شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام خسته نباشید ببخشید میخواستم ببینم تا حالا از دوستان کسی توی دوره های ساخت لواز
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام این پیام رو بزارید برای اون خانومی ک گفتن چله برای صاحب خونه نگیرید راضی نیستم اولا خانوم شما نمیدونی برای چ صاحب خونه ای میخوایم چله بگیریم صاحب خونه همون شخصی ک پیام دادم حداقل چهار تا خونه ک هر کدومش سه طبقه هست و اصلا برای خونه خرجی نمیکنه خودش هم بغیر از این چهار تا ساختمان جای دیگه ای زندگی میکنه ک هرماه سر همون روز ک باید کرایه خونه رو بریزی یک سره زنگ میزنه میاد در خونه ک همون روز کرایه رو بگیره همه مستاجر هاشم ازش ناراضین هر سالم خیلی میکشه روی کرایه خونه خونه هاشم همه قدیمیه دیواراش حداقل نزدیک 20ساله گچش عوض نشده یه کابینت توی خونه هاش نیست پشت بومش هنوز کاهگله ک نمیشه کولر بزاری اب کولر بره پشت بوم خراب میشه از سقف گچ میریزه یه همچین ادمی بنظر شما دعا بگیری ک از روی نداری و بدبختی زندگی کنی توی همون خونه ک ادم روش نمیشه مهمون دعوت کنه بنظرتون از روی خوشی میاد اونجا زندگی کنه ،بیست سال یک بار اون خونه تعمیر نمیشه در دستشویی و حمام ازاین اهنی های قدیمی ک انگار از دستشویی عمومی های بین راهی اوردن پشتش همه چیز نوشته ،اب به طبقه سوم نمیرسه شما وقتی یه چیزی نمیدونید لطفا پیام هم نزارید یه همچین ادمی ندار نیست مشکل مالی نداره خدا همه مستاجرهاو گرفتار هارو کمک کنه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام. خانمی که راجع به دستگاه رنده که تو تلویزیون تبلیغ میکنه سوال کردن بگین ما داریم اصلا خوب نیست و راضی نیستیم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانمی ک دخترشون الرژی داره دستاش قرمز میشه بخاطر حساسیت فصلی هست پماد زینگ بگیر روزی ۲ بار استفاده کنه پماد یا قطره بتامتارون خیلی عالیه جای مورد نظر قشنگ با شامپو بچه بشوره پماد بتا یاقطره بزن بماله بعد اینکه وازلین هم خوبه برای حساسیتس قرص یا شربت هیدروکسی زین هر ۸ ساعت یه قاشق غذاخوری( با تجویز پزشک)
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام در خصوص صحبت خانومی که دستبند طلاشونو گم کردن من چند سال پیش انگشتر طلا تو مسجد گم کردم هر چی گشتم پیدا نشد دعای الصحیفه رو تو گنج های معنوی خوندم فردا نماز صبح جلوی چشمام تو مسجد دیدم داره برق میزنه شک نکنید ان شآءاللّھ پیدا میشه شوهر خواهرمم ده میلیون چک رو گم کردن وقتی خوندن ازمیوه فروشی تماس گرفتن بهشون پس دادن
ودر خصوص دوست عزیزی که حمله پانیک دارن خود منم دچار این حمله میشم متاسفانه بد دردیه اما یه دکتر جدیدا رفتم گفتن اکسیژن پایین خون باعث این مشکل میشه یه دونه مشماع فریزر گذاشتن دم دهانم گفتن نفس عمیق بکشم سر سه دقیقه تنفسام عادی شد و گرفتگی و انقباضات بدنم آزادشد به نوعی این مشماع کار اکسیژن رو میکنه حالا هروقت این مشکلو دیدید از پلاستیک فریزر استفاده کنید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دختر گلی که ۱۹سالته و وابسته هستی به دوستت...گل من، از قدیم گفتن برای کسی تب کن که برات تب کنه..شما قلبت رئوفه اما این موهبت رو خرج چیزی کن که باارزش تر باشه..ببین اگر فرداروزی دوستت رابطه ش کمرنگ بشه واقعا ممکنه اسیب ببینی..سعی نکن تکیه کنی بهش. سعی کن خوبی هات رو پررنگ کنی که همه عاشقت بشن.دیگری دنبالت باشه عزیزم نه شما. حیف وقت گرانبها نیس که فقط صرف رفاقت بشه؟ پس خودت چی؟ دنبال هنر برو،دنبال ورزش،تفریحات، و در کنارش معنویات رو تقویت کن. حیف عمر گرانبها که پر ثمر نباشه.وقتی دلت رنگ و بوی خدایی بگیره که مطمعنا هست،دیگه توی دلت جای کسی دیگه به این وسعت نیس..سعی میکنی لااقل یه گوشه از قلبت جاش بدی... رابطه ت رو باخدا بهتر کن،با خدا حرف بزن.انقدر حس خوبی بهت میده انقدر خوب حسش میکنی... من با خدا با امام زمان،با رفیق شهیدم گپ میزنم.خدا میدونه چقدر کمکم میشن... این جور رفاقت افراطی که ترمز نداره،تهش خوشایند نیس عشقم.اسیب یه طرفه ست❤️ خودت رو پیدا کن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درمان_زیبایی❤️
#طب_اسلامی 🌱
درمان تیرگی پوست
1ـ هر روز صبح ناشتا زردک (هویج زرد) یا آب آنرا بخورید، 2ـ صبحانه شیر تازۀ گاو مخلوط با عسل طبیعی گَوَن، 3ـ وسط روز نصف استکان سکنجبین طبیعی با نصف استکان گلاب طبیعی یا با یک لیوان آب سرد مخلوط کرده و بنوشید، 4ـ به همراه ناهار کاهو (بدون سُس) و پرتقال بخورید، 5ـ عصرانه یک مُشت برگۀ زردآلو و دو ساعت بعد یک قاشق غذاخوری رُبّ انارشیرین بخورید، 6ـ به همراه شام کاهو(بدون سُس)و لیموشیرین بخورید
توجّه: هرگز فستفودها، قندهای شیمیائی، اسانسهای شیمیائی، چربی با ترانس بالا (خامه، سرشیر، کیک خامهای، رولت، نارنجکی، ته دیگ، کلّه پاچه، جگر سیاه، میوۀ موز، روغن جامد، سرخ کردنی نخورید، و هرگز لیف، کیسه، حوله و دستمال به صورت نکشید، و هرگز صابون و شامپو پُراسید استفاده نکنید.
روشن کردن پوست
1.مالیدن روغن گُلِ چایِ کوهی (نسبت روغن زیتون 10 برابر، گل چای کوهی یک برابر)، 2. به مدّت یک الی دو هفته صبح ناشتا یک عدد انار شیرین (یا یک لیوان آب انار شیرین یا یک قاشق غذاخوری ربّ آنرا) با 7 عدد گُلنارِ وحشی بخورید (برای روشن کردن پوست)، 3. روزی یکبار سرکۀ طبیعی سیب بمالید (برای روشن کردن پوست)، 4. هر روز عصر ماساژ با جوشاندۀ آویشن (برای روشن کردن پوست)، 5. دائم الوضو بودن، خواندن نماز شب، در نور مستقیم آفتاب زیاد نباشید، حوله و دستمال و لیف و کیسه بصورت نکشید (برای روشن کردن پوست)، 6. خوردن شیر تازه گاو کم چرب مخلوط با عسل طبیعی گَوَن (رفع آفتاب سوختگی)، 7. ماساژ با روغن کنجد (رفع آفتاب سوختگی و پیشگیری از آن)، 8. دوش آب ولرم (رفع آفتاب سوختگی)، 9ـ کِرِم حاوی عصارۀ آلوئه ورا (صبر زرد) برای رفع آفتاب سوختگی، 10. جوشاندۀ برگ چغندر بمالید (ضدّ آفتاب سوختگی)، 11. خورن آب، آب جوشیدۀ ولرم، 12.اسفناج با پیاز (نه با ماست)، 13.پرتقال با ناهار، لیمو شیرین با شام، 14.کاهو بدون سُس با ناهار و شام، 15.روغن بان در ناف ریختهو به کَفِ دستو پا و بدن بمالید (درمان خارش، لکها، زگیل، دُمَل، شپش سر، ترک دستو پا، و جداشدن پوست از بدن، جَرَب). تذکّر: برای همیشه غذای مانده، اسانسهای شیمیائی، آبمیوههای شیمیائی، ترانس چربی بالا، کافئین زیاد و فست فودها را نخورید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
سلام به شما مدیر محترم .اگه میشه این عکس پام رو بزارین .داخل گروه .الان یک سال میشه که پام ورم کرده اولش کم بود الان زیاد شده از موچ پام ورم داره .درد نداره خودمم سنم 38سالم هس اعضای گروه اگه لطفاً میدونین بگین چی کار کنم .خوب شه دکترم یه بار رفتم ..ممنون از این گروه خیلیییی خوبتون
#ادمین👇❤️
@adminam1400
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
نفيسه عروس امام صادق عليه السلام
نفيسه دختر حسن بن زيد، و زيد فرزند امام حسن مجتبي عليه السلام است همسر اسحاق فرزند امام صادق عليه السلام است .
