#مسافر_بهشت ❤️ صحبتي است با امام عزيزمان ، امام اي قلب تپنده همه ملت مظلوم، اي كسي كه همه محرومين چشم به تو دوخته اند ، بنام تو و به نگاه تو و صحبت هاي تو اميد بسته اند امام عزيز اگر اين حقير اكنون چيزي دارم مال من نيست مال شهيد است از وجود مبارك و رهبري تو بوده است از وجود راهنمايي ها و ارشادات تو بوده است. امام عزيز از تو خيلي ممنون هستم خداوند را شكر مي كنم كه خداوند ترا مأمور بر اين نموده است كه ما را نجات بدهي، ما به كجا مي رفتيم، چه بوديم و حال در كجا هستيم؟ عزت پيدا كرديم، شوكت پيدا كرديم، عظمت پيدا كرديم، همه اينها اول از وجود خداست و دوم از رهنمودهاي تو امام عزيز بوده است از تو خيلي ممنون هستيم و انشاء ا... اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالي وجودت را هميشه در پناه خودش محفوظ بدارد و فرداي قيامت شفيع ما بنمايد و ما در آن زمان دامن ترا بگيريم و از تو استمداد بخواهيم و از تو ياري بجوييم و از تو كمك بگيريم و تو آنجا دستمان را بگيري و آنجا ما را كمك كني همانگونه كه اينجا ما را كمك كردي، رهبر ما بودي، آنجا هم پيش جدت كمك كني و از جدت بخواهي كه ما در آنجا شرمنده نباشيم، رو سفيد باشيم. امام عزيز من با چه زباني از تو تشكر كنم كه لياقت تشكر كردن را هم ندارم من نمي توانم خودم را به عنوان يك شاكر آن هم در مقابل وجودت، در مقابل خوبي هايت مقاومتت، استواريت و گذشتت قرار بدهم، آن قدر آقايي و آن قدر مولايي كه حتي به آن افرادي كه منافق بودند و بر عليه اسلام قيام كردند فرمودي اسلحه هايتان را تا جنايت نكرديد بر زمين بگذاريد و به آغوش مردم بازگرديد؛ اين قدر مهرباني و اين قدر عفو مي كني ، امام عزيز تو ما را حيات بخشيدي خداوند به ما منت گذاشت كه ترا به هدايت ما فرستاد ما خدا را شكر مي كنيم و او را شاكريم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي خميني را نگهدار....... و اما صحبتي است با خانواده معظم شهدا، سلام عليكم، اي كساني كه در راه خدا شهيد داده ايد چه يك نفر، چه چند نفر، همه تان الآن خون هايتان با هم يكي شد شما خانواده هاي شهدا خونهايتان با هم عجين شده است خداوند لطفي به شما نمود كه اين لطف را به همه كس نكرد خداوند شما را در وضعيت ارزشمندي قرار داد ارزشمندي همان بود كه عزيزتان را در راه خدا هديه كرديد، حضرت ابراهيم (ع) وقتي حضرت اسماعيل را به قربانگاه مي برد آن موقعي ارزشش پيش خدا زياد مي شود كه خنجر بر گردن اسماعيلش مي گذارد چرا خداوند گوسفندي فرستاد تا حضرت اسماعيل در آنجا قرباني نشود براي اينكه از نسل حضرت ابراهيم بماند و حضرت اسماعيل خود پيغمبر است، امام و رهبر است اين امتحاني از جانب خداوند براي حضرت ابراهيم (ع) بوده است و شما هم در اين راه امتحان شده ايد، قرباني در راه خدا داديد اين قرباني را به عنوان يك قرباني كه امام حسين (ع) در روز عاشورا در راه خدا داد قبول كنيد، وقتي مادر وهب فرزندش را به جبهه مي فرستد خيلي فرزندش را دوست داشت بخاطر اينكه دشمن دل مادر را به درد بياورد و بشكند وقتي وهب جنگيد سر مباركش را از بدن جدا مي كنند و پيش مادرش مي آورند مي گويند بيا اين هم فرزندت، مادر وهب نگاهي به سر فرزندش مي كند و سر را جلويشان پرت مي كند و مي گويد من سري را كه در راه خدا داده ام پس نخواهم گرفت من هديه در راه خدا داده ام. برادران، خواهران، همسران شهيدان، پدر شهيد، مادر شهيد خداوند امانتي به شما داد كه وظيفه داشتيد حفظ كنيد اكنون وضعيتي را خداوند به شما داد كه بايد تا زماني كه جان در بدن داريد براي رضاي خدا محفوظ داريد نكند شيطان شما را گول بزند، نكند هم مطلبي را كه مي خواهيد مطرح كنيد بگوييد من شهيد داده ام هر مسأله و مشكلي داريد بگوييد من شهيد داده ام اين حرف ها و كلمات رانزنيد چون شما صاحب داريد، صاحب شما امام زمان (عج) است شما تحت تكفل خدا هستيد و امام زمان به شما عنايت دارد خودتان را مواظبت كنيد نكند خداي نكرده اعمالي از ما سر بزند كه خداوند ناراحت شود و اعمالمان نزد او مقبول نباشد بايد سعي كنيم اعمال ما پيش خداوند ارزش داشته باشد درست است كه هديه در راه خدا داده ايم ولي هنوز هم بدهكاريم اگر شوهر، فرزند پدر يا برادرت در راه خدا به شهادت رسيد اگر كشته مي شد آن موقع هم داد و فرياد مي كرديم كه خدايا چرا او را از ما گرفتي؟ يا طلبكار بوديم؟ آنهايي كه مي ميرند وضعيت زندگي شان را بررسي كنيد وضعيت شما ـ خودتان ـ را هم بررسي كنيد ببينيد واقعاً ما پيش خدا و پيش ائمه اطهار (ع) و پيش قرآن و انقلاب ارزش داريم تا كه اينطور نيست؛ #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#همسرداری 🌿 لبخند، بوی خوش عطر، هوش و شاید هم اندامی زیبا... فکر می‌کنید کدامیک برای مردان جذاب‌تر است؟ کدامیک از این خصوصیات در خانم‌ها باعث می‌شود مردی شیفته زنی شده و هیچوقت او را رها نکند؟ اگر بگوییم هیچکدام از اینها چه؟ شاید این خصوصیات در ابتدای کار مردی را به سمت زنی بکشانند اما برای نگه داشتن او در یک رابطه طولانی‌مدت و بادوام کافی نیستند. جالب است بدانید که مردها به دنبال خصوصیاتی عمیق‌تر، اساسی‌تر و پایدارتر هستند که بنا به دلایلی زن‌ها تصمیم می‌گیرند در خود نشان ندهند. حداقل در ابتدای رابطه و گاهی اوقات هم خیلی دیر این خصوصیات خود را نشان می‌دهند. در زیر به ۷ خصوصیت خانم‌ها که مردان را شیفته می‌کند اشاره کرده و به توضیح دقیق‌ آنها می‌پردازیم. 1. شوخ‌طبعی باید بتوانید با هم دیوانه‌بازی کنید. کار و زندگی فوق‌العاده استرس‌زا است! همسرتان تنها کسی است که در مقابل او باید سلاحتان را زمین بیندازید. چه خانه باشید و چه بیرون، درست وقت‌هایی که کسی نگاهتان نمی‌کند، وقت مسخره رقصیدن‌ها، حرف زدن با صداهای عجیب و غریب و وقت این است که خودتان باشید. اگر می‌خواهید همسرتان احساس کند که می‌تواند با شما تفریح کند، شما هم نباید از تفریح کردن با او بترسید. حتی اگر از اینکه مسخره به نظر برسید نباید بترسید. از اینکه خودتان را رها کنید، از چارچوب همیشگی‌تان بیرون بیایید و بلند بلند بخندید نترسید. 2. اعتماد به نفس زنی که اعتماد به نفس داشته باشد ارزش خود را می‌داند. به خود افتخار می‌کند و این از حرکات و ظاهرش پیداست. او به دنبال تایید گرفتن از مردها نیست. خودش می‌داند که فوق‌العاده است. او می‌داند که مردی که بتواند با او باشد فوق‌العاده خوش‌شانس است چون او این توانایی را دارد که بیشتر از هر زن دیگری او را خوشحال کند. واقعیت این است که مردها دوست دارند فکر کنند که جایزه را برده‌اند. دوست دارند احساس کنند که خوش‌شانس‌ترین مرد هستند. درست همانطور که دوست دارند شما به آنها افتخار کنید، او هم می‌خواهد به شما افتخار کند. اگر شما خودتان به خودتان اعتماد نداشته باشید و از خوب بودن خودتان مطمئن نباشید، چرا او باید چنین حسی داشته باشد؟ چه بخاطر ظاهرتان باشد، چه هوشتان، چه موفقیت‌هایتان، چه احترامی که دیگران به شما می‌گذارند، کارتان یا هر خصوصیت خوب دیگر شما، همسرتان دوست دارد به شما پز بدهد. می‌خواهد بداند که می‌تواند با اطمینان شما را به خانه پیش مادرش بیاورد و یا به دوستانش معرفی کند و یا حتی در جلسات کاری خارج از محل کار شما را با خود پیش رئیسش ببرد چون شما باعث می‌شوید که او خوب به نظر برسد. 3. استقلال سرتان شلوغ است، از پس کارهای خودتان برمی‌آیید و خودمختارید. علایق خاص خودتان را دارید، فردی جذاب هستید. برای بحث‌های باکیفیت و جدی حرف‌های زیادی برای گفتن دارید. برای خودتان زندگی دارید و عاشقش هستید. این خصیصه شما او را به چالش می‌کشد اما شما برایش یک چالش نیستید، شما بهترین نوع خودتان هستید و به او انگیزه می‌دهید که او هم بهترین خودش باشد. چه کارتان باشد که عاشقش هستید و چه سرگرمی‌های جالب و خلاقانه‌ای برای خودتان داشته باشید، مهم این است که به او نیازی نداشته باشید. برای اینکه خلائی در زندگی‌تان پر شود یا خوشحال شوید به او نیاز ندارید. خودتان بدون او به اندازه کافی کامل و راضی هستید. بااینکه ممکن است حسابی سرتان شلوغ باشد و درگیر زندگی خودتان باشید، اما نباید برای گذاشتن قرار ملاقات با او هم زیاد سخت بگیرید. در هر حال باید علاقه‌تان به بودن با نامزدتان را نشان دهید. برای دیدن او باید مشتاق به نظر برسید. مردها دوست دارند حس کنند که زن‌ها آنها را می‌خواهند، آن هم زنی خاص مثل شما! پس وقتی او را دیدید، حضور کامل داشته باشید. لبخند بزنید و خود جذاب و فوق‌العاده‌تان باشید. 4. قدرت آیا وقتی دچار ضعف می‌شود، می توانید صاف بایستید؟ یا اینکه شما هم زودتر از او خم شده و می‌شکنید؟ اگر لازم باشد می‌توانید از عهده مخارج خودتان برآیید؟ این قدرت‌ها مقداری از فشار را از روی دوش او برمی‌دارد و باعث می‌شود خودش بخواهد که برای شما قوی باشد نه اینکه مجبور باشد! آیا در ارزش‌ها و اعتقاداتتان قوی هستید؟ یا اینکه خیلی راحت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرید؟ کی هستید؟ به چه چیزهایی اعتقاد دارید؟ آیا سر اعتقاداتان هستید؟ آیا او می‌تواند به حرف‌هایی که می‌زنید اعتماد کند؟ آیا اعمال و رفتارتان مطابق با حرف‌هایتان هست؟ زنی که اعتقاداتی پابرجا داشته باشد، باعث امنیت مرد زندگی‌اش است. احساس امنیت یکی از مهمترین عناصر در ایجاد حس اعتماد در مردهاست. این حس باعث می‌شود بتواند دریچه دلش را به طور کامل برایتان باز کند. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت ادمین عزیز و هم گروه های بزرگوار. کسی از من خواستند که این سوال مطرح کننم که شما بزارین تو گروه و ممنون میشم کسایی که واقعا اطلاع دینی دارند جواب درست رو بدن که چیزی گردنشون نیفته. از طرف دوستم مینویسم. من در کودکی چندباری در مغازه ها که اشنا هستند و الانم میشناسمشون مثلا پول کمی برمی‌داشتم که اون موقع مثلا شاید 15 یا بیست هزار تومن هر باری برمیداشتم کمترم. ولی دیگه باوجود بچگیم توبه کردم و هیچ وقت اینکار رو انجام ندادم. ولی الان دوس دارم اون پول رو به نرخ روز بهشون بدم ولی متاسفانه مغازه رو جمع کردند و من بخاطر ابروم نمیتونم بهشون بگم اینکار رو انجام دادم خواستم بگم اگه به یه طریقی پول رو بهشون بدم ولی حلالیت نطلبم فایده ای داره یا چکار کنم نمتونم از کسی سوال وبپرسم خواهش میکنم جواب بدید 😔😔😔 من محجبه معتقدهستم ولی بخاطر اون کار ها همیسه احساس گناه میکنم لطفااااااا کمکم کنید پیشاپیش مچکرم از همتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ اورژانس سلام وقت بخیر،،یه دختر۱۱ساله دارم چون من وپدرش میریم سرکار بیشترروزا تنهاتوخونه اس هیچ دختریم توکوچمون نیست که باهاش دوست بشه تولدش که اسفندبودبه پدرش گفتم براش گوشی گرفت که وقت تنهایی سرگرم باشه توخونه،،البته ی همکلاسی داره ک چنتا کوچه پایینترازما زندگی میکنن هرچندوقت یبارمیزاشتم میرفت ویش اون یااون میومدخونه ما خلاصه که ازاسفند اصلادست بگوشی دخترم نمیزدم وسمتش نمیرفتم چون هزارتاقفل گذاشته بودروش منم حساس نمیشدم گفتم ذوق داره تااینکه داشت بازی میکرد انلاین دیدم پیام اومد براش و ی پسربچه همسن وسال خودش تقریبا بهش پیام داده بودکه باهاش دوست شه با تهدید گوشیوازش گرفتم دیدم ب اون پسره گفته ک باکس دیگ رل زده واین حرفا دنیا روسرم خراب شدگوشیشو ازش گرفتم نمیخام دوستشو مقصرکنم ولی حس میکنم اون باعث این رفتاردخترم شده ازدیروزگفتم حق نداره بااون دخترحرف بزنه بگرده وحالادخترم ناراحت شده وغذانمیخوره ن ناهارخوردنه شام ن صبحونه،،همش تواتاقه،،اعصابم بهم ریخته چجوری باهاش حرف بزنم بگم این کاراشتباهه چجوری قانعش کنم بعدضربه میخوره نمیخام افسردگی بگیره تراخداکمک کنید باراهنماییاتون خدااجرتون بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت شماادمین عزیزوهمراهان گرامی.من خانم۳۳ساله باقد۱۷۰وزن۵۲کیلوورنگ پوستم هم سبزه هست به شدت ریزش موی شدیدپیداکردم درحدی که هرروزبایدخونه روجاروبکشم چون روی فرشامون پرازمومیشه.حتی۲بارموهاموپسرانه کوتاه کردم ولی باگریه چون هم خودم وهم همسرم موی بلنددوست داریم،۳-۴سال هم هست روی دستام لکه های قهوه ای(کک ومک)پیداشده وتازه گی هم توصورتم پیداشده وهرروزداره بیشترمیشه.ومن به شدت به ترشیجات وغذاهای تندوتیزعلاقه دارم ومیخورم.وبه شدت هم احساس خستگی وبی حالی دارم ودرانجام کارهای روزمره عاجزشدم،غذامم خوب میخورم وتیروئیدندارم.واز۳سال پیش که سزارین شدم به شدت کمردرددارم وخیلی اذیت میشم.ازدوستان عزیزخواهش میکنم اگرکسی مشکلی شبیه من داشتن وحل شده یامتخصص تب سنتی که جوابشوپس داده باشه یاپزشک خوب کاربلدسراغ دارن راهنماییم کنن.من شهریارتهران هستم.ببخشیدطولانی شدخواستم یه شرح حال بدم که دوستان بتونن کمکم کنن.ممنون ازادمین عزیزوشمادوستان گرامی #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 شيعه امام كش روزى ماءمون به اطرافيان خود گفت : - مى دانيد شيعه بودن را از كه آموختم ؟ آنان گفتند: نه ! ما نمى دانيم . ماءمون گفت : - از پدرم هارون . پرسيدند: چگونه از هارون آموختى ؟ و حال آنكه او پيوسته اين خانواده را مى كشت ؟ ماءمون اظهار داشت : - درست است . آنها را براى حفظ سلطنت خود مى كشت . زيرا كه ((الملك عقيم )) سلطنت نازا و خوشايند است . سلطنت خويشاوندى را ملاحظه نمى كند. چنانچه سالى با پدرم هارون الرشيد به مكه رفتيم . همين كه به مكه وارد شديم به دربانان خود دستور داد، هر كس از اهالى مكه و مدينه از هر طايفه اى كه هست ، به ديدن من بيايد. خواه مهاجر و خواه انصار يا بنى هاشم باشد. بايد اول نسب و نژاد خود را بگويد و خويش ‍ را معرفى كند، آن گاه وارد شود. لذا هر كس وارد مى شد نام خود را تا جدش ‍ مى گفت و نسب خود را به يكى از هاشميين و يا مهاجرين و انصار مى رساند و هر كدام را به اندازه شرافت نسبى و هجرت اجدادش از صد تا پنج هزار درهم و بعضى را نيز دويست درهم پول مى داد. ماءمون مى گويد: روزى در مدينه نزد هارون بودم كه فضل بن ربيع (وزير هارون ) وارد شد و گفت : - مردى جلوى درب است . مى گويد: من موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابيطالبم .(و مى خواهد وارد شود.) هارون به محض شنيدن گفتار، روى به من و برادرم امين و افسران و ديگر لشگر كرده ، گفت : - خيلى مواظب خود باشيد. با ادب و احترام بايستيد. سپس به دربان گفت : اجازه بده وارد شوند ولى نگذار از مركب پياده شوند مگر روى فرش من ! ما همچنان ايستاده بوديم . ناگاه پيرمردى لاغر اندام وارد شد كه عبادت پيكرش را فرسوده كرده و مانند پوست خشكيده بود. سجده ها، بر صورت و بينى او آثارى شبيه جراحت به جاى گذاشته بود. همين كه نگاهش به هارون افتاد، خواست از الاغ پياده شود، هارون فرياد زد: - به خدا قسم ، ممكن نيست . بايد روى فرش من پياده شوى ! نگهبانان نگذاشتند آن حضرت پياده شود. همگى با ديده احترام و بزرگوارى به سيماى نورانى او مى نگريستيم . همچنان پيش آمد تا رسيد روى فرش ، نگهبانان و افسران اطراف او را گرفتند و ايشان با عظمت روى فرش پياده شد. پدرم از جا برخاست ، او را استقبال نمود و در آغوش گرفت ، صورت و چشمهايش را بوسيد و دستش را گرفته بالاى مجلس آورد و با هم نشستند و مشغول صحبت شدند. هارون با تمام چهره متوجه آن جناب شده و در ضمن پرسيد: - چند نفر در تحت تكفل شمايند؟ امام عليه السلام : بيش از پانصد نفر. هارون : همه اينها فرزندان شما هستند؟ امام عليه السلام نه ! بيشتر آنها خدمتكار و فاميل و بستگانند، اما فرزند، سى و چند نفر دارم كه اينقدر پسر و اينقدر دخترند. (تعداد پسران و دختران را گفت ). هارون : چرا دخترها به ازدواج پسر عموهايشان (از بنى هاشم ) در نمى آورى ؟ امام عليه السلام : وضع مالى ما اجازه نمى دهد. هارون : مگر باغ و زراعت شما درآمدى ندارد؟ امام عليه السلام : آنها گاهى محصول مى دهد و گاهى نمى دهد. هارون : بدهى هم داريد؟ امام عليه السلام : آرى ! هارون : چقدر است ؟ امام عليه السلام : در حدود ده هزار دينار. هارون : پسر عمو! آنقدر پول در اختيارت مى گذارم كه پسران و دخترانت را به ازدواج درآورى و باغهايتان را آباد كنيد. امام عليه السلام : در اين صورت شرط خويشاوندى را مراعات كرده اى . خداوند بر اين نيت ، پاداش عنايت كند. ما با هم خويشاونديم و پيوند نزديك داريم . عباس جد شما، عموى پيغمبر و عموى جدم على عليه السلام است . بنابراين ما از يك نژاديم و با چنين نعمت و قدرتى كه خداوند در اختيار تو قرار داده انجام اين گونه عملى از شما بدور نيست . هارون : حتما انجام خواهم داد و منت هم دارم . امام عليه السلام : خداوند بر زمامداران واجب كرده از فقراء دستگيرى كنند، و قرض بدهكاران را بدهند و برهنگان را بپوشانند و بار سنگينى را از دوش ‍ بيچارگان بردارند و به مستمندان نيكى و احسان كنند و تو شايسته ترين افراد به انجام اين كارها هستى . #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#کلیپ    #استاد_شجاعی ✘ توی خونه‌مون دعا گذاشتن، شوهرم از اینرو به اونرو شده ! ✘ ما رو جادو کردن، هر روز باهم دعوامون میشه ! ✘ بخت بچه‌مو بستن، تموم برنامه‌های ازدواجش بهم می‌خوره ! من چکار باید بکنم ؟ #ارسالی_اعضا 🌸🍃

#دردو_دل_اعضا ❤️🍃 سلام خسته نباشید لطف میکنید سوال منو اورژانسی بذارید ممنون من چند وقته با گروه شما آشنا شدم و مشکلات اعضای گروه رو میخونم و برای همه عزیزان دعا میکنم منم با خودم گفتم منم مشکل شوهرم میزارم شاید به امید آقامون امام زمان ( عج) مشکلش حل شد شوهرم من ۳۴ سالشه طفلی وقتی نوزاد بوده به خاطر اینکه مادرش زن دوم بوده پدرش میزاره میره پدرش اصلیتش مشهدی بوده الان خیلی خیلی دوست داره پدره شو ببینه اسم پدرش مهدی و فامیلش بذرافشان هست اصلا تا الان پدرشو ندیده اگه از کنار هم رد بشن هیچ کدوم هم رو نمیشناسند از پدرش فقط یک اسم و فامیل داره اونم تو شناسنامه مادرش یکی رو معرفی کرد که پدرشو میشناسه وبهش کمک میکنه ولی بنده خدا فوت کرده بود بالاخره هیچ رد یا نشونی نداره خیلی هم دوست داره پدرشو ببینه حالا از شما دوستان خواهشمندم اگه کسی رو به این اسم می‌شناسید حداقل بهش بگید ببینید بابای شوهر من نیست اسم شوهرم ابولفضل هست از (روستای دهشیب نیشابور) تقریبا ۱۵ سال قبل اومده برای دیدن شوهرم ولی متاسفانه ما مشهد زندگی میکردیم ناامید شده و رفته خواستیم آگهی کنیم روزنامه ولی اطلاع کافی نداریم الان هم نیشابور هستیم ولی اگه رد یا نشانی ازش پیدا بشه انشاالله بیاد تو همون روستایی که مادر شوهرم زنش شده ( روستای دهشیب) از روستاهای نیشابور خودشو معرفی کنه هستن تو روستا بهمون خبر میدن ببخشید طولانی شد برای سلامتی و ظهور آقامون امام زمان صلوات ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#استوری #ولادت ولادت با سعادت ولی نعمتمان امام رضا علیه السلام مبارک باد❤️ افلاک در تب باران شهاب در خاک بارش باران گلاب

#داستان_زندگی_اعضا 🌸🍃 این حرفاش قند تو دلم آب میکرد، بعد گفت صفیه دیگه هم با پسرا حرف نزن، من خوشم نمیاد ناراحت میشم گفتم باشه باهاشون حرف نمیزنم هرچی تو بگی بعد سودابه صدام کرد و زود رفتم بیرون، سودابه بهم گفت باید بریم خونه، منم گوش دادم و یه راست رفتم خونه خودمون سودابه گفت ببین صفیه تو دیگه زیادی داری با این پسره گرم میگیری، من میخوام جریانو به بابا بگم تا کمتر آبرومون تو محل بره خیلی ترسیدم گفتم توروخدا به بابا نگو، بخدا من دیگه کمتر باهاش حرف میزنم، اصلا هرچی تو بگی گوش میکنم فقط منو لو نده گفت باشه نمیگم اما حواستو جمع کن میدونی که بابا رو آبروش حساسه از اون به بعد عشق و عاشقی یواشکی ما شروع شد، دیگه هروقت سودابه پیشم نبود باهم میرفتیم تو کوچه حرف میزدیم، هربارم یه گل برام میاورد منم گلو زیر لباسم قایم میکردم و میبردم یواشکی توی کتابم قایم میکردم تا سودابه نبینه هر کسم تو محل اذیتم میکرد از رضا یه کتک حسابی نوش جان میکرد، جوری شده بود که هیچکس جرات نداشت بهم بگه بالای چشمت ابروعه چون رضا باهاش گلاویز میشد کم کم رابطم با رضا صمیمی تر شد حاضر بودم جونمو براش فدا کنم تا اینکه رسید به سن خدمتش یه روز بعد از مدرسه منو صدا کرد تو کوچه، با سودابه بودم بهم گفت صفیه نرو پیش رضا یکی ببینه زشت میشه گفتم نه تو سر کوچه وایسا حواستو جمع کن کسی نیاد مارو ببینه سودابه گفت مگه من کلفت جنابعالیم که وایسم سر کوچه نگهبانی بدم؟ من میرم خونه توام باید باهام بیای وگرنه به مامان میگم با رضا قرار مدار میزاری وقتی دیدم باهام همکاری نمیکنه حرفشو گوش کردم و پیش رضا نرفتم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هفته بعد مادرش اومد جلوی خونمون و دعوتمون کرد برای پختن آش پشت پا، اونجا بود که فهمیدم رفته سربازی خیلی ناراحت شدم چند روز با سودابه قهر کردم که نزاشته بود قبل از رفتن برم ببینمش خدمت رضا افتاده بود بندرعباس، سه ماهی ازش خبر نداشتم، تو اون سه ماه داشتم دیوونه میشدم ذره ذره آب میشدم، حتی مامانم جریانو فهمیده بود همش سعی میکرد آرومم کنه اما نمیشد بعد از سه ماه از سربازی اومد، وقتی فهمیدم برگشته خیلی خوشحال شدم زود رفتم تو حیاط یه توپ پرت کردم توی حیاطشون، بعد به بهانه گرفتن توپ رفتم جلوی در خونشون برادرش درو باز کرد تا منو دید فهمید بخاطر رضا رفتم سریع صداش زد، وقتی اومد جلوی در قلبم پر کشید براش... وقتی اومد جلوی در قلبم پر کشید براش، اولین عشقم بود همه چیزم بود توپ و بهم داد و گفت فردا همون ساعت برم کوچه رو به روی مدرسه، منم قبول کردم فردای اون روز به بهانه رفتن به خونه دوستم رفتم اونجا وقتی اومد پریدم جلوش، دلم میخواست بغلش کنم اما خب اون موقع حجب و حیا مانع شد اونم خیلی خوشحال شد و گفت صفیه من تو خدمت چندبار میخواستم برات نامه بنویسم اما نشد ترسیدم به دست بابات برسه عصبانی بشه اما خیلی حالم بد بود همش میترسیدم تورو قبل از تموم شدن خدمتم شوهر بدن، حالا به مامانم گفتم بیاد تورو برام خواستگاری کنه تا خیالم راحت باشه مال منی دیگه راحت خدمت کنم انقدر خوشحال شدم که میخواد بیاد خواستگاریم بلند جیغ زدم گفت آروم باش کسی میبینه گفتم باشه پس زودتر بگو مامانت بیاد جلو همین فردا بگو بیاد گفت باشه میگم بعد خداحافظی کردیم و برگشتم خونه، البته اینم بگم ما دوست داشتیم بیشتر باهم حرف بزنیم اما خب اون موقع فضا بسته تر بود نمیشد راحت حرف زد همین دوتا کلمه هم با هزار بدبختی و ترس بهم گفت. خلاصه فردای اون روز مادرش اومد خونمون منو از مادرم خواستگاری کرد، مامانمم به بابام گفت، بابامم گفت باید خدمتش تموم بشه تا بتونن بیان حلقه بیارن سودابه وقتی فهمید بابام قبول کرده داد زد و دعوا راه انداخت گفت بابا یعنی چی؟ من خواهر بزرگترم، من باید اول شوهر کنم نه صفیه، زشته همسایه ها حرف درمیارن مامانم گفت خب سودابه حالا حلقه نیاوردن و خطبه نخوندن که ناراحتی، رضا یک سال و نه ماه دیگه خدمتش تموم میشه تا اون بیاد حلقه بیاره انشالله تو شوهر کردی رفتی سودابه با ناراحتی رفت تو اتاق و درو محکم کوبید، منم زود رفتم حساب کتاب کردم ببینم چه تاریخی خدمتش تموم میشه و بهم میرسیم. دوباره رضا رفت خدمت، این دفعه زود به زود میومد خونشون و منم هروقت خبردار میشدم توپ مینداختم تو حیاطشون میرفتم میدیدمش. یک سال از سربازیش گذشته بود که جنگ ایران و عراق شروع شد، دیگه مملکت ریخته بود بهم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #ادامه_دارد

