eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
170.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
996 ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_سیزدهم روی همون تخت دراز کشیدم و دستمو گذاشتم زیر سرم، انقدر همه چیز خوب بود که به ثانیه نکش
بالاخره نخ درو کشیدم و با ترس رفتم توی حیاط، از اینکه قدم از قدم بردارم میترسیدم.. گوشه حیاط کنار قفس مرغا نشستم، دعا کردم حمید برگرده حداقلش این بود که سعید یا هر سگی نگاه بد به من نمیکرد... دیدم اصلا صدایی نمیاد رفتم بالا و دم اتاقم، دیدم اصلا کسی متوجه نشده من نیستم..! و سعید هنوز کف زمین ولوعه.. عشرت رو صدا کردم و گفتم حمید توی اتاق من فکر کنم یجوریش شده که گفت زبونتو گاز بگیر خدا نکنه، سقت سیاه، از وقتی تو اومدی و نحسی اوردی این اینجور شده وگرنه یه پارچه اقا بود... حوصله بحث باهاش نداشتم، از خودم دفاع نکردم، زیر لب گفتم خواب به خواب شه ایشالا و رومو اونور کردم، همین حرف کافی بود تا عشرت حمله کنه سمتم.. روی سینم نشست و محکم زد توی گوشم، جیغ میزدم و نفسم بالا نمی اومد و به شماره افتاده بود.. دیگه اخریا جیغم نمیزدم چشمامو بستم و گفتم خدایا ممنون که داری خلاصم میکنی.. که همون حین سرمو میگرفت و میزد روی زمین، برای اینکه لااقل چیزی گفته باشم بلندتر داد میزدم ایشالا سعید بمیره مرتیکه هیز ایشالا گور به گور شه... اینارو که میگفتم بیشتر جری و آتیشی میشد و منم انگار بیشتر لذت میبردم، نمیدونم دردم چی بود... وزنش خیلی سنگین بود و حالام که بدن گندشو انداخته بود روی سینم، یدفعه سمیه سر رسید و زد کشیدش و عشرت و پرتش کرد کنار و گفت کشتیش مامان، چیکارش داری..؟ از جام پا شدم و در حالی که سرفه میکردم دوییدم بیرون و عق زدم به این زندگی و روزگار.. ولی دلم خنک شده بود که تونسته بودم عشرت رو آتیشی کنم و اینطور حرصشو درارم... انگار که شق القمر کرده باشم از اون شب دیگه در اتاقمو قفل میکردم و به سمیه میگفتم بیاد و پیشم بخوابه، از اتفاقی که برام افتاده بود حرفی نزدم ولی گفتم شب تنها میترسم و ازش خواستم بیاد پیشم بخوابه، تنها دلخوشی من سمیه بود.. نیمه های شب بود یکی به در اتاق زد، از ترس از جام پریدم و دستمو رو قلبم گذاشتم، فکر کردم سعیده.. محکم دست سمیه رو گرفتم و اومدم برم زیر پتو که چشمای حمید رو پشت در دیدم، بی اختیار جیغ کشیدم و از جام پریدم و درو باز کردم، سمیه کورمال کورمال چراغو روشن کرد... @azsargozashteha💚
❤️ درد دل ❤️ با عرض سلام دختری هستم در خانواده مذهبی به دنیا اومدم یه چیزی رو میخوام بگم که تجربه بشه واقعا دردناکه ... خانواده ما خیلی مذهبی هستند و خوب منم مذهبی بودن رو با جون و دل دوست دارم و وقتی دخترای بی حجاب یا دوست پسر دارن میبینم خیلی غصه میخورم و بعضی وقتا حتی برای اونها که حتی اگه نشناسم گریه میکنم لفتش نمیدم... همه از اخلاق و پاکیم میگن و محبوبم تو جمع..و همچنین عزیز پدر من 1 خواهر دارم که عاشقشم و 3برادر.. همین برادرا مشکلن همیشه دعوا همیشه ازار دادن من و غصه خوردن از گلبرگ گل پاکترم و تا حالا تو روی مردی نگاه نکردم با اینکه سنم کمه ولی از همسن و سالام در این موارد بیشتر میفهمم و راهنمای بعضی از دخترا و آدم زود با من احساس راحتی میکنه اگر ببینن گوشی گرفتم میگن چی داره در حالی که پدرم بیشتر از چشماش بم اعتماد داره و حتی اگه به ایشون بگم میگن چی داره میگه ادامه نده و ولشون کن وقتی خواهر برادرانه ای در همه جا : تلویزیون ، در جمع ، بیرون ، مهمونی میبینم لبریز از حسرت میشم ولی تا به حال درونم پی نبرند لبخند میزنم و به حالشون غبطه میخورم... به جایی رسیدم چشم دیدنشونو ندارم.. ازشون کتک میخورم درسته ساکت نمیمونم و جواب میدم ولی حق من این نیس... برای دختر افتاب مهتاب ندیده ای مثل من که همیشه سرشون با وجود منو خواهرم بلنده حق من این نیس... پسرای فامیل ما اکثرشون نمیشناسنم و ندیدنم و اونایی که منو دیدن اونقد به من احترام قائلن که حتی بامن زیاد صحبت نمیکنن و باسر پایین افتاده با من حرف میزنن...حتی درباره خوشگلی به من میگن تو چیی دماغت فلان صورتت بهمان با اینکه خوشگلم و همه اینو میگن خلاصه طولش نمیدم براتون عزیزان.. با خواهراتون خووب باشین بعد پدر شما تکیه گاهشون شید نه شوهر.. بعضی وقتا از بسکه به من فشار میاد مامانم بم میگه شوهرت بدم راحت شی مثل خواهرت...الان با خودم میگم تو اینده برای زندگیم تنها خودم و بعد اون پدرم برای زندگیم تصمیم بگیریم.. به من شک دارن و مامانم به جای اینکه بشون بگه دهنتونو ببندید میگه خواهرش چکش میکنه و سمتشون و میگیره این انصافه اخه؟؟ بعضی وقتا ظهرو میخوابم و شب بیدار تا نبینمشون یعنی حاضرم کور بشم ولی شکنجه نشم هم روحی هم جسمی..دیگه خودتون فرض کنین اینا چه وضعی برام پیش اوردن..بازم میگم با خواهراتوون خوب باشین تا تو حسرت نمونن من ازین خوشی محروم شدم ولی شما خواهراتونو و محروم نکنید..با اینکه کوچیکم ولی با خودم بارها و بارها میگم نمیزارم فرزندانم همچین چیزیو تجربه کنن میخوام صمیمی ترین رابطه رو داشته باشن عزیزترین برای هم باشن ... مرسی که خوندین امیدوارم بدونین برای یه خواهر چقدر سخته اینارو از برادر بچشه و مهر و محبت برادر براش بی معنی و تجربه نشدس..دلم فقط به اجیم خوشه که خدا اونو برام نگه داره که از دنیا بعد پدر و مامان و عمه ای که بزرگم کرده از همینجا میگم حتی اگه ندونه عاشقتم عزیزدلم تو برای من همه کسی بجای اون 3 برادر خداروشکر که کلا محروم نشدم..تاج سرم و افتخارم فقط تویی به همه چیت میبالم لبخند زندگیم..❤️ @azsargozashteha💚
