#یک_نکته_از_هزاران 🌱 ملا نصرالدین برای خرید پاپوش نو راهی شهر شد. در راسته ی کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد. ملا یکی یکی کفش ها را امتحان کرد، اما هیچ کدام را باب میلش نیافت هر کدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد. بیش از ده جفت کفش دور و بر ملا چیده شده بود و فروشنده با صبر و حوصله ی هر چه تمام به کار خود ادامه می داد. ملا دیگر داشت از خریدن کفش ناامید می شد که ناگهان متوجه ی یک جفت کفش زیبا شد. آنها را پوشید. دید کفش ها درست اندازه ی پایش هستند. چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. بالاخره تصمیم خود را گرفت. می دانست که باید این کفشها را بخرد. از فروشنده پرسید: «قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟» فروشنده جواب داد: «این کفش ها، قیمتی ندارند.» ملا گفت: «چه طور چنین چیزی ممکن است. مرا مسخره می کنی؟» فروشنده گفت: «ابدا، این کفش ها واقعا قیمتی ندارند، چون کفش های خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی!» این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست. همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است. ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست وجو می کنیم. خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم. فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است. خودکم بینی و اغلب خودنابینی باعث می شود که انسان خویشتن را به حساب نیاورد و هیچ شأنی برای خودش قائل نباشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#پرسش_اعضا 🌹 سلام در رابطه باچالشتون من یه سوال داشتم لطفا اگه کسی هست که بتونه کارشناسی جوابموبده ممنونم اینکه میگن به صلاحت نیست مثلا خدابهت پسر بده وممکنه بعدها شرباشه و.... خوب چی میشه خدابه این شخص پسربده وشر هم نباشه مثل بعضیای دیگه که پسردارن و خیرشومیبینن.درواقع میخام بگم خداکه قادروتواناست پس کاری کنه که این شخص هم ازپسرش خیرببینه یعنی صلاح این بنده شم خوب بخاد.چراخدابایدیه چیزی رو که کسی آرزوشوداره اینجوری بهش بده؟؟؟؟.چراباصلاحش بهش نده؟؟؟این سوال خیلی ذهن منودرگیرکرده وجواب دلنشین کسی بهم نداده ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام بابت تمام زحمتاتون تشکر میکنم ک انقدر صبور هستید ببخشید من تو شیراز ادرس یه عطاری خیلی مهم و معروف رو میخاستم لطفا شماره تماس و ادرس برام بدید ممنون ببخشید من یه فرورفتگی عمیق داخل رحم ایجاد شده الانم ک دست گذاشتم ب صورت اتفاقی اون رو دیدم میشه راهنمایی کنید ک چ کار بکنم چ دارویی مصرف کنم و قاعدگیم نامنظم هست میشه بخاطر همین باشه اجرتون با سید الشهدا و.. ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام و خسته نباشید بخاطر کانال عالیتون💋💋واقعن عالی هستید من همیشه میشینم منتظرم پیام بیاد تو کانال بخونم یه مشکل داشتم میخاستم دوستان راهنماییم کنن من ۲۸سال سن دارم و دو زایمان بعد از زایمان شکمم شل شده و ترک روی شکمم و پهلوم هست میخاستم ببینم کسی میدونه باید چکارکنم شکمم جم بشه شله خیلی اعتماد به نفسم رو موقع .... اورده پایین طوری که بایدببخشید پیش شوهرم روم نمیشه شکممو ببینه نمیدونم چکارکنم ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام سوال منم لطفا بذارید ممنون میشم من میخوام کامپیوتر و وسایل جانبیش مثل پرینتر و اینا بگیرم جایی که قیمت خوب داشته باشه تو تهران سراغ دارین؟ ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام دوستان. خواهرم چند ماه دیگه عروسیشه. ۵٠کیلو وزن داره و بشدت ناراحته. هرکاری کرده کمی پر نشده. یکسال تموم ژله خورد نشد. قرص اشتها آور و . . .