برادر زاده نفيسه مي گويد: چهل سال تمام عمّه ام را خدمت كردم و در اين مدّت نديدم كه شبي بخوابد، يا روزي افطار كند پيوسته شبها را به قيام و روزها را به روزه مي گذراند.
به او مي گفتم : چرا با خود مدارا نمي كني ؟
پاسخ مي داد: چگونه با نفسم مدارا كنم با اين كه راهي سخت و گردنه هايي در پيش دارم كه از آنها نمي گذرند مگر مردمان رستگار.
نماز شب نخوانده بود گريه مي كرد
حجت الاسلام علي محدّث زاده درباره پدرش مرحوم حاج شيخ عبّاس قمي (ره ) مي گويد:
يك روز صبح پدرم برخاست و شروع به گريه كردن نمود، از او پرسيدم : چرا اشك مي ريزيد؟
فرمود: براي اين كه ديشب نماز شب نخواندم !
گفتم : پدر جان ! نماز شب كه مستحب است و واجب نيست ، شما كه ترك واجب نكرده ايد و حرامي به جا نياورده ايد، چرا اين طور نگرانيد؟
فرمود: فرزندم ! نگراني من از اين است كه من چه كرده ام كه بايد توفيق نماز شب خواندن از من سلب شود؟
كسي كه براي خشنودي خدا نماز شب بخواند
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
هر گاه بنده اي شب هنگام از خواب برخيزد و در حالي كه هنوز (آثار) سنگيني خواب در چشمان او باقي است ، براي خشنودي خداوند نماز شب بخواند، پروردگار متعال به ملائكه اش مباهات مي كند و مي فرمايد: آيا نمي بينيد بنده مرا كه در نيمه شب از بستر خواب برخاست و به خاطر خواندن نمازي كه بر او واجب نكرده ام ، خواب شيرين را رها كرد؟ پس شاهد باشيد كه او را آمرزيده ام .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
آداب مخصوص زنان در نماز🌸
1 - مستحب است كه زن خود را با زيور آلات بيارايد.
2 - مستحب است كه خضاب داشته باشد.
3 - مستحب است كه صدايش را پنهان كند.
4 - مستحب است كه در حال ايستاده ، پاها را به هم بچسباند.
5 - مستحب است كه با دست خود پستان ها را به سينه بچسباند.
6 - مستحب است كه در حال ركوع ، دست را بر روى ران ها بگذارد.
7 - مستحب است كه در ركوع زانوها را همچون مردان ، تا به آخر به عقب نبرد.
8 - مستحب است كه وقتى مى خواهد به سجده برود، اول بنشيند.
9 - مستحب است كه در هنگام سجده ، شكم و سينه را بر زمين انداخته و مانند مردان ، تجافى نكند.
10 - مستحب است كه در هر بار نشستن ، به حالت تربع بنشيند؛ يعنى پاى راست را زير ران چپ و پاى چپ را زير ران راست بگذارد. (به اصطلاح چهار زانو بنشيند).
11 - مستحب است كه زن ها در وقت خواندن تشهد، ران ها را به هم بچسبانند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 همش پونزده سالم بود و تا حالا غیر روستا جایی نرفته بودم به مادرم گفتم نمیرم گریه
#داستان_زندگی 🌸🍃
وقتی رسیدیم روستا به وضوح لرزش دستای گلنسا رو متوجه میشدم ،دستشو گرفتم و گفتم گلنسا هر چی بشه من پشتتم تو دیگه بی کس نیستی.
دوتایی راه افتادیم سمت خونه خواهر کوچیکه ی من ،با دیدنم جیغ کشید و خودشو انداخت تو بغلم و گفت دادااااش دلم برات تنگ شده بود.به گلنسا نگاه انداخت و گفت ازدواج کردی داداش؟؟
گفتم نه گلنساس.
باورش نمیشد.
گلنسا از خواهرش و مادرش میپرسید و خواهرم گفت خوبن ،فقط طفلی خواهرت خیلی سخته نگهداری از شوهرش .
گفت مگه شوهرش چی شده؟؟ خواهرم گفت سال پیش ازدرخت گردو افتاد ،اهالی روستا نمیدونستن و از جا بلندش کردن و نخاعش پاره شد،الان خیلی وقته خونه نشین شده و روی تشکه.
گلنسا گفت میخام برم پیش بابام.هر چی بهش گفتم الان بری شاید کتکت بزنن شاید اصلا بگن ما تو رو نمیشناسیم ،ولی گلنسا ول کن نبود،
رفتم دم خونه سراغ باباشو گرفتم گفتن رفته باغ ،کنار باغ وایستاده بودم و گلنسا رو میدیدم که به پیرمرد نزدیک میشه،باباش بهش نگاه میکرد و با دیدن گلنسا گفت خودتی؟؟؟ تو گلنسایی؟؟؟ گلنسا گفت اره
پیرمرد نشست کنار درخت و برای خودش روضه میخوند و های های گریه میکرد ،پدرش همش شصت و دو سالش بود ولی غم از دست دادن گلنسا کمرشو خم کرده بود و انگار نود سالش بود.
گلنسا گفت برگشتم شما رو ببینم همه این سالها دلم برا آقام تنگ شده بود بین بچه های محل تنها کسی بودم که آقام روم دست بلند نمیکرد.
من رفتم جلو و باباش باورش نمیشد بعد از این همه سال هنوزم گلنسا رو زن خودم میدونم
از گلنسا پرسید چرا رفتی چی شد چرا اخه ؟؟؟ گلنسا سرشو انداخت پایین و من گفتم کسی که باعثش شد الان زمینگیر شده ولی بس نیس باید بیست سال بی کسی و بدبختی رو بچشه تا بفهمه چه جنایتی در حق ما کرد
آقاش گفت هر کی هست میکشمش بیچارش میکنم، شبی نبوده که از غصه ی دخترم و حرف مردم بتونم بخابم،همش با خودم میگفتم خدایا یعنی یه روزی میشه گلنسا برگرده اینجا و همه بفهمن دختر من بی تقصیر بوده؟؟ پاک و معصوم بوده؟
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام. وقتتون بخیر. من یه پسر ۱۸ ساله دارم میخواد بره تو کار نیروی انتظامی. این پسر من تو خونه خیلی زود جوش میآورد و عصبانی میشه .نمازش رو هم خیلی کم میخونه .من نگران آینده و اخلاق این پسر هستم .همیشه دعا گوی او هستم .حالا میخواستم ببینم راه حلی برای بهتر شدن اخلاق این پسر من هست ؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
یک دختر ۱۳ ساله هم دارم خیلی دلش میخواد آرایش کنه و جلوی نامحرم حجاب نداره و موهاشو بیرون میذاره و من همش تذکر بش میدم برو روسری بپوش و بیرون با جوراب کوتاه که پاش معلومه میره و اونم کمی پرخاشگری داره .دلم میخواد یه دختر مومن و باحجاب بشه .نمازشو بیشتر وقتا میخونه ولی تنبلی هم میکنه .برا اینمورد هم اگه راهکار دارید بفرمایید. خیلی ممنون از کانال خوبتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید میخواستم درباره خواص آب برنج که میگن خیلی خوبه برای پوست و مو بپرسم عزیزی هست که امتحان کرده باشه جواب گرفته باشه
میگن رشد مو زیاد میکنه
پوست هم روشن شفاف میکنه
ممنون میشم جواب بدید هر روشی امتحان کردم
پوستم یکم گندمی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خانم خدا خیرتون بدهد برام اورژانسی بگذارید پسرهایم تا خونه ما بودن نماز میخوندن الان که ازدواج کردن نه عروس ونه پسرهایم نماز نمیخونن اگر دعایی یا ختمی اگر میشود بگوید تا انجام دهم ممنونم از گروه خوبیتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
با عرض سلام واحترام
من یکبار پیام دادم ولی کسی جواب نداد .نمیدونم . خواستم دوباره پیام بدم. من مشکل شنوایی دارم. 51 سالمه ولی فکر نمیکنم اقتضای سنم باشه. چون مادرم ومادر شوهرم 75 سالشونه وخیلی خوب میشنون. خیلی منزوی وتنهام. با هیچ کس رفت وامد ندارم. برنامه های تلویزیون را که نگاه میکنم نصف بیشتر حرفاشونو نمیفهمم. خیلی تو عذابم. هر حرفی بهم میگن چند بار میپرسم تا بشنوم خجالت میکشم. خسته شدم خیلی سخته. اگه عزیزان راهی بلدن برام بگن . دعا تون میکنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ببخشید سوال من میشه زودتر بزارین گروه مادرم در کلیه هاش و رحم کیست داره ودکتر گفته برای کلیه ها دارویی نیست استفاده کنه آیا از عزیزان کسی هست با طب سنتی یا دکتری چیزی خوب شده باشه ممنون میشم کمکم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
.#سوال؟ ؟سلام خواهر های گلم ...صورتم پر شده از دونه های قهوه ای تیره رنگ.....همیشه باید کرم پودر استفاده کنم وقتایی که مراسمی جایی باشه نتونم کرم بزنم خیلی خجالت می کشم.. تورو خدا اگر راهکار دارید به من بگید از لحاظ اقتصادی نمیتونم دکتر خوبی هم برم ..ممنون از لطف شما
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 همونطور که می خواستم پررنگ و داغ بود. اما گفتم : این سرده. فنجان و از دستم کشید
#داستان_زندگی 🌸🍃
.