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 درمورداون خانمی که دومرتبه ازدواج کرده وحامله هست عزیزم توازدواج دومت بیشتردقت میکردی .حالاهم بزاربچت بدنیا بیاد شاید شوهرت خوب شد باوجود بچه .بعدشم اگرم خوب نشد دعا وقرآن بخون توخونه دعاهایی برای محبت هست بخون چراتا یه چیزی میشه فورا میخاین طلاق بگیرین.باهرطلاق عرش خدابه لرزه درمیاد تااونجا که امکانش هست سعی کنید خودتون خوب باشین وخودت به فکر زندگی خودت وبچهات باش شوهرتم خوب میشه نگران نباش واینقدبه شوهرت حساس نباش وزندگی رو به کام خودت وبچهات خراب نکن دنیا واقعا دوروزه تا بری دنبال چیزهای بیخودی تموم شده 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام دوست عزیزی که گفتند سدر وکافور در کفش نو مرد بریزیم ،دوستم شوهرش میخواهد خانه شان را به خاطر این دستش خالی شده میخواد بفروشه ،ودوستم اصلا راضی نیست چند وقتی است که همش تو زندگیشون دعوا است ایا این صدر وکافور برای این هم اثر دارد که خونه رو نفروشه تو رو خدا حبیبه جان اینو زودتر بزار ،خواهشا دوستان زودتر راهنمایی کنید تا کار از کار نگذشته 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام به همه وخدمت خانمی که می گی با اخانواده شوهرت زندگی می کنی عزیزم نرو وقتی شوهرت میاد باهم یک سری برید تا می تونی رفت آمدن کم کن وقتیم خونه مادرشوهرت میری بهشون احترام بزار ب جاریت اصلا درد دل یا رفت آمد نکن جلوی اونم ب خانواده شوهرت احترام بزار واونا زیاد محل نده تا بفهمند باهم زیاد جور نیستی که اگه رفت ی چیزی گفت بگی من اصلا با اون زیاد ن حرف می زنم ن چیزی خودتون ک دیدید تو ک شوهرت نیست زیاد نرو پایین بگو شوهرم نیست حوصله زیاد نمی کنم جای برم دوست دارم شوهرمم باش به شوهرتم همینا بگو زنگ می زنی شوهرت شهر غریب همش غور نزن تا می تونی قوربون صدقش برو وبهش احترام بزار وکلا با خانواده شوهر نباید زیاد بری بیای مادرشوهرهم از عروس ی احترام می خواد حرف آخر جای که باعث اعصاب خوردی وناراحتی تو میشه سعی کن نری برا خودت ارزش قایل شو ببخشید طولانی شدموفق باشید ❤️👌 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام و خداقوت خانمی که گفتن برا ریزش مو از اب پیاز قرمز استفاده کردن راضین لطفا بیشتر توضیح بدین آیا فقط موقع مصرف آبشو بگیریم یا یه بار بگیریم چند بار بزنیم اشکالی نداره ایا باید به ریشه مو زده بشه یا خود مو و کِی زده بشه( روز یا شب یا موقع خواب)و چه ساعت باید بمونه ممنون میشم راهنمایی کنید 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام در جواب خانمی که گفتن زخم دارن و باید فریز کنن اولا حتما پیش یک دکتر باتجربه برین چون این مشکل واسه خودم پیش اومد وبهم گفتن زخم داری من خییلی تحقیق کردم گفتن روعن زرد و یا عسل برای زخم و عفونت خیییلی خوبه منم تقریبا ده شب استفاده کردم و روغن رو توی اکالیپتورمیریزی و یه چند ساعت میزاری تو فریز تا یخ بزنه و باز نشه و بعد آخر شب تو واژن میزاری و یا عسل هم همینجور ولی عسل نمیخواد تو فریز بزاری و حتی میگن شیاف روغن زرد برای نازایی هم خوبه انقدر خاصیت داره اگه خوب حتتتما این روش روچند شب پشت سر هم انجام بدین هم عسل هم روغن زرد برای زخم عاااااالیه خانمای قدیم با این روش‌ها خودشون رو خوب میکردن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#ادامه ❤️ . 5. آسیب‌پذیری منظورمان درمانده بودن نیست. آسیب‌پذیری این است که خود واقعی‌تان باشید. نشان دادن ضعف‌هایتان شاید خلاف قدرت باشد اما قدرت واقعی در توانایی شما برای نشان دادن آسیب‌پذیری‌تان نهفته است. نشان دادن شکنندگی‌تان، نقاط دردتان، ناامنی‌ها و حتی آشکار کردن کارهایی که قبلاً انجام داده‌اید و از‌ آن پشیمانید، قدرت زیادی می‌خواهد. به همسرتان نشان دهید که چقدر دوستش دارید. بگویید که چقدر دیوانه‌اش هستید. اجازه بدهید بفهمد که قبلاً هیچوقت چنین حسی را تجربه نکرده‌اید. آسیب‌پذیری احساسی شما باعث اعتماد بیشتر او نسبت به احساس شما می‌شود و درنتیجه موجب می‌شود خود او هم از نظر احساسی درمقابل شما آسیب‌پذیر باشد. 6. زنانگی زنانگی هم مربوط به ظاهر شماست و هم رفتارتان. زن بودن یعنی زیبایی، ظرافت، لطافت، مهربانی و قسمت شیرین وجودتان که مردها فاقد آنها هستند را در آغوش بکشید. زن باشید! پیراهن‌های زیبا بپوشید، رژلب بزنید و خوشبو باشید. برای زیبا کردن ظاهرتان وقت بگذارید و از آن لذت ببرید. این کار به خودتان هم حسی فوق‌العاده خواهد داد. مهربان باشید. یکی از خصوصیات زنانگی که مردها معمولاً ندارند، میل طبیعی شما به مراقبت کردن است. البته می‌توانید در عین حال آسیب‌پذیر بوده و به همسرتان نشان دهید که به او نیاز دارید اما می‌توانید از او هم مراقبت کنید. هرچقدر هم که قوی، مردانه و مستقل باشد، همه مردها دوست دارند که کسی از‌ آنها مراقبت کند. اینکه نشان دهید چنین توانایی دارید باعث می‌شود سلاح خودش را در کنار شما زمین بیندازد و در کنارتان احساس امنیت کند. وقتی مردی ضعف از خود نشان می‌دهد و اجازه می‌دهد بخش آسیب‌پذیر او را ببینید، به شما قدرت خواهد داد. منظور این نیست که رابطه مثل یک مسابقه یا بازی است، همه اینها برای ایجاد یک رابطه بادوام و ایجاد احساس امنیت و آرامش برای دو طرف است. 7. شادی آیا فرد شادی هستید؟ آیا از زندگیتان، کارتان، اهدافتان و وضعیتتان راضی هستید؟ یا آن فرد ناراضی هستید که مدام در حال شکایت از زندگی‌اش است؟ هیچ مردی قرار نیست شما را خوشحال کند. این کار مردها نیست. زنی که شاد باشد و این شادی را نشان دهد برای مردها بسیار مطلوب است چون مردها دوست دارند در پایان روز خسته‌کننده‌ای که داشته‌اند شما خوشحالشان کنید. آنها دوست دارند بتوانند کنار شما جلو تلویزیون بنشینند و یا شب‌ها که کنارتان می‌خوابند کاملاً شاد و راضی باشند. همسرتان می‌خواهد لبخند شما به او گرمای زندگی دهد و در کنار شما احساس آرامش کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_اعضا ❤️🍃 سلام پیام خانمیو خوندم کہ استرس دارن و نمیتونن برن خونہ مادرشون واقعا من درکتون میکنم منم ھمین مشکل داشتم و دارم وقتی میرفتم خونہ مادرم استرس خیلی بدی میومد دوست داشتم برم خونہ خودم بہ حدی استرس داشتم کہ کل خواھرا برادرا م فھمیدن فقط دوست داشتم تو خونہ باشم سر صندلی ھیج کس بھم کار نداشتہ باشہ یہ مدتی ھست ارام بخش میخورم و نباید بہ فکر برم و دوستان گفتن نیم ساعت ہیادہ روی کن تو پارک قدم بزن نفس عمیق بکش تا ذھنت رف سمت استرس سری تغیر بدہ تا حدودی بھتر شدم ولی منم مٹلہ شما خلیلی زجر میکشم اصلا یہ اراشگا نمیتونم برم حتی دندان پزشک سہ سالہ نمیتونم برم دندونمو بکشم یہ حس بد دلشورہ میا کہ فقط خودت میدونی و خدا تو مھمونی ھا نمیرم یا برم سری بلند مئشم دردمم نمیتونم بہ شوھرم بگم نمیزارم بفھمہ شب کہ میشہ غم تمام دنیا میا برام استرسم و ترسم بیشتر میشہ وقتئ سرپا ھستم ھمیشہ تعادل ندارم ھی یا خم میشم یا پامو میزارم رو پام کہ خانوادم میکن جیہ پات درد میکنہ منم خیلی خستم از این دردم پیام شما خوندم کاملا درکتون کردم من علت خودمو در بی محبتی شوھر و تنش دعواھا میدونم اگ محبت میکرد دعوا نمیکرد