خورد نشد. اشتهای خودش خوبه ولی پر نمیشه. پس دستور تغذیه ای ندید.چون خوراکش خوبه. سایز اندام های . . .هم کوچیکه. فقط دنبال راه سریعی هستش که تا وقت عروسیش ۵کیلو اضافه کنه. تو لباس عروس گم میشه. مانتوها براش گشادن. دارویی میشناسید که بدون عوارض و قطعی باشه. داروهای طب سنتی چی؟ قدش ١۶٨ هست. وزنش ۵٠. ایدی ادمین👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#دل_نوشت ❤️ آخرش یک نفر از راه می‌رسد که بودنش؛ جبران تمامِ نبودن‌هاست، جبران تمام بی‌انصافی‌ها و شکستن‌ها یکی که با جادوی حضورش، دنیای تو را متحول می‌کند. جوری تو را می‌بیند، که هیچ کس ندیده، جوری تو را می‌شنود، که هیچ کس نشنیده، و جوری روح خسته‌ی تو را از عشق و محبت، اشباع می‌کند؛ که با وجود او، دیگر، نه آرزویی می‌مانَد ، برای نرسیدن و نه حسرت و اندوهی برای خوردن... بعضی آدم‌ها، خودِ معجزهاند. انگار آمده‌اند تا تو مزه‌ی خوشبختی را بچشی، آمده‌اند تا دلیل آرامش و لبخند تو باشند، آمده‌اند که زندگی کنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞 سوره #غافر ❤️ صفحه ی ۴۷۲ @azsargozashteha💚

🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞 سوره #غافر ❤️ صفحه ی ۴۷۲ @azsargozashteha💚

#حرف_حساب ✅ ۶ تا قانون زندگی که کسی بهت یاد نمیده: -هیچوقت عاشق کسی نشو که میدونی همه چیز یه طرفس و قراره همه چیزو تنهایی تحمل کنی! -همه ی دنیاتو یه نفر نکن که وقتی رفت؛نتونی به زندگیت ادامه بدی. -برای موندن کسی التماس نکن چون بالاخره راهی برای رفتن پیدا میکنه. -الویت زندگی خودت باش و بدون هیچ ادمی ارزش اینو نداره که بخاطرش زندگیتو نابود کنی. -رابطه ی تموم شده رو که ازش خیلی ضربه خوردی دوباره شروع نکن چون کسی که بهت ضربه زده بازم اینکارو میکنه حتی شاید خیلی بدتر! -سعی کن همیشه بخندی؛حتی وقتی باختی هم بخند بزار اون شک کنه به بردنش:)) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_ششم 😍❤️ همسایه مامانم پنج تا دختر داشت. خیلی نذرو دعا کرد برای پسردارشدن.یبار تودعاهاش گفته بود خدایایه پسر بهم بده حتی اگه معلول ذهنی باشه و دست وپاش کج باشه ومعلول باشه هرجوری باشه من قبول میکنم فقط پسرباشه.این خانم باردارشد و پسرش دقیقا همون چیزی بودکه تودعاش ازخداخواسته بود.ازلحظه به دنیااومدن بچه اینادرگیربیمارستان ودکترشدن.بچه روبردن تهران دست وپاهاش که برعکس بود طی چندعمل جراحی وشکستن دست وپای بچه مثلا درمان کردن والان تاحدودی قادربه راه رفتن هستش وخلاصه کلی دنبال درمان پسرش بود. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ یکی ازدوستانم پدرومادرش سالهادرآرزوی داشتن بچه بودن ونذری که نکرده بودن نبودتااینکه خدابهشون یه پسرداد وازخوشحالی سرازپانمیشناختن بعدازاون هم چندین فرزنددیگه گیرشون اومد اماپسراول توی سیزده سالگی تصادف کردوفوت شد وپدرخانواده هم ازغصه سکته کردن وفوت شدند وپسردوم هم سالهابعدبراثرسرطان درحالی که ازدواج کرده بودویه فرزندکوچک داشت ازدنیارفت وفرزندسوم که دختربودهم براثرسرطان دربیست وچندسالگی فوت شد چندوقت پیش شنیدم که یکی دیگه ازبرادرهاشم که جوان بوده وصاحب یه فرزندبراثرسکته قلبی ازدست دادن الان حساب کنیدمادرچه حالی داره بعداز،ازدست دادن چهارفرزندوهمسرش، والان فقط سه تاازبچه هاش زنده ن ومادرهمیشه دراضطراب وترس ازدست دادن بقیه بچه هاش یادمون باشه هیچی زورازخدانخوایم😔 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ خاله من یک ازدواج کردچون بچه دار نشدن جداشدن دوباره ازدواج کردن اینبار حامله می‌شدیک ماه به زایمانش بچه‌ها توشکمش ممیمردن سه تا بچه اینطوری شد برای بچه چهارم کلی نذرونیاز و دعاوماه آخرهم کلابیمارستان تحت نظربودبچه