روشا بلند شد و به اتاقش رفت.
بلند شدم و در حالی که به طرف اشپزخونه می رفتم گفتم : بهتره فکر رفتن و از سرت بیرون کنی.اینجا خیلی چیزا داری.اونجا چی داری ؟ فقط برای درس خوندن می خوای بری.
سهره به دنبالم اومد.
فنجانم و توی ظرفشویی گذاشتم و گفتم : برای خودت می گم.
سهره مشغول شستن فنجان ها شد و در همان حال گفت : اولا تو هنوز یاد نگرفتی فنجونت و بشوری بزاری سر جاش ؟
دوما اونجا موفقیت در انتظارمه.
چطور بگم می خوام اون فنجون با دستای تو شسته بشه.
داشتم از اشپزخونه بیرون می رفتم که گفت : دستم درد نکنه بابت چایی.
-:یعنی بگم دستت درد نکنه.
-:اگه خستت می کنه نگو....
-:حالا که گفتی دستت درد نکنه....
برگشتم پشت سرش ایستادم.بوی عطرش ، نفساش.همه توی وجودم اتیش به پا می کرد.می خواستم الان بغلش کنم.
دستم و به طرف شونش بردم.می خواستم بگم دوست دارم سهره.اما با تکونی که خورد دستم و پس کشیدم و از اشپزخونه بیرون زدم.
جلوی تلویزیون روی کاناپه دراز کشیدم و کنترل و بدست گرفتم کانال ها رو عوض می کردم و اما با خودم درگیر بودم که صدای سهره بلند شد : بزار بمونه.
با تعجب سر بلند کردم و گفتم : چی ؟
-:بزن فیلم مورد علاقمو نشون میده
توقف کردم و به صفحه تلویزیون چشم دوختم و گفتم : این دیگه چیه نگاه می کنی ؟ مزخرفه.اینا رو نگاه می کنی.شب خوابای بد می بینی.
-:اشتباه گرفتی اقا.این توئی با دیدن فیلمای ترسناک شب تا صبح پیش مامانت می خوابی.
بله بله ؟
قبل از اینکه چیزی بگم ادامه داد : در ضمن این اصلا ترسناک نیست.می ترسی می تونی بری اتاقت بگیری بخوابی...
-:اول از همه من نشستم پای تی وی.
-:من اینجا مهمونم باید احترامم و نگه داری.
-:برو بابا.
دیگه حرفی نزد.منم نگاهم و به تی وی دوختم.
چیزی از ماجرا سر در نمی اوردم پرسیدم : حالا ماجراش چیه ؟
-:این قسمت 1 هست.کلش 4تا کتابه.قسمت 5هم نصفه نوشته شده.چون وسطا لو رفته دیگه ننوشتن.
فیلماشم تا قسمت 4پارت 1 درست شده.پارت 2 هنوز نیومده بازار.انصافا فیلم خوبیه.
اشاره ای به تلویزیون کردم و گفتم : اینا همدیگر و دوست دارن ؟
-:اره اینا عاشق هم هستن.پسره خون اشامه.دختره عاشقش شد.پسره هم ازش خوشش میاد
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️ مريم كاظمزاده ميگويد كه در آن لحظه خيلي جا خورده است. ميگويد: اصلا فكرش را
#مسافر_بهشت ❤️
او در مورد خصوصيات شهيد وصالي كه او را از ديگران متمايز ميكرد ميگويد: «چيزي كه در اين مدت مرا جذب اصغر وصالي كرده بود، ايماني بود كه به كارش داشت. اخلاصي كه در همه كارهايش به چشم ميخورد او را به فردي خاص تبديل ميكرد. محبتش نسبت به ديگران خيلي زياد بود و با اينكه فرمانده بود اما هيچ وقت خودش را بالاتر از نيروهايش نميديد و هم سطح آنان بود؛ تا جايي كه به كسي دستور كاري را نميداد و براي هر كاري خودش پيشقدم ميشد». در كنار همه اينها، پررنگترين وجه دستمال سرخها براي مريم كاظم زاده، مظلوميت آنهاست؛ مظلوميتي كه فراموش نميشود و باعث ميشود به آنها اقتدا كنيم.
لحظات سختي كه بر ما گذشت
مريم كاظمزاده از خاطراتي كه شهيد بزرگوار، اصغر وصالي از جريان پاوه براي او تعريف كرده ميگويد؛ «لحظههاي دردآور براي اصغر زياد بود. خصوصا شب آخر كه معلوم بود همهشان كشته ميشوند، سختترين شب اصغر بود. اصغر از بچههاي دستمال سرخ خواسته بود لباسهاي مبدل به تن كنند و بروند اما هيچ كدامشان نرفتند. مسعود منعمي شاگرد اول رشته فيزيكدانشگاه شهيدبهشتي بود. اصغر از او خواهش كرد كه برود. ميگفت تو ميتواني براي كشور خيلي مفيد باشي اما او نرفت؛ گريه ميكرد و ميگفت نگذار از تو جدا شوم و ماند و همان شب شهيد شد. تمام نيروها كنارش ماندند و اكثرشان شهيد شدند. 30-20نفر از نيروهاي سپاه بودند و 30-20نفر هم كردهايي بودند كه خودشان را در اختيار سپاه گذاشته بودند، از اين تعداد فقط 8-7نفر زنده ماندند كه همين، براي فرمانده خيلي دردناك است... .»
آنچه بوديم، آنچه هستيم
مريم كاظمزاده هم مانند خيليهايي كه آن روزها را درك كردهاند و در امروز زندگي ميكنند، دل پري از زمانه دارد. از شرايطي كه باعث شد آنطور كه ميبايست نشود و نشد آنطور كه فكرش را ميكردند. دعاي هر روز و هر شبش اين است كه آن روزها را فراموش نكند و روح ماجرا كه اهميتش از روي ماجرا بيشتر است، باقي بماند؛ چيزي كه دارد رفتهرفته از بين ميرود... البته كاظمزاده اميدوار است. ميگويد قطعا امروز هم امثال اصغر وصالي در بين جوانهاي ما هستند: «همانطور كه شخصيت اصغر وصالي در سال52ناشناخته و پنهان بود و جوهره اصلي او در سال57مشخص شد، الان هم در بين جوانها افرادي هستند كه اگر بستر فراهم شده و شرايط ايجاد شود، آنها هم كشف ميشوند و رشد ميكنند». اين خبرنگار جنگ درددلش را اينطور ادامه ميدهد: «سي و اندي سال از جنگ ميگذرد و خوشبختانه هستند كساني كه آن روزها را فراموش نكردهاند ولي كسي به سراغ آنها نميرود؛ چراكه تلخ صحبت ميكنند و حقيقت را ميگويند و اين تلخگويي سازگار با مذاق خيليها نيست». كاظمزاده معتقد است كه هنوز ناگفتههايي از آن روزگار باقي مانده كه بايد كشف شود؛ هركس ميخواهد حقيقت آن روزها را بداند بايد برود سراغ كساني كه هنوز حرفهايشان در سينههايشان مانده و حرفهايي دارند كه هيچكس نميداند... .