❤️ سلام من میخوام از همسرم بگم براتون. ما بیست سال پیش ازدواج کردیم فامیل دور بودیم و من خاطرخواه شدم. مادرم به شدت مخالف بود ولی هر جوری بود دیگه راضی شد و این ازدواج سر گرفت. مادر من زن خیلی تلخی بود یعنی زندگی تلخش کرده بود با یتیمی بزرگ شده بود زیر دست عموش بعدم یازده سالگی شوهرش داده بودن به بابای سی ساله من. اومده بود تو خونه شوهر و شده بود کلفت خانواده شوهر خودشم هشت تا بچه زاییده بود البته ما هشت تا زنده موندیم امار مرده ها رو ندارم خلاصه که تمام زندگیش از چهار صبح تا نیمه شب کار کرده بود زبونش شده بود مثل مار ولی ته دلش صاف بود بدجنسی نداشت یعنی نمیشست نقشه بکشه حال کسی رو بگیره زندگیش ما بچه ها بودیم فقط مشکلش این بود که راحت زندگی کردن و یه عیب میدونست زیاد به پر و پای عروسها و دامادها میپیچید این وسط زن من بیشتر از همه خار چشمش بود برای اینکه عادتش بود ده یازده صبح از خواب پا میشد کلا ادمی نبود که تو کار کردن به خودش سخت بگیره تو مهمونی ها اخرین نفر بود که پا میشد به کار کردن خلاصه که با مامانم کارد و پنیر بودن. من مامانم و میشناختم سعی میکرد زیاد باهم گلاویز نشن ولی فایده نداشت تا اینکه پدرم فوت کرد ورثه ریختن سر مال و اموال مادرم موند بی خونه و جا و مکان خودشم حرفی نزد بیچاره تو این مسائل مظلوم بود. من و یکی از خواهرام سهم ارثمون و گذاشتیم رو هم براش یه خونه اجاره کردیم چند سالی تنها زندگی میکرد تا اینکه زمین گیر شد خواهرها که خودشون زیر دست داماد بودن پولی نداشتن دو تا برادرامم بی خیرتر از بقیه پول ندادن براش پرستار بگیریم یکم بعضی از خواهرها میرفتن کاراش و میکردن ولی زندگیشون داشت بهم میخورد مادرم به من پیام داد بیا منو ببر سالمندان تا خواهرات طلاق نگرفتن من خیلی اینور اونور کردم تا بتونم یه کاری براش بکنم ولی تنهایی زورم نرسید یه روز از سرکار اومدم خونه یه سری مدارک بردارم برم بذارمش سالمندان دیدم خانمم یه اتاق خونه رو ریخته بیرون مشغول کار گفتم چه کار میکنی گفت برو مادرت و بردار بیار اینجا راستش من خونم بزرگ بود میتونستم مادرم و بیارم پیش خودم ولی به قدری با زنم بد بودن که اصلا جرات نکردم به خانمم پیشنهاد بدم فکر میکردم منو ول کنه بره حتی اگه حرفشو بزنم وقتی اینو گفت همونجا نشستم دم در گفتم متوجه ای داری چی میگی گفت اره نمیشه بذاریش سالمندان خیلی فکر کردم اینم یجور ازمایش خداست اگه بذاریش دیگه روم نمیشه رو به خدا کنم و ازش چیزی بخوام برو برش دار بیارش من خیلی خوشحال شدم ولی وحشت زده هم بودم چون احساس میکردم خونه بشه میدون جنگ مادرمم اولش باورش نمیشد زنم نگهش داره ولی شش سال ازش نگهداری کرد مثل گل ازش پرستاری میکرد خیلی وقتها باهم دعواشونم میشد خیلی سعی میکردن مراعات همو کنن ولی باز یه جاهایی شاخ تو شاخ میشدن جالبه وقتی از هم دلخور میشدن اجازه نمیدادن من دخالت کنم روابط جالبی داشتن من تا جایی که جون داشتم خودم کارهای مادرمو میکردم ولی عمده کارها به عهده زنم بود حتی اخرها که دیگه زیرش لگن میذاشتیم مثل یه بچه پاکش میکرد خواستم بگم این زن فرشته است هر کی بود میگفت هفت تا بچه دیگه داره به من چه تازه دل خوشی هم ازش نداشت ولی غیرت به خرج داد اول جوونیش با یه بچه کوچیک از مادرم نگهداری کرد من روزی هزار بار دستهاشو ببوسم کمه. @azsargozashteha❤️
❤️ سلام خسته نباشی اون خانمی که گفتن برا محبت غسل اویس قرنی میشه بهش بگین نیتش چیه بیشتر توضیح بده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ببخشید میشه پیام منو توی کانال بزارید تا دوستان اگر می تونن کمک کن مشگلم منم حل بشه. راستش امروز همسرم وقتی از سر کار اومد گفت دیگه با ما قرارداد جدید نبستن واین یعنی این که شرکت دیگه بهشون نیاز نداره البته همسرم مرد زحمت کش وکاری هستش به من گفت خدا بزرگه ان شاءالله یه کار خوب پیدا می کنم .دوستان در این ماه عزیز لطف کنید برای همسر من وهمه بیکار ها دعا کنن ان شاءالله خدا با دعای خیر شما دوستان گره از کار ما باز کنه. دوستااگر ذکر ودعای هم بلدن لطف بگید .ممنون از همه عزیزان .طاعات قبول ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام مشکل منم بزارید پسر من ۲ ساله هست و یبوست داره کسی هست که اسم دارویی را بلد باشه و ضد یبوست باشه و یبوستش درست بشه ممنون ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399 لطفا به هر سه سوال پاسخ بدید🙏🌹