روحیہ میداد الان یہ مردہ متحرک نبودم 😔😔 قبلا دختر شادی بودم الا ھی منزوی گوشہ گیر شدم دوستان اگ راھکاری میتونید کمک کنید تا این مشکل زودتری ھم برا من ھم برا کسایی کہ این مشکلو دارن حل بشہ با سپاس 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همگی میلادامام رضا تبربک عرض میکنم خدمت مدیرهمگروهیهای عزیز خواهری که استرس شدید داریددقیقا چندین سال پیش مثل شما بودم به محض اینکه قراربودجایی برم یا کسی بیادازدل درد دل پیچه میمردم وای چه عذابی میکشیدم برعکس همسرم براش همه اینها عادی بود راحت مجبورم میکرد تاهمه جا ببرم مخصوصا جاهایی که روم نمیشدمیگفت بایدبرات عادی بشه ازکسی خجالت نکشی توکه زن خوب ونحیبی هستی بایداین رفتارتا کناربزاری باهزاربدبختی خودم را قانع کردم بایدبدون ترس اظطراب وارداجتماع بشم تا بچهام هم یادبگیرند البته اثرخودش راروی اون طفل معصومها هم گداشت خجالتی شدن اول هرجا خواستی بری ایت الکرسی بخون چهارطرفت سوره توحیدبخون ۱۲مرتبه یاعزیز ذوالعز یاعزنی بخون به خودت بجهات فوت کن حتما قبل جایی رفتن حمام کنیدلباس مرتب بپوشیدگفشاتون تمبز باشه کم حرف بزنید کسیم که خواست خونتون ببادهمه ابنکارا انجام دهیدالبته خونتون مرتب باشه حباطتون تمبز چایی امده باشه به مرور ارام میشیددرضمن اول هرکاری بنام خدایادت نره صلوات بفرس امیدوارم کمکت کرده باشم منکه الان خیلی فرق کردم بااون سالها التماس دعا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت تمام هم گروهی های عزیز و شما خواهر عزیز در مورد غسل واجب پرسیده بودین عزیز من گفتین از نظر شرعی اشکال داره یا نه بله اشکال داره حتی تو روایات داریم خوردن و آشامیدن در صورتی که غسل جنابت داشته باشی مکروه هست عزیز دلم حموم کردن که تنبلی نداره سعی کن به خودت تلقین نکنی که نمیتونم خستم یا هر دلیل دیگه میتونی بعد رابطه یا چن ساعت بعدش که استراحت کردی بری زیر دوش مگه چقد زمان میبره شاید ۵ دقیقه نشه به خودت انگیزه بده که حتما این واجبو انجام بدی ان شاالله که خدا کمکت کنه از این به بعد با خوندن پیام من و بقیه دوستان این واجب شرعی رو انجام بدی یادم رفت اینم بگم تو روایات داریم زمانی که یه نفر غسل جنابت انجام میده به عدد قطرات آبی که از بدنش میرزه پایین خانه ای در بهشت نصیبش میشه یا در روایتی دیگر پیامبر ص فرموده به عدد قطرات آب غسل چشمه بهشتی نصیب فرد میشه و خیلی روایات دیگه البته غسل کردن بعد از جنابت دلایل علمی زیادی داره که اینجا جای بحثش نیست میتونی مراجعه کنی به گوگل و خودت بخونی موفق باشی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#ادامه ❤️ . بار ديگر هارون گفت : اين كارها را انجام خواهم داد. يا ابالحسن ! در اين وقت موسى بن جعفر عليه السلام از جاى برخاست و هارون نيز به احترام او از جا بلند شد. صورت و چشمانش را بوسيد. سپس روى به جانب من و برادرانم امين و مؤ تمن گفت : - ركاب پسر عمو و سرورتان را بگيريد تا سوار شود و لباسهايش را مرتب كنيد و او را تا منزلش بدرقه كنيد. در بين راه موسى بن جعفر پنهانى به من گفت : - خلافت بعد از پدرت به تو خواهد رسيد. هنگامى كه به خلافت رسيدى با فرزندم خوشرفتارى كن . بدين ترتيب ما حضرت را به خانه رسانيديم و بازگشتيم . من جسورترين فرزند پدرم هارون بودم . وقتى كه مجلس خلوت شد گفتم : - پدر! اين مرد كه بود كه اين همه درباره او احترام نمودى ؟ از جاى برخاستى ، به استقبالش شتافتى و او را در بالاى مجلس جاى دادى و خود پايين تر از او نشستى . به ما دستور دادى ركابش را بگيريم و تا منزلش بدرقه كنيم . گفت : او به راستى امام و پيشواى مردم و حجت خداست . گفتم : مگر اين امتيازها مخصوص شما نيست ؟ گفت : نه ! من به ظاهر پيشواى مردم هستم . از راه غلبه و زور بر جامعه حكومت مى كنم . پسرم ! به خدا سوگند او به خلافت از من و تمام مردم سزاوارتر است . ولى رياست اين حرفها را نمى فهمد. تو كه فرزند من هستى اگر در خلافت و رياست من چشم طمع داشته باشى ، سر از پيكرت برمى دارم . سلطنت عقيم و خوشايند است و خويشاوندى نمى شناسد. اين جريان گذشت . وقتى كه هارون خواست از مدينه به مكه حركت كند، دستور داد كيسه اى سياه كه در آن دويست دينار بود آوردند و به فضل بن ربيع گفت : اين كيسه را به موسى بن جعفر بده و به او بگو، چون فعلا وضع مالى ما خوب نيست ، بيشتر از اين نتوانستم به شما كمك كنم . در آينده نزديك احسان بيشترى به شما خواهم كرد. من از جا برخاستم و گفتم : - چگونه است ! فرزندان مهاجر و انصار و سايرين بنى هاشم و كسانى كه حسب و نسب آنها را نمى شناسى ، پنج هزار دينار يا چيزى كمتر از آن جايزه دادى ، اما موسى بن جعفر را با آن همه احترام و تجليل كه از ايشان به عمل آوردى ، دويست دينار برابر با كمترين جايزه اى كه به مردم دادى ، به او مى دهى ؟ گفت : اى بى مادر! ساكت باش . اگر آنچه به او وعده دادم ، بپردازم از او در امان نخواهم بود و اطمينان ندارم كه فردا صد هزار شمشير زن ، از شيعيان و دوستان او در مقابل من قيام نكنند. تنگدستى او و خانواده اش براى ما و شما بهتر است از اينكه ثروت داشته باشند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽ج

#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام لطفا سوال من رو اورژانسی بگذارید عزیزان کسی از شما آیا کیست تخمدان به نام کیست درمویید داشتین فکر وغصه عذابم میده تو رو خدا جواب بدید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام تورو خدا سوال من اورژانسی بذارین پسرم چند ماه پولاشو جمع کرد تا بتونه یه لپ‌تاپ بخره تازه چهار میلیون هم از داییش قرض گرفت لپ‌تاپ رو22میلیون بهش فروختن. الان بعد سه روز پسرم فهمیده که قیمت اون لپ‌تاپ حدودا 14میلیونه تورو خدا راهنماییم کنین که چیکار کنم یا اگه دعایی بلدین که بخونم شاید پول رو بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر.ببخشید ی سوال از اعضای گروه داشتم ک اگر تجربه ای دارن بگن بهم،من ۳۷ سالم ی پسر ۱۵ ساله و ی دختر تقریبا ۵ ساله دارم و الان حدودا یکساله برای بارداری سوم اقدام کردم ک اتفاق نیفتاده ولی الان یک هفته است موعد پریودم گذشته و بی بی چک هم منفیه،کسی میدونه چ اتفاقی افتاده. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام آرژانسی هست بزارید داخل گروه خدمت اعضای گروه خوب ،دخترم پنج سالشه چنتا از دندوناش خراب ّشدند یه دندون کوچک از بالای دندوناش داخل لثه زده بیرون نگرانشم کسی میتونه کمکم کند ممنونم، ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ادمین عزیز ودوستان هم گروهی عزیزان من چند سال پیش کتری استیل خریدم برای جهاز دختر حالا ک خاسته استفاده کنه سوراخ بوده بعد خودم برداشتم حالا داخل کتری با چسب خمیری برام چسبوندن آیا ضرر دارد یاخیر هنوز استفاده نکردم لطفا راهنماییم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب همه هم گروهی های عزیزم لطفا سوال منم جواب بدین من دارو ناباروری میخوردم برای ای وی اف ولی چون یع تخمک داشتم گفتن جنین تشکیل نشده کلاناامید شدم ایا میتونم بازم اقدام کنم بعد اززدن امپولا خیلی سردردم میشه عوارض امپولهاباشه ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به ادمین عزیز ودوستان هم گروهی خواهشا خواهشا خواهشا سوال منو اورژانسی بزارید عاجزانه ازدوستان وخواهران عزیز کمک میخوام من یه خواهرشوهر دارم مریض روزهای اول خودبه خود ازهوش میرفت چندین وچندبار دکتر روانشناس مغزواعصاب بردن کاملا چک شده هیچ مریضی نداره حتی صرع هم نداره حالا یه مدتیه حدود یک ماه دیگه ازهوش نمیره فقط دم غروب