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
چرا شبها نمي خوابي🍃
به (ربيع بن خثيم ) گفتند: چرا شبها نمي خوابي ؟ گفت : مي ترسم دشمن (خواب ) بر من هجوم آورد و در خواب بمانم (و از فيض نماز شب محروم شوم )
وصيّت كرد سجّاده اش را با او دفن كنند
حضرت آيت اللّه العظمي مرعشي نجفي رحمه الله عليه به فرزندش وصيت كرد:
سجّاده اي كه 70 سال بر روي آن نماز شب به جا آورده ام ، و تسبيحي از تربت امام حسين عليه السلام كه با آن در سحرها به عدد دانه هايش استغفار كرده ام با من دفن شود.
هرگز حتي در ليلة الهرير نمازشبم را ترك نكردم
علي عليه السلام فرمود: از وقتي كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: (نماز شب نور است ) هرگز نماز شب را ترك نكردم . ابن گوّاه پرسيد: حتي در ليلة الهرير؟
حضرت فرمود: حتي در ليلة الهرير
نماز شبم ترك نشد.
با ياد خوشت خسبم در خواب خوشت بينم
از خواب چو برخيزم اول تو بياد آئي
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی 🌸🍃
سلام من میخواستم داستان زندگیمو بگم. از زمانی که یادم میاد ۷ سالگیم بود که پدرم منو مادرمو با خواهر یکسالم میفرستاد گدایی کردن صبح زود بیدار میشدیم با اتوبوس میرفتیم منطقه هایی که وضع بهتری دارن مادرم با چادر و بچه یکساله که پشتش میبست دست منم میگرفت به سختی میرفتیم گدایی. پدرم میگفت باید بچه ها رو ببری که دلشون بسوزه .بابام خودش گدایی نمیکرد چون میگفت کسی به من پول نمیده ولی مامانم چون زن بود میگفت دلشون میسوزه پول میدن .یادمه یکبار انقد برف باریده بود که به سختی تونستیم بریم و اون شب کسی زیاد بهمون کمک نکرد فقط یک ذره غذا بهمون دادن وقتی برگشتیم پدرم به قصد کشت مادرمو میزد میگفت چرا پول نیاوردی و من فقط نگاه میکردمو میلرزیدمو اشک میریختم. یک روز که همینطور سرد بود برف اومده بود بازم نتونستیم پول زیادی ببریم مامانم دیگه خیلی ترسیده بود چون دیر وقت بود باید برمیگشتیم ولی دست خالی. اون شب رفتیم در یک خونه ای وقتی مرده اومد دم در یادمه مامانم افتاد به دست و پاش گریه کرد گفت کمکمون کنه اگه پول نبریم شوهرم میکشتم. اون اقا گفت دلش سوخت برامون و پول و غذا بهمون داد ،وقت رفتن دیدم آروم به مامانم گفت فردا صبح بیا اینجا کارت دارم
مادرم گفت برای چی بیام
اون اقا گفت مگه پول و غذا نمیخوای ؟ پس هرچی میگم گوش کن و بعدش یه نگاهی بهمون کرد و درو بست
فردا صبح رفتیم در خونه ش اقاهه به مامانم گفت بیا تو خونه ولی مادرم ترسید و گفت نه همین جا بگید چکار داشتید اون اقا تا دید مادرم ترسیده،.....👇👇❌🔞
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
طفلک خانومه😔👆
سنجاقه توی کانالشون✅
نکات قابل تامل درباره جن ✅
#جن_عاشق_همزاد_نشانه_های_وجود_آن_چیست؟
⭐️مختصر علائمی و نشانه های وجود آن را در مطلب زیر بیان میکنیم⭐️
👈جن عاشق به جنی گفته می شود که بعد از همنشینی با انسان به او علاقه مند شده و حس تملک به او و جسمش پیدا می کند.
👈فرقی نمی کند این جن توسط یک جادو به سمت انسان آمده باشد یا از راههای دیگر.
👈البته مقصود از عشق در اینجا الزاما عشق شناخته شده ای که انسانها به همدیگر یا به سایر موجودات دارند نیست.
عشق در بین اجنه کاملا متفاوت است .
جن ها هم عاشق منش و شخصیت انسان می شوند
و هم عاشق ظاهر و جسم و بدن او.
اگر جن، عاشق منش و شخصیت آدمی بشود میتوان گفت دنبال لذت جویی جنسی از فرد نیست و بیشتر عاشق احساسات و فعل و انفعالات روحی او می شود.
جایگاه این نوع از جن در سر و ناحیه قفسه ی سینه ست
[چاکرای قلب، چاکرای تاج و چشم سوم] البته این بدان معنی نیست که هیچگاه لذت جویی جنسی از معشوق خود نمیکند
چرا، ولی در اولویت اولش نخواهد بود.
[این نوع از عشق بیشتر در بین جن های خاص و قوی و انسان های مقید که اهل ریا کاری و دروغ و کارهای خلاف شرع نیستند بیشتر دیده می شود.]
👈 اما جنی که عاشق جسم فرد بشود تنها هدف او لذت جویی جنسی و جسمی ست.
👈 جایگاه او از زیر قفسه ی سینه تا پایین دستگاه تناسلی بدن است [چاکرای اول و دوم] و تمایلی به تسلط بر احساسات و روحیات شخص ندارد.
این نوع از عشق در بین اجنه به مراتب از مورد قبلی بیشتر و متداول تر است.
هر دو جن در چند مورد با هم مشترک هستند که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:
⭐️غیرت و تعصب:
جن عاشق نسبت به انسان غیرتی چند برابر روی معشوقه ی خود دارد و چیزی از عشق پاک سرش نمی شود.
فقط تملک را میشناسد و بس.
[جن مؤنث عاشق انسان مذکر می شود و جن مذکر عاشق انسان مؤنث.]
عشق در جن یعنی احاطه کامل روی معشوق انسی است و برای این کار از تمام ابزار و توانایی خودش استفاده خواهد کرد.
⭐️محافظت بر بکارت معشوق:
جن وقتی عاشق دختری از انس می شود اولین حس تملک خودش را بصورت محافظت بر باکرکی دختر نشان خواهد داد. یعنی تا جایی که میتواند به دختر اجازه ی ازدواج یا ارتباط جنسی با مرد نمی دهد. بعضی از ترفندهایش بصورت زیر است:
👈زشت جلوه دادن ظاهر دختر در چشم خواستگارانش.
مثلا نشان دادن اعوجاج غیر واقعی در بینی دختر جلوی خواستگار یا بیش از حد جلوه دادن چاقی و لاغری،
یا سبزه بودن دختر در چشم انها
[اجنه و شیاطین طبق آیه 116 سوره اعراف این توانایی را دارند]
⭐️دختر از کوچکترین ایرادات خواستگار بشدت عصبانی و از او متنفر شده جواب رد می دهد.
مثلا پایین بودن درآمد یا تحصیلات خواستگار را عیبی غیر قابل بخشش میبیند.
⭐️ایجاد نوعی ترس از ازدواج و ترس از مردها در وجود دختر، حتی اگر دختر از ظاهر و موقعیت خواستگار راضی باشد
باز ترسی از آینده وجودش را فرا خواهد گرفت .
⭐️نکته:
👈این حالات و علائم در بین جن عاشق و جادوهایی مانند: جدایی ، بستن بخت و عقیم سازی مشترک است.
[شدیدترین حالت در جن عاشق، عشق ایجاده شده توسط سحر و جادوست.]
⭐️عصبانیت هنگام صحبت زن با نامزد و همسر:
👈در این حالت و در بین زنان متاهل که جن عاشق دارند، وقتی زن با همسر ، خودش صحبت می کند جن عاشق عصبانی شده و یک سری اختلافات کوچک منجر به اوقات تلخی بین آنها رخ میدهد
⭐️وجود یک نفر همراه
زنان و دخترانی (حتی پسران) که مبتلا به جن عاشق هستند در مواقع تنهایی خود ، احساس می کنند در اتاقشان کسی کنار آنهاست ولی نمی توانند او را ببیند.
یا وقتی فرد روی تخت دراز می کشد و چشمانش را می بندد احساس می کند کسی کنارش دراز کشیده یا او را بغل کرده است
اما به محض باز کردن چشمانش او را نمیبیند.
⭐️عدم صحبت کردن از جنس مخالف:
👈افرادی که دچار این نوع از جن هستند کاملا از جنس مخالف فراری هستند
و هر وقت حرف ازدواج پیش بیاید
آنها موضوع را عوض می کنند.