❤️ سلام. طاعات‌تون قبول! امیدوارم اوقات خوب و پربرکتی داشته باشید! 😇🌸 منم می‌خوام مثل خیلیا یکم درددل کنم باهاتون... . اگه راهکاری داشتید، بهم بدید ممنون می‌شم. اما هدف اصلیم از گفتن حرفام راهکار گرفتن نیست. شاید می‌نویسم تا قدر داشته‌هاتونو بیش‌تر بدونید. (:💜 من یه خانواده معمولی دارم. مامانمو به شدت ❤️ دوست دارم و عاشقشم. خیلی مهربونه و با هم خوبیم. مشکل اصلیم پدرمه. روابط‌مون با هم مشکل داره. تازه عمل پیوندو انجام داده و تست‌ کروناشم امروز مثبت اعلام شد. اخلاقش از قبل بدتر شده. همه‌ش تیکه می‌ندازه به همه. منم روحیه‌م خیلی حساسه. خیلی! قلبم واقعا می‌شکنه اما کسیو ندارم که باهاش حرف بزنم. دقت که می‌کنم می‌بینم با داداشمم همین‌جوریه اما اون حرفاشو به شوخی می‌گیره و می‌خنده واقعا. تازه کلی‌م جر و بحث می‌کنه و داد و بیداد ولی بازم بابام بیش‌تر دوسش داره. سال بعد کنکور دارم و باید درس بخونم. اما این روحیه اذیتم می‌کنه. این دوران تحصیل مجازی‌م که پدر همه رو در آورده. فقط امیدوارم بابام زودتر خوب بشه و دیگه هیچ وقت مریض نباشه. نه که من دوسش داشته باشم و این دعا رو از سر علاقه بکنم. به خاطر این‌که اگه خوب بشه دیگه کاری به کارم نداره و حداقل نصف روزو بیرون از خونه‌ست. 🙂💔 سعی می‌کنم بهش محبت کنم و تو کاراش کمکش کنم که غرورش نشکنه و از بزرگ کردنم پشیمون نباشه. ولی اذیت می‌شم. با خودم می‌گم به من چه وقتی بهم بی‌احترامی می‌کنه! ولی باز ارزش نداره. ۴۵ سالشه و خیلی وقتی ندارم که از حضورش استفاده کنم. می‌گم همین چند سالی که هست باهاش خوب باشم. ولی واقعا دلم شکسته. (: @azsargozashteha💚
سلام ایام به کام ❤️ کانال 😍👇 فقط داستان و روزی چهار تا پنج قسمت😋👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2188509274C9b8b76b961 لطفا همه عضو بشید بهترین داستاامون بدون سانسور اینجاس🙈👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام خسته نباشی اون خانمی که گفتن برا محبت غسل اویس قرنی میشه بهش بگین نیتش چیه بیش
❤️ 🛑 روز این هفت آیه را نوشته و سر درب ورودی خود بیاویزد،طولی نکشد که کاری خوب پیدا نماید این از مجربات میباشد (آیات۵۰ تا ۵۶ سوره ) بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ (۵۰) قَالَ مَا خَطْبُکُنَّ إِذْ رَاوَدتُّنَّ یُوسُفَ عَن نَّفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِلّهِ ماعَلِمْنَا عَلَیْهِ مِن سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِیزِ الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَاْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ (۵۱) ذَلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ (۵۲)‏ وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (۵۳) وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ (۵۴) قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ (۵۵) وَکَذَلِکَ مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (۵۶) ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب خانمی که گفتند دعا یا ذکری بلدن بگن هر روز هم همسرت و هم شما صبح دعای ذاریات و مزمل رو بخونید هر روز صبح حتما بخونید نیتتون رو صاف کنید میگن اینقدر خوبه اینقدر کار بهت پیشنهاد میدن که استخاره کنی کدومو بری لطفا برای ما هم دعا کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سوال دوم بهشون بگین ختم چهل روز زیارت عاشورا بردارن به نیابت از آقاامام زمان عج هدیه به مادرشون نرجس خاتون خیلی مجربه من خودم حاجت گرفتم از این ختم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خانمی که گفتن همسرشون میگه دیگه شرکت با ما قرار داد نبسته عزیزم ذکر یا جواد الایمه ادرکنی را ۱۴۰۰۰بار بگین طی ۱۴روز بگید اگه هم نتونستین بعد هر نماز ۱۴بار بگین معجزه میکنه امتحان کنید و ضمنا سوره واقعه رو هر شب قبل خواب بخونید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام عزیزان غسل اویس قرنی مستحب هست فقط نیت کنید( غسل میکنم غسل اویس قرنی)مثل بقیه غسلها انجام بدین ذکرودعا یاچیزدیگه ای هم نمیخادوکلا محبت میاره بین خانواده مادروفرزندان و همسران: انجام بدیدخیلی خوبه انشاا...نتیجه میگیرید ماراهم دعا کنید😍 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ برای پیدا شدن کار وشغل بعد از نماز صبح به مدت 40 روز دو ایه 26و 27 سوره آل عمران (قل اللهم مالک الملک تا بغیر حساب) 40 مرتبه بخوانید. انشاءالله گشایش می‌شود. نماز صبح قضا نشود. نماز که قضا بشه برکت از خونه میره. این ختمی که نوشتم خودم تجربه کردم به حاجت رسیدم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ی تجربه ک خیلی بهش اعتقاددارم توسل ب امام جواد هست. برای کارگرفتاری سلامتی خیلی خوبه بعدهرنماز14مرتبه بگین یاجوادالائمه ادرکنی. شب هاهم سوره ذاریات بخونین ب نیت شغل وروزی من برای همسرم خوندم دوماه نشدک دوتاشغل پیداکرده خداروشکرزندگیمون خوب شده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای اون خانم که گفته کارشوهرم ازش گرفتنددعای نادعلی کبیر برای هرمشکل که دارید بعداز نماز روزی چندمرتبه بخونید وتوکل برخداوند مهربان که حاجت می گیرید انشالله اگر توی مفاتع نبود توی برنامه بازار پیداش. کنیدممنون از ادمین ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_چهاردهم بالاخره نخ درو کشیدم و با ترس رفتم توی حیاط، از اینکه قدم از قدم بردارم میترسیدم.. گ