که میشه ترس به شدت میادسراغش میگه خروس میاد نوکم میزنه جیغ میزنه موهای خودشو میکنه خلاصه ازحال خودش خارج میشه بعد یک ساعت که خوب میشه هرچی ازش میپرسی که اینطورشده یادش نمیادچند روز پیش هم بردن همدان پیش یه سید گفت سه تا پری اذیتش میکنه ازخیلی وقت تا حالا باهاشون درگیره الان چندروز دیگه خیلی اذیت میشه پیش هر مولا یا سیدی که بگین رفته ولی تاثیر نداشته شماروبه جون عزیزترین هاتون اگرکسی توفامیل یا دوست وآشنا یه همچین مشکلی داشته جایی رفته منو راهنمایی کنه ثواب داره به خاطرشوهرش وبچش کمکش کنید چکارکنه کجا بره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه ی عزیزان ببخشیدهمسرمن سریه مشکلاتی باخانوادم مشکل پیداکرده مدام توی خونه ی ما دعواس همسرم هرچی دوس داره راجب خانوادم میگه ولی من اصلانمیتونم ازحق خودم وخانواده دفاع کنم یعنی زبونشوندارم😭😭 بایدچیکارکنم ناراحته ی همسرم باخانواده خوب بشه بماند قبل این ک دلخوری پیش بیادهمسرم پشت سرخانوادم چه حرفهای زشتی ک لایق خودش وخانوادش هست پیش یکی ازآشنایان مازده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید سوال من واقعا اورژانسی هست توخدا بزار اول تو گروه من یه هفته میشه عروسی پسرهمسایمون خونمون گرفتن چون ارگ بود حیاط ما خیلی بزرگ بود اومدن اینجا حالا من قبل عروسی همش مشغول نضافت اینا بودم دست تنها حالا نمیدونم چم شده همش خوابم میاد حال ندارم بیجونم هیچ وقت اینجوری نشدم حتی عروسی خواهرهام برادرشوهرم بنظرتون چم شده خیلی دلشوره دارم حالم خوب نیست اصلا 😭😭بچه کوچک دارم همش خودش غذا واسه خودش میاره یا همش دعواش میکنم میگم بزار بخوابم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام و درود فراوان خدمت همه ی شما عزیزان یه سوال از شما عزیزان من حرز امام جواد علیه‌السلام خریدم واستفاده کردم بعداز چن وقت نمازش خوندم آیا اینجوری اثر نداره چون میگن اول باید نمازش بخونی حالا باید چیکار کنم؟ متشکرم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانم های عزیز مدت یکسالی هست که بعد از پریودی کمر ولگنم مور مور میشه وغش میره به طوریکه نمیتونم بخوابم چند بار دکتر زنان رفتم ولی گفتند مشکلی ندارم ولی درد امونم را بریده اگر کسی مشکل من را داشته لطفا راهنماییم کنه #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_یک_اشتباه ❌🌸 #واقعی 🔥 ﺍﻭﺍﯾﻞ ﻣﻬﺮﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ 1349 ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﻪ ﺧﺒﺮ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺯﻫﺮﻩ ﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﻫﻮﻭﯼ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺗﯿﺘﺮ ﺍﻭﻝ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﺪ.ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺟﺴﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﮐﺮﺝ، ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﮕﯿﺮﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺟﺴﺪ ﭘﺘﻮ ﭘﯿﭻ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻭ ﻭﻗﻮﻉ ﯾﮏ ﻗﺘﻞ ﺳﻨﮕﺪﻻﻧﻪ ﺗﻼﺷﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ «ﺍﯾﺮﺍﻥ» ﺟﺪﯼ ﺷﺪ. ﭼﺎﭖ ﻋﮑﺲ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺮﯾﻔﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎ ﺗﻼﺷﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻒ ﺭﺩ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﻠﯿﺲ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺳﺮ ﻧﺨﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ.ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﺎﺛﺮ ﻣﺮﮒ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ‌ﻫﺎ ﺑﺎﺑﺖ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﯾﮕﺮ،ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻫﺮﻩ ﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺭﻭﺯ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮐﺸﻒ ﺟﺴﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ، ﻣﺨﻔﯿﮕﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺮﯾﻔﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﻟﻮ ﺭﻓﺖ.ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺮﯾﻔﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺑﯽ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﭘﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﻓﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ «ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ» ﻭ «ﺣﺴﺎﺩﺕ» ﺗﺮﺟﯿﻊ ﺑﻨﺪ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ‌ﻫﺎ ﮔﻔﺖ:«ﻣﻦ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﮐﺮﺩﻡ. ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﻢ ﻣﺎﺷﺎﺍ...ﺧﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﻮﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻼﻗﻪ‌ﻣﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻓﺸﺎﺭ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﺎﺍ...ﺧﺎﻥ ﻭ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﯼ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻃﻼﻕ ﺩﻫﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺪﺗﯽ .....👇❌❌ https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c خاک بر سرش😐👆

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #الحجر ❤️ جزء #چهاردهم🍃 صفحه ی ۲۶۴🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #الحجر ❤️ جزء #چهاردهم🍃 صفحه ی ۲۶۴🌼 @azsargozashteha💜

ترجمه☀️🍃

#دعا_درمانی 🌱 پیدا شدن اشیای گمشده از علامه مجلسی منقول است و به تجربہ رسیده ڪه خواندن سوره «حمد و توحید» برای پیدا شدن اشیای گمشده موثر است منابع: ذکرهای شگفت عارفان۱۱۹/۲ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام در جواب اون دختر خانمی ک عاشق پسرعموش هست گلم محکم باش قوی باش با پدرت صحبت کن بگو من راضی ب چنین وصلتی نیستم راضی هستی ب زور شما ازدواج کنم و بعد جدا بشم وبرگردم اگر باز پدرت راضی نشد قبل از مراسم خیلی جدی با پسره صحبت کن یا بهش پیام بده بگو شما آدم محترمی هستید ولی من ب شما علاقه ای ندارم و پدرم ب زور راضی ب وصلت شده خیییییلی بده آدم ی جا دیگه وبا یکی دیگه باشه زیر سقف ی نفر دیگه باشه نون ونمک یکی دیگه رو بخوره ولی دلش ی جا دیگه گیر باشه امیدوارم همون چیزی بشه ک خودت دوستداری ولی هر چیزی اتفاق افتاد هیچ وقت هیییبچ وقت ب فکر خودکشی نباش ک اون دنیات فقط عذابه بسپار بخدا .سوره یس نذر شهید ابراهیم هادی کن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام حبیبه جان عید شما وعید همه دوستان مبارک جان عزیزانتون پیام منو اورژانسی بذارید بچم داره از دست میره برای حاجت دلم دعا کنید خیلی درد تو دلم دارم اول خدا بعد امیدم به دعای شمدوستانه خواهش خواهش خواه میکنم به حرمت جواد جوانمولود امشب هر کسی درحد وانش برای حاجت من دعا کنه انشاالله همگی حاجت روا باشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت حبیبه جان و تمام اعضای کروه❤️ در جواب خانم عزیزی که گفته بودند صورتشون چروک شده .. اولا بعد از هر نماز دستها رو مقابل صورت گرفته ذکر یا جمیل رو هفت بار بگو و دستها رو به صورت بمال در زیبایی صورت تاثیر داره🌺🌺 کرم ضد آفتاب به هیچ عنوان فراموش نشه🌺🌺🌺 مخلوطی از وازلین ،روغن زیتون و عسل تهیه کنید و روی صورت بمالید و بعد از نیم ساعت بشویید .