متولدشدزنده اما خودش بعد زایمان بی هیچ دلیلی فوت شدن حتی دکترهاعلت فوتشون رونفهمیدن خدا عاقبت همه ما روختم به خیرکنه ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ماشین میخاستیم بخریم داداشم هم همینطور بابام یه پیکان پیدا کرد ۳تومن (۶_۷سال پیش) گفت هرکدوم میخاین بردارین منم گفتم داداش برداره یه مدت بعد یه پراید گرفتیم سپردم به خدا... در مورد خونه هم همین طور شد یه خونه دیدیم قرارشد بخریم فروشنده پشیمون شد منم سپردم به خدا بعد یه خونه بزرگ تر خریدیم😇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#نکته_ی_روز 🌹 ‌•هفت راه برای ایجاد آرامش درونی: ۱)به جای اینکه همش در خدمت دیگران باشی یکم برای خودت وقت صرف کن ۲)دیگه به پیام ها و تماس هایی که تو رو سردرگم میکنن جواب نده ۳)به جای اینکه به حرفای آدما اعتماد کنی، اول رفتار و اعمالشون رو در نظر بگیر و بعد احساست رو به اون ها نشون بده ۴)این تفکر که آدمایی که دوستت دارن هیچوقت ترکت نمیکنن درست نیست. مردم با موقعیت و شرایط مختلفی که براشون پیش میاد تغییر میکنن، پس تصور نکن هر رفتاری که کنی اونا باهات خواهند موند،همچنین باید بدونی نزدیک ترین شخص به تو خودتی پس برای خودت ارزش زیادی قائل باش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#پاسخ_اعضا ❤️ سلام دوست عزیز برای اشتها وچاق شدن سویق مصرف کن. سویق چاقی باید مصرف کنین برای چاقی.از جای معتبر تهیه کنین 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام ،خانمی که گفتین خواهرتون ۵۰ کیلو هست ببین عزیزم من دخترمو بردم دکتر طب سنتی گفت باید انجیر خشک رو توی عرق یونجه خیس کنی و قبل هر وعده ی غذایی بخور و یه چیز دیگه که همسر من خیلی لاغر بود دکتر طب سنتی بهش شربت (عسل طلا) داد خورد خدا رو شکر بعد دو تا شربتو خوردن ۱۰ کیلو چاق شد ،اگه بتونین از جای مطمئن تهیه کنین خیلی عالیه توی اینترنت هم سرچ کنین میاد شربتش گیاهی هست و هیچ عوارضی هم نداره موفق باشی ،ان شاالله خوش بخت بشن 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 جواب دوستی که گفتن خواهرشون میخواد بدنش توپر بشه و... یه بار یه دختر خانومی گفت که قرص(گین اپ) مخصوص صورت رو به مدت 1ماه مصرف کرده که صورتش پر بشه ولی کل بدنش توپر شده و انگارعوارضی هم نداشته براشون اگر اشتباه نکنم قرصه مولتی ویتامینه... خودمم میخواستم برم داروخانه پرسو جوکنم و بگیرم اما هنوز وقت نکردم وبنظرم باشگاهم بره واونجا میتونه به مربی بگه برای خوش فرم شدن اندامش تمرین بهش میدن اما اصلا از داروهای مکمل استفاده نکن 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 قرص جیسینگ خیلیی خوبه اندام رو پر میکنه. و قرص گیاهیه گین اپ.. در یکماه صورت و بدن تپل میشه 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 برای دوستی ک میخوان خواهرشون چاق بشن تنها راهش خوردن گین آپ هست.خیلیا رو دیدم بلافاصله چاق شدن خودمم خوردم همین مدت خیلی اضافه کردم 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 خواهری که برا عروسی خواهرشون نگران بودن وگفتند ۵۰ کیلو هستن مایل اضافه وزن داشته باشن هر روز رازیانه دم کنن بخورن بدن رو پر می‌کنه عالیه ،دانه قدومه شیرازی بعد غذا دم کنن بخورن ،سه تا خرما بعد یک ساعت بعد ناهار بخورن ،چهار مغز میان وعده بخورن،عرق یونجه بعد از ظهر یه نصفه استکان بخورن استراحت داشته باشن بعد صرف غذا ،وشبهاگل گاوزبان بخورن یا بادرنجبویه استرس نداشته باشن خوب بخوابند امیدوارم خوشبخت بشن . 