درسته حمید هم کم بهم بدی نکرده بود اما بودنش برای من از نبودنش توی اون خونه بهتر بود.. خلاصه اون شب حمید بالاخره آموزشیش تموم شده بود و برگشته بود. تا صبح نخوابیدم و توی بغل حمید به حرفاش گوش دادم، به اتفاقایی که افتاده.. یکجوری حرف میزد که انگار فرماندهی ارتشی چیزی رو داده بودن دستش..! خیلی سعی کردم از اتفاقایی که برام افتاده بود... از بلایی که نزدیک بود سعید سرم بیاره و از این حرفا بزنم ولی میترسیدم باور نکنه و برای خودم شر بشه.. بعد از اون حمید شهر نزدیک تر افتاده بود و اخر هفته خونه بود، که برای من دلگرمی بزرگی بود.. بدترین اتفاقی که توی اون مدت افتاده بود، نامزد شدن سمیه با یه پسر کرجی بود.. این یعنی از این خونه دور میشد و تنها کمک کننده و حمایت کننده ی زندگیمو از دست میدادم برای مراسماتش لباسایی رو پوشیدم که از خونه ی پدریم بود، یاد حرف نریمان و مامان افتادم که گفت لباسا رو ببر که این اخرین خریدای زندگیتن.. ولی عشقمو نسبت به حمید از دست نداده بودم، با وجود تمام بچه ننه بازیاش با عقب افتادن پریودیم فهمیدم که خاک به سر شدم... بچه دوست داشتم ولی نه اینکه توی این فلاکت و بدبختی بخوام بچه دار شم.. رفتم آزمایش دادم و مطمئن شدم که نتیجه مثبته! همه خوشحال بودن، حمی، سمیه و حتی عشرت، همه غیر از من.. از صبح مینشستم روی قالی تا زودتر بتونم تمومش کنم و خرج زایمانمو لااقل بتونم درارم..! روی قالی نشسته بودم، سر ظهر بود و دفتین میزدم، عشرت از اتاق بغلی داد زد ول کن دختر میخوایم کپه مرگمونو بزاریم.. بدون توجه به حرفش محکم تر به کارم ادامه دادم، بلند گفتم این بچه خرج داره، تو میدی عشرت خانم؟ پشت سرمو نگاه کردم، بهم گفت حالا که اینجوری دفتین میزنی براش وای به حالت اگه دختر باشه... وای به حالت اگه پسر نباشه.. از تخت قالی پایین اومدم، میدونستم جرات نمیکنه آسیبی بهم برسونه با این وضعیتم، تو چشماش زل زدم و دست گذاشتم روی نقطه ضعفش.. گفتم اتفاقا اگه قراره یکی مثل سعید باشه میخوام صد سال سیاه نیاد...! یقمو گرفت که بهش گفتم فکر نکنم انقد جرات داشته باشی که با بچه توی شکمم بخوای بلایی سرم بیاری.. یقمو ول کرد و هولم داد عقب... @azsargozashteha💚
برگرد وُ برایم غزلی ناب بیاور من تشنه لبم، تشنه دلم، آب بیاور لبریز شده کاسه ی صبرم به خداوند! پیغام بده: جانِ دلم! تاب بیاور بیداری شب های بدون تو مرا کشت برگرد وُ در آغوش خودت خواب بیاور آن کودک نوپا به خدا پیر شد از عشق همراه خودت کودکی و "تاب" بیاور تنهایی و افسوس رفیقم شده بی تو اصلا تو بیا دوست ناباب بیاور برگرد وُ نثار دلِ ناشادِ من وُ عشق... حرفی سخنی یا غزلی ناب بیاور ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎◍⃟💛◍⃟💜◍⃟💚💚💚
❤️ با سلام خدمت شما ادمین گرامی وعزیز با ارزوی قبولی طاعات وعبادات همه شما عزیزان ادمین عزیز یه خواهش ازتون دارم واونم اینه که یه سوال دارم از اعضای محترم کانال واونم این هست که ازشون راهنمایی میخوام خواهش دارم راهنماییم کنید امروز برادرم یه دختر رو نشون بنده دادن وازم خواستن که درابتدا اون دختر خانم رو از مادرش خواستگاری کنم واگه مادر وخانوادش راضی بودن با خانواده برا امر خیر مزاحم این خونواده بشیم اما سوال من این هست توی برخورد اول چه چیزی بگم که ایشان تحت تاثیر قراربگیره ودر ضمن اولین بار هست که میخوام این کار رو انجام بدم واصلا نمیدونم چه جور باید برخورد بکنم که مادر اون دختر خانم توی همون برخورد اول جواب رد نده اولش که اونا رو میبینم چی بگم چیکار کنم ؟؟؟؟ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقتتون بخیر اگه میشه لطف کنیدمشکل منم بذارین توکانال خیلی خوبتون الان بیست روزی هست توخونه م کک پیداشده.نمیدونم ازکجاوچطوری اومدن .تمام زندگیموریختم بیرون وشستم وضدعفونی کردم وسمپاشی کردم.کمترشدن ولی ریشه کن نشدن.خواهش میکنم اگه کسی تجربه ای داره دراین موردبگه چکارکنم یاازچه سمی استفاده کنم که ازشر نیش های دردناکشون راحت بشیم 😢 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام من یکسال وسه ماه عروسی کردیم ولی بچه ندارم اقام ازمایش اسپرم دادگفتن صفره سنوگرافیش خوب بردوازمایش هورمونشم خوب بود خاستم برم اسپرم اهدایی ک چون خودم کیست داشتم نشدگفتم برم جنین اهدایی ک گفتن اااقات نمونه بردازی نشه نامه نمیدم منم ایقدگریه کردم استخاره گرفتم برم یزدگف خوبه مایه چشم روشنیتون میشع خوشحال میشید،استخاره قران اشتباه که تمیکنه مگه نه?توروخداکسی بوده مثل شوهرم ولی بچع دارشده باشع?27سالمع دارم دق میکنم عاشق بچمم😭😭،توروخداراهنماییم کنید ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399 لطفا به هر سه سوال پاسخ بدید🙏🌹