یا به ازدواج به چشم پایان زندگی نگاه می کنند.
⭐️تنهایی و عزلت گزینی:
👈افراد بیمار همیشه دنبال جاهای خلوت و اتاقی که تنها باشند می گردند،
بدون هیچ سرصدایی. همیشه از اجتماع و شلوغی بیزار هستند.
⭐️خواب زیاد:
👈شخص مبتلا دوست دارد همیشه خواب باشد. و هر وقت او را میبینیم در رختخوابش دراز کشیده است.
اگر مدتی بیدار باشد برای انجام کارهای شخصی، چنان خستگی و خواب الودگی سراغش می آید که نمی تواند به کارش ادامه دهد.
[جن در کمال خودخواهی میخواهد همیشه در آغوش معشوقش باشد و این میسر نمی شود مگر در خواب]
⭐️ظاهر شدن:
👈آخرین مرحله ، خطرناک ترین مرحله میباشد که انسان را بحد جنون میرساند
....................
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
درمان بوی بد بدن
علل ایجاد بوی بَدِ بدن: 1. زیاد ماندن و زیاد بودن در دستشوئی (مُستراح، توالت) [یُورِثُ داءُ الفیل]، 2. خوردن الکل (مُسکرات، الکل مَست کننده، الکلیسم)، 3. عدم استحمام (یا استحمام دیر به دیر)، 4. تعریق زیاد مثلاً در دوران یائسگی، یا حیض (رِگل)، یا گُر گرفتگی، 5. کلیههای کم کار یا ادرار چرب (ادرار پروتئینور) یا درصد بالای اورۀ خون (نمک سمیّ، بلغم سیاه)، فسفات ازته (کراتین)، 6.کم آبی یا نیاز شدید بدن به آب یا آب نخوردن و آبجوش نخوردن، 7. پُرخوری و کم تحرّکی (که علاوه بر بدبوئی بدن، باعث ایجاد شِبهِ زگیلها یعنی اِستین تَکها میشود)، 8. داشتن بیماریهای مِتابُولیکیِ بالا (قندخون، چربیخون، فشارخون نَوَسانی و بالا)، 9.یبوست مزمن و بواسیر، 10.بودن در مکانهای بَدبُو (طویله، دامداری)، یا ازدیاد گازهای محیط مثل گاز گربنیک، بوتان، متان (از کانالهای فاضلاب و جویهای لَجَنی) و گازهای فاضلاب، یا موادّ سفید کننده، تیزاب، وایتکس، آب ژوال و...، 11.خوردن خوراکیهای بَدبُو مانند سیر، کُما و...، 12.خوردن غذاهای مانده، خوردن سوسیس، کالباس، همبرگر، خوردن نان سفید، خوردن غذاهای صنعتی، 13. اسانسهای شیمیائی، نوشابههای گازدار، آبمیوههای شیمیائی، 14. زیاد خوردن قند سفید و شکر سفید، 15. دخانیات، مواد افیونی، مانند هروئین، شیشه و قرصهای روان برگردان.
خوشبو کننده و رفع بوی بَدِ بدن: 1. قبل از حمّام بدن را با سرکۀ طبیعی سیب بمالد سپس در مجاورت هوا خشک شود، سپس با آب بشوید و پودر حَنایِ طبیعی بمالد و سپس بشوید، 2. پودر زَمِه مالیدن قبل از خشک نمودن بدن در حمّام، 3. در بین روز و عصرانه خوردن گلاب طبیعی و گل محمدی، 4. بعد از حمام مقداری از عصارۀ تازۀ گل نسترن بر بدن مالیدن، 5. ماساژ با روغن بِه، 6. خوردن کاهو (بدون سُس) به همراه غذا، 7. هِل سبز نگه دارید سپس قورت دهید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام وخداقوت
ببخشیدمیشه ازدوستان بپرسید که کسی تاحالابادارو فیبروم درمان کرده یاخیر
یک فیبروم هشت سانتی
پیشاپیش ازپاسخگویی دوستان ولطف ومحبت شما سپاسگذارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
یکی از دوستانم با اینکه ازدواج کردن یه مشکلی دارن که خجالت میکشه میگه من از بچگی گاهی وقتها خودارضایی میکنم چکار کنم این مشکلم رفع بشه واقعا خودش هم احساس شرمندگی دارن
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
برای خشکی و ترک کف پا راه حلی که واقعا خوب باشه درمان قطعی باشه کسی میدونه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان ایام مبارک باشد .
اللهم عجل لولیک الفرج
من یه پسر نه ساله دارم خیلی زود عصبی میشه ناراحت میشه با داداش کوچکش همه تندی میکنه
من و پدرش خیلی سعی میکنیم باهاش مهربونم باشیم نیازهاشو برطرف کنیم ولی جواب نداده
لطفا میشه منو راهنمایی کنید چکار کنم پسرم شاد باشه کمتر عصبی شه خندان باشه.
به من خود پسرم میگه من که هیچ وقت شاد نیستم😞
گرچه همیشه من وپدرش تمام تلاشمون اینه باهاش طوری رفتار کنیم تا همیشه خوشحال باشه.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوب هستید من مادر ۳۲ساله هستم امسال دیسک کمر گرفتم مهره پنجمم دیسک داره دکتر زیاد رفتم منتها جواب نگرفتم از خواهرام راهنمایی میخوام خیلی اذیتم درد داغونم کرده ازطرفی شوهرم میگه بایدبارداربشی من بچه میخوام اونم پسر باشه خودم درحین حاضر یه پسرو یه دختردارم نمیدونم چیکارکنم کمرم خوب بشه که 🌹بارداربشم یا خواهرا بهتره بگم چه خاکی ب سرم بریزم بااین درد😭😭😭خیلی خستمه من اهل خوزستانم ممنون میشم جوابموبدید🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیز دلم خوبهستید 😍😍😍واقعا ممنونم از کانال خوبتون من دخترم امسال اول مدرسه ها افتاد دستش زده ورداشت یه ماه تو گچ بود حالا میگه خیلی دستم درد میکنه خواهشا اگه راحلی دارید برام بگیرد گناه داره بچم😔😔😔😔
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم وقتتون بخیر
خواستم محبت کنید سوالم رو تو کانال بزارین تا دوستان کمکم کنن
من اضافه وزن زیادی دارم، همه راهی رو امتحان کردم جواب نگرفتم، الان دیگه پذیرفتم این شرایط رو، ولی بزرگ بودن سینه هام خیلی اذیتم میکنه، چون همیشه بهم چسبیده هستند بوی بد میگیرن هرچند همیشه تمیز می کنم وهمیشه جوش زده وخارش زیاد داره، لباس زیر هم مجبورم استفاده کنم بخاطر شرایط کاریم، خیلی اذیت وناراحتم، دوستان هیچ راهکاری برام ندارین؟ خدا اجرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام مادر من 74 سالشه بعضی شبا که میخوابه توی خواب فریاد میزنه جوری که باید بیدارش کنیم آب بهش بدیم ام آر ای هم داده دکتر گفته رگ های مغزش چند تاش گرفتگی داره خواستم بدونم کسی تجربه ای در این مورد داره ممنون از دوستان خوب اگه پاسخ بدین.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
لطفاً سوال من را تو کانال بگذارید ،همسرم ۴۴ سالش هست ی مدتی گوش چپش صدای سوت می داد وشنواییش کمتر شده بود، بعد از رفتن دکتر ،گرفتن عکس گفتن که یک توده (گولوموس)پشت پرده گوشت هست باید عمل کنی ،اما احتمال که بعد از عمل شنواییت را از دست بدید ۴۰ درصد هست ،میخواستم ببینم دوستان اگر کسی چنین تجربه ای دارند راهنمایی کنند ،ممنون از همه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و وقت به خیر،با مردی که خیلی به همه چی گیر میده حتی به بچههای خودش و همش در حال غرزدنه چه باید کرد؟؟ البته اصلا کمبود محبت ندارن
