیشون مختل شده
من قبلا چنین چیزهایی رو تو گروه ها خونده بودم اما یادم رفته چه راهکارهایی داده بودن.الان از شما عزیزان میخوام اگر راه کاری بلدین بگین یا کسی تواین شرایط بوده بگه چکار کرده خوب شده. ما کم آوردیم. اصلا چرا چنین اتفاقی میفته . آیا امکانش هست جن (ازمابهترون) خواهرم به ما هم وارد بشه . ما میترسیم وقتی اون حمله ها بهش دست میده نمیشه نگهش داشت میلرزه دستمون که دستش میدیم اینقدر محکم فشار میده انگار میخواد بشکنه. چه کار کنیم . خواهشا راهکار بدین ممنون از همگی 🙏🙏🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
خواستم یک سوال کنم از اعضای گروه
در شهر یزد کسی دکتر خوب تیرویید سراغ دارد
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولين ديدار جانباز عمليات تروریستی پیجری رژیم صهیونی، خانم روان الموسوي با فرزندانش😢
🔹این خانم لبنانی یک دست و دو چشمش را تقدیم مقاومت کرده است
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
وصیتنامه شهید حاج میرقاسم میرحسینی
شاید مشیت حضرت داور بر این باشد که توفیق شهادت پیدا کنم. به هر حال به خداوند و فضل و رحمتش چشم امید دوختهام نه به بضاعت و توشه خویش.
بارخدایا یگانگیات و اینکه شریک و همتائی برایت نیست و معبود واقعی هستی شهادت میدهم. بارخدایا به پیامبر خاتمت حضرت محمد (ص) که فرستاده و رسول توست شهادت میدهم. و به اینکه حضرت علی (ع)پیشوا و امام اول شیعیان است . و اینکه قیامت و محشر روز رستاخیز حق است شهادت میدهم . بارخدایا به اینکه نظام جمهوری به رهبری امام عزیز حق است و جنگ عراق علیه ایران به ما تحمیل شده و امروز فرزندان برومند ملت ما ایثارگرانه از تمامیت ارضی، اسلامی، عقیدتی و مکتبی خود دفاع میکنند شهادت میدهم. شاید مشیت حضرت داور بر این باشد که توفیق شهادت پیدا کنم. به هر حال به خداوند و فضل و رحمتش چشم امید دوختهام نه به بضاعت و توشه خویش. خدا گواه است توشهای ندارم. مدتی در جنگ بودم که شاید بهار عمرم محسوب شود و در کنار وارسته ترین فرزندان این امت، قسمتی از عمرم را سپری کردم که نعمت بسیار بزرگی بود، بسیجیان که جز خدا نمیدیدند و جز طریقت خدائی نمیپویند و آن خالصانی که تکیه به حقیقت توحید و معاد و عقاید و اخلاق، اعمال و حالات خود را از آلودگیها شستهاند و جان و اعضاء و جوارح خویش را به نور واقعیت تزئین کردهاند. آن کسانی که به نص کلام مولا علی (ع) دنیا را سه طلاقه کرده اند.
درباره شهید
زندگی نامه شهید میرحسینی
شهید میرقاسم میرحسینی در سال 1342 در روستای صفدرمیربیک در نزدیکی شهر زابل به دنیا آمد.
وی کوچکترین فرزند خانواده حاج مرادعلی میرحسینی بود. میرقاسم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای جزینک به پایان رساند و برای ادامه تحصیل رهسپار هنرستان کشاورزی شهر زابل شد.
پس اخذ مدرک دیپلم در سال 1360 به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و در واحد پذیرش مشغول به خدمت شد و پس از چند ماه کار و تلاش صادقانه و خالصانه برای گذراندن دوره عالی برگذیده شد.
با شروع عملیات بیت المقدس میرحسینی به عنوان معاون یکی از گردانهای عملکننده در این عملیات شرکت کرد. سرانجام پس از آزادسازی و فتح خرمشهر برای دوره آموزش تکمیلی فرماندهی رهسپار تهران شد و پس از فراگیری آموزشهای لازم به تیپ 41 ثارالله (ع) پیوست.
میرقاسم میرحسینی در سال 1361 به عنوان فرمانده گردان شهید مطهری منسوب شد و پس از شرکت در عملیاتهایی چون رمضان و والفجر مقدماتی و با لیاقتی که فرماندهان در او سراغ داشتند او را به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ 41 ثارالله (ع) منسوب کردند.
وی در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف و صورت مجروح شد. در سال 1362 سنت حسنه پیامبر (ص) را بجای آورده و ازدواج کرد. این سرباز گمنام امام زمان (عج) در عملیات والفجر 3 سه شبانه روز چشم به هم نگذاشت تا این عملیات را ساماندهی کند.
در عملیات والفجر 4 نیز به همراه رزمندگان اسلام ارتفاعات دره شیلر و پنجوین را با یاری خداوند و رزمندگان اسلام تصرف کردند. وی در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ منسوب شدند و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوریهای فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچاره مسمومیت گازهای سمی و مجروح شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد.
سردار میرحسینی هنوز از بند جراحات وارد شده رها نشده بود که به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات میمک شرکت کرد تا اینکه ارتفاعات میمک را فتح نمودند.
در سال 1363 مسئولیت طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله (ع) به او واگذار شد. او در عملیات بدر دو باره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی از ناحیه پا به شدت زخمی شد.
در سال 1364 به زیارت خانه خدا مشرف شد و در همان سال ایشان به سمت قائم مقامی لشکر 41 ثارالله (ع) معرفی شد. در عملیات والفجر 8 پس از رشادتها و شجاعتهای نیروهای سپاه اسلام شهر فاو آزاد شد.
وی در عملیات کربلای یک که منجر به فتح ارتفاعات قلاویزان شد شرکت داشت و در کربلای 4 که مقدمه کربلای 5 بود خالصانه و شجاعانه جنگید و بعثیهای ظالم را به همراه همرزمان خود از مرزهای کشور بیرون راند.
سرانجام این سردار رشید اسلام در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای 5 پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