❤️ سلام من تازه با کانالتون اشنا شدم، من از ده سالگی افتادم زیر دست نامادری مادرم طلاق گرفت واز بچگی غصه دوری مادرم و ازارهای بسیار زیاد ودشمنی نامادریم واز قضا بدتر ازهمش برادربزرگم ک مشکلات ازش دیو ساخته بود لحظه ب لحظه عذابم میدادسر کوچکترین چیز کتکم میزد شب وروز غصه میخوردم هیچ پناهی هم نداشتم ک شکایت ببرم پدرم هم سرکاربود ک کلاسرش تو لاک خودش بود اصلا باهم هیچ ارتباط پدر دختری نداشتم فقط ی برادر کوچک داشتم ک درکم میکرد وباهم دوست بودیم ولی هیچکاری ازش برنمیومد فقط اذیتم نمیکرد، خلاصه ۱۷ سالگی با هیییچ تجربه ای منو دادن ب ی معتاد ک هیچ علاقه ای بهش نداشتم اینم بگم ک درزیبایی سرامد کل طایفه والبته روستا بودم اینوبارها اززبان تک تک مردم میشنیدم ولی هیچ اهمیتی برام نداشت چون کمکم نمیکرد، اینکه درزندگی همسرم چ زجرهای جدیدی کشیدم رو کار ندارم فقط حرفم اینه الان دختر ۱۱ ساله ای دارم ک پدرش هیچ وقت نبود ک محبت پدرانه بهش بکنه منم باتوجه ب گذشته وحال بدی ک دارم ومحبت ندیدم اصلا بلد نیستم بهش محبت کنم و ی جورایی سرگرم کارهای عبادی وچیزهای دیگه هستم، دخترم عاشق شده بدجور طوری ک وقتی پیامهاش رو با اون گرگ دیدم همش از خودکشی حرف میزدهمش خدا رو شکر میکنم ک قبل از اینکه دیربشه متوجه شدم ولی از شما کمک میخوام خواهشا بهم بگید چکارکنم چطوری محبت کنم چ جور توجهی کنم ک هم محبت مادرانه نشون بدم هم کمبود اون عشق لعنتی رو کرده باشم. باانکه ب شدت محدودش کردم وکاملا محجوب هست وبیرون هم نمیره ولی ازطریق فضای مجازی اشناشده باهاش ممنون میشم از پیشنهاداتتون ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام خسته نباشی اون خانمی که گفتن برا محبت غسل اویس قرنی میشه بهش بگین نیتش چیه بیش
❤️ سلام میخواستم در جواب اون خانمی که گفتن پسر دوسالشون یبوست دارن راهکار خواسته بودن بگم که یه قاشق غذاخوری خاکشیر و یه مقدار گلاب بریزن تو لیوان در حال جوش و با نبات شیرینش کنن بدن هروز صبح ناشتا میل کنه ،تا چند ماه اینکار رو انجام بدن انشاالله خوب میشه،این راهکار دکتر متخصص کودکان گفتن ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام اون خانمی که گفتن بچشون یبوست داره پسر منم یبوست داره ببردمش دکتر بهش پودر پیدرولاکس داد منم 3 ساله دارم مصرف میکنم اخه منم همین مشکل رو دارم حتی دوران بارداری هم میخوردم شکر خدا خوبیم یه قاشق از پودر رو بریز توی یه لیوان اب و بده بخوره اوایل روزی 2 بار بعدش که بهتر شد روزی یه بار. میتونی اب میوه یا شکر هم بریزی داخلش ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ توصیه میکنم یه دوره سه هفته ای صبهای ناشتا یا اخر شبها ❎ خوراک بارهنگ : (1 ق م بارهنگ + نصف استکان گلاب + نصف استکان عرق نعنا) ۱۰ دقیقه روی حرارت ملایم بجوشه بعداز خاموشی شعله + ۱ ق م عسل هرشبم دو قطره روغن بنفشه زیتونی / زیتون در نافش بچکونید و ابروهاشم با همین روغن ماساژ بدید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای یبوست فرزند 2ساله. از روغن زیتون در غذاهای بچه استفاده کنند. انجیر خشکه رو شب اب کنند و فردا به بچه بدهند، انجیر اهن و کلسیم و ویتامین‌های زیادی داره و برای یبوست عالیه. خاکشیر را شسته و در اب جوش ریخته و به بچه بدهند. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به اون خانمی که گفتن پسرش یبوس میشه روغن زیتون بهش بدصبح ناشتاخاک شیربااب ولرم بخورهیچ وقت اب سردنخورهمیشه اب ولرم بخورسبوس برنج یاسبوس گندم خیلی خوب ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برا یبوست به پسرتون روزی چند تا خرما بده بخوره هر بار که میره دستشویی پشتش رو روغن زیتون بکش بعدش صبح ها قبل از صبحانه بهش یه استکان آب ولرم بخوره ان شاالله کم کم خوب میشه شربت انجیر هم عالیه انجیر هم شب داخل گلاب بزار فردا صبح بهش بده داروهای شیمیایی فقط باعث میشه به مرور روده تنبل بشه من خودم این مشکل داشتم از بس داروهام عوض کرده بودن دیگه روده هام تنبل شده بود و دیگه هیچ دارویی روم جواب نمیداد تا اینکه تصمیم گرفتم داروی شیمیایی اصلا نخورم خداروشکر الان دوساله که با این روش بهترم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام.برای اون خانمی ک پسرشون یبوست دارن: چندروز صبحها قبل از صبحونه و آخر شب بهش این دمنوش رو بدین عالی جواب میده اب رو بجوشونید کمی خاکشیر با نبات بذارید داخلش و چنددقیقه دم کنید ولرم یا کمی گرم بود بدید بخوره برادخترم خیلی خوب جواب داد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام عزیزم. برای بچه ای که یبوست داره از داروخانه شربت انجیر تهیه کنن عالیه. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ برای یبوست آش برگ چغندر که سبزی اون برگ چغندر هست درست کنید. غذاهاتون همیشه خشکه برنج اگه میخورید با کره یا روغن زیتون یا روغن کنجد زیاد بهش بدین در همه غذاهاش اگه یک قاشق روغن زیتون بریزید خیلی خوبه. راه گرون قیمتش هم خوردن روغن بادام شیرین است ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دوست عزیزی ک پسرتون یبوست داره بهش داروندین کره روبزارین نرم بشه توش ی قاشق خاکشیربریزین هم بزنین بخوره خوب میشه . بهش مایعات زیادبدین .سبزیجات ومیوه هم فراموشتون نشه . ترنجبینم میگن خوبه بایدتوابجوش حل کنین صاف کنین بدین بخوره .امای مشکلی هست بعضیاب داروهای گیاهی حساسیت دارن ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام صبحتون بخیر وخوشی در رابطه با خانمی که پسرشون یبوست داشت انجیر خشک، آلو خشک و از همه بهتر پَر گل سرخ خیلی خوبه.