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام علیکم ببینید عامل چاق شدن خوردن غذاهای گرم وتر بطور همزمان هست مثلا : شما اگه روزی دو کیلو خرما بخورین چاق نمیشین طبع خرما = گرم اما اگه همین خرمای گرم رو با یک خوراکی با طبع تر بخورین چاق میشین مثل ماست دوغ خیار و ... که طبعشون تر هست پس خوراکی با طبع گرم مثل خرما + خوراکی با طبع تر مثل خیار یا آب = چاق شدن شما اگه همین فرمول رو در نظر داشته باشین میتونین هم چاق بشین و هم اگه خواسته باشین لاغر بشین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#بخش_چهارم مرتضی که با این حرف ها عصبانی شده بود با توپ پر رفت خونه و این قدر التماس و دعوا و خواهش و... از پدر و مادرش کرد تا حاج خانم رو راضی کرد برای خواستگاری بیاد . یه شب مازاده با خواهر و برادر هاش هماهنگ کرد که برای مراسم خواستگاری بیان خونه ی پدری ، که هم تکلیف نگهداری پدر مشخص بشه هم تکلیف ازدواج مازاده . خواهر و برادرها همه از اینکه مازاده میخواست شوهر کنه خیلی خوشحال بودند و بهش امید دادند که اصلا نگران بابا نباشه ، تا حالا هم خیلی لطف کرده که از پدر نگهداری کرده و خودشون از این به بعد نوبتی کنار پدر هستند و هیچ جای نگرانی وجود نداره .. با این حرف خیلی دلگرم شد . با آمدن مرتضی و خانواده اش دلشوره ی عجیبی داشت . حاج خانوم با اینکه راضی نبود و قبلا مخالفت خودش رو با این ازدواج مطرح کرده بود ولی وقتی اومدند اصلا حرفی از نارضایتی نزدند یا بی احترامی نکردند و برخورد خیلی خوبی داشتند . همه جوره پشت پسرشون بودند و حمایت کامل از پسرشون داشتند . مازاده فقط به مرتضی گفت خیلی دوست دارم که باهم از پدرم نگهداری کنیم .. مرتضی گفت عمو لبویی مثل بابامه من مشکلی ندارم ولی ... ولی برای زندگی مشترک باید بریم طبقه سوم خونه پدرم زندگی کنیم این قانون زندگیه ما بوده برادرهام هرکدوم اول زندگی چند سال طبقه بالا زندگی کردند و بعد مستقل شدند . نه من مشکلی با مستقل زندگی کردن ندارم فقط دوری از پدرم برام مهمه خیلی به خونه ی بابات نزدیکه و میتونی هر روز بهش سر بزنی . اگه تو خونه خودش باشه راحت تره . بهت قول میدم هر روز پیشش باشی و اصلا دوری تو احساس نکنه . قول داد که در کنار پدرش باشه ، با قول مرتضی مازاده خیالش از بابت پدر راحت شد. پدر مازاده خیلی خوشحال بود . قرار شده بود جهیزیه را کامل کند و بعد از عید عقد و عروسی را باهم برگزار کنند ... برادرهای مازاده تمام جهیزیه را کامل خریدند که خواهرشون هیچ کمبودی نداشته باشه و با سربلندی به خونه مرتضی بره . توی این چند وقت هم یه دستی به سر و روی خونه کشیدند و جهیزیه ی مازاده رو بالای خانه حاج خانم چیدند . حاج خانم وقتی دید یه سری وسایلی که برای زندگیه اولیه که در شان خانوادشون بوده و داخل جهیزیه نیست ، بدون هیچ منتی برایشان مهیا کرد تا جلوی فامیل و بقیه عروس ها کمبودی نباشه و اصلا به روی مازاده نیاورد و به عنوان هدیه خرید وسایل رو مطرح کرد ... #ادامه_دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#پرسش_اعضا 💚 سلام ببخشید سوال من اینه که من وقتی عصبی میشم معدم یه شبانه روز درد شدیدی میگیره حالا میخام از طب استاد تبریزیان دارو سفارش بده ایا کسی تا به حال از این داروهای طب اسلامی استفاده کرده که خوب شده باشه اخه هزینش زیاده واسم ببینم ارزش هزینه رو داره ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام لطفا اگه کسی تجربه ای داره کمکم کنه یک سال ونیم توی اقدامیم متاسفانه اس پرم ضعیفه. ی ماه خوبه ی ماه میاد پایین تحت نظره الان دکترش بهش گفته ای یو آ انجام بدین میخوام بدونم درصد موفقیتش چقد هست ایا درد داره ؟؟استراحت میخواد ....باتشکر ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ با سلام و تشکر از کانال خوبتون.... از شما عزیزان یه سوال داشتم من چن تا خال کوچک و چن تا کک و مک توی صورتم هست کسی تجربه ای در رابطه با برداشتن خال و کک مک از صورتش داره و نتیجه مطلوب گرفته باشن اگه امکانش هست ادرس دکتر درشهر شیراز رو بهم لطف کنه بگه ممنون میشم.... ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام به همه اعضای کانال خواستم ببینم کسی تا حالا واسه چاق شدن قرص گین آپ استفاده کرده وتاثیر روی اضافه وزن داشته و یه سوال دیگه آیا این قرص عوارض داره یا نه بعضیا میگن زمان پریودی رو بهم میریزه .کسی تجربه داره ؟ ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام خوبید؟ ممنون میشم سوال منم بذارید تا دوستان راهنماییم کنند. من دخترم 3ماه نیم داره الان دو روزه اصلا توی بیداری شیر نمیخوره و وقتی سینه میبرم نزدیکش سرش رو میگردونه. ولی توی خواب خیلی راحت شیر میخوره و سینه رو خالی میکنه. چیکارش کنم؟کسی تجربه ای داره؟ ایدی ادمین👇🏻❣ @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#دل_نوشت ❤️ پشت ویترین مغازه کفش فروشی ایستاده بود قیمتها را میخواند و با پولی که جمع کرده بود مقایسه میکرد تا چشمش به آن کفش نارنجی که یک گل بزرگ نارنجی هم روی آن بود، افتاد.... بعد از آن دیگر کفشها را نگاه نکرد ، قیمتش صد تومان از پولی که او داشت بیشتر بود. آنشب به پدرش گفت که میخواهد کفش بخرد و صد تومان کم دارد... بعد از شام پدرش دو تا اسکناس پنجاه تومانی به او داد و گفت: فردا برو بخر ، تا صبح خواب کفش نارنجی را دید که با یک دامن نارنجی پوشیده بود و میرقصید و زیباترین دختر دنیا شده است ، فردا بعد از مدرسه با مادرش به مغازه کفش فروشی رفت ، مادر تا کفش نارنجی را دید ، اخمهایش را درهم کشید و گفت : دخترم تو دیگه بزرگ شده ای برای تو زشته و با اجبار برایش یک جفت کفش قهوه ای خرید ، شش سال بعد وقتی که هجده سالش بود ، با نامزدش به خرید رفته بودند ، کفش نارنجی زیبایی با پاشنه بلند پشت ویترین یک مغازه بود ، دلش برای کفشها پر کشید ، به نامزدش گفت：چه کفش قشنگی اینو بخریم؟ نامزدش خنده ای کرد و گفت： خیلی رنگش جلفه ، برای یه خانم متاهل زشته. فقط لبهای او خندید. دو سال بعد پسرش به دنیا آمد... بیست و هفت سال به سرعت گذشت ، دیگر زمانه عوض شده بود و پوشیدن کفش نارنجی نه جلف بود و نه زشت. یک روز که با شوهرش در حال قدم زدن بودند ، برای هزارمین بار ، کفش نارنجی اسپرت زیبایی پشت ویترین مغازه ، دلش را برد. به شوهرش گفت: بریم این کفش نارنجی رو بپوشم ببینم تو پام چه جوریه. شوهرش اخمی کرد و گفت: با این کفش روت میشه بری خونه مادرزن پسرمون! این بار حتی لبهای شرین هم نتوانست بخندد ! بیست سال دیگر هم گذشت، در تمام جشن تولدهای نوه اش که دختری زیبا ، شبیه به خودش بود ، علاوه بر کادو یک کفش نارنجی هم میخرید. این را تمام فامیل میدانستند و هر کس علتش را می پرسید او میخندید و می گفت： کفش نارنجی شانس میاره. آن شب، در جشن تولد بیست و سه سالگی نوه اش، در میان کادوها، یک کفش نارنجی دیگر هم بود... پسرش در حالیکه کفشها را جلوی پای شیرین گذاشت، گفت：مامان برات کفش نارنجی خریدم که شانس میاره.... بالاخره در سن هفتاد سالگی, کفش نارنجی پوشید، دلش میخواست بخندد اما گریه امانش نمیداد. در یک آن به سن دوازده سالگی برگشت، پشت ویترین مغازه کفش فروشی ایستاد و پنجاه و هشت سال جوان شد... نوه اش او را بوسید و گفت：مامان بزرگ چقدر به پات میاد. آن شب خواب دید که جوان شده کفشهای نارنجی اش را پوشیده و در عروسی نوه اش میرقصد. وقتی از خواب بیدار شد و کفشهای نارنجی را روی میز کنار تخت دید با خودش گفت：امروز برای خودم یک دامن نارنجی میخرم ... همین امروز کفش هاى نارنجى زندگیتان را بخرید، تاهفتاد سالگى صبر نکنید، این زندگى مال شماست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••