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام خطاب به دخترخانم ۲۸ ساله ای که گفتن خواستگاری ندارن، عزیزم صبور باش و به خدا توکل کن ان شاءالله همه چی به موقعش درست میشه. منم ۳۸ سالم هست تو ۱۸ سالگی رفتم دانشگاه و ۲۰ سالگی فوق دیپلم گرفتم وضع مالیمون خیلی خوب نبود ونتونستم ادامه بدم از اون موقع دنبال کار بودم مجبورشدم برم تایپ و تکثیر با حقوق ۱۵ هزارتومن کار کنم بعد هفت هشت سال کارسخت و دوشیفته حقوم شد ۷۰ هزارتومن. بعدچندسال باسختی لیسانس گرفتم هم کار کرذم هم درس خوندم.خیلی صرفه جویی میکردم حتی پیاده میرفتم و میومدم که بتونم پولی پس انداز کنم. ولی هیچکار خوبی پیدا نکردم. از کار پای کامپیوتر آرتروز گردن و دیسک کمر گرفتم. خواستگارم زیاد بود ولی خیلی ها میومدن دیگه برنمیگشتن منم مذهبی و محجبه بودم خیلی دعا کردم و نذر که یه شوهر باایمان نصیبم بشه. آخرسال ۹۹ همسرم سرراهم قرارگرفت چندسال از من کوچیکتره هرچی گفتم من از تو بزرگترم گفت عیب نداره گفتم به مشکل میخوریم گفت نه من میخوامت برای نماز و واجبات بهش گفتم خاطرجمعم کرد که میخونه برای مواد و اعتیاد گفتم که ازش متنفرم گفت من خودم بیشتر بدم میاد خلاصه همه جوره اعتماد منو به خودش جلب کرد و ازدواج کردیم الان از وقتی ازدواج کردیم کم کم نماز رو گذاشت کنار 😔 روزه هم نمیگیره تو تلویزیون هر روحانی و مسئولی میبینه فحش میده. متاسفانه دوسه ماه بعد ازدواجم فهمیدم ناس میندازه کم کم قرص متادون هم دیدم تو جیباش واقعا خیلی وقتا میگم کاش ازدواج نکرده بودم و همون خونه بابام میموندم. از طرفی خودم یکی دوسال اول برای رابطه خیلی ترس داشتم و نمیذاشتم و چه شبا که تا صبح گریه میکردم الانم به سختی رابطه دارم تازه فهمیدم چندتا میوم دارم.دوساله اقدام کرذم برای بارداری و کلی هزینه کردم باردارم نمیشم😐 خلاصه فک نکنی ازدواج آخره خطه و با ازدواج همه چی گل و بلبل میشه. منم قبل ازدواج خیلی احساس نیاز داشتم و میگفتم خدایا یه همسر بهم بده تا از حلال بتونم نیازامو برطرف کنم و از تنهایی دربیام ولی الان بخاطر رفتارای همسرم و مشکلات جسمی خودم سرد و بی احساسم فقط از رابطه دردکشیدن رو فهمیدم و اشک ریختن. شوهرمم یا سرکاره یا خوابه یا بیرون همش تنهام. از مجردیم خیلی تنهاترشدم. همش حسرت میخورم که کاش قدر مادرپدرمو بیشتر میدونستم و دلم براشون پرمیکشه. اینارو گفتم که بگم در هرحالی هستی خداروشکر کن و صبور باش و به خودش توکل کن. امیدوارم خوشبخت بشی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️ او در مورد خصوصيات شهيد وصالي كه او را از ديگران متمايز ميكرد ميگويد: «چيزي
#مسافر_بهشت ❤️
.
آشنايي با دستمال سرخها
دستمال سرخها كساني هستند كه كمحرف ميزنند. وقتي به آنها ميگويي: خبرنگارم، بيا مصاحبه كن، ميگويند خبرنگارها بروند همان دروغهاي خودشان را بنويسند و ميگويند خبرنگاران بعد از واقعه ميآيند و فقط آنچه را كه ميخواهند ببينند، مينويسند.
دستمال سرخها كساني هستند كه اغلب از خانواده خود خبر ندارند و خانواده نيز از آنها بيخبر است. وقتي به آنها ميگويي خانوادهات نگران توست، پيغامي براي آنها نداري؟ به روستاييان بينوا و فلكزده اطراف خود عاشقانه نگاه ميكنند و ميگويند خانواده من همينها هستند.
دستمال سرخها كساني هستند كه در ابتداي درگيريهاي كردستان در گروه خود 40 نفر بودند و فقط پس از چند روز 8نفر از آنها باقي مانده بود...
دستمال سرخها كساني هستند كه هر شب بعد از نماز مغرب در دعاهاي خود ميگويند: خدايا شهادت را هر چه زودتر نصيب ما كن و در جيب خود، روي قلبشان، آنجا كه اين همه عشق و محبت به خدا را در خون غرقه ميسازد، اين وصيتنامه را نگاه ميدارند؛ «سلام، سلام بر پدر و مادر عزيزم كه پسري به دنيا و ملت ايران تحويل دادهاند كه تا آخرين قطره خون خود در راه دين، در راه وطن جنگيد و اين مردن افتخاري است براي شما. خالقا شكرت كه مرا شهيد حساب نمودي! اين وصيت من... گريه مكن مادرم، گريه مكن خواهرم، گريه مكن پدر عزيز و بزرگوارم. الله اكبر، الله اكبر، اللهاكبر...»
اين خلاصه مطلبي بود كه بعد از آشنايي با دستمال سرخها، مريم كاظمزاده براي روزنامهاش مينويسد؛ «در ماموريتي كه به پيشنهاد دكتر چمران، همراه اصغر و گروهش رفتم، هم شهيد وصالي و هم همراهانش را بهتر و بهتر شناختم و بعد از بازگشتم به تهران، اين مقاله را نوشتم و مردادماه در روزنامه منتشر كردم...»
اين بانوي خبرنگار ميگويد از اخلاص دستمال سرخها همين بس كه از گروه 30، 20نفره اكثرشان بلافاصله بعد از فرماندهشان طي يك سال شهيد شدند و آنها هم كه باقي ماندند، نشان جانبازي با خود دارند...
داستان پرواز
روز تاسوعا، در منطقه گيلانغرب، مقرر شد تا اصغر براي عمليات شناسايي شخصا به ماموريتي برود. مريم كاظمزاده، ساعتهاي آخر ديدارشان را اينطور توصيف ميكند: «اصغر گفت: ما داريم ميريم. بعد نگاهي به من انداخت. جلو آمد و صورتم را بوسيد. يك آن دلتنگي عالم به سراغم آمد. تا جلو در با او رفتم. اما اصغر دوباره برگشت. باز هم رفت و براي بار سوم آمد...
گفتم: آرزو داشتم سيمرغ بودم و اصلا احتياج نداشتم شما منو ببريد؛ دوست داشتم ميتونستم بالاي سر ماشين شما ميآمدم. اصغر گفت: خيالت تخت باشه. سيمرغ هم كه بودي، امشب نميتونستي با ما بيايي!
بار آخر كه اصغر وارد اتاق شد تا تفنگش را بردارد، اين بار من بودم كه صورتش را ميان دستهايم گرفتم و او را بوسيدم. او كه رفت حالم منقلب شد. دلم حسابي گرفت. از اينكه شب است. از اينكه در آن چارديواري محبوسم، از اينكه نميتوانستم با اصغر بروم... داشتم ديوانه ميشدم. پناه بردم به قرآن. چند آيه خواندم. دلم كمي آرام گرفت. كوله پشتيام را باز كردم. خسته بودم و خيلي زود خوابم برد.
در خواب ديدم كه سيدي كه عمامه سبزي داشت آمد بالاي سرم. پشت هم ميگفت: امانتي را كه در دستت بود بده!