سلام من به زور و اصرار بابام تو سن کم ازدواج کردم و اصلا اولشم ندیدمش حتی چه شکلیه ،همسرم ده سال ازم بزرگتر بود .موهاش جا به جا ریخته بود و با اینکه سنی نداشت چون از بچگی زحمت کشیده بود قیافش مثل مردای چهل ساله شده بود.منم به خاطر این چیزا ازش بدم میومد و حسرت به دل بودم. کم کم از سر بچگی و حماقت با یه پسری اشنا شدم بدجوری عاشق و شیفته اش بودم کارم شده بود شبانه روز براش نامه های عاشقانه نوشتن.اونم جوابمو میداد ،ولی یه مدت که گذشت خواسته های عجیب غریبش شروع شد ،من از خدا و از شوهرم میترسیدم هر روزم شده بود گریه و التماس ولی اون بدتر اذیتم میکرد‌.یه روز بهم گفت یا فردا هر چی میگم گوش میکنی یا میام زنگ خونتو میزنم به شوهرت همه چیو میگم...منم محکم گفتم هر کار دوس داری بکن... نمیدونم تو قلبم چی احساس کردم گفتم خدایا خودمو سپردم دست خودت نجاتم بده ،اخرش یه شب اومد در خونه زنگ درو زد پاکتی که توش نامه هام بودو انداخت توی حیاط و فرار کرد شوهرم رفت بیرون و پاکت به دست اومد.بدون حرفی نشست و یکی یکی نامه ها رو خوند ،منم مثل گوسفند قربونی نشسته بودم و نگاش میکردم .بعدشم بدون هیچ حرفی رفت بیرون میتونستم تو این فاصله در برم ولی نشستم سرجام و فقط از خدا کمک خواستم ،دو سه ساعت بعد دیدم با لگد دارن میکوبن به در....👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df داستان زندگی این خانم رو بخونید،دلتونو میلرزونه❤️👆
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۲۵🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052560.mp3
1.6M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۲۵🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ با سلام خدمت شما ادمین گرامی وعزیز با ارزوی قبولی طاعات وعبادات همه شما عزیزان ادمین
❤️ در مورد خانمی که همسرشون اسپرم صفر هست.همسر من وبرادر شوهرمم همینطور بودند.در مورد همسر من هیچ راهی جواب نداد.از ایشون نمونه برداری کردند برای کشت اسپرم.ولی نشد.وما هرگز بچه دار نشدیم.اما برای برادر شوهرم چون جوونتر بودن جواب داد الان ۲تا بچه سالم دارن.شماهم ناامید نباش.اگه خدا بخواد درست میشه.🙂 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برا خانمی که بچه دار نمی شوند .تواینترنت سرچ کنید دکتر صاحب کشاف نطرش اینه هرخانمی پریود میشه بچه دار میشه بدون جراحی. انشاالله خداوند دلتون رو شاد کنه. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد دوستمون که بچه دار نمیشن و خودشون کیست دارن و شوهرش اسپرم صفر . دقیقا مشکل ما . من نزدیک نه سال بچه دار نشدم تا اخر سر اتفاقی با کلینیک ناباروری ابن سینا تهران اشنا شدم اونجا با ازمایشات تخصصی متوجه شدن رحم خودم هم مشکل داره و دارو به خودم دادن هم کیستم رفت هم رحمم عمل کردن و تونستم اسپرم اهدایی بگیرم و حالا یه بچه پنج ساله دارم که خیلی عزیزه برامون . فقط هزینه اش یه کم زیاده امیدوارم شما هم جواب بگیرید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دوست عزیز شما باید برید مرکز ناباروری.انجا شوهر شما را تحت درمان خوراکی قرار ميدند بعد که اسپرمشون تقویت شد اقدام به کارهای دیگه می‌کنند که بعدش کاشت را انجام ميدند.برادرم این شرایط را داشت حالا یه دختر سه ساله داره.انشاالله درست میشه امیدتون به خداباشه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب خانومی اسپرم آقاشون صفر بود. من خودم مشکل باروری داشتم و گفته بودن باید lvf کنم ولی من دوست نداشتم با طب سنتی و داروهای گیاهی که خوردم ۴ ماه بعد باردارشدم. شماهم سریع سراغ اسپرم اهدایی نرید اولا که خیلی از مراجع حلال نمیدونند . اگه مشهد زندگی می کنید جهاد ۴ مجتمع ثامن دکترهاش خوب و معتبر و امتحان شده است هستند ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_پانزدهم درسته حمید هم کم بهم بدی نکرده بود اما بودنش برای من از نبودنش توی اون خونه بهتر بود.
خبر بارداریم به خانوادمم رسیده بود، امید داشتم حالا دیگه باهام آشتی کنن و حمایتم کنن..! ولی یه روز که نریمان رو توی کوچه دیدم و با دیدن شکمم که بالا اومده بود تف کرد روی زمین.... امیدم نا امید شد، هم سالهام رو میدیدم که با زایمانشون، مادرشون میاد ازشون مراقبت میکنه یا ده بیست روز میرن خونه مادرشون ولی من نه.. و بیشتر آتیش میگرفتم روی قالی نشسته بودم، عادت کرده بودم به این قالی و بچه ای که تو شکممه. اصلا کمتر سختی میکشیدم وقتی به بچم فکر میکردم، با صدای در از جا پریدم.. چون کسی در خونه ی عشرت رو معمولا نمیزد! بی اختیار دوییدم سمت در، دختر کوچیکه عشرت درو باز کرده بود و هی میگفت خاله بیا تو.. بیشتر کنجکاو شدم، همینجور پا برهنه رفتم دم در مادرم با یه بقچه ایستاده بود، هولکی سلام داد، هنوز انقد روم باز نشده بود که بپرم بغلش کنم.. رفتم نزدیکتر و اروم سلام دادم، نگاهی به سر و ریختم انداخت و ریز لب گفت دمپایی میپوشیدی، کزاز میگیری نازی.. خجالت زده سرمو انداختم پایین، راست میگفت، اصلا تمام اخلاق و خلق و خوم شبیه این خانواده شده بود! اینکه لباسامو دیر به دیر میشستم یا بدون دمپایی میرفتم توی حیاط.. گفت خب عیبی نداره، ببین این بقچه رو بگیر توش پره لباسه، نمیدونستم بچت پسره یا دختر، ایشالا پسر باشه که بهتره، منم لباس پسرونه گرفتم، لباس پسرونه