وازلین چروکهای عمیق رو هم از بین میبره🌺🌺🌺🌺 و اینکه از آب گوجه فرنگی بر روی صورت و چروکهای صورت بمالید خیلی تاثیر داره 🌺🌺 و در آخر عزیزم هر وقت جلوی آیینه ایستادی با خودت تکرار کن و باور کن که زیباترین مخلوق خدایی🌺🌺 برای سلامتی آقا امام زمان صلوات 🌺🌺🌺🌺🌺 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خسته نباشید در جواب خانمی که گفتن دیسک کمر شوهرشون بیرون زده.شوهر منم دیسک گردنش بیرون زده بود شب تا صبح از درد ناله میکرد اصلاً نمی تونست تکون بخوره خیلی دکتر بردیم نتیجه نگرفت .تا آدرس یه دکتر تو کرمانشاه رو به ما دادن خدارو شکر فقط یک جلسه رفت خوب شد .دکتر کامبیز خاموشیان انشاالله که شوهر شمام نتیجه بگیره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به دختر که باباش قولشو داده،برو به دختر خالت بگو من دلم نمیخواد،تو رودربایستی با بابام گیر کردمه،بره به برادرشوهرش بگه که توبگو منصرف شدم،اگه دختر خالت پایه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به ادمین عزیز و هم گروهی عزیز ان شالله که هرچی از خدا میخوایین به حق این شب و روز عزیز که ولادت امام رضا هست به همه عنایت کنه الان ساعت ۱۰ شب تو اتوبوس دارم از حرم امام رضا برمی‌گردم خونه ، اهل مشهدم برای همه مومنین و مومنات دعا کردم خدا لایق بدونه و قبول کنه آخه خودمم خیلی گرفتارم خیلی تو حرم آقا گریه کردم و دلم شکسته است از همه عزیزان التماس دعا دارم برای خواهری که گفتن مقدار زیادی سیر گرفتن چیکار کنن سالم بمونه سیرها رو پوست بکن فریز کن هر وقت خواستی برای غذا استفاده کن الهی همگی حاجت روا بشین 🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای اون اون عزیزی که گفتن شوهرشون دیسک کمر داره و نوبت عمل زده خواهرشوهر من هم همین مشکل را داشت دکتر نوبت عمل براش زد عمل کردن و ۸تا پلاتین براش گذاشتن البته عملش هم سخت بود و دکتر تاکید کرد تا ۶ماه استراحت مطلق داشته باشن و روی تخت خواب بخوابن گرمی جات زیاد استفاده کنن و خم نباید بشن الان ۶ماهه عمل کردند خیلی هم راضی هستند فقط مراقبتای بعد از عمل خیلی مهمه ادرس هم فسا دکتر حامد اشراقیان خیابان حا فظ جنب داروخانه دکتر دهقان البته توی اقوام ما حدود ۷ نفر عمل کردن همه هم راضی بودند به امید بهبودی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دختر عزیزم.من همیشه سر دوراهی‌های زندگیم استخاره میگیرم ودلم آروم میشه.دخترم چرا خودکشی شما بزار اون خانواده بیان با آقا صحبت کنید اگه نپسندیدید میتونید غیر مستقیم بهشون بگید به کس دیگه علاقمند هستید وازشون خواهش کنید بگن خودشون نخواستن وچون شما بهشون احترام میزارید واطمینان دارید نمیخواین بهشون دروغ بگین ولی اگر دیدین آدم درستی نیست وقابل اعتماد نیست اصلا بهش نگید و شرایطی براش بزارین که نپذیره.شایدم به دلتون نشست وخانوادتون بهتر میدونن.ان شالله به حق امام رضا خوشبخت بشین ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چله_شهدا ❤️ #شهید_بیستم🌿 شهید مجید فرید فر☀️ ذکر صد صلوات 🍃 و یک مرتبه حدیث کسا 🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#برای_هم_دعا_کنیم 🙏🤲❤️ سلام ممنون از کانال خوبتون لطفا اسم منم در لیست اسامی چله شهدا قرار بدهید برام دعا کنید راهی به برکت شهدا برام باز شه ممنونم🌹 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام عزیزم. لطفا بزاریدگروه. مشکل بزرگی افتاده توزندگیم مریض هستم تروخدابه امام رضا برام دعاکنیدخیلی محتاج دعای شمادوستان عزیزهستیم😭😭😭 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 ازت خواهش میکنم پیام منو که بالا گفتم برا چله شهدا بذار کانال عزیزم بخدا دستم از همه جا کوتاهه وامیدم اول بخدا وبعد دعای دوستان وشفاعت شهدا 😔😔 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 به نام خدا سلام به همگی خواهش میکنم که اسم برادرهای من که متولد ۶۸ و ۷۰ هستند به اسم حسن و حسین برای ازدواج و خوشبختی شون رو هم در چله ی شهدا قرار بدین🙏 اسم پسرام که مشکل و بیمار ی داریم به اسم امیر مهدی و امیر طاها و خودم زهرا رو در چله ی شهدا قرار بدین🙏 التماس دعا از همگی 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام به همه ی هم گروهی های عزیز و ادمین گرامی ، اولین بار هست که پیام میدم اما همیشه خواننده پیام های شما عزیزان بوده ام ،میخواستم اسم برادرم (مسعود) که بیماری عضلانی لاعلاجی دارد را در چله شهدا بیارید و خیلی براش دعا کنید و همچنین برای پدرم چشمش دچار مشکل شده و کلا خانوادم که هر روز یه مشکلی براشون پیش میاد ندیده همتون را دوست دارم 🏵🌹 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام حبیبه خانم میشه سوال منا بذارید تو گروه از دوستانم می‌خوام برام دعا کنید چند سالی هست شوهرم فوت شده الان که بچه هام ازدواج کردن خیلی تنها شدم و واقعا ی آقای خیلی دوست دارم میشه برام دعا کنید که بهش برسم ممنون از دوستانم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام وقت بخیر ممنون ازشما خواهر عزیز لطفا توچله شهدا اسم زنداداشم که فریده هستش رو بذاریدکه هرچه زودتر سلامتیش بهش برگرده 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام لطفاً اسم منو هم تو چله شهدا بذارین زهره هستم خیلی مشکل تو زندگیم دارم اللهم عجل لولیک الفرج ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#مسافر_بهشت ❤️ در مقابل من هم هیچ خواسته‌ای از او نداشتم و نگفتم که باید کارت را رها کنی یا فلان جا زندگی کنی، تنها خواسته من از شهید این بود که هر کجا زندگی می‌کند من هم همراهش باشم؛ اما او قبول نکرد و گفت نمی‌شود. زندگی با یک نظامی‌برایتان سخت نبود؟ تا زمانی که محمد به دنیا بیاید ما اصلا با هم زندگی نکردیم. اکثر نظامی‌ها هر ۴۵ روز، ۱۵ روز مرخصی دارند؛ اما همسر من در هر سه ماه، ۱۵ روز مرخصی داشت. من هم همیشه اصرار می‌کردم که من را با خودش ببرد؛ اما او می‌گفت شرایط زندگی در آنجا سخت است و نمی‌توانم تو را با خودم ببرم. می‌گفت جاهایی که من خدمت می‌کنم، آب و برق و امکانات نیست و اگر بخواهم به تو تلفن بزنم یک صبح تا غروب زمان نیاز دارم، در واقع من باید حدود ۸ ساعت راه بیایم تا به یک مخابرات برسم و به تو زنگ بزنم. می‌گفت من می‌دانم تو نمی‌توانی این شرایط را تحمل کنی. شبی که محمد به دنیا آمد همسرم به میرجاوه منتقل شد، محمد ۵ ماهه بود که به او گفتم زاهدان نزدیک است، اصرار کردم که من را هم با خودت ببر، چون من تا آن زمان در خانه پدری زندگی می‌کردم؛ لذا وادارش کردم که من را به زاهدان ببرد. زاهدان یک هفته خانه بود و یک هفته سر کار، هر وقت هم می‌آمد می‌دیدم که لباسش خونی شده.‌ گریه می‌کردم؛ اما چیزی به او نمی‌گفتم. حتی دلم نمی‌آمد که حقوقش را خرج کنم. آخر به تنگ آمدم و علت این مسئله را از او پرسیدم، می‌گفت من هر هفته شهید تحویل می‌دهم. بعد از ۶ ماهی که زاهدان بودیم به من گفت: «دوباره به منزل پدرت برگرد.» گفتم مردم به من می‌خندند، هنوز ۶ ماه نشده من برگردم خیلی بد است، ما کلی هزینه کرده‌ایم اگر برگردم بد می‌شود. می‌گفت: «اگر من هم شهید شوم و کسی بخواهد جنازه من را به تو تحویل دهد تو می‌خواهی چکارکنی؟» من آنجا با یک پیرزن زندگی می‌کردم. می‌گفت: «تو در تنهایی چکار می‌خواهی بکنی. نمی‌خواهد اینجا بمانی.» بالاخره با اصرار، من را به زابل فرستاد. فقط دو ماه از آمدن من به زابل می‌گذشت که او شهید شد. از اخلاق و رفتار شهید بگویید. خیلی کم حرف می‌زد و فقط در فکر بود که به آرزویش برسد. من می‌گفتم آخر تو چه آرزویی داری؟ می‌گفت: «خواسته من شهادت است.» می‌گفت: «محال است که چهل روز بگذرد و یک بار خواب حضرت فاطمه سلام‌الله علیها را نبینم. حضرت فاطمه (س) به من گفته که تو به مرادت می‌رسی.» او خیلی صبور بود و من از شهید صبر را یاد گرفتم. اخلاق و رفتارش خیلی خوب بود، ما همیشه با هم شوخی داشتیم. یک همسایه داشتیم که می‌گفت: «من در این دو سالی که شما با هم بودید نفهمیدیم شما زن و شوهر هستید یا دوست.» فکر می‌کنید چه شد که خودش را به شهدا رساند؟ حلال خور بود. خیلی چشم پاک بود. اصلا به اطرافش نگاه نمی‌کرد که ناموس مردم را ببیند. دست پاک بود. آخرین دیدار شما کی بود؟ سه روز قبل از شهادتش آمد زابل. گفتم چرا نمی‌روی. گفت عید قربان است. بعد گفت: «نه می‌روم. ما قربانی نداریم و دوست دارم عید قربان چشممان به دست خودمان باشد. سر برج است می‌روم و حقوقم را هم می‌گیرم. تو برو از پدرت گوسفند بخر که من آمدم پولش را حساب کنم.»در منطقه رسم بر این است که هر کسی خودش قربانی می‌کشد و اگر کسی قربانی نداشته باشد برایش می‌آورند. او رفت و به من هم گفت فردا می‌آیم.شهید از پاسگاه مرخصی می‌گیرد و می‌رود منزل دوستش که با هم بیایند. مرخصی دوستش درست نمی‌شود؛ لذا می‌گوید من می‌روم پاسگاه و شما هم ماشین بگیرید که از همین جا یک راست برویم زابل. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#همسرداری 🌿 اگر شما از سالم بودن روابط خود اطمینان دارید و شک‌های همسرتان خیلی زیاد است و این مشکل در طول زندگی مشترکتان تداوم داشته است، احتمال دارد همسرتان آدم بدبینی باشد یا در صورت شدت مشکل، احتمال اختلال پارانوئید (بیماری بدبینی) وجود دارد. در این صورت بهتر است. درمانگری توسط روان‌شناس انجام و افکار همسرتان اصلاح شود. در خور ذکر است که شما هم باید تغییراتی در رفتار خود ایجاد کنید تا شک و بدبینی همسرتان کمتر شود. انجام ندادن رفتارهای شک برانگیز ممکن است شما رفتارهایی انجام می‌دهید که همسرتان به آن‌ها حساس است؛ به طور مثال برای گوشی همراه‌تان رمز گذاشته‌اید و پنهانی از آن استفاده می‌کنید؛ یا زمانی که بیرون می‌روید در ارتباط با جنس مخالف راحت هستید. برای بهبود شرایط روحی همسرتان، لازم است در این گونه رفتار‌ها تجدیدنظر کنید و تا مدتی کارهایی که همسرتان روی آن‌ها حساس است، انجام ندهید. یافتن مصادیق محبت از نظر همسر با توجه به اینکه اصلیترین نیاز همسر تان محبت است، سعی کنید بیشتر به همسرتان محبت و توجه داشته باشید و برای بودن در کنار او وقت اختصاص بدهید و در آن وقت به دور از تمام دغدغه‌ها و قید و بندهای بیرونی با همسرتان گفت‌و‌گو کنید. همچنین از آنجا که مصادیق محبت برای هر فردی متفاوت است از همسر خود بپرسید که چه چیزهایی را محبت تلقی می‌کند. به طور مثال ممکن است خانمی خرید گل و هدیه را نشانه محبت بداند یا اینکه دوست داشته باشد زمانی که مهمان می‌آید همسرش به او کمک کند و... با پی بردن به نظر همسرتان درباره مصادیق محبت و انجام آن‌ها، به او اطمینان دهید که دوستش دارید. این کار تأثیر زیادی در حفظ آرامش بین شما دارد. وقتی همسرتان مطمئن شود شما به او علاقه دارید تا حد زیادی از بدبینی او کم می‌شود. اضطراب همسرتان را بیشتر نکنید به همسرتان توصیه کنید میزان فعالیت‌های فردی و اجتماعی‌اش را افزایش بدهد؛ به عبارتی دیگر، ساعت‌های بیکاری خود را کم کند و با افزایش ارتباط اجتماعی و رفت و آمد با اقوام و دوستانش از فکرهای بیهوده دوری کند. همچنین توجه داشته باشید که خانم‌هایی که حساسیت‌های بیش از حد به همسر خود دارند، دچار استرس و اضطراب بیشتری هستند؛ بنابراین از انجام رفتارهایی که استرس او را بیشتر می‌کند، با جدیت پرهیز کنید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دعا_درمانی #دعای_ازدواج و بخت گشایی آسان و سریع: 🍂برای دخترانی که امر ازدواج آنها قدری به تاخیر افتاده و میخواهند که سریعتر ازدواج کنند دعا و حرز ذیل برای تسهیل و انجام ازدواج فوری و گشایش بخت آسان و سریع بسیار موثر است. آن حرز و دعا این است : بیست و پنج مرتبه حرف واو ( و ) را بر پارچه ای از حریر سبز بنویسد. سپس این آیه شریفه را بنویسد : ✨بسم الله الرحمن الرحيم ” وأذن في الناس بالحج يأتوك رجالا وعلى كل ضامر يأتون من كل فج عميق ليشهدوا منافع لهم “.✨ 🍂این حرز را با خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله ازدواج سریع و آسان خواهد داشت. 📚 كتاب كنوز آل محمد (ص ) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 در قرآن کلمة قبض روح نداریم.تعبیری که در قرآن برایمسألة مرگ آمده است، کلمة«توفّی» است:«قُلْ یَتَوَفَّاکمْ مَلَکُ الْمـَوْت الَّتی وُکِّلَ بِکُم؛ بگو: فرشتة مرگی که بر شما گمارده شده، جانتان را می‌ستاند.» توفی از مادة وفات است.یعنی به طور کامل تحویل گرفتن. از این نظر به مرگ توفّی می‌گویند و به مرده متوفّی؛ چون ملک الموت روح او را به طور کامل تحویل می‌گیرد.این‌که ما به مرگ فوت می‌گوییم،ظاهراً تعبیر درستی نیست؛ چرا که فوت یعنی از دست رفتن، از بین رفتن، و حال آن‌که مرگ تحویل گرفتن است. وفات و توفی است، نه فوت. جالب این‌که در قرآن آمده است: خداوند در دو زمان انسان را توفّی می‌کند،یکی در هنگام خواب و دوم هنگام مرگ. الله یَتَوَفَّی الآنفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِک الَّتی قَضـی عَلَیهَا الْمـَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْری إِلی أجَلٍ مُسَمًّی؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد. سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‌گرداند تا سرآمدی معین. همان‌طور که در مرگ با بدن مادی و فیزیکی دیگر کاری ندارند و روح به عالم دیگری به نام عالم برزخ تعلق می‌گیرد، در خواب هم بدن روی زمین افتاده، ولی روح با بدن‌های مثالی در عالم دیگری وارد می‌شود. البته تفاوت‌هایی هم بین خواب و مرگ هست؛ از جمله‌این‌که در خواب روح به طور کامل با بدن قطع ارتباط نمی‌کند،فقط فعالیت‌هایش را کم می‌کند. لذا نفس می‌کشیم، ضربان قلب داریم، ولی ضعیف شده است و حرارت بدن پایین می‌آید، ولی در مرگ فعالیت‌ها کاملاً قطع می‌شود.اما به هر حال هم سنخ بودن مرگ و خواب کاملاً مشهود است و در هر دو توفّی صورت می‌گیرد. وقتی از امام باقردربارة مرگ پرسیدند،حضرت فرمودند: هُوَ النَّوْمُ الَّذِی یأْتِیکمْ کلَّ لَیلَةٍ إِلَّا أنَّهُ طَوِیلٌ مُدَّتُه ؛ مرگ خوابی است که هر شب به سراغ شما می‌آید، جز آن‌که مدتش طولانی است. بنابراین، خواب مرگی است کوتاه و موقت و مرگ خوابی است سنگین و طولانی.به همین جهت پیامبر اکرم (ص) هنگام خواب می‌فرمودند: بِاسْمِک اللَّهُمَّ أحْیا وَ بِاسْمِک أمُوت؛ خدایا! با نام تو زنده می‌شوم و با نام تو می‌میرم. و پس از بیدار شدن می‌فرمودند: الْحـَمْدُ للهِ الَّذِی أحْیانِی بَعْدَ مَا أمَاتَنِی وَ إِلَیهِ النُّشُور ؛ حمد مخصوص خدایی است که مرا زنده کرد، بعد از آن‌که میراند و رستاخیز به سوی اوست. همان‌طور که می‌دانید مکروه است کسی با حال جنابت بخوابد، مگر این‌که غسل کند و یا حداقل با تیمم باشد. حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود: مسلمان نباید در حال جنابت بخوابد مگر طاهر باشد و اگر آب نبود، حداقل تیمم کند، چرا که روح در خواب به محضر پروردگار عروج می‌کند و در حضور حضرت حق اگر اجلش رسیده باشد، دیگر برنمی‌گردد و گرنهتا وقت اجل برمی‌گردد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