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام اورژانسی😭😭😭جوابموبدین توروخدا چندوقت بخاطرمشکلات شدیدروحی میخاسم خودموبکشم حت
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
خانمی کمیگی مادر شوهرمو بکشم خانم چ افکاری فکر بچه هات باش تاعمر دارن باید تو سری خور باشن گناه دارن فکر اینده شونو بکن وقتی میگی مادر شوهرت خانواده ش اینجورین بسپارشون بخدا باور کن همه مشگل دارن تفریح برو وقتتو بابچه هات پر کن هروقت عصبانی هستی قران بخون ذکر بگو برو بیرون یه هوایی بخور
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برای خانمی ک شنواییشون کم شده عزیزم خجالت نداره ک اینم مثل خیلی از بیماری های دیگه باید دنبالش بود الان ی سری سمعک اونده ک نامرئی و کسی متوجه اش نمیشه میتونن دکتر مراجعه کنن و اون سمعک رو تهیه کنن.مرگه دور از جون شما ک درمان نداره😍
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دررابطه باخانمی که میخاد خودش یا مادرشوهرش و بکشه اولا برو دکتر تا آرامبخش بگیری حالت کنترل بشه بعد حتماحتما برو طب سنتی تا برنامه غذایی بگیری سودای بدنت بالا رفته این افکار وداری مطمئنا کم خونی داری کم خونی باعث فکرای خودکشی ودگر کشی میشه خودت وتقویت کن این افکار ازبین میره بعد برو باشگاه برو پیاده روی هروقت کسی اذیتت کرد برو بیرون از خونه برو آبمیوه فروشی براخودت آبمیوه بخر ،معجون بخر،هرچی دوست داری سفارش بده خودت و دوست داشته باش سریع حالت خوب میشه بعد ش هم اگه با این کارها خوب نشدی بجا کشتن دیگران بدبخت کردن خودت وبچه هات و فامیلت برو طلاق بگیر (البته)این وقتی که چاره نداشته باشی چرا یه عمر لکه ننگ توی دامن بچه هات بذاری که مادرشون قاتل باشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر
لطفا با دقت کنید بخوانید.❌ این توصیه ها راجع به از شیر گرفتن کودکان را از جای دیگه پیدا نمی کنید
🌹از ۲ تا ۳ ماههگی غذای کودک را شروع کنید.مثل حریره بادام
🌹جلوی افتاب پستان خود را بدوشید تا تخلیه شود .روی ان پارچه نخی بگذارید و ببندید.این کار باعث میشود چیزی توی پستان باقی نماند
🌹 نمک در اب حل کنید و روی پستان بزنید و روی ان را با پارچه نخی بپوشانید .این کار باعث بد طعم شدن شیر میشود و کودک دیگر تمایلی به خوردن آن پیدا نمی کند
🌹یک دفعه کودک را از شیر نگیرید ۲۰ روز تا ۱ ماه زمان ببرد.تا کودک از نطر روحی صدمه نبیند
🌹بهترین زمان از شیر گرفتن کودک اول بها ر و تابستان است و امکان سو ء مزاج کودک را از بین می برد
🌹خیار و کدو را از وسط نصف کنید و تراشه ان را به کودک بدهید تا تشنگی اش رفع شود
🌹لطفا لطفا سیر .صبر زرد و هلیله .زدن به نوک پستان را فراموش کنید .و باعث آسیب روحی نشوید
🌹فرنی شیر برنج .سوپ شیر .پوره سیب زمینی با گره گاوی فراموش نشود
🌹مخلوط ماست با شیره انگور
🌹گوشت کبک و کبوتر و غذاهای طبع گرم با برنج کته
🌹در اخر دوستان عزیزم هر دارویی را برای دوستانمان تجویز نکنیم . در طب سنتی تجویز دارو فقط با توجه به طبع و مزاج فرد هست و داروی طب سنتی بر عکس تصور عامه دارای عوارض جبران ناپذیر هست. با احترام 🌹دکتر گروه🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اون خانومی هم که عکس پاشو گذاشته ۳۸سال داره. عزیزشما یه ازمایش کبد بده شاید مشکل کبدداری
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
باسلام خدمت همه خدمت اون خواهری ک 51سالشون هس میگن مشکل شنوایی دارن عزیزم شما ب دکتر مراجعه کنید اگه مشکلی در گوشتون نباشه مثل جرم و چیزای دیگه شما رو شنوایی سنجی میفرستن خیلی راحت بااستفاده ازیه سمعک راحت میتونید زندگی راحت تری داشته باشین انشاالله ک مشکلتون بزودی بر طرف بشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانومی که عادتشون کم شده بعداز از قطع قرص ال دی من هم ۳۵ سالم بعد۸ سال مصرف قرص خسته شدم وصورت لک آورد قطع کردم سه ماه پریودم خیلی کم بود فک کردم یائسه میشم تلفنی از ماما پرسیدم گفتن طبیعی هست بخاطر قطع کردن قرصه که ماه چهارم فقط لکه بینی بودیهو فهمیدم باردارم بچه سوم😝 با جلوگیری طبیعی هیچی دیگه الان بچم نه ماهشه بعد زایمان اصلا پریود نشدم که این ماه شدم و پریودم معمولی بود😊 نگران کم بودن پریودنباشید اصلا به یائسگی ربطی نداره فقط مواظب باشید ناخواسته باردار نشید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانمی که مدفوع باخون داره باحتمال زیاداین خون ازبواسیرهست اونی که از مقعد بیرون میزنه بواسیره گرم نگهداربااب سردخودتو نشورمایعات بخوربایکم روغن همون بیرون مقعد وچرب کن ی اجرپیداکن گرم کن بشین روش اجر داغ باشه روشوبپوشون نسوزی ساعتی بشین بهتر شدی بازهم تکرار کن.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانمی که پای مادر اب اورده ببند از داروخونه باند بگیر اروم اونجا که اب اورده راببنداب جزب میشه خوب بایداستراحت کند مدتی اصلا پاروتکان ندهد تااب جزب بشه تحمل درد نداره مسکن بده مثل استومنوفین واستراحت.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
شهيد قدّوسي (ره )🌸
دوستان و آشنايان شهيد قدوسي (ره )، آن عالمِ مجاهد قدر ناشناخته ؛ درباره وي چنين نوشته اند:
(... او حتّي به مستحبّات ومكروهات ، بسيار اهميّت مي داد. نماز شب را براي روحاني لازم مي دانست . يك شب در مسجد گوهر شاد با نگراني خاصّي مي فرمود: برايم بسيار ناگوار و غير منتظره بود كه شنيدم ؛ يكي از اساتيد مدرسه [حقّاني ] مقيّد به نماز شب نيست . با ايشان صحبت كردم ، معلوم شد سبكي معده را در شب رعايت نمي كند.
(... تَهَجّد و نماز شب ، و دعاهاي متنوّع و مأ ثور، جايگاه خاصّي نزد او داشت . كمتر مجلسي بود كه قدوسي در آن سخن گويد: ولي نماز شب و اهميّت آن مطرح نشود. او معتقد بود طلبه اي كه نتواند خواب و بستر گرم را رها كرده ، براي نماز شب از آن بگذرد، در آينده از خيلي چيزها نخواهد گذشت ... او ريا را آفت اخلاص مي دانست و در عين حال مي گفت : گاهي شيطان با همين حربه ريا، نفس را بر شما حاكم مي سازد. و به اسم اين كه (شايد ريا شود) مانع نماز شب شما مي شود و جلو مناجات و دعاي شما را مي گيرد...
عصر روز عرفه ، با اين كه براي درس اهميّت فوق العاده اي قائل بود، كلاسها را تعطيل مي كرد تا طلاّب ، دعاي (عرفه ) بخوانند. براي محصّلين پيك نيك مسجد (جمكران ) تشكيل مي داد تا در آن مسجد دعا و نماز برگزار شود. محبوبترين و والاترين محصّل مدرسه ، مطرح مي كردند، اگر به جاي نماز شب و دعا به مطالعه پرداخته شود، بهتر خواهد بود؛ مي گفت : ولي حضرت آية اللّه العظمي خميني مي فرمودند: نماز شب وقت چنداني نمي گيرد و بدين وسيله ضرورت تعبّد را در كنار تعلّم ، گوشزد مي كرد. او مي گفت : طلبه اي كه هنگام نماز شب بيدار باشد و نماز شب نخواند از اشرار خواهد بود.)
(... اين مرد بزرگ و مربّي نمونه ، نماز شبش ترك نمي شد و هر وقت شب بيدار مي شد تجديد وضو مي كرد و بعد مي خوابيد، چون خود را در محضر خداوند مي ديد.)
خوشا به حال اين ستارگان پر نور شبهاي ظلماني و مصاديق اين دو آيه شريفه :
(كانُوا قَليلاً مِنَ الْلّيْلِ ما يَهْجَعُونَ، وَ بِالاَْسْحارِهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ).
- شبها اندكي مي خفتند و سحرگاهان آمرزش مي خواستند.
امام علي عليه السلام ، درباره اين گونه انسانها مي فرمايد:
- (خوشبخت و سعادتمند آن كه : فرائض پروردگار خويش را انجام دهد. رنجها را - مانند سنگ آسيا - خورد كند. شب هنگام از خواب دوري گزيند. آنگاه كه سپاه خواب حمله مي آورد، زمين را فرش و دست خود را بالش قرار مي دهد، در زمره گروهي كه بيم روز بازگشت ، خواب از چشمشان ربوده و پهلوهاشان از خوابگاهشان جا خالي كرده است و لبهايشان به ذكر پروردگارشان در زمزمه است . ابرهاي گناهان بر اثر استغفار مداومشان بر طرف شده است . آنانند حزب خدا، همانا تنها آنان رستگارانند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 . روشا بلند شد و به اتاقش رفت. بلند شدم و در حالی که به طرف اشپزخونه می رفتم گ
#داستان_زندگی 🌸🍃
همون اول عاشق دختره شده بود.اولا دختره نمی دونست این خون اشامه اما الان فهمیده پسره خون اشامه.اما با این همه بازم دوسش داره.
-:دیوونه هست.از جونش سیر شده.
-:جالبش اینجاست پسره خون این دختر و بیشتر از هر خونه دیگه ای طالبه اما ون عاشق دختره هست جلوی خودش و می گیره.
-:اخرش چی میشه ؟
-:با هم ازدواج می کنن و صاحب یه دختر نیمه انسان نیمه خون اشام میشن.اخر داستانم پسره دختره رو تبدیل به خون اشام می کنه.
-:می خواد مثل خودش بشه ؟
-:خواسته دختره هست.عشقشون خیلی شیرینه.
-:جالبه.
-:اره من که خیلی دوست دارم این فیلم و
-:اگه ادامش به بازار نیومده از کجا میدونی ؟
-:من کتاباش و خوندم.
بلند شدم و به طرفش رفتم.کنارش نشستم و گفتم : سهره عشق اینا یه عشق واقعیه.
-:اره.مخصوصا قسمت دوم که پسره می زاره میره دختره مریض میشه.بعد پسره می فهمه دختره مرده میره خودش و بکشه.
-:اگه پسره اینقد عاشقه چطور می تونه دوری عشقش و تحمل کنه ؟
به طرفم برگشت و گفت : تو نمی تونی دوری عشقت و تحمل کنی ؟
-:من بدون اون می میرم.
چشمکی زد و گفت : خوش به حال عشقت.
-:عشق من خوشبخت ترین دختر دنیاست.
-:نچایی پسر خاله.چه نوشابه ای هم برای خودش باز می کنه.
-:واقعیت و دارم می گم.
خندید و گفت : بسه پسر خاله جو گرفتت برو بخواب.
نگاهش و به صفحه تلویزیون دوخت.
به نیم رخش خیره شدم.
دیگه نمی تونستم.
نمی دونم یه لحظه چه حسی بهم دست
به چشماش خیره شدم.
داشت با تعجب نگاهم می کرد.تو چشماش چی بود ؟ دوسم داشت ؟ نمی تونستم تشخیص بدم.چشماش رنگ محبت و خشم داشت.
کدوم و باید باور می کردم ؟ خشمش یا محبتش و ؟
نگاهم از روی چشماش به طرف لباش کشیده شد.
دقایقی بعد زیر لب زمزمه کردم : دوست دارم.
حرکتی نمی کرد.دوست داشتم اونم جوابمو بده
لحظاتی بعد ازم جدا شد و به طرف اتاق روشا رفت.در سکوت به رفتنش خیره شدم.و با لبخند دستم و روی لبام کشیدم.
من عاشق بودم.
با صدای سارنج چشم باز کردم ، با لبخند نگام کرد و گفت : پسر خاله پاشو همه منتظرن.
نگاهی به ساعت انداختم یه ربع به نه بود.
با یاداوری دیشب لبخندی زدم و بلند شدم.
-:باشه.الان میام.
سارنج در حالی که از اتاق بیرون می رفت گفت : زود بیا.
بلند شدم و دست و صورتم و شستم.لباسام و عوض کردم و از اتاق بیرون زدم.
همه پشت میز نشسته بودن جز سهره.
رو به روی خاله نشستم و گفتم : سحر خیز شدین !!!
بابا با خنده گفت :همه سحر خیز بودن.شما دیر بیدار شدی.داری دست پیش می گیری ؟
لبخندی زدم و گفتم : سهره هنوز خوابه ؟
روشا گفت : دیشب نخوابیده.هر وقت بلند شدم بیدار بود.الان خوابیده.
-:اوه.اوه بهش گفتما از این فیلمای ترسناک نبین.
با این حرفم بحث در مورد فیلمای ترسناک باز شد اما تمام حواسم من به سهره بود
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام ممنون میشم پیام رو در گروه قرار بدید
کسی از خانمها بوده که تابحال تزریق چربی برای صورت بدن انجام داده باشه؟
میخوام بدونم راضی بودن
واینکه دکتر اربابی که قم مطب دارن کار تزریق چربی رو هم انجام میدن یا نه
ممنون میشم آگه اطلاعاتی دارید راهنمایی کنید.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حببیبه خانم حالتون خوبه
من چند سالی هست صبح که از خواب بیدار میشم ترشح مقعد دارم چند تا دکتر هم رفتم نفهمیدن برا چی هست از دوستان کسی هست این مشکل وداشته باشه یا اگه کسی داشته چیکار کرده خوب شده؟؟ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر ببخشید من یه دوسالیه دچارعفونت رحم شدم رفتم دکتر گفتن عفونت قارچیه تاوقتی دارومصرف میکنم خوب میشم ولی وقتی داروروقطع میکنم بعدازیه مدت همونجوری میشم لطفا اگه کسی راهکاری داره ممنون میشم راهنمایی کنه
آزمایش پاپ اسمیردادم مشکلی نداشت
باتشکرازادمین محترم واعضای گروه.🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خداقوت سوالم راخلاصه میکنم دخترم ۱۵سال داره شدیدا دچارناخن جویدن هست چندساله روانپزش براش ریسپیریدون ورهاکین دادولی مصرف نمیکنه خیلی هم منواذیت میکنه پرخاشگر تنبل بی انظباط هست ولی بعضی وقتاهم آرومه ممنونم میشم کمکم کنید🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ببخشید در مورد پلاکت خون پایین میخواستم بدونم وآیا راه درمانی هست ممنون میشم جواب منو بدین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خداقوت سوالم راخلاصه میکنم دخترم ۱۵سال داره شدیدا دچارناخن جویدن هست چندساله روانپزش براش ریسپیریدون ورهاکین دادولی مصرف نمیکنه خیلی هم منواذیت میکنه پرخاشگر تنبل بی انظباط هست ولی بعضی وقتاهم آرومه ممنونم میشم کمکم کنید🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید ببخشید در مورد پلاکت خون پایین میخواستم بدونم وآیا راه درمانی هست ممنون میشم جواب منو بدین
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
مكان هاى مكروه براى اقامه نماز :
1 - حمام .
2 - زمين نمك زار.
3 - مقابل درى كه باز است .
4 - جاده ، خيابان و كوچه ؛ اگر براى كسانى كه عبور مى كنند زحمت نباشد و اگر زحمت باشد، حرام است ، ولى نماز باطل نيست .
5 - مقابل آتش و چراغ .
6 - آشپزخانه و هر كجا كه كوره آتش باشد.
7 - مقابل چاه و چاله اى كه محل بول است .
8 - روبروى عكس و مجسمه انسان يا حيوان ، مگر آن كه روى آن پرده بكشند.
9 - جايى كه عكس باشد؛ هر چند روبروى نمازگزار نباشد.
10 - اطاقى كه شخص جنب در آن باشد.
11 - مقابل قبر، روى قبر و بين دو قبر.
12 - قبرستان .
13 - رختكن حمام .
14 - محل ريختن زباله .
15 - محل كشتن گوسفند و امثال آن .
16 - جايى كه در آن ادرار مى كنند؛ هر چند پشت بام باشد.
17 - محلى كه مخصوص نگه داشتن مسكرات است .
18 - محل استراحت شتر، اسب ، قاطر، الاغ ، گاو و گوسفند.
19 - روى لانه مورچه .
20 - مجراى آب ؛ هر چند فعلا احتمال آمدن آب داده نشود.
21 - در سرزمينى كه در قرون گذشته عذاب خدا در آن جا نازل شده است .
22 - روى يخ و برف .
23 - آتشكده زرتشتيان ، بلكه در هر مكانى كه براى افروختن آتش درست شده باشد.
24 - مقابل قرآن و كتابى كه باز باشد.
25 - مقابل ديوارى كه رطوبت مستراح در آن ظاهر شده باشد، مگر آن كه آن را بپوشانند
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_مریم_عباس 🌸🍃
برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود ..
با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام ..
به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم ..
برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد ..
چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری ..
بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟
گفتم آخه.. خجالت میکشم ..
با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟
از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم ..
برگشتم و همون جای قبلی نشستم ..
کمی از آب خورد و خودش رو به سمتم کشید
با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇
ادامه شو اینجا بخونید👇❌
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆
تموم شده ها کاملش سنجاقه😍👆