رو میتونی تن دختر کنی ولی دخترونه رو نمیتونی.. بعد در گوشم گفت وسطش برات پسته و گردو و مغز کردم گذاشتم، میدونم اینجا هیچی گیرت نمیاد بخوری.. حرف مادرم از سر طعنه نبود و دلسوزانه میگفت میدونم گیرت نمیاد، عشرت عقب تر ایستاده بود و خیره خیره نگاه میکرد بعدم گفت اقاتو داداشت نمیدونن اومدم بهترم هست نفهمن شر میشه.. اشک تو چشام حلقه زده بود، از خونه زد بیرون، احساس غرور میکردم که بالاخره مادرم چهارتا تیکه لباس برام آورده و ذوق میکردم که حتما منو بخشیده.. برگشتم سمت اتاقم، عشرت گفت فکر نکنی خیلی برات اورده دختر! بهش نگاه خصمانه ای انداختم و بدون اینکه جواب بدم راهمو کشیدم و رفتم، اما ول کن نبود گفت مادرت خیلیه تشریف فرما شد به خونه ما..! قبلا کلفتشونم نمیفرستادن در این خونه، الان پیشکشی میفرستن! @azsargozashteha💚
❤️ سلام طاعات وعباداتتون قبول میخواستم در جواب خانم عزیزی که یک سال و سه ماه ازدواج کردن بگم اول اینکه اصلا غم بچه نداشتن رو نخورن حتما حکمتی توش هست چوم اگه اسپرم ضعیف باشه باعث سقط جنین میشه. دوم اینکه تقریبا الان مشکل بیشتر زوج ها از ضعیف بودن آقایان هست😢 چون شرایط کاری بعضی ها سخت هست مثلا زیاد ایستاده بودن وگرم بودن باعث ضعیف شدن اسپرم میشه😞. بعدش هم اگر میتونیدبرای سونوگرافی وآزمایش یک جای خوب و مطمئن برید چون بعضی ازمایشگاه ها وسونو گرافی اشتباه میگن من خودم این مشکل روسه ساله دارم و مثل شما عاشق بچه هستم من و همسرم از اول ازدواجمون بچه میخواستیم👨‍👩‍👧‍👦 و اقدام کردیم ورفتیم دکتر همه دکترا بهمون میگفتن هردوتاتون سالم هستین ولی معلوم نیست علت نازایی چیه ما که جواب نگرفتیم بعدا دکترمون رو عوض کردیم 🙄 دکتر برای همسرم دوباره آزمایش اسپرم نوشت که انجام بده وقتی که جوابش رو به دکتر نشون دادیم دکتر تعجب کرد که شوهرت خیلی قویه وکمتر کسی پیدا میشه که اینجوری باشه من و همسرم باور کردیم خلاصه بعد از گذشت دوسال فکر کردم🤔 وبه دکتر گفتم اکه میشه یک بار دیگه همسرم بره ازمایش شاید همسر ضیف شده باشه ولی دکتر گفت نه. ما هم بیخیال شدیم که زد بعداز چند ماه همسرم دل درد گرفت رفتیم دکتر و سونوگرافی که به همسرم گفتن اسپرمت صفر شده و واریکوسل شدید داری😢 ما همون جا از تعجب موندیم😲که چیکار کنیم . همکار اقامون گفتش یه جا یه دکتر اورولوژی خوب وماهر به نام دکتر علی حاجب هست ایشون دکتر جوانی هستن برین تحت نظر ایشون باشید خلاصه سرتون رو به درد نیارم😊❤ مارفیتیم پیش دکتر تا ازمایش ها رو دید گفتش باید هر چه سریعتر عمل بشه. عملش هم خیلی اسون بودچند روز بعدش همسر رفت عمل وخدا رو شکر عملش خیلی خوب بود و دکتر براش دارو نوشت تا مصرف کنن ماهم حین درمان از بعضی داروهای سنتی که خیلی خوب بودن استفاده کردیم مثل دمنوش اسیاب شده خَرنوب ، روزی هفت تاسیاه دونه با عسل طبیعی هم اقا و خانم (برای تنبلی و کیست تخمدان خوبه )و ... ما این هارو مصرف کردیم که خدا رو شکر الان همسرم قدرت باروریشون بالا رفته واسپرم قوی شده حالابا توکل به خدا وتوسل منتظریم تا هر وقت به صلاحمون بود بچه دار بشیم خلاصه جمع بندی کنیم امیدتون رو از دست ندین و توکل کنید🤲🏻 و به زور از خدا بچه نخواید. بگین خدایا هروقت اولاد دادی فقط سالم و صالح بده 😊. دوما یه ازمایشگاه خوب که یه جاهست ازمایشگاه دانش تو بلوار کشاورز و دکتر اورولوژی خوب مثل دکتر حاجب که خیلی کمکمون کرد برید و امیدوارم ان شاءالله خدا چندتا فرزند خوب و صالح به شما بده🥰💕 شرمنده خیلی طولانی شد😊😊😊 هم میخواستم از تجربیات خودم بگم و هم با شما دوستان درد ودل کنم دوستان هم برای ظهور آقا امام زمان(عج) دعا کنید🤲🏻💐 هم برای کسانی که چشم انتظار فرزند هستن 😊😊هم برای من که حاجتمو بگیرم🌼 التماس دعا @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ با سلام خدمت شما ادمین گرامی وعزیز با ارزوی قبولی طاعات وعبادات همه شما عزیزان ادمین
❤️ سلام در جواب اون خانومی ک کک تو خونش پیدا شده برو عطاری و بهش بگو پودر کک کش بهت بده یادت باشه بسته بندی هست اونایی ک تو بطری هستن فایده ندارع وقتی گرفتی زیر تمام فرشای خونتون و گوشه کنارای دیوار کم کم بریز از ماسک هم استفاده کنی خیلی خیلی زود تاثیر میزاره یعنی حتی از فرداشم نیستن ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون خانمی که تو خونشون کک پیدا شده تو خونه گوگرد بسوزونیدالبته باید بدونید که باید به محض سوزاندن از خونه خارج بشید و تا ۲۴ ساعت نرید خونتون باز هم در مورد گوگرد تحقیق کنید جاری من این کار رو کرد وجواب داد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با خانمی که کک تو خونشون هستش : سم پاشی کردند ولی هنوز ریشه کن نشدند دو تا دلیل دارد :1 ـ سم ها قوی نبودند 2 _ باید جای جایش ( جای اصلی) سم پاشی کنید تا کاملا از بین بروند ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با اون فردی که گفته بودن کک پیدا شده یه اسپری به نام کامن هست که همه شونو ریشه کن میکنه ما هم همین مشکل رو داشتیم حل شد @azsargozashteha💚
من و دل هر دو زآغوش کسی طرد شدیم هردو از عشق در این مساله دلسرد شدیم جغد شومی به سرشاخه ی احساس نشست زیر باران بهاری من و دل زرد شدیم !!! کوچه هر شب به خودش باز مرا می خواند ما به عشق غزل از چشم تو شبگرد شدیم زندگی ؛ حسرت یک عمر نداری ها بود ... وه چه قدر زود هم آغوش غم و درد شدیم ما به یاد تو و گیسوی رهایت در باد دل سپردیم به هر کوچه و ولگرد شدیم بچه بودیم در این راه من و یک دل زار زیر باران غمش گریه کنان مرد شدیم !!! .‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎◍⃟💛◍⃟💜◍⃟💚💚💚
❤️ سلام خسته نباشید میشه مشکل من رو بذارید من نامزد دارم قرار هست چند وقته دیگه بریم سر خونه زندگیمون نامزدم بسیار ادم شریفی هست نجیب ابرومند و سربزیر از نظر مالی هم خوب وقتی اومد خاستگاری هرچی داشت بنام من زد خونه زمین و... بسیار ادم خانوادده دوست و مومن هست از طرفی مادر و برادرم خیلی بدجنس هستن طوری که تو فامیل معروفنن بشدت هم من رو اذیت میکنن طوری که من الان دو هفته هست از ترس اینکه دعوام نکنن همش داخل اتاقم بهم غذا نمیدن خودم شاغلم خودم غذا میگیرم برا خودم حالا میخوان نقشه بکشن عروسی مو بهم بزنن یا عقب بندازن هیچ دلیلی هم ندارن حتی بزرگترا اومدن دخالت کردن تا راضی شدن من نامزد کنم اما الان لجشون گرفته خواهش میکنم بهم بگید چیکار کنم زودتر عروسی کنم از دستشون راحت بشم اینم بگم به همه فامیل بی احترامی کردن شکایت هم نمیتونم بکنم پیش مشاور هم رفتم بیفایده بود دعا نویس هم برام کاری نکرد با روی خوش و محبت هم با خانوادم برخورد میکنم مثلا من برا برادرم کار دولتی پیدا کردم و شاغل شد برای مادرم خرج میکنم براشون کم نمیذارم اما اونا همش میگن تو باید بدبخت بشی خواهش میکن ذکری ختمی دعایی هرچی فکر میکنید خوبه بمن بدید خلاص بشم ممنونم ایدی ادمین👇🌹 @habibam1399 لطفا پاسخ ها کوتاه باشد🙏🌹 @azsargozashteha💚
❤️ منم قصه ام رو براتون تعریف کنم پدر من یک سوپرمارکت داشت تو یک کوچه منم هر وقت دانشگاه نبودم میرفتم کمک روبروی مغازه یک خونه دو طبقه بود که طبقه بالاش یک زن و شوهر تازه عروس زندگی میکردن من آدم چشم چرونی نیستم اونم با زن شوهردار ولی همیشه این خانم رو که میدیدم تو دلم تحسینش میکردم نجیب بود به کسی کاری نداشت ولی از اونور یک شوهر آشغالی داشت که خدا میدونه همش با همسایه ها درگیر بود خودم بیشتر از صد بار دیده بودم که خانمش نبود چکارا که نمیکرد تو دلم میگفتم بی لیاقت زن به اون خوبی داری یکی دو سالی گذشت و من تو این مدت میدیدم گاهی خانمش کتکم خورده بود یک روز من پشت مغازه مشغول بودم بابام پای صندوق بود خانمش اومد کارتن خالی میخواست بابام پرسید دخترم دارید جابه جا میشید یهو بغضش ترکید که صبح طلاقم و گرفتم بابام انقدر ناراحت شد که گفت تو برو من کارتن ها رو برات میفرستم من و یک ربع بعد با کارتونهای خالی فرستاد بالا مامانش اومد گرفت تشکر کرد منم حرفی نزدم چند روز بعدش یک اقایی اومد گفت پدر همین خانمه یکم خرده ریز مونده بود میخواست وانت بگیره از من پرسید اشنا ندارم تو اون کوچه وانتی باشه ما خودمون برای مغازه یک وانت داشتیم بابام که خیلی ناراحت بود سر این موضوع من و فرستاد کمک خونشون نزدیک بود سه چهار تا ایستگاه اونورتر جالبه که همسایه مامان بزرگم از آب دراومدن بعد اون دورادور همیشه امارش و از مامان بزرگم میگرفتم اونم زن خیلی پایه و روشن فکری بود بعد یکسال که درسم تموم شد و یک کار کوچیک پیدا کردم خواستم برم خواستگاریش که مامانم قیامت کرد که من عروس مطلقه نمیخوام بابامم راضی نبود خیلی ولی مامان بزرگم پشتم بود دوتایی باهم رفتیم خواستگاری اولش چون خانوادم نبودن قبول نکردن ولی هرجوری بود خودم و بهشون ثابت کردم دیگه تعریف نمیکنم مامانم چه جنگ جهانی راه انداخت ولی تمام مدت پشت زنم بودم نذاشتم اینبار دیگه چشمش گریون بشه سال اول تو خونه مامان بزرگم بودیم شبانه روز دوتایی کار کردیم خونه جدا گرفتیم ماشین خریدیم وضعمون خوب شد وقتی دخترم به دنیا اومد خانواده ام باهامون اشتی کردن جالبه الان خانمم محبوب ترین و عزیزترین عروس مادرمه انقدرم زن خوبیه که هیچ کینه ای به دل نگرفته از خانوادم. @azsargozashteha💚
❤️ سلام، بنده حدود 4 سالی میشه، وسواسیت گرفتم، وسواس شستشو، انقدر دستامو میشورم، خونه ام همش گردوخاکه، اصلا نمیرسم، تمیز کنم، انگار بدنم نمیکشه، از اینورم، انقدر وسواس شستشو دارم که، و مدام در حال چک کردن، وسایل خونه ام هستم، در حالی که همه جا کثیفه، لطفا اگه کسی بوده، خوب شده،چجوری خوب شده، راهنماییم کنه، خدا اجرتون بده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به همه کسي هست که تو شيراز ي طبيب طب سنتي بشناسد که کارش عالي باشه ممنون ميشم برام ادشو بدين. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمین جان لطفا مشکل منم بزاریدمن فیبرم دارم چند تا دکتر متخصص رفتم یکیشون گفت گروه خونیت0منفی هست و سخت گیر میاد ممکنه زیر عمل خونریزی کنی بمیری اعصابم خورد شد که اینجوری گفت نمیدونم تا چه حد اگاهی داشت گفت اما پیش یک دکتر دیگه رفتم این حرف دکتر رو گفتم خندید و خلاصه چند تا دکتر که رفتم گفتن تا به کم خونی شدید نرسیدی عمل نکن اما من خیلی کم خونی پیدا کردم و اینجور نمیشه ادامه داد راستش من از عمل خیلی خیلی وحشت دارم دو بار تمام ازمایشها رو دادم و برای عمل اماده شدم اما از ترس نرفتم عمل کنم حالا میگن طب سنتی هم خوبه ممنون میشم راهنماییم کنید چیکار کنم ایا طب سنتی خوب یا دکتر خوب میشناسید معرفی کنید و بگید کدوم راه بهتره ممنونم از تون🙏 ایدی ادمین👇🌹 @habibam1399 لطفا به هر سه سوال پاسخ